الأعراف ١٦

از الکتاب
کپی متن آیه
قَالَ‌ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي‌ لَأَقْعُدَنَ‌ لَهُمْ‌ صِرَاطَکَ‌ الْمُسْتَقِيمَ‌

ترجمه

گفت: «اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم!

گفت: پس به خاطر اين كه مرا به بيراهه افكندى، من هم براى [گمراهى‌] آنها حتما بر سر راه راست تو خواهم نشست
گفت: «پس به سبب آنكه مرا به بيراهه افكندى، من هم براى [فريفتن‌] آنان حتماً بر سر راه راست تو خواهم نشست.
شیطان گفت که چون تو مرا گمراه کردی من نیز البته در کمین بندگانت در سر راه راست تو می‌نشینم.
گفت: به سبب اینکه مرا به بیراهه و گمراهی انداختی، یقیناً بر سر راه راست تو [که رهروانش را به سعادت ابدی می رساند] در کمین آنان خواهم نشست.
گفت: حال كه مرا نوميد ساخته‌اى، من هم ايشان را از راه راست تو منحرف مى‌كنم.
گفت پروردگارا از آنجا که مرا فریفتی، بر سر راه راست تو در کمین آنان [بندگان‌] می‌نشینم‌
گفت: پس به سبب آنكه مرا به راه هلاكت افكندى- يا از رحمت خود بى‌بهره و نااميد ساختى- هر آينه آنان را در راه راست تو [به كمين‌] مى‌نشينم
(اهریمن) گفت: بدان سبب که مرا گمراه داشتی، من بر سر راه مستقیم تو در کمین آنان می‌نشینم (و با هرگونه وسائل ممکن در گمراهی ایشان می‌کوشم).
گفت: «پس از آن رو که مرا به بی‌راهه افکندی من نیز همواره برای (گمراه کردن)شان بر سر راه راستت همی می‌نشینم.»‌
گفت پس بدانکه مرا گمراه کردی همانا در کمینشان نشینم بر راه راست تو

He said, “Because you have lured me, I will waylay them on Your straight path.
ترتیل:
ترجمه:
الأعراف ١٥ آیه ١٦ الأعراف ١٧
سوره : سوره الأعراف
نزول : ٣ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٧
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَغْوَیْتَنِی»: مرا گمراه ساختی. حکم گمراهی درباره‌ام صادر کردی. «صِرَاط»: راه. منصوب به نزع خافض است و در اصل (عَلی صِراطِکَ) است. می‌تواند مفعول‌فیه نیز باشد.


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ «16»

(شيطان) گفت: پس به خاطر آنكه مرا گمراه كردى! من هم براى (فريب دادن) آنان حتماً بر سر راه راست تو (به كمين) خواهم نشست.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ «16»

قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي‌: گفت ابليس: قسم به تو به سبب آن كه مرا گمراه نمودى يا به جهت حكم به اغواى من، يا بواسطه امتحان به سجود و غاوى شدن من، يا براى هلاك من به طرد و لعن: لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ‌: هر آينه البته البته بنشينم براى اغوا و اضلال بنى آدم بر راه مستقيم كه دين اسلام باشد مترصد. آنكه ايشان را به تداليس و حيل و غرور، گمراه كنم مانند قطاع الطريق كه بر سر راهها بنشيند و راهزنى كند.


جلد 4 صفحه 24

حضرت صادق عليه السّلام فرمايد: الصراط هنا على عليه السّلام: صراط در اينجا على بن ابى طالب است، يعنى ولايت آن حضرت. «1» و حضرت باقر عليه السّلام به زراره فرمايد: انّما عمد لك و لأصحابك و امّا الاخرون فقد فرغ منهم: «2» بدرستى كه شيطان قصد نموده تو را و اصحابت را؛ اما ديگران، پس بتحقيق فارغ شد از آنها.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


سوره الأعراف «7»: آيات 16 تا 17

قالَ فَبِما أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَكَ الْمُسْتَقِيمَ «16» ثُمَّ لَآتِيَنَّهُمْ مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَ مِنْ خَلْفِهِمْ وَ عَنْ أَيْمانِهِمْ وَ عَنْ شَمائِلِهِمْ وَ لا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شاكِرِينَ «17»


جلد 2 صفحه 413

ترجمه

گفت پس براى آنكه گمراه كردى مرا هر آينه مى‌نشينم البته براى ايشان براه تو كه راست است پس هر آينه مى‌آيم ايشانرا از ميان دستهاشان و از پشت سرشان و از جانبهاى راستشان و از جانبهاى چپشان و نخواهى يافت بيشتر آنها را شكر كنندگان.

تفسير

شيطان معتقد شد كه خداوند او را گمراه نموده است چون امر نموده است او را بچيزيكه موجب گمراهى او شده است غافل از آنكه خداوند او را ارشاد بخير فرمود و تكبر كه صفت او بود موجب گمراهى او شد در هر حال خواست تلافى كند نسبت بهمان موضوعيكه موجب گمراهى او شده بود باعتقاد خودش لذا عرض كرد براى آنكه گمراه كردى مرا مى‌نشينم براى گمراه نمودن فرزندان آدم براه حقّ تو تا منحرف نمايم آنانرا از آنراه براه باطل تا گمراه شوند ايشان چنانچه گمراه شدم من بسبب آنها پس از جوانب اربعه بر آنها وارد ميشوم تا بوسوسه بر آنها غالب شوم و نميگذارم در هيچ زمانى بيشتر آنها را مطيع و فرمانبردار خود به بينى در كافى از امام باقر (ع) نقل نموده كه به زراره كه يكى از بزرگان اصحاب آنحضرت است فرمود كه شيطان سر راه تو و رفقاى تو نشسته و اما ديگران پس از آنها فارغ شده است و در مجمع از آن حضرت نقل نموده كه آن ملعون از پيش رو مى‌آيد و امر آخرت را در انظار سهل و آسان ميكند و از پشت سر مى‌آيد و امر مى‌نمايد بجمع اموال و بخل از حقوق الهى تا بماند براى ورثه و از دست راست فاسد مى‌كند دين مردم را بتزيين ضلالت و ايجاد شبهه و از دست چپ جلوه ميدهد لذّات دنياى دنى را در انظار آنها و غلبه ميدهد حبّ شهوات را بر قلوب ايشان و قمى ره نيز قريب باين مضمون را به بيان مشروح ترى ذكر فرموده است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ فَبِما أَغوَيتَنِي‌ لَأَقعُدَن‌َّ لَهُم‌ صِراطَك‌َ المُستَقِيم‌َ «16»

شيطان‌ ‌گفت‌ بخداوند تبارك‌ و ‌تعالي‌ بسبب‌ آنكه‌ مرا اغواء كردي‌ ‌من‌ ‌هم‌ البته‌ مي‌نشينم‌ سر راه‌ اولاد آدم‌ و جلوگيري‌ ميكنم‌ ‌که‌ ‌در‌ صراط مستقيم‌ تو قدم‌ نگذارند قال‌َ فَبِما أَغوَيتَنِي‌ اغواء فريب‌ دادن‌ و تعميه‌ و اغفال‌ و بد ‌را‌ خوب‌ جلوه‌ دادن‌ ‌است‌ و ساحت‌ قدس‌ پروردگار ‌از‌ اينگونه‌ امور منزّه‌ و مبرّي‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ ‌هم‌ يكي‌ ‌از‌ حماقت‌ و جهالت‌ و عدم‌ معرفت‌ بمقام‌ ربوبي‌ شيطان‌ ‌است‌ ‌که‌ نسبت‌ بخدا داده‌ ‌با‌ اينكه‌ پروردگار همان‌ امري‌ ‌که‌ بملائكه‌ فرمود بشيطان‌ ‌هم‌ فرمود ‌که‌ سجده‌

جلد 7 - صفحه 286

بآدم‌ ‌باشد‌ ‌آنها‌ امتثال‌ كردند مقرب‌ درگاه‌ شدند ‌او‌ عصيان‌ و مخالفت‌ كرد بلكه‌ كافر شد رانده‌ درگاه‌ شد بلكه‌ اغواء عمل‌ ‌خود‌ ‌آن‌ ملعون‌ ‌است‌ چنانچه‌ ‌در‌ جاي‌ ديگر ‌با‌ تأكيد و قسم‌ ميگويد فَبِعِزَّتِك‌َ لَأُغوِيَنَّهُم‌ أَجمَعِين‌َ إِلّا عِبادَك‌َ مِنهُم‌ُ المُخلَصِين‌َ ص‌ ‌آيه‌ 83 لَأَقعُدَن‌َّ لَهُم‌ قعود سر راه‌ بستن‌ ‌است‌ و سد شدن‌ ‌است‌ و سد شيطان‌ بسيار و دام‌هاي‌ ‌او‌ زياد ‌است‌: شهوات‌ نفسانيه‌، زخارف‌ دنيويه‌، نساء فاسده‌، مبلّغهاي‌ سوء، دعات‌ باطله‌، حب‌ جاه‌ و مال‌ و ‌غير‌ اينها صِراطَك‌َ المُستَقِيم‌َ راه‌ مستقيم‌ يكيست‌ ‌که‌ راه‌ حق‌ ‌است‌ ولي‌ راه‌ كج‌ و معوج‌ بسيار ‌است‌ ‌که‌ سبل‌ شيطان‌ ‌است‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ أَن‌َّ هذا صِراطِي‌ مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوه‌ُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُل‌َ فَتَفَرَّق‌َ بِكُم‌ عَن‌ سَبِيلِه‌ِ انعام‌ ‌آيه‌ 154، گذشت‌ تفسير ‌آن‌ مراجعه‌ كنيد.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 16)- ولی او نمی‌خواست برای جبران گذشته زنده بماند و عمر طولانی کند، بلکه هدف خود را از این عمر طولانی چنین «بیان کرد: اکنون که مرا گمراه ساختی! بر سر راه مستقیم تو کمین می‌کنم و آنها را از راه به در می‌برم» (قالَ فَبِما أَغْوَیْتَنِی لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ). تا همانطور که من گمراه شدم، آنها نیز به گمراهی بیفتند!

نکات آیه

۱- گمراه ساختن مردم، هدف ابلیس از مهلت خواهى و درخواست عمر طولانى (أنظرنى ... لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

۲- ابلیس به تلافى گمراه شدن خویش، با کمین کردن در صراط مستقیم، بر گمراه کردن مردم مصمم شد. (فبما أغویتنى لأقعدن لهم صرطک المستقیم) کلمه «باء» در «فبما أغویتنى» سببیه است.

۳- ابلیس دشمن انسانها و داراى ضمیرى پرکینه از آنان (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

۴- ابلیس عنصرى ناسپاس و گستاخ در برابر خداوند (قال فبما أغویتنى) استجابت درخواست ابلیس از سوى خداوند اقتضا مى کرد که وى در برابر این نعمت الهى سپاسگزار باشد. ولى او تمردى دیگر کرد و مصمم شد تا راه مستقیم الهى را بر بندگان خدا سد کند و این حکایت از گستاخى و ناسپاسى وى دارد.

۵- ابلیس، معترف و معتقد به مستقیم بودن صراط الهى (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

۶- ابلیس خود معترف به گمراهى و گمراه گرى خویش (فبما أغویتنى لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

۷- ابلیس، گمراهى خویش را از ناحیه خداوند مى پنداشت. (فبما أغویتنى لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

۸- انسان، موجودى اغواپذیر است. (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

۹- ابلیس، آگاه به اغواپذیرى انسانها حتى پیش از خلقت آنان (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

۱۰- انسانها بر اساس طینت اولى خویش سالکان صراط مستقیم الهى هستند. (لأقعدن لهم صرطک المستقیم)

موضوعات مرتبط

  • ابلیس: و صراط مستقیم ۵; اغواگرى ابلیس ۱; اقرار ابلیس به صراط مستقیم ۵; اقرار ابلیس به اغواگرى ۶; اقرار ابلیس به گمراهى ۶; انتقام ابلیس ۲; دشمنى ابلیس ۳; عقیده ابلیس ۵، ۷; علم ابلیس ۹; عمر ابلیس ۱; فلسفه استمهال ابلیس ۱; فلسفه اغواگرى ابلیس ۲; کفران ابلیس ۴; کینه ابلیس ۳; گستاخى ابلیس ۴; گمراهى ابلیس ۲; منشأ گمراهى ابلیس ۷
  • انسان: آسیب پذیرى انسان ۸، ۹; اغواپذیرى انسان ۸، ۹; فطرت انسان ۱۰
  • خدا: اضلال خدا ۷
  • صراط مستقیم: سالکان صراط مستقیم ۱۰; گمراهى از صراط مستقیم ۲
  • گمراهى: عوامل گمراهى ۱، ۲

منابع