الأعراف ٢٤
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
الأعراف ٢٣ | آیه ٢٤ | الأعراف ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ»: مراد این است که شما مردمان با اهریمنان دشمن خواهید بود. یا این که فرزندان آدم و حوّاء برخی دشمن برخی خواهند بود. «مستقرّ»: قرارگاه. استقرار. «مَتَاعٌ»: تمتّع. بهرهمندی. کالا و قُوت زندگی. «إِلی حِینٍ»: تا زمانی که مرگتان فرا میرسد. تا وقتی که روزگارتان به پایان میرسد و قیامت بپا میشود.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۰ - ۲۵ سوره اعراف
- معناى تمكين انسان در زمين، در جمله: «وَ لَقَد مَكَنَّاكُم فِى الأرض»
- سجده ملائكه، بر جميع بنى آدم بوده است
- ابليس با ملائكه بوده، و همه مأمور به سجده شدند
- تكبّر و خودخواهى، سرچشمه تمامى گناهان است
- ملاك برترى در تكوينيات، بستگى دارد به بيشتر بودن عنايات الهى
- كبريا، خاص خداى سبحان است و از غير او، تكبّر پسنديده نيست
- درخواست مهلت ابلیس، از خدای تعالی
- معنای محاصره چهارجانبۀ انسان توسط شيطان، در آیه شریفه
- مراد از «مُخلَصين» و «شاكرين»، كه شيطان نمى تواند ايشان را بفريبد
- مراد از جملۀ «إلَّا أن تَكُونَا مَلَكَين»، در خطاب شیطان به آدم و حواء
- گفتاری در باره شیطان و عمل او
- اشاره به اهمال و قصور مفسران و حقایق دینی و تکوینی مربوط به آن
- چگونگی تصرفات شیطان در ادراك و عواطف انسان
- ولايت شيطان بر آدميان، ولایت در ظلم و گناه است
- خلاصه بحث درباره شيطان و وسوسه های او
- بحث عقلى و قرآنى: (مناظره بين ابليس و ملائكه)
- حکمت آفريدن خلايق و كفارى كه نتيجه خلقتشان، خلود در آتش است، چیست؟
- تكليف بندگان، براى خدا چه سودى دارد؟!
- چرا خداوند انسان را بدون اين كه مكلّف نمايد، كامل نيافريد؟
- تكليف ابليس و ملائكه به سجده بر آدم، براى چه بود؟
- پاسخ به شبهه پنجم و ششم
- جملۀ: «لَا يُسئَلُ عَمَّا يَفعَلُ وَ هُم يُسئَلُونَ»، از نظر فلسفه و برهان و وحى
- بحث های طولانی متكلّمان اشاعره و معتزله، درباره افعال خدا
- جميع احكام عقلى، از فعل خداوند گرفته شده است
- اشكالاتى كه بر رأى اشاعره، در احكام نظری عقل وارد است
- جريان احكام عقلى عملى، در افعال خداى تعالى
- عقل عملى، در جستجوى مصالح و مفاسد و حُسن و قبح افعال در احكام تشريعى
- آيات تأیید کننده جریان عقل نظرى و عقل عملى، در ناحيه پروردگار
- بحث روايتى: (رواياتى ذیل آیات گذشته)
- بهشت آدم، از باغ هاى دنيا بوده است
- ملائكه و شياطين، به تغيير ذات خود قدرت ندارند و به شکل های مختلف در نمی آيند
- بررسی روايات مربوط به كيفيت تصرفات ابلیس، در شعور آدمى
- ماجراى شگفت انگيز گفتگوى حضرت يحيى «ع»، با ابليس
- بررسى گفتگوى ابليس با پيامبران الهى
نکات آیه
۱- خداوند به آدم، حوا و شیطان فرمان داد تا از بهشت به زمین فروآیند. (قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو) مفعول «اهبطوا» به قرینه «و لکم فى الأرض مستقر» کلمه «الأرض» است.
۲- هبوط آدمیان و شیطان به زمین همراه با عداوت و دشمنى با یکدیگر (قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو) چنانچه مخاطب «اهبطوا»، آدم و حوا و شیطان باشد، مراد از «بعضکم لبعض»، شیطان از یکسو و آدمیان از سوى دیگر است.
۳- زندگى انسانها در دنیا همواره آمیخته به دشمنى و عداوت با یکدیگر است. (قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو) برداشت فوق بر این اساس است که مخاطب کلمه «اهبطوا» تنها، آدمیان باشند. در این صورت مراد از «بعضکم لبعض عدو» دشمنى انسانها با یکدیگر خواهد بود.
۴- هبوط آدم، حوا و شیطان به زمین، کیفر تخلف آنان از فرمان خدا (فدلیهما بغرور ... قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو)
۵- بهشت نخستین آدم و حوا، مکانى غیر از زمین و بالاتر و برتر از آن بود. (و یأدم اسکن أنت و زوجک الجنة ... قال اهبطوا) جمله «و لکم فى الأرض مستقر» دلالت مى کند که بهشتى که آدم و حوا در آن سکونت داشتند در زمین نبوده است و کلمه «اهبطوا» حکایت از آن دارد که آن مکان برتر و بالاتر از زمین بوده است.
۶- سقوط ابلیس در چهار مرحله به خاطر تمرد، تکبّر و تصمیم به گمراه سازى انسانها و فریب آدم و حوا بود. (قال فاهبط منها فما یکون لک أن تتکبّر فیها فاخرج ... قال اهبطوا) بدان احتمامل که تکرار چهارگانه سقوط ابلیس هر یک به دلیل گناهى باشد که مرتکب شده است: نخست از فرمان خداوند سرپیچى کرد و به آدم سجده نکرد، آنگاه این تمرد را به اظهار برترى خویش توجیه کرد، پس از آن تصمیم خویش را به اغواگرى تمامى آدمیان اعلان داشت، و سرانجام آدم و حوا را به پاى شجره نهى شده کشاند و با دروغ و نیرنگ آنان را به خوردن از آن شجره ترغیب کرد.
۷- زمین، محل سکونت و قرارگاه موقت انسانها و شیاطین است. (و لکم فى الأرض مستقر و متع إلى حین) قید «إلى حین» علاوه بر تقیید «متاع»، کلمه «مستقر» را نیز مقید مى کند.
۸- مدت زمان استقرار و سکونت آدمیان در زمین، نامعلوم براى آنان (و لکم فى الأرض مستقر و متع إلى حین) نکره آمدن کلمه «حین» بیانگر این است که مدت زمان سکونت انسانها در زمین نامعلوم است و بدان آگاهى نخواهند یافت.
۹- زمین در بر دارنده وسیله زندگانى و معیشت انسانها براى زمانى موقت و نامعلوم (و لکم فى الأرض مستقر و متع إلى حین)
۱۰- عن أبى عبدالله (ع) (فى قصة آدم و حوا): ... قال الله لهما: اهبطا من سماواتى إلى الأرض فإنه لا یجاورنى فى جنتى عاص و لا فى سماواتى ... .(۱) از امام صادق (ع) (ضمن بیان داستان آدم و حوا) روایت شده است: خداوند به آدم و حوا فرمود: از آسمانهاى من به زمین پائین روید ; زیرا گنهکار نه در بهشت
۱- . تفسیر عیاشى، ج ۲، ص ۱۱، ح ۱۱ ; نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۵، ح ۴۰. و نه در آسمانهایم در حریم من قرار نمى گیرد ... .
موضوعات مرتبط
- آدم (ع): جایگاه بهشت آدم (ع) ۵ ; عصیان آدم (ع) ۱۰ ; قصّه آدم (ع) ۱، ۱۰ ; فریب آدم (ع) ۶ ; کیفر عصیان آدم (ع) ۴ ; هبوط آدم (ع) ۱، ۴، ۱۰
- ابلیس: آثار اغواگرى ابلیس ۶ ; آثار تکبّر ابلیس ۶ ; آثار عصیان ابلیس ۶ ; عوامل هبوط ابلیس ۶ ; مراحل هبوط ابلیس ۶
- انسان: در زمین ۷ ; تامین معاش انسان ۹ ; جهل انسان ۸ ; حیات دنیوى انسان ۳، ۹ ; دشمنى انسان ها ۲، ۳ ; سکونت انسان در زمین ۸ ; هبوط انسان ۲
- حوا: بهشت حوا ۵ ; عصیان حوا ۱۰ ; فریب حوا ۶ ; قصّه حوا ۱، ۱۰ ; کیفر عصیان حوا ۴ ; هبوط حوا ۱، ۴، ۱۰
- خدا: اوامر خدا ۱
- زمین: فواید زمین ۹
- شیاطین: در زمین ۷
- شیطان: دشمنى شیطان ۲ ; کیفر عصیان شیطان ۴ ; هبوط شیطان ۱، ۲، ۴
- عصیان: از خدا ۴
- مجهولات:۸
منابع