الأعراف ٧٩

از الکتاب
کپی متن آیه
فَتَوَلَّى‌ عَنْهُمْ‌ وَ قَالَ‌ يَا قَوْمِ‌ لَقَدْ أَبْلَغْتُکُمْ‌ رِسَالَةَ رَبِّي‌ وَ نَصَحْتُ‌ لَکُمْ‌ وَ لٰکِنْ‌ لاَ تُحِبُّونَ‌ النَّاصِحِينَ‌

ترجمه

(صالح) از آنها روی برتافت؛ و گفت: «ای قوم! من رسالت پروردگارم را به شما ابلاغ کردم، و شرط خیرخواهی را انجام دادم، ولی (چه کنم که) شما خیرخواهان را دوست ندارید!»

ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ٧٨ آیه ٧٩ الأعراف ٨٠
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٨
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«تَوَلَّی»: روی برتافت. ایشان را ترک کرد و رفت. ترک‌کردن آنان و سخن‌گفتن با ایشان، می‌تواند پیش از نزول بلا باشد، و یا این که بعد از نزول بلا بوده و خطاب برای عبرت بازماندگان و اظهار تأسّف از وضع رقّت‌بار مردگان باشد. «رِسالَةَ»: پیام. آنچه پیغمبران برای تبلیغ آن فرستاده می‌شوند.


تفسیر

نکات آیه

۱- صالح (ع) پس از حتمى شدن نزول عذاب الهى بر اثر پى کردن ناقه، از قوم خویش فاصله گرفت و به دیارى دیگر شتافت. (فتولى عنهم) جمله «تولى عنهم» عطف بر «فعقروا الناقة» در آیه ۷۷ است.

۲- صالح (ع) با دریغ و دلسوزى بر ثمودیان مشرف به هلاکت از میان آنان رفت. (فتولى عنهم و قال یقوم) لحن آیه و نیز اضافه کلمه «قوم» به یاء متکلم، بیانگر تحسر و دلسوزى صالح نسبت به مردم خویش است.

۳- خداوند پیش از نزول عذاب بر قوم ثمود، با ابلاغ پیامهاى خویش به آنان اتمام حجت کرد. (لقد أبلغتکم رسالة ربى و نصحت لکم)

۴- صالح(ع) پیام الهى را به مردمش ابلاغ کرد و در هدایت و ارشاد آنان بسیار کوشید. (لقد أبلغتکم رسالة ربى و نصحت لکم) لام تأکید در «لقد»، که دلالت بر قسم مقدر دارد، و نیز کلمه «قد»، که گویاى تأکید است، مى رساند که صالح (ع) در ابلاغ رسالت الهى کوتاهى نکرد و در این راه تلاش بسیار نمود.

۵- صالح (ع) هنگام خروجش از میان قوم ثمود، اتمام حجت الهى بر آنان را به ایشان گوشزد کرد. (فتولى عنهم و قال یقوم لقد أبلغتکم رسالة ربى)

۶- صالح، پیامبرى دلسوز و خیرخواه مردم (و نصحت لکم)

۷- اشراف کفرپیشه قوم ثمود، بیزار از خیرخواهان و نصیحت گران (نصحت لکم و لکن لاتحبون النصحین)

۸- جوامع بى اعتنا به پیامهاى الهى و بیزار از خیرخواهى نصیحت گران، در خطر هلاکت و نابودى (فأخذتهم الرجفة ... نصحت لکم و لکن لاتحبون النصحین)

۹- ضرورت محبت به خیرخواهان جامعه و پذیرش پندها و نصایح آنان (و لکن لاتحبون النصحین)

۱۰- محبت آدمى به نصیحت کنندگان در پى دارنده پذیرش سخنان ایشان است. (نصحت لکم و لکن لاتحبون النصحین) اقتضاى کلام این بود که پس از «نصحت لکم» گفته شود: «و لکن لا تطیعون» و یا «لا تسمعون»، ولى به جاى آن «لا تحبون ... » آورده شد تا اشاره باشد به علت عدم پذیرش، یعنى: لا تحبون النصحین لکى تسمعوا لهم، یا: «لکى تطیعوهم».

موضوعات مرتبط

  • اصلاح اجتماعى: عوامل اصلاح اجتماعى ۹
  • جامعه: عوامل انحطاط جامعه ۸
  • خدا: اتمام حجت خدا ۳، ۵ ; اعراض از اوامر خدا ۸ ; عذابهاى خدا ۱
  • خیرخواهان: قبول مواعظ خیرخواهان ۹ ; محبت به خیرخواهان ۹
  • خیرخواهى: آثار اعراض از خیرخواهى ۸
  • دین: آثار اعراض از دین ۸ صالح(ع) اتمام حجت صالح(ع) ۵ ; تبلیغ صالح(ع) ۴ ; خیرخواهى صالح(ع) ۶ ; دلسوزى صالح(ع) ۲، ۶ ; صالح(ع) و قوم ثمود ۲ ; عقر شتر صالح(ع) ۱ ; فضایل صالح(ع) ۶ ; قصه صالح(ع) ۱، ۲، ۴، ۵ ; هجرت صالح(ع) ۱، ۲، ۵ ; هدایتگرى صالح(ع) ۴
  • قوم ثمود: اتمام حجت بر قوم ثمود ۳، ۵ ; اشراف قوم ثمود ۷ ; تاریخ قوم ثمود ۳، ۵ ; عذاب دنیوى قوم ثمود ۱ ; عذاب قوم ثمود ۳ ; قوم ثمود و خیرخواهان ۷ ; کافران قوم ثمود ۷ ; هلاکت قوم ثمود ۲
  • مردم: خیرخواهى براى مردم ۶
  • واعظان: قبول مواعظ واعظان ۱۰ ; محبت به واعظان ۱۰

منابع