الأعراف ٧٢

از الکتاب
کپی متن آیه
فَأَنْجَيْنَاهُ‌ وَ الَّذِينَ‌ مَعَهُ‌ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ قَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ‌ کَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَ مَا کَانُوا مُؤْمِنِينَ‌

ترجمه

سرانجام، او و کسانی را که با او بودند، برحمت خود نجات بخشیدیم؛ و ریشه کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند، قطع کردیم!

پس او و كسانى را كه با وى بودند به رحمت خويش نجات داديم و آنها را كه آيات ما را تكذيب كردند و مؤمن نبودند ريشه‌كن نموديم
پس او و كسانى را كه با او بودند به رحمتى از خود رهانيديم؛ و كسانى را كه آيات ما را دروغ شمردند و مؤمن نبودند ريشه‌كن كرديم.
پس (موقع عذاب که رسید) ما هود و پیروانش را به رحمت خود (از عذاب) رهانیدیم و آنان که آیات (و رسول) ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند همه را بنیادشان برانداختیم.
پس [هنگام نزول عذاب] او و کسانی را که همراهش بودند به رحمتی از سوی خود نجات دادیم و بنیاد آنان که آیات ما را تکذیب کردند و مؤمن نبودند، برکندیم.
هود و همراهانش را به پايمردى رحمت خويش رهانيديم و كسانى را كه آيات ما را تكذيب كردند و ايمان نياورده بودند از ريشه بركنديم.
آنگاه او و همراهان او را به رحمت خویش نجات دادیم و ریشه دروغ‌انگاران آیات خود را برکندیم، و آنان مؤمن نبودند
پس او و آنها را كه با او بودند به مهر و بخشايش خويش رهانيديم و بنياد كسانى را كه آيات- نشانه‌ها و سخنان- ما را دروغ انگاشتند و مؤمن نبودند برانداختيم.
پس (عذاب طوفانِ باد دامنگیرشان گردید، و ما) هود و مؤمنانی را که با او بودند در پرتو لطف و مرحمت خود رهائی بخشیدیم، و کسانی را که آیات (خواندنی و دیدنی) ما را تکذیب کردند و از زمره‌ی مؤمنان نشدند، نابود و مستأصل گرداندیم.
پس او و کسانی را که با او بودند با رحمتی (بزرگ) از جانب خود رهانیدیم و دنباله‌ی [:اصل و نسل] کسانی را که با آیات ما (همان‌ها و ما را) تکذیب کردند و مؤمن نبوده‌اند برافکندیم.
پس نجات دادیم او و آنان که با وی بودند به رحمتی از ما و بریدیم دنباله آنان را که تکذیب کردند آیتهای ما را و نبودند مؤمنان‌

So We saved him and those with him, by mercy from Us, and We cut off the roots of those who rejected Our revelations and were not believers.
ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ٧١ آیه ٧٢ الأعراف ٧٣
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٩ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَنجَیْنَا»: نجات دادیم. «دَابِرَ»: آخر. تابع. قطعِ دابِر، کنایه از استیصال و نابودکردن است (نگا: انعام / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ ما كانُوا مُؤْمِنِينَ «72»

پس هود و همراهان (فكرى و عملى) او را به رحمتى از خود نجات داديم، و كسانى كه آيات مارا دروغ شمردند و مؤمن نبودند، ريشه‌كن كرديم.

نکته ها

«دابِرَ»، به معناى آخر و پايان چيزى است و «فَقُطِعَ دابِرُ»، يعنى ريشه‌كن كردن و تا آخرين نفر را هلاك كردن.

هلاكت قوم عاد، با طوفانى عقيم كننده، شكننده، پر سر و صدا، سرد و مسموم بود كه خداوند به مدّت هفت شب و هشت روز پياپى بر آنان مسلّط كرد. طوفان چنان آنها را قلع و قمع كرد كه همه‌ى آنان همچون شاخه‌هاى پايين درختان خرما بر زمين افتادند. «فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى‌ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ» «1»

پیام ها

1- تنها انبيا و پيروان آنان، مشمول رحمت ويژه و نجات‌بخشى الهى‌اند. «فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا»

2- از تاريخ، عبرت بگيريم. «قَطَعْنا دابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا»

3- آنجا كه هيچ گونه اميدى به ايمان آوردن مردم نيست، هلاكت، اساسى و ريشه‌اى است. وَ قَطَعْنا دابِرَ ... ما كانُوا مُؤْمِنِينَ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ ما كانُوا مُؤْمِنِينَ (72)

فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ‌: عذاب را نازل، پس نجات داديم ما هود


«1» نصوص پيرامون امام مظلوم، امير مؤمنان، على عليه السّلام در كتب گرانقدرى چون الغدير، احقاق الحق، غاية المرام. عبقات الانوار، اثبات الهداة و ... گردآورى شده است.


جلد 4 صفحه 115

عليه السّلام و كسانى كه به معيت او از مؤمنين و مصدقين بودند از آن عذاب منزل، بِرَحْمَةٍ مِنَّا: به سبب رحمت و مهربانى ما با ايشان كه مؤمن و مستحق رحمت ما عينا بودند، لذا از عذاب منزله رها نموديم ايشان را، وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا: و قطع نموديم به سبب نزول عذاب بطور استيصال دنباله كسانى را كه تكذيب نمودند آيات ما را كه احدى از ايشان باقى نماند، وَ ما كانُوا مُؤْمِنِينَ‌: و نبودند ايشان ايمان آورنده و تصديق كننده به خدا و قيامت، بلكه به سبب تمادى و صرار ايشان بر تكذيب آيات الهى و انبياى سبحانى، مستحق عذاب استيصال گرديدند.

تنبيه: كيفيت نزول عذاب بر قوم عاد: اين طايفه، ساكن احقاف، زمين ريگستانى ميان عمان و يمن، مشغول بت پرستى بودند. حق تعالى هود را بر ايشان مبعوث گردانيد. بعد از مدتى دعوت، معدود قليلى ايمان آوردند، و از قوم پنهان مى‌داشتند. و به سبب اصرار و تمادى در كفر و غوايت، مستحق غضب الهى شدند. تا سه سال، به قولى هفت سال، منع باران و هيچ زرع و ثمره‌اى اصلا روئيده نشد. ناچار مضطر شده به عادت اسلاف خود هفتاد نفر از رؤسا براى دفع عذاب و قحطى متوجه حرم محترم مكه معظمه شدند. حاكم مكه، معاويه‌بن بكر تا يك ماه انواع ضيافت به آنها صبح و شام مى‌نمود و آنها در آن خانه محترم به خمر و قمر و زمر مشغول، و بر معاويه اين امر دشوار مى‌نمود، و لكن اظهار نداشت و به مقام بيت اللّه جزع و فزع نموده، باران خواستند. يكمرتبه سه قطعه ابر سياه و سفيد و سرخ نمودار و آنها به طمع باران ابر سياه را اختيار و به وادى مغيث آمدند، و تمام قوم براى نظاره آمدند. ناگاه از آن ابر سياه، ريح عاصف با اصوات مهيبه صرصر ظاهر، جميع قوم را درهم، به طورى كه اعضاى آنها خرد و سوخته و نابود گردانيد. و اين مردان قوى هيكل را باد از زمين برداشته، در هوا بهم مى‌زد و فانى مى‌ساخت، و آنانكه درون خانه‌ها پنهان و در را بسته، به قدرت كامله الهى باد، در را شكسته آنها را از درون اطاقها و سوراخها بيرون آورده هلاك مى‌كرد. مروى است كه اين باد عظيم بقدر حلقه انگشترى از زير زمين برآمده، روزگار قوم عاد را تباه گردانيد. «1»


«1» تفسير مجمع البيان، جلد دوّم، صفحه 439.


جلد 4 صفحه 116

تبصره: اين قصص عقوبات الهى به امم سالفه، براى تنبه و عبرت مكلفين است تا قيامت، كه از مخالفت و عصيان اوامر الهى و كفر و شرك احتراز نمايند و مرتكب افعال شنيعه نشوند.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 71 تا 72

قالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ رِجْسٌ وَ غَضَبٌ أَ تُجادِلُونَنِي فِي أَسْماءٍ سَمَّيْتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُكُمْ ما نَزَّلَ اللَّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ (71) فَأَنْجَيْناهُ وَ الَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ ما كانُوا مُؤْمِنِينَ (72)


جلد 2 صفحه 442

ترجمه

گفت بتحقيق واقع شد بر شما از پروردگارتان عذاب و غضب آيا مجادله ميكنيد با من در نامهائى كه نام نهاديد آنها را شما و پدرانتان فرو نفرستاده است خدا بآن هيچ حجتى را پس منتظر باشيد همانا من با شما از منتظرانم‌

پس نجات داديم او را و آنانكه بودند با او برحمتى از خودمان و قطع نموديم نسل آنانرا كه تكذيب كردند آيت‌هاى ما را و نبودند گروندگان.

تفسير

رجس در انواع بدى از قبيل پليدى و زشتى و عذاب و لعنت و درماندگى و اضطراب استعمال ميشود و مورد مجادله حضرت هود با قومش عبادت بتانى بود كه اختراع نموده و اسمائى براى آنها گذارده بودند از قبيل يغوث و يعوق و ودّ و نسر و سواع و امثال اينها كه اهل هر بلد و قبيله يكى از آنها را معبود خود قرار داده بودند و هيچ دليل و برهانى براى اين فعل قبيح نداشتند جز تقليد آباء و اجداد نهايت آنكه گاهى ميگفتند ما اينها را وسيله تقرب بخدا ميدانيم و اين محتاج است به بيانى از طرف خداوند كه فرموده باشد عبادت آنها عبادت من است و چون معنى و آثار الوهيت در آنها موجود و از آنها ظاهر نبود اسماء بى‌مسمّائى بودند كه آنها و پدرانشان وضع نموده بودند و چون مجادله بپايان رسيد و بطلان مدّعاى ايشان ظاهر گرديد حضرت هود وعده عذاب را كه سابقا اشاره شد تسجيل و تاكيد فرمود و بنا شد همگى منتظر باشند حضرت هود با اصحابش از آنها كناره نمودند و در سايبانى جمع شدند و هشت روز دائما باد عقيم بر آنها وزيد تا تمامى نيست و نابود شدند و اهل ايمان از آن جز نسيم خوش مفرّحى ادراك نميكردند و در كافى و قمى ره از امام باقر (ع) نقل نموده كه باد عقيم از زير زمينهاى هفت‌گانه بيرون ميآيد و هيچ بيرون نيامده مگر براى قوم عاد آنهم بقدر وسعت حلقه انگشتر و شرح اين واقعه در سوره هود بيايد انشاء اللّه تعالى و اينكه آن باد عقيم خوانده شده براى آنستكه هيچ مولودى را از حيوان و نبات باقى نميگذارد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَأَنجَيناه‌ُ وَ الَّذِين‌َ مَعَه‌ُ بِرَحمَةٍ مِنّا وَ قَطَعنا دابِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا وَ ما كانُوا مُؤمِنِين‌َ (72)

‌پس‌ نجات‌ داديم‌ ‌او‌ ‌را‌ و كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آورده‌ بودند ‌با‌ ‌او‌ بسبب‌ رحمتي‌ ‌از‌ ‌ما و بريديم‌ دنباله‌ كساني‌ ‌که‌ تكذيب‌ كردند بآيات‌ ‌ما و نبودند مؤمن‌ بآنها.

دارد ‌بعد‌ ‌از‌ آني‌ ‌که‌ ‌آن‌ عدّه‌ مذكوره‌ رفتند مكه‌ ‌براي‌ دعاء باران‌ ‌در‌ ميان‌

جلد 7 - صفحه 364

‌آنها‌ يك‌ نفر ‌بود‌ باطنا بحضرت‌ هود ايمان‌ آورده‌ ‌بود‌ و ‌در‌ ظاهر ‌با‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ عرض‌ كرد پروردگارا ‌اگر‌ هود ‌بر‌ حق‌ ‌است‌ ‌بر‌ ‌ما نازل‌ فرما باران‌ ‌را‌ سه‌ قطعه‌ ابر ظاهر شد سفيد و زرد و سياه‌ و خطاب‌ شد يكي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌را‌ اختيار كنند عاد ابر سياه‌ ‌را‌ اختيار كردند بخيال‌ آنكه‌ باران‌ ‌آن‌ بيشتر ‌است‌ ‌که‌ خداوند ‌از‌ قول‌ ‌آنها‌ نقل‌ ميفرمايد فَلَمّا رَأَوه‌ُ عارِضاً مُستَقبِل‌َ أَودِيَتِهِم‌ قالُوا هذا عارِض‌ٌ مُمطِرُنا احقاف‌ ‌آيه‌ 23 و خطاب‌ شد بحضرت‌ هود ‌که‌ ‌با‌ مؤمنين‌ ‌از‌ ميان‌ قوم‌ خارج‌ شوند ‌که‌ مفاد فَأَنجَيناه‌ُ وَ الَّذِين‌َ مَعَه‌ُ ‌است‌ و البته‌ ‌اينکه‌ يك‌ نوع‌ رحمت‌ و تفضل‌ ‌است‌ بِرَحمَةٍ مِنّا ‌پس‌ ‌از‌ ‌آن‌ امر شد بباد، و ‌در‌ روايت‌ ابي‌ حمزه‌ ‌از‌ حضرت‌ باقر ‌عليه‌ السّلام‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود

(ان‌ّ للّه‌ تبارك‌ و ‌تعالي‌ بيت‌ ريح‌ مقفّل‌ ‌عليه‌ ‌لو‌ فتح‌ لأذرت‌ ‌ما ‌بين‌ السماء و الارض‌ ‌ما ارسل‌ ‌علي‌ قوم‌ عاد الّا قدر الخاتم‌)

خداوند ‌از‌ ‌آن‌ ابر سياه‌ بادي‌ ارسال‌ فرمود ‌که‌ مفاد رِيح‌ٌ فِيها عَذاب‌ٌ أَلِيم‌ٌ تُدَمِّرُ كُل‌َّ شَي‌ءٍ بِأَمرِ رَبِّها فَأَصبَحُوا لا يُري‌ إِلّا مَساكِنُهُم‌ احقاف‌ ‌آيه‌ 24، و ‌اينکه‌ باد هفت‌ شب‌ و هشت‌ روز باتصال‌ وزيد ‌که‌ ميفرمايد وَ أَمّا عادٌ فَأُهلِكُوا بِرِيح‌ٍ صَرصَرٍ عاتِيَةٍ سَخَّرَها عَلَيهِم‌ سَبع‌َ لَيال‌ٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيّام‌ٍ حُسُوماً فَتَرَي‌ القَوم‌َ فِيها صَرعي‌ كَأَنَّهُم‌ أَعجازُ نَخل‌ٍ خاوِيَةٍ فَهَل‌ تَري‌ لَهُم‌ مِن‌ باقِيَةٍ حاقه‌ ‌آيه‌ 6‌-‌ 8، و ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ اخيره‌ و ‌از‌ جمله‌ وَ قَطَعنا دابِرَ الَّذِين‌َ كَذَّبُوا بِآياتِنا استفاده‌ ميشود ‌که‌ ‌از‌ نسل‌ عاد احدي‌ باقي‌ نماند و بكلي‌ قطع‌ نسل‌ ‌آنها‌ شد و بدلالت‌ التزاميه‌ دلالت‌ دارد ‌که‌ ‌در‌ نسل‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ قيامت‌ ‌اگر‌ باقي‌ ‌بود‌ يك‌ نفر مؤمن‌ پيدا نميشد مثل‌ قوم‌ نوح‌ ‌که‌ فرمود لا يَلِدُوا إِلّا فاجِراً كَفّاراً نوح‌ ‌آيه‌ 28.

وَ ما كانُوا مُؤمِنِين‌َ ‌از‌ ‌اينکه‌ جمله‌ ‌هم‌ استفاده‌ ميشود ‌که‌ اينها ديگر قابل‌ هدايت‌ نبودند و ايمان‌ نميآوردند چنانچه‌ دارد ‌در‌ مقاتله‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ جنگها و حضرت‌ حسين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌هر‌ كدام‌ اعداء ‌در‌ نسل‌ ‌آنها‌ مؤمني‌ بوجود ميآمد ‌او‌ ‌را‌ رها ميكردند و ‌از‌ قتل‌ ‌او‌ خودداري‌ مينمودند.

365

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 72)- در این آیه سر انجام کار این قوم لجوج در عبارت کوتاهی چنین بیان شده است: «ما هود و کسانی را که با او بودند به لطف و رحمت خود، رهایی بخشیدیم، و ریشه کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و حاضر نبودند در برابر حق تسلیم شوند، قطع و نابود ساختیم» (فَأَنْجَیْناهُ وَ الَّذِینَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ قَطَعْنا دابِرَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ ما کانُوا مُؤْمِنِینَ).

نکات آیه

۱- خداوند، قوم عاد را پس از اصرارشان به شرک و انکار رسالت هود، به عذابى فراگیر گرفتار ساخت. (فأنجینه و الذین معه برحمة منا و قطعنا دابر الذین کذبوا)

۲- گروهى از قوم هود رسالت وى را پذیرفتند و آیات الهى را تصدیق کردند و به یگانگى خداوند ایمان آوردند. (و الذین معه)

۳- خداوند، هود و مؤمنان به وى را از عذاب نازل شده بر قوم عاد، نجات بخشید. (فأنجینه و الذین معه برحمة منا)

۴- نجات هود و همراهانش، جلوه اى از رحمت خاص خداوند (فأنجینه و الذین معه برحمة منا)

۵- به هنگام نزول عذاب الهى، تنها همگامان پیامبران اهل نجاتند. (فأنجینه و الذین معه برحمة منا)

۶- تمامى تکذیب کنندگان آیات الهى از قوم عاد، با عذاب نازل شده از جانب خداوند به هلاکت رسیدند. (و قطعنا دابر الذین کذبوا) دابِر هر چیز به معناى آخر آن است. «قطع دابر» یعنى نابودسازى آخرین نفر ; و این کنایه از نابودى همگان است.

۷- اصرار قوم عاد بر کفر و امید نرفتن به ایمانشان، عامل نزول عذاب و هلاکت آنان (و قطعنا دابر الذین کذبوا بایتنا و ما کانوا مؤمنین) چون تکذیب آیات الهى ملازم با عدم ایمان، بلکه برخاسته از بى ایمانى است، مى توان گفت جمله «ما کانوا مؤمنین» یا اشاره به این معنا دارد که تکذیب کنندگانِ هلاک شده اهل ایمان نبودند و توفیق گرایش به توحید به طور کلى از آنان سلب شده بود، و یا اشاره به طایفه اى دیگر غیر از تکذیب کنندگان دارد. یعنى کسانى که تکذیب نکردند، ایمان نیز نیاوردند. برداشت فوق بر اساس احتمال اول است.

۸- خداوند علاوه بر تکذیب کنندگان آیات الهى از قوم عاد، غیر مؤمنان ایشان را نیز به هلاکت رساند. (قطعنا دابر الذین کذبوا بایتنا و ما کانوا مؤمنین)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: کیفر تکذیب آیات خدا ۶ ; هلاکت مکذبان آیات خدا ۸
  • انبیا: آثار اطاعت از انبیا ۵
  • ایمان: ارزش ایمان به آیات خدا ۸ ; ایمان به آیات خدا ۲ ; ایمان به توحید ۲ ; ایمان به هود(ع) ۲
  • پیروان انبیا: نجات پیروان انبیا ۵
  • خدا: افعال خدا ۳ ; رحمت خاص خدا ۴ ; عذابهاى خدا ۱، ۵، ۸
  • شرک: کیفر اصرار بر شرک ۱
  • عذاب: موجبات عذاب ۱ ; موجبات نزول عذاب ۶، ۷ ; نجات از عذاب ۳، ۵
  • قوم عاد: تاریخ قوم عاد ۱، ۲، ۳، ۶، ۷، ۸ ; عذاب قوم عاد ۱، ۶، ۷ ; کیفر قوم عاد ۷ ; مؤمنان قوم عاد ۲ ; نجات مؤمنان قوم عاد ۳، ۴ ; هلاکت قوم عاد ۶، ۷، ۸
  • کافران: هلاکت کافران ۸
  • کفر: آثار اصرار بر کفر ۷
  • هود(ع): قصه هود(ع) ۲، ۳ ; کیفر انکار رسالت هود(ع) ۱ ; نجات هود(ع) ۳، ۴

منابع