الأعراف ٣٠

از الکتاب
کپی متن آیه
فَرِيقاً هَدَى‌ وَ فَرِيقاً حَقَ‌ عَلَيْهِمُ‌ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ‌ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ‌ أَوْلِيَاءَ مِنْ‌ دُونِ‌ اللَّهِ‌ وَ يَحْسَبُونَ‌ أَنَّهُمْ‌ مُهْتَدُونَ‌

ترجمه

جمعی را هدایت کرده؛ و جمعی (که شایستگی نداشته‌اند،) گمراهی بر آنها مسلّم شده است. آنها (کسانی هستند که) شیاطین را به جای خداوند، اولیای خود انتخاب کردند؛ و گمان می‌کنند هدایت یافته‌اند!

ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ٢٩ آیه ٣٠ الأعراف ٣١
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَرِیقاً»: گروه. دسته. واژه نخست، مفعولٌ‌به مقدّم فعل (هَدی) است، و واژه دوم مفعول به فعل محذوفی چون (أَضَلَّ) است. «مِن دُونِ اللهِ»: به جای خدا.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


نکات آیه

۱- حضور انسانها در قیامت، مانند آفرینش نخستینشان، در دو گروه هدایت یافته و گمراه گشته (فریقا هدى) جمله «فریقا هدى ...» حال براى فاعل «بدأکم» و بیانگر وجه مشابهت مطرح شده در جمله «کما بدأکم تعودون» است و حاصل معنى چنین مى شود: خداوند شما را آفرید در حالى که شایستگان هدایت را هدایت کرد و مستحقان گمراهى را به گمراهى کشاند و به همین صورت (دو جناح بودن) به سوى او باز خواهید گشت.

۲- هدایتیابى هدایت یافتگان و گمراهى گمراه پیشگان، به دست خدا و در اختیار اوست. (فریقا هدى و فریقا حق علیهم الضللة) کلمه «فریقا» در «فریقا حق ...» مفعول به براى عاملى محذوف است، و جمله «حق علیهم الضلالة» دلالت مى کند بر این که آن عامل محذوف فعل «أضل» مى باشد.

۳- گمراهى، سرنوشت گروهى از انسانهاست. (و فریقا حق علیهم الضللة)

۴- انسانها در آغاز خلقتشان نه گرفتار گمراهیند و نه هدایتیابى آنان محقق است. (کما بدأکم تعودون. فریقا هدى و فریقا حق علیهم الضللة) قرآن ریشه گرایش به گمراهى و توفیق هدایتیابى انسانها را با جمله «انهم اتخذوا الشیاطین اولیاء من دون الله» به خود آنان نسبت داده و بدیهى است که آدمى در آغاز پیدایشش نه قدرت انتخاب دارد و نه مى توان فعلى را که بر آن مؤاخذه صحیح باشد به وى نسبت داد. بنابراین تحقق هدایت یافتن و یا گمراه گشتن پس از این مرحله، یعنى مرحله قدرت انتخاب، تحقق مى یابد.

۵- پذیرش سرپرستى شیاطین بجاى خدا، عامل تثبیت گمراهى و دور ماندن از هدایت الهى (فریقا حق علیهم الضللة إنهم اتخذوا الشیطین أولیاء من دون الله)

۶- دوست پنداشتن شیاطین، نابود کننده زمینه هدایت (و فریقا حق علیهم الضللة إنهم اتخذوا الشیطین أولیاء) کلمه «ولى» مى تواند به معناى دوست و نیز به معناى سرپرست باشد. برداشت فوق بر اساس معناى اول است.

۷- شیاطین همواره براى سد کردن راه هدایت بر آدمیان، در تلاش هستند. (إنهم اتخذوا الشیطین أولیاء)

۸- پذیرش ولایت خداوند شرط بهرهورى از هدایت اوست. (و فریقا حق علیهم الضللة إنهم اتخذوا الشیطین أولیاء من دون الله) مفهوم جمله «إنهم ...» بیانگر برداشت فوق است.

۹- انسانها بر انتخاب راه هدایت و یا گمراهى توانا هستند. (حق علیهم الضللة إنهم اتخذوا الشیطین أولیاء)

۱۰- پذیرندگان ولایت شیاطین، بى خبر از گمراهى خویش و در پندار برخوردارى از توفیق هدایت هستند. (و یحسبون أنهم مهتدون)

۱۱- بى خبرى گمراهان از ضلالت خویش، نابود کننده زمینه هاى هدایت در آنان (فریقا حق علیهم الضللة إنهم اتخذوا ... و یحسبون أنهم مهتدون)

موضوعات مرتبط

  • انسان: اختیار انسان ۹; انسان در بدو خلقت ۴; انسان در قیامت ۱; انسان هاى گمراه ۳; سرنوشت انسان ۳; فطرت انسان ۴
  • خدا: اختیارات خدا ۲; اضلال خدا ۲; قبول ولایت خدا ۸; هدایت خدا ۲
  • دوستى: آثار دوستى با شیطان ۶
  • شیاطین: اضلال شیاطین ۷; بینش پیروان شیاطین ۱۰; قبول ولایت شیاطین ۵، ۱۰; گمراهى پیروان شیاطین ۱۰; نقش شیاطین ۷
  • گمراهان: جهل گمراهان ۱۱; گمراهان در قیامت ۱; گمراهى گمراهان ۲، ۱۱
  • گمراهى: انتخاب گمراهى ۹; عوامل تثبیت گمراهى ۵
  • مهتدین: در قیامت ۱; هدایت مهتدین ۲
  • هدایت: انتخاب هدایت ۹; شرایط هدایت ۸; موانع هدایت ۵، ۶، ۷، ۱۱

منابع