سوره الأعراف: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot!)
(QRobot edit)
 
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١ | المص‌ (١)]] [[ الأعراف ٢ | کِتَابٌ‌ أُنْزِلَ‌ إِلَيْکَ‌ فَلاَ يَکُنْ‌ فِي‌... (٢)]] [[ الأعراف ٣ | اتَّبِعُوا مَا أُنْزِلَ‌ إِلَيْکُمْ‌ مِنْ‌... (٣)]] [[ الأعراف ٤ | وَ کَمْ‌ مِنْ‌ قَرْيَةٍ أَهْلَکْنَاهَا فَجَاءَهَا... (٤)]] [[ الأعراف ٥ | فَمَا کَانَ‌ دَعْوَاهُمْ‌ إِذْ جَاءَهُمْ‌... (٥)]] [[ الأعراف ٦ | فَلَنَسْأَلَنَ‌ الَّذِينَ‌ أُرْسِلَ‌ إِلَيْهِمْ‌... (٦)]] [[ الأعراف ٧ | فَلَنَقُصَّنَ‌ عَلَيْهِمْ‌ بِعِلْمٍ‌ وَ مَا کُنَّا... (٧)]] [[ الأعراف ٨ | ... ]]  }} {{سخ}}
__TOC__
  {{ سوره | نام =سوره الأعراف | محل نزول =محل نزول::مكه | ترتيب نزول = [[ترتيب نزول::39|٣٩]] | جزء = | کتابت = [[شماره کتابت::7|٧]]  | آیه = [[تعداد آیات::206|٢٠٦]] | بعدی = سوره الأنفال | قبلی = سوره الأنعام | کلمه = [[تعداد کلمات::3757|٣٧٥٧]] | حرف =  }}
  {{ سوره | نام =سوره الأعراف | محل نزول =محل نزول::مكه | ترتيب نزول = [[ترتيب نزول::39|٣٩]] | جزء = | کتابت = [[شماره کتابت::7|٧]]  | آیه = [[تعداد آیات::206|٢٠٦]] | بعدی = سوره الأنفال | قبلی = سوره الأنعام | کلمه = [[تعداد کلمات::3757|٣٧٥٧]] | حرف =  }}
{| width="75%"  
{| width="75%"  
خط ۱۸: خط ۱۸:
|
|
{|
{|
|- align="center"
| '''<big>[[مرور آیات سوره الأعراف]]</big>'''


|- align="center"
|- align="center"
خط ۲۷: خط ۲۴:
|}
|}
|}
|}
==متن سوره==
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ المص (١) ]] }}
المص
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢ | كِتٰبٌ أُنزِلَ إِلَيكَ فَلا يَكُن فى صَدرِكَ حَرَجٌ مِنهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَ ذِكرىٰ لِلمُؤمِنينَ (٢) ]] }}
کتابی است (که) بر تو نازل شده- پس نباید در سینه‌ات از آن تنگنایی باشد- برای اینکه با آن (مکلفان را) بیم دهی. و (این‌) یادواره‌ای است برای مؤمنان.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣ | اتَّبِعوا ما أُنزِلَ إِلَيكُم مِن رَبِّكُم وَ لا تَتَّبِعوا مِن دونِهِ أَولِياءَ قَليلًا ما تَذَكَّرونَ (٣) ]] }}
آنچه را از پروردگارتان برایتان نازل گشته پیروی کنید و از اولیائی دیگر پیروی مکنید. بسی اندک است آنچه را متذکر می‌شوید.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤ | وَ كَم مِن قَريَةٍ أَهلَكنٰها فَجاءَها بَأسُنا بَيٰتًا أَو هُم قائِلونَ (٤) ]] }}
و چه بسیار گروهی را هلاکشان کردیم که برخورد سختمان برایشان به هنگام خواب(شان) یا در میان روز فرا رسید.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥ | فَما كانَ دَعوىٰهُم إِذ جاءَهُم بَأسُنا إِلّا أَن قالوا إِنّا كُنّا ظٰلِمينَ (٥) ]] }}
پس چون ناگواری سختمان آنان را فرا رسید، خواسته‌ای نداشتند جز اینکه گفتند: «ما همانا (از) ستمکاران بوده‌ایم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦ | فَلَنَسـَٔلَنَّ الَّذينَ أُرسِلَ إِلَيهِم وَ لَنَسـَٔلَنَّ المُرسَلينَ (٦) ]] }}
پس بی‌گمان از کسانی که (پیامبران) سوی آنان فرستاده شد(ه‌اند)، بی‌چون خواهیم پرسید و همانا از (خود) آن فرستادگان (نیز) همواره خواهیم پرسید.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧ | فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيهِم بِعِلمٍ وَ ما كُنّا غائِبينَ (٧) ]] }}
پس به‌راستی از روی علم بر آنان گزارش خواهیم داد، حال آنکه ما (از احوال آنان) غایب نبوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨ | وَ الوَزنُ يَومَئِذٍ الحَقُّ فَمَن ثَقُلَت مَوٰزينُهُ فَأُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ (٨) ]] }}
و در آن روز، میزان و سنجش اعمال، (خود، تمامی) حق است. پس آنان که میزان‌های سنجش اعمالشان سنگین باشد همانان خودشان رستگارکنندگانند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩ | وَ مَن خَفَّت مَوٰزينُهُ فَأُولٰئِكَ الَّذينَ خَسِروا أَنفُسَهُم بِما كانوا بِـٔايٰتِنا يَظلِمونَ (٩) ]] }}
و آنان که میزان‌های اعمالشان سبک باشد، آنانند که خودهاشان را زیان کرده‌اند، (چرا) که به آیات ما ستم می‌کرده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠ | وَ لَقَد مَكَّنّٰكُم فِى الأَرضِ وَ جَعَلنا لَكُم فيها مَعٰيِشَ قَليلًا ما تَشكُرونَ (١٠) ]] }}
و به‌راستی ما شما را در زمین همواره تمکین (در حد امکان و توانتان) دادیم و برای شما در آن وسایلی برای معیشت نهادیم؛ (اما) چه‌کم سپاسگزاری می‌کنید.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١ | وَ لَقَد خَلَقنٰكُم ثُمَّ صَوَّرنٰكُم ثُمَّ قُلنا لِلمَلٰئِكَةِ اسجُدوا لِإدَمَ فَسَجَدوا إِلّا إِبليسَ لَم يَكُن مِنَ السّٰجِدينَ (١١) ]] }}
و به‌راستی شما را به‌درستی خلق کردیم. سپس به صورتگری شما پرداختیم. پس از آن به فرشتگان گفتیم: «برای (شکرانه‌ی تعلیم) آدم (برای من) سجده کنید.» پس (همه) سجده کردند، جز ابلیس (که) از سجده‌کنندگان نبود.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢ | قالَ ما مَنَعَكَ أَلّا تَسجُدَ إِذ أَمَرتُكَ قالَ أَنا۠ خَيرٌ مِنهُ خَلَقتَنى مِن نارٍ وَ خَلَقتَهُ مِن طينٍ (١٢) ]] }}
(خدا) فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را بازداشت از اینکه (برای من) سجده کنی‌؟» گفت: «من از او بهترم، مرا از آتشی و او را از گِلی آفریدی.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣ | قالَ فَاهبِط مِنها فَما يَكونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فيها فَاخرُج إِنَّكَ مِنَ الصّٰغِرينَ (١٣) ]] }}
فرمود: «پس از این جایگاه فرو شو. پس تو را نرسد که در آن تکبّر نمایی. پس برون شو که تو بی‌گمان از خواران و بی‌مقدارانی.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤ | قالَ أَنظِرنى إِلىٰ يَومِ يُبعَثونَ (١٤) ]] }}
گفت: «مرا تا روزی که (مکلفان) برانگیخته خواهند شد مهلت ده.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥ | قالَ إِنَّكَ مِنَ المُنظَرينَ (١٥) ]] }}
فرمود: «همانا تو از مهلت‌یافتگانی.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦ | قالَ فَبِما أَغوَيتَنى لَأَقعُدَنَّ لَهُم صِرٰطَكَ المُستَقيمَ (١٦) ]] }}
گفت: «پس از آن رو که مرا به بی‌راهه افکندی من نیز همواره برای (گمراه کردن)شان بر سر راه راستت همی می‌نشینم.»‌
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧ | ثُمَّ لَإتِيَنَّهُم مِن بَينِ أَيديهِم وَ مِن خَلفِهِم وَ عَن أَيمٰنِهِم وَ عَن شَمائِلِهِم وَ لا تَجِدُ أَكثَرَهُم شٰكِرينَ (١٧) ]] }}
.« سپس بی‌گمان از پیش رویشان [:آخرت] و از پشت سرشان [:دنیا] و از طرف راستشان [:دینشان] و از طرف چپشان [:شهواتشان] همواره بر آنها می‌تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨ | قالَ اخرُج مِنها مَذءومًا مَدحورًا لَمَن تَبِعَكَ مِنهُم لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُم أَجمَعينَ (١٨) ]] }}
فرمود: «از این بهشت در حالی‌که مذمت شده (و) رانده گشته‌ای برون شو. بی‌گمان کسی از آنان که از تو پیروی کند، همانا جهنم را از همه‌ی شما (ابلیسیان) همواره پر‌خواهم کرد.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩ | وَ يٰـٔادَمُ اسكُن أَنتَ وَ زَوجُكَ الجَنَّةَ فَكُلا مِن حَيثُ شِئتُما وَ لا تَقرَبا هٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكونا مِنَ الظّٰلِمينَ (١٩) ]] }}
« و ای آدم! تو با همسر خویش در (این) باغ سردرهم سکونت گیر، پس از هر جا و هرگونه که بخواهید (از خوردنی‌هایش) بخورید، و به این درخت نزدیک مشوید که (در این صورت) از ستمکاران می‌شوید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠ | فَوَسوَسَ لَهُمَا الشَّيطٰنُ لِيُبدِىَ لَهُما ما وۥرِىَ عَنهُما مِن سَوءٰتِهِما وَ قالَ ما نَهىٰكُما رَبُّكُما عَن هٰذِهِ الشَّجَرَةِ إِلّا أَن تَكونا مَلَكَينِ أَو تَكونا مِنَ الخٰلِدينَ (٢٠) ]] }}
پس شیطان، برای آن دو وسوسه کرد تا آنچه را از عورت‌هایشان از ایشان پوشیده مانده بود برایشان نمایان گرداند و گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد، جز برای آنکه (مبادا) دو فرشته گردید، یا از (زمره‌ی) جاودانان باشید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢١ | وَ قاسَمَهُما إِنّى لَكُما لَمِنَ النّٰصِحينَ (٢١) ]] }}
و برای آن دو سوگند یاد کرد که: «من به‌راستی همواره از خیرخواهان شمایم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٢ | فَدَلّىٰهُما بِغُرورٍ فَلَمّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَت لَهُما سَوءٰتُهُما وَ طَفِقا يَخصِفانِ عَلَيهِما مِن وَرَقِ الجَنَّةِ وَ نادىٰهُما رَبُّهُما أَلَم أَنهَكُما عَن تِلكُمَا الشَّجَرَةِ وَ أَقُل لَكُما إِنَّ الشَّيطٰنَ لَكُما عَدُوٌّ مُبينٌ (٢٢) ]] }}
پس آن دو را با دلو فریب (به چاه سقوط‌) افکند. پس چون آن دو از آن درخت (ممنوع) چشیدند، زشتی‌هایشان برایشان آشکار شد و به چسبانیدن برگ آن باغ بر خود نزدیک شدند و پروردگارشان آن دو را بانگ زد: «مگر شما را از این درخت منع نکردم و به شما نگفتم (که‌) شیطان بی‌گمان برای شما دشمنی آشکارگر است‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٣ | قالا رَبَّنا ظَلَمنا أَنفُسَنا وَ إِن لَم تَغفِر لَنا وَ تَرحَمنا لَنَكونَنَّ مِنَ الخٰسِرينَ (٢٣) ]] }}
گفتند: «پروردگارمان! ما بر خویشتن ستم کردیم و اگر بر ما (گناهمان را) نپوشانی و به ما رحم نکنی، بی‌گمان (و) بی‌امان از زیانکاران خواهیم بود.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٤ | قالَ اهبِطوا بَعضُكُم لِبَعضٍ عَدُوٌّ وَ لَكُم فِى الأَرضِ مُستَقَرٌّ وَ مَتٰعٌ إِلىٰ حينٍ (٢٤) ]] }}
فرمود: « (هرسه) فرود آیید، حال آنکه بعضی از شما دشمن بعضی دیگرید و برای شما در زمین تا هنگامی (معیّن) قرارگاه و برخورداری است.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٥ | قالَ فيها تَحيَونَ وَ فيها تَموتونَ وَ مِنها تُخرَجونَ (٢٥) ]] }}
فرمود: «در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید و از آن بیرون برده می‌شوید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٦ | يٰبَنى إدَمَ قَد أَنزَلنا عَلَيكُم لِباسًا يُوٰرى سَوءٰتِكُم وَ ريشًا وَ لِباسُ التَّقوىٰ ذٰلِكَ خَيرٌ ذٰلِكَ مِن إيٰتِ اللَّهِ لَعَلَّهُم يَذَّكَّرونَ (٢٦) ]] }}
ای فرزندان آدم! ما همواره برای شما لباسی فروفرستادیم که عورت‌هایتان را بپوشاند، (این پوشش زیرین شماست) و (نیز پوشش) زینتی (برایتان فرستادیم)؛ و (اما) بهترین جامه(ی زیرین و رویین) لباس تقوی است. این از نشانه‌های خداست، شاید به خوبی یاد آورند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٧ | يٰبَنى إدَمَ لا يَفتِنَنَّكُمُ الشَّيطٰنُ كَما أَخرَجَ أَبَوَيكُم مِنَ الجَنَّةِ يَنزِعُ عَنهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوءٰتِهِما إِنَّهُ يَرىٰكُم هُوَ وَ قَبيلُهُ مِن حَيثُ لا تَرَونَهُم إِنّا جَعَلنَا الشَّيٰطينَ أَولِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤمِنونَ (٢٧) ]] }}
ای فرزندان آدم! زنهار تا شیطان هرگز شما را به فتنه [:آزمایشی آتشبار] نیندازد، چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند، حال آنکه لباسشان را (هم) از ایشان می‌کَنْد تا عورت‌هایشان را برایشان نمایان کند. او و همانندانش بی‌گمان شما را می‌بیند، بدان‌گونه که شما آنان را نمی‌بینید. ما بی‌چون شیطان‌ها را سرپرستان و دوستان کسانی نهادیم که ایمان نمی‌آورند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٨ | وَ إِذا فَعَلوا فٰحِشَةً قالوا وَجَدنا عَلَيها إباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها قُل إِنَّ اللَّهَ لا يَأمُرُ بِالفَحشاءِ أَتَقولونَ عَلَى اللَّهِ ما لا تَعلَمونَ (٢٨) ]] }}
و چون کار زشت تجاوزگرانه‌ای کنند، گویند: «پدران خود را بر آن یافتیم و خدا بدان فرمانمان داد.» بگو: «خدا بی‌گمان به کار زشت تجاوزگرانه فرمان نمی‌دهد. آیا چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت می‌دهید؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٩ | قُل أَمَرَ رَبّى بِالقِسطِ وَ أَقيموا وُجوهَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ وَ ادعوهُ مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ كَما بَدَأَكُم تَعودونَ (٢٩) ]] }}
بگو: «پروردگارم به قسط [:تقسیم عادلانه] فرمان داده است و (اینکه) در هر مسجدی [:سجده‌گاهی] روی‌های خود را (با استقامت برای خدا) به پا دارید و در حالی‌که طاعت خود را برای او خالص گردانیده‌اید وی را بخوانید. همان گونه که آفرینش شما را آغاز کرد (سرانجام) به سوی او باز می‌گردید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٠ | فَريقًا هَدىٰ وَ فَريقًا حَقَّ عَلَيهِمُ الضَّلٰلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيٰطينَ أَولِياءَ مِن دونِ اللَّهِ وَ يَحسَبونَ أَنَّهُم مُهتَدونَ (٣٠) ]] }}
گروهی را هدایت کرد و گروهی (دیگر) گمراهی بر آنان حق (و ثابت) است، زیرا آنان شیاطین را به جای خدا، اولیا(ی خود) گرفته‌اند و می‌پندارند که همواره راه‌یافتگانند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣١ | يٰبَنى إدَمَ خُذوا زينَتَكُم عِندَ كُلِّ مَسجِدٍ وَ كُلوا وَ اشرَبوا وَ لا تُسرِفوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ المُسرِفينَ (٣١) ]] }}
ای فرزندان آدم! زینت خود را در نزد هر سجده‌گاهی برگیرید. و بخورید و بیاشامید و (اما) زیاده‌روی نکنید که او بی‌گمان اسرافکاران را دوست نمی‌دارد.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٢ | قُل مَن حَرَّمَ زينَةَ اللَّهِ الَّتى أَخرَجَ لِعِبادِهِ وَ الطَّيِّبٰتِ مِنَ الرِّزقِ قُل هِىَ لِلَّذينَ إمَنوا فِى الحَيوٰةِ الدُّنيا خالِصَةً يَومَ القِيٰمَةِ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الإيٰتِ لِقَومٍ يَعلَمونَ (٣٢) ]] }}
(ای پیامبر!) بگو: «زیورهای خدایی را که برای بندگانش پدید آورده -و (نیز) روزی‌های پاکیزه را- چه کسی حرام گردانیده‌؟» بگو: «این (نعمت)ها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در حالی که روز قیامت ویژه‌ی آنان می‌باشد.» این‌گونه آیات (خود) را برای گروهی که می‌دانند جداسازی و روشن می‌کنیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٣ | قُل إِنَّما حَرَّمَ رَبِّىَ الفَوٰحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَ ما بَطَنَ وَ الإِثمَ وَ البَغىَ بِغَيرِ الحَقِّ وَ أَن تُشرِكوا بِاللَّهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطٰنًا وَ أَن تَقولوا عَلَى اللَّهِ ما لا تَعلَمونَ (٣٣) ]] }}
بگو: «پروردگار من فقط زشتکاری‌های متجاوز - چه آشکارش و چه پنهانش - را و گناه دنباله‌دار را و تجاوز بنا حق را حرام گردانیده است و (نیز) اینکه چیزی را شریک خدا پندارید که دلیلی بر (حقانیت) آن نازل نکرده و اینکه چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٤ | وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذا جاءَ أَجَلُهُم لا يَستَأخِرونَ ساعَةً وَ لا يَستَقدِمونَ (٣٤) ]] }}
و برای هر امتّی زمانی پایانی [:اجلی] است‌؛ پس چون اجلشان فرا رسد نه (می‌توانند) لحظه‌ای (از آن) تأخیر بخواهند و نه (بر آن) پیشی جویند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٥ | يٰبَنى إدَمَ إِمّا يَأتِيَنَّكُم رُسُلٌ مِنكُم يَقُصّونَ عَلَيكُم إيٰتى فَمَنِ اتَّقىٰ وَ أَصلَحَ فَلا خَوفٌ عَلَيهِم وَ لا هُم يَحزَنونَ (٣٥) ]] }}
ای فرزندان آدم! اگر به‌راستی پیامبرانی از خودتان برایتان بیایند حال آنکه آیات مرا بر شما می‌خوانند، پس هر کس پرهیزگاری و اصلاح کند، نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه ایشان اندوهگین می‌شوند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٦ | وَ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا وَ استَكبَروا عَنها أُولٰئِكَ أَصحٰبُ النّارِ هُم فيها خٰلِدونَ (٣٦) ]] }}
و کسانی که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و از (پذیرش) آنها تکبّر ورزیدند، ایشان همدمان آتشند (و) آنان در آن جاودانند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٧ | فَمَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَرىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَو كَذَّبَ بِـٔايٰتِهِ أُولٰئِكَ يَنالُهُم نَصيبُهُم مِنَ الكِتٰبِ حَتّىٰ إِذا جاءَتهُم رُسُلُنا يَتَوَفَّونَهُم قالوا أَينَ ما كُنتُم تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ قالوا ضَلّوا عَنّا وَ شَهِدوا عَلىٰ أَنفُسِهِم أَنَّهُم كانوا كٰفِرينَ (٣٧) ]] }}
پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا افترایی دروغین زند، یا با آیات او (همان‌ها و او را) تکذیب کند؟ اینان کسانی‌اند که نصیبشان از آنچه نبشته شده به ایشان خواهد رسید تا آن‌گاه که فرشتگان ما به سراغشان بیایند. درحالی‌که جان‌هاشان را به کلی می‌ستانند (فرشتگان) گویند: «آنچه غیر از خدا می‌خوانده‌اید کجاست‌؟» گویند: «از (چشم) ما گم گشتند.» و علیه خود گواهی می‌دهند که بی‌گمان (آنان) کافران بوده‌اند!
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٨ | قالَ ادخُلوا فى أُمَمٍ قَد خَلَت مِن قَبلِكُم مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ فِى النّارِ كُلَّما دَخَلَت أُمَّةٌ لَعَنَت أُختَها حَتّىٰ إِذَا ادّارَكوا فيها جَميعًا قالَت أُخرىٰهُم لِأولىٰهُم رَبَّنا هٰؤُلاءِ أَضَلّونا فَـٔاتِهِم عَذابًا ضِعفًا مِنَ النّارِ قالَ لِكُلٍّ ضِعفٌ وَ لٰكِن لا تَعلَمونَ (٣٨) ]] }}
فرمود: «در میان امّت‌هایی از جن و انس - که پیش از شما بوده‌اند - داخل آتش شوید.» هر بار امتی (به آتش) در آید، همگنان خود را لعنت کند تا هنگامی که همگان در آن آماده شوند. (آن‌گاه) آخرینشان درباره‌ی اولینشان گوید: «پروردگارمان! اینان ما را گمراه کردند، پس عذابی از آتشی افزون به آنان بده.» (خدا) فرمود: «برای هر کدام (آتشی) افزون است، ولی شما نمی‌دانید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٣٩ | وَ قالَت أولىٰهُم لِأُخرىٰهُم فَما كانَ لَكُم عَلَينا مِن فَضلٍ فَذوقُوا العَذابَ بِما كُنتُم تَكسِبونَ (٣٩) ]] }}
و اولینشان به آخرینشان گفت: «شما را بر ما هیچ برتری نبوده، پس به سزای آنچه به دست می‌آوردید عذاب را بچشید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٠ | إِنَّ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا وَ استَكبَروا عَنها لا تُفَتَّحُ لَهُم أَبوٰبُ السَّماءِ وَ لا يَدخُلونَ الجَنَّةَ حَتّىٰ يَلِجَ الجَمَلُ فى سَمِّ الخِياطِ وَ كَذٰلِكَ نَجزِى المُجرِمينَ (٤٠) ]] }}
بی‌گمان کسانی که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و از (پذیرفتن) آن‌ها تکبّر ورزیدند، درهای آسمان برایشان هرگز گشوده نشود و به بهشت در نیایند، تا آنکه طناب شتر در سوراخ سوزن داخل شود. و بدین‌سان مجرمان را کیفر می‌دهیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤١ | لَهُم مِن جَهَنَّمَ مِهادٌ وَ مِن فَوقِهِم غَواشٍ وَ كَذٰلِكَ نَجزِى الظّٰلِمينَ (٤١) ]] }}
برایشان از جهنّم بسترهایی و از بالایشان سرپوش‌هایی است و بدین‌گونه بیدادگران را سزا می‌دهیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٢ | وَ الَّذينَ إمَنوا وَ عَمِلُوا الصّٰلِحٰتِ لا نُكَلِّفُ نَفسًا إِلّا وُسعَها أُولٰئِكَ أَصحٰبُ الجَنَّةِ هُم فيها خٰلِدونَ (٤٢) ]] }}
و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمان) کرده‌اند- هیچ کسی را جز به اندازه‌ی گشایشش تکلیف نمی‌کنیم - آنان همدمان بهشتند. ایشان در آن جاودانند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٣ | وَ نَزَعنا ما فى صُدورِهِم مِن غِلٍّ تَجرى مِن تَحتِهِمُ الأَنهٰرُ وَ قالُوا الحَمدُ لِلَّهِ الَّذى هَدىٰنا لِهٰذا وَ ما كُنّا لِنَهتَدِىَ لَولا أَن هَدىٰنَا اللَّهُ لَقَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ وَ نودوا أَن تِلكُمُ الجَنَّةُ أورِثتُموها بِما كُنتُم تَعمَلونَ (٤٣) ]] }}
و هرگونه کینه‌ای را از سینه‌هایشان زدودیم. حال آنکه از زیر (قصرها و باغ‌های)‌شان نهرها روان است و گفتند: «ستایش خدای را که ما را به این (راه) هدایت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمی‌نمود ما خود هرگز راه نمی‌یافتیم. بی‌گمان فرستادگان پروردگارمان به‌راستی (تمامی) حق را آوردند.» و ندا داده شدند که:«این همان بهشت است که آن را به (سبب) آنچه انجام می‌داده‌اید به میراث یافته‌اید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٤ | وَ نادىٰ أَصحٰبُ الجَنَّةِ أَصحٰبَ النّارِ أَن قَد وَجَدنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَل وَجَدتُم ما وَعَدَ رَبُّكُم حَقًّا قالوا نَعَم فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَينَهُم أَن لَعنَةُ اللَّهِ عَلَى الظّٰلِمينَ (٤٤) ]] }}
و بهشتیان، دوزخیان را ندا در دادند که: «ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود راستی بحق یافتیم، آیا شما (نیز) آنچه را پروردگارتان وعده داده بود درست یافتید؟» گفتند: «آری.» پس ندا دهنده‌ای میانشان ندا در داد که: «لعنت خدا بر ستمکاران باد!»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٥ | الَّذينَ يَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ وَ يَبغونَها عِوَجًا وَ هُم بِالإخِرَةِ كٰفِرونَ (٤٥) ]] }}
(آنان) کسانی (هستند) که (خود و مردمان را) از راه خدا باز می‌دارند و آن را به کژی می‌طلبند و همانان به (زندگی) آخرین کافرند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٦ | وَ بَينَهُما حِجابٌ وَ عَلَى الأَعرافِ رِجالٌ يَعرِفونَ كُلًّا بِسيمىٰهُم وَ نادَوا أَصحٰبَ الجَنَّةِ أَن سَلٰمٌ عَلَيكُم لَم يَدخُلوها وَ هُم يَطمَعونَ (٤٦) ]] }}
و میان آن دو (گروه) پرده‌ای است و بر فراز اعراف [:بلندی‌های میان بهشت و جهنم] رادمردانی هستند، که هر یک (از آن دو دسته) را از چهره‌هایشان می‌شناسند و بهشتیان را- که هنوز وارد آن نشده در حالی‌که (بدان) امید دارند- آواز می‌دهند که: «سلام بر شما!» داخل آن نشده‌اند، حال آنکه طمع (داخل شدن) دارند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٧ | وَ إِذا صُرِفَت أَبصٰرُهُم تِلقاءَ أَصحٰبِ النّارِ قالوا رَبَّنا لا تَجعَلنا مَعَ القَومِ الظّٰلِمينَ (٤٧) ]] }}
و هنگامی که چشمانشان سوی دوزخیان گردانیده شود گویند: «پروردگارمان! ما را با گروه ستمکاران قرار مده.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٨ | وَ نادىٰ أَصحٰبُ الأَعرافِ رِجالًا يَعرِفونَهُم بِسيمىٰهُم قالوا ما أَغنىٰ عَنكُم جَمعُكُم وَ ما كُنتُم تَستَكبِرونَ (٤٨) ]] }}
و اهل اعراف مردانی را که از سیمایشان می‌شناسند ندا در دادند (و) گفتند: «گردآوری شما (،گرد‌آوری خودهاتان و اموالتان) و آنچه تکبّر و گردنکشی می‌کرده‌اید، (این‌ها) شما را (هرگز در این جهانِ پُرنیاز) بی‌نیاز نکرد.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٤٩ | أَهٰؤُلاءِ الَّذينَ أَقسَمتُم لا يَنالُهُمُ اللَّهُ بِرَحمَةٍ ادخُلُوا الجَنَّةَ لا خَوفٌ عَلَيكُم وَ لا أَنتُم تَحزَنونَ (٤٩) ]] }}
«آیا اینان همان کسانی بودند که سوگند یاد می‌کردید خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید؟ (اینک) به بهشت در آیید، نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٠ | وَ نادىٰ أَصحٰبُ النّارِ أَصحٰبَ الجَنَّةِ أَن أَفيضوا عَلَينا مِنَ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الكٰفِرينَ (٥٠) ]] }}
و دوزخیان بهشتیان را ندا در دادند که: «از آب یا از آنچه خدا روزیتان کرده، بر (سر و سامان)مان بهره و فیضی دهید.» گفتند: «بی‌گمان خدا آنها را بر کافران حرام کرده است.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥١ | الَّذينَ اتَّخَذوا دينَهُم لَهوًا وَ لَعِبًا وَ غَرَّتهُمُ الحَيوٰةُ الدُّنيا فَاليَومَ نَنسىٰهُم كَما نَسوا لِقاءَ يَومِهِم هٰذا وَ ما كانوا بِـٔايٰتِنا يَجحَدونَ (٥١) ]] }}
(همان) کسانی که دین خود را (تنها) بازداری از حق و به بازی گرفتند و زندگی دنیا مغرورشان کرد. پس همان‌گونه که آنان دیدار امروز خود را از یاد بردند و آیات ما را انکار (و انگار) می‌کردند، ما (هم) امروز آنان را از یاد می‌بریم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٢ | وَ لَقَد جِئنٰهُم بِكِتٰبٍ فَصَّلنٰهُ عَلىٰ عِلمٍ هُدًى وَ رَحمَةً لِقَومٍ يُؤمِنونَ (٥٢) ]] }}
و به‌راستی و درستی ما با کتابی آمدیمشان (که) از روی علم جداسازیش کردیم، حال آنکه برای گروهی که ایمان می‌آورند هدایت و رحمتی است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٣ | هَل يَنظُرونَ إِلّا تَأويلَهُ يَومَ يَأتى تَأويلُهُ يَقولُ الَّذينَ نَسوهُ مِن قَبلُ قَد جاءَت رُسُلُ رَبِّنا بِالحَقِّ فَهَل لَنا مِن شُفَعاءَ فَيَشفَعوا لَنا أَو نُرَدُّ فَنَعمَلَ غَيرَ الَّذى كُنّا نَعمَلُ قَد خَسِروا أَنفُسَهُم وَ ضَلَّ عَنهُم ما كانوا يَفتَرونَ (٥٣) ]] }}
آیا (آنان) جز نظر و انتظار تأویل آن را دارند؟روزی که تأویلش فرا رسد، کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپرده‌اند گویند: «حقا (که‌) فرستادگان پروردگارمان (تمامی) حق را آوردند. پس آیا (امروز) ما را شفاعتگرانی هستند که برای ما شفاعت کنند یا (به دنیا) باز گردانیده شویم، تا غیر از آنچه انجام می‌داده‌ایم انجام دهیم‌؟» به‌راستی آنان خود را باخته و زیان کرده‌اند و آنچه را که افترا می‌زده‌اند از آنان گم گشته است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٤ | إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذى خَلَقَ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضَ فى سِتَّةِ أَيّامٍ ثُمَّ استَوىٰ عَلَى العَرشِ يُغشِى الَّيلَ النَّهارَ يَطلُبُهُ حَثيثًا وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ وَ النُّجومَ مُسَخَّرٰتٍ بِأَمرِهِ أَلا لَهُ الخَلقُ وَ الأَمرُ تَبارَكَ اللَّهُ رَبُّ العٰلَمينَ (٥٤) ]] }}
بی‌گمان پروردگارتان خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش زمان آفرید، سپس بر عرش (جهان‌داری) استیلا یافت. روز را به شب - حال آنکه شتابان آن را می‌طلبد - می‌پوشاند، حال آنکه خورشید و ماه و ستارگان به فرمان او رامند. هان (که عالم) خلق و امر (خلقت) از آنِ اوست. فرخنده است خدا، پروردگار جهانیان.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٥ | ادعوا رَبَّكُم تَضَرُّعًا وَ خُفيَةً إِنَّهُ لا يُحِبُّ المُعتَدينَ (٥٥) ]] }}
پروردگارتان را در حال زاری و نهانی بخوانید؛ بی‌گمان او از حدّ گذرندگان را دوست نمی‌دارد.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٦ | وَ لا تُفسِدوا فِى الأَرضِ بَعدَ إِصلٰحِها وَ ادعوهُ خَوفًا وَ طَمَعًا إِنَّ رَحمَتَ اللَّهِ قَريبٌ مِنَ المُحسِنينَ (٥٦) ]] }}
و در زمین پس از اصلاح آن افساد مکنید و با بیم و امید او را بخوانید. همواره رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٧ | وَ هُوَ الَّذى يُرسِلُ الرِّيٰحَ بُشرًا بَينَ يَدَى رَحمَتِهِ حَتّىٰ إِذا أَقَلَّت سَحابًا ثِقالًا سُقنٰهُ لِبَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَنزَلنا بِهِ الماءَ فَأَخرَجنا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرٰتِ كَذٰلِكَ نُخرِجُ المَوتىٰ لَعَلَّكُم تَذَكَّرونَ (٥٧) ]] }}
و اوست کسی که بادها را پیشاپیش (باران) رحمتش مژده‌رسان می‌فرستد، تا آن‌گاه که ابرهایی (برخاسته از بخار) گران‌بار را (سبک‌بار) بر کَنَند. آن را برای (زنده ساختن) سرزمینی مرده برانیم، پس با آن، باران فرود آوریم؛ در نتیجه از هر گونه ثمره‌ای (از خاک و آب) بر آوریم. بدین‌سان مردگان را (نیز از قبرهاشان) بیرون آوریم؛ شاید شما به‌درستی یاد آورید.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٨ | وَ البَلَدُ الطَّيِّبُ يَخرُجُ نَباتُهُ بِإِذنِ رَبِّهِ وَ الَّذى خَبُثَ لا يَخرُجُ إِلّا نَكِدًا كَذٰلِكَ نُصَرِّفُ الإيٰتِ لِقَومٍ يَشكُرونَ (٥٨) ]] }}
و روییدنی زمین پاکیزه، به اذن پروردگارش برون می‌آید و آن (زمینی) که ناپاکیزه شد (گیاهش) جز به سختی و نکبت‌باری برون نمی‌آید. این‌گونه، آیات (خود) را برای گروهی که شکر می‌گزارند، گونه‌گون (بیان) می‌کنیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٥٩ | لَقَد أَرسَلنا نوحًا إِلىٰ قَومِهِ فَقالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ إِنّى أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ عَظيمٍ (٥٩) ]] }}
همانا نوح را به‌راستی سوی قومش فرستادیم. پس گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، برای شما هیچ معبودی جز او نیست، به‌راستی من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٠ | قالَ المَلَأُ مِن قَومِهِ إِنّا لَنَرىٰكَ فى ضَلٰلٍ مُبينٍ (٦٠) ]] }}
سرشناسان قومش گفتند: «بی‌چون ما تو را بس در ژرفای گمراهی آشکارگری می‌بینیم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦١ | قالَ يٰقَومِ لَيسَ بى ضَلٰلَةٌ وَ لٰكِنّى رَسولٌ مِن رَبِّ العٰلَمينَ (٦١) ]] }}
گفت: «ای قوم من! هیچ‌گونه گمراهی در من نیست، بلکه من فرستاده‌ای از جانب پروردگار جهانیا‌نم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٢ | أُبَلِّغُكُم رِسٰلٰتِ رَبّى وَ أَنصَحُ لَكُم وَ أَعلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعلَمونَ (٦٢) ]] }}
«رسالت‌های پروردگارم را به شما مکرر (و پیگیر) می‌رسانم و اندرزتان می‌دهم و چیزهایی از خدا می‌دانم که (شما) نمی‌دانید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٣ | أَوَعَجِبتُم أَن جاءَكُم ذِكرٌ مِن رَبِّكُم عَلىٰ رَجُلٍ مِنكُم لِيُنذِرَكُم وَ لِتَتَّقوا وَ لَعَلَّكُم تُرحَمونَ (٦٣) ]] }}
«آیا و تعجب کردید که بر مردی از خودتان، یادواره‌ای از جانب پروردگارتان برایتان آمد، تا شما را هشدار دهد و تا شما پرهیزگاری کنید و شاید مورد رحمت قرار گیرید؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٤ | فَكَذَّبوهُ فَأَنجَينٰهُ وَ الَّذينَ مَعَهُ فِى الفُلكِ وَ أَغرَقنَا الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا إِنَّهُم كانوا قَومًا عَمينَ (٦٤) ]] }}
پس او را تکذیب کردند. در نتیجه ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب نمودند غرق کردیم. بی‌گمان آنان گروهی کور(دل) بوده‌اند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٥ | وَ إِلىٰ عادٍ أَخاهُم هودًا قالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ أَفَلا تَتَّقونَ (٦٥) ]] }}
و سوی عادیان، برادرشان هود را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که) برای شما معبودی جز او نیست. پس آیا پرهیز نمی‌کنید؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٦ | قالَ المَلَأُ الَّذينَ كَفَروا مِن قَومِهِ إِنّا لَنَرىٰكَ فى سَفاهَةٍ وَ إِنّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الكٰذِبينَ (٦٦) ]] }}
سرشناسان قومش - که کافر بودند - گفتند: «بی‌چون ما تو را بی‌گمان غرق در (ژرفای) سفاهت می‌بینیم و بی‌تردید تو را از دروغگویان گمان می‌کنیم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٧ | قالَ يٰقَومِ لَيسَ بى سَفاهَةٌ وَ لٰكِنّى رَسولٌ مِن رَبِّ العٰلَمينَ (٦٧) ]] }}
گفت: «ای قوم من! در من هیچ سفاهتی نیست، ولی من فرستاده‌ای از جانب پروردگار جهانیانم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٨ | أُبَلِّغُكُم رِسٰلٰتِ رَبّى وَ أَنا۠ لَكُم ناصِحٌ أَمينٌ (٦٨) ]] }}
«به خوبی و رسایی رسالت‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و من برای شما نصیحت‌کننده‌ای امینم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٦٩ | أَوَعَجِبتُم أَن جاءَكُم ذِكرٌ مِن رَبِّكُم عَلىٰ رَجُلٍ مِنكُم لِيُنذِرَكُم وَ اذكُروا إِذ جَعَلَكُم خُلَفاءَ مِن بَعدِ قَومِ نوحٍ وَ زادَكُم فِى الخَلقِ بَصطَةً فَاذكُروا إلاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُم تُفلِحونَ (٦٩) ]] }}
«آیا و تعجب کردید که بر مردی از خودتان، یادواره‌ای از پروردگارتان، برایتان آمد تا شما را بیم دهد؟ و به یاد آرید چون (خدا) شما را پس از قوم نوح، جانشین (آنان) قرار داد و در آفرینش(و) آفریدگان بر نیرویتان گشایشی افزون داد. پس نعمت‌های خدا را به یاد آرید، شاید شما رستگار کنید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٠ | قالوا أَجِئتَنا لِنَعبُدَ اللَّهَ وَحدَهُ وَ نَذَرَ ما كانَ يَعبُدُ إباؤُنا فَأتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ الصّٰدِقينَ (٧٠) ]] }}
گفتند: «آیا سویمان آمدی که تنها خدا را بپرستیم و آنچه را که پدرانمان می‌پرستیدند رها کنیم‌؟ اگر از راستان بوده‌ای، آنچه را به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧١ | قالَ قَد وَقَعَ عَلَيكُم مِن رَبِّكُم رِجسٌ وَ غَضَبٌ أَتُجٰدِلونَنى فى أَسماءٍ سَمَّيتُموها أَنتُم وَ إباؤُكُم ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِن سُلطٰنٍ فَانتَظِروا إِنّى مَعَكُم مِنَ المُنتَظِرينَ (٧١) ]] }}
گفت: «به‌راستی پلیدی و خشمی (سخت) از پروردگارتان بر سر (و سامان‌)تان واقع شده. آیا درباره‌ی نام‌هایی که خود‌تان و پدرانتان (با آنها بت‌هایتان را) نامیده‌اید، (و) خدا بر (حقانیت) آنها هیچ سلطه‌ای فرو نفرستاده، با من مجادله می‌کنید؟ پس منتظر باشید که بی‌گمان من (هم) با شما از منتظرانم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٢ | فَأَنجَينٰهُ وَ الَّذينَ مَعَهُ بِرَحمَةٍ مِنّا وَ قَطَعنا دابِرَ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا وَ ما كانوا مُؤمِنينَ (٧٢) ]] }}
پس او و کسانی را که با او بودند با رحمتی (بزرگ) از جانب خود رهانیدیم و دنباله‌ی [:اصل و نسل] کسانی را که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و مؤمن نبوده‌اند برافکندیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٣ | وَ إِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صٰلِحًا قالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ قَد جاءَتكُم بَيِّنَةٌ مِن رَبِّكُم هٰذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُم إيَةً فَذَروها تَأكُل فى أَرضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسّوها بِسوءٍ فَيَأخُذَكُم عَذابٌ أَليمٌ (٧٣) ]] }}
و سوی ثمودیان برادرشان، صالح را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، برای شما هیچ معبودی جز او نیست. بی‌گمان برای شما از جانب پروردگارتان دلیلی آشکار آمده. این ماده شترِ خدا برای شما نشانه‌ای (شگرف) است. پس آن را واگذارید تا در زمین خدا بخورد (و بچرد) و گزندی به او نرسانید، تا (مبادا) شما را عذابی دردناک در بر گیرد.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٤ | وَ اذكُروا إِذ جَعَلَكُم خُلَفاءَ مِن بَعدِ عادٍ وَ بَوَّأَكُم فِى الأَرضِ تَتَّخِذونَ مِن سُهولِها قُصورًا وَ تَنحِتونَ الجِبالَ بُيوتًا فَاذكُروا إلاءَ اللَّهِ وَ لا تَعثَوا فِى الأَرضِ مُفسِدينَ (٧٤) ]] }}
«و به یاد آورید، چون خدا شما را پس از عادیان جانشینان (آنان) گردانید و در زمین به شما جایگاه گشاده (و پاکیزه) داد حال آنکه در دشت‌های آن (برای خودتان) کاخ‌هایی اختیار می‌کنید و از کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشید. پس نعمت‌های خدا را به یاد آورید و در زمین سر به افساد بر مدارید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٥ | قالَ المَلَأُ الَّذينَ استَكبَروا مِن قَومِهِ لِلَّذينَ استُضعِفوا لِمَن إمَنَ مِنهُم أَتَعلَمونَ أَنَّ صٰلِحًا مُرسَلٌ مِن رَبِّهِ قالوا إِنّا بِما أُرسِلَ بِهِ مُؤمِنونَ (٧٥) ]] }}
از (میان) قومش، (آن) سرشناسان که استکبار ورزیدند، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا می‌دانید به‌راستی صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است‌؟» گفتند: «بی‌گمان ما به آنچه وی بدان رسالت یافته است ایمان داریم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٦ | قالَ الَّذينَ استَكبَروا إِنّا بِالَّذى إمَنتُم بِهِ كٰفِرونَ (٧٦) ]] }}
کسانی که استکبار کردند، گفتند: «ما به راستی به آنچه شما بدان ایمان آوردید کافریم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٧ | فَعَقَرُوا النّاقَةَ وَ عَتَوا عَن أَمرِ رَبِّهِم وَ قالوا يٰصٰلِحُ ائتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ المُرسَلينَ (٧٧) ]] }}
پس (آن) ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر پیچیدند و گفتند: «ای صالح! اگر تو از پیامبرانی، آنچه را به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٨ | فَأَخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ فَأَصبَحوا فى دارِهِم جٰثِمينَ (٧٨) ]] }}
پس زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت؛ در نتیجه در خانه‌شان از پا در آمده (و) زمین‌گیر شدند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٧٩ | فَتَوَلّىٰ عَنهُم وَ قالَ يٰقَومِ لَقَد أَبلَغتُكُم رِسالَةَ رَبّى وَ نَصَحتُ لَكُم وَ لٰكِن لا تُحِبّونَ النّٰصِحينَ (٧٩) ]] }}
پس (صالح) از ایشان رویگردان شد و گفت: «ای قوم من! به‌راستی، من پیام پروردگارم را به شما به شایستگی و رسایی رساندم و برایتان نصیحت کردم، ولی شما نصیحتگران را دوست نمی‌دارید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٠ | وَ لوطًا إِذ قالَ لِقَومِهِ أَتَأتونَ الفٰحِشَةَ ما سَبَقَكُم بِها مِن أَحَدٍ مِنَ العٰلَمينَ (٨٠) ]] }}
و لوط را (فرستادیم) هنگامی که به قوم خود گفت: «آیا (آن) کار زشت تجاوزگرانه را مرتکب می‌شوید، (در حالی که) هیچ کسی از جهانیان در آن بر شما پیشی نگرفته‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨١ | إِنَّكُم لَتَأتونَ الرِّجالَ شَهوَةً مِن دونِ النِّساءِ بَل أَنتُم قَومٌ مُسرِفونَ (٨١) ]] }}
«شما بی‌گمان از روی شهوت، همواره به جای زنان با مردان در می‌آمیزید. بلکه شما گروهی (از) اسراف‌کارانید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٢ | وَ ما كانَ جَوابَ قَومِهِ إِلّا أَن قالوا أَخرِجوهُم مِن قَريَتِكُم إِنَّهُم أُناسٌ يَتَطَهَّرونَ (٨٢) ]] }}
و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: «آنان را از شهرتان بیرون برانید، بی‌گمان آنان انسان‌هایی‌اند که به پاکی تظاهر می‌کنند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٣ | فَأَنجَينٰهُ وَ أَهلَهُ إِلَّا امرَأَتَهُ كانَت مِنَ الغٰبِرينَ (٨٣) ]] }}
پس او و خانواده‌اش را - غیر از زنش که از (غبار آلوده‌های) گذشتگان (و باقی مانده در ژرفای گمراهی) بوده است - نجات دادیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٤ | وَ أَمطَرنا عَلَيهِم مَطَرًا فَانظُر كَيفَ كانَ عٰقِبَةُ المُجرِمينَ (٨٤) ]] }}
و بر سر (و سامان)شان بارشی (از سنگ‌گل) بارانیدیم. پس بنگر فرجام مجرمان چگونه بود.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٥ | وَ إِلىٰ مَديَنَ أَخاهُم شُعَيبًا قالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ قَد جاءَتكُم بَيِّنَةٌ مِن رَبِّكُم فَأَوفُوا الكَيلَ وَ الميزانَ وَ لا تَبخَسُوا النّاسَ أَشياءَهُم وَ لا تُفسِدوا فِى الأَرضِ بَعدَ إِصلٰحِها ذٰلِكُم خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنينَ (٨٥) ]] }}
و سوی (مردم) مَدْیَن، برادرشان -شعیب- را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که) برای شما هیچ معبودی جز او نیست. بی‌گمان، شما را از جانب پروردگارتان برهانی روشن آمده. پس پیمانه و ترازو را تمام نهید و چیزهای مردمان را زیان‌بار و بی‌مقدار نگردانید و در زمین - پس از اصلاح آن - افساد مکنید. این (رهنمودها) اگر مؤمن بوده‌اید برای شما خوب است.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٦ | وَ لا تَقعُدوا بِكُلِّ صِرٰطٍ توعِدونَ وَ تَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ مَن إمَنَ بِهِ وَ تَبغونَها عِوَجًا وَ اذكُروا إِذ كُنتُم قَليلًا فَكَثَّرَكُم وَ انظُروا كَيفَ كانَ عٰقِبَةُ المُفسِدينَ (٨٦) ]] }}
«و به هر راهی منشینید -حال آنکه مردمان را می‌ترسانید- و کسی را که به خدا ایمان آورده از راه خدا باز می‌دارید و راه او را کج می‌خواهید. و به یاد آورید، چون اندک بودید، پس (خدا) شما را بسیار گردانید. و بنگرید فرجام افسادکاران چگونه بوده است.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٧ | وَ إِن كانَ طائِفَةٌ مِنكُم إمَنوا بِالَّذى أُرسِلتُ بِهِ وَ طائِفَةٌ لَم يُؤمِنوا فَاصبِروا حَتّىٰ يَحكُمَ اللَّهُ بَينَنا وَ هُوَ خَيرُ الحٰكِمينَ (٨٧) ]] }}
«و اگر گروهی از شما - به آنچه من بدان فرستاده شده‌ام - ایمان آورده بودند و گروهی (هم) ایمان نیاوردند، پس صبر کنید تا خدا میان ما داوری کند و او بهترین داوران است.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٨ | قالَ المَلَأُ الَّذينَ استَكبَروا مِن قَومِهِ لَنُخرِجَنَّكَ يٰشُعَيبُ وَ الَّذينَ إمَنوا مَعَكَ مِن قَريَتِنا أَو لَتَعودُنَّ فى مِلَّتِنا قالَ أَوَلَو كُنّا كٰرِهينَ (٨٨) ]] }}
کسانی از سرکردگان قومش -که تکبّر ورزیدند- گفتند: «ای شعیب! تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند، از شهر خودمان بی‌چون و بی‌گمان بیرون خواهیم راند، یا (آنکه) به‌راستی همواره به ملتمان برگردید.» گفت: «آیا و هر چند از کراهت‌کنندگان بوده‌ایم‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٨٩ | قَدِ افتَرَينا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِن عُدنا فى مِلَّتِكُم بَعدَ إِذ نَجّىٰنَا اللَّهُ مِنها وَ ما يَكونُ لَنا أَن نَعودَ فيها إِلّا أَن يَشاءَ اللَّهُ رَبُّنا وَسِعَ رَبُّنا كُلَّ شَيءٍ عِلمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلنا رَبَّنَا افتَح بَينَنا وَ بَينَ قَومِنا بِالحَقِّ وَ أَنتَ خَيرُ الفٰتِحينَ (٨٩) ]] }}
«اگر بعد از هنگامی‌که خدا ما را از ملتتان نجات بخشید (باز) به کیش شما برگردیم، همانا به خدا دروغ بسته‌ایم و برای ما (سزاوار) نیست که به آن بازگردیم، مگر آنکه خدا، پروردگارمان، بخواهد. علم پروردگار ما هر چیزی را در بر دارد (و ما) بر خدا توکل کردیم. پروردگارمان! میان ما و قوم ما به (تمامی) حق فیصله و گشایشی ده، حال آنکه تو بهترین گشایش‌دهندگانی.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٠ | وَ قالَ المَلَأُ الَّذينَ كَفَروا مِن قَومِهِ لَئِنِ اتَّبَعتُم شُعَيبًا إِنَّكُم إِذًا لَخٰسِرونَ (٩٠) ]] }}
و کسانی از سرکردگان قومش که کافر شدند گفتند: «اگر از شعیب پیروی کنید، همانا شما در این هنگام بی‌گمان زیان‌کارید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩١ | فَأَخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ فَأَصبَحوا فى دارِهِم جٰثِمينَ (٩١) ]] }}
پس زمین‌لرزه‌ی شدید آنان را فرو گرفت؛ سپس در خانه‌هایشان از پا در آمده (و) زمین‌گیر شدند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٢ | الَّذينَ كَذَّبوا شُعَيبًا كَأَن لَم يَغنَوا فيهَا الَّذينَ كَذَّبوا شُعَيبًا كانوا هُمُ الخٰسِرينَ (٩٢) ]] }}
کسانی که شعیب را تکذیب کردند، گویی خود در آن (دیار) مدتی در آن با نیازی (مبرم) سکونت نداشتند. کسانی که شعیب را تکذیب کردند، ایشان زیان‌کاران بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٣ | فَتَوَلّىٰ عَنهُم وَ قالَ يٰقَومِ لَقَد أَبلَغتُكُم رِسٰلٰتِ رَبّى وَ نَصَحتُ لَكُم فَكَيفَ إسىٰ عَلىٰ قَومٍ كٰفِرينَ (٩٣) ]] }}
پس (شعیب) از ایشان روی برتافت و گفت: «ای قوم من! به‌راستی من همی رسالت‌های پروردگارم را به گونه‌ای رسا به شما رسانیدم و پندتان دادم. پس دیگر چگونه بر گروهی (از) کافران تأسف بخورم‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٤ | وَ ما أَرسَلنا فى قَريَةٍ مِن نَبِىٍّ إِلّا أَخَذنا أَهلَها بِالبَأساءِ وَ الضَّرّاءِ لَعَلَّهُم يَضَّرَّعونَ (٩٤) ]] }}
و در هیچ شهری، هیچ پیامبر بزرگی نفرستادیم، مگر آنکه مردمش را به سختی و رنج و زیان دچار کردیم، تا شاید بسی زاری کنند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٥ | ثُمَّ بَدَّلنا مَكانَ السَّيِّئَةِ الحَسَنَةَ حَتّىٰ عَفَوا وَ قالوا قَد مَسَّ إباءَنَا الضَّرّاءُ وَ السَّرّاءُ فَأَخَذنٰهُم بَغتَةً وَ هُم لا يَشعُرونَ (٩٥) ]] }}
سپس به جای بدی، نیکی قرار دادیم، تا انبوه شدند و گفتند: «پدران ما را (هم به حکم طبیعت) بی‌چون بسی رنج‌ها و راحتی‌ها می‌رسیده است.» پس در حالی که باریک‌بینی نمی‌کردند (ناگاه) آنان را (در) گرفتیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٦ | وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُرىٰ إمَنوا وَ اتَّقَوا لَفَتَحنا عَلَيهِم بَرَكٰتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الأَرضِ وَ لٰكِن كَذَّبوا فَأَخَذنٰهُم بِما كانوا يَكسِبونَ (٩٦) ]] }}
و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند (ما هم) بی‌گمان برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان می‌گشودیم. ولی تکذیب کردند؛ پس آنان را به آنچه به دست آورده بوده‌اند برگرفتیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٧ | أَفَأَمِنَ أَهلُ القُرىٰ أَن يَأتِيَهُم بَأسُنا بَيٰتًا وَ هُم نائِمونَ (٩٧) ]] }}
آیا پس (از این) ساکنان شهرها و آبادی‌ها ایمن شدند، (از این) که عذاب ما شامگاهان - در حالی که خوابند - به آنان در رسد؟
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٨ | أَوَأَمِنَ أَهلُ القُرىٰ أَن يَأتِيَهُم بَأسُنا ضُحًى وَ هُم يَلعَبونَ (٩٨) ]] }}
آیا و ساکنان شهرها و آبادی‌ها ایمن شده‌اند، (از این) که مکر ما نیمروز - در حالی که به بازی سرگرمند - به ایشان در رسد؟
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٩٩ | أَفَأَمِنوا مَكرَ اللَّهِ فَلا يَأمَنُ مَكرَ اللَّهِ إِلَّا القَومُ الخٰسِرونَ (٩٩) ]] }}
آیا پس مگر خود را از مکر خدا ایمن داشتند؟ ولی جز مردم زیان‌کار (کسی) خود را از مکر خدا ایمن نمی‌دارد.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٠ | أَوَلَم يَهدِ لِلَّذينَ يَرِثونَ الأَرضَ مِن بَعدِ أَهلِها أَن لَو نَشاءُ أَصَبنٰهُم بِذُنوبِهِم وَ نَطبَعُ عَلىٰ قُلوبِهِم فَهُم لا يَسمَعونَ (١٠٠) ]] }}
و آیا برای کسانی که زمین را پس از ساکنان پیشینش به ارث می‌برند، رهنمون نشده است که اگر می‌خواستیم آنان را به (کیفر) گناهانشان آسیبی می‌رساندیم و بر دل‌هایشان مُهر می‌نهادیم‌؛ پس ایشان نمی‌شنوند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠١ | تِلكَ القُرىٰ نَقُصُّ عَلَيكَ مِن أَنبائِها وَ لَقَد جاءَتهُم رُسُلُهُم بِالبَيِّنٰتِ فَما كانوا لِيُؤمِنوا بِما كَذَّبوا مِن قَبلُ كَذٰلِكَ يَطبَعُ اللَّهُ عَلىٰ قُلوبِ الكٰفِرينَ (١٠١) ]] }}
این‌ها مجتمعات انسانی است که برخی از خبرهای مهم آن را بر تو حکایت می‌کنیم. و پیامبرانشان بی‌گمان برایشان به‌راستی دلایل روشن آوردند. پس آنان - به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند - هرگز ایمان نمی‌آورند. این‌گونه خدا بر دل‌های کافران مُهر می‌نهد.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٢ | وَ ما وَجَدنا لِأَكثَرِهِم مِن عَهدٍ وَ إِن وَجَدنا أَكثَرَهُم لَفٰسِقينَ (١٠٢) ]] }}
و برای بیشتر آنان هیچ عهدی (استوار) نیافتیم (و) بیشترشان را همواره نافرمانان یافتیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٣ | ثُمَّ بَعَثنا مِن بَعدِهِم موسىٰ بِـٔايٰتِنا إِلىٰ فِرعَونَ وَ مَلَإِي۟هِ فَظَلَموا بِها فَانظُر كَيفَ كانَ عٰقِبَةُ المُفسِدينَ (١٠٣) ]] }}
سپس، بعد از آنان، موسی را با آیات خود سوی فرعون و سران قومش فرستادیم. پس آنها به آن (آیات) ستم ورزیدند. پس ببین فرجام مفسدان چگونه بوده است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٤ | وَ قالَ موسىٰ يٰفِرعَونُ إِنّى رَسولٌ مِن رَبِّ العٰلَمينَ (١٠٤) ]] }}
و موسی گفت: «ای فرعون! به‌راستی من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٥ | حَقيقٌ عَلىٰ أَن لا أَقولَ عَلَى اللَّهِ إِلَّا الحَقَّ قَد جِئتُكُم بِبَيِّنَةٍ مِن رَبِّكُم فَأَرسِل مَعِىَ بَنى إِسرٰءيلَ (١٠٥) ]] }}
«شایسته و بایسته است که بر خدا جز (سخن) حق نگویم. من بی‌گمان (دلیل) روشنی از سوی پروردگارتان برایتان آورده‌ام، پس فرزندان اسرائیل را با من بفرست.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٦ | قالَ إِن كُنتَ جِئتَ بِـٔايَةٍ فَأتِ بِها إِن كُنتَ مِنَ الصّٰدِقينَ (١٠٦) ]] }}
(فرعون) گفت: «اگر تو نشانه‌ای آورده بوده‌ای - اگر از راستان بوده‌ای - پس آن را (با خود) بیاور.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٧ | فَأَلقىٰ عَصاهُ فَإِذا هِىَ ثُعبانٌ مُبينٌ (١٠٧) ]] }}
پس (موسی) عصایش را افکند. سپس به‌ناگاه اژدری آشکارگر است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٨ | وَ نَزَعَ يَدَهُ فَإِذا هِىَ بَيضاءُ لِلنّٰظِرينَ (١٠٨) ]] }}
و دستش را (از گریبانش بیرون) کشید، پس ناگهان برای تماشاگران سپید و درخشان است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٠٩ | قالَ المَلَأُ مِن قَومِ فِرعَونَ إِنَّ هٰذا لَسٰحِرٌ عَليمٌ (١٠٩) ]] }}
سران قوم فرعون گفتند: «بی‌شک این (مرد) ساحری بس داناست.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٠ | يُريدُ أَن يُخرِجَكُم مِن أَرضِكُم فَماذا تَأمُرونَ (١١٠) ]] }}
«می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند. پس چه دستور می‌دهید؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١١ | قالوا أَرجِه وَ أَخاهُ وَ أَرسِل فِى المَدائِنِ حٰشِرينَ (١١١) ]] }}
گفتند: «او و برادرش را بازداشت کن و گردآورندگانی را به شهرها بفرست‌،»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٢ | يَأتوكَ بِكُلِّ سٰحِرٍ عَليمٍ (١١٢) ]] }}
«تا هر ساحر بسیار دانایی را نزدت بیاورند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٣ | وَ جاءَ السَّحَرَةُ فِرعَونَ قالوا إِنَّ لَنا لَأَجرًا إِن كُنّا نَحنُ الغٰلِبينَ (١١٣) ]] }}
و ساحران نزد فرعون آمدند (و) گفتند: «اگر ما، (همین) ما پیروز شوندگان بوده‌ایم، به‌راستی برایمان پاداشی بس بزرگ خواهد بود؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٤ | قالَ نَعَم وَ إِنَّكُم لَمِنَ المُقَرَّبينَ (١١٤) ]] }}
گفت: «آری! و بی‌گمان شما به‌راستی از مقربان (دربار من) می‌باشید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٥ | قالوا يٰموسىٰ إِمّا أَن تُلقِىَ وَ إِمّا أَن نَكونَ نَحنُ المُلقينَ (١١٥) ]] }}
گفتند: «ای موسی! آیا تو می‌افکنی و یا اینکه (همین) ما خودمان افکنندگانیم!»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٦ | قالَ أَلقوا فَلَمّا أَلقَوا سَحَروا أَعيُنَ النّاسِ وَ استَرهَبوهُم وَ جاءو بِسِحرٍ عَظيمٍ (١١٦) ]] }}
گفت: « (همین) شما بیفکنید.» پس چون افکندند، دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحری بزرگ (به میان) آوردند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٧ | وَ أَوحَينا إِلىٰ موسىٰ أَن أَلقِ عَصاكَ فَإِذا هِىَ تَلقَفُ ما يَأفِكونَ (١١٧) ]] }}
و سوی موسی وحی کردیم که: «عصایت را بیفکن.» پس (انداخت، ناگهان اژدری شد و) آنچه را به دروغ می‌ساختند فرو می‌بلعد.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٨ | فَوَقَعَ الحَقُّ وَ بَطَلَ ما كانوا يَعمَلونَ (١١٨) ]] }}
پس حقیقت پای‌برجا گردید و کارهایی که می‌کردند باطل گشت.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١١٩ | فَغُلِبوا هُنالِكَ وَ انقَلَبوا صٰغِرينَ (١١٩) ]] }}
پس در آن‌جا مغلوب گشته و به خواری و بی‌مقداری برگشتند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٠ | وَ أُلقِىَ السَّحَرَةُ سٰجِدينَ (١٢٠) ]] }}
و ساحران (بی‌اختیار) به سجده افکنده شدند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢١ | قالوا إمَنّا بِرَبِّ العٰلَمينَ (١٢١) ]] }}
گفتند: «به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم‌؛»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٢ | رَبِّ موسىٰ وَ هٰرونَ (١٢٢) ]] }}
«پروردگار موسی و هارون.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٣ | قالَ فِرعَونُ إمَنتُم بِهِ قَبلَ أَن إذَنَ لَكُم إِنَّ هٰذا لَمَكرٌ مَكَرتُموهُ فِى المَدينَةِ لِتُخرِجوا مِنها أَهلَها فَسَوفَ تَعلَمونَ (١٢٣) ]] }}
فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید؟ بی‌چون این (خود) نیرنگی است که همواره در شهر به راه انداخته‌اید تا مردمش را از آن بیرون کنید، پس در آینده‌ای دور خواهید دانست.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٤ | لَأُقَطِّعَنَّ أَيدِيَكُم وَ أَرجُلَكُم مِن خِلٰفٍ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّكُم أَجمَعينَ (١٢٤) ]] }}
«دست‌ها و پاهایتان را بی‌گمان برخلاف یکدیگر بی‌امان خواهم برید، سپس بی‌چون همه‌ی شما را همواره به دار خواهم آویخت.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٥ | قالوا إِنّا إِلىٰ رَبِّنا مُنقَلِبونَ (١٢٥) ]] }}
گفتند: «به‌راستی سوی پروردگارمان بازگشت‌کنندگانیم.‌»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٦ | وَ ما تَنقِمُ مِنّا إِلّا أَن إمَنّا بِـٔايٰتِ رَبِّنا لَمّا جاءَتنا رَبَّنا أَفرِغ عَلَينا صَبرًا وَ تَوَفَّنا مُسلِمينَ (١٢٦) ]] }}
«و تو از ما انتقام نمی‌گیری، مگر برای اینکه ما به نشانه‌های پروردگارمان - هنگامی‌که برایمان آمد - ایمان آوردیم. پروردگارمان! بر (سر و سامان)مان شکیبایی فرو ریز و ما را در حال تسلیم بمیران.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٧ | وَ قالَ المَلَأُ مِن قَومِ فِرعَونَ أَتَذَرُ موسىٰ وَ قَومَهُ لِيُفسِدوا فِى الأَرضِ وَ يَذَرَكَ وَ إلِهَتَكَ قالَ سَنُقَتِّلُ أَبناءَهُم وَ نَستَحيۦ نِساءَهُم وَ إِنّا فَوقَهُم قٰهِرونَ (١٢٧) ]] }}
و سران چشمگیر قوم فرعون گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی تا در (این) سرزمین افساد کنند، و تو و خدایانت را رها کند؟» (فرعون) گفت: «به‌زودی پسرانشان را پیاپی همی می‌کشیم و زنانشان را زنده و بی‌حیا نگه می‌داریم و ما در بلندا(ی قدرت) بر (سر و سامان) آنان چیره‌ایم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٨ | قالَ موسىٰ لِقَومِهِ استَعينوا بِاللَّهِ وَ اصبِروا إِنَّ الأَرضَ لِلَّهِ يورِثُها مَن يَشاءُ مِن عِبادِهِ وَ العٰقِبَةُ لِلمُتَّقينَ (١٢٨) ]] }}
موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید و (پایداری و) شکیبایی ورزید. بی‌گمان زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث (از دیگران) می‌دهد و (آن بزرگْ زندگی و) فرجام (نیک) برای پرهیزگاران است.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٢٩ | قالوا أوذينا مِن قَبلِ أَن تَأتِيَنا وَ مِن بَعدِ ما جِئتَنا قالَ عَسىٰ رَبُّكُم أَن يُهلِكَ عَدُوَّكُم وَ يَستَخلِفَكُم فِى الأَرضِ فَيَنظُرَ كَيفَ تَعمَلونَ (١٢٩) ]] }}
(قوم موسی) گفتند: «پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و بعد از این (هم) که سوی‌مان آمدی آزار شدیم.» گفت: «امید است پروردگارتان دشمن‌تان را هلاک کند و شما را روی زمین جانشین (آنان) سازد، پس بنگرد چگونه عمل می‌کنید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٠ | وَ لَقَد أَخَذنا إلَ فِرعَونَ بِالسِّنينَ وَ نَقصٍ مِنَ الثَّمَرٰتِ لَعَلَّهُم يَذَّكَّرونَ (١٣٠) ]] }}
و بی‌گمان ما فرعونیان را بی‌چون به خشکسالی و کمبودی از محصولات دچار کردیم، شاید به خوبی (حقیقت را) یاد کنند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣١ | فَإِذا جاءَتهُمُ الحَسَنَةُ قالوا لَنا هٰذِهِ وَ إِن تُصِبهُم سَيِّئَةٌ يَطَّيَّروا بِموسىٰ وَ مَن مَعَهُ أَلا إِنَّما طٰئِرُهُم عِندَ اللَّهِ وَ لٰكِنَّ أَكثَرَهُم لا يَعلَمونَ (١٣١) ]] }}
پس هنگامی که (حالت) نیکی (به دلخواهشان) به آنان روی آورد گویند: «این برای (شایستگی) خود ماست و چون گزندی به آنان در رسد به موسی و همراهانش شگون بد می‌زنند. هان (که سرچشمه‌ی) شگونشان نزد خداست، لیکن بیشترشان نمی‌دانند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٢ | وَ قالوا مَهما تَأتِنا بِهِ مِن إيَةٍ لِتَسحَرَنا بِها فَما نَحنُ لَكَ بِمُؤمِنينَ (١٣٢) ]] }}
و گفتند: «هر (زمان)و هرگونه نشانه‌ی ربانی - که به وسیله‌ی آن ما را افسون کنی - برایمان بیاوری، ما برایت ایمان‌آورندگان نیستیم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٣ | فَأَرسَلنا عَلَيهِمُ الطّوفانَ وَ الجَرادَ وَ القُمَّلَ وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ إيٰتٍ مُفَصَّلٰتٍ فَاستَكبَروا وَ كانوا قَومًا مُجرِمينَ (١٣٣) ]] }}
پس بر آنان طوفان و ملخ و شپش و قورباغه‌ها و خون را - حال آنکه نشانه‌های جداسازی شده بود- فرستادیم. پس سرکشی کردند و گروهی مجرم بودند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٤ | وَ لَمّا وَقَعَ عَلَيهِمُ الرِّجزُ قالوا يٰموسَى ادعُ لَنا رَبَّكَ بِما عَهِدَ عِندَكَ لَئِن كَشَفتَ عَنَّا الرِّجزَ لَنُؤمِنَنَّ لَكَ وَ لَنُرسِلَنَّ مَعَكَ بَنى إِسرٰءيلَ (١٣٤) ]] }}
و هنگامی که اضطراب و نکبت بر آنان فرود آمد گفتند: «ای موسی! پروردگارت را به عهدی که نزد تو کرده برایمان بخوان، اگر این اضطراب را از ما بگشایی بی‌گمان برایت به‌راستی ایمان خواهیم آورد و بنی‌اسرائیل را بی‌چون با تو به‌درستی روانه خواهیم ساخت.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٥ | فَلَمّا كَشَفنا عَنهُمُ الرِّجزَ إِلىٰ أَجَلٍ هُم بٰلِغوهُ إِذا هُم يَنكُثونَ (١٣٥) ]] }}
پس چون اضطراب نکبت‌بار را - تا سر رسیدی که آنان بدان رسنده‌اند - از آنها برگشودیم، ناگهان ایشان پیمان می‌شکنند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٦ | فَانتَقَمنا مِنهُم فَأَغرَقنٰهُم فِى اليَمِّ بِأَنَّهُم كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا وَ كانوا عَنها غٰفِلينَ (١٣٦) ]] }}
پس (سرانجام) از آنان انتقام گرفتیم، آن‌گاه در دریا غرقشان ساختیم، به سزای آنکه با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و از آنها غافل بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٧ | وَ أَورَثنَا القَومَ الَّذينَ كانوا يُستَضعَفونَ مَشٰرِقَ الأَرضِ وَ مَغٰرِبَهَا الَّتى بٰرَكنا فيها وَ تَمَّت كَلِمَتُ رَبِّكَ الحُسنىٰ عَلىٰ بَنى إِسرٰءيلَ بِما صَبَروا وَ دَمَّرنا ما كانَ يَصنَعُ فِرعَونُ وَ قَومُهُ وَ ما كانوا يَعرِشونَ (١٣٧) ]] }}
و به آن گروهی که مستضعف بوده‌اند (بخش‌های) باختر و خاور سرزمین (فلسطین) را - که در آن، برکت نهاده بودیم برایشان به میراث (از فرعونیان) عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند نیکوترین کلمه‌ی پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش می‌ساخته و می‌افراشته‌اند ویران کردیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٨ | وَ جٰوَزنا بِبَنى إِسرٰءيلَ البَحرَ فَأَتَوا عَلىٰ قَومٍ يَعكُفونَ عَلىٰ أَصنامٍ لَهُم قالوا يٰموسَى اجعَل لَنا إِلٰهًا كَما لَهُم إلِهَةٌ قالَ إِنَّكُم قَومٌ تَجهَلونَ (١٣٨) ]] }}
و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم. پس بر (سر و سامان) قومی (بر) آمدند دیدند بر (پرستش) بت‌هایی که برای خودشان بود همچنان پایدار و برقرارند. گفتند: «ای موسی! همان گونه که برای آنان خدایانی است، برای ما (نیز) خدایی قرار ده.» گفت: «به‌راستی شما گروهی هستید که نادانی می‌کنید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٣٩ | إِنَّ هٰؤُلاءِ مُتَبَّرٌ ما هُم فيهِ وَ بٰطِلٌ ما كانوا يَعمَلونَ (١٣٩) ]] }}
بی‌گمان آنچه ایشان در آنند نابود و بریده شده است و آنچه انجام می‌داده‌اند باطل است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٠ | قالَ أَغَيرَ اللَّهِ أَبغيكُم إِلٰهًا وَ هُوَ فَضَّلَكُم عَلَى العٰلَمينَ (١٤٠) ]] }}
گفت: «آیا غیر از خدا معبودی برایتان بجویم، حال آنکه او شما را بر جهانیان برتری داده است‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤١ | وَ إِذ أَنجَينٰكُم مِن إلِ فِرعَونَ يَسومونَكُم سوءَ العَذابِ يُقَتِّلونَ أَبناءَكُم وَ يَستَحيونَ نِساءَكُم وَ فى ذٰلِكُم بَلاءٌ مِن رَبِّكُم عَظيمٌ (١٤١) ]] }}
و چون شما را از فرعونیان نجات دادیم، در حالی که شما را سخت شکنجه می‌کردند، پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را زنده و بی‌حیا باقی می‌گذاشتند. حال آنکه در این (عذاب بزرگ) برای شما بلایی بزرگ از جانب پروردگارتان است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٢ | وَ وٰعَدنا موسىٰ ثَلٰثينَ لَيلَةً وَ أَتمَمنٰها بِعَشرٍ فَتَمَّ ميقٰتُ رَبِّهِ أَربَعينَ لَيلَةً وَ قالَ موسىٰ لِأَخيهِ هٰرونَ اخلُفنى فى قَومى وَ أَصلِح وَ لا تَتَّبِع سَبيلَ المُفسِدينَ (١٤٢) ]] }}
و با موسی، سی شب وعده گذاشتیم و آنها را با ده شب دیگر به اتمام رساندیم؛ پس وقت (معینِ) پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسی (هنگام رفتن به کوه طور) به برادرش هارون گفت: «در میان قومم جانشینم باش و (کار آنان را) اصلاح کن، و راه افسادگران را پیروی مکن.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٣ | وَ لَمّا جاءَ موسىٰ لِميقٰتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِنى أَنظُر إِلَيكَ قالَ لَن تَرىٰنى وَ لٰكِنِ انظُر إِلَى الجَبَلِ فَإِنِ استَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوفَ تَرىٰنى فَلَمّا تَجَلّىٰ رَبُّهُ لِلجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ موسىٰ صَعِقًا فَلَمّا أَفاقَ قالَ سُبحٰنَكَ تُبتُ إِلَيكَ وَ أَنا۠ أَوَّلُ المُؤمِنينَ (١٤٣) ]] }}
و هنگامی‌که موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارم! خود را به من بنمای تا سویت بنگرم.» فرمود: «هرگز مرا نتوانی نگریست. لیکن به کوه بنگر، پس اگر بر جای خود قرار گرفت، دیرا (که) مرا خواهی دید.» پس چون پروردگارش بر کوه جلوه (ی قدرتی برتر از توانش) نمود، آن را خرد کرد و موسی بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهی. سویت بازگشتم و من نخستین مؤمنانم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٤ | قالَ يٰموسىٰ إِنِّى اصطَفَيتُكَ عَلَى النّاسِ بِرِسٰلٰتى وَ بِكَلٰمى فَخُذ ما إتَيتُكَ وَ كُن مِنَ الشّٰكِرينَ (١٤٤) ]] }}
فرمود: «ای موسی! من تو را به‌راستی با رسالت‌هایم و با سخنم بر مردمان (در دوران رسالتت) برگزیدم. پس آنچه را به تو دادم برگیر و از سپاسگزاران باش.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٥ | وَ كَتَبنا لَهُ فِى الأَلواحِ مِن كُلِّ شَيءٍ مَوعِظَةً وَ تَفصيلًا لِكُلِّ شَيءٍ فَخُذها بِقُوَّةٍ وَ أمُر قَومَكَ يَأخُذوا بِأَحسَنِها سَأُو۟ريكُم دارَ الفٰسِقينَ (١٤٥) ]] }}
و در الواح [:تورات] برای او از هر چیزی پندی و تفصیلی نگاشتیم. پس: «آن را به جد و جهدی کامل برگیر و قوم خود را فرمان ده با بهترین روش [:کاوش و کوشش] آن را فراگیرند. به زودی سرای نافرمانان را به شما می‌نمایانم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٦ | سَأَصرِفُ عَن إيٰتِىَ الَّذينَ يَتَكَبَّرونَ فِى الأَرضِ بِغَيرِ الحَقِّ وَ إِن يَرَوا كُلَّ إيَةٍ لا يُؤمِنوا بِها وَ إِن يَرَوا سَبيلَ الرُّشدِ لا يَتَّخِذوهُ سَبيلًا وَ إِن يَرَوا سَبيلَ الغَىِّ يَتَّخِذوهُ سَبيلًا ذٰلِكَ بِأَنَّهُم كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا وَ كانوا عَنها غٰفِلينَ (١٤٦) ]] }}
زودا کسانی را که در زمین به ناحق تکبر می‌ورزند، از آیاتم رویگردان سازم. (به طوری که) اگر هر نشانه‌ای (ربانی) را بنگرند، بدان ایمان نیاورند و اگر راه سراشیب رشد را ببینند، آن را راهی (درست) برنمی‌گیرند و اگر راه سراشیب گمراهی را ببینند آن را راهی (درست برای خود) برمی‌گیرند. این بدین سبب است که آنان با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و (از)غافلان بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٧ | وَ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا وَ لِقاءِ الإخِرَةِ حَبِطَت أَعمٰلُهُم هَل يُجزَونَ إِلّا ما كانوا يَعمَلونَ (١٤٧) ]] }}
و کسانی که با آیات ما (همان‌ها و ما) و دیدار آخرت را تکذیب کردند اعمالشان تباه شده است. آیا جز آنچه می‌کردند کیفر می‌بینند؟
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٨ | وَ اتَّخَذَ قَومُ موسىٰ مِن بَعدِهِ مِن حُلِيِّهِم عِجلًا جَسَدًا لَهُ خُوارٌ أَلَم يَرَوا أَنَّهُ لا يُكَلِّمُهُم وَ لا يَهديهِم سَبيلًا اتَّخَذوهُ وَ كانوا ظٰلِمينَ (١٤٨) ]] }}
قوم موسی پس از (رهسپار شدن) او (به میعادگاهش) از زیورهای خود مجسمه‌ی گوساله‌ای برای خود برگرفتند که (صدایی) همچون صدای گوساله داشت. آیا ندیدند که آن مجمسمه(ی گوساله) هرگز با ایشان سخن نمی‌گوید و راهی راهوار به آنها نمی‌نماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند حال آنکه ستمکار بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٤٩ | وَ لَمّا سُقِطَ فى أَيديهِم وَ رَأَوا أَنَّهُم قَد ضَلّوا قالوا لَئِن لَم يَرحَمنا رَبُّنا وَ يَغفِر لَنا لَنَكونَنَّ مِنَ الخٰسِرينَ (١٤٩) ]] }}
و چون (جریان شومشان) در برابرشان آشکارا سقوط داده شد و دیدند که واقعاً گمراه شده‌اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما همواره رحم نکند و برایمان نبخشاید، همانا بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٠ | وَ لَمّا رَجَعَ موسىٰ إِلىٰ قَومِهِ غَضبٰنَ أَسِفًا قالَ بِئسَما خَلَفتُمونى مِن بَعدى أَعَجِلتُم أَمرَ رَبِّكُم وَ أَلقَى الأَلواحَ وَ أَخَذَ بِرَأسِ أَخيهِ يَجُرُّهُ إِلَيهِ قالَ ابنَ أُمَّ إِنَّ القَومَ استَضعَفونى وَ كادوا يَقتُلونَنى فَلا تُشمِت بِىَ الأَعداءَ وَ لا تَجعَلنى مَعَ القَومِ الظّٰلِمينَ (١٥٠) ]] }}
و هنگامی‌که موسی، خشمگین و اندوهگین سوی قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، چه بدچیزی وانهادید. آیا فرمان [:عذاب‌] پروردگارتان را شتاب کردید؟» و الواح را افکند و سر برادرش را بر گرفت حال آنکه او را به طرف خود می‌کشید. (هارون) گفت: «ای پسر مادرم! این قوم بی‌گمان مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود مرا بکشند. پس دشمن‌شادم مکن و در شمار گروه ستمکارانم قرار مده.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥١ | قالَ رَبِّ اغفِر لى وَ لِأَخى وَ أَدخِلنا فى رَحمَتِكَ وَ أَنتَ أَرحَمُ الرّٰحِمينَ (١٥١) ]] }}
(موسی) گفت: «پروردگارم! برای من و برادرم پوشش بنه و ما را در (پناه) رحمت خود در آور، حال آنکه تو رحم کننده‌ترین رحم کنندگانی.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٢ | إِنَّ الَّذينَ اتَّخَذُوا العِجلَ سَيَنالُهُم غَضَبٌ مِن رَبِّهِم وَ ذِلَّةٌ فِى الحَيوٰةِ الدُّنيا وَ كَذٰلِكَ نَجزِى المُفتَرينَ (١٥٢) ]] }}
بی‌گمان، کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند، به زودی خشمی از پروردگارشان و ذلّتی در زندگی دنیاشان به ایشان خواهد رسید و ما این‌گونه افترازنندگان را کیفر می‌دهیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٣ | وَ الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّـٔاتِ ثُمَّ تابوا مِن بَعدِها وَ إمَنوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعدِها لَغَفورٌ رَحيمٌ (١٥٣) ]] }}
و کسانی که مرتکب گناهان شدند، سپس بعد از آن توبه کردند و ایمان آوردند، همواره پروردگارت پس از آن بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٤ | وَ لَمّا سَكَتَ عَن موسَى الغَضَبُ أَخَذَ الأَلواحَ وَ فى نُسخَتِها هُدًى وَ رَحمَةٌ لِلَّذينَ هُم لِرَبِّهِم يَرهَبونَ (١٥٤) ]] }}
و چون خشم از موسی فرو نشست، الواح را برگرفت، حال آنکه در نوشته‌ی آن - برای کسانی که برای پروردگارشان با اضطراب هراسانند- هدایت و رحمتی بود.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٥ | وَ اختارَ موسىٰ قَومَهُ سَبعينَ رَجُلًا لِميقٰتِنا فَلَمّا أَخَذَتهُمُ الرَّجفَةُ قالَ رَبِّ لَو شِئتَ أَهلَكتَهُم مِن قَبلُ وَ إِيّٰىَ أَتُهلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنّا إِن هِىَ إِلّا فِتنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَن تَشاءُ وَ تَهدى مَن تَشاءُ أَنتَ وَلِيُّنا فَاغفِر لَنا وَ ارحَمنا وَ أَنتَ خَيرُ الغٰفِرينَ (١٥٥) ]] }}
و موسی از گروه خود هفتاد مرد برای میقات ما برگزید. پس چون آن زلزله(‌ی جان‌فرسا) آنان را در گرفت، گفت: «پروردگارم! اگر می‌خواستی، آنان را پیش از این و مرا (نیز) هلاک می‌ساختی. آیا ما را به آنچه کم‌خردان ما کرده‌اند هلاک می‌کنی‌؟ این جز آزمایش آتشین تو نیست. هر که را بخواهی با آن گمراه می‌کنی و هر که را بخواهی هدایت می‌فرمایی. تو سرور مایی، پس برایمان بپوشان و به ما رحم کن و تو بهترین پوشندگانی.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٦ | وَ اكتُب لَنا فى هٰذِهِ الدُّنيا حَسَنَةً وَ فِى الإخِرَةِ إِنّا هُدنا إِلَيكَ قالَ عَذابى أُصيبُ بِهِ مَن أَشاءُ وَ رَحمَتى وَسِعَت كُلَّ شَيءٍ فَسَأَكتُبُها لِلَّذينَ يَتَّقونَ وَ يُؤتونَ الزَّكوٰةَ وَ الَّذينَ هُم بِـٔايٰتِنا يُؤمِنونَ (١٥٦) ]] }}
« و برایمان در این (زندگی) دنیا نیکی ثبت و ضبط فرمای و در آخرت (نیز)؛ ما همواره به سوی تو رهنمون شدیم.» فرمود: «عذاب خود را به هر کس بخواهم می‌رسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است. پس به زودی آن را برای کسانی که پرهیزگاری می‌کنند و زکات می‌دهند و آنان که به آیات ما ایمان می‌آورند، می‌نویسم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٧ | الَّذينَ يَتَّبِعونَ الرَّسولَ النَّبِىَّ الأُمِّىَّ الَّذى يَجِدونَهُ مَكتوبًا عِندَهُم فِى التَّورىٰةِ وَ الإِنجيلِ يَأمُرُهُم بِالمَعروفِ وَ يَنهىٰهُم عَنِ المُنكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبٰتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيهِمُ الخَبٰئِثَ وَ يَضَعُ عَنهُم إِصرَهُم وَ الأَغلٰلَ الَّتى كانَت عَلَيهِم فَالَّذينَ إمَنوا بِهِ وَ عَزَّروهُ وَ نَصَروهُ وَ اتَّبَعُوا النّورَ الَّذى أُنزِلَ مَعَهُ أُولٰئِكَ هُمُ المُفلِحونَ (١٥٧) ]] }}
کسانی که فرستاده‌ی برجسته، پیامبر درس نخوانده را - که (نام) او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته می‌یابند - پیروی می‌کنند، حال آنکه آنان را به کار پسندیده فرمان می‌دهد و از کار ناپسند باز می‌دارد و برایشان چیزهای پاکیزه را حلال و ناپاکیزه‌ها را برایشان حرام می‌گرداند و بار گرانشان را و غل‌هایی که بر (سر و سامان)شان بود از ایشان بر می‌دارد، پس کسانی که بدو ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نوری را که با او نازل شده است پیروی کردند، ایشان همان رستگارکنندگان (خود و دیگران)اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٨ | قُل يٰأَيُّهَا النّاسُ إِنّى رَسولُ اللَّهِ إِلَيكُم جَميعًا الَّذى لَهُ مُلكُ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضِ لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ يُحيۦ وَ يُميتُ فَـٔامِنوا بِاللَّهِ وَ رَسولِهِ النَّبِىِّ الأُمِّىِّ الَّذى يُؤمِنُ بِاللَّهِ وَ كَلِمٰتِهِ وَ اتَّبِعوهُ لَعَلَّكُم تَهتَدونَ (١٥٨) ]] }}
بگو: «هان ای مردمان! من به‌راستی پیامبر خدا سوی همه‌ی شمایم. کسی که فرمانروایی آسمان‌ها و زمین تنها از آن اوست. هیچ معبودی جز او نیست. زنده می‌کند و می‌میراند. پس به خدا و فرستاده‌ی او- پیامبر برجسته و درس ناخوانده‌ای که به خدا و کلمات او ایمان دارد- بگروید و او را پیروی کنید، شاید شما هدایت شوید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٥٩ | وَ مِن قَومِ موسىٰ أُمَّةٌ يَهدونَ بِالحَقِّ وَ بِهِ يَعدِلونَ (١٥٩) ]] }}
و از (میان) قوم موسی گروهی هستند که به حق (مردمان را) راهنمایی می‌کنند و به عدالت، داوری می‌نمایند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٠ | وَ قَطَّعنٰهُمُ اثنَتَى عَشرَةَ أَسباطًا أُمَمًا وَ أَوحَينا إِلىٰ موسىٰ إِذِ استَسقىٰهُ قَومُهُ أَنِ اضرِب بِعَصاكَ الحَجَرَ فَانبَجَسَت مِنهُ اثنَتا عَشرَةَ عَينًا قَد عَلِمَ كُلُّ أُناسٍ مَشرَبَهُم وَ ظَلَّلنا عَلَيهِمُ الغَمٰمَ وَ أَنزَلنا عَلَيهِمُ المَنَّ وَ السَّلوىٰ كُلوا مِن طَيِّبٰتِ ما رَزَقنٰكُم وَ ما ظَلَمونا وَ لٰكِن كانوا أَنفُسَهُم يَظلِمونَ (١٦٠) ]] }}
و آنان را به دوازده نواده - که هر یک امتی بودند - از یکدیگر جدا ساختیم و به موسی - چون قومش از او آب خواستند - وحی کردیم که: «با عصایت به سنگ بزن.» پس، از آن دوازده چشمه جستن گرفت (و) هر گروهی آبشخور خود را همی شناخت. و ابر را بر فرازشان سایبان کردیم و گزانگبین و آرامش را برایشان فروفرستادیم (و گفتیم:) «از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید.» و بر ما ستم نکردند، ولی بر خودهاشان ستم می‌کرده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦١ | وَ إِذ قيلَ لَهُمُ اسكُنوا هٰذِهِ القَريَةَ وَ كُلوا مِنها حَيثُ شِئتُم وَ قولوا حِطَّةٌ وَ ادخُلُوا البابَ سُجَّدًا نَغفِر لَكُم خَطيـٰٔتِكُم سَنَزيدُ المُحسِنينَ (١٦١) ]] }}
و چون بدیشان گفته شد: «در این مجتمَع سکونت گزینید و از آن - هرگونه و (از) هرجا خواستید - بخورید و بگویید "پروردگارمان! گناهان ما را فرو ریز،" و سجده‌کنان از دروازه‌(ی شهر) در آیید، تا گناهانتان را برایتان بپوشانیم. به زودی نیکوکاران را (پاداشی) افزون می‌دهیم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٢ | فَبَدَّلَ الَّذينَ ظَلَموا مِنهُم قَولًا غَيرَ الَّذى قيلَ لَهُم فَأَرسَلنا عَلَيهِم رِجزًا مِنَ السَّماءِ بِما كانوا يَظلِمونَ (١٦٢) ]] }}
پس، کسانی از آنان که ستم کردند، سخنی را که به ایشان گفته شده بود به سخنی مغایر با آن تبدیل کردند. پس به سزای آنکه ستم می‌نموده‌اند، عذابی اضطراب‌آمیز از آسمان بر آنان فرو فرستادیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٣ | وَ سـَٔلهُم عَنِ القَريَةِ الَّتى كانَت حاضِرَةَ البَحرِ إِذ يَعدونَ فِى السَّبتِ إِذ تَأتيهِم حيتانُهُم يَومَ سَبتِهِم شُرَّعًا وَ يَومَ لا يَسبِتونَ لا تَأتيهِم كَذٰلِكَ نَبلوهُم بِما كانوا يَفسُقونَ (١٦٣) ]] }}
و درباره‌ی اهالی مجتمعی که کنار دریا بودند، از ایشان بپرس چون در روز شنبه تجاوز می‌کردند؛ آن‌گاه که روز شنبه‌ی آنان، ماهیانشان بسیار و نمایان روی آب می‌آمدند، و روزهای غیر شنبه سویشان نمی‌آمدند. این‌گونه ما آنان را به سبب آنکه نافرمانی می‌کرده‌اند، می‌آزمودیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٤ | وَ إِذ قالَت أُمَّةٌ مِنهُم لِمَ تَعِظونَ قَومًا اللَّهُ مُهلِكُهُم أَو مُعَذِّبُهُم عَذابًا شَديدًا قالوا مَعذِرَةً إِلىٰ رَبِّكُم وَ لَعَلَّهُم يَتَّقونَ (١٦٤) ]] }}
و چون امتی از اینان گفتند: «چرا گروهی را که خدا هلاک‌کننده‌ی ایشان، یا شدیداً عذاب‌کننده‌ی ایشان است پند می‌دهید؟» گفتند: «تا پوزشی سوی پروردگارتان باشد و (تا) شاید آنان پرهیزگاری کنند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٥ | فَلَمّا نَسوا ما ذُكِّروا بِهِ أَنجَينَا الَّذينَ يَنهَونَ عَنِ السّوءِ وَ أَخَذنَا الَّذينَ ظَلَموا بِعَذابٍ بَـٔيسٍ بِما كانوا يَفسُقونَ (١٦٥) ]] }}
پس هنگامی که آنچه را بدان یادآوری شده بودند، فراموش کردند، کسانی را که از این (کار) بد باز می‌داشتند نجات دادیم و کسانی را (هم) که ستم کردند، به سزای آنکه نافرمانی می‌نمودند، به عذابی بس ناخوشایند گرفتار کردیم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٦ | فَلَمّا عَتَوا عَن ما نُهوا عَنهُ قُلنا لَهُم كونوا قِرَدَةً خٰسِـٔينَ (١٦٦) ]] }}
پس هنگامی که از آنچه از آن نهی شده بودند سرپیچی کردند [:حیله زدند] به آنان گفتیم: «بوزینگانی رانده شده باشید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٧ | وَ إِذ تَأَذَّنَ رَبُّكَ لَيَبعَثَنَّ عَلَيهِم إِلىٰ يَومِ القِيٰمَةِ مَن يَسومُهُم سوءَ العَذابِ إِنَّ رَبَّكَ لَسَريعُ العِقابِ وَ إِنَّهُ لَغَفورٌ رَحيمٌ (١٦٧) ]] }}
و چون پروردگارت اعلام داشت همانا تا روز قیامت بر آنان [:یهودیان] کسانی را بی‌گمان خواهد گماشت که ایشان را به عذابی بد گرفتار کنند. به‌راستی پروردگارت همانا زودکیفر است و بی‌چون او همواره بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٨ | وَ قَطَّعنٰهُم فِى الأَرضِ أُمَمًا مِنهُمُ الصّٰلِحونَ وَ مِنهُم دونَ ذٰلِكَ وَ بَلَونٰهُم بِالحَسَنٰتِ وَ السَّيِّـٔاتِ لَعَلَّهُم يَرجِعونَ (١٦٨) ]] }}
و آنان را در زمین (به صورت) گروه‌هایی پراکنده ساختیم: برخی از آنان درستکارند و برخی از آنان بجز اینانند. و آنها را به نیکی‌ها و بدی‌ها آزمودیم، شاید ایشان (سوی خدا) بازگردند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٦٩ | فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ وَ رِثُوا الكِتٰبَ يَأخُذونَ عَرَضَ هٰذَا الأَدنىٰ وَ يَقولونَ سَيُغفَرُ لَنا وَ إِن يَأتِهِم عَرَضٌ مِثلُهُ يَأخُذوهُ أَلَم يُؤخَذ عَلَيهِم ميثٰقُ الكِتٰبِ أَن لا يَقولوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الحَقَّ وَ دَرَسوا ما فيهِ وَ الدّارُ الإخِرَةُ خَيرٌ لِلَّذينَ يَتَّقونَ أَفَلا تَعقِلونَ (١٦٩) ]] }}
پس بعد از آنان جانشینانی ناخلف وارث کتاب (آسمانی) شدند در حالی‌که متاع این دنیای پست را می‌گیرند و می‌گویند: «به زودی بخشوده خواهیم شد.» و اگر متاعی مانند آن به ایشان در رسد (باز) آن را می‌ستانند. آیا از آنان پیمان کتاب (وحیانی) گرفته نشده که جز حق نسبت به خدا سخنی نگویند، حال آنکه آنچه در آن (کتاب) است آموختند؟ و سرای آخرت برای کسانی که پروا می‌کنند بهتر است. آیا پس خردورزی نمی‌کنید؟
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٠ | وَ الَّذينَ يُمَسِّكونَ بِالكِتٰبِ وَ أَقامُوا الصَّلوٰةَ إِنّا لا نُضيعُ أَجرَ المُصلِحينَ (١٧٠) ]] }}
و کسانی که به وسیله‌ی کتاب (وحیانی، خودهاشان و دیگران را) نگهبانی می‌کنند و نماز بر پا داشتند (بدانند که) ما بی‌گمان اجر اصلاح‌کنندگان را تباه نخواهیم ساخت.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧١ | وَ إِذ نَتَقنَا الجَبَلَ فَوقَهُم كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَ ظَنّوا أَنَّهُ واقِعٌ بِهِم خُذوا ما إتَينٰكُم بِقُوَّةٍ وَ اذكُروا ما فيهِ لَعَلَّكُم تَتَّقونَ (١٧١) ]] }}
و چون (کوه) طور را (بر) فرازشان همچون سایبانی برکندیم (و برافراشتم) و چنان پنداشتند که (کوه) به‌راستی بر (سر)شان فرود آینده است. (و گفتیم:) «آنچه را که به شما داده‌ایم به جد و جهدی شدید برگیرید و آنچه را در آن است به یاد آرید. شاید شما (از این گناهان) پرهیز کنید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٢ | وَ إِذ أَخَذَ رَبُّكَ مِن بَنى إدَمَ مِن ظُهورِهِم ذُرِّيَّتَهُم وَ أَشهَدَهُم عَلىٰ أَنفُسِهِم أَلَستُ بِرَبِّكُم قالوا بَلىٰ شَهِدنا أَن تَقولوا يَومَ القِيٰمَةِ إِنّا كُنّا عَن هٰذا غٰفِلينَ (١٧٢) ]] }}
و چون پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریّه‌ی آنان [:‌‌‌فطرت‌هاشان را در بلندای دیدگان تکوین] برگرفت و ایشان را بر خودهاشان به گواهی گرفت (و گفت:) «آیا پروردگار شما نیستم‌؟» (در بعد تکوینشان با زبان حالشان) گفتند: «چرا، گواهی دادیم.‌» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این (امر) غافل بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٣ | أَو تَقولوا إِنَّما أَشرَكَ إباؤُنا مِن قَبلُ وَ كُنّا ذُرِّيَّةً مِن بَعدِهِم أَفَتُهلِكُنا بِما فَعَلَ المُبطِلونَ (١٧٣) ]] }}
یا بگویید: «تنها پدران ما از پیش مشرک بودند و ما فرزندان و نوادگانی ناچیز (و گوش به فرمان) پس از ایشان بودیم. آیا پس ما را به خاطر آنچه باطل‌کنندگان (حکم فطرت و عقل و شریعت) انجام داده‌اند هلاک می‌کنی‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٤ | وَ كَذٰلِكَ نُفَصِّلُ الإيٰتِ وَ لَعَلَّهُم يَرجِعونَ (١٧٤) ]] }}
و این گونه آیات (خود) را جداسازی می‌کنیم و شاید آنان (سوی حق) بازگردند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٥ | وَ اتلُ عَلَيهِم نَبَأَ الَّذى إتَينٰهُ إيٰتِنا فَانسَلَخَ مِنها فَأَتبَعَهُ الشَّيطٰنُ فَكانَ مِنَ الغاوينَ (١٧٥) ]] }}
و خبر مهم آن کس که آیاتی از خود را به او دادیم بر ایشان بخوان. پس از آنها جدایی گزید. آن‌گاه شیطان او را بی‌امان دنبال کرد. و (او) از گمراهان بود.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٦ | وَ لَو شِئنا لَرَفَعنٰهُ بِها وَ لٰكِنَّهُ أَخلَدَ إِلَى الأَرضِ وَ اتَّبَعَ هَوىٰهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الكَلبِ إِن تَحمِل عَلَيهِ يَلهَث أَو تَترُكهُ يَلهَث ذٰلِكَ مَثَلُ القَومِ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا فَاقصُصِ القَصَصَ لَعَلَّهُم يَتَفَكَّرونَ (١٧٦) ]] }}
و اگر بخواهیم (قدر) او را به وسیله‌ی آنها بالا می‌بریم‌؛ اما او به زمین (و زمینه‌ای) گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد. پس داستانش چون داستان سگ است (که) اگر بر آن حمله‌ور شوی به له‌له زبان از کام بر آرد و اگر رهایش کنی (باز هم) زبان از کام به له‌له بر آرد. این نمایه‌ی آن گروهی است که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند. پس این داستان‌ها را (برایشان) برخوان، شاید آنان بیندیشند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٧ | ساءَ مَثَلًا القَومُ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا وَ أَنفُسَهُم كانوا يَظلِمونَ (١٧٧) ]] }}
چه زشت است داستان گروهی که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب و به خود ستم می‌نموده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٨ | مَن يَهدِ اللَّهُ فَهُوَ المُهتَدى وَ مَن يُضلِل فَأُولٰئِكَ هُمُ الخٰسِرونَ (١٧٨) ]] }}
هر کسی را خدا هدایت کند، هم(او) به خوبی راه یافته است و کسانی را که گمراه کند، آنان خودهاشان زیان‌کارانند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٧٩ | وَ لَقَد ذَرَأنا لِجَهَنَّمَ كَثيرًا مِنَ الجِنِّ وَ الإِنسِ لَهُم قُلوبٌ لا يَفقَهونَ بِها وَ لَهُم أَعيُنٌ لا يُبصِرونَ بِها وَ لَهُم إذانٌ لا يَسمَعونَ بِها أُولٰئِكَ كَالأَنعٰمِ بَل هُم أَضَلُّ أُولٰئِكَ هُمُ الغٰفِلونَ (١٧٩) ]] }}
بی‌گمان بسیاری از جنیان و آدمیان را بی‌چون برای دوزخ (در اثر اعمالشان) نمایان ساخته‌ایم (چرا که) دل‌هایی دارند که با آنها (حقایق را) دریافت نمی‌کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آنها نمی‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه‌ترند. (آری،) ایشان (هم) اینان غافلانند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٠ | وَ لِلَّهِ الأَسماءُ الحُسنىٰ فَادعوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذينَ يُلحِدونَ فى أَسمٰئِهِ سَيُجزَونَ ما كانوا يَعمَلونَ (١٨٠) ]] }}
و نیکوترین نام‌ها ویژه‌ی خداست. پس او را با آنها بخوانید و کسانی را که در مورد نام‌های او به ژرفای کژی می‌گرایند رها کنید. زودا (که) به (سزای) آنچه انجام می‌داده‌اند کیفر خواهند یافت.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨١ | وَ مِمَّن خَلَقنا أُمَّةٌ يَهدونَ بِالحَقِّ وَ بِهِ يَعدِلونَ (١٨١) ]] }}
و از (میان) کسانی که آفریدیم، گروهی هستند که با حق (و‌حیانی) هدایت می‌کنند و با آن عدالت و تعادل برقرار می‌سازند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٢ | وَ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا سَنَستَدرِجُهُم مِن حَيثُ لا يَعلَمونَ (١٨٢) ]] }}
و کسانی که به وسیله‌ی آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند، به‌گونه‌ای که نمی‌دانند غفلت‌زده آنان را در ژرفای گمراهی می‌نهیم،
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٣ | وَ أُملى لَهُم إِنَّ كَيدى مَتينٌ (١٨٣) ]] }}
و برایشان مهلت می‌دهم. به‌راستی مَکر من پایدار و استوار است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٤ | أَوَلَم يَتَفَكَّروا ما بِصاحِبِهِم مِن جِنَّةٍ إِن هُوَ إِلّا نَذيرٌ مُبينٌ (١٨٤) ]] }}
آیا و نیندیشیدند (که) همنشین آنان [:رسول گرامی] هیچ جنونی ندارد؟ او جز هشداردهنده‌ای روشنگر نیست.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٥ | أَوَلَم يَنظُروا فى مَلَكوتِ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضِ وَ ما خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيءٍ وَ أَن عَسىٰ أَن يَكونَ قَدِ اقتَرَبَ أَجَلُهُم فَبِأَىِّ حَديثٍ بَعدَهُ يُؤمِنونَ (١٨٥) ]] }}
آیا و در ملکوت و حقیقت آسمان‌ها و زمین - و هر چیزی که خدا آفریده است - ننگریسته‌اند، و اینکه شاید اجلشان نزدیک شده باشد؟ پس به کدامین حدیثی بعد از آن [:خدا و قرآن و رسولِ قرآن] ایمان می‌آورند؟
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٦ | مَن يُضلِلِ اللَّهُ فَلا هادِىَ لَهُ وَ يَذَرُهُم فى طُغيٰنِهِم يَعمَهونَ (١٨٦) ]] }}
هر که (را) خدا گمراه کند، برای او هیچ راهبری نیست و (خدا) آنان را در ژرفای طغیانشان سرگردان وامی‌گذارد.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٧ | يَسـَٔلونَكَ عَنِ السّاعَةِ أَيّانَ مُرسىٰها قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ رَبّى لا يُجَلّيها لِوَقتِها إِلّا هُوَ ثَقُلَت فِى السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضِ لا تَأتيكُم إِلّا بَغتَةً يَسـَٔلونَكَ كَأَنَّكَ حَفِىٌّ عَنها قُل إِنَّما عِلمُها عِندَ اللَّهِ وَ لٰكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يَعلَمونَ (١٨٧) ]] }}
از تو درباره‌ی ساعت [:قیامت] می‌پرسند، که وقفه‌اش [:تحویل ساعت دنیا به ساعت آخرت] چه وقت است‌؟ بگو: «علم آن، تنها نزد پروردگار من است. جز او (هیچ کس) آن را به موقع خود آشکار نمی‌گرداند. (این حادثه) بر آسمان‌ها و زمین گران است (و) جز (به) ناگهان شما را در نرسد.» از تو (به گونه‌ای) می‌پرسند (که) گویا تو از (زمان وقوع) آن آگاهی. بگو: «علم آن تنها نزد خداست، ولی بیشتر مردمان نمی‌دانند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٨ | قُل لا أَملِكُ لِنَفسى نَفعًا وَ لا ضَرًّا إِلّا ما شاءَ اللَّهُ وَ لَو كُنتُ أَعلَمُ الغَيبَ لَاستَكثَرتُ مِنَ الخَيرِ وَ ما مَسَّنِىَ السّوءُ إِن أَنا۠ إِلّا نَذيرٌ وَ بَشيرٌ لِقَومٍ يُؤمِنونَ (١٨٨) ]] }}
بگو: «برای خودم سود و زیانی در توان ندارم، جز آنچه خدا خواسته، و اگر غیب می‌دانستم، به راستی از خیر فزونی بر می‌گرفتم و بدی به من نمی‌رسید. من جز هشداردهنده و بشارت‌دهنده‌ای - برای گروهی که ایمان می‌آورند - نیستم.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٨٩ | هُوَ الَّذى خَلَقَكُم مِن نَفسٍ وٰحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنها زَوجَها لِيَسكُنَ إِلَيها فَلَمّا تَغَشّىٰها حَمَلَت حَملًا خَفيفًا فَمَرَّت بِهِ فَلَمّا أَثقَلَت دَعَوَا اللَّهَ رَبَّهُما لَئِن إتَيتَنا صٰلِحًا لَنَكونَنَّ مِنَ الشّٰكِرينَ (١٨٩) ]] }}
اوست کسی که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را (نیز) از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد. پس چون (نسل وی) زنانی را باردار کردند، خدا، پروردگار خود را خواندند که: «اگر به ما (فرزندی) شایسته عطا کنی بی‌گمان از سپاسگزاران خواهیم بود.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٠ | فَلَمّا إتىٰهُما صٰلِحًا جَعَلا لَهُ شُرَكاءَ فيما إتىٰهُما فَتَعٰلَى اللَّهُ عَمّا يُشرِكونَ (١٩٠) ]] }}
پس چون به آن دو، فرزندی شایسته داد، در آنچه (خدا) به ایشان داده بود، برای او شریکانی قرار دادند. پس خدا از آنچه (با او) شریک می‌گردانند برتر است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩١ | أَيُشرِكونَ ما لا يَخلُقُ شَيـًٔا وَ هُم يُخلَقونَ (١٩١) ]] }}
آیا چیزی را (با او) شریک می‌کنند که چیزی را نمی‌آفریند، حال آنکه خودشان (هم) آفریده می‌شوند؟
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٢ | وَ لا يَستَطيعونَ لَهُم نَصرًا وَ لا أَنفُسَهُم يَنصُرونَ (١٩٢) ]] }}
و نمی‌توانند آنان را یاری کنند و نه خویشتن را یاری دهند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٣ | وَ إِن تَدعوهُم إِلَى الهُدىٰ لا يَتَّبِعوكُم سَواءٌ عَلَيكُم أَدَعَوتُموهُم أَم أَنتُم صٰمِتونَ (١٩٣) ]] }}
و اگر آنها را به راه (راست) فراخوانید، از شما پیروی نمی‌کنند؛ چه آنها را بخوانید یا خاموش بمانید، بر شما یکسان است.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٤ | إِنَّ الَّذينَ تَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ عِبادٌ أَمثالُكُم فَادعوهُم فَليَستَجيبوا لَكُم إِن كُنتُم صٰدِقينَ (١٩٤) ]] }}
کسانی را که به جای خدا می‌خوانید، بی‌گمان بندگانی همانند شمایند. پس آنها را (در بد و خوب) بخوانید. اگر راست می‌گویید باید شما را اجابت کنند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٥ | أَلَهُم أَرجُلٌ يَمشونَ بِها أَم لَهُم أَيدٍ يَبطِشونَ بِها أَم لَهُم أَعيُنٌ يُبصِرونَ بِها أَم لَهُم إذانٌ يَسمَعونَ بِها قُلِ ادعوا شُرَكاءَكُم ثُمَّ كيدونِ فَلا تُنظِرونِ (١٩٥) ]] }}
آیا برایشان پاهایی است که با آنها راه می‌روند، یا دست‌هایی دارند که با آنها حمله‌ور می‌شوند، یا چشم‌هایی دارند که با آنها می‌نگرند، یا گوش‌هایی دارند که با آنها می‌شنوند؟ بگو: «شریکانتان را بخوانید، سپس درباره‌ی من حیله‌ای (ناروا) کنید. پس مرا مهلت ندهید.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٦ | إِنَّ وَلِۦِّىَ اللَّهُ الَّذى نَزَّلَ الكِتٰبَ وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصّٰلِحينَ (١٩٦) ]] }}
«بی‌گمان سرور من خدایی است که قرآن را فرستاد و او شایستگان را سروری و پشتیبانی می‌کند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٧ | وَ الَّذينَ تَدعونَ مِن دونِهِ لا يَستَطيعونَ نَصرَكُم وَ لا أَنفُسَهُم يَنصُرونَ (١٩٧) ]] }}
«و کسانی را که بجز او می‌خوانید، نتوانند شما را کمک کنند و نه خودشان را کمک می‌کنند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٨ | وَ إِن تَدعوهُم إِلَى الهُدىٰ لا يَسمَعوا وَ تَرىٰهُم يَنظُرونَ إِلَيكَ وَ هُم لا يُبصِرونَ (١٩٨) ]] }}
«و اگر آنها را به راه راست فرا خوانید، نمی‌شنوند و آنها را می‌بینی که سوی تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ١٩٩ | خُذِ العَفوَ وَ أمُر بِالعُرفِ وَ أَعرِض عَنِ الجٰهِلينَ (١٩٩) ]] }}
«گذشت را (پیش) بگیر و به (کار) شناخته شده [:پسندیده] فرمان ده و از نادانان روی بگردان.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠٠ | وَ إِمّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيطٰنِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَميعٌ عَليمٌ (٢٠٠) ]] }}
«و اگر بی‌گمان از شیطان وسوسه‌ای افسادگر به تو در رسد (که تو را به کاری افسادگر با حیله برگمارد) پس به خدا پناه بر. به‌راستی او بسیار شنوای بس داناست.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠١ | إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوا إِذا مَسَّهُم طٰئِفٌ مِنَ الشَّيطٰنِ تَذَكَّروا فَإِذا هُم مُبصِرونَ (٢٠١) ]] }}
بی‌گمان کسانی که (از خدا) پروا کرده‌اند، چون وسوسه‌ای مماس، از گردشگری شیطان بدیشان در رسد (خدای را) بسی به یاد آورند؛ پس به ناگاه بینایند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠٢ | وَ إِخوٰنُهُم يَمُدّونَهُم فِى الغَىِّ ثُمَّ لا يُقصِرونَ (٢٠٢) ]] }}
و برادرانشان (در شیطنت) آنان را در (ژرفای) گمراهی همی کشانند؛ سپس کوتاهی (هم) نمی‌کنند.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠٣ | وَ إِذا لَم تَأتِهِم بِـٔايَةٍ قالوا لَولَا اجتَبَيتَها قُل إِنَّما أَتَّبِعُ ما يوحىٰ إِلَىَّ مِن رَبّى هٰذا بَصائِرُ مِن رَبِّكُم وَ هُدًى وَ رَحمَةٌ لِقَومٍ يُؤمِنونَ (٢٠٣) ]] }}
و هنگامی که برای آنان نشانه‌ای (ربانی، موافق میلشان) نیاوری، گویند: «چرا آن را برنگزیدی‌؟» بگو: «من فقط آنچه را که از پروردگارم به من وحی می‌شود پیروی می‌کنم. این (قرآن) دیدگاه‌هایی است از جانب پروردگارتان، و برای گروهی که ایمان می‌آورند هدایت و رحمتی (بزرگ) است.»
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠٤ | وَ إِذا قُرِئَ القُرإنُ فَاستَمِعوا لَهُ وَ أَنصِتوا لَعَلَّكُم تُرحَمونَ (٢٠٤) ]] }}
و هنگامی که قرآن خوانده شود، گوش بدان فرا دارید و (خود و دیگران را) خاموش کنید ، شاید مورد رحمت قرار گیرید.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠٥ | وَ اذكُر رَبَّكَ فى نَفسِكَ تَضَرُّعًا وَ خيفَةً وَ دونَ الجَهرِ مِنَ القَولِ بِالغُدُوِّ وَ الإصالِ وَ لا تَكُن مِنَ الغٰفِلينَ (٢٠٥) ]] }}
و در خودت [:جانت] پروردگارت را - بامدادان و شامگاهان - با تضرّع و ترس - بی‌صدای بلند - یاد کن و از غافلان مباش.
{{قاب | متن = [[ الأعراف ٢٠٦ | إِنَّ الَّذينَ عِندَ رَبِّكَ لا يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتِهِ وَ يُسَبِّحونَهُ وَ لَهُ يَسجُدونَ (٢٠٦) ]] }}
کسانی که نزد [:قرب معرفتی] پروردگارت هستند، از پرستش او تکبّر نمی‌ورزند و او را به پاکی می‌ستایند و تنها برای او سجده می‌کنند.


==محتوای سوره==
==محتوای سوره==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۷

سوره الأنعام سوره الأعراف سوره الأنفال
شماره کتابت : ٧
جزء :
نزول
ترتيب نزول : ٣٩
محل نزول : مكه
اطلاعات آماری
تعداد آیات : ٢٠٦
تعداد کلمات : ٣٧٥٧
تعداد حروف :
در حال بارگیری...
لیست آیات

١ ٢ ٣ ٤ ٥ ٦ ٧ ٨ ٩ ١٠ ١١ ١٢ ١٣ ١٤ ١٥ ١٦ ١٧ ١٨ ١٩ ٢٠ ٢١ ٢٢ ٢٣ ٢٤ ٢٥ ٢٦ ٢٧ ٢٨ ٢٩ ٣٠ ٣١ ٣٢ ٣٣ ٣٤ ٣٥ ٣٦ ٣٧ ٣٨ ٣٩ ٤٠ ٤١ ٤٢ ٤٣ ٤٤ ٤٥ ٤٦ ٤٧ ٤٨ ٤٩ ٥٠ ٥١ ٥٢ ٥٣ ٥٤ ٥٥ ٥٦ ٥٧ ٥٨ ٥٩ ٦٠ ٦١ ٦٢ ٦٣ ٦٤ ٦٥ ٦٦ ٦٧ ٦٨ ٦٩ ٧٠ ٧١ ٧٢ ٧٣ ٧٤ ٧٥ ٧٦ ٧٧ ٧٨ ٧٩ ٨٠ ٨١ ٨٢ ٨٣ ٨٤ ٨٥ ٨٦ ٨٧ ٨٨ ٨٩ ٩٠ ٩١ ٩٢ ٩٣ ٩٤ ٩٥ ٩٦ ٩٧ ٩٨ ٩٩ ١٠٠ ١٠١ ١٠٢ ١٠٣ ١٠٤ ١٠٥ ١٠٦ ١٠٧ ١٠٨ ١٠٩ ١١٠ ١١١ ١١٢ ١١٣ ١١٤ ١١٥ ١١٦ ١١٧ ١١٨ ١١٩ ١٢٠ ١٢١ ١٢٢ ١٢٣ ١٢٤ ١٢٥ ١٢٦ ١٢٧ ١٢٨ ١٢٩ ١٣٠ ١٣١ ١٣٢ ١٣٣ ١٣٤ ١٣٥ ١٣٦ ١٣٧ ١٣٨ ١٣٩ ١٤٠ ١٤١ ١٤٢ ١٤٣ ١٤٤ ١٤٥ ١٤٦ ١٤٧ ١٤٨ ١٤٩ ١٥٠ ١٥١ ١٥٢ ١٥٣ ١٥٤ ١٥٥ ١٥٦ ١٥٧ ١٥٨ ١٥٩ ١٦٠ ١٦١ ١٦٢ ١٦٣ ١٦٤ ١٦٥ ١٦٦ ١٦٧ ١٦٨ ١٦٩ ١٧٠ ١٧١ ١٧٢ ١٧٣ ١٧٤ ١٧٥ ١٧٦ ١٧٧ ١٧٨ ١٧٩ ١٨٠ ١٨١ ١٨٢ ١٨٣ ١٨٤ ١٨٥ ١٨٦ ١٨٧ ١٨٨ ١٨٩ ١٩٠ ١٩١ ١٩٢ ١٩٣ ١٩٤ ١٩٥ ١٩٦ ١٩٧ ١٩٨ ١٩٩ ٢٠٠ ٢٠١ ٢٠٢ ٢٠٣ ٢٠٤ ٢٠٥ ٢٠٦

متن سوره

المص

کتابی است (که) بر تو نازل شده- پس نباید در سینه‌ات از آن تنگنایی باشد- برای اینکه با آن (مکلفان را) بیم دهی. و (این‌) یادواره‌ای است برای مؤمنان.

آنچه را از پروردگارتان برایتان نازل گشته پیروی کنید و از اولیائی دیگر پیروی مکنید. بسی اندک است آنچه را متذکر می‌شوید.

و چه بسیار گروهی را هلاکشان کردیم که برخورد سختمان برایشان به هنگام خواب(شان) یا در میان روز فرا رسید.

پس چون ناگواری سختمان آنان را فرا رسید، خواسته‌ای نداشتند جز اینکه گفتند: «ما همانا (از) ستمکاران بوده‌ایم.»

پس بی‌گمان از کسانی که (پیامبران) سوی آنان فرستاده شد(ه‌اند)، بی‌چون خواهیم پرسید و همانا از (خود) آن فرستادگان (نیز) همواره خواهیم پرسید.

پس به‌راستی از روی علم بر آنان گزارش خواهیم داد، حال آنکه ما (از احوال آنان) غایب نبوده‌ایم.

و در آن روز، میزان و سنجش اعمال، (خود، تمامی) حق است. پس آنان که میزان‌های سنجش اعمالشان سنگین باشد همانان خودشان رستگارکنندگانند.

و آنان که میزان‌های اعمالشان سبک باشد، آنانند که خودهاشان را زیان کرده‌اند، (چرا) که به آیات ما ستم می‌کرده‌اند.

و به‌راستی ما شما را در زمین همواره تمکین (در حد امکان و توانتان) دادیم و برای شما در آن وسایلی برای معیشت نهادیم؛ (اما) چه‌کم سپاسگزاری می‌کنید.

و به‌راستی شما را به‌درستی خلق کردیم. سپس به صورتگری شما پرداختیم. پس از آن به فرشتگان گفتیم: «برای (شکرانه‌ی تعلیم) آدم (برای من) سجده کنید.» پس (همه) سجده کردند، جز ابلیس (که) از سجده‌کنندگان نبود.

(خدا) فرمود: «چون تو را به سجده امر کردم چه چیز تو را بازداشت از اینکه (برای من) سجده کنی‌؟» گفت: «من از او بهترم، مرا از آتشی و او را از گِلی آفریدی.»

فرمود: «پس از این جایگاه فرو شو. پس تو را نرسد که در آن تکبّر نمایی. پس برون شو که تو بی‌گمان از خواران و بی‌مقدارانی.»

گفت: «مرا تا روزی که (مکلفان) برانگیخته خواهند شد مهلت ده.»

فرمود: «همانا تو از مهلت‌یافتگانی.»

گفت: «پس از آن رو که مرا به بی‌راهه افکندی من نیز همواره برای (گمراه کردن)شان بر سر راه راستت همی می‌نشینم.»‌

.« سپس بی‌گمان از پیش رویشان [:آخرت] و از پشت سرشان [:دنیا] و از طرف راستشان [:دینشان] و از طرف چپشان [:شهواتشان] همواره بر آنها می‌تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهی یافت.»

فرمود: «از این بهشت در حالی‌که مذمت شده (و) رانده گشته‌ای برون شو. بی‌گمان کسی از آنان که از تو پیروی کند، همانا جهنم را از همه‌ی شما (ابلیسیان) همواره پر‌خواهم کرد.»

« و ای آدم! تو با همسر خویش در (این) باغ سردرهم سکونت گیر، پس از هر جا و هرگونه که بخواهید (از خوردنی‌هایش) بخورید، و به این درخت نزدیک مشوید که (در این صورت) از ستمکاران می‌شوید.»

پس شیطان، برای آن دو وسوسه کرد تا آنچه را از عورت‌هایشان از ایشان پوشیده مانده بود برایشان نمایان گرداند و گفت: «پروردگارتان شما را از این درخت منع نکرد، جز برای آنکه (مبادا) دو فرشته گردید، یا از (زمره‌ی) جاودانان باشید.»

و برای آن دو سوگند یاد کرد که: «من به‌راستی همواره از خیرخواهان شمایم.»

پس آن دو را با دلو فریب (به چاه سقوط‌) افکند. پس چون آن دو از آن درخت (ممنوع) چشیدند، زشتی‌هایشان برایشان آشکار شد و به چسبانیدن برگ آن باغ بر خود نزدیک شدند و پروردگارشان آن دو را بانگ زد: «مگر شما را از این درخت منع نکردم و به شما نگفتم (که‌) شیطان بی‌گمان برای شما دشمنی آشکارگر است‌؟»

گفتند: «پروردگارمان! ما بر خویشتن ستم کردیم و اگر بر ما (گناهمان را) نپوشانی و به ما رحم نکنی، بی‌گمان (و) بی‌امان از زیانکاران خواهیم بود.»

فرمود: « (هرسه) فرود آیید، حال آنکه بعضی از شما دشمن بعضی دیگرید و برای شما در زمین تا هنگامی (معیّن) قرارگاه و برخورداری است.»

فرمود: «در آن زندگی می‌کنید و در آن می‌میرید و از آن بیرون برده می‌شوید.»

ای فرزندان آدم! ما همواره برای شما لباسی فروفرستادیم که عورت‌هایتان را بپوشاند، (این پوشش زیرین شماست) و (نیز پوشش) زینتی (برایتان فرستادیم)؛ و (اما) بهترین جامه(ی زیرین و رویین) لباس تقوی است. این از نشانه‌های خداست، شاید به خوبی یاد آورند.

ای فرزندان آدم! زنهار تا شیطان هرگز شما را به فتنه [:آزمایشی آتشبار] نیندازد، چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون راند، حال آنکه لباسشان را (هم) از ایشان می‌کَنْد تا عورت‌هایشان را برایشان نمایان کند. او و همانندانش بی‌گمان شما را می‌بیند، بدان‌گونه که شما آنان را نمی‌بینید. ما بی‌چون شیطان‌ها را سرپرستان و دوستان کسانی نهادیم که ایمان نمی‌آورند.

و چون کار زشت تجاوزگرانه‌ای کنند، گویند: «پدران خود را بر آن یافتیم و خدا بدان فرمانمان داد.» بگو: «خدا بی‌گمان به کار زشت تجاوزگرانه فرمان نمی‌دهد. آیا چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت می‌دهید؟»

بگو: «پروردگارم به قسط [:تقسیم عادلانه] فرمان داده است و (اینکه) در هر مسجدی [:سجده‌گاهی] روی‌های خود را (با استقامت برای خدا) به پا دارید و در حالی‌که طاعت خود را برای او خالص گردانیده‌اید وی را بخوانید. همان گونه که آفرینش شما را آغاز کرد (سرانجام) به سوی او باز می‌گردید.»

گروهی را هدایت کرد و گروهی (دیگر) گمراهی بر آنان حق (و ثابت) است، زیرا آنان شیاطین را به جای خدا، اولیا(ی خود) گرفته‌اند و می‌پندارند که همواره راه‌یافتگانند.

ای فرزندان آدم! زینت خود را در نزد هر سجده‌گاهی برگیرید. و بخورید و بیاشامید و (اما) زیاده‌روی نکنید که او بی‌گمان اسرافکاران را دوست نمی‌دارد.

(ای پیامبر!) بگو: «زیورهای خدایی را که برای بندگانش پدید آورده -و (نیز) روزی‌های پاکیزه را- چه کسی حرام گردانیده‌؟» بگو: «این (نعمت)ها در زندگی دنیا برای کسانی است که ایمان آورده‌اند، در حالی که روز قیامت ویژه‌ی آنان می‌باشد.» این‌گونه آیات (خود) را برای گروهی که می‌دانند جداسازی و روشن می‌کنیم.

بگو: «پروردگار من فقط زشتکاری‌های متجاوز - چه آشکارش و چه پنهانش - را و گناه دنباله‌دار را و تجاوز بنا حق را حرام گردانیده است و (نیز) اینکه چیزی را شریک خدا پندارید که دلیلی بر (حقانیت) آن نازل نکرده و اینکه چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید.»

و برای هر امتّی زمانی پایانی [:اجلی] است‌؛ پس چون اجلشان فرا رسد نه (می‌توانند) لحظه‌ای (از آن) تأخیر بخواهند و نه (بر آن) پیشی جویند.

ای فرزندان آدم! اگر به‌راستی پیامبرانی از خودتان برایتان بیایند حال آنکه آیات مرا بر شما می‌خوانند، پس هر کس پرهیزگاری و اصلاح کند، نه بیمی بر آنان خواهد بود و نه ایشان اندوهگین می‌شوند.

و کسانی که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و از (پذیرش) آنها تکبّر ورزیدند، ایشان همدمان آتشند (و) آنان در آن جاودانند.

پس کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا افترایی دروغین زند، یا با آیات او (همان‌ها و او را) تکذیب کند؟ اینان کسانی‌اند که نصیبشان از آنچه نبشته شده به ایشان خواهد رسید تا آن‌گاه که فرشتگان ما به سراغشان بیایند. درحالی‌که جان‌هاشان را به کلی می‌ستانند (فرشتگان) گویند: «آنچه غیر از خدا می‌خوانده‌اید کجاست‌؟» گویند: «از (چشم) ما گم گشتند.» و علیه خود گواهی می‌دهند که بی‌گمان (آنان) کافران بوده‌اند!

فرمود: «در میان امّت‌هایی از جن و انس - که پیش از شما بوده‌اند - داخل آتش شوید.» هر بار امتی (به آتش) در آید، همگنان خود را لعنت کند تا هنگامی که همگان در آن آماده شوند. (آن‌گاه) آخرینشان درباره‌ی اولینشان گوید: «پروردگارمان! اینان ما را گمراه کردند، پس عذابی از آتشی افزون به آنان بده.» (خدا) فرمود: «برای هر کدام (آتشی) افزون است، ولی شما نمی‌دانید.»

و اولینشان به آخرینشان گفت: «شما را بر ما هیچ برتری نبوده، پس به سزای آنچه به دست می‌آوردید عذاب را بچشید.»

بی‌گمان کسانی که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و از (پذیرفتن) آن‌ها تکبّر ورزیدند، درهای آسمان برایشان هرگز گشوده نشود و به بهشت در نیایند، تا آنکه طناب شتر در سوراخ سوزن داخل شود. و بدین‌سان مجرمان را کیفر می‌دهیم.

برایشان از جهنّم بسترهایی و از بالایشان سرپوش‌هایی است و بدین‌گونه بیدادگران را سزا می‌دهیم.

و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمان) کرده‌اند- هیچ کسی را جز به اندازه‌ی گشایشش تکلیف نمی‌کنیم - آنان همدمان بهشتند. ایشان در آن جاودانند.

و هرگونه کینه‌ای را از سینه‌هایشان زدودیم. حال آنکه از زیر (قصرها و باغ‌های)‌شان نهرها روان است و گفتند: «ستایش خدای را که ما را به این (راه) هدایت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمی‌نمود ما خود هرگز راه نمی‌یافتیم. بی‌گمان فرستادگان پروردگارمان به‌راستی (تمامی) حق را آوردند.» و ندا داده شدند که:«این همان بهشت است که آن را به (سبب) آنچه انجام می‌داده‌اید به میراث یافته‌اید.»

و بهشتیان، دوزخیان را ندا در دادند که: «ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود راستی بحق یافتیم، آیا شما (نیز) آنچه را پروردگارتان وعده داده بود درست یافتید؟» گفتند: «آری.» پس ندا دهنده‌ای میانشان ندا در داد که: «لعنت خدا بر ستمکاران باد!»

(آنان) کسانی (هستند) که (خود و مردمان را) از راه خدا باز می‌دارند و آن را به کژی می‌طلبند و همانان به (زندگی) آخرین کافرند.

و میان آن دو (گروه) پرده‌ای است و بر فراز اعراف [:بلندی‌های میان بهشت و جهنم] رادمردانی هستند، که هر یک (از آن دو دسته) را از چهره‌هایشان می‌شناسند و بهشتیان را- که هنوز وارد آن نشده در حالی‌که (بدان) امید دارند- آواز می‌دهند که: «سلام بر شما!» داخل آن نشده‌اند، حال آنکه طمع (داخل شدن) دارند.

و هنگامی که چشمانشان سوی دوزخیان گردانیده شود گویند: «پروردگارمان! ما را با گروه ستمکاران قرار مده.»

و اهل اعراف مردانی را که از سیمایشان می‌شناسند ندا در دادند (و) گفتند: «گردآوری شما (،گرد‌آوری خودهاتان و اموالتان) و آنچه تکبّر و گردنکشی می‌کرده‌اید، (این‌ها) شما را (هرگز در این جهانِ پُرنیاز) بی‌نیاز نکرد.»

«آیا اینان همان کسانی بودند که سوگند یاد می‌کردید خدا آنان را به رحمتی نخواهد رسانید؟ (اینک) به بهشت در آیید، نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین می‌شوید.»

و دوزخیان بهشتیان را ندا در دادند که: «از آب یا از آنچه خدا روزیتان کرده، بر (سر و سامان)مان بهره و فیضی دهید.» گفتند: «بی‌گمان خدا آنها را بر کافران حرام کرده است.»

(همان) کسانی که دین خود را (تنها) بازداری از حق و به بازی گرفتند و زندگی دنیا مغرورشان کرد. پس همان‌گونه که آنان دیدار امروز خود را از یاد بردند و آیات ما را انکار (و انگار) می‌کردند، ما (هم) امروز آنان را از یاد می‌بریم.

و به‌راستی و درستی ما با کتابی آمدیمشان (که) از روی علم جداسازیش کردیم، حال آنکه برای گروهی که ایمان می‌آورند هدایت و رحمتی است.

آیا (آنان) جز نظر و انتظار تأویل آن را دارند؟روزی که تأویلش فرا رسد، کسانی که آن را پیش از آن به فراموشی سپرده‌اند گویند: «حقا (که‌) فرستادگان پروردگارمان (تمامی) حق را آوردند. پس آیا (امروز) ما را شفاعتگرانی هستند که برای ما شفاعت کنند یا (به دنیا) باز گردانیده شویم، تا غیر از آنچه انجام می‌داده‌ایم انجام دهیم‌؟» به‌راستی آنان خود را باخته و زیان کرده‌اند و آنچه را که افترا می‌زده‌اند از آنان گم گشته است.

بی‌گمان پروردگارتان خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش زمان آفرید، سپس بر عرش (جهان‌داری) استیلا یافت. روز را به شب - حال آنکه شتابان آن را می‌طلبد - می‌پوشاند، حال آنکه خورشید و ماه و ستارگان به فرمان او رامند. هان (که عالم) خلق و امر (خلقت) از آنِ اوست. فرخنده است خدا، پروردگار جهانیان.

پروردگارتان را در حال زاری و نهانی بخوانید؛ بی‌گمان او از حدّ گذرندگان را دوست نمی‌دارد.

و در زمین پس از اصلاح آن افساد مکنید و با بیم و امید او را بخوانید. همواره رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.

و اوست کسی که بادها را پیشاپیش (باران) رحمتش مژده‌رسان می‌فرستد، تا آن‌گاه که ابرهایی (برخاسته از بخار) گران‌بار را (سبک‌بار) بر کَنَند. آن را برای (زنده ساختن) سرزمینی مرده برانیم، پس با آن، باران فرود آوریم؛ در نتیجه از هر گونه ثمره‌ای (از خاک و آب) بر آوریم. بدین‌سان مردگان را (نیز از قبرهاشان) بیرون آوریم؛ شاید شما به‌درستی یاد آورید.

و روییدنی زمین پاکیزه، به اذن پروردگارش برون می‌آید و آن (زمینی) که ناپاکیزه شد (گیاهش) جز به سختی و نکبت‌باری برون نمی‌آید. این‌گونه، آیات (خود) را برای گروهی که شکر می‌گزارند، گونه‌گون (بیان) می‌کنیم.

همانا نوح را به‌راستی سوی قومش فرستادیم. پس گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، برای شما هیچ معبودی جز او نیست، به‌راستی من از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم.»

سرشناسان قومش گفتند: «بی‌چون ما تو را بس در ژرفای گمراهی آشکارگری می‌بینیم.»

گفت: «ای قوم من! هیچ‌گونه گمراهی در من نیست، بلکه من فرستاده‌ای از جانب پروردگار جهانیا‌نم.»

«رسالت‌های پروردگارم را به شما مکرر (و پیگیر) می‌رسانم و اندرزتان می‌دهم و چیزهایی از خدا می‌دانم که (شما) نمی‌دانید.»

«آیا و تعجب کردید که بر مردی از خودتان، یادواره‌ای از جانب پروردگارتان برایتان آمد، تا شما را هشدار دهد و تا شما پرهیزگاری کنید و شاید مورد رحمت قرار گیرید؟»

پس او را تکذیب کردند. در نتیجه ما او و کسانی را که با وی در کشتی بودند نجات دادیم و کسانی را که آیات ما را تکذیب نمودند غرق کردیم. بی‌گمان آنان گروهی کور(دل) بوده‌اند.»

و سوی عادیان، برادرشان هود را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که) برای شما معبودی جز او نیست. پس آیا پرهیز نمی‌کنید؟»

سرشناسان قومش - که کافر بودند - گفتند: «بی‌چون ما تو را بی‌گمان غرق در (ژرفای) سفاهت می‌بینیم و بی‌تردید تو را از دروغگویان گمان می‌کنیم.»

گفت: «ای قوم من! در من هیچ سفاهتی نیست، ولی من فرستاده‌ای از جانب پروردگار جهانیانم.»

«به خوبی و رسایی رسالت‌های پروردگارم را به شما می‌رسانم و من برای شما نصیحت‌کننده‌ای امینم.»

«آیا و تعجب کردید که بر مردی از خودتان، یادواره‌ای از پروردگارتان، برایتان آمد تا شما را بیم دهد؟ و به یاد آرید چون (خدا) شما را پس از قوم نوح، جانشین (آنان) قرار داد و در آفرینش(و) آفریدگان بر نیرویتان گشایشی افزون داد. پس نعمت‌های خدا را به یاد آرید، شاید شما رستگار کنید.»

گفتند: «آیا سویمان آمدی که تنها خدا را بپرستیم و آنچه را که پدرانمان می‌پرستیدند رها کنیم‌؟ اگر از راستان بوده‌ای، آنچه را به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور.»

گفت: «به‌راستی پلیدی و خشمی (سخت) از پروردگارتان بر سر (و سامان‌)تان واقع شده. آیا درباره‌ی نام‌هایی که خود‌تان و پدرانتان (با آنها بت‌هایتان را) نامیده‌اید، (و) خدا بر (حقانیت) آنها هیچ سلطه‌ای فرو نفرستاده، با من مجادله می‌کنید؟ پس منتظر باشید که بی‌گمان من (هم) با شما از منتظرانم.»

پس او و کسانی را که با او بودند با رحمتی (بزرگ) از جانب خود رهانیدیم و دنباله‌ی [:اصل و نسل] کسانی را که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و مؤمن نبوده‌اند برافکندیم.

و سوی ثمودیان برادرشان، صالح را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، برای شما هیچ معبودی جز او نیست. بی‌گمان برای شما از جانب پروردگارتان دلیلی آشکار آمده. این ماده شترِ خدا برای شما نشانه‌ای (شگرف) است. پس آن را واگذارید تا در زمین خدا بخورد (و بچرد) و گزندی به او نرسانید، تا (مبادا) شما را عذابی دردناک در بر گیرد.»

«و به یاد آورید، چون خدا شما را پس از عادیان جانشینان (آنان) گردانید و در زمین به شما جایگاه گشاده (و پاکیزه) داد حال آنکه در دشت‌های آن (برای خودتان) کاخ‌هایی اختیار می‌کنید و از کوه‌ها خانه‌هایی می‌تراشید. پس نعمت‌های خدا را به یاد آورید و در زمین سر به افساد بر مدارید.»

از (میان) قومش، (آن) سرشناسان که استکبار ورزیدند، به مستضعفانی که ایمان آورده بودند، گفتند: «آیا می‌دانید به‌راستی صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است‌؟» گفتند: «بی‌گمان ما به آنچه وی بدان رسالت یافته است ایمان داریم.»

کسانی که استکبار کردند، گفتند: «ما به راستی به آنچه شما بدان ایمان آوردید کافریم.»

پس (آن) ماده شتر را پی کردند و از فرمان پروردگارشان سر پیچیدند و گفتند: «ای صالح! اگر تو از پیامبرانی، آنچه را به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور.»

پس زمین‌لرزه آنان را فرو گرفت؛ در نتیجه در خانه‌شان از پا در آمده (و) زمین‌گیر شدند.

پس (صالح) از ایشان رویگردان شد و گفت: «ای قوم من! به‌راستی، من پیام پروردگارم را به شما به شایستگی و رسایی رساندم و برایتان نصیحت کردم، ولی شما نصیحتگران را دوست نمی‌دارید.»

و لوط را (فرستادیم) هنگامی که به قوم خود گفت: «آیا (آن) کار زشت تجاوزگرانه را مرتکب می‌شوید، (در حالی که) هیچ کسی از جهانیان در آن بر شما پیشی نگرفته‌؟»

«شما بی‌گمان از روی شهوت، همواره به جای زنان با مردان در می‌آمیزید. بلکه شما گروهی (از) اسراف‌کارانید.»

و پاسخ قومش جز این نبود که گفتند: «آنان را از شهرتان بیرون برانید، بی‌گمان آنان انسان‌هایی‌اند که به پاکی تظاهر می‌کنند.»

پس او و خانواده‌اش را - غیر از زنش که از (غبار آلوده‌های) گذشتگان (و باقی مانده در ژرفای گمراهی) بوده است - نجات دادیم.

و بر سر (و سامان)شان بارشی (از سنگ‌گل) بارانیدیم. پس بنگر فرجام مجرمان چگونه بود.

و سوی (مردم) مَدْیَن، برادرشان -شعیب- را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که) برای شما هیچ معبودی جز او نیست. بی‌گمان، شما را از جانب پروردگارتان برهانی روشن آمده. پس پیمانه و ترازو را تمام نهید و چیزهای مردمان را زیان‌بار و بی‌مقدار نگردانید و در زمین - پس از اصلاح آن - افساد مکنید. این (رهنمودها) اگر مؤمن بوده‌اید برای شما خوب است.»

«و به هر راهی منشینید -حال آنکه مردمان را می‌ترسانید- و کسی را که به خدا ایمان آورده از راه خدا باز می‌دارید و راه او را کج می‌خواهید. و به یاد آورید، چون اندک بودید، پس (خدا) شما را بسیار گردانید. و بنگرید فرجام افسادکاران چگونه بوده است.»

«و اگر گروهی از شما - به آنچه من بدان فرستاده شده‌ام - ایمان آورده بودند و گروهی (هم) ایمان نیاوردند، پس صبر کنید تا خدا میان ما داوری کند و او بهترین داوران است.»

کسانی از سرکردگان قومش -که تکبّر ورزیدند- گفتند: «ای شعیب! تو و کسانی را که با تو ایمان آورده‌اند، از شهر خودمان بی‌چون و بی‌گمان بیرون خواهیم راند، یا (آنکه) به‌راستی همواره به ملتمان برگردید.» گفت: «آیا و هر چند از کراهت‌کنندگان بوده‌ایم‌؟»

«اگر بعد از هنگامی‌که خدا ما را از ملتتان نجات بخشید (باز) به کیش شما برگردیم، همانا به خدا دروغ بسته‌ایم و برای ما (سزاوار) نیست که به آن بازگردیم، مگر آنکه خدا، پروردگارمان، بخواهد. علم پروردگار ما هر چیزی را در بر دارد (و ما) بر خدا توکل کردیم. پروردگارمان! میان ما و قوم ما به (تمامی) حق فیصله و گشایشی ده، حال آنکه تو بهترین گشایش‌دهندگانی.»

و کسانی از سرکردگان قومش که کافر شدند گفتند: «اگر از شعیب پیروی کنید، همانا شما در این هنگام بی‌گمان زیان‌کارید.»

پس زمین‌لرزه‌ی شدید آنان را فرو گرفت؛ سپس در خانه‌هایشان از پا در آمده (و) زمین‌گیر شدند.

کسانی که شعیب را تکذیب کردند، گویی خود در آن (دیار) مدتی در آن با نیازی (مبرم) سکونت نداشتند. کسانی که شعیب را تکذیب کردند، ایشان زیان‌کاران بوده‌اند.

پس (شعیب) از ایشان روی برتافت و گفت: «ای قوم من! به‌راستی من همی رسالت‌های پروردگارم را به گونه‌ای رسا به شما رسانیدم و پندتان دادم. پس دیگر چگونه بر گروهی (از) کافران تأسف بخورم‌؟»

و در هیچ شهری، هیچ پیامبر بزرگی نفرستادیم، مگر آنکه مردمش را به سختی و رنج و زیان دچار کردیم، تا شاید بسی زاری کنند.

سپس به جای بدی، نیکی قرار دادیم، تا انبوه شدند و گفتند: «پدران ما را (هم به حکم طبیعت) بی‌چون بسی رنج‌ها و راحتی‌ها می‌رسیده است.» پس در حالی که باریک‌بینی نمی‌کردند (ناگاه) آنان را (در) گرفتیم.

و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند (ما هم) بی‌گمان برکاتی از آسمان و زمین بر ایشان می‌گشودیم. ولی تکذیب کردند؛ پس آنان را به آنچه به دست آورده بوده‌اند برگرفتیم.

آیا پس (از این) ساکنان شهرها و آبادی‌ها ایمن شدند، (از این) که عذاب ما شامگاهان - در حالی که خوابند - به آنان در رسد؟

آیا و ساکنان شهرها و آبادی‌ها ایمن شده‌اند، (از این) که مکر ما نیمروز - در حالی که به بازی سرگرمند - به ایشان در رسد؟

آیا پس مگر خود را از مکر خدا ایمن داشتند؟ ولی جز مردم زیان‌کار (کسی) خود را از مکر خدا ایمن نمی‌دارد.

و آیا برای کسانی که زمین را پس از ساکنان پیشینش به ارث می‌برند، رهنمون نشده است که اگر می‌خواستیم آنان را به (کیفر) گناهانشان آسیبی می‌رساندیم و بر دل‌هایشان مُهر می‌نهادیم‌؛ پس ایشان نمی‌شنوند.

این‌ها مجتمعات انسانی است که برخی از خبرهای مهم آن را بر تو حکایت می‌کنیم. و پیامبرانشان بی‌گمان برایشان به‌راستی دلایل روشن آوردند. پس آنان - به آنچه قبلاً تکذیب کرده بودند - هرگز ایمان نمی‌آورند. این‌گونه خدا بر دل‌های کافران مُهر می‌نهد.

و برای بیشتر آنان هیچ عهدی (استوار) نیافتیم (و) بیشترشان را همواره نافرمانان یافتیم.

سپس، بعد از آنان، موسی را با آیات خود سوی فرعون و سران قومش فرستادیم. پس آنها به آن (آیات) ستم ورزیدند. پس ببین فرجام مفسدان چگونه بوده است.

و موسی گفت: «ای فرعون! به‌راستی من فرستاده‌ای از سوی پروردگار جهانیانم.»

«شایسته و بایسته است که بر خدا جز (سخن) حق نگویم. من بی‌گمان (دلیل) روشنی از سوی پروردگارتان برایتان آورده‌ام، پس فرزندان اسرائیل را با من بفرست.»

(فرعون) گفت: «اگر تو نشانه‌ای آورده بوده‌ای - اگر از راستان بوده‌ای - پس آن را (با خود) بیاور.»

پس (موسی) عصایش را افکند. سپس به‌ناگاه اژدری آشکارگر است.

و دستش را (از گریبانش بیرون) کشید، پس ناگهان برای تماشاگران سپید و درخشان است.

سران قوم فرعون گفتند: «بی‌شک این (مرد) ساحری بس داناست.»

«می‌خواهد شما را از سرزمینتان بیرون کند. پس چه دستور می‌دهید؟»

گفتند: «او و برادرش را بازداشت کن و گردآورندگانی را به شهرها بفرست‌،»

«تا هر ساحر بسیار دانایی را نزدت بیاورند.»

و ساحران نزد فرعون آمدند (و) گفتند: «اگر ما، (همین) ما پیروز شوندگان بوده‌ایم، به‌راستی برایمان پاداشی بس بزرگ خواهد بود؟»

گفت: «آری! و بی‌گمان شما به‌راستی از مقربان (دربار من) می‌باشید.»

گفتند: «ای موسی! آیا تو می‌افکنی و یا اینکه (همین) ما خودمان افکنندگانیم!»

گفت: « (همین) شما بیفکنید.» پس چون افکندند، دیدگان مردم را افسون کردند و آنان را به ترس انداختند و سحری بزرگ (به میان) آوردند.

و سوی موسی وحی کردیم که: «عصایت را بیفکن.» پس (انداخت، ناگهان اژدری شد و) آنچه را به دروغ می‌ساختند فرو می‌بلعد.»

پس حقیقت پای‌برجا گردید و کارهایی که می‌کردند باطل گشت.

پس در آن‌جا مغلوب گشته و به خواری و بی‌مقداری برگشتند.

و ساحران (بی‌اختیار) به سجده افکنده شدند.

گفتند: «به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم‌؛»

«پروردگار موسی و هارون.»

فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما رخصت دهم به او ایمان آوردید؟ بی‌چون این (خود) نیرنگی است که همواره در شهر به راه انداخته‌اید تا مردمش را از آن بیرون کنید، پس در آینده‌ای دور خواهید دانست.»

«دست‌ها و پاهایتان را بی‌گمان برخلاف یکدیگر بی‌امان خواهم برید، سپس بی‌چون همه‌ی شما را همواره به دار خواهم آویخت.»

گفتند: «به‌راستی سوی پروردگارمان بازگشت‌کنندگانیم.‌»

«و تو از ما انتقام نمی‌گیری، مگر برای اینکه ما به نشانه‌های پروردگارمان - هنگامی‌که برایمان آمد - ایمان آوردیم. پروردگارمان! بر (سر و سامان)مان شکیبایی فرو ریز و ما را در حال تسلیم بمیران.»

و سران چشمگیر قوم فرعون گفتند: «آیا موسی و قومش را رها می‌کنی تا در (این) سرزمین افساد کنند، و تو و خدایانت را رها کند؟» (فرعون) گفت: «به‌زودی پسرانشان را پیاپی همی می‌کشیم و زنانشان را زنده و بی‌حیا نگه می‌داریم و ما در بلندا(ی قدرت) بر (سر و سامان) آنان چیره‌ایم.»

موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید و (پایداری و) شکیبایی ورزید. بی‌گمان زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد به ارث (از دیگران) می‌دهد و (آن بزرگْ زندگی و) فرجام (نیک) برای پرهیزگاران است.»

(قوم موسی) گفتند: «پیش از آنکه تو نزد ما بیایی و بعد از این (هم) که سوی‌مان آمدی آزار شدیم.» گفت: «امید است پروردگارتان دشمن‌تان را هلاک کند و شما را روی زمین جانشین (آنان) سازد، پس بنگرد چگونه عمل می‌کنید.»

و بی‌گمان ما فرعونیان را بی‌چون به خشکسالی و کمبودی از محصولات دچار کردیم، شاید به خوبی (حقیقت را) یاد کنند.

پس هنگامی که (حالت) نیکی (به دلخواهشان) به آنان روی آورد گویند: «این برای (شایستگی) خود ماست و چون گزندی به آنان در رسد به موسی و همراهانش شگون بد می‌زنند. هان (که سرچشمه‌ی) شگونشان نزد خداست، لیکن بیشترشان نمی‌دانند.

و گفتند: «هر (زمان)و هرگونه نشانه‌ی ربانی - که به وسیله‌ی آن ما را افسون کنی - برایمان بیاوری، ما برایت ایمان‌آورندگان نیستیم.»

پس بر آنان طوفان و ملخ و شپش و قورباغه‌ها و خون را - حال آنکه نشانه‌های جداسازی شده بود- فرستادیم. پس سرکشی کردند و گروهی مجرم بودند.

و هنگامی که اضطراب و نکبت بر آنان فرود آمد گفتند: «ای موسی! پروردگارت را به عهدی که نزد تو کرده برایمان بخوان، اگر این اضطراب را از ما بگشایی بی‌گمان برایت به‌راستی ایمان خواهیم آورد و بنی‌اسرائیل را بی‌چون با تو به‌درستی روانه خواهیم ساخت.»

پس چون اضطراب نکبت‌بار را - تا سر رسیدی که آنان بدان رسنده‌اند - از آنها برگشودیم، ناگهان ایشان پیمان می‌شکنند.

پس (سرانجام) از آنان انتقام گرفتیم، آن‌گاه در دریا غرقشان ساختیم، به سزای آنکه با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و از آنها غافل بوده‌اند.

و به آن گروهی که مستضعف بوده‌اند (بخش‌های) باختر و خاور سرزمین (فلسطین) را - که در آن، برکت نهاده بودیم برایشان به میراث (از فرعونیان) عطا کردیم و به پاس آنکه صبر کردند نیکوترین کلمه‌ی پروردگارت به فرزندان اسرائیل تحقق یافت و آنچه را که فرعون و قومش می‌ساخته و می‌افراشته‌اند ویران کردیم.

و فرزندان اسرائیل را از دریا گذراندیم. پس بر (سر و سامان) قومی (بر) آمدند دیدند بر (پرستش) بت‌هایی که برای خودشان بود همچنان پایدار و برقرارند. گفتند: «ای موسی! همان گونه که برای آنان خدایانی است، برای ما (نیز) خدایی قرار ده.» گفت: «به‌راستی شما گروهی هستید که نادانی می‌کنید.»

بی‌گمان آنچه ایشان در آنند نابود و بریده شده است و آنچه انجام می‌داده‌اند باطل است.

گفت: «آیا غیر از خدا معبودی برایتان بجویم، حال آنکه او شما را بر جهانیان برتری داده است‌؟»

و چون شما را از فرعونیان نجات دادیم، در حالی که شما را سخت شکنجه می‌کردند، پسرانتان را می‌کشتند و زنانتان را زنده و بی‌حیا باقی می‌گذاشتند. حال آنکه در این (عذاب بزرگ) برای شما بلایی بزرگ از جانب پروردگارتان است.

و با موسی، سی شب وعده گذاشتیم و آنها را با ده شب دیگر به اتمام رساندیم؛ پس وقت (معینِ) پروردگارش در چهل شب به سر آمد و موسی (هنگام رفتن به کوه طور) به برادرش هارون گفت: «در میان قومم جانشینم باش و (کار آنان را) اصلاح کن، و راه افسادگران را پیروی مکن.»

و هنگامی‌که موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: «پروردگارم! خود را به من بنمای تا سویت بنگرم.» فرمود: «هرگز مرا نتوانی نگریست. لیکن به کوه بنگر، پس اگر بر جای خود قرار گرفت، دیرا (که) مرا خواهی دید.» پس چون پروردگارش بر کوه جلوه (ی قدرتی برتر از توانش) نمود، آن را خرد کرد و موسی بیهوش بر زمین افتاد و چون به خود آمد، گفت: «تو منزهی. سویت بازگشتم و من نخستین مؤمنانم.»

فرمود: «ای موسی! من تو را به‌راستی با رسالت‌هایم و با سخنم بر مردمان (در دوران رسالتت) برگزیدم. پس آنچه را به تو دادم برگیر و از سپاسگزاران باش.»

و در الواح [:تورات] برای او از هر چیزی پندی و تفصیلی نگاشتیم. پس: «آن را به جد و جهدی کامل برگیر و قوم خود را فرمان ده با بهترین روش [:کاوش و کوشش] آن را فراگیرند. به زودی سرای نافرمانان را به شما می‌نمایانم.»

زودا کسانی را که در زمین به ناحق تکبر می‌ورزند، از آیاتم رویگردان سازم. (به طوری که) اگر هر نشانه‌ای (ربانی) را بنگرند، بدان ایمان نیاورند و اگر راه سراشیب رشد را ببینند، آن را راهی (درست) برنمی‌گیرند و اگر راه سراشیب گمراهی را ببینند آن را راهی (درست برای خود) برمی‌گیرند. این بدین سبب است که آنان با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و (از)غافلان بوده‌اند.

و کسانی که با آیات ما (همان‌ها و ما) و دیدار آخرت را تکذیب کردند اعمالشان تباه شده است. آیا جز آنچه می‌کردند کیفر می‌بینند؟

قوم موسی پس از (رهسپار شدن) او (به میعادگاهش) از زیورهای خود مجسمه‌ی گوساله‌ای برای خود برگرفتند که (صدایی) همچون صدای گوساله داشت. آیا ندیدند که آن مجمسمه(ی گوساله) هرگز با ایشان سخن نمی‌گوید و راهی راهوار به آنها نمی‌نماید؟ آن را (به پرستش) گرفتند حال آنکه ستمکار بوده‌اند.

و چون (جریان شومشان) در برابرشان آشکارا سقوط داده شد و دیدند که واقعاً گمراه شده‌اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما همواره رحم نکند و برایمان نبخشاید، همانا بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود.»

و هنگامی‌که موسی، خشمگین و اندوهگین سوی قوم خود بازگشت، گفت: «پس از من، چه بدچیزی وانهادید. آیا فرمان [:عذاب‌] پروردگارتان را شتاب کردید؟» و الواح را افکند و سر برادرش را بر گرفت حال آنکه او را به طرف خود می‌کشید. (هارون) گفت: «ای پسر مادرم! این قوم بی‌گمان مرا ناتوان یافتند و چیزی نمانده بود مرا بکشند. پس دشمن‌شادم مکن و در شمار گروه ستمکارانم قرار مده.»

(موسی) گفت: «پروردگارم! برای من و برادرم پوشش بنه و ما را در (پناه) رحمت خود در آور، حال آنکه تو رحم کننده‌ترین رحم کنندگانی.»

بی‌گمان، کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند، به زودی خشمی از پروردگارشان و ذلّتی در زندگی دنیاشان به ایشان خواهد رسید و ما این‌گونه افترازنندگان را کیفر می‌دهیم.

و کسانی که مرتکب گناهان شدند، سپس بعد از آن توبه کردند و ایمان آوردند، همواره پروردگارت پس از آن بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.

و چون خشم از موسی فرو نشست، الواح را برگرفت، حال آنکه در نوشته‌ی آن - برای کسانی که برای پروردگارشان با اضطراب هراسانند- هدایت و رحمتی بود.

و موسی از گروه خود هفتاد مرد برای میقات ما برگزید. پس چون آن زلزله(‌ی جان‌فرسا) آنان را در گرفت، گفت: «پروردگارم! اگر می‌خواستی، آنان را پیش از این و مرا (نیز) هلاک می‌ساختی. آیا ما را به آنچه کم‌خردان ما کرده‌اند هلاک می‌کنی‌؟ این جز آزمایش آتشین تو نیست. هر که را بخواهی با آن گمراه می‌کنی و هر که را بخواهی هدایت می‌فرمایی. تو سرور مایی، پس برایمان بپوشان و به ما رحم کن و تو بهترین پوشندگانی.»

« و برایمان در این (زندگی) دنیا نیکی ثبت و ضبط فرمای و در آخرت (نیز)؛ ما همواره به سوی تو رهنمون شدیم.» فرمود: «عذاب خود را به هر کس بخواهم می‌رسانم و رحمتم همه چیز را فرا گرفته است. پس به زودی آن را برای کسانی که پرهیزگاری می‌کنند و زکات می‌دهند و آنان که به آیات ما ایمان می‌آورند، می‌نویسم.»

کسانی که فرستاده‌ی برجسته، پیامبر درس نخوانده را - که (نام) او را نزد خود، در تورات و انجیل نوشته می‌یابند - پیروی می‌کنند، حال آنکه آنان را به کار پسندیده فرمان می‌دهد و از کار ناپسند باز می‌دارد و برایشان چیزهای پاکیزه را حلال و ناپاکیزه‌ها را برایشان حرام می‌گرداند و بار گرانشان را و غل‌هایی که بر (سر و سامان)شان بود از ایشان بر می‌دارد، پس کسانی که بدو ایمان آوردند و بزرگش داشتند و یاریش کردند و نوری را که با او نازل شده است پیروی کردند، ایشان همان رستگارکنندگان (خود و دیگران)اند.

بگو: «هان ای مردمان! من به‌راستی پیامبر خدا سوی همه‌ی شمایم. کسی که فرمانروایی آسمان‌ها و زمین تنها از آن اوست. هیچ معبودی جز او نیست. زنده می‌کند و می‌میراند. پس به خدا و فرستاده‌ی او- پیامبر برجسته و درس ناخوانده‌ای که به خدا و کلمات او ایمان دارد- بگروید و او را پیروی کنید، شاید شما هدایت شوید.»

و از (میان) قوم موسی گروهی هستند که به حق (مردمان را) راهنمایی می‌کنند و به عدالت، داوری می‌نمایند.

و آنان را به دوازده نواده - که هر یک امتی بودند - از یکدیگر جدا ساختیم و به موسی - چون قومش از او آب خواستند - وحی کردیم که: «با عصایت به سنگ بزن.» پس، از آن دوازده چشمه جستن گرفت (و) هر گروهی آبشخور خود را همی شناخت. و ابر را بر فرازشان سایبان کردیم و گزانگبین و آرامش را برایشان فروفرستادیم (و گفتیم:) «از چیزهای پاکیزه‌ای که روزیتان کرده‌ایم بخورید.» و بر ما ستم نکردند، ولی بر خودهاشان ستم می‌کرده‌اند.

و چون بدیشان گفته شد: «در این مجتمَع سکونت گزینید و از آن - هرگونه و (از) هرجا خواستید - بخورید و بگویید "پروردگارمان! گناهان ما را فرو ریز،" و سجده‌کنان از دروازه‌(ی شهر) در آیید، تا گناهانتان را برایتان بپوشانیم. به زودی نیکوکاران را (پاداشی) افزون می‌دهیم.»

پس، کسانی از آنان که ستم کردند، سخنی را که به ایشان گفته شده بود به سخنی مغایر با آن تبدیل کردند. پس به سزای آنکه ستم می‌نموده‌اند، عذابی اضطراب‌آمیز از آسمان بر آنان فرو فرستادیم.

و درباره‌ی اهالی مجتمعی که کنار دریا بودند، از ایشان بپرس چون در روز شنبه تجاوز می‌کردند؛ آن‌گاه که روز شنبه‌ی آنان، ماهیانشان بسیار و نمایان روی آب می‌آمدند، و روزهای غیر شنبه سویشان نمی‌آمدند. این‌گونه ما آنان را به سبب آنکه نافرمانی می‌کرده‌اند، می‌آزمودیم.

و چون امتی از اینان گفتند: «چرا گروهی را که خدا هلاک‌کننده‌ی ایشان، یا شدیداً عذاب‌کننده‌ی ایشان است پند می‌دهید؟» گفتند: «تا پوزشی سوی پروردگارتان باشد و (تا) شاید آنان پرهیزگاری کنند.»

پس هنگامی که آنچه را بدان یادآوری شده بودند، فراموش کردند، کسانی را که از این (کار) بد باز می‌داشتند نجات دادیم و کسانی را (هم) که ستم کردند، به سزای آنکه نافرمانی می‌نمودند، به عذابی بس ناخوشایند گرفتار کردیم.

پس هنگامی که از آنچه از آن نهی شده بودند سرپیچی کردند [:حیله زدند] به آنان گفتیم: «بوزینگانی رانده شده باشید.»

و چون پروردگارت اعلام داشت همانا تا روز قیامت بر آنان [:یهودیان] کسانی را بی‌گمان خواهد گماشت که ایشان را به عذابی بد گرفتار کنند. به‌راستی پروردگارت همانا زودکیفر است و بی‌چون او همواره بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.

و آنان را در زمین (به صورت) گروه‌هایی پراکنده ساختیم: برخی از آنان درستکارند و برخی از آنان بجز اینانند. و آنها را به نیکی‌ها و بدی‌ها آزمودیم، شاید ایشان (سوی خدا) بازگردند.

پس بعد از آنان جانشینانی ناخلف وارث کتاب (آسمانی) شدند در حالی‌که متاع این دنیای پست را می‌گیرند و می‌گویند: «به زودی بخشوده خواهیم شد.» و اگر متاعی مانند آن به ایشان در رسد (باز) آن را می‌ستانند. آیا از آنان پیمان کتاب (وحیانی) گرفته نشده که جز حق نسبت به خدا سخنی نگویند، حال آنکه آنچه در آن (کتاب) است آموختند؟ و سرای آخرت برای کسانی که پروا می‌کنند بهتر است. آیا پس خردورزی نمی‌کنید؟

و کسانی که به وسیله‌ی کتاب (وحیانی، خودهاشان و دیگران را) نگهبانی می‌کنند و نماز بر پا داشتند (بدانند که) ما بی‌گمان اجر اصلاح‌کنندگان را تباه نخواهیم ساخت.

و چون (کوه) طور را (بر) فرازشان همچون سایبانی برکندیم (و برافراشتم) و چنان پنداشتند که (کوه) به‌راستی بر (سر)شان فرود آینده است. (و گفتیم:) «آنچه را که به شما داده‌ایم به جد و جهدی شدید برگیرید و آنچه را در آن است به یاد آرید. شاید شما (از این گناهان) پرهیز کنید.»

و چون پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریّه‌ی آنان [:‌‌‌فطرت‌هاشان را در بلندای دیدگان تکوین] برگرفت و ایشان را بر خودهاشان به گواهی گرفت (و گفت:) «آیا پروردگار شما نیستم‌؟» (در بعد تکوینشان با زبان حالشان) گفتند: «چرا، گواهی دادیم.‌» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این (امر) غافل بوده‌ایم.

یا بگویید: «تنها پدران ما از پیش مشرک بودند و ما فرزندان و نوادگانی ناچیز (و گوش به فرمان) پس از ایشان بودیم. آیا پس ما را به خاطر آنچه باطل‌کنندگان (حکم فطرت و عقل و شریعت) انجام داده‌اند هلاک می‌کنی‌؟»

و این گونه آیات (خود) را جداسازی می‌کنیم و شاید آنان (سوی حق) بازگردند.

و خبر مهم آن کس که آیاتی از خود را به او دادیم بر ایشان بخوان. پس از آنها جدایی گزید. آن‌گاه شیطان او را بی‌امان دنبال کرد. و (او) از گمراهان بود.

و اگر بخواهیم (قدر) او را به وسیله‌ی آنها بالا می‌بریم‌؛ اما او به زمین (و زمینه‌ای) گرایید و از هوای نفس خود پیروی کرد. پس داستانش چون داستان سگ است (که) اگر بر آن حمله‌ور شوی به له‌له زبان از کام بر آرد و اگر رهایش کنی (باز هم) زبان از کام به له‌له بر آرد. این نمایه‌ی آن گروهی است که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند. پس این داستان‌ها را (برایشان) برخوان، شاید آنان بیندیشند.

چه زشت است داستان گروهی که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب و به خود ستم می‌نموده‌اند.

هر کسی را خدا هدایت کند، هم(او) به خوبی راه یافته است و کسانی را که گمراه کند، آنان خودهاشان زیان‌کارانند.

بی‌گمان بسیاری از جنیان و آدمیان را بی‌چون برای دوزخ (در اثر اعمالشان) نمایان ساخته‌ایم (چرا که) دل‌هایی دارند که با آنها (حقایق را) دریافت نمی‌کنند و چشمانی دارند که با آنها نمی‌بینند و گوش‌هایی دارند که با آنها نمی‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه‌ترند. (آری،) ایشان (هم) اینان غافلانند.

و نیکوترین نام‌ها ویژه‌ی خداست. پس او را با آنها بخوانید و کسانی را که در مورد نام‌های او به ژرفای کژی می‌گرایند رها کنید. زودا (که) به (سزای) آنچه انجام می‌داده‌اند کیفر خواهند یافت.

و از (میان) کسانی که آفریدیم، گروهی هستند که با حق (و‌حیانی) هدایت می‌کنند و با آن عدالت و تعادل برقرار می‌سازند.

و کسانی که به وسیله‌ی آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند، به‌گونه‌ای که نمی‌دانند غفلت‌زده آنان را در ژرفای گمراهی می‌نهیم،

و برایشان مهلت می‌دهم. به‌راستی مَکر من پایدار و استوار است.

آیا و نیندیشیدند (که) همنشین آنان [:رسول گرامی] هیچ جنونی ندارد؟ او جز هشداردهنده‌ای روشنگر نیست.

آیا و در ملکوت و حقیقت آسمان‌ها و زمین - و هر چیزی که خدا آفریده است - ننگریسته‌اند، و اینکه شاید اجلشان نزدیک شده باشد؟ پس به کدامین حدیثی بعد از آن [:خدا و قرآن و رسولِ قرآن] ایمان می‌آورند؟

هر که (را) خدا گمراه کند، برای او هیچ راهبری نیست و (خدا) آنان را در ژرفای طغیانشان سرگردان وامی‌گذارد.

از تو درباره‌ی ساعت [:قیامت] می‌پرسند، که وقفه‌اش [:تحویل ساعت دنیا به ساعت آخرت] چه وقت است‌؟ بگو: «علم آن، تنها نزد پروردگار من است. جز او (هیچ کس) آن را به موقع خود آشکار نمی‌گرداند. (این حادثه) بر آسمان‌ها و زمین گران است (و) جز (به) ناگهان شما را در نرسد.» از تو (به گونه‌ای) می‌پرسند (که) گویا تو از (زمان وقوع) آن آگاهی. بگو: «علم آن تنها نزد خداست، ولی بیشتر مردمان نمی‌دانند.»

بگو: «برای خودم سود و زیانی در توان ندارم، جز آنچه خدا خواسته، و اگر غیب می‌دانستم، به راستی از خیر فزونی بر می‌گرفتم و بدی به من نمی‌رسید. من جز هشداردهنده و بشارت‌دهنده‌ای - برای گروهی که ایمان می‌آورند - نیستم.»

اوست کسی که شما را از نفس واحدی آفرید و جفت وی را (نیز) از آن پدید آورد تا بدان آرام گیرد. پس چون (نسل وی) زنانی را باردار کردند، خدا، پروردگار خود را خواندند که: «اگر به ما (فرزندی) شایسته عطا کنی بی‌گمان از سپاسگزاران خواهیم بود.»

پس چون به آن دو، فرزندی شایسته داد، در آنچه (خدا) به ایشان داده بود، برای او شریکانی قرار دادند. پس خدا از آنچه (با او) شریک می‌گردانند برتر است.

آیا چیزی را (با او) شریک می‌کنند که چیزی را نمی‌آفریند، حال آنکه خودشان (هم) آفریده می‌شوند؟

و نمی‌توانند آنان را یاری کنند و نه خویشتن را یاری دهند.

و اگر آنها را به راه (راست) فراخوانید، از شما پیروی نمی‌کنند؛ چه آنها را بخوانید یا خاموش بمانید، بر شما یکسان است.

کسانی را که به جای خدا می‌خوانید، بی‌گمان بندگانی همانند شمایند. پس آنها را (در بد و خوب) بخوانید. اگر راست می‌گویید باید شما را اجابت کنند.

آیا برایشان پاهایی است که با آنها راه می‌روند، یا دست‌هایی دارند که با آنها حمله‌ور می‌شوند، یا چشم‌هایی دارند که با آنها می‌نگرند، یا گوش‌هایی دارند که با آنها می‌شنوند؟ بگو: «شریکانتان را بخوانید، سپس درباره‌ی من حیله‌ای (ناروا) کنید. پس مرا مهلت ندهید.»

«بی‌گمان سرور من خدایی است که قرآن را فرستاد و او شایستگان را سروری و پشتیبانی می‌کند.»

«و کسانی را که بجز او می‌خوانید، نتوانند شما را کمک کنند و نه خودشان را کمک می‌کنند.»

«و اگر آنها را به راه راست فرا خوانید، نمی‌شنوند و آنها را می‌بینی که سوی تو می‌نگرند در حالی که نمی‌بینند.»

«گذشت را (پیش) بگیر و به (کار) شناخته شده [:پسندیده] فرمان ده و از نادانان روی بگردان.»

«و اگر بی‌گمان از شیطان وسوسه‌ای افسادگر به تو در رسد (که تو را به کاری افسادگر با حیله برگمارد) پس به خدا پناه بر. به‌راستی او بسیار شنوای بس داناست.»

بی‌گمان کسانی که (از خدا) پروا کرده‌اند، چون وسوسه‌ای مماس، از گردشگری شیطان بدیشان در رسد (خدای را) بسی به یاد آورند؛ پس به ناگاه بینایند.

و برادرانشان (در شیطنت) آنان را در (ژرفای) گمراهی همی کشانند؛ سپس کوتاهی (هم) نمی‌کنند.

و هنگامی که برای آنان نشانه‌ای (ربانی، موافق میلشان) نیاوری، گویند: «چرا آن را برنگزیدی‌؟» بگو: «من فقط آنچه را که از پروردگارم به من وحی می‌شود پیروی می‌کنم. این (قرآن) دیدگاه‌هایی است از جانب پروردگارتان، و برای گروهی که ایمان می‌آورند هدایت و رحمتی (بزرگ) است.»

و هنگامی که قرآن خوانده شود، گوش بدان فرا دارید و (خود و دیگران را) خاموش کنید ، شاید مورد رحمت قرار گیرید.

و در خودت [:جانت] پروردگارت را - بامدادان و شامگاهان - با تضرّع و ترس - بی‌صدای بلند - یاد کن و از غافلان مباش.

کسانی که نزد [:قرب معرفتی] پروردگارت هستند، از پرستش او تکبّر نمی‌ورزند و او را به پاکی می‌ستایند و تنها برای او سجده می‌کنند.


محتوای سوره