الأعراف ٢٠٠
کپی متن آیه |
---|
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ |
ترجمه
الأعراف ١٩٩ | آیه ٢٠٠ | الأعراف ٢٠١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَنزَغَنَّکَ»: تو را وسوسه کند. «إِسْتَعِذْ»: پناه ببر.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۹۹ - ۲۰۶، سوره اعراف
- معناى عفو در: (( خذالعفو و اءمر بالعرف ((
- معناى (( عرف (( و (( معروف (( و (( نزغ شيطان ((
- پناه بردن به خدا از شر شيطان
- امر به ذكر خداى تعالى با (( تضرع (( و (( خيفه (( و در صبح و شام
- قرب به خدا فقط به وسيله ياد و ذكر او حاصل مى شود
- بحث روايتى : رواياتى درباره : عفو و گذشت ، ذكر خدا، استماع به تلاوت و قرآن و...
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «200»
و اگر از طرف شيطان (و شيطان صفتان) كمترين وسوسه و تحريك و سوءنيّتى به تو رسيد، پس به خداوند پناه آور كه قطعاً او شنوا و داناست.
نکته ها
«نَزْغٌ»، به معناى ورود در كارى به قصد افساد و تحريك است.
در اين سوره، از آيهى 16 تا 27 داستان وسوسه كردن شيطان نسبت به حضرت آدم آمده است، در اواخر سوره هم نسبت به وسوسههاى شيطان هشدار مىدهد.
در آيهى قبل، دعوت به اعراض از جاهلان بود. پيامبر صلى الله عليه و آله از جبرئيل پرسيد: «با وجود خشم، چگونه مىتوان تحمّل كرد؟ اين آيه نازل شد». «1» البتّه پناه بردن، تنها با گفتن
«1». تفاسير نمونه و المنار.
جلد 3 - صفحه 251
كلمهى «اعوذ باللّه» نيست، بلكه يك پيوند و ارتباط روحى برقرار كردن و توكّل كردن و خود را به خدا سپردن است.
گرچه همهى انبيا معصومند، ولى شياطين حتّى از دستاندازى و وسوسهى آنان هم در نمىگذرند. چنانكه اين آيه مىفرمايد: «وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ» ياآيهى «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ» «1» كه نشان دهندهى مخالفان انبيا است. امّا ارزش كار انبيا در همين است كه با وجود غرائز بشرى و وسوسههاى شيطانى، انسانهايى صالح و با تقوا، دور از گناهند.
در حقيقت شيطان، با وسوسههاى خود، قصد گمراه كردن تمام انسانها را دارد، ولى در برابر مخلصين شكست مىخورد. «قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. إِلَّا عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ» «2»
پیام ها
1- فرض گناه و وسوسه، دلالت بر وقوع آن ندارد، تنها هشدار است. ( «إِمَّا»، در قالب شرط است، نه تحقّق. نظير آيهى «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ» «3» اگر شرك ورزى، عملت تباه مىشود و شرط، دليل بر وقوع نيست.)
2- وسوسهى شيطان، حتمى است. «يَنْزَغَنَّكَ» (با نون تأكيد آمده است)
3- وسوسهى شيطان، دائمى است. «يَنْزَغَنَّكَ» (فعل مضارع، نشانه استمرار است)
4- حتّى از كوچكترين وسوسهى شيطان نيز نبايد غافل شد و بايد به خدا پناه برد و خود را تحت پوشش او قرار داد. «نَزْغٌ»
5- پيامبران معصومند و يكى از راههاى عصمتشان، استمداد و توجّه و پناه بردن به خداست. «فَاسْتَعِذْ»
6- استعاذه واستمداد از خدا، بهترين درمان وسوسههاى شيطانى است. «فَاسْتَعِذْ»
7- انبيا هم نياز به استعاذه و پناهجويى به خدا را دارند. «فَاسْتَعِذْ»
8- هنگام خطر، توجّه و هوشيارى ويژه لازم است. «فَاسْتَعِذْ»
«1». انعام، 112.
«2». ص، 82- 83.
«3». زمر، 65.
جلد 3 - صفحه 252
9- چون وسوسههاى شيطانى متفاوت است، استعاذه هم بايد به «اللّه» باشد كه جامع همهى صفات نيك و كمالات است. (فرمود: «باللّه»، و نفرمود:
«بالغنى»، يا «بالعليم» و ...).
10- بايد به خدايى پناه برد كه شنوا و داناست و به هر راز و رمزى آگاه است، نه به بتها و خرافات و ... «إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (200)
وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ: و اگر برسد از شيطان به تو وسوسهاى بر خلاف آنچه تو را فرمودهاند و خواهد كه تو را بر غضب بدارد و منع ملاطفت و ملايمت نمايد نسبت به كسانى كه ايذاء و آزار به تو رسانند، فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ: پس پناه ببر بخدا از شر او تا تو را از مكر و وسوسه او نگهدارد، إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ:
بدرستى كه ذات احديت الهى شنوا است استعاذه تو را، دانا است به آنچه صلاح امر تو باشد و بدين جهت تو را به استعاذه امر مىفرمايد؛ يا سميع است به اقوال آنكه اذيت به تو مىرساند، يا عليم است به افعال او، پس او را بر آن
جلد 4 صفحه 275
مجازات خواهد داد و اعانت تو خواهد كرد به انتقام از او. آيه شريفه خطاب به حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و مراد امّتند، چه آن سرور از وساوس شيطانى و تسويلات نفسانى محفوظ و معصوم است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
سوره الأعراف «7»: آيات 199 تا 200
خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ (199) وَ إِمَّا يَنْزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (200)
ترجمه
بگير مسلك گذشت را و امر كن بشايسته و روى گردان از نادانان
و اگر تحريك كند تو را از شيطان وسوسه پس پناه ببر بخدا همانا او شنواى دانا است.
تفسير
عياشى ره از امام صادق (ع) نقل نموده كه خداوند تعليم ادب به پيغمبر خود داده است در اين آيه كه فرموده است بگير از آنها آنچه را آشكار و آسان باشد و عفو حدّ وسط است و گفتهاند اين آيه قبل از آيه زكوة نازل شده كه آنوقت فاضل از اموال را هر قدر مردم بسهولت ميدادند پيغمبر (ص) ميگرفت و در جوامع از آن حضرت نقل نموده است كه خداوند امر نموده است پيغمبر خود را بمكارم اخلاق و در قرآن آيه جامعتر از اين آيه براى اخلاق حسنه نيست و گفتهاند مراد بردبارى و سهل انگارى و مدارا و مماشات با دوست و دشمن است و در مجمع روايت نموده است كه چون اين آيه نازل شد پيغمبر (ص) از جبرئيل سؤال نمود مراد از عفو چيست او عرض كرد نميدانم و بايد سؤال نمايم و رفت و مراجعت نمود و عرض كرد خدا فرمود عفو فرما از كسيكه ظلم نمايد بتو و عطا كن بكسيكه محروم كند تو را و صله كن كسيرا كه قطع كند از تو و در عيون از حضرت رضا (ع) نقل نموده كه خداوند امر فرمود پيغمبر خود را بمدارات با مردم آنجا كه فرمود خذ العفو و امر بالعرف و اعرض عن الجاهلين خلاصه آنكه بايد عفو و اغماض را شعار و از دقّت و شدّت احتراز نمود (آسايش دو گيتى تفسير اين دو حرف است- با دوستان مروت با دشمنان مدارا) و مراد از عرف معروف و كليّه افعال حميده و اخلاق پسنديده است و مراد از اعراض از جهال ترك تعرض آنها است در افعال و اقوالشان بعد از اتمام حجّت بر آنها چون مقاوله و مقابله و مجادله با آنها از قدر شخص ميكاهد و بر سفاهت آنان ميفزايد كه گفتهاند جواب ابلهان خاموشى است و نزغ تحريك بامر شرّ است و مراد آنستكه اگر وسوسه شيطان تحريك كند غضب تو را پناه ببر بخدا از شر او چون خداوند استعاذه تو را مىشنود و صلاح تو را ميداند و حفظ مىكند تو را از هر امر ناروائى و در جوامع روايت نموده كه چون آيه اول نازل شد پيغمبر (ص) عرض كرد پروردگارا با غضب چه كنم اين آيه نازل شد كه بنظر حقير بايد گفته شود در علاج غضب اعوذ باللّه السميع العليم من الشيطان اللعين
جلد 2 صفحه 507
الرّجيم با قصد انشاء و قدرى تفكّر در عاقبت امر.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِمّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيطانِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ (200)
و هر زماني که از شيطان نزغ بتو توجه كرد پس پناه ببر بخدا از شرّ شيطان محققا خداوند شنوا و دانا است.
جلد 8 - صفحه 62
وَ إِمّا يَنزَغَنَّكَ نوع مفسرين نزغ را بوسوسه شيطان تفسير كردند که اگر در قلب شما وسوسه كرد که وادار بامر قبيح و زشت و معصيت و شرّي كند بايد پناه ببري بخدا و استعاذه كني لكن اينکه اشتباه بزرگي است و قلوب مطهره آن حضرت و اوصياء آن از وسوسه شياطين خاليست زيرا در مقام خود ثابت كردهايم که از براي قلوب دو باب است يكي باب ملائكه است و ديگري باب شياطين و خطورات قلبيه اگر از طرف ملائكه باشد الهامش گويند و از شياطين وسوسه نام نهند و باب ملائكه اخلاق حميده است و باب شياطين صفات خبيثه و كسي که جامع جميع صفات حميده باشد و منزه از جميع اخلاق خبيثه باب شيطان مسدود است بر او و وسوسه در قلب او داخل نميشود چنانچه بالعكس بالعكس است و اينکه خاندان مستكمل جميع كمالات و صفات حسنه و خالي از جميع نواقص و صفات قبيحه هستند شيطان راه بآنها پيدا نميكند مِنَ الشَّيطانِ نَزغٌ و مراد از نزغ وسوسه شيطان نسبت بقوم آن حضرت است که وادار ميكند آنها را بر مخالفت آن حضرت و اذيت بآن بزرگوار.
فَاستَعِذ بِاللّهِ و شاهد بر اينکه معني که نزغ بمعني افساد است قول خداوند از قول يوسف که فرمود مِن بَعدِ أَن نَزَغَ الشَّيطانُ بَينِي وَ بَينَ إِخوَتِي يوسف آيه 110، و نيز قوله تعالي إِنَّ الشَّيطانَ يَنزَغُ بَينَهُم بني اسرائيل آيه 55 يعني يفسد بينهم و رفع فساد بيد قدرت الهي است و همين بيان در آيه شريفه فَإِذا قَرَأتَ القُرآنَ فَاستَعِذ بِاللّهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجِيمِ إِنَّهُ لَيسَ لَهُ سُلطانٌ عَلَي الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَلي رَبِّهِم يَتَوَكَّلُونَ نحل آيه 100 و 101 دلالت دارد و نظير اينکه آيه قوله تعالي وَ إِمّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيطانِ نَزغٌ فَاستَعِذ بِاللّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ العَلِيمُ فصلت آيه 36 و در اينکه آيه ميفرمايد إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ و المعني واحد و التفسير واضح
63
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 200)- در این آیه دستور دیگری میدهد که در حقیقت چهارمین وظیفه رهبران و مبلغان را تشکیل میدهد و آن این که بر سر راه آنها همواره وسوسههای شیطانی در شکل مقام، مال، شهوت و امثال اینها خودنمایی میکند.
قرآن دستور میدهد که: «و هرگاه وسوسهای از شیطان به تو رسد، به خدا پناه بر که او شنونده و داناست»! (وَ إِمَّا یَنْزَغَنَّکَ مِنَ الشَّیْطانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ).
نکات آیه
۱- شیطان با وسوسه هاى خود همواره در صدد واداشتن انسانها به تخلف از فرمانهاى خداوند است. (و إما ینزغنک من الشیطن نزغ) «نزغه» یعنى او را اندکى تحریک کرد و «نزغ» به کلامى گفته مى شود که مایه تحریک شود. (لسان العرب). «من الشیطان» حال براى «نزغ» مى باشد. و مراد از «نزغ شیطان» وسوسه اوست، بنابراین «اما ینزغنک ... »، یعنى اگر وسوسه اى از سوى شیطان تو را تحریک کرد. گفتنى است با توجه به آیه قبل، مراد از تحریک، ترغیب کردن به مخالفت با دستورهاى خداوند است.
۲- پیامبران بزرگ نیز مطمع شیطان براى واداشتن آنان به تخلف از فرمانهاى خدا (و إما ینزغنک من الشیطن نزغ) «إما» مرکب از «إن» شرطیه و «ما»ى زایده است. تأکید جمله شرطیه با «ما»ى زایده و نون تأکید ثقلیه براى رساندن این معناست که شرط محقق خواهد شد. بنابراین «إما ینزغنک» یعنى اگر شیطان در صدد تحریک تو برآید، که برخواهد آمد.
۳- پناه خواستن از خدا به هنگام مواجه شدن با وسوسه هاى شیطان، فرمان خداوند به پیامبر(ص) (إما ینزغنک ... فاستغذ باللّه)
۴- خداوند، شنواى گفته ها و آگاه به خواسته هاست. (إنه سمیع علیم)
۵- خداوند خنثى کننده وسوسه هاى شیطان در صورت پناه آوردن بندگان به درگاه او (فاستغذ باللّه إنه سمیع علیم) جمله «إنه سمیع علیم» به منزله تعلیلى است براى «فاستغذ باللّه» (به خدا پناه بر). و چون مجرد شنوایى و دانایى نمى تواند دلیل لزوم استعاذه باشد، مى توان گفت شنوایى و دانایى خداوند کنایه از اجابت پناهخواهى است.
۶- باور به شنوایى و آگاهى گسترده خداوند مایه التجا به او در برابر وسوسه گریهاى شیطان (فاستغذ باللّه إنه سمیع علیم)
موضوعات مرتبط
- استعاذه: آثار استعاذه ۵ ; استعاذه به خدا ۳، ۵، ۶ ; زمینه استعاذه ۶
- ایمان: آثار ایمان ۶
- خدا: اوامر خدا ۳ ; شنوایى خدا ۴، ۶ ; عصیان از خدا ۱ ; علم خدا ۴، ۶
- شیطان: استعاذه از شیطان ۳ و ۵ ; اضلال شیطان ۱، ۲ ; خنثیخسازى وسوسه شیطان ۵ ; شیطان و انبیا ۲ ; نقش شیطان ۱، ۲ ; وسوسه شیطان ۱، ۳، ۶
- گمراهى: عوامل گمراهى ۱
- محمد(ص): مسؤولیت محمد(ص) ۳
منابع