النساء ١١٢
گسترشکپی متن آیه |
---|
ترجمه
النساء ١١١ | آیه ١١٢ | النساء ١١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خَطِیئَةً»: لغزش. گناه صغیره. «إِثْماً»: گناه کبیره. «یَرْمِ بِهِ»: بدان متّهم کند. به کاربردن ضمیر مفرد (هُ) به جای ضمیر مثنّی (هُما) به خاطر حرف (أَوْ) است که برای یکی از دو چیز به کار میرود. تقدیر چنین است: مَن یَکْسِبْ أَحَدَ هَذَیْنِ الشَّیْئَیْنِ. «بَرِیئاً»: بیگناه. «إِحْتَمَلَ»: بار گناهان را برداشته است. به گردن گرفته است. «بُهْتَاناً»: گناه زشتی که انجام آن خردمندان را مبهوت و متحیّر میکند. مراد سخن دروغی است که با آن عمل ناروائی را به دیگران نسبت دهند.
نزول
محل نزول:
این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]
شأن نزول:[۲]
«شیخ طوسی» گوید: اين آية درباره لبيد بن سهل نازل گرديده است، (زيرا به وى تهمت دزدى زده بودند).[۳][۴]
تفسیر
نکات آیه
۱- انتساب گناه خود به دیگران، دروغى شنیع و گناهى آشکار است. (و من یکسب خطیئة ... ثم یرم به بریاً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبیناً) نکره آوردن کلمه «بهتناً» و «اثماً»، براى اشاره به بزرگى آن دو گناه است. کلمه «بهتان»، به معناى دروغ بستن به دیگران است، به گونه اى که از شنیدن چنین دروغى مبهوت و متحیر مى شود.
روایات و احادیث
۲- متهم ساختن افراد بى گناه، دروغى بهت آور و گناهى آشکار است. (و من یکسب ... ثم یرم به بریاً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبیناً) برداشت فوق را فرمایش امام صادق (ع) تأیید مى کند که فرمود: ... فاما اذا قلت ما لیس فیه فذلک قول اللّه «فقد احتمل بهتاناً و اثما مبینا».[۵]
۳- ضرورت و اهمیت حفظ شخصیت افراد در جامعه (و من یکسب خطیئة أو اثماً ثم یرم به بریاً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبیناً) بزرگ شمردن گناه تهمت، دلالت بر این دارد که خداوند به طور مؤکد خواهان این است که شخصیت افراد همواره محفوظ بماند.
۴- تهمت به بى گناهان، گناهى واضح و آشکار (و من یکسب خطیئة أو اثماً ثم یرم به بریاً فقد احتمل بهتناً و اثماً مبیناً)
موضوعات مرتبط
- آبرو: اهمیّت حفظ آبرو ۳
- تهمت: آثار تهمت ۱ ; سرزنش تهمت ۲ ; گناه تهمت ۱، ۲، ۴
- دروغ: موارد دروغ ۱
- شخصیت: اهمیّت حفظ شخصیت ۳
- گناه: موارد گناه ۲، ۴
منابع
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ۳، ص ۳.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۴۴.
- ↑ در تفسير على بن ابراهيم به روايت از ابوالجارود او از امام باقر عليهالسلام چنين روايت شده كه عده اى از طائفه بشير مزبور گفتند: نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله ميرويم و خود را از اين دزدى برى و دور مينمائيم ولى وقتى كه آيه ۱.۸ همين سوره «يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَلايَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ؛ مردم خيانتكار از مردم شرم داشته و مى ترسند و از خداوند شرم نمى كنند و نمى ترسند» نازل گرديد، طائفه مزبور به بشير گفتند: بيا و از خدا بترس و توبه و استغفار كن. بشير گفت: سوگند ياد ميكنم كه لبيد دزدى كرده است پس از ذكر تهمت مزبور از ناحيه بشير اين آية نازل گرديد وقتى كه بشير دريافت كه خداوند از تهمت زدن او آگاه شده كافر شد و به طرف مكه رفت و به مشركين ملحق گرديد».
- ↑ صاحب كشف الاسرار از عامه بنا به نقل از جويبر و او از ضحاك چنين گويد: كه اين آيه درباره عبدالله بن ابىسلول نازل گرديده كه عائشه را قذف كرده بود و از اهل افك قرار گرفته بود.
- ↑ تفسیر عیاشى، ج ۱، ص ۲۷۵، ح ۲۷۰; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۴۹، ح ۵۵۶.