النساء ٥٩

از الکتاب
کپی متن آیه
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ‌ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ‌ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ‌ وَ أُولِي‌ الْأَمْرِ مِنْکُمْ‌ فَإِنْ‌ تَنَازَعْتُمْ‌ فِي‌ شَيْ‌ءٍ فَرُدُّوهُ‌ إِلَى‌ اللَّهِ‌ وَ الرَّسُولِ‌ إِنْ‌ کُنْتُمْ‌ تُؤْمِنُونَ‌ بِاللَّهِ‌ وَ الْيَوْمِ‌ الْآخِرِ ذٰلِکَ‌ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ‌ تَأْوِيلاً

ترجمه

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الأمر [= اوصیای پیامبر] را! و هرگاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید! این (کار) برای شما بهتر، و عاقبت و پایانش نیکوتر است.

ترتیل:
ترجمه:
النساء ٥٨ آیه ٥٩ النساء ٦٠
سوره : سوره النساء
نزول : ٦ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٣٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أُوْلِی‌الأمْرِ»: کارداران. کارگزاران. امراء و فرمانروایان. «مِنکُمْ»: از خودتان. یعنی کارداران و حکّام باید مسلمان باشند و در راه شریعت، و نه معصیت گام بردارند. «تَأْوِیلاً»: از حیث عاقبت و سرانجام.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۱]

شأن نزول:[۲]

محمد بن يعقوب كلينى از على بن ابراهيم و او بعد از هفت واسطه از ابوبصير نقل نمايد: كه گويد از امام صادق عليه‌السلام راجع به اين آيه سؤال كردم، فرمود: درباره امام علی|على بن ابى‌طالب و امام حسن|حسن و امام حسین|حسين عليهم‌السلام نازل شده، سپس گويد: من گفتم يابن رسول اللّه، مردم مى گويند: در اين آيه اسمى از اينان برده نشده است. امام فرمود: به مردم بگو وقتى كه آيات نماز بر پيامبر نازل شد. تعداد ركعات نمازهاى پنج‌گانه تعيين نشده بود، لذا رسول خدا صلى الله عليه و آله خود، تعداد ركعات را بيان فرمود و نيز موقعى كه آيه زکات نازل گرديد تعيين مقدار زكات در اشياء هم گفته نشده بود. بلكه پيامبر مثلاً خود درباره زكات درهم از قرار هر چهل درهم يك درهم بيان فرمود و نيز هنگامى كه آيه حج نازل شد مقدار تعيين طواف به هفت مرتبه از تفسير و تبيين رسول خدا بوده است.

هكذا درباره اين آيه هم پيامبر اسلام درباره امام على عليه‌السلام فرمود: (من كنت مولاه فعليّ مولاه؛ هر كسى كه من مولاى او هستم بعد از من على مولاى اوست) و نيز فرمود: (اوصيكم بكتاب اللّه و اهل بيتى؛ اى مردم شما را به كتاب خدا و اهل بيت خود سفارش مي‌نمايم).

و نيز در روايت ديگرى ابوبصير شبيه اين حديث را از امام باقر عليه‌السلام هم روايت نموده است و همچنين سليم بن قيس الهلالي گويد: كه از امام على مرتضى عليه‌السلام شنيدم كه مي‌فرمود: آيه اى از قرآن نبود مگر اين كه پيامبر آن را بر من قرائت مى فرمود و آن را براى من املاء مي‌كرد و من آن را به خط خود مى نوشتم و تمامى تفسير و تأويل و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آيات را به من ياد مي‌داد و از خداوند نيز مي‌خواست كه حقايق قرآن و فهم و حفظ آن از براى من باشد ولذا من هيچيك از مطالب خدا را از ياد نبردم و فراموش نكردم و گاه پيامبر اسلام دست خود را بر سينه من مي‌نهاد و از براى من دعا مي‌كرد كه خداوند دل مرا به نور علم و حكمت خود روشن گرداند و به من فرمود يا على خداوند به من خبر داده كه دعاى مرا درباره تو و جانشينان بعد از تو مستجاب گرداند. گفتم: يا رسول الله آنان چه كسانى اند؟ فرمود: امامان بعد از تو كه اوصياء من هستند و در حوض كوثر به من وارد مي‌شوند سپس اين آيه را قرائت فرمود.[۳]

و نيز در تفاسير خاصه، چنين آمده كه اين آيه درباره امیرالمومنین على عليه‌السلام نازل شد هنگامى كه پيامبر او را در مدينه به جاى خود گمارده بود. على گفت: يا رسول الله مرا در مدينه به جهت زنان و كودكان گذاشتى؟

فرمود: يا على آيا خشنود نمى شوى كه براى من به منزلة هارون نسبت به موسى باشى؟ موقعى كه موسى به هارون گفته بود، (اخلفنى في قومى و اصلح؛ جانشين من باش در ميان قوم من و كارها را اصلاح كن) و خداوند درباره تو فرمايد: «وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ».[۴]

مفسرين عامه گويند: اين آيه درباره سريّه اى كه به فرماندهى خالد بن وليد بود نازل گرديد و عمار یاسر هم جزء لشكر و افراد آن سريّه بود. وقتى كه به دشمن رسيدند، همه فرار كردند و يك نفر از آن‌ها مانده بود و فرار نكرد و بدست عمار ياسر مسلمان گرديد و عمار به او امان داده بود. وقتى كه مسلمين به دشمنان مزبور دست يافتند، آنان را غارت كردند و از زمره آن‌ها اين مرد مسلمان را نيز غارت كردند.

عمار كه به آن مرد امان داده بود، به خالد گفت: او را رها كند زيرا به وى امان داده است. خالد از او گوش نكرد و گفت: فرماندهى لشكر با من است و تو نمى بايستى به او امان داده باشى. موضوع آن‌ها به رسول خدا صلى الله عليه و آله رسيد، پيامبر ضمن تأييد امان دادن عمار به او توصيه فرمود كه دستور فرمانده لشكر را نبايد از نظر دور بدارد، سپس اين آية نازل گرديد.[۵]

و نيز موضوع نزول آيه از ابن عباس به طريق ديگرى درباره عبدالله بن حذافة هم نقل شده است،[۶] شيخ بزرگوار از امامين امام باقر|باقر و امام صادق|صادق عليهماالسلام روايت كند كه مراد از اولى الامر در آيه شريفه ائمه از آل محمد عليهم‌السلام مى باشند كه خداوند اطاعت از آنان را واجب شمرده، همچنانى كه اطاعت از خدا و رسول او را واجب گردانيده است.

تفسیر

نکات آیه

۱- مؤمنان، موظّف به اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر (یا ایّها الّذین امنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم)

۲- اطاعت از پیامبر (ص) و اولواالأمر، در طول اطاعت از خداوند (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم)

۳- پیامبر (ص)، داراى منصب حکومت و ولایت (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول) تکرار کلمه «اطیعوا» دلالت بر این دارد که مراد از اوامر رسول خدا (ص)، آن اوامرى نیست که از طریق وحى خداوند ابلاغ شده، بلکه دستوراتى است که از ناحیه رسول خدا صادر مى شده که همان اوامر حکومتى و ولایتى آن حضرت است.

۴- لزوم اطاعت از اوامر حکومتى پیامبر (ص) و اولواالامر (حکمرانان و والیان) (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم)

۵- وجوب اطاعت از اولواالامر و والیان، منوط به ایمان ایشان است. (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم) کلمه «منکم» (از میان شما مؤمنان) دلالت دارد که اولواالامر و والیانى اطاعتشان واجب است که مؤمن باشند.

۶- وجوب اطاعت از ولىّ خدا، در صورتى است که در چارچوب اصول مشخص شده از جانب خدا و رسول عمل کند. (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم) چون اطاعت از اولواالامر در کنار اطاعت خدا و رسول قرار گرفته، نمى تواند شامل دستوراتى شود که در تضاد با اوامر خداو رسول است ; زیرا اطاعت از چنین فرامینى ملازم با اطاعت نکردن از خدا و رسولش مى باشد.

۷- لزوم پیروى از حکومت حق (و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم)

۸- اجراى عدالت، وظیفه حاکمان و اطاعت از آنان، وظیفه مردم (و اذا حکمتم بین النّاس ان تحکموا بالعدل ... یا ایّها الذین امنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم)

۹- اداى امانت (واگذارى مقام به اهل آن) و تحقق عدالت، در پرتو اطاعت از خدا، رسول و اولواالامر است. (انّ اللّه یأمرکم ان تؤدّوا الامانات الى اهلها و اذا حکمتم بین النّاس ان تحکموا بالعدل ... اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم) گویا این آیه، اشاره به چگونگى تحقق فرمانهاى مطرح شده در آیه قبل است.

۱۰- لزوم مراجعه به خدا و رسول (کتاب و سنت)، براى حلّ اختلافات (فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول)

۱۱- تحقق اطاعت کامل از خدا و رسول، در گرو مراجعه به آنها به هنگام اختلافات و کشمکشها (اطیعوا اللّه ... فان تنازعتم فى شىء)

۱۲- لزوم مراجعه به خدا و رسول (کتاب و سنّت)، در تعیین اولواالامر و اختلافات مربوط به آن* (فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول) با توجّه به اینکه «اولى الامر» در آیه، مرجع حل اختلافات قرار نگرفته است به نظر مى رسد از مصادیق مهم و مورد نظر از «تنازع»، اختلافات مربوط به مسأله اولواالامر باشد.

۱۳- اطاعت همگان از خدا و رسول، تضمین کننده وحدت جامعه ایمانى (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول ... فردّوه الى اللّه و الرّسول)

۱۴- خدامحورى در نظام اسلامى (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر منکم ... فردّوه الى اللّه و الرّسول ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر)

۱۵- ایجاد و حفظ وحدت جامعه، از وظایف حکومت اسلامى (اطیعوا اللّه ... فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه)

۱۶- قرآن و سنت، حاوى قانون براى حلّ و فصل کلیّه اختلافات و کشمکشها (فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول) لازمه مرجعیّت قرآن و سنّت در تمام امور مورد نزاع، که از کلمه «فى شىء» به دست مى آید، این است که نسبت به همه چیز، راه حل و فصل و قانون مناسب داشته باشد.

۱۷- ارجاع اختلافات و کشمکشها به خدا و پیامبر (ص) (قرآن و سنت)، از نشانه هاىایمان به خدا و قیامت (فان تنازعتم ... ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر)

۱۸- ارجاع ننمودن داورى اختلافات به خدا و رسول (قرآن و سنت)، حاکى از بى ایمانى به خدا و قیامت است. (فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر)

۱۹- عدم صلاحیت دادگاههایى که در آن بر اساس قانونى غیر از قوانین اسلام (قرآن و سنت) حکم مى شود. (فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر)

۲۰- اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر، نشانه ایمان واقعى به خدا و روز قیامت است. (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر ... ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر) بنابر اینکه جمله «ان کنتم»، شرط براى جمله «اطیعوا اللّه» نیز باشد.

۲۱- ایمان به قیامت، از اصول مهم اعتقادى اسلام (ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر) یادکردن ایمان به قیامت در کنار ایمان به خداوند، دلالت بر اهمیّت آن دارد.

۲۲- ارتباط عمیق میان فلسفه سیاسى و اعتقادى اسلام (یا ایّها الّذین امنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول ... فان تنازعتم ... ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر) چون اطاعت از رسول (ص) و اولواالامر، که یک مسأله سیاسى است، مترتب به ایمان، که یک مسأله اعتقادى است، شده است.

۲۳- ایدئولوژى اسلام، برخاسته از جهان بینى آن است. (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول ... ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر) اطاعت از اوامر خداوند و رسول (ص)، که برنامه عملى اسلام است، مترتب بر ایمان به خدا و قیامت، که از عناصر جهان بینى اسلام است، شده است.

۲۴- ایمان به خدا و قیامت، پشتوانه اجرایى احکام اسلام و مایه پرهیز از نافرمانى خدا و رسول (ص) (اطیعوا اللّه ... ان کنتم تؤمنون باللّه و الیوم الاخر)

۲۵- اولواالامر (والیان امور و حاکمان)، داراى حق تشریع احکام نیستند.* (فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول) چون قرآن و سنّت تعیین کننده مصادیق نیستند، مراد از «شىء» مى تواند خصوص احکام باشد ; بنابراین ذکر نکردن «اولى الامر» در این بخش از آیه، حاکى است که این امر به آنان واگذار نشده است.

۲۶- مراجعه به خدا و رسول (ص) در نزاعها و کشمکشها، امرى پسندیده و داراى بهترین فرجام (فان تنازعتم ... ذلک خیر و احسن تاویلا)

۲۷- اطاعت از خدا و رسول و اولواالامر (تبعیّت از قرآن و سنّت)، امرى پسندیده و داراى بهترین فرجام (اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول و اولى الامر ... ذلک خیر و احسن تاویلا) بنابر اینکه «ذلک» اشاره به «اطیعوا اللّه ... » نیز باشد.

۲۸- خیراندیشى و فرجام نگرى، مبناى توصیه هاى خداوند (ذلک خیر و احسن تاویلا)

۲۹- سعادت دنیا و آخرت، در گرو اطاعت از خدا و رسول و مراجعه به آنها در حل کشمکشها* (اطیعوا اللّه ... ذلک خیر و احسن تاویلا) بدان احتمال که جمله «ذلک خیر» مربوط به دنیا و جمله «احسن تاویلا» مربوط به آخرت باشد.

۳۰- توجه به عاقبت و فرجام کارها، از معیارهاى ارزشگذارى آنها (ذلک خیر و احسن تاویلا) خداوند، عاقبت نیک و فرجام خوش «اطاعت از خدا و ... » را ملاک لزوم عمل به آنها قرار داده است.

روایات و احادیث

۳۱- لزوم پیروى از امامان معصوم از نسل على و فاطمه زهرا (ع) تا روز قیامت (اطیعوا اللّه ... و اولى الامر منکم) امام باقر (ع) درباره «اولى الامر» در آیه فوق فرمود: الائمة من ولد على و فاطمه (ع) الى ان تقوم السّاعة.[۷]

۳۲- اقامه حدود و احکام، جلوگیرى از نابودى دین و یا تغییر سنتها و احکام الهى، هدف گزینش «اولى الامر» و لزوم اطاعت از آنان (اطیعوا اللّه ... و اولى الامر منکم) امام رضا (ع) درباره فلسفه قرار دادن اولواالامر و وجوب اطاعت از آنان فرمود: ... فجعل علیهم قیّماً یمنعهم من الفساد و یقیم فیهم الحدود و الاحکام ... انّه لو لم یجعل لهم اماماً قیّماً ... لدرست الملّة و ذهب الدین و غیّرت السنن و الاحکام ... .[۸]

۳۳- محکمات آیات قرآن و سنّت رسول خدا (ص)، مرجع اصلى حلّ اختلافات (فان تنازعتم فى شىء فردّوه الى اللّه و الرّسول) على (ع) در عهدنامه مالک اشتر، در توضیح آیه فوق فرمود: فالردّ الى اللّه الاخذ بمحکم کتابه و الردّ الى الرّسول الاخذ بسنّته الجامعة غیر المفرّقة.[۹]

موضوعات مرتبط

  • ائمه (ع): اطاعت از ائمه (ع) ۳۱
  • اتحاد: اهمیت اتحاد ۱۵ ; عوامل اتحاد ۱۳، ۱۵
  • اختلاف: مرجع حل اختلاف ۱۰، ۱۱، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۲۶، ۲۹، ۳۳
  • احکام:۵، ۶ تشریع احکام ۵، ۶ ۲۵
  • ارزشگذارى: ملاک ارزشگذارى ۳۰
  • اطاعت: آثار اطاعت ۹ ; اطاعت واجب ۵، ۶ ; پاداش اطاعت ۲۹ ; شرایط اطاعت ۵، ۶
  • امانت: اداى امانت ۹
  • اولواالامر: اطاعت از اولواالامر ۱، ۲، ۴، ۵، ۶، ۹، ۲۰، ۲۷، ۳۲ ; اهمیّت اولواالامر ۳۲ ; محدوده مسؤولیت اولواالامر ۲۵ ; نقش اولواالامر ۳۲
  • ایمان: آثار ایمان ۱۷، ۲۰، ۲۴ ; ایمان به خدا ۱۷، ۲۰، ۲۴ ; ایمان به قیامت ۱۷، ۲۰، ۲۱، ۲۴
  • تحریف: موانع تحریف ۳۲
  • تقوا: زمینه تقوا ۲۴
  • جامعه: ویژگى جامعه اسلامى ۱۴
  • جهانخبینى: و ایدئولوژى ۲۳
  • حکومت: اطاعت از حکومت ۷ ; مسؤولیت حکومت ۱۵
  • خدا: اطاعت از خدا ۱، ۲، ۹، ۱۱، ۱۳، ۲۰، ۲۷، ۲۹ ; اقامه حدود خدا ۳۲ ; خیرخواهى خدا ۲۸ ; وصایاى خدا ۲۸
  • دادگاه: صالح ۱۹
  • دوراندیشى: آثار دوراندیشى ۳۰ ; اهمیّت دوراندیشى ۲۸
  • دین: اصول دین ۲۱ ; دین و سیاست ۲۲ ; موانع هدم دین ۳۲
  • رهبرى: اطاعت از رهبرى ۴، ۵، ۶، ۸، ۹، ۲۰ ; محدوده مسؤولیت رهبرى ۲۵ ; مرجع تعیین رهبرى ۱۲ ; مسؤولیت رهبرى ۸
  • سعادت: اخروى ۲۹ ; سعادت دنیوى ۲۹
  • سنّت: اطاعت از سنّت ۲۷ ; نقش سنّت ۱۰، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۳۳
  • عدالت: اجراى عدالت ۹
  • عصیان: موانع عصیان ۲۴
  • عمل: پسندیده ۲۶، ۲۷ ; فرجام عمل ۳۰
  • فلسفه سیاسى:۲۲
  • فرجام پسندیده:۲۷
  • قرآن: اطاعت از قرآن ۲۷ ; محکمات قرآن ۳۳ ; نقش قرآن ۱۰، ۱۲، ۱۶، ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۳۳
  • قضاوت: شرایط قضاوت ۱۹
  • کفر: آثار کفر ۱۸ ; کفر به خدا ۱۸
  • محمّد (ص): اطاعت از محمّد (ص) ۱، ۲، ۴، ۹، ۱۱، ۱۳، ۲۰، ۲۷، ۲۹ ; حکومت محمّد (ص) ۳ ; فضایل محمّد (ص) ۳ ; نقش محمّد (ص) ۱۰، ۱۲، ۱۷، ۱۸، ۲۶ ; ولایت محمّد (ص) ۳
  • مردم: مسؤولیت مردم ۸
  • مؤمنان: مسؤولیت مؤمنان ۱
  • نظام سیاسى:۲۲
  • واجبات:۵، ۶

منابع

  1. طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌۳، ص ۳.
  2. محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص ۲۱۲.
  3. البرهان في تفسير القرآن.
  4. تفاسير مجاهد و برهان.
  5. تفاسير جامع البيان و كشف الاسرار از عامه.
  6. صحيح بخارى.
  7. کمال الدین صدوق، ص ۲۲۲، ح ۸، ب ۲۲ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۹۹، ح ۳۲۸، ۳۳۰، ۳۳۱ و ۳۳۲.
  8. عیون اخبار الرضا (ع)، ج ۲، ص ۱۰۱، ح ۱، ب ۳۴ ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۴۹۷، ح ۳۲۹.
  9. نهج البلاغه، نامه ۵۳ (عهدنامه مالک اشتر) ; نورالثقلین، ج ۱، ص ۵۰۶، ح ۳۵۵ ; بحارالانوار، ج ۲، ص ۲۴۴، ح ۴۸ ; نهج البلاغه، خطبه ۱۲۵.