سوره النساء

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۷ توسط 127.0.0.1 (بحث) (QRobot edit)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
سوره آل عمران سوره النساء سوره المائدة
شماره کتابت : ٤
جزء :
نزول
ترتيب نزول : ٩٢
محل نزول : مدينه
اطلاعات آماری
تعداد آیات : ١٧٦
تعداد کلمات : ٤٢٨٧
تعداد حروف :
در حال بارگیری...
لیست آیات

١ ٢ ٣ ٤ ٥ ٦ ٧ ٨ ٩ ١٠ ١١ ١٢ ١٣ ١٤ ١٥ ١٦ ١٧ ١٨ ١٩ ٢٠ ٢١ ٢٢ ٢٣ ٢٤ ٢٥ ٢٦ ٢٧ ٢٨ ٢٩ ٣٠ ٣١ ٣٢ ٣٣ ٣٤ ٣٥ ٣٦ ٣٧ ٣٨ ٣٩ ٤٠ ٤١ ٤٢ ٤٣ ٤٤ ٤٥ ٤٦ ٤٧ ٤٨ ٤٩ ٥٠ ٥١ ٥٢ ٥٣ ٥٤ ٥٥ ٥٦ ٥٧ ٥٨ ٥٩ ٦٠ ٦١ ٦٢ ٦٣ ٦٤ ٦٥ ٦٦ ٦٧ ٦٨ ٦٩ ٧٠ ٧١ ٧٢ ٧٣ ٧٤ ٧٥ ٧٦ ٧٧ ٧٨ ٧٩ ٨٠ ٨١ ٨٢ ٨٣ ٨٤ ٨٥ ٨٦ ٨٧ ٨٨ ٨٩ ٩٠ ٩١ ٩٢ ٩٣ ٩٤ ٩٥ ٩٦ ٩٧ ٩٨ ٩٩ ١٠٠ ١٠١ ١٠٢ ١٠٣ ١٠٤ ١٠٥ ١٠٦ ١٠٧ ١٠٨ ١٠٩ ١١٠ ١١١ ١١٢ ١١٣ ١١٤ ١١٥ ١١٦ ١١٧ ١١٨ ١١٩ ١٢٠ ١٢١ ١٢٢ ١٢٣ ١٢٤ ١٢٥ ١٢٦ ١٢٧ ١٢٨ ١٢٩ ١٣٠ ١٣١ ١٣٢ ١٣٣ ١٣٤ ١٣٥ ١٣٦ ١٣٧ ١٣٨ ١٣٩ ١٤٠ ١٤١ ١٤٢ ١٤٣ ١٤٤ ١٤٥ ١٤٦ ١٤٧ ١٤٨ ١٤٩ ١٥٠ ١٥١ ١٥٢ ١٥٣ ١٥٤ ١٥٥ ١٥٦ ١٥٧ ١٥٨ ١٥٩ ١٦٠ ١٦١ ١٦٢ ١٦٣ ١٦٤ ١٦٥ ١٦٦ ١٦٧ ١٦٨ ١٦٩ ١٧٠ ١٧١ ١٧٢ ١٧٣ ١٧٤ ١٧٥ ١٧٦

متن سوره

هان ای مردمان! از پروردگارتان پروا کنید: کسی که همه‌ی شما را از یک تن آفرید و همسرش را (نیز) از او پدید آورد، و از این دو، مردان و زنانی بسیار پراکند. و خدا را پروا بدارید که به (وسیله‌ی) او (از یکدیگر) درخواست (و با هم همکاری) می‌کنید و (نیز) ارحامتان را (پروا بدارید). همواره خدا بر (سر و سامان)‌تان بسی نگهبان بوده است.

و اموال یتیمان را به آنان بازپس دهید و مال پاکیزه و مرغوب آنان را با (مال) ناپاکیزه(‌ی خودتان) هرگز جایگزین نکنید و اموال آنان را در شمار اموال خودتان مخورید (که) بی‌گمان این گناهی بزرگ بوده است.

و اگر در (اجرای) قسط [:فوق عدالت] میان یتیمان بیمناکید (دست کم) هر چه از زنان که شما را پسند افتاد -دو دو، سه سه و چهار چهار- به همسری برگزینید. پس اگر بیم دارید (که نسبت به آنان یا خودتان از نظر اجتماعی، اقتصادی، دینی و سایر جهات) به عدالت رفتار نکنید، به یک زن (آزاد) یا به آنچه دسترس دارید (مانند مُتعه یا کنیز یا عزوبت) اکتفا کنید (که) این (خودداری) نزدیکتر است به اینکه سنگین‌بار و زیان‌کار نشوید.

و مهریه‌ی زنان را به عنوان هدیه‌ی زناشویی بدون منّتی به شیرینی به ایشان بدهید. پس اگر به میل خودشان چیزی از آن را به شما واگذاشتند، آن را گوارا بخورید.

و اموالتان را -که آنها را خدا (وسیله‌ی) قوام و به پا داشتن (زندگی) شما قرار داده- به سفیهان مدهید، و در آن نیازهایشان را تأمین کنید و آنان را پوشاک دهید، و با آنان سخنی پسندیده بگویید.

و یتیمان را بیازمایید تا هنگامی که به (سن) زناشویی رسند؛ پس اگر در ایشان رشدی (اقتصادی) یافتید، اموالشان را به آنان واگذارید، و اموال آنها را از (بیم) آنکه مبادا به (این) رشد رسند به اسراف و شتاب مخورید. و آن کس که توانگر بوده باید (از گرفتن مزد سرپرستی،) عفاف و خودداری جوید و هر کس تهی‌دست بوده است می‌تواند مطابق عرف شرعی (و به اندازه‌ی ضرورت و تحمل مال یتیم از آن) بخورد. پس هرگاه اموالشان را به آنان رد کردید برایشان گواه بگیرید. و خدا برای حسابگری کافی است.

برای مردان، (و کلّ ذکور) از (تمامی) آنچه پدران و مادران و خویشاوندان نزدیکترشان بر جای گذاشته‌اند سهمی است و برای زنان (و کل نسوان نیز) از (تمامی) آنچه پدران و مادران و خویشاوندان نزدیکترشان برجای گذاشته‌اند سهمی است - خواه آن (مال) کم باشد یا زیاد - در حالی‌که (برای هر دو) نصیبی مفروض [:قطعی] است.

و هنگامی که خویشاوندان نزدیکتر(تان‌) که ارث نمی‌برند -و (نیز) یتیمان و مستمندان- در تقسیم حاضر شدند، (چیزی) از آن به ایشان ارزانی دارید و با آنان سخنی پسندیده گویید.

و آنان که اگر فرزندانی ناتوان (و محروم از ارث همچون این محرومان) از خود بر جای بگذارند، (که) بر (آینده‌ی) آنان بیم دارند، باید (از ستم بر این محرومان نیز) بترسند. پس باید از خدا پروا بدارند و سخنی نگهبان [:بازدارنده از پریشانیشان] برایشان بگویند.

بی‌گمان کسانی که اموال یتیمان را به ستم می‌خورند، جز این نیست که (آنها) آتشی (است که‌) در شکم‌هاشان می‌خورند، و به زودی آتشی سخت شعله‌ور را فروزان کنند.

خدا به شما درباره‌ی فرزندانتان (در زندگی و مرگتان) سفارش می‌کند: سهم پسر، چون سهم دو دختر است و اگر همه‌ی وارثان، دخترند (و) از دو تن بیشترند، سهم آنان دو سوم ماترک است و اگر تنها یکی باشد، نیمی از میراث از آنِ اوست، و برای هر یک از پدر و مادرش یک‌ششم از ماترک است، اگر فرزندی داشته باشد. پس اگر فرزندی نداشته و پدر و مادرش از او ارث بردند، برای مادرش یک‌سوم (و برای پدرش همان یک‌ششم) است. پس اگر (مورث) برادران یا خواهرانی داشته باشد، مادرش یک‌ششم می‌برد. (البته) همه‌ی اینها پس از انجام وصیّتی است -که او بدان سفارش می‌کند- یا دِینی (که هر دو باید استثنا شود). شما نمی‌دانید کدام‌یک از پدران و فرزندانتان برایتان سودمندترند، حال آنکه (این) فریضه‌ای است از جانب خدا. همواره خدا بسی دانای حکیم بوده است.

و نیمی از (کل) میراث همسرانتان از آنِ شما (مردان) است، اگر آنان فرزندی نداشته باشند؛ و اگر فرزندی داشته باشند؛ یک‌چهارم (کل) آن از آنِ شماست، (البته) پس از انجام وصیّتی که بدان سفارش می‌کنند یا دِینی. و یک چهارم از (کل) میراث شما (مردان) برای زنانتان است اگر شما فرزندی نداشته باشید و اگر فرزندی داشته باشید، یک‌هشتم (کل) آن برای آنان است، (البته) پس از (انجام) وصیّتی که بدان سفارش می‌کنید یا دِینی. و اگر مرد یا زنی که (دیگران) از او ارث می‌برند (که نه پدران و مادران و نه فرزندان) باشند و برای او برادر یا خواهری باشد، برای هر یک از آن دو (که ابوینی نیستند) یک‌ششم (ماترک) است و اگر آنان بیش از این باشند، در یک‌سوم (ماترک) سهم دارند، (البته) پس از انجام وصیّتی که به آن سفارش می‌شود یا دِینی؛ حال آنکه در وصیّتش زیانی (به وارثان) نرساند. این است سفارش خدا و خداست که دانا و بردبار است.

اینها حدود الهی است و هر کس از خدا و پیامبرش اطاعت کند، (خدا) او را به باغ‌هایی در آورد که از زیر (درختان)شان نهرها روان است، حال آنکه در آنها جاودانه‌اند و این (همان) کامیابی بزرگ است.

و هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند و از حدود مقرّر او تجاوز نماید، وی را به آتشی در آورد که در آن خواهد بود، و برای او عذابی اهانت‌‌بار است.

و از زنانتان، کسانی که مرتکب فحشا(ی جنسی آشکارا) می‌شوند، چهار مرد از میان خودتان بر آنان گواه گیرید. پس اگر شهادت دادند، آن زنان را در خانه‌ها(تان‌) بازداشت کنید، تا مرگشان فرا رسد، یا خدا برای آنان راهی (دیگر) نهد.

و از میان شما، آن دو تن را که مرتکب زشتکاری (جنسی) می‌شوند، آزارشان دهید؛ پس اگر توبه نمودند و اصلاح کردند از آنان صرف نظر کنید. بی‌گمان خدا بسی برگشت‌کننده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.

توبه (و برگشت‌) بر(عهده‌ی) خدا، تنها برای کسانی است که از روی نادانی مرتکب گناهی شوند، سپس به زودی توبه کنند؛ پس اینانند که خدا به آنان برگشت می‌کند. و خدا بس دانایی فرزانه بوده است.

و (این) توبه برای کسانی که گناه می‌کنند (و) تا هنگامی که مرگ یکی از ایشان در رسد، می‌گوید: «اکنون توبه کردم‌» (پذیرفته) نیست و (نیز توبه‌ی) کسانی که در حال کفر می‌میرند؛ اینانند که برایشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! برای شما حلال نیست که (خود) زنان (یا اموالشان) را ارث برید و آنان را زیر فشار مگذارید تا بخشی از آنچه را به آنان داده‌اید از ایشان به در آرید، مگر آنکه مرتکب زشتکاری آشکارگری شوند. و با آنان به شایستگی رفتار کنید و (حتی) اگر از آنان خوشتان نیامد. شاید چیزی را خوش نمی‌دارید و خدا در آن خیری فراوان قرار می‌دهد.

و اگر خواستید همسری (دیگر) به جای همسر (پیشین خود) برگزینید و به یکی از آنان بار شتری طلا داده‌اید، پس چیزی از او باز پس مگیرید. آیا می‌خواهید آن (مال) را به بهتان و گناهی پیگیر و آشکارگر (از آنان) باز پس گیرید؟

و چگونه آن مال را (از آنان) باز می‌ستانید با آنکه همواره با یکدیگر خلوت کرده‌اید (تنگاتنگ بهره‌ی زناشویی و کام گرفته‌اید و (آنان هم) از شما پیمانی استوار گرفته‌اند؟

و با زنانی که پدرانتان به ازدواج خود در آورده (و یا آمیزشی به حرام کرده)اند نکاح مکنید؛ مگر آنچه پیشتر رخ داده. این همواره زشتکاری و (مایه‌ی) دشمنی و بد راهی بوده است.

(این زنان در همه‌ی ابعاد زنانگی) بر شما حرام شده‌اند: مادرانتان، دخترانتان، خواهرانتان، عمّه‌هایتان، خاله‌هایتان، دختران برادر، دختران خواهر، مادرهایتان که به شما شیر داده‌اند، خواهران رضاعی شما، مادران زنانتان، و دختران همسرانتان که در دامان شما پرورش یافته‌اند و با آن همسران همبستر شده‌اید؛ پس اگر با آنها همبستر نشده‌اید بر شما گناهی نیست (که دختران یا مادرانشان را نکاح کنید) و زنان پسرانی که از صلب‌های خودتان هستند و جمع میان دو خواهر با همدیگر؛ مگر آنچه که در گذشته رخ داده (که اکنون حرامند) خدا بی‌گمان پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.

و زنان شوهردار (نیز بر شما حرام شده‌اند) به استثنای زنانی که مالک آنان شده‌اید (و شوهرانشان همچنان در حال کفرند). (این) فریضه‌ی الهی است که بر شما مقرر گردیده و غیر از این (زنان) برای شما حلالند که با اموال خود جویا شوید، در حالی که نگهدارنده‌ی پاکی بوده و زناکار نباشید. پس از زنانی (موقت) که از آنان بهره‌ای شهوانی برده‌اید مهرشان را به عنوان فریضه‌ای به آنان بدهید و بر شما گناهی نیست که پس از تعیین مبلغ مقرّر، با یکدیگر توافق کنید (که مدّت عقد موقت یا مهرشان را کم یا زیاد کنید). همواره خدا بسی دانای حکیم بوده است.

و هر کس از شما، از نظر مالی (یا حالی) نمی‌تواند زنان (آزاد) پاکدامن باایمان را به همسری (خود) در آورد، پس با دخترانی باایمان که مالک آنان هستید (ازدواج کنید). و خدا به ایمان شما داناتر است. همه‌ی آزادانتان و زرخریدانتان از (جنس و پیوند) یکدیگرید؛ پس آنان را با اجازه‌ی مالکان و خانواده‌شان به همسری (خود) در آورید و مهریه‌هاشان را به طور پسندیده به آنان بدهید در حالی‌که پاکدامن باشند نه زناکاران و نه دوست‌گیران پنهانی. پس چون به ازدواج (شما) در آمدند، اگر مرتکب فحشایی شدند، در این صورت بر آنان نیمی از عذاب [:مجازات] زنان آزاد است. این (پیشنهاد زناشویی با کنیزان) برای کسی از شماست که از تعب عزوبت بیم دارد و صبر کردن برای شما بهتر است. و خدا پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.

خدا می‌خواهد (حقایق را) برای شما روشن کند و سنت‌های کسانی را که پیش از شما بوده‌اند به شما بنمایاند و بر شما برگردد. و خدا بسی دانای حکیم است.

و خدا می‌خواهد بر شما بازگردد و کسانی که از خواسته‌ها(ی شهوانیشان) پیروی می‌کنند می‌خواهند شما دستخوش انحرافی بزرگ شوید.

خدا می‌خواهد (تا بارتان را) از شما سبک گرداند. و انسان ناتوان آفریده شده است.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! اموال همدیگر را به ناروا مخورید مگر آنکه داد و ستدی با تراضی یکدیگر (بر مبنای عقل و شرع)، از شما (انجام) بشود؛ و خودهاتان (و دیگران) را مکشید، زیرا همواره خدا نسبت به شما رحمتگری ویژه بوده است.

و هر کس از روی تجاوز و ستم چنین کند، به زودی وی را گیرانه‌ی آتشی کنیم، و این کار بر خدا آسان بوده است.

اگر از گناهان بزرگی که از آنها نهی می‌شوید دوری گزینید، گناهان کوچکتان را از شما می‌زداییم و شما را در جایگاهی ارجمند و پرکرامت در می‌آوریم.

و (زنهار) آنچه را خدا بعضی از شما را بر بعضی (دیگر) به آن برتری داده آرزو مکنید. برای مردان از آنچه کسب کرده‌اند بهره‌ای و برای زنان (نیز) از آنچه کسب کرده‌اند بهره‌ای است. و از فضل خدا درخواست کنید که خدا به هر چیزی بسی دانا بوده است.

و از آنچه پدر و مادر و خویشاوندان نزدیکتر(تان‌) و کسانی که شما (با آنان) پیمان بسته‌اید بر جای گذاشته‌اند برای هر یک (از مردان و زنان) وارثانی قرار داده‌ایم‌؛ پس نصیبشان را بدیشان بدهید. همواره خدا بر هر چیزی گواه بوده است.

مردان بسی پاسداران زنان(شان)اند ، بدین سبب که خدا برخی از ایشان را بر برخی (دیگر) برتری داده و (نیز) به جهت آنکه مردان از اموالشان به زنانشان پرداختند. پس زنان شایسته، فرمانبردارند (و) به پاس آنچه خدا (برای آنان) حفظ کرده، در پنهان نگهبان (حقوق شوهرانشان)اند. و زنانی را که از سرپیچی آنان (در واجبات زناشوییشان) بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (سپس) در خوابگاهتان از ایشان دوری گزینید و (اگر تأثیر نکرد) آنان را (از باب نهی از منکر) بزنید، پس اگر از (نهی) شما اطاعت کردند (دیگر) بر آنها هیچ راهی (برای سرزنش) مجویید، که خدا به‌راستی والا و بزرگ بوده است.

و اگر (شما حاکمان شرع و مانندتان) از جدایی میان آن دو (همسر) بیم دارید، داوری از خانواده‌ی شوهر و داوری از خانواده‌ی زن برانگیزید؛ اگر سر سازگاری دارند، خدا میان آن دو سازش خواهد داد. خدا به‌راستی بسی دانا و آگاه بوده است.

و خدا را بپرستید و چیزی را با او شریک مگردانید. و به پدر و مادرتان احسان کنید و (نیز) درباره‌ی خویشاوندان نزدیکتر و یتیمان و مستمندان و همسایه‌ی نزدیکتر و همسایه‌ی دور و همنشین نزدیک و در راه مانده و آنان که تحت سرپرستی شمایند (و عهده‌دار زندگیشان هستید احسان کنید). بی‌گمان خدا کسی را که متکبری فخر فروش بوده است دوست نمی‌دارد:

(همان) کسانی که بخل می‌ورزند و مردمان را به بخل فرمان می‌دهند و آنچه را خدا از فضل خویش بدان‌ها ارزانی داشته پوشیده می‌دارند. و برای کافران عذابی خوارکننده آماده کرده‌ایم‌.

و (نیز) کسانی (هم) که اموالشان را برای خودنمایی برابر دیدگانِ مردمان انفاق می‌کنند و به خدا ایمان نمی‌آورند و نه به روز بازپسین. و هر کس شیطان همدمش باشد، چه بد همدمی است.

و اگر به خدا و روز بازپسین ایمان می‌آوردند و از آنچه خدا به آنان روزی داده، انفاق می‌کردند، چه (زیانی) بر ایشان داشت‌؟ و خدا به آنان بسی دانا بوده است.

خدا همواره، (حتی) هم‌وزن ذرّه‌ای (بر هیچ کس و ناکس) ستم نمی‌کند، و اگر (آن ذرّه، کار) نیکی باشد افزونش می‌کند و از نزد خویش پاداشی بزرگ (به نیکوکاران) می‌بخشد.

پس چگونه است (حالشان) آن هنگام (و هنگامه‌ای) که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را بر همه‌ی آنان [:امت‌ها وگواهانشان] گواه آوریم‌؟

چنان روزی کسانی که کافر شدند و پیامبر (خدا) را نافرمانی کردند، آرزو می‌کنند که ای کاش با زمین یکسان می‌شدند؛ در حالی که از خدا هیچ پدیده‌ای را پوشیده نمی‌دارند.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! در حال مستی به نماز نزدیک مشوید تا زمانی که بدانید چه می‌گویید و (نیز) در حال جنابت (وارد نماز یا مسجد نشوید) - مگر اینکه رهگذر (مسجد) باشید - تا غسل کنید و اگر بیمار یا در سفرید یا یکی از شما از قضای حاجت آمد، یا با زنان آمیزش (جنسی) کرده‌اید، پس آبی نیافتید، بلندایی پاکیزه را جستجو کنید و بخشی از صورت‌ها و دست‌هایتان را (با آن) مسح نمایید. خدا بی‌گمان بخشنده و پوشنده بوده است.

آیا سوی کسانی که بهره‌ای از کتاب یافته‌اند ننگریستی‌؟ گمراهی را می‌خرند و می‌خواهند شما (نیز) گمراه شوید.

و خدا به (حال) دشمنانتان داناتر است. و کافی است که خدا سرپرست (شما) باشد و کافی است که خدا یاور (شما) باشد.

برخی از آنان که یهودی شدند، کلمات (وحی) را از جاهای خود بر می‌گردانند، و با گرداندن زبان‌هاشان و به قصد طعنه زدن در دین (اسلام، با در آمیختن عبری به عربی، به جای اینکه بگویند شنیدیم و اطاعت کردیم) می‌گویند: «شنیدیم و نافرمانی کردیم و (از ما) بشنو بدون شنواییمان.» و (نیز از روی استهزا می‌گویند:) «راعنا.» و اگر آنان می‌گفتند: «شنیدیم و فرمان بردیم و بشنو و به ما بنگر.» بی‌گمان برای آنان بهتر و پایدارتر بود، ولی خدا آنان را به علّت کفرشان لعنت کرد و در نتیجه جز اندکی ایمان نمی‌آورند.

هان ای کسانی که کتاب داده شدید! به آنچه فرو فرستادیم - حال آنکه تصدیق‌کننده‌ی همان چیزی است که با شماست - ایمان بیاورید، پیش از آنکه چهره‌هایی را محو کنیم و در نتیجه آنها را به قهقرا بازگردانیم، یا همچنان که اصحاب سبت [:شنبه] را لعنت کردیم، آنان را (نیز) لعنت کنیم. و فرمان خدا همواره تحقّق یافته بوده است.

خدا، این (انحراف) را - که به او شرک ورزیده شود - هرگز نمی‌پوشاند و غیر از آن را برای هر که بخواهد می‌پوشاند و هر کس به خدا شرک ورزد، همواره گناهی با پی‌آمدی بزرگ (نسبت به خدا) بر بافته است.

آیا سوی کسانی که خویشتن را پاک می‌شمارند ننگریسته‌ای‌؟ (چنین نیست،) بلکه خداست که هر که را بخواهد پاک می‌گرداند و به قدر نَخَک روی هسته‌ی خرمایی هم (به کس و ناکس) ستم نمی‌بینند.

بنگر چگونه بر خدا دروغ می‌بندند و این (خود) بس است که گناهی بدعاقبت (و) آشکارگر است.

آیا سوی کسانی که از کتاب (آسمانی) نصیبی یافته‌اند ننگریسته‌ای‌؟ که به (دو بُت) «جِبْت‌» و «طاغوت‌» ایمان می‌آورند و درباره‌ی کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌گویند: «اینان از کسانی که ایمان آورده‌اند راه‌یافته‌ترند.»

اینانند که خدا لعنتشان کرده و هر که را خدا لعنت کند، هرگز برای او یاوری نخواهی یافت.

یا اینان را نصیبی از حکومت (ربانی‌) است‌؟ پس در این هنگام به قدر نقطه‌ی پشت هسته‌ی خرمایی (هم از آن) به مردمان نمی‌دهند.

یا به مردمان بر آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده، رشک می‌برند؟ پس ما به‌راستی به خاندان ویژه‌ی ابراهیم، کتاب و حکمت دادیم و به آنان مُلکی بزرگ دادیم.

پس برخی از ایشان کسانی‌اند که به وی ایمان آوردند و برخی از آنان کسانی‌اند که (بر ضد ایمان قیام و) از آن جلوگیری کردند و (برای آنان) دوزخ پرشراره بس است.

به زودی کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند، آنان را گیرانه‌ی آتشی خواهیم کرد (که) هر چه پوست‌هاشان [:بدن‌هاشان] بریان گردد، تبدیل به پوست‌های [:بدن‌های] دیگرشان می‌کنیم، تا عذاب را بچشند. آری، خدا عزیز حکیم بوده است.

و کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، به زودی در باغ‌هایی در می‌آوریم که (از) زیر (درختان‌)شان نهرها روان است، حال آنکه در آنها جاودانند و برایشان همسرانی بس پاک است و آنان را در سایه‌ای بس پوشا درآوریم.

خدا به‌راستی شما را فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانشان بازگردانید. و هنگامی که میان مردم داوری می‌کنید، به عدالت داوری کنید. همواره چه نیکوست چیزی که خدا به آن پند می‌دهد. به‌راستی خدا بسی شنوای بینا بوده است.

هان ای کسانی‌که ایمان آوردید! خدا را اطاعت کنید، و پیامبر و اولیای امر (رسالت) را -که از خودتان می‌باشند- (نیز) اطاعت کنید. پس اگر در امری (دینی) اختلاف کردید، اگر به خدا و روز پایانی ایمان دارید، آن را به (کتاب) خدا و (سنت) پیامبرش عرضه بدارید، این بهتر و بازتابش نیکوتر است.

آیا نظر نیفکنده‌ای سوی کسانی که می‌پندارند به آنچه سوی تو نازل شده و (به) آنچه پیش از تو نازل گردیده ایمان آورنده‌اند (و با این همه) می‌خواهند داوریِ میان خود را سوی طاغوت ببرند، حال آنکه بی‌چون فرمان یافته‌اند که بدان کفر ورزند؟ و (اما) شیطان همی خواهد آنان را به گمراهی دوری در اندازد.

و هنگامی که به ایشان گفته شود: «سوی آنچه خدا نازل کرده [:قرآن] و سوی پیامبرش [:سنت وحیانیش] بیایید»، منافقان را می‌بینی که (مکلفان را) از (راه و روش) تو واژگونه باز می‌دارند.

پس چگونه است هنگامی که به (سزای) دستاوردهایشان - که از پیش فرستادند - مصیبتی به آنان در رسد، نزد تو می‌آیند و به خدا سوگند یاد می‌کنند که: «ما جز نیکویی و کارسازی قصدی نداشتیم‌»؟

ایشان همان کسانند که خدا می‌داند چه در دل‌هاشان دارند؛ پس از آنان روی بگردان و پندشان ده و برایشان سخنی در (ژرفای) جان‌هاشان برگوی.

و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خدا از او اطاعت شود. و اگر آنان چون به خود ستم کردند، پیش تو آیند، پس از خدا پوشش و آمرزش بخواهند و پیامبر (نیز) برای آنان (از خدا) پوشش بخواهد، همواره خدا را بسی برگشت‌کننده‌ی (بر خودهاشان و) رحمتگر بر ویژگان می‌یافتند.

پس نه، (چنان نیست‌.) به پروردگارت قسم که ایمان نمی‌آورند، تا آنکه تو را در آنچه میانشان مایه‌ی مشاجره است به داوری برگمارند؛ سپس از حکمی که کرده‌ای در دل‌هاشان احساس تنگی (و تردید) نکنند و کاملاً سر تسلیم فرود آورند.

و اگر بر آنان می‌نوشتیم که خودهاتان (همدیگر) را بکشید، یا از خانه‌هاتان به درآیید، جز اندکی از ایشان آن را به کار نمی‌بستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده می‌شوند به کار می‌بستند، بی‌گمان برایشان بهتر و در ثبات (قدم‌)شان مؤثرتر بود.

و در آن هنگام (ما هم) از نزد خویش، بی‌چون پاداشی بزرگ به آنان می‌دادیم،

و به‌راستی آنان را به راهی راست هدایت می‌کردیم.

و کسانی که از خدا و پیامبرش اطاعت کنند، ایشان با کسانی هستند که خدا بر (سر و سامان)شان نعمت فرود آورده: از پیامبران بزرگ و راستان و شهیدان و شایستگان. و آنان چه نیکو همدمانند.

این فضیلت از خداست و خدا در دانایی بسنده است.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! وسایل دفاعی خود را (برابر دشمنانتان) برگیرید (و آماده‌ی دفاع باشید). پس گروه گروه بر دشمن هجوم کنید یا یکجا بر آنها هجوم آورید.

و بی‌گمان از میان شما کسی است که بی‌امان بسی کندی و لاابالی‌گری می‌کند. پس اگر آسیبی به شما در رسد گوید: «به‌راستی خدا بر من نعمت بخشید، چون با آنان حاضر (در معرکه‌ی جنگ) نبودم.»

و اگر به‌راستی فضیلتی [:غنیمت یا غلبه‌ای] از خدا به شما در رسد – چنان که گویی میان شما و میان او دوستی نبوده - همانا بی‌گمان خواهند گفت: «کاش من با آنان بودم و بی هیچ زیانی به نوای بزرگی می‌رسیدم!»

پس باید کسانی که زندگی دنیا را به (زندگی) آخرت سودا می‌کنند در راه خدا کشتار کنند و هر کس در راه خدا کشتار کند، پس کشته یا پیروز شود، در آینده پاداشی بزرگ به او خواهیم داد.

و چیست شما را (که) در راه خدا و (در راه نجات) مستضعفان (اعم) از زنان و مردان و فرزندان کوچکتان، کشتار نمی‌کنید؟ همانان که می‌گویند: «پروردگارمان! ما را از این شهری که مردمش ستم‌پیشه‌اند، بیرون بر و از جانب خود برایمان سرپرستی قرار ده و از نزد خویش یاوری برایمان تعیین فرما.»

کسانی که ایمان آوردند، در راه خدا کشتار می‌کنند و کسانی که کافر شدند، در راه طغیانگران کشتار می‌کنند. پس با یاران و پیروان شیطان کشتار کنید (که) نیرنگ شیطان بی‌گمان ضعیف بوده است.

آیا ندیدی کسانی را که به آنان گفته شد: «دست (از جنگ) بدارید و نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید.» پس چون کشتار بر آنان نوشته شد، ناگاه گروهی از آنان از مردمان می‌ترسند - مانند ترس از خدا یا ترسی سخت‌تر - و گفتند: «پروردگارمان! چرا بر ما آن کشتار را برنبشتی‌؟ چرا تا مدتی کوتاه مهلتمان ندادی‌؟» بگو: «برخورداری(‌تان از) دنیا کم (است)، و برای کسی که تقوا پیشه کرده، آخرت بهتر است و (در آنجا) به قدر نَخَک هسته‌ی خرمایی (هم) بر شما ستم نخواهد رفت.»

هر کجا باشید، شما را مرگ در می‌یابد، هر چند در برج‌های استواری باشید. و اگر (پیشامد) خوبی به آنان در رسد، گویند: «این از جانب خداست‌» و چون صدمه‌ای به ایشان رسد، گویند: «این از جانب تو است.» بگو: «همه از جانب خداست.» (آخر) این گروه را چه شده است که نزدیک (به این حقیقت) نیستند، (که) سخنی یا هر حادثه‌ای را با دقت بررسند؟

هر چه از خوبی به تو رسد از خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از تو است. و تو [:محمد] را به پیامبری، برای مردم فرستادیم و گواه بودن خدا کافی است.

هر که از پیامبر فرمان برد، بی‌گمان، از خدا فرمان برده و هر کس (از او) رویگردان شود، ما تو را بر ایشان به نگهبانی نفرستاده‌ایم.

و می‌گویند: «اطاعت (می‌کنیم).» سپس هنگامی که از نزد تو بیرون می‌روند، گروهی از آنان شبانه و پنهانی، غیر از آنچه تو می‌گویی برنامه‌ریزی می‌کنند، و خدا آنچه را که پنهانی در شب برنامه‌ریزی می‌کنند ثبت می‌کند. پس از ایشان روی برتاب و بر خدا توکل کن و کارسازی خدا بس است.

پس آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند و اگر (بر فرض محال، قرآن) از نزد غیر خدا بود همواره در آن اختلاف بسیاری می‌یافتند.

و هنگامی که خبری (حاکی) از ایمنی یا ترس، آنان را در رسد، (آشکارا و بلندگویان) انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و به فرماندهان جنگی از خودشان ارجاع کنند، همانا آن (امر) را کسانی از میانشان در می‌یابند که آن را عالمانه ژرف‌کاوی می‌کنند. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، همواره جز اندکی، (همگی) از شیطان پیروی می‌کردید.

پس در راه خدا کشتار کن -تو جز شخص خود را مکلف نیستی- و مؤمنان را (به مبارزه) برانگیز. امید که خدا آسیب کسانی را که کفر ورزیدند (از شما مؤمنان) باز دارد و خداست که برخوردش شدیدتر و کیفرش سخت‌تر است.

هر کس میانجیگری پسندیده‌ای کند، برای وی از آن نصیبی خواهد بود و هر کس میانجیگری ناپسندی کند، برای او از آن (بخشی) خواهد بود. و خدا همواره بر هر چیزی توانا و گواه و نگهبان بوده است.

و چون به شما زنده‌باد داده شد [:گفته شد]، شما (هم) بهتر از آن یا (مانند) همان را پاسخ دهید. خدا همواره بر(ای) هر چیزی بسی حسابرس بوده است.

خدا، (که) هیچ معبودی جز او نیست، همواره در روز رستاخیز - که هیچ شک مستندی در آن نیست - همانا شما را گرد خواهد آورد. و کیست راستاتر از خدا در هر گفتاری.

پس چیست شما را در حال دودستگیِ منافقان، حال آنکه خدا آنان را در گمراهی وانهاده. آیا می‌خواهید کسی را که خدا(یش) گمراه کرده به راه آورید؟ و هر که را خدا در گمراهیش وانهد هرگز راهی (راهوار) برایش نخواهی یافت.

همان‌گونه که خودشان کافر شدند، دوست داشتند (که) ای کاش (شما نیز) کافر شوید، تا با هم برابر باشید. پس از میان ایشان برای خودتان، (نه) دوستان و (نه) یارانی اختیار مکنید، تا آنکه در راه خدا هجرت کنند. پس اگر (باز هم) روی بر تافتند، هر کجا آنان را یافتید بگیریدشان و بکشیدشان و از آنها نه دوستی و نه یاری برای خود مگیرید.

مگر کسانی را که با گروهی که میان شما و آنان پیمانی است، به ایشان برسند، یا نزد شما بیایند، در حالی که سینه‌‌هاشان از کشتار با شما یا کشتار با قومشان به تنگ آمده و اگر خدا می‌خواست، همانا آنان را بر شما چیره می‌کرد، (و آنان) حتماً با شما کشتار می‌کردند. پس اگر از (برخورد با) شما کناره‌گیری کردند و با شما کشتار نکردند و سوی شما (طرح) تسلیم افکندند، (دیگر) خدا برای شما هیچ راهی (برای تجاوز) بر آنان قرار نداده است.

به زودی، گروهی دیگر را خواهید یافت که می‌خواهند شما را آسوده خاطر کنند و قوم خود را (نیز) امنیت دهند. هر بار که به فتنه بازگردانده شوند، در (ژرفای) آن سرنگون می‌گردند. پس اگر از شما کناره‌گیری نکردند و سویتان تسلیم(شان) را نیفکندند و از شما دست بر نداشتند، هر کجا با پی‌جویی آنان را یافتید، دستگیرشان کرده و بکشیدشان و اینانند که ما برای شما بر ایشان تسلّطی روشنگر قرار داده‌ایم.

و برای هیچ مؤمنی هرگز (شایسته) نبوده است که مؤمنی را - جز به اشتباه (مطلق ناخودآگاه)- بکشد و هر کس مؤمنی را به اشتباه کشت، باید مؤمن (گرفتار و) دربندی را آزاد کرده و به خانواده‌اش خون‌‌بهایی را (هم) پرداخت کند، مگر اینکه آنان (خون‌بهایش را) صدقه دهند [:ببخشند]. پس اگر (مقتول) از گروهی است که دشمنان شمایند و خود وی مؤمن است، (قاتل) باید به خانواده‌ی وی خون‌‌بهایی تسلیم کند و مؤمنی دربند را (هم) آزاد نماید و هر کس از اینها چیزی نیافت، باید دو ماه پیاپی - به عنوان بازگشتی از جانب خدا - روزه بدارد. و خدا همواره دانای سنجیده‌کار بوده است.

و هر کس به‌عمد مؤمنی را بکشد، کیفرش دوزخ است حال آنکه در آن ماندگار خواهد بود و خدا بر او خشم می‌گیرد و لعنتش می‌کند و عذابی بزرگ برایش آماده ساخته است.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! چون در راه خدا به دشواری رهسپار شوید، کوشش و کاوش کنید و به کسی که (سویتان) تسلیم افکند [:ادعای تسلیم و یا اسلام کرد] مگویید: «تو مؤمن نیستی‌» در حالی که متاع زندگی دنیا را می‌جویید. چرا که غنیمت‌های فراوان نزد خداست. قبلاً خودتان (نیز) همین‌گونه بودید، تا خدا بر شما منّت نهاد. پس خوب بررسی کنید، که خدا همواره به آنچه انجام می‌دهید آگاه بوده است.

مؤمنان خانه‌نشین که با ترک جبهه‌ی جنگ زیانی وارد نمی‌کنند و عذری هم ندارند، با مجاهدانی که با مال و جانشان در راه خدا جهاد می‌کنند برابر نیستند. خدا کسانی را که با مال و جانشان جهاد می‌کنند به درجه‌ای بر (این) خانه‌نشینان مزیّتی بخشیده و هر دو (گروه‌) را وعده‌ی نیکوترین (پاداش) داده و خدا مجاهدان را بر خانه‌نشینان به پاداشی بزرگ برتری داده است.

حال آنکه (این درجه‌ی جهاد بر حسب درجات مجاهدان به عنوان) درجات و پوشش و رحمتی از جانب اوست (و نصیب آنان می‌شود). و خدا پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.

بی‌گمان کسانی که بر خود ستمکارند (هنگامی که) فرشتگان جانشان را گرفتند (به آنان) گفتند: «در چه (حال) بودید؟» پاسخ دادند: «ما در زمین از مستضعفان بودیم.» گفتند: «مگر زمین خدا وسیع نبود تا در آن مهاجرت کنید؟» پس آنان جایگاهشان دوزخ است و (دوزخ) چه بد بازگشتگاهی است.

مگر مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که چاره‌جویی نتوانند و راهی (نیز) نیابند.

پس ایشان، امید است خدا از آنان درگذرد و خدا همواره خطا بخش و پوشنده بوده است.

و هر که در راه خدا هجرت کند، در زمین (و زمینه‌ی هجرتش) جایگاهی آرام و بی‌خطر (و) فراوانی و گشایشی خواهد یافت و هر کس به حالت مهاجرت در راه خدا و پیامبرش از خانه‌اش به درآید، سپس مرگش در رسد، همانا پاداش او همواره بر خداست. و خدا بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.

و چون در زمین (به زحمت پای) زدید [:رهسپار جهاد شدید]، اگر بیم داشتید آنان که کافر شدند بر شما فتنه‌ای آتشین (بر پا) کنند (که بر شما هجوم آورند)، پس گناهی بر شما نیست که از (کیفیت) نماز بکاهید. کافران بی‌گمان پیوسته برای شما دشمنانی آشکارگر بوده‌اند.

و هنگامی که در میانشان [:این مجاهدان] بودی پس برایشان نماز برپا داشتی، باید گروهی از آنان با تو (به نماز) بایستند و باید جنگ‌افزارهای خود را در بر گیرند. پس چون به سجده(ی نخستین) رفتند (برای اتمام نمازشان و مراقبت) باید پشت سر شما قرار گیرند و گروهی دیگر که هنوز نماز نگزارده‌اند باید بیایند و با تو (در ادامه‌ی جماعت) نماز گزارند و باید (حالت) بیمشان و جنگ‌افزارهایشان را (با خود) برگیرند. کسانی که کافر شدند دوست داشتند که ای کاش شما از جنگ‌افزارهایتان و (از) متاع‌هایتان غافل شوید، پس یکجا بر شما هجوم آورند. و هیچ گناهی بر شما نیست (که) اگر آزاری از بارانی شما را در رسید یا بیمار بودید، جنگ‌افزارهایتان را واگذارید و (همواره از ایشان) بر حذر باشید. بی‌گمان، خدا برای کافران عذابی خفّت‌بار آماده کرده است.

پس چون نماز را (این‌گونه) به جای آوردید، خدا را (در همه حال) ایستاده و نشسته و بر پهلو آرمیده، یاد کنید. پس چون آرام شدید، نماز را (به طور کامل و بدون کم و کاست) به پا دارید، زیرا نماز بر مؤمنان، در اوقات معیّن مقرّر بوده است.

و در پی‌جویی مجدانه‌ی این دشمنان سستی نورزید. اگر شما درد می‌کشید، آنان (نیز) همان گونه که شما درد می‌کشید، درد می‌کشند؛ حال آنکه شما چیزی از خدا امید دارید که آنها امید ندارند. و خدا همواره بس دانای فرزانه بوده است.

ما به‌راستی این کتاب را به کل حقّ (و حقانیت) بر تو نازل کردیم، تا میان مردمان به (موجب) آنچه خدا به تو نشان داده داوری کنی و زنهار که برای خیانتکاران جانب‌دار مباش.

و از خدا پوشش بخواه، (که) همواره خدا بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.

و از کسانی که به خودشان خیانت می‌کنند دفاع مکن. بی‌گمان خدا هر که را که خیانتکار و گناه‌پیشه بوده دوست نمی‌دارد.

(کار و اسرار خود را) از مردم بسی پنهان می‌دارند و از خدا هیچ پنهان نمی‌دارند. و چون شبان‌گاه به چاره‌اندیشی می‌پردازند سخنانی می‌گویند که خدا (بدان‌ها) خشنود نیست. حال آنکه خدا (همچنان) با آنان است (و) خدا به آنچه انجام می‌دهند همواره احاطه داشته است.

هان! شما همانان هستید که در زندگی دنیا(تان) از اینان جانبداری کردید. پس چه کس به روز رستاخیز از آنان در برابر خدا جانبداری خواهد کرد؟ یا چه کسی حمایتگر و کارگزار آنان خواهد بود؟

و هر کس بدی‌ای کند، یا بر خویشتن ستمی روا دارد، سپس از خدا پوشش بخواهد، خدا را پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان خواهد یافت.

و هر کس خطایی مرتکب شود، آن را به زیان خود مرتکب شده و خدا همواره بس دانای فرزانه بوده است.

و هر کس خطا یا گناهی -مانع از خیری- به دست آرد، سپس آن را به بی‌گناهی نسبت دهد، پس بی‌گمان بهتان و گناه دنباله‌دار آشکارگری بر دوش کشیده است.

و اگر فضل و رحمت خدا بر (سر و سامان) تو نبود، گروهی از آنان همت می‌گماردند تا گمراهت کنند و بجز خودشان را گمراه نمی‌کنند و به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند. و خدا بر تو کتاب و حکمت فرو فرستاد و آنچه نمی‌توانسته‌ای بدانی به تو آموخت و فزون‌بخشی خدا بر تو، با عظمت (و بزرگوارانه‌) بوده است.

در بسیاری از رازگویی‌هایشان هرگز خیری نیست، مگر کسی که (بدین وسیله) به صدقه یا کار پسندیده یا سازشی میان مردمان، فرمان دهد. و هر کس برای طلب خشنودی خدا چنان کند، در آینده‌ای [:رجعت، برزخ و قیامت] او را پاداش بزرگی خواهیم داد.

و هر کس - پس از آنکه راه هدایت برایش آشکار شد - با پیامبر اختلاف کند (و میان خود و پیامبر جدایی افکند) و (راهی) جز راه مؤمنان را (که همان راه پیامبر سوی خداست) در پیش گیرد، او را بدانچه روی خود را بدان سو کرده واگذاریم و گیرانه‌ی جهنمش کنیم و چه بازگشت‌گاه بدی است.

خدا از اینکه به او شرک آورده شود، هرگز در نمی‌گذرد و فروتر از آن را بر هر که بخواهد (با شروطش) می‌پوشاند و هر کس به خدا شرک ورزد، بی‌چون دچار گمراهی دور و درازی شده است.

(مشرکان) به جای او، جز مادینه‌ای را نمی‌خوانند، و جز شیطانی سرکش را نمی(خواهند و نمی)خوانند.

خدا لعنتش کرده حال آنکه گفت: «بی‌گمان، از میان بندگانت همواره نصیبی جداسازی شده (برای خود) بر خواهم گرفت‌؛»

«و همانا آنان را بی‌گمان سخت گمراه و دچار آرزوهای دور و درازی خواهم کرد و همواره وادارشان می‌کنم تا بی‌چون گوش‌های دام‌ها را بشکافند و (نیز) وادارشان می‌کنم تا خَلْق‌الله [:فطرت خداداد] را دگرگون سازند.» و هر کس به جای خدا، شیطان را ولیّ خود برگیرد، بی‌گمان دستخوش زیان آشکارگری شده است.

(آری،) شیطان به آنان وعده می‌دهد و ایشان را در (ژرفای) آرزوها می‌افکند و شیطان جز فریبی به آنان وعده نمی‌دهد.

آنان پناهگاهشان جهنّم است و از آن راه گریزی نیابند.

و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته(‌ی ایمان) کردند، در آینده‌ای نزدیک، آنان را در بوستان‌هایی که از زیر (درختان)شان، نهرها روان است در می‌آوریم، حال آنکه در آن جاودانه‌اند. وعده‌ی حقانی خدا را بپذیرید و چه کسی در سخن، از خدا راستگوتر است‌؟

(پاداش و کیفر، هرگز) به دلخواه و آرزوی شما و نه به دلخواه و آرزوی اهل کتاب نیست. هر کس بدی کند، در برابر آن کیفر بیند و جز خدا برای خود نه سرپرستی و نه مددکاری نمی‌یابد.

هر کس که کارهایی شایسته کند - مرد باشد یا زن - در حالی که مؤمن است، ایشان داخل بهشت می‌شوند و به اندازه‌ی گودی پشت هسته‌ی خرمایی (هم) ستم نمی‌شوند.

و دین چه کسی بهتر است از آن کس که خود را تسلیم خدا کرده، در حالی که نیکوکار است و از آیین ابراهیم (که) از هر باطلی رویگردان بوده پیروی نموده است‌؟ و خدا ابراهیم را دوستی بس تنگاتنگ گرفت (که گویی سراسر وجودش در خدا ادغام گردیده است).

و آنچه در آسمان و آنچه در زمین است تنها از خداست و خدا همواره بر هر چیزی احاطه داشته است.

و درباره‌ی زنان، رأی تازه‌ی تو را می‌پرسند. بگو: «خدا درباره‌ی آنان به شما فتوا می‌دهد و (نیز) درباره‌ی آنچه در کتاب [:قرآن] بر شما تلاوت می‌شود: در مورد زنان یتیمی که حق مکتوب و نگاشته شده برایشان را به ایشان نمی‌دهید و تمایل به ازدواج با آنان دارید و (نیز درباره‌ی) کودکان ناتوان و اینکه با یتیمان (باید) به فضیلتی برتر از عدالت قیام کنید. و هر کار نیکی (را که) انجام دهید همواره خدا به آن بسی دانا بوده است.

و اگر زنی از ناسازگاری همسرش یا از روی گردانیدنش (از زندگی زناشویی) بیم داشت، بر آن دو هرگز گناهی نیست که از راه صلح با یکدیگر (در آیند و) به آشتی گرایند و (این) سازش خیر (و استمرار ناسازگاری، شرّ) است. و بخل (و بی‌گذشت بودن) در نفوس، حضور (و غلبه) یافته و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه نمایید، همواره خدا به آنچه انجام می‌دهید بسی آگاه بوده است.

و شما هرگز نمی‌توانید میان زنان عدالت (همه‌جانبه) برقرار کنید، هر چند (بر این عدالت) حریص (هم) باشید! پس (از آنان) یکسره تمایل (و تغافل) نورزید، تا آنان را همچون آویزان در این میان [:بلاتکلیف و سرگشته] رها کنید و اگر سازش نمایید و (از این تمایل ناروا) بپرهیزید، (بدانید که) همواره خدا پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.

و اگر آن دو همسر، از یکدیگر جدا شوند، خدا هر یک را از گشایش خویش بی‌نیاز می‌گرداند. و خدا همواره گشایشگر حکیم بوده است.

و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است تنها از خداست و ما همواره به کسانی که پیش از شما (به آنها) کتاب داده شده و (نیز) به شما به‌راستی سفارش کردیم که از خدا پروا کنید و اگر کفر ورزید (چه باک‌؟) آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از خداست و خدا بی‌نیاز ستوده بوده است.

و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از خداست و وکالت [:کارسازی] خدا کافی است.

(ای مردمان!) اگر (خدا) بخواهد، شما را (از میان) می‌برد و دیگرانی را به جای شما (پدید) می‌آورد و خدا بر این (کار) توانا بوده است.

هر کس پاداش دنیا می‌خواسته، پاداش دنیا و آخرت تنها نزد خداست. و خدا بس شنوایی بسیار بینا بوده است.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! پیوسته -و بسی شایسته و بایسته- در قسط [:تقسیم عادلانه] بسیار پایدار باشید و برای خدا گواهی دهید، هر چند به زیان خودتان یا (به زیان) پدر و مادر(تان) و خویشاوندان نزدیکتر(تان) باشد. اگر (یکی از دو طرف دعوا) توانگر یا نیازمند باشد، خدا به آن دو (از شما) سزاوارتر است. پس از هوس پیروی نکنید، که (در نتیجه از حق) عدول کنید و اگر به انحراف گرایید یا (از حق) اعراض کنید، خدا همواره به آنچه انجام می‌دهید آگاه بوده است.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! به خدا و پیامبرش و کتابی که بر پیامبرش به تدریج فرو فرستاد و کتاب‌هایی که قبلاً نازل کرده، بگروید و هر کس به خدا و فرشتگانش و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز بازپسین کافر شود، در حقیقت دچار گمراهی دور و درازی شده است.

بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند، سپس کافر شدند، سپس ایمان آوردند، سپس کافر شدند، پس آن‌گاه به کفر خود افزودند، هرگز خدا بر آن نبوده است که آنان را ببخشاید و نه به راهی راهوار هدایتشان کند.

منافقان را نوید ده که برایشان عذابی دردناک است.

همانان که غیر از مؤمنان، کافران را اولیای خود می‌گیرند. آیا سربلندی را نزد آنان همی جویند؟ (این خیالی خام است.) پس همواره عزّت، همه از آن خداست.

و همانا (خدا) در (آن) کتاب [:قرآن] بر شما نازل کرد که: هرگاه شنیدید آیات خدا مورد کفر (و انکار) و مسخره قرار می‌گیرد، با آنان منشینید، تا به سخنی غیر از آن فرو روند (و در صورت تخلف شما بی‌گمان مانند آنان خواهید بود. خدا بی‌چون همگیِ منافقان و کافران را در دوزخ گرد آورنده است.

آنان که در انتظاری (ناروا و بی‌پروا) بر (زیان‌) شمایند؛ پس اگر از جانب خدا به شما فتحی در رسد، گویند: «مگر ما با شما نبودیم‌؟» و اگر برای کافران نصیبی باشد، گویند: «مگر ما بر (سروسامانتان) نگهبانی نمی‌کردیم و از تهاجم مؤمنان بر شما جلوگیری نمی‌نمودیم‌؟» پس خدا، روز قیامت میانتان داوری می‌کند و خدا هرگز بر (زیان) مؤمنان، برای (سود) کافران راهی راهوار قرار نداده است.

منافقان همواره به خدا نیرنگ می‌زنند، حال آنکه او (هم) به آنان نیرنگ‌زننده است. و چون به نماز ایستند با کسالت برخیزند، در حالی‌که برابر مردم ریا می‌کنند و خدا را جز اندکی یاد نمی‌کنند.

میان آن دو گروه نگران و دو دلند؛ نه سوی آنانند و نه سوی اینان. و هر که را خدا گمراه کند، هرگز راهی راهوار برای (نجات) او نخواهی یافت.

هان ای کسانی که ایمان آوردید! به جای مؤمنان، کافران را اولیای خود مگیرید. آیا می‌خواهید برای خدا بر ضد خودتان سلطه‌ای آشکارگر قرار دهید؟

منافقان بی‌گمان در (ژرفای) فروترین بخش از درکات (هفتگانه‌ی) آتشند و هرگز برایشان یاوری نخواهی یافت.

مگر کسانی که توبه کردند و (خود و دیگران را) اصلاح نمودند و به (یاری) خدا با کوشش و کاوش، نگهبان (خودشان و دیگران) شدند و طاعت خود را برای خدا خالص گردانیدند. پس هم‌اینان با آن مؤمنان (راستین) همراهند و در آینده خدا این مؤمنان را پاداشی بزرگ خواهد داد.

اگر سپاس بدارید و ایمان آرید، خدا با عذاب شما چه کاری خواهد داشت‌؟ و خدا همواره سپاس‌گزار [:حق‌شناس] بسیار دانا بوده است.

خدا، افشاگری به بد زبانی را دوست نمی‌دارد، مگر (از) کسی که بر او ستم رفته باشد. و خدا بس شنوایی بسیار داناست.

اگر خیری را آشکار کنید یا پنهانش دارید، یا از بدی درگذرید، خدا (هم) درگذرنده‌ای توانا بوده است.

همواره کسانی که به خدا و پیامبرانش کفر می‌ورزند و می‌خواهند میان خدا و پیامبرانش جدایی اندازند و می‌گویند: «ما به بخشی ایمان داریم و به بخشی کفر می‌ورزیم‌» و می‌خواهند میان آن (دو) راهی راهوار برای خود اختیار کنند،

همانان حقاً کافرانند (که گویی کافران دیگر کافر نیستند) و ما برای کافران عذابی خفت‌آور آماده کرده‌ایم.

و کسانی که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده و میان احدی از آنان جدایی نیفکندند، در آینده (خدا) پاداششان می‌دهد و خدا پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان بوده است.

اهل کتاب از تو می‌خواهند که کتابی از آسمان بر ایشان فرود آوری. پس بی‌چون از موسی بزرگ‌تر از این را خواستند و گفتند: «خدا را آشکارا به ما بنمای.» پس به سزای ظلمشان (آذرخش) صاعقه آنان را فرو گرفت. سپس، بعد از آنکه دلایل آشکار برایشان آمد، گوساله را (به پرستش) گرفتند. پس ما از آن (هم) چشم‌پوشی نمودیم و به موسی برهانی روشنگر دادیم.

و (کوه) طور را به سبب (نقض) پیمانشان بالای سرشان برافراشتیم و به آنان گفتیم: «سجده‌کنان از درب (بیت‌المقدس) در آیید.» و (نیز) به آنان گفتیم: «در روز شنبه تجاوز مکنید.» و از ایشان پیمانی سخت بی‌امان بر گرفتیم.

پس به (سزای) پیمان‌شکنی‌شان و کفرشان (نسبت‌) به آیات خدا و کشتار ناحقشان پیمبران را و گفتارشان که: «دل‌هایمان در بسته است‌» (لعنتشان کردیم)؛ بلکه خدا به خاطر کفرشان بر دل‌هایشان مهر زده. پس جز اندکی ایمان نمی‌آورند.

و (نیز) به سزای کفرشان و آن تهمت بزرگی که به مریم زدند،

و گفته‌ی ایشان که: «ما بی‌چون مسیح، عیسی‌بن مریم، پیامبر خدا را کشتیم‌.» حال آنکه آنان او را نکشتند و به دارش (هم) نیاویختند؛ لیکن امر بر آنان مشتبه شد و کسانی که بی‌چون درباره‌ی او اختلاف کردند، بی‌گمان در مورد آن در (ژرفای) شکّی غرق شده و هیچ علمی بر آن ندارند، جز پیروی از گمان. و به یقین او را نکشتند؛

بلکه خدا او را سوی خود بالا برد. و خدا عزیز بوده است.

و هیچ کس از اهل کتاب، نیست مگر آنکه بی‌چون پیش از مرگش [:مرگ مسیح] بی‌گمان به او ایمان می‌آورد و روز قیامت (عیسی نیز) بر آنان گواه است.

پس به سزای ستمی که از یهودیان سر زد و به سبب آنکه (مردمان را) بسیار از راه خدا بازداشتند، چیزهای پاکیزه‌ای را که برایشان حلال شده بود بر آنان حرام کردیم.

و (نیز به سبب) ربا گرفتنشان - حال آنکه از آن نهی شده بودند- و (به جهت) مفتخواری اموال مردمان. و ما برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کردیم.

لیکن پای‌برجایان استوارشان در علم [:معرفت الهی] و مؤمنان، به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پیش از تو نازل گشته ایمان می‌آورند و به ویژه بر پا دارندگان نماز و (نیز) زکات‌دهندگان و مؤمنان به خدا و روز واپسین. زودا (که) به آنان پاداشی بزرگ خواهیم داد.

ما بی‌گمان - همچنان که به نوح و پیامبران پس از او، وحی کردیم - به تو (نیز) وحی کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان(او) و عیسی و ایّوب و یونس و هارون و سلیمان (نیز) وحی کردیم و به داوود زبور دادیم.

و پیامبرانی (را فرستادیم) که در حقیقت (ماجرای) آنان را از پیش بر تو حکایت کردیم و پیامبرانی (را نیز برانگیختیم) که (سرگذشت) ایشان را بر تو بازگو نکرده‌ایم و خدا با موسی سخنی (وحیانی) گفت.

پیامبرانی را که بشارتگر و هشداردهنده بودند، تا برای مردمان پس از پیامبران، در برابر خدا (بهانه و) حجّتی (در کار) نباشد. و خدا عزیز حکیم بوده است.

اما خدا به (حقانیّت) آنچه بر تو نازل کرده است گواهی می‌دهد. او آن را به علم (مطلق) خویش نازل کرده و فرشتگان (نیز به آن) گواهی می‌دهند و گواهی خدا کافی است.

بی‌گمان، کسانی که کفر ورزیدند و (خود و مردم را) از راه خدا بازداشتند، بی‌چون به گمراهی دور و درازی افتادند.

همواره کسانی که کفر ورزیدند و ستم کردند، خدا بر آن نبوده است که برایشان (گناهانشان را) بپوشد و به راهی (راست) هدایتشان کند:

مگر راه جهنّم، حال آنکه در آن جاودانند و این (کار) برای خدا آسان بوده است.

هان ای مردمان! (آن) پیامبر (یگانه‌ی موعود)، تمامی حق را از سوی پروردگارتان به‌راستی برایتان آورده است. پس (به او) ایمان بیاورید که برای شما خیر است و اگر کافر شوید (بدانید که) آنچه در آسمان‌ها و زمین است از خداست و خدا بس دانایی حکیم بوده است.

هان ای اهل کتاب! در دین خود غلوّ [:زیاده‌روی] مکنید و درباره‌ی خدا جز (سخن) حق مگویید. مسیح، عیسی‌بن‌مریم، تنها پیامبر خدا و کلمه [:نشانه‌ی] اوست (که) آن را سوی مریم افکنده و روحی (بزرگ و آفریده‌ای ممتاز) از جانب اوست. پس به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و نگویید (خدا اقنوم‌های) سه‌گانه است. (از این کفر) فراسوی خیری برای خودتان باز ایستید. خدا فقط معبودی یگانه، و منزّه از آن است که برای او فرزندی باشد. آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از اوست و کارسازی خدا کافی است.

مسیح از اینکه بنده‌ی خدا باشد هرگز خودداری نمی‌کند و نه فرشتگان مقّرب (نیز). و هر کس از پرستش او خودداری و تکبر کند (بداند که) زودا (که) خدا همه‌ی آنان را سوی خود گرد می‌آوَرَد.

پس اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمان) کرده‌اند، پاداش‌هاشان را به تمام (و کمال) خواهد داد و از فزون‌بخشیِ خود به ایشان افزون می‌بخشد. و امّا کسانی که امتناع ورزیده و تکبر کردند، پس آنان را به عذابی دردناک دچار می‌سازد و بجز خدا برای خود (نه‌) سرپرست و نه یاوری نخواهند یافت.

هان ای مردمان! شما را از جانب پروردگارتان برهانی (بس درخشان) آمده و فراسوی شما نوری روشنگر فرو فرستادیم.

پس اما کسانی که به خدا گرویدند و به (یاری) او با کوشش و کاوش، نگهبانی (برای خود و دیگران) یافتند، به زودی خدا آنان را در جوار رحمت و فضلی از جانب خویش در آورد و ایشان را سوی خود، به راهی راست هدایت کند.

از تو فتوا می‌طلبند. بگو: «خدا درباره‌ی کلاله [:برادران و خواهران ابوینی] فتوا می‌دهد (که) : اگر مردی بمیرد و فرزندی ندارد و خواهری دارد، پس نصف آنچه واگذاشته از آنِ اوست و آن (مرد نیز) از خواهرش تمامی ارث را می‌برد، (البته) اگر برای او [:خواهر] فرزندی نباشد. پس اگر (ورثه فقط) دو خواهر (یا بیشتر) باشند، دو سوم میراث برای آنهاست. اگر چند خواهر و برادرند، نصیب مذکر، مانند نصیب دو مؤنث است. خدا برای شما (حقیت را) بیان می‌کند که گمراه نشوید و خدا به هر چیزی داناست.»


محتوای سوره