الأعراف ١٥٤
کپی متن آیه |
---|
وَ لَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَ فِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ |
ترجمه
الأعراف ١٥٣ | آیه ١٥٤ | الأعراف ١٥٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«سَکَتَ»: خاموش شد. فرو نشست. «فِی نُسْخَتِهَا»: در نوشتههای آن. نُسْخه به معنی منسوخ، یعنی مکتوب است. «یَرْهَبُونَ»: میترسند. میهراسند.
تفسیر
- آيات ۱۳۸ - ۱۵۴، سوره اعراف
- اشاره به اينكه بنى اسرائيل مردمى مادى و حس گرا و تحت تاءثير مرام بت پرستىقبطيان بوده اند.
- برهانى كوتاه و لطيف در بيان مصنوع نبودن خداى تعالى
- مواعده خداوند با موسى (ع )
- معناى رؤ يت در كلام موسى (ع ): رب ارنى انظر اليك
- مراد از رؤ يت در درخواست موسى (ع ): (( ربّ ارنى انظر اليك (( و در آيات مشابه ديگر،علم ضرورى است
- حقيقت علم ضرورى كه از آن به رؤ يت تعبير مى شود
- تعبير از اينگونه معلومات به رؤ يت تعبيرى است شايع ؛ در مواردى كه تعبير (( رؤ يتخدا(( آمده است خصوصياتى ذكر شده كه مراد از رؤ يت را مى رساند.
- حاصل سخن در مراد از رؤ يت در كلام خدا
- علم ضرورى مخصوص به خداى تعالى ، حقيقتى است كه قرآن پرده از آن برداشته است .
- نفى رؤ يت خدا (( لن ترانى (( مربوط به دنيا است و معناى نفى رؤ يت نفى طاقت وقدرت بر آن است .
- مراد از تكلم خدا با موسى (ع ) و چگونگى آن
- تورات نسبت به معارف و شرايعى كه مورد نياز بشر است كتاب كاملى نيست
- مقصود از جمله : (( ساءريكم دارالفاسقين (( در آيه شريفه و وجوهى كه در معناى آنگفته شده است
- وجه تقييد تكبر و امثال آن به (( بغير الحق ((
- حبط عمل و بى اجر بودن آن ، خود يك نحو كيفر است
- اشاره به ماجراى گوساله پرستيدن بنى اسرائيل
- معناى جمله : (( و لمّا سقط فى ايديهم ...(( در آيه شريفه
- معناى جمله : (( اعجلتم امر ربّكم ((
- رفتار تند موسى (ع ) با هارون (ع ) بعد از بازگشتن به سوى بنىاسرائيل و مواجه شدن با گوساله پرستى
- رفتار حضرت موسى (ع ) با برادرش هارون منافاتى با عصمت آن حصرت ندارد!
- وجوهى كه مفسرين براى اين عمل حضرت موسى (ع ) بيان كرده اند.
- چرا با اين كه موسى (ع ) قبل از بازگشت از ميقات از گوساله پرستى بنىاسرائيل خبر داشته غضبناك نشد؟
- رواياتى در ذيل (اجعل لنا الها كما لهم آلهة )
- روايتى پيرامون نحوه سخن خداوند با موسى عليه السلام
- دو روايت در مورد تقاضاى موسى (ع ) رؤ يت خداوند را
- گفتگوها و مشاجرات علماء و اهل بحث اشاعره و معتزله درباره درخواست رؤ يت توسط موسى
- بيان ضعف روايتى كه مى گويد موسى (ع ) از زبان قومش تقاضاى رؤ يت كرد
- تجلى خدا تعالى فى حد نفسه امر ممكنى است ولى كسى و چيزى تابتحمل آن را ندارد
- دو نكته ديگر كه از روايت استفاده مى شود.
- رواياتى ديگر در مورد تقاضاى رؤ يت ، تجلى براى جبلّ، صعقه موسى ، دكّجبل و...
- يكى از (كروبين ) وسطه تجلى خدا شده است
- رواياتى درباره الواح تورات و گوساله پرستى بنىاسرائيل
- بحث روايتى (پاره اى از روايات از ائمه عليهم السلام در معناى رؤ يت قلب )
- اصطلاح (( ظلّ(( و (( ظلال (( در لسان اهل بيت عليهم السلام
- همانطور كه مقصود از رؤ يت ، ديدن به چشم نيست ، مقصود ايمان قلبى از راهاستدلال هم نيست
- چند روايت درباره حجاب بين خدا و خلق
- روايتى از امام صادق (ع ) درباره معرفت به خدا
- انحصار معرفت به خدا در فكر واستدلال ، خودجهل به خدا و شرك خفى به او است
- در علم به هر چيزى نخست علم به آفريدگار آنحاصل مى شود و محال است كه خداى تعالى شناخته نشود
- توضيح فقرات ديگرى از روايت كه معرفت با واسطه به خدا را شرك دانسته است
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ «154»
و چون خشم موسى فرو نشست، الواح را (از زمين) برگرفت و در نوشتههاى آن براى كسانى كه از پروردگارشان بيم دارند، هدايت و رحمتى است.
پیام ها
1- قانون آسمانى، رحمت الهى است و هدايت همراه رحمت، شامل انسانهاى خداترس مىشود. هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ ... يَرْهَبُونَ
2- تورات تحريف نشده، در زمان خود وسيلهى هدايتِ پرواپيشهگان است.
هُدىً ... يَرْهَبُونَ
3- خوف از خداوند، درهاى رحمت را به روى انسان مىگشايد. رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ ... يَرْهَبُونَ
4- هيچ مقامى جز خداوند شايسته نيست كه آدمى در برابرش خائف و خاضع باشد. «لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 184
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ (154)
جلد 4 صفحه 207
وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ: و چون خاموش شد از موسى غضب، و ساكن گرديد خشم او.
لطيفه: حق تعالى بر سبيل توسع و تجوز سكون غضب سكوت تعبير فرمود، گر چه خشم سخن نگويد، لكن مرد مغضب در حال وفور غضب، پندارى خشم او سخن گويد از آنچه در دل و نفس او است چون فورت بجاى كلام بود، سكوت بجاى سكون فرمود، و اين تشبيه لطيفه است و سكوت و سكون از حيث معنى و مقاربت يكى است.
بعد از تسكين غضب، أَخَذَ الْأَلْواحَ: بر گرفت موسى بقيه الواح را كه فكنده بود، وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً: و در نسخه و نوشته آن الواح هدايتى بود به طريق حق، وَ رَحْمَةٌ: و رحمتى به ارشاد صلاح و خير، لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ: براى كسانى كه ايشان مر پروردگار خود را مىترسند لا غير. طبرسى رضوان اللّه عليه فرمايد: در آيه دلالتى است كه ممكن است القاء الواح به سبب غضب باشد نه اعراض، و اخذ آن به جهت حكمت و مواعظ و احكامى بود كه در آن مكتوب بود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 154 تا 156
وَ لَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ فِي نُسْخَتِها هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ (154) وَ اخْتارَ مُوسى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِمِيقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِكُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغافِرِينَ (155) وَ اكْتُبْ لَنا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ إِنَّا هُدْنا إِلَيْكَ قالَ عَذابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشاءُ وَ رَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُها لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِنا يُؤْمِنُونَ (156)
ترجمه
و چون ساكت شد از موسى خشم گرفت لوحها را و در نسخه آن بود هدايت و رحمت از براى آنانكه ايشان از پروردگارشان ميترسيدند
و اختيار كرد موسى از قومش هفتاد مرد براى ميقات ما پس چون گرفت آنها را صاعقه گفت پروردگار من اگر مىخواستى هلاك ميكردى آنها را پيش از اين و مرا آيا هلاك
جلد 2 صفحه 479
ميكنى ما را بآنچه بجا آوردند بىخردان از ما نيست آن مگر امتحان تو گمراه ميكنى بآن كسيرا كه بخواهى و هدايت ميكنى كسيرا كه بخواهى توئى صاحب اختيار ما پس بيامرز ما را و رحمت كن ما را و توئى بهترين آمرزندگان
و بنويس براى ما در اين دنيا خوبى را و در آخرت همانا ما بازگشتيم بسوى تو گفت عذابم را ميرسانم بهر كس ميخواهم و رحمت من شامل است هر چيزيرا پس زود باشد ثابت كنم آنرا براى آنانكه ميپرهيزند و ميدهند زكوة را و آنانكه آنها بآيتهاى ما ميگروند.
تفسير
چون در حرارت غضب حضرت موسى تخفيفى روى داد الواح تورية را با احترام براى عمل و ابلاغ از زمين برداشت فيض ره در اينمقام فرموده نكته تعبير از سكون غضب بسكوت اشاره بآنستكه آمر و وادار كننده او باين عمل غضب بوده و اين از بلاغت كلام است و ظاهرا مقصود ايشان آنستكه سكون مناسب با خاموشى غضب است و سكوت خاموشى متكلم است و اينجا بايد تعبير بسكون شود و اينكه تعبير بسكوت شده براى نكته مذكوره است و بنظر حقير چون شدّت غضب كاشف از امر مكنون در ضمير است تشبيه بمتكلم شده لذا سكوت كه خاموشى متكلم است براى آن اثبات شده تا اشاره باشد بآنكه غضب بكلّى رفع نشد بلكه همينقدر كه مختصر سكونتى پيدا كرد و شدّتش رفع شد آنحضرت بوظيفه خود كه اخذ تورية بود عمل نمود و الّا محرّك بودن غضب از همان استناد اخذ برفع غضب معلوم ميشد و حاجت به تعبير از سكون به سكوت نداشت در هر حال صنعت بديعى در كلام اعمال شده است و در نسخه اصل آن الواح دلالت و بيان بود بر احكام الهى و وجود پيغمبر آخر الزمان و رحمت و مغفرت و نعمت و منفعت و بركت بود از براى كسانيكه براى خدا پرهيز ميكنند از معصيت او و پيغمبرانش و اوصياء ايشان و تفصيل اختيار حضرت موسى هفتاد نفر از بنى اسرائيل را در سوره بقره و اجمالش در اين سوره در ذيل آيه و اذ جاء موسى لميقاتنا گذشت و در اين آيه كلمه من قبل از كلمه قومه حذف شده و اين از باب حذف و ايصال است كه در كلام عرب شايع است و بعد از نزول صاعقه و مردن آن هفتاد نفر حضرت موسى از خدا تمناى مرگ نمود باين بيان كه تو قادرى ميخواستى مرا و آنها را قبلا مرگ بدهى كه من چنين روزى را نهبينم كه آنها مرده باشند و من زنده باشم حال چگونه من تنها مراجعت كنم نزد بنى اسرائيل و بگويم آنها همه مردند فقط من زنده ماندم ممكن است مرا تكذيب و متّهم بقتل آنها
جلد 2 صفحه 480
نمايند آيا سزاوار است خداوندى كه ارحم الراحمين است براى گفتار جمعى از مردم كم عقل آنها و پيغمبرش را هلاك كند اين بلا و امتحان تو بود از آنها كه سخن خود را بآنان شنواندى و اين موجب آن شد كه بطمع ملاقات تو افتادند و آن خواهش بيجا را نمودند اثر امتحان همين است كه بعضى بسبب امتحان تو بگمراهى مىافتند و بعضى به راه راست پى ميبرند و برخى بر بلا صابرند و برخى در آن كافر بالاخره اختيار دار ما توئى بيامرز ما را و رحمت فرما بر ما تو اولى و احقّى از هر كس بمغفرت گناه را مىبخشى و در عوض ثواب ميدهى مقدّر فرما براى ما در دنيا حسن معيشت و توفيق طاعت را و بهشت را در آخرت ما توبه نموديم و بازگشت بتو كرديم و پس از اين التماس و درخواست جواب رسيد عذاب من مخصوص و معلّق بر اراده من است هر كس را بخواهم عذاب ميكنم و هر كس را بخواهم مىبخشم ولى رحمت من مطلق و عام است در دنيا هيچ مسلمان و كافر و مطيع و عاصىئى نيست مگر آنكه بر خوان احسان من نشسته و از نعمت من برخوردار است جز آنكه بعضى از بندگان خودشان را از رحمت من در آخرت محروم نمودهاند چون من مقدّر نمودهام آنرا در آخرت براى كسانيكه شرك نياورند و معصيت نكنند و زكوة بدهند و چون از مال گذشتن در راه خدا مشكل بوده مخصوص بذكر شده است يا مراد آنستكه فرض نمودم رحمت خود را در آخرت براى كسانيكه از من بترسند و تزكيه نفس نمايند از معاصى و نيز كسانيكه بكتب سماوى و انبياء و اوصياء ايشان مؤمن باشند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَمّا سَكَتَ عَن مُوسَي الغَضَبُ أَخَذَ الأَلواحَ وَ فِي نُسخَتِها هُديً وَ رَحمَةٌ لِلَّذِينَ هُم لِرَبِّهِم يَرهَبُونَ (154)
و چون فرونشست از موسي غضب گرفت الواح تورات را و در نوشتههاي او بود آنچه که باعث هدايت قوم بود و موجب شمول رحمت از براي كساني که خدا ترس بودند.
وَ لَمّا سَكَتَ بعضي سكوت را بمعني سكون تفسير كردند زيرا سكوت
جلد 7 - صفحه 470
مقابل نطق از مقوله كلام است و بعضي گفتند سكوت خلجان قلب است لكن سكوت کل شيء بحسبه، سكوت از كلام ترك نطق است و سكوت غضب فرونشستن آثار غضب و خاموش شدن آتش غضب است چون انسان موقعي که غضب كرد يك تأثيراتي در جبهه و رگهاي گردن و اعضاء و جوارح او ظاهر ميشود و آتش غضب شعلهور ميگردد و موقعي که خاموش شد اينکه آثار زايل ميگردد پس سكوت بمعني خاموشي است عَن مُوسَي الغَضَبُ و سكوت موسي بعد از پشيماني و توبه قوم بود چنانچه غضب براي مخالفت و پرستش گوساله بود در مقام هدايت و ارشاد آنها برآمد أَخَذَ الأَلواحَ تورات را برداشت و براي آنها تلاوت و قرائت نمود وَ فِي نُسخَتِها يعني چيزهايي که در آن الواح بود و نوشته شده بود اموري که باعث هدايت و ارشاد قوم از آنچه در امر دين احتياج داشتند از واجبات و محرمات و قوانين و احكام و اخلاق لكن كساني که بهرهبرداري از آنها كردند هدي و هدايت شدند و رحمة و مشمول تفضلات الهي شدند و آنها كيانند لِلَّذِينَ هُم لِرَبِّهِم يَرهَبُونَ اشكال- كتاب و دستورات براي هدايت تمام افراد است وجه اختصاص بكساني که خداترس باشند چيست.
جواب- در اول سوره بقره در جمله هُديً لِلمُتَّقِينَ بدان اشاره كرديم که دو قسمت هدايت داريم يكي بمعني ارائه طريق اينکه عام است تمام افراد بشر را فروگرفته بمعني اينكه حجت بر همه تمام و راه عذر منقطع است و باين معنا است آيه شريفه وَ أَمّا ثَمُودُ فَهَدَيناهُم فَاستَحَبُّوا العَمي عَلَي الهُدي فصلت آيه 16 ديگر بمعني ايصال بمطلوب و اينکه مخصوص باهل تقوي و خداترسان است که آنها بهرهبرداري ميكنند و بر طبق دستورات عمل ميكنند و راه حق را طي مينمايند و بفيوضات نائل ميشوند و برحمت واصل.
471
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 154)- در این آیه میگوید: «هنگامی که آتش خشم موسی فرو نشست (و آن نتیجهای را که انتظار داشت گرفت) دست کرد و الواح تورات را از زمین برداشت، الواحی که نوشتههای آن سراسر هدایت و رحمت بود (اما هدایت و رحمت) برای کسانی که احساس مسؤولیت میکردند و از خدا میترسیدند و در برابر فرمانش تسلیم بودند» (وَ لَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَی الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ فِی نُسْخَتِها هُدیً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذِینَ هُمْ لِرَبِّهِمْ یَرْهَبُونَ).
نکات آیه
۱- موسى(ع) پس از دریافت وعده الهى (آمرزش گوساله پرستان تائب و به کیفر رساندن غیر تائبان) خشمش فرو نشست. (و لما سکت عن موسى الغضب) وقوع جمله «و لما سکت ... »، پس از دو آیه گذشته، بیانگر این است که فرو نشستن غضب موسى(ع) به خاطر پذیرش توبه تائبان از سوى خدا و تهدید اصرارکنندگان بر گوساله پرستى به کیفرى زودرس بوده است.
۲- موسى(ع) پس از فرونشستن خشمش، لوحه هاى تورات را که بر اثر غضب رها ساخته بود، از زمین برگرفت. (و لما سکت عن موسى الغضب أخذ الألواح)
۳- نوشته ها و حقایق موجود در الواح عطا شده به موسى، هدایتگر انسانها و رحمت آفرین براى آنها (و فى نسختها هدى و رحمة) کلمه «نسخة» به نوشته اصلى و نیز به رونوشت آن به اعتبار اینکه جانشین نوشته اصلى است، اطلاق مى گردد. (لسان العرب). ظاهراً مراد از «نسخة» در آیه شریفه همان نوشته اصلى است.
۴- بهره مند شدن از پیامهاى الهى در تورات، مخصوص کسانى است که از خدا بترسند و از غیر او نهراسند. (و فى نسختها هدى و رحمة للذین هم لربهم یرهبون) روشن است که پیامهاى خدا، از جمله پیامهاى او در تورات، براى همه مردم است. بنابراین لام در «للذین» لام منفعت است ; یعنى خداترسان از هدایتگرى و رحمت آفرینى تورات بهره مند مى شوند. «ربهم» متعلق به «یرهبون» است و تقدیم آن دلالت بر حصر دارد.
۵- خداترسان با به کار بستن پیامهاى آسمانى، مشمول رحمت خدا خواهند شد. (و فى نسختها هدى و رحمة للذین هم لربهم یرهبون)
۶- هیچ مقامى، جز خدا، شایسته آن نیست که آدمى در برابر آن هراسان شود. (للذین هم لربهم یرهبون)
۷- فرونشستن فتنه گوساله پرستى در میان قوم موسى، فراهم آورنده زمینه اى مناسب براى مطرح شدن تورات از سوى آن حضرت (أخذ الألواح) بیان این واقعیت که موسى(ع) در پى فرونشستن فتنه گوساله پرستى، الواح را برگرفت، این حقیقت را روشن مى سازد، که زمینه از دست رفته براى تعالیم تورات بار دیگر در میان قوم موسى ایجاد شد. گفتنى است آیه «۱۴۹» مى رساند که عموم بنى اسرائیل از گوساله پرستى توبه کردند و آیه «۱۵۳» مى رساند که خداوند توبه آنان را پذیرفت و در نتیجه فتنه گوساله پرستى فرونشست.
موضوعات مرتبط
- بنى اسرائیل: تاریخ بنى اسرائیل ۷ ; فتنه گوساله پرستى بنى اسرائیل ۷ ; کیفر گوساله پرستان بنى اسرائیل ۱
- ترس: از خدا ۶ ; ترس پسندیده ۶
- تورات: استفاده از تعالیم تورات ۴ ; الواح تورات ۲، ۳ ; تعالیم تورات ۳ ; رحمت تورات ۳ ; زمینه تبلیغ تورات ۷ ; هدایتگرى تورات ۳
- خدا: اختصاصات خدا ۶ ; وعده خدا ۱
- خشیت: آثار خشیت ۴، ۵
- کتب آسمانى: عمل به کتب آسمانى ۵
- گوساله پرستان: آمرزش گوساله پرستان تائب ۱
- مشمولان رحمت:۵
- موسى(ع): تبلیغ موسى(ع) ۷ ; قصه موسى(ع) ۱، ۲ ; کظم غضب موسى(ع) ۱، ۲
منابع