ذَرّة

از الکتاب

آیات شامل این کلمه

براى «ذرّة» نیز در لغت و کلمات مفسران، تفسیرهاى گوناگونى ذکر شده است که گاه به معناى مورچه کوچک، گاه گرد و غبارى که وقتى دست را بر زمین بگذاریم و برداریم به آن مى چسبد و گاه به معناى ذرات بسیار کوچک غبار که در فضا معلق است و به هنگامى که آفتاب از روزنه اى به اطاق تاریک مى تابد آشکار مى گردد، تفسیر شده است. مى دانیم که امروز کلمه «ذرّه» را به «اتم» نیز اطلاق مى کنند و «بمب اتمى» را «اَلْقُنْبُلَةُ الذَّرِّیَّة» مى گویند. «اتم» به قدرى کوچک است که نه با چشم عادى قابل مشاهده است و نه با دقیق ترین میکروسکوپ ها، و تنها آثار آن را مشاهده مى کنند، و حجم و وزن آن با محاسبات علمى قابل سنجش است; و به قدرى کوچک است که چند میلیون واحد آن، روى نوک سوزنى جاى مى گیرد! مفهوم ذره هر چه باشد، منظور در اینجا کوچک ترین وزن ها است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

مورچه‏هاى ريز. اجزاء بسيار ريز غبار كه در شعاع آفتاب ديده مى‏شوند. مفرد آن ذره است مجمع البيان ذيل آيه 40 نساء آن را مورچه قرمز ريز كه بزحمت ديده مى‏شود و كوچكترين مورچه‏هاست گفته و اجزاء غبار را بقول نسبت مى‏دهد. ولى اقرب الموارد هر دو را نقل كرده است صحاح نيز معنى اولى آن را مورچه ريز آورده است، همچنين است قول قاموس . در نهج البلاغه خطبه 176 در وصف بارى تعالى آمده «لا يَعْزُبُ عَنْهُ قَطْرُ الْماءِ... وَ لا مُقيلُ الذَّرِّ فى اللَّيلَةِ الظَّلماءِ» يعنى شماره قطرات آب و محل استراحت مورچگان ريز در شب تاريك بر او مخفى نمى‏ماند. و در خطبه 163 آمده «سُبحانَ مَن اَدْمَجَ قَوائِمَ الذَّرَةِ وَ الهَ‏مَجَةِ» يعنى منزه است آن كه دست‏ها و پاهاى مورچه ريز است. عرب چيزهاى كوچك را به آن قياس مى‏كند. [زلزله:7-8] مثقال بمعنى سنگينى است يعنى هر كه به سنگينى مورچه ريز خير يا شر انجام دهد آن را خواهد ديد. اين كلمه مجموعاً شش بار در قرآن مجيد بكار رفته و در همه آنها مقرون به كلمه مثقال است.


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...