سوره الصافات
سوره يس | سوره الصافات | سوره ص | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
سوگند به صفبستگان ، صفبستنی (زیبا).
پس به زجرکنندگان، زجر کردنی (بیمهابا).
پس به خوانندگان و پیروان یادوارهای (وحیانی).
(که) بهراستی معبود شما بهدرستی یگانه است!
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است و پروردگار خاورها!
ما نزدیکترین آسمان (به این زمین) را به زیوری آراستیم (که همان) کل ستارگان [:درخشان و غیر درخشان] است!
و (آنها را) برای نگهبانی از هر شیطان سرکشی به پاسداری گماشتیم!
(بدانگونه که) نمیتوانند به (سخنان) انبوه برتران (و) بالاتران [:فرشتگان] در بالاترین جایگاهشان گوش فرا دهند و از هر سو با نیزهها(ی آتشین) انداخته میشوند.
حال آنکه راندهشدگانند، و برایشان عذابی دایم و خالص است.
مگر کسی که به شنودی دزدانه (و) سریع (سخنانی را) بدزدد، پس شهابی شکافنده از پی او میتازد!
پس، (از اینان) رأیی نوین بخواه؛ آیا ایشان در آفرینش سختترند یا کسانی (دیگر) که آفریدیم؟ ما آنان را از گِلی چسبنده آفریدیم.
بلکه عجب داشتی و (آنها) ریشخند میکنند!
و هنگامی که یادآوری شوند یاد نمیکنند.
و هنگامی (هم که) آیتی ببینند در پی تمسخر آنند!
و گویند: «این جز سحری آشکارگر نیست.»
«آیا چون مُردیم و خاک و استخوانهایی بودیم، آیا بهراستی و بیچون برانگیخته میشویم؟»
«آیا و پدران نخستینمان (نیز برانگیخته میگردند)؟!»
بگو: «آری! و شما (نیز) خوار و بیمقدارید!»
پس آن (فریاد جانافزا) تنها یک فریاد برکَنَنده است (و بس! ) پس ناگهان آنان مینگرند!
و گویند: «ای وای بر ما! این روز بُروز طاعت است!»
(گفته شود) «این است روز جدایی (کسان از ناکسان) که بدان تکذیب میکردید.»
«کسانی را که ستم کردهاند و همردیفانشان و آنچه را میپرستیدهاند.»
«غیر از خدا، گرد آورید و سوی راه مستقیم جهنّم رهبریشان کنید!»
«و بازداشتشان نمایید، (که) آنان همواره مورد بازخواستند!»
«برایتان چیست [:چه بیماری است] (که) همدیگر را یاری نمیکنید؟!»
بلکه امروز آنان به ناچار از دَر تسلیم درآمدگانند!
و بعضی روی به بعضی دیگر آوردند حال آنکه از یکدیگر میپرسند!
(و) گویند: «شما (با باطنی دروغین) از درِ راستی با ما در میآمدهاید.»
گویند: « (نه!) بلکه خودتان باایمان نبودهاید.»
«و ما را بر شما هیچ سلطهای نبود، بلکه خودتان سرکش بودهاید.»
«پس گفتهی پروردگارمان بر ما پابرجا و درست آمد؛ ما همواره بیچون چشندهی عذابیم!»
«پس شما را گمراه کردیم، (زیرا) بیگمان خودمان (هم) گمراه بودهایم!»
در نتیجه، آنان در آن روز بیچون در (ژرفای) عذاب شریک یکدیگرند!
(آری،) ما بهراستی با مجرمان چنان میکنیم!
بیگمان همانان بودند (که) وقتی به ایشان گفته میشد: «خدایی جز خدای یگانه نیست» بزرگخواهی میکردند (و سر باز میزدند).
و گویند: «آیا ما بهراستی برای شاعری دیوانه دست از خدایانمان برداریم؟!»
بلکه تمامی حق (حقیقت) را آورده و فرستادگان (خدا) را تصدیق نموده است.
بیچون، شما همی چشندهی عذابی پر درد هستید!
و جز آنچه میکردهاید جزا نمییابید!
مگر بندگان پاک شدهی (از طرف) خدا!
ایشان برایشان روزیای معلوم است؛
(از انواع) میوهها! حال آنکه آنان گرامیشدگانند.
در باغهای (پر) نعمت!
(تکیهزنان) بر تختهایی در حالیکه برابر یکدیگرند.
با جامی از نوشابهای روان (که) پیرامونشان به گردش میآید؛
(که) سپید است و نوشندگان را لذّتی (خاص) میدهد.
نه در آن هلاکتی ناخودآگاه است و نه ایشان از آن (از عقل) تهی میگردند!
و در نزدشان (زنانی) با چشمان فروهشتهی درشتند!
گویی ایشان بهراستی تخمی پنهانند،
پس برخیشان به برخی روی نموده، در حالیکه از همدیگر پرسوجو میکنند.
گویندهای از آنان گفت: «بهراستی من (در دنیا) همنشینی داشتم،»
«(که به من) میگوید: آیا واقعاً تو بیگمان از تصدیقکنندگانی؟»
«آیا هنگامی (که) ما مردیم و خاک و استخوانهایی بودیم آیا بیچون ما بهدرستی جزا یافتگانیم؟»
گفت: «آیا شما سر بر (جهنم) آورندگانید؟»
پس سر بر آورد تا او را در وسط آتش فروزان دید!
گفت: «به خدا سوگند، چیزی نمانده بود که تو مرا بیچون به سقوط کشانی.»
«و اگر نعمت پروردگارم نبود، بیگمان من (نیز) از احضارشدگان (برای پرسش و در آن آتش) بودم.»
(و از رویِ شوق میگوید:) «آیا پس ما دیگر (از) میرندگان نیستیم؟»
«جز همان مرگ نخستینمان؟ و ما هرگز از معذبان نیستیم؟!»
«بهراستی همواره این همان کامیابی سالم بزرگ است!»
پس برای همانند این (پاداش) باید عملکنندگان عمل کنند.
آیا این (منزلگاه والا) برای پذیرایی واردان بهتر است، یا درخت زقّوم؟!
همواره، ما آن را برای ستمگران مایهی آزمایشی آتشین گردانیدیم.
آن بیگمان (همان) درختی است که در (ژرفای) آتش سوزان برون میتند.
ثمرهی آغازینش گویی - آن- همانا سرهای شیاطین است.
پس بیگمان آنان [:دوزخیان] بیچون خورندگان از آن و پُرکنندگان شکمهاشان از آنند.
سپس ایشان را (افزون) بر آن، بیچون آمیختهای بهراستی از مایعی بس جوشان است.
سپس همواره بازگشتشان بیامان سوی آتش بس زبانهدارِ سوزان است.
آنان همانا پدران خود را گمراهان یافتند.
پس (هم) ایشان بر پیِشان با سرعتی برقآسا ترسان و شتابزدگانند!
و بیگمان پیش از آنان بیشتر پیشینیان همی به گمراهی افتادند.
و همواره در میانشان بس هشداردهندگانی فرستادیم.
پس بنگر (که) فرجام هشدارشدگان چگونه بوده است؛
بجز بندگان پاک شده (ی از طرف) خدا.
و همانا نوح، ما را بهدرستی ندا در داد. پس بهراستی چه نیک اجابتکنندگان بودهایم.
و او و کسانش را از اندوه بس بزرگ رهانیدیم.
و تنها فرزندان (صالح) و پیروانش را باقی گذاشتیم.
و در میان آیندگان بر او (آوازهی نیک) بر جای نهادیم.
سلامی (ربانی) بر نوح در (میان) جهانیان!
ما همانا این گونه نیکوکاران را پاداش (شایسته) میدهیم.
بهراستی او از بندگان باایمان ماست.
سپس دیگران را غرق کردیم.
و بیگمان، ابراهیم بهراستی از پیروان او بود.
چون با دلی بس سالم به (پیشگاهِ) پروردگارش آمد.
چون به پدر (تربیتی) خود و قوم خود گفت: «چه چیزی را میپرستید؟»
«آیا به گزاف و انحراف خدایانی (دروغین) را جز خدا(ی راستین) میخواهید؟!
«پس گمانتان به پروردگار جهانیان چیست؟»
پس (آنگاه) نظری (ظاهری) در ستارگان افکند.
پس گفت: «من بهراستی بیمارم!»
پس پشتکنان از او روی برتافتند!
پس نهانی با حیلهای (ایمانی) به سوی خدایانشان تمایل کرد. پس گفت: «آیا (غذا) نمیخورید؟»
«شما را چه شده که سخن نمیگویید؟!»
پس با دست راست، به گونهای پنهان و حیلهگرانه بر (سرها)شان کوبید!
پس شتابان سویش روان شدند.
(ابراهیم) گفت: «آیا آنچه را (خود) میتراشید، میپرستید؟»
«حال آنکه خدا شما و آنچه را که میسازید آفریده است!»
گفتند: «برایش سازمانی (جهنمی) بسازید، پس او را در (آن) جهنم بیفکنید.»
پس خواستند به او نیرنگی زنند. پس ما آنان را پستترین (آفریدگان) گردانیدیم.
و (ابراهیم) گفت: «من همواره سوی پروردگارم رهسپارم. زودا (که) مرا راه نماید!»
«پروردگارم! برایم (فرزندی) از شایستگان ببخش.»
پس او را به پسری بردبار مژده دادیم.
پس هنگامی که با او به سَعْی (میان صفا و مروه) رسید، گفت: «فرزندم! من بیگمان در خواب (چنان) میبینم که تو را بیچون سر میبُرَم. پس بنگر چه (در) نظر داری؟» گفت: «پدرم! آنچه را مأموری به انجام رسان! زودا اگر خدا بخواهد، مرا از شکیبایان خواهی یافت.»
پس چون هر دو تن (در برابر امر خدا) سر تسلیم فرود آوردند و پسرک را به پیشانی (بر خاک) افکند،
و او را ندا در دادیم: «ای ابراهیم!»
«رؤیا(ی خود) را بهراستی راست آوردی! ما بیگمان نیکوکاران را چنان پاداش میدهیم!»
بهدرستی این همانا آزمایش روشنگر است!
و او را در ازای کشتنِ [:قربانیِ] بزرگی رهانیدیم.
و در (میان) آیندگان بر او (آوازهی نیک) بر جای گذاشتیم.
سلامی (ربانی) بر ابراهیم!
(ما) نیکوکاران را بدینسان پاداش میدهیم.
بیگمان، او از بندگان باایمان ماست.
و او را به (ولادت) اسحاق - حال آنکه پیامبری برجسته از (جملهی) شایستگان است - مژده دادیم.
و بر (سر و سامان) او و اسحاق برکت فرو ریختیم. حال آنکه از نسل آن دو برخی نیکوکار و برخی به گونهای آشکارگر، به خود ستمکار است.
و بهراستی بر موسی و هارون بسی منّت نهادیم.
و آن دو و قومشان را از بلای بزرگ رهانیدیم.
و آنان را یاری دادیم، پس (هم)آنان چیرگان بودند.
و آن دو را کتاب روشنیخواه دادیم.
و هر دو را به راه راست - بهگونهای مماس - رهبری کردیم.
و بر آن دو در (میان) آیندگان (نام نیک) واگذاشتیم.
سلامی (ربانی) بر موسی و هارون!
بیگمان ما نیکوکاران را چنان پاداش میدهیم.
همانا آنان از بندگان باایمان مایند.
و بهراستی الیاس بهدرستی از فرستادگان ماست.
چون به قوم خود گفت: «آیا پروا نمیدارید؟»
«آیا (بتِ) بعل را میخوانید (و میپرستید) و بهترین آفرینندگان را وامیگذارید؟!»
«خدا، پروردگارتان و پروردگار پدران نخستینتان را؟!»
پس او را تکذیب کردند، پس (هم)ایشان همانا (برای حساب) احضار شدگانند.
مگر بندگان اخلاصیافتهی (از سوی) خدا (که بیحساب در رحمتند).
و بر (سر و سامان)ش در (میان) آیندگان (آوازهی نیک) واگذاشتیم.
درودی (ربانی) بر اِل یاسین!
ما بیگمان نیکوکاران را اینگونه پاداش میدهیم.
بهراستی او از بندگان باایمان ماست.
و بهراستی، لوط همانا از زمرهی فرستادگان (ما) است.
چون او را و همهی کسانش را رهانیدیم.
جز زنی سالخورده (و) ناتوان که در میان باقیماندگان (از گمراهان) بود.
سپس دیگران را نابود کردیم.
و بیگمان، شما همواره بر آنان صبحگاهان
و شامگاهان میگذرید! آیا پس خردورزی نمیکنید؟!
و بهراستی، یونس همانا از زمرهی فرستادگان (ما) است.
چون سوی آن کشتی پُر (از سرنشینان) بگریخت!
پس با آنان قرعه انداخت (و) در نتیجه از راندهشدگان (از آن) بود.
(او را به دریا افکندند.) پس (آن) ماهی بزرگ او را بلعید، در حالی که او نکوهش کنندهی (خود) بود!
پس اگر او از زمرهی تسبیحکنندگان نبود.
بیگمان تا روزی که برانگیخته میشوند، در شکم آن ماهی (همچنان) میماند!
پس او را در حالی که ناخوش بود، به ساحل (عریان و بیسامان) افکندیم!
و بر (سر و سامان)ش درختی از کدو بن رویاندیم.
و او را سوی یکصدهزار (نفر) یا بیشتر (به رسالت) فرستادیم.
پس ایمان آوردند. در نتیجه تا چندی برخوردارشان کردیم.
پس، از مشرکان جویای رأیی نوین شو. آیا پروردگارت را دختران و آنان را پسران است؟!
یا فرشتگان را مادینه آفریدیم، حال آنکه آنان شاهد بودند؟
هان! (که) آنان از (گزاف و) انحرافشان بیگمان گویند:
«خدا (فرزند) بزاد!» در حالی که آنان بیگمان دروغگویانند!
آیا (خدا) دختران را بر پسران برگزیده است؟
پس شما را چه شده؟ چگونه داوری میکنید؟
آیا پس (از این هم) متذکر نمیشوید؟!
یا برایتان (در دعوایتان) سلطهای آشکارگر است؟
پس اگر (از) راستان بودهاید، کتاب (وحیانی)تان را بیاورید.
و بین خدا و جنّیان نسبی قرار دادند، حال آنکه بهراستی جنّیان نیک دانستهاند (که برای حساب پسدادن) همواره خودشان بیچون احضارشدگانند.
خدا منزّه است از آنچه (به غلط و نارسایی) توصیف میکنند.
بجز بندگان اخلاصشده (از سوی) خدا (که او را به حقیقیت توصیف میکند).
پس همانا، شما و آنچه (که شما آن را) میپرستید،
بر ضدّ او [:خدا] فتنهگر نتوانید بود.
مگر کسی که آتشافروز (دوزخ) پرسوز است!
و هیچ یک از ما (فرشتگان) نیست، مگر (اینکه) برای او مقام و مرتبهای معلوم است.
و بهراستی، ماییم که (برای انجام فرمان خدا) بهدرستی صف اندر صفیم.
و همانا ما، خودهامان همواره تسبیحگویانیم.
و گرچه آنان بیامان میگفتهاند:
«اگر همواره یادوارهای از پیشینیان نزدمان بود،»
«بیچون بندگان خالصشدهی خدا بودهایم!»
در نتیجه به آن کافر شدند، پس در آیندهای دور خواهند دانست!
و بهراستی و درستی کلمهی ما برای بندگان فرستادهشدهی ما از پیش (چنان) رفته است.
آنان بهراستی (بر دشمنانشان) بیگمان یاریشدگاند.
و بیگمان سپاهمان همان پیروزمندانند.
پس تا مدّتی (معیّن) از آنان روی برتاب.
و آنان را بنگر. پس (همانان) در دور زمان خواهند نگریست.
پس آیا عذاب ما را شتابزده خواستارند؟
پس، آنگاه که (عذابمان) به جایگاه و پایگاه وسیعشان فرود آید، چه بد صبحگاهی برای هشدارشدگان است!
و از ایشان تا مدّتی روی برتاب.
و بنگر. پس در دُور زمان خواهند نگریست!
منزّه است پروردگار تو، پروردگار با عزت، از آنچه وصف میکنند.
و سلامی بر تمامی فرستادگان(مان)!
و تمامی ستایش ویژهی خدای جهانیان است.