الأعراف ٩٨

از الکتاب
کپی متن آیه
أَ وَ أَمِنَ‌ أَهْلُ‌ الْقُرَى‌ أَنْ‌ يَأْتِيَهُمْ‌ بَأْسُنَا ضُحًى‌ وَ هُمْ‌ يَلْعَبُونَ

ترجمه

آیا اهل این آبادیها، از این ایمنند که عذاب ما هنگام روز به سراغشان بیاید در حالی که سرگرم بازی هستند؟!

و آيا مردم اين ديار ايمنند كه عذاب ما در روز روشن به سراغشان بيايد در حالى كه به بازى سرگرم‌اند
و آيا ساكنان شهرها ايمن شده‌اند از اينكه عذاب ما نيمروز -در حالى كه به بازى سرگرمند- به ايشان دررسد؟
آیا اهل شهر و دیارها (که از یاد خدا و طاعت او غافلند) از آن ایمنند که به روز که سرگرم بازیچه دنیا هستند عذاب ما آنان را فرا رسد؟
آیا اهل شهرها ایمنند از اینکه هنگام روز، عذاب ما در حالی که سرگرم [امور دنیایی] اند بر آنان در آید؟!
و آيا مردم قريه‌ها پنداشتند از اينكه عذاب ما به هنگام چاشت كه به بازيچه مشغولند بر سر آنها بيايد، در امانند؟
یا ایمنند اهل شهرها که عذاب ما در روز به هنگامی که سرگرم بازی‌اند به سراغشان بیاید؟
و آيا مردم آباديها ايمنند از اينكه نيمروز هنگامى كه سرگرم بازى‌اند عذاب ما به آنها برسد؟
یا این که مردمان این شهرها و آبادیها ایمن شدند از این که عذاب ما چاشتگاهان به سراغشان آید، در حالی که (به انجام کارهای بی‌ارزشی مشغولند که انگار) سرگرم بازی هستند؟
آیا و ساکنان شهرها و آبادی‌ها ایمن شده‌اند، (از این) که مکر ما نیمروز - در حالی که به بازی سرگرمند - به ایشان در رسد؟
یا ایمن شدند مردم شهرها که بیایدشان خشم ما روزانه حالی که آنانند بازی‌کنان‌

Do the people of the towns feel secure that Our might will not come upon them by day, while they play?
ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ٩٧ آیه ٩٨ الأعراف ٩٩
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«ضُحیً»: وقت چاشتگاه. می‌شود مراد تمام روز هم باشد.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‌ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ «98»

يا آنكه اهل آبادى‌ها در امان هستند از اينكه قهر و عذاب ما در روز، در حالى كه سرگرم بازى‌اند به آنان وارد شود؟

تفسير نور(10جلدى)، ج‌3، ص: 125

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‌ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ (98)

أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‌: آيا ايمن شدند مخالفين و كافرين هر شهرى، أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى‌: اينكه بيايد ايشان را عذاب ما در وقت چاشت كه هنگام ارتفاع شمس است، وَ هُمْ يَلْعَبُونَ‌: و حال آنكه ايشان مشغول باشند به امور دنيويه كه بازيچه گاه غافلان است. يا مشتغل هستند به امورى كه نفعى به آنها نرساند. حاصل آيه كريمه تخويف است به نزول عذاب به مخالفين و عاصين، در وقتى كه در غايت غفلت باشند، و آن حال نوم در شب و حال چاشت در روز، چه در اين دو وقت غالب است بر مردم تشاغل، و عدم توجه و التفات به خالق.

تبصره: شيخ أبو الفتوح رازى رحمه الله فرمايد: مراد به قرا، اهل شهرهائى است كه مصر باشند در كفر و معصيت، و مورد آيه شريفه مورد امر است به آگاهى و دور انديشى و ترك غفلت، و آنكه ايمن نباشند از عذاب نه به شب و نه به روز.

علامه مجلسى رحمه الله در جلد 17 بحار از سيد بن طاوس رحمه الله كه در كتاب سعد السعود فرمايد: ديدم در زبور سوره 68 خداوند متعال فرمايد: «ابن آدم لمّا رزقتكم اللّسان و اطلقت لكم الاوصال و رزقتكم الاموال، جعلتم الاوصال كلّها عونا على المعاصى كانّكم بى تغترّون و بعقوبتى تتلاعبون، و من اجرم الذّنوب و اعجبه حسنه فلينظر الارض كيف لعبت بالوجوه فى القبور و تجعلها رميما!» «1» پسر آدم، چون روزى فرمودم شما را لسان، و رها ساختم براى‌


«1» بحار الانوار، جلد 77 (كتاب المواعظ) صفحه 40.


جلد 4 صفحه 148

شما عطاها را، و روزى گردانيدم شما را اموال؛ قرار داديد عطاها و جوائز را تماما مساعد و كمك بر معاصى، آيا شما به من جرئت كرديد و به عقوبت من بازى مى‌كنيد! هر كه گناه نمايد و معجب شود به حسن خود، پس هر آينه نظر كند زمين را، چگونه بازى مى‌كند با وجوه در قبور، و گردانيده است آن صورتها را پوسيده.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 97 تا 99

أَ فَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‌ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا بَياتاً وَ هُمْ نائِمُونَ (97) أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرى‌ أَنْ يَأْتِيَهُمْ بَأْسُنا ضُحًى وَ هُمْ يَلْعَبُونَ (98) أَ فَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ (99)

ترجمه‌

آيا پس ايمن شدند اهل بلاد كه بيايد آنها را عذاب ما هنگام شب و آنها باشند خفتگان‌

آيا و ايمن شدند اهل بلاد كه بيايد آنها را عذاب ما چاشتگاه در حاليكه آنها بازى ميكنند

آيا پس ايمن شدند از مكر خدا پس ايمن نمى‌شوند از مكر خدا مگر گروه زيانكاران‌

تفسير

پس از آنكه از آيات سابقه معلوم شد كه عذاب الهى در صورت تكذيب انبيا و مخالفت با ايشان مترقّب است و وقت معيّنى ندارد بلكه ممكن است ناگهانى وارد شود نبايد مردم معصيت كار ايمن از عذاب خدا باشند پس استفهام براى انكار و ملامت بر ايمنى است و بيات شب را بروز آوردن است بمعنى بيتوته و اينجا مراد وقت اين كار است كه شب باشد و جمله و هم نائمون حال است از اهل بلاد و ضحى وقت بلند شدن آفتاب است و مراد از لعب كارهاى بى‌فائده است و مراد از مكر خدا معامله او است با بندگان بر خلاف انتظار آنها مانند آنكه بآنها نعمت و صحت و فراغت كرامت فرمايد تا مست و مغرور


جلد 2 صفحه 455

شوند و آنچه از خبث طينت دارند بارز شود ناگهان آنها را مستأصل و مقهور و نيست و نابود فرمايد و معلوم است كه اين قبيل اشخاص زيان‌كارند كه نظر در ادلّه و تواريخ ننمودند تا از حال پيشينيان خود عبرت گيرند و بدانند كه بنده بايد هميشه و در هر حال از خداى خود خائف باشد و باو اميدوار تا پيرامون معصيت نگردد و در عبادت كوتاهى ننمايد و قمى ره فرموده مكر از خداوند عذاب است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ فَأَمِن‌َ أَهل‌ُ القُري‌ أَن‌ يَأتِيَهُم‌ بَأسُنا بَياتاً وَ هُم‌ نائِمُون‌َ (97) أَ وَ أَمِن‌َ أَهل‌ُ القُري‌ أَن‌ يَأتِيَهُم‌ بَأسُنا ضُحًي‌ وَ هُم‌ يَلعَبُون‌َ (98) أَ فَأَمِنُوا مَكرَ اللّه‌ِ فَلا يَأمَن‌ُ مَكرَ اللّه‌ِ إِلاَّ القَوم‌ُ الخاسِرُون‌َ (99)

آيا ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ قضايا و بليات‌ و عذابهايي‌ ‌که‌ ‌بر‌ مشركين‌ و عصات‌ امم‌ سابقه‌ وارد شد ايمن‌ هستند كفار و مشركين‌ و عصات‌ شهرستانها و آباديها عذاب‌ الهي‌ ‌را‌ ‌که‌ شبانه‌ ‌در‌ بسترهاي‌ خواب‌ افتاده‌اند بگيرد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ ‌در‌ خواب‌ باشند، و آيا ايمن‌ هستند ‌که‌ بيايد ‌آنها‌ ‌را‌ ‌در‌ روز ‌در‌ حالي‌ ‌که‌ مشغول‌ بلعب‌ و زخارف‌ دنيا باشند، آيا ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ ايمن‌ هستند ‌از‌ مكر الهي‌ ‌پس‌ ايمن‌ نيستند ‌از‌ مكر ‌خدا‌ مگر قوم‌ زيانكارها.

أَ فَأَمِن‌َ فاء تفريع‌ ‌است‌ دلالت‌ ‌بر‌ تأخير ميكند. اشاره‌ بآيات‌ سابقه‌ راجعه‌ بقوم‌ نوح‌ و عاد و ثمود و قوم‌ لوط و قوم‌ شعيب‌ ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ بعذابهاي‌ مختلف‌ هلاك‌ شدند آيا ‌با‌ ‌اينکه‌ كيفيت‌ باز ايمن‌ هستند ‌اينکه‌ مشركين‌ و كفار و فساق‌ امت‌ پيغمبر اكرم‌ صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌که‌ مراد ‌از‌ اهل‌ القري‌ ‌تا‌ دامنه‌ قيامت‌ ‌است‌ زيرا سنة الهي‌ تغيير پذير نيست‌ وَ لَن‌ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّه‌ِ تَبدِيلًا احزاب‌ ‌آيه‌ 62، بخصوص‌ بتعبير لن‌ ‌که‌ ‌براي‌ نفي‌ تأبيد ‌است‌ چگونه‌ ميتوان‌ ايمن‌ شد أَن‌ يَأتِيَهُم‌ بَأسُنا بأس‌ عذاب‌ ‌است‌ ‌که‌ عبارت‌ ‌از‌ نزول‌ بلاء ‌است‌ مثل‌ غرق‌، زلزله‌، صيحه‌، صاعقه‌، خسف‌ و امثال‌ اينها

جلد 7 - صفحه 400

بياتا عبارت‌ ‌از‌ بيتوته‌ ‌در‌ شب‌ ‌است‌ جايي‌ ‌که‌ شب‌ ‌در‌ آنجا بمانند وَ هُم‌ نائِمُون‌َ ‌در‌ حال‌ خواب‌ چنانچه‌ ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ امم‌ سابقه‌ عذاب‌ شب‌ نازل‌ شد مثل‌ قوم‌ لوط و شعيب‌ و غيرهما.

أَ وَ أَمِن‌َ عطف‌ ‌با‌ فامن‌ ‌است‌ لذا بواو عطف‌ داده‌ ‌که‌ ترتيب‌ ‌در‌ ‌او‌ ملاحظه‌ نشده‌ و تقديم‌ و تأخير ندارد اهل‌ القري‌ تكرار ‌اينکه‌ كلمه‌ ‌براي‌ تسجيل‌ و تثبيت‌ و تأكيد ‌است‌ و الّا ميتوان‌ ‌گفت‌ ا و امنوا أَن‌ يَأتِيَهُم‌ بَأسُنا ضُحًي‌ مثل‌ غرق‌ قوم‌ نوح‌ و فرعونيان‌ و صيحه‌ و صاعقه‌ و ‌غير‌ اينها ‌بر‌ امم‌ سابقه‌ وَ هُم‌ يَلعَبُون‌َ لعب‌ بازي‌ گريست‌ و مراد اشتغال‌ بدنيا ‌است‌ و تحصيل‌ متاع‌ چنانچه‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد وَ مَا الحَياةُ الدُّنيا إِلّا لَعِب‌ٌ وَ لَهوٌ انعام‌ ‌آيه‌ 32 إِنَّمَا الحَياةُ الدُّنيا لَعِب‌ٌ وَ لَهوٌ محمّد صلّي‌ اللّه‌ ‌عليه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌آيه‌ 38 اعلَمُوا أَنَّمَا الحَياةُ الدُّنيا لَعِب‌ٌ وَ لَهوٌ وَ زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَينَكُم‌ وَ تَكاثُرٌ فِي‌ الأَموال‌ِ وَ الأَولادِ حديد ‌آيه‌ 19، بالاخره‌ دنيا يك‌ خوابي‌ بيش‌ نيست‌ چنانچه‌ گذشت‌ ‌که‌ حضرت‌ نوح‌ بملك‌ الموت‌ فرمود ‌با‌ اينكه‌ دو هزار و پانصد سال‌ عمر كرد مثل‌ اينست‌ ‌که‌ انسان‌ ‌از‌ آفتاب‌ بسايه‌ رود.

أَ فَأَمِنُوا مَكرَ اللّه‌ِ فاء تفريع‌ ‌پس‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ نوع‌ پيش‌آمدها ‌که‌ انسان‌ ‌در‌ معرض‌ ‌اينکه‌ بلاها هست‌ چگونه‌ ايمن‌ ميشود ‌از‌ مكر الهي‌ و مراد ‌از‌ مكر ‌خدا‌ عقوبت‌ و عذاب‌ ‌است‌ ‌در‌ حال‌ غفلت‌ و اشتغال‌ بدنيا ‌که‌ اصلا ‌در‌ فكر مرگ‌ و ‌اينکه‌ نوع‌ پيش‌آمدها نيستند ‌با‌ اينكه‌ تمام‌ آني‌ الحصول‌ ‌است‌ دقيقه‌اي‌ تأخير و تقديم‌ ندارد ‌که‌ مفاد فَأَخَذناهُم‌ بَغتَةً وَ هُم‌ لا يَشعُرُون‌َ گذشت‌ ‌در‌ آيات‌ قبل‌.

فَلا يَأمَن‌ُ مَكرَ اللّه‌ِ إِلَّا القَوم‌ُ الخاسِرُون‌َ زيرا ‌اگر‌ كسي‌ ايمن‌ نباشد درصدد علاج‌ برميآيد بايمان‌ و توبه‌ و ترك‌ معاصي‌ و توجه‌ بحق‌ و انابه‌ و دعا و امثال‌ اينها ‌پس‌ كساني‌ ‌که‌ ايمن‌ هستند خسران‌ دنيا و آخرت‌ نصيب‌ ‌آنها‌ ‌است‌.

اشكال‌‌-‌ مسلما انبياء و اولياء و صلحاء و اتقياء ‌از‌ مكر الهي‌ ايمن‌ هستند

جلد 7 - صفحه 401

و هيچگونه‌ عذاب‌ دنيوي‌ و اخروي‌ بآنها متوجه‌ نخواهد شد و ‌آيه‌ منحصر ميكند ايمني‌ ‌از‌ مكر الهي‌ ‌را‌ بقوم‌ خاسرين‌.

جواب‌‌-‌ ايمني‌ ‌از‌ مكر الهي‌ دو قسم‌ ‌است‌: يكي‌ آنكه‌ كاري‌ نكرده‌ ‌که‌ مستحق‌ عذاب‌ شود و ‌از‌ ترس‌ ‌خدا‌ نزديك‌ معصيت‌ نميرود و بلسان‌ عوام‌ ميگويند ندزد و نترس‌، و ديگر هزار گونه‌ معاصي‌ و ظلم‌ و كفر و شرك‌ و طغيان‌ و سركشي‌ دارد ‌اگر‌ ايمن‌ ‌باشد‌ ‌از‌ مكر الهي‌ ‌اينکه‌ ‌خود‌ يكي‌ ‌از‌ معاصي‌ كبيره‌ مثل‌ يأس‌ ‌من‌ روح‌ اللّه‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌در‌ معرض‌ ‌هر‌ گونه‌ عذابي‌ دنيوي‌ و اخروي‌ هست‌ و مستحق‌ عذاب‌ و بلا هست‌ ‌اينکه‌ نبايد ايمن‌ ‌باشد‌ و اغلب‌ اينها منكر معاد و عذاب‌ بلكه‌ منكر توحيد و نبوت‌ و ساير عقائد هستند و چه‌ خسرانيست‌ بالاتر ‌از‌ ‌اينکه‌.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 98)- «و یا این که مجازاتهای ما به هنگام روز در موقعی که غرق انواع بازیها و سرگرمیها هستند دامان اهل این آبادیها را بگیرد» (أَ وَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُری أَنْ یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنا ضُحًی وَ هُمْ یَلْعَبُونَ).

یعنی، آنها در همه حال در روز و شب، در خواب و بیداری، در ساعات خوشی و ناخوشی همه در دست قدرت خدا قرار دارند، و با یک فرمان می‌تواند همه زندگی آنها را در هم بپیچد، آری تنها در یک لحظه و بدون هیچ مقدمه ممکن است انواع بلاها بر سر این انسان بی‌خبر فرود آید.

نکات آیه

۱- جوامع تکذیب کننده رسولان الهى همواره در خطر گرفتار شدن به عذاب الهى، بویژه به هنگام اشتغال به سرگرمیها و بازیچه هاى روزانه (أو أمن أهل القرى أن یأتیهم بأسنا ضحى و هم یلعبون)

۲- کافران به پندارى نابجا، خود را از گرفتار شدن به عذاب الهى مصون مى شمارند. (أو أمن أهل القرى أن یأتیهم بأسنا)

۳- کافران، ناتوان از مقابله با کیفرهاى الهى (أو أمن أهل القرى أن یأتیهم بأسنا)

۴- بیان فرجام کفرپیشگان بى تقوا، از روشهاى قرآن در هدایت مردم به ایمان و تقواست. (و لکن کذبوا فأخذنهم ... أو أمن أهل القرى أن یأتیهم بأسنا)

۵- زندگى و تلاش منکران رسالت، سراسر بازیچه و بى ثمر در سعادت آنان است. (أن یأتیهم بأسنا ضحى و هم یلعبون) مى توان گفت مراد از «لَعْب» در «یلعبون» اشتغال به امور دنیوى و تلاش براى رفع نیازهاى مادى است که چون در مسیر حق و هدف تعیین شده براى انسان نمى باشد، از آن به «بازى کردن» تعبیر شده است.

۶- زندگانى دنیا بدون پایگذارى آن بر مبناى ایمان و تقوا، بازیچه اى بیش نیست. (أن یأتیهم بأسنا ضحى و هم یلعبون)

موضوعات مرتبط

  • انبیا: پوچى تلاش منکران انبیا ۵ ; پوچى زندگى منکران انبیا ۵ ; عذاب مکذبان انبیا ۱
  • ایمان: اهمیت ایمان ۶ ; زمینه ایمان ۴
  • بی‌تقوایان: فرجام بی‌تقوایان ۴
  • تقوا: اهمیت تقوا ۶ ; زمینه تقوا ۶
  • حیات: پوچى حیات دنیوى ۶
  • خدا: سنتهاى خدا ۱ ; عذابهاى خدا ۲ ; کیفرهاى خدا ۳
  • زندگى: ناپسند ۶
  • سرگرمى: اشتغال به سرگرمى ۱
  • عذاب: مصونیت از عذاب ۲ ; موجبات عذاب ۱
  • عقیده: باطل ۲
  • علم: آثار علم ۴
  • کافران: ضعف کافران ۳ ; عقیده کافران ۲ ; فرجام کافران ۴
  • هدایت: روش هدایت ۴

منابع