الصافات ٧٣
کپی متن آیه |
---|
فَانْظُرْ کَيْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ |
ترجمه
الصافات ٧٢ | آیه ٧٣ | الصافات ٧٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمُنذَرِینَ»: بیم داده شدگان. یعنی آن کسانی که پیغمبران الهی، ایشان را از تباهی و گمراهی میترساندند.
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ «73» إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ «74»
پس (اينك) بنگر كه سرانجام هشدار داده شدگان چگونه بود. (كه همه آنان هلاك شدند) به استثناى بندگان خالص شده خدا.
نکته ها
«يُهْرَعُونَ» به معناى بردن با شتاب است. در اين آيه خداوند از كسانى كه بىتأمّل و با سرعت به سراغ افكار نياكان مىروند، انتقاد كرده است.
يكى از ويژگىهاى دوزخيان، تقليد كوركورانه از پدران و اجداد است؛ در حالى كه تقليد در اعتقادات جايز نيست و عقائد انسان بايد بر استدلال و عقل پايهريزى شود.
پیام ها
1- تقليد كوركورانه و پيروى از نياكان در افكار و رفتار نادرست، تحت هر عنوان كه باشد، پذيرفتنى نيست. أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ ... عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ
2- بدترين نوع تقليد آن است كه با علم و آگاهى از انحراف، از منحرفان تقليد كنيم. «أَلْفَوْا آباءَهُمْ ضالِّينَ»
3- عقائد باطل نياكان بر نسل آينده اثرگذار است. «آباءَهُمْ ضالِّينَ»
4- خودباختگى در برابر آداب و رسوم باطل نياكان، ممنوع است. ( «يُهْرَعُونَ» به معناى كشانده شدن قهرى و بدون اختيار است.)
5- ميراث فرهنگى نياكان، همه جا و هميشه قابل ستايش نيست. «عَلى آثارِهِمْ يُهْرَعُونَ»
جلد 8 - صفحه 37
6- در فضاى انحراف، مهمترين وظيفه هشدار است. خداوند در ميان امتهاى گمراه، هشدار دهندگانى فرستاده است. ضَلَّ قَبْلَهُمْ ... أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ
7- خداوند اتمام حجّت مىكند. «أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ»
8- اكثريّت فاسد جامعه، دليل بر رها كردن افراد مستعد هدايت نيست. ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ ... أَرْسَلْنا فِيهِمْ
9- تاريخى را مطالعه كنيم كه مايهى رشد و عبرت باشد. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ» ما مأمور به تأمّل و انديشه در سرنوشت كافران لجوج و متعصّب هستيم.
10- با وجود اكثريّت فاسد، مىتوان بنده خدا بود و در جامعهى فاسد هضم نشد.
«إِلَّا عِبادَ اللَّهِ»
11- عبادت خدا سبب دريافت الطاف ويژه است. «عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»
12- اخلاص در عبادت، مايهى نجات از بدعاقبتى است. «كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»
13- تنها بندگان خالص الهى هشدارهاى انبيا را جدّى مىگيرند. «فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ (73)
فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ: پس نگاه كن به ديده اعتبار چگونه بود، عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ: عاقبت و سر انجام كار بيم شدگان و به چه شدت و فظاعت «1» عذاب بر آن مكذبان و معاندان فرود آمد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ (71) وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا فِيهِمْ مُنْذِرِينَ (72) فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِينَ (73) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (74) وَ لَقَدْ نادانا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ (75)
وَ نَجَّيْناهُ وَ أَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ (76) وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقِينَ (77) وَ تَرَكْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ (78) سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ (79) إِنَّا كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (80)
إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنِينَ (81) ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ (82)
ترجمه
و بتحقيق گمراه شدند پيش از آنها بيشتر پيشينيان
و بتحقيق فرستاديم در آنها بيمدهندگان را
پس بنگر چگونه بود سر انجام بيم دادهشدگان
مگر بندگان خدا كه خالصشدگانند
و بتحقيق خواند ما را نوح پس هر آينه خوب اجابت كنندگانيم
و نجات داديم او و اهلش را از اندوه بزرگ
و قرار داديم فرزندان او را آنانكه بازماندگانند
و باقى گذارديم براى او در آيندگان
ذكر خير سلام بر نوح در جهانيانرا
همانا ما اينچنين پاداش ميدهيم نيكوكارانرا
همانا او است از بندگان ما كه گروندگانند
پس غرق نموديم ديگران را.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر مبارك پيغمبر خود از اصرار قومش بر كفر ميفرمايد قسم بخدا پيشتر از اينها بيشتر مردم سابق گمراه شدند و اين دليل است بر آنكه هميشه در دنيا اكثريّت با كفّار و فجّار بوده و بتحقيق فرستاديم در ميان آنها انبياء عظام و اوصياء كرام را كه بيم ميدادند آنانرا از عذاب خدا و بخرج آنها نميرفت پس ملاحظه كن و ببين چگونه شد عاقبت آنها كه بيم داده شدند و متنبّه نشدند و اصرار بر معصيت نمودند چنانچه قوم تو هم ديدند آثار باقيه آنانرا كه معذّب شدند و شنيدند اخبار آنها را و متأثر نشدند با آنكه بايد به بينند و متنبّه شوند بلى در ميان آنانكه بيم داده شدند كسانى بودند كه خداوند موفق فرمود آنها را بقبول ايمان و اعمال صالحه با نيّت خالص كه نجات يافتند از عذاب و از جمله اقوام سابقه كه معذّب بعذاب الهى شدند قوم نوح اول پيغمبر اولو العزم است كه او خواند ما را بعد از آنكه از ايمان آنها مأيوس شد و نفرين فرمود در باره آنان و ما هم قسم بخدا بخوبى اجابت نموديم ملتمس او را و نجات داديم او و خانوادهاش را از آزار قوم و اندوه غرق و مشاهده معصيت كه براى اولياء خدا اندوه بزرگ است و قرار داديم اولاد او را آنانكه نام و آثار و ذكر خير ايشان در جهان باقى و برقرار خواهد ماند يا قرار داديم اولاد او را فقط باقى در جهان چون گفتهاند بعد از آنكه نوح عليه السّلام از كشتى فرود آمد تمام كسانيكه با او بودند مردند جز زنان و فرزندان او لذا او را ابو البشر ثانى ناميدند و فعلا تمام مردم از نسل آنحضرتند
جلد 4 صفحه 436
ولى قمّى ره از امام باقر عليه السّلام در تفسير اين آيه نقل نموده كه مراد بقاء حقّ و نبوّت و كتاب و ايمان است در اولاد او و تمام اهل زمين از بنى آدم اولاد نوح عليه السّلام نيستند خدا باو فرمود كه حمل كن در آن از هر جفتى دو عدد و اهلت را مگر كسيكه سبقت گرفته است بر او عذاب از آنان و هر كه ايمان آورده و ايمان نيآورده بودند با او مگر كمى و نيز فرموده در احوال امم سابقه ذرّية من حملنا مع نوح و ظاهرا امام عليه السّلام بآيه اوّل استدلال فرموده براى ردّ بعضى كه گفتهاند غير از اولاد و زنان آنحضرت همه در كشتى مردند چون مناسب نيست كه كشتى براى نجات اهل ايمان باشد و آنجا بميرند و بآيه دوم استدلال فرموده براى ردّ كسانيكه گفتهاند بعد از فرود آمدن مردند چون ظاهر ذريّة من حملنا مع نوح ذريّه اهل ايمان از غير اولاد او ميباشد و الّا ذريّة نوح بايد گفته شود در هر حال خداوند فرموده و باقى گذارديم بعد از او نام نيك و ذكر خير او را در امم انبياء تا پيغمبر آخر الزّمان و سلامتى از ما براى او بود در دنيا و آخرت و بنابراين مفعولتر كنا محذوف است و سلام از جانب خدا است بر او و قويّا محتمل است مراد آن باشد كه ما باقى گذارديم ذكر خيرى را كه آنسلام و تحيّت مردم و دعاى ملائكه است براى او تا روز قيامت و بنابراين مفعولتر كنا جمله سلام على نوح فى العالمين است كه عبارت از تسليم ميباشد و همان ذكر خير است كه باحتمال اوّل حذف شده بود و گفتهاند براى دفع گزند مار و عقرب گفتن اين سلام نافع است و خدا ميفرمايد ما نيكوكارانرا باين نحو جزاى خير ميدهيم در دنيا چه رسد بآخرت كه دار جزا است همانا او از بندگان مؤمن ما بود كه بالاتر از آن مقامى نيست و بعد از اين مطالب بدانيد كه ما كفّار قوم او را تماما غرق نموديم كه عبرت براى جهانيان باشد و شرح اين قضايا در سور سابقه ذكر شده است.
جلد 4 صفحه 437
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَانظُر كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُنذَرِينَ (73)
پس نظر كن ببين چگونه بوده عاقبت كساني که انذار كرده شدهاند.
قوم نوح عاد ثمود قوم لوط و شعيب و فرعونيان و غير اينها که بچه عذابها هلاك شدند.
فَانظُر بنظر اعتبار که بايد، عبرت بگيريم و متنبه شويم که در مخالفت انبياء و معاندت با آنها كار بكجا ميكشد.
كَيفَ كانَ عاقِبَةُ المُنذَرِينَ اينکه عذاب دنيوي آنها بود براي اينكه ديگران بخود بيايند و مخالفت نكنند تا باين گونه عذابها گرفتار نشوند ولي انسان خيره سر اصلا متنبه نميشود و دست از مخالفت برنميدارد.
163
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 73)- سپس در یک جمله کوتاه و پر معنی میگوید: «اکنون بنگر عاقبت انذار شوندگان و این اقوام لجوج گمراه به کجا رسید»؟ (فَانْظُرْ کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ الْمُنْذَرِینَ).
نکات آیه
۱ - نگریستن به فرجام کافرانِ انذار شده از سوى رسولان پیشین، توصیه خداوند به پیامبر اسلام(ص) (فانظر کیف کان عقبة المنذرین)
۲ - کافران لجوج انذار شده از سوى رسولان الهى، به سرنوشت شومى دچار شدند. (فانظر کیف کان عقبة المنذرین) توصیه خداوند به نگریستن در سرنوشت کافرانِ لجوجِ انذار شده از سوى پیامبران، گویاى این حقیقت است که سرنوشت آنان، چنان شوم بوده که مى تواند مایه درس آموزى و شایسته دقت و مطالعه باشد.
۳ - لزوم تأمل و اندیشه در سرنوشت شوم کافران متعصب و لجوجى که از سوى پیامبران پیشین انذار شده اند. (و لقد أرسلنا فیهم منذرین . فانظر کیف کان عقبة المنذرین)
۴ - سرانجام خوب یا بد، ملاک ارزیابى هر فکر، عقیده و رفتار (فانظر کیف کان عقبة المنذرین) از توصیه خداوند به اندیشه در سرانجام کافران - و نه آغاز زندگى آنان و... - مى توان برداشت یاد شده را به دست آورد.
موضوعات مرتبط
- انبیا: انذارهاى انبیا ۳
- خدا: توصیه هاى خدا ۱
- عقیده: ملاک ارزیابى عقیده ۴
- فرجام: نقش فرجام شوم ۴; نقش فرجام نیک ۴
- کافران: آثار لجاجت کافران ۲; انذار کافران ۱، ۲، ۳; فرجام شوم کافران ۲، ۳; لجاجت کافران ۳; مطالعه فرجام کافران ۱، ۳
- محمد(ص): توصیه به محمد(ص) ۱
منابع