الأعراف ٥٠
کپی متن آیه |
---|
وَ نَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْکَافِرِينَ |
ترجمه
الأعراف ٤٩ | آیه ٥٠ | الأعراف ٥١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«نَادَی»: صدا زد. چگونگی صدازدن بر ما مجهول است، جز این که چنین صدازدنی دلیل بر قرب مکانی بهشت و دوزخ نمیباشد. امروزه در دنیا به وسیله دستگاهها با هم صحبتکردن و یکدیگر را از مسافت دور دیدن چیز عادی است. «أََفِیضُوا»: عطاء کنید.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۷ - ۵۴، سوره اعراف
- مراد از افترا بر خدا به كذب در آيه (( فمن اظلم ممن افترى ...(( شرك ورزيدن به خداو انكار توحيد است .
- مشاجره و گفتگوى دوزخيان با يكديگر
- جمله : (( لاتكلّف نفسا الّا وسعها(( مفيد رفع نگرانى از عدم قدرت بر انجام دادن جميعاعمال صالح است .
- معناى (( غل (( و اشاره به اينكه غل از بزرگترين ناملايمات است .
- توضيحى در مورد تعبير به اينكه مؤ منين بهشت را به ارث مى برند.
- وجه اختلاف تعبير در (( وعدنا ربنا(( و (( وعد ربكم (( در آيه شريفه
- اشاره به نفوذ حكم و امر انسان در قيامت
- معناى (( اعراف (( و مراد از آن در آيه شريفه
- رجال اعراف از طايفه جن يا ملك نيستند
- مراد از رجال اعراف ، مستضعفين نيستند
- اصحاب اعراف از جنس بشر هستند و خصوصياتى كه براى آنان ذكر شده با جمله : (( والامر يومئذ للّه (( منافات ندارد
- اشاره به اقوال متعددى كه درباره معناى اعراف و مراد از اصحاب اعراف گفته شده است .
- روايتى از آلوسى درباره مراد از رجال اعرافنقل كرده و صاحب المنار آن را بى اعتبار دانسته است .
- سخن ما با صاحب المنار كه با مقايسه مسائل قيامت با نظام جارى در دنيا روايت مذكور رامردود دانسته است .
- دو قول ديگر در معناى اعراف و بيان اصول اقوال در مسئله اعراف
- معناى اعراف در قرآن
- دلالت جمله : (( الذين اتّخذوا دينهم لهوا و لعبا(( بر اينكه انسان ناچار از تدين به ديناست .
- بحث روايتى (در ذيل آيات شريفه )
- روايتى از پيغمبر اكرم (ص ) درباره كيفيت مرگ مؤ من و كافر
- چند روايت ديگر درباره جهنم كافر و اهل دوزخ
- رواياتى در اين باره كه مراد از (( مؤ ذن (( در (( و اذّن مؤ ذن بينهم ...(( على (ع ) مىباشد
- مؤ ذن بودن على عليه السلام و اعلام حكم خداوند توسط او در آخرت ازفضائل آن حضرت به حساب مى آيد.
- رواياتى درباره اصحاب اعراف
- اشكال وارد بر رواياتى كه اصحاب اعراف را به كسانى كه داراى حسنات و سيئاتمساوى هستند تفسير مى كنند.
- چند روايت در مورد اينكه ائمه اهل بيت عليهم السلام اصحاب اعراف هستند.
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ «50»
و دوزخيان اهل بهشت را ندا دهند و گويند: كمى از آب يا از آنچه خداوند روزى شما كرده است بر ما فرو ريزيد! (بهشتيان) گويند: خداوند اين آب و نعمتها را بر كافران حرام كرده است.
نکته ها
يكى از نامهاى قيامت، «يَوْمَ التَّنادِ» «2» است. يعنى روزى كه نداها بلند و استمداد و فرياد در كار است و بهشتيان و دوزخيان همديگر را صدا مىزنند.
پیام ها
1- بهشتيان و دوزخيان با يكديگر گفتگو دارند و صداى يكديگر را مىشنوند.
وَ نادى ...
2- اوّلين درخواستِ دوزخيان، آب است. مِنَ الْماءِ ...
«1». زخرف، 32.
«2». غافر، 32.
جلد 3 - صفحه 75
3- آنان كه در دنيا توشهاى براى آخرت برندارند، در قيامت دست گدايى و نيازشان پيش همه دراز است. أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ ...
4- نالهى مجرمان در قيامت، بىفايده است. «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما»
5- نعمتهاى آخرت، مخصوص مؤمنان است. «حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ»
6- خداوند و بهشتيان بخيل نيستند، ولى كيفر كافرانى كه در دنيا مؤمنان فقير را اذيّت مىكردند، تحريم نعمتها در قيامت است. «حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ (50)
بعد از آن بيان سؤال و جواب اهل جنت و نار را فرمايد:
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ: و ندا كنند اهل جهنم اهل بهشت را بعد از دخول هر يك به موضع خود به اسماء و كنيات آنها، يا فلان بن فلان، أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ: اى ملازمين بهشت، افاضه كنيد بر ما از آب، أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ: يا آنچه روزى عطا فرموده خداى تعالى از اغذيه و اطعمه لذيذه غير متناهيه، چه ما به آتش شديد سوختيم و بىنهايت تشنه و گرسنه شدهايم.
العياشى- عن احدهما عليهما السّلام قال: انّ اهل النّار يموتون عطاشا و يدخلون قبورهم عطاشا و يدخلون جهنّم عطاشا فيرفع لهم قراباتهم من الجنّة فيقولون: افيضوا علينا من الماء او ممّا رزقكم اللّه. «1» عياشى از حضرت باقر عليه السّلام روايت نموده كه: اهل جهنم مىميرند بسيار بسيار تشنه، و داخل قبر شوند بسيار بسيار تشنه، و داخل جهنم شوند بسيار بسيار تشنه. پس خويشان را در بهشت ببينند و گويند: افاضه كنيد بر ما آب يا آنچه روزى فرموده شما را خدا.
ابو على رازى گويد: اين جماعت طالبين آب و نعمت، آنهايند كه در دنيا كمال رغبت و شهوت به أكل و شرب داشته و در آخرت هم بقائشان بر همان حالت طبيعيه مىباشد. پس اين دليل است كه آدمى مىميرد بر آنچه به
«1» تفسير عياشى، جلد دوّم، صفحه 19، حديث 49.
جلد 4 صفحه 80
زندگانى طالب آن بوده، و محشور شود بر آنچه مرده باشد.
قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ: گويند اهل بهشت در جواب اهل جهنم: به درستى كه خداى تعالى حرام فرموده آن و اطعمه را بر كافرين، و حظر و منع نموده از آن. و اين جواب بعد از طول زمانى باشد.
ابن عباس نقل نموده كه: اهل جهنم عرض كنند خدايا ما را اقربا و دوستانى است در بهشت، اجازه فرما تا ببينيم ايشان را. به امر الهى بهشت مزّين گرديده، اهل جهنم تماما معاينه كنند ايشان را با نعمات، و مىشناسند خويشان خود را و اهل بهشت نشناسند آنها را به سبب سياهى روى و ابدان بد هيئت. پس اصحاب جهنم اصحاب بهشت را ندا كنند كه افاضه نمائيد بر ما آب سرد را، تا بخوريم و بر ابدان خود پاشيم تا التهاب باطنى و ظاهرى ما قدرى كم گردد. اهل بهشت گويند: بدرستى كه خداى تعالى حرام فرموده آن را بر كافرين.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ نادى أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَى الْكافِرِينَ (50)
ترجمه
و ندا كنند اهل آتش اهل بهشت را كه بريزيد بر ما از آب يا از آنچه روزى كرد شما را خدا گويند همانا خدا حرام كرد آندو را بر كافران.
تفسير
يكى از القاب روز قيامت يوم التّناد است لذا پس از ختم نداء اهل بهشت اهل جهنم آنها را ندا نموده سؤال مينمايند كه قدرى از آب و ميوههاى بهشتى براى آنها بريزند چون ساحت بهشت مرتفع و مكان جهنم پست است تا تسكين حرارت يا رفع
جلد 2 صفحه 431
عطش و سدّ جوعى براى آنها حاصل شود ايشان جواب ميدهند خداوند شراب و طعام بهشتى را بر كفار و منافقين حرام فرموده است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ نادي أَصحابُ النّارِ أَصحابَ الجَنَّةِ أَن أَفِيضُوا عَلَينا مِنَ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ قالُوا إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَي الكافِرِينَ (50)
و ندا ميكنند اصحاب آتش اصحاب بهشت را که افاضه كنيد بر ما از آب بهشتي يا از آنچه خداوند بشما روزي فرموده اصحاب بهشت جواب ميدهند که اينکه دو را خداوند حرام فرموده بر كافرين.
مسئلة مشكلة- و آن اينست که بهشت كجاست و جهنم كجاست که يكديگر را ميبينند و با هم تكلم ميكنند و صداي يكديگر را ميشنوند و سؤال و جواب دارند جواب- اينکه اشكال فقط مجرد يك استبعادي بيش نيست زيرا اولا با اينکه صنايع امروزه بتوسط تلگراف بيسيم و تلفن از مشرق بمغرب صحبت ميكنند و بتوسط تلويزيون يك ديگر را ميبينند خداوند قدرت دارد قوّهاي عطاء كند که صداي يكديگر را بشنوند و همديگر را مشاهده كنند و در قرآن هم ميفرمايد فَبَصَرُكَ اليَومَ حَدِيدٌ ق آيه 61.
و ثانيا ما براي رفع استبعاد در مجلد سوم كلم الطيب صفحه 90 و 150 از مجموعه انتشارات انجمن تبليغات اسلامي از كتاب بزرگ فرانسوي تأليف آلفونس بركت که نقل و ترجمه كرده نقل كردهايم مراجعه كنيد که خلاصه آن اينست که اينکه منظومههاي شمسي و ساير كواكب علاوه از حركات وضعي و انتقالي با خود شمس يك حركت مستقيمه دارند بطرف ستاره وكاء که در لسان عرب نصر الطائرش ناميدند و بعد اينکه ستاره قابل استكشاف نيست و اينکه حركت بكمال سرعت است که در هر ثانيه بيست متر حركت دارند و موقعي که رسيدند بآن ستاره تمام كرات مجتمع ميشوند و از حركت و نور ميافتند و قيامت برپا ميشود و آن هم آنيست زيرا اتصالات و انفصالات آني الحصول است و بر طبق اينکه استكشاف ميتوان شواهدي از قرآن اقامه كرد مثل وَ الشَّمسُ تَجرِي لِمُستَقَرٍّ لَها سوره
جلد 7 - صفحه 331
يس آيه 38، که همان ستاره وكاء قرارگاه او است و مثل إِذَا الشَّمسُ كُوِّرَت وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَت، الي قوله: وَ إِذَا البِحارُ سُجِّرَت تكوير آيه 1 تا 6، و مثل وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ نحل آيه 79، و غير اينها از آيات، بنا بر اينکه جهنم در هر كره باشد و بهشت در هر كره نزديك بيكديگرند و اللّه العالم.
وَ نادي أَصحابُ النّارِ أَصحابَ الجَنَّةِ اينکه نداء و مكالمه بعيد نيست که با كساني از مؤمنين باشد که آنها را در دنيا ميشناختند و معاشرت داشتند و از آنها متوقع هستند أَن أَفِيضُوا عَلَينا مِنَ الماءِ أَو مِمّا رَزَقَكُمُ اللّهُ از اينکه جمله استفاده ميشود دو موضوع يكي اينكه تشنگي و گرسنگي اهل جهنم بسيار سخت است زيرا آدمي که ميان آتش ميسوزد بفكر تشنگي و گرسنگي نميافتد مگر آنكه تشنگي و گرسنگي سختتر از آتش باشد، ديگر اينكه باندازهاي اينها بهم نزديك هستند که ممكن است آب و غذا اهل بهشت بر آنها بفرستند که توقع ميكنند.
قالُوا اهل بهشت در جواب آنها إِنَّ اللّهَ حَرَّمَهُما عَلَي الكافِرِينَ تحريم تشريعي نيست زيرا دار تكليف نيست بلكه تحريم تكويني است يعني محال است بر كافرين و ما قدرت بر انجام آن نداريم هم عذرخواهي است که از عهده ما خارج است و هم سرزنش است که شما بدست خود خود را محروم كردهايد و منع اكيد است از جانب خدا.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 50)- نعمتهای بهشتی بر دوزخیان حرام است! پس از آن که بهشتیان و دوزخیان هر کدام در محل مناسب خود مستقر شدند گفتگوهایی در میان آنها رد و بدل میشود که نتیجه آن مجازات و کیفری است روحانی و معنوی برای دوزخیان، نخست میفرماید: «دوزخیان، بهشتیان را صدا میزنند که (محبت کنید)
ج2، ص51
و مقداری آب یا از آنچه خدا به شما روزی داده، به ما ببخشید» تا عطش سوزان خود را تسکین دهیم و از آلام خود بکاهیم (وَ نادی أَصْحابُ النَّارِ أَصْحابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِیضُوا عَلَیْنا مِنَ الْماءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ).
ولی بلافاصله بهشتیان دست ردّ بر سینه آنها زده، و «میگویند: خداوند اینها را بر کافران تحریم کرده است» (قالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَی الْکافِرِینَ).
1- جمله «مِمَّا رَزَقَکُمُ اللَّهُ» (از آنچه خدا به شما روزی داده) که تعبیری است سر بسته و توأم با یک نوع ابهام نشان میدهد که حتی دوزخیان نمیتوانند از ماهیت و انواع نعمتهای بهشتی آگاه شوند.
2- جمله «إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُما عَلَی الْکافِرِینَ» (خداوند آنها را بر کافران حرام کرده) اشاره به این است که بهشتیان مضایقهای از بخشیدن این نعمتها ندارند زیرا نه چیزی از آنها کم میشود و نه در درون سینه، کینهای نسبت به کسی دارند، ولی وضع دوزخیان آنچنان است که نمیتوانند از نعمتهای بهشتی بهره گیرند، این تحریم در حقیقت یک نوع «تحریم تکوینی» است، همانند محرومیت بسیاری از بیماران از غذاهای لذیذ و رنگارنگ.
نکات آیه
۱- دوزخیان با فریادى بلند از بهشتیان تقاضا مى کنند که از آبهاى بهشت یا دیگر مواهب آن بر ایشان فروریزند. (و نادى اصحب النار ... أن أفیضوا علینا من الماء او مما زرقکم اللّه)
۲- بهشت در مکانى بالاتر از دوزخ و با فاصله اى زیاد از آن (و نادى اصحب النار اصحب الجنة أن أفیضوا علینا) کلمه «افاضه» که به معناى ریزش است، حکایت از این دارد که بهشت در مکانى بالاتر از دوزخ قرار گرفته است. به کارگیرى ندا (خواندن با صداى بلند)، اشاره به دورى بهشت و دوزخ از یکدیگر دارد.
۳- آب، بالاترین نیاز و مهمترین تقاضاى دوزخیان (أن أفیضوا علینا من الماء او مما رزقکم اللّه) ذکر به خصوص آب و نیز تقدیم آن بر دیگر مواهب، حاکى از برداشت فوق است.
۴- دوزخیان، از داخل جهنم، توانا بر گفتگو با بهشتیان و بهشتیان نیز قادر بر سخن گفتن با دوزخیان هستند. (و نادى اصحب النار اصحب الجنة)
۵- دوزخیان با خوددارى بهشتیان از پذیرش درخواستشان، از دستیابى به آب و دیگر مواهب بهشت ناکام خواهند شد. (أن أفیضوا علینا ... قالوا إن اللّه حرمهما على الکفرین)
۶- خداوند آب و دیگر مواهب بهشت را بر دوزخیان تحریم کرده است. (إن اللّه حرمهما على الکفرین)
۷- تحریم روزیهاى بهشت بر اهل دوزخ، دلیل خوددارى بهشتیان از اهداى آب و دیگر مواهب درخواستى دوزخیان به ایشان (أن أفیضوا علینا ... قالوا إن اللّه حرمهما على الکفرین)
۸- اعتقاد به وجود خداوند براى خروج آدمى از زمره کافران کافى نیست. (أقسمتم لاینالهم اللّه برحمة ... إن اللّه حرمهما على الکفرین) سیاق آیات این بخش نشان مى دهد که گویندگان جمله «أقسمتم ... » از دوزخیانند. بنابراین عنوان «الکافرین» در این آیه شامل آنان نیز مى شود ; در حالى که به شهادت جمله نقل شده از آنها (أقسمتم لا ینالهم اللّه برحمة)، این گروه به خداوند اعتقاد داشته اند.
موضوعات مرتبط
- بهشت: تحریم نعمتهاى بهشت ۶، ۷ ; فاصله بهشت و جهنم ۲ ; مکان بهشت ۲
- بهشتیان: و جهنمیان ۷ ; گفتگوى بهشتیان با جهنمیان ۴
- جهنم: مکان جهنم ۲
- جهنمیان: تحریم آب بر جهنمیان ۶ ; جهنمیان و بهشتیان ۱، ۵ ; جهنمیان و درخواست آب ۱، ۵ ; جهنمیان و نعمتهاى بهشت ۶، ۷ ; خواسته هاى جهنمیان ۱، ۷ ; گفتگوى جهنمیان با بهشتیان ۴ ; محرمات جهنمیان ۷ ; نیازهاى جهنمیان ۳
- عقیده: به خدا ۸
- کفر: نجات از کفر ۸ غرور (مصدر غرّت) به معناى فریب دادن است.
منابع