الصافات ١٦٠
کپی متن آیه |
---|
إِلاَّ عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ |
ترجمه
الصافات ١٥٩ | آیه ١٦٠ | الصافات ١٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِلاّ عِبَادَ ...»: برخی آنان را مستثنی از حضور در آتش میدانند و معنی آن در بالا گذشت. بعضی هم آنان را مستثنی میدانند از آنچه مشرکان توصیف میکنند. یعنی: جز توصیف بندگان مخلص خدا، هیچ توصیفی شایسته ذات مقدّس خدا نمیباشد. «الْمُخْلَصِینَ»: (نگا: صافّات / و و .
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ «160»
جز بندگان برگزيده خدا (كه او را به شايستگى توصيف مىكنند وسعادت يابند).
نکته ها
در اينكه مراد از نسبت خداوند با جن چيست، دو نظريه است: يكى آنكه جن شريك خداوند است، همان گونه كه در آيه صد سوره انعام مىخوانيم: «وَ جَعَلُوا لِلَّهِ شُرَكاءَ الْجِنَّ» ديگر آنكه خداوند از جن همسرانى گرفته كه از آنان فرزندانى چون ملائكه به وجود آمدهاند.
پیام ها
1- انسانى كه از منطق و برهان جدا شد، هر خرافه و تهمتى را به هر كس بخواهد نسبت مىدهد تا آنجا كه براى خداوند همسرى از جنس جنّ مىپندارد.
جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ ...
2- جن موجودى است عاقل و مكلّف و به معاد و حضور در پيشگاه عدل الهى براى بازپرسى معتقد است. «عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ»
3- همه در پيشگاه خدا بازجويى خواهند شد و خداوند با هيچ كس فاميل نيست.
اگر جن با خداوند نسبت مىداشت براى كيفر و حساب نزد خدا احضار نمىشد. «إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ»
4- هر كجا سخنى خرافه در مورد خداوند پيش آمد، با كلمه «سُبْحانَ اللَّهِ» ذات الهى را منزه داريد. وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ ... سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ
جلد 8 - صفحه 67
5- هر كجا سخنى از گمراهان و منحرفان پيش آمد، حسابِ بندگان پاك را جدا كنيد. (در اين سوره بارها جملهى «إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ» تكرار شده است).
6- تمامى انسانها به جز بندگان برگزيده خداوند از توصيف شايستهى او ناتوانند. «سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160)
إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ: مگر بندگان خدا كه پاك كرده شدگانند از لوث شكوك و شايبه شبهات كه ايشان به كلمه حمد و ثنا ستايش حضرت احديث مىكنند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ لِرَبِّكَ الْبَناتُ وَ لَهُمُ الْبَنُونَ (149) أَمْ خَلَقْنَا الْمَلائِكَةَ إِناثاً وَ هُمْ شاهِدُونَ (150) أَلا إِنَّهُمْ مِنْ إِفْكِهِمْ لَيَقُولُونَ (151) وَلَدَ اللَّهُ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (152) أَصْطَفَى الْبَناتِ عَلَى الْبَنِينَ (153)
ما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ (154) أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (155) أَمْ لَكُمْ سُلْطانٌ مُبِينٌ (156) فَأْتُوا بِكِتابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (157) وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)
سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (159) إِلاَّ عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ (160)
ترجمه
پس طلب رأى كن از آنها كه آيا براى پروردگار تو است دختران و براى آنها است پسران
يا آفريديم فرشتگان را از جنس زنان و آنها بودند حاضران
آگاه باش كه آنها بافتراى نارواشان ميگويند
فرزند آورد خدا و همانا آنها دروغگويانند
آيا برگزيد دختران را بر پسران
چيست شما را چگونه حكم ميكنيد
آيا پس پند نميگيريد
يا براى شما حجّتى آشكار است
پس بياوريد كتابتانرا اگر هستيد راستگويان
و قرار دادند ميان او و جنّيان نسبتى و بتحقيق دانستند جنّيان كه همانا آنها احضار شدگانند
منزّه است خداوند از آنچه توصيف ميكنند
مگر بندگان خدا كه خالص شدگانند.
تفسير
خداوند متعال بعد از نقل شمّهئى از احوال انبياء عطف توجه بكفّار قريش كه قائل بودند بآنكه ملائكه دختران خدايند فرموده به پيغمبر خود ميفرمايد سؤال كن ببين چه ميگويند آيا سزاوار است كه براى پروردگار تو و تمام خلق دختران باشد و براى آنها پسران با آنكه دختر داشتن را آنها براى خودشان ننگ و عار ميپندارند و احيانا ميكشند آن بيگناهانرا يا آنكه وقتى ما خلق مينموديم ملائكه را آنها حاضر بودند و ميديدند كه دختر خلقشان كرديم آگاه باش كه اين از دروغهاى واضح آنها است كه ميگويند خدا توليد ولد نموده و بدانكه اصلا آنها مردمان دروغگوئى هستند آيا ممكن است خدا اختيار كند دختران را بر پسران با آنكه مردم عاقل اختيار ميكنند پسران را و ترجيح ميدهند
جلد 4 صفحه 451
آنها را بر دختران بگو چه شده است شما را و چرا عقل از سرتان بيرون رفته و چگونه اين عقائد باطله را پيدا كرده و بآن حكم ميكنيد آيا فكر نميكنيد و متذكّر نميشويد كه توالد و تناسل از لوازم جسم و جسمانى است و خداوند مبرّى از جسمانيّت و لوازم آنست و آيا شما دليل واضحى بر ادّعاى خودتان داريد كه در يكى از كتب آسمانى ذكر شده ملائكه دختران خدايند پس بياوريد آنكتابرا اگر راست ميگوئيد و بعضى اصطفى بكسر همزه و حذف همزه استفهام قرائت نمودهاند براى دلالت كلمهام كه بعد ذكر شده بر آن يا براى اضمار قول يعنى آنها دروغگويانند در قولشان كه ميگويند اختيار نمود دختران را بر پسران و نيز قرار دادند كفار مكّه بين خدا و بين جنّيان نسبت پدرى و فرزندى چنانچه قمّى ره فرموده كه گفتند جنيان دختران خدايند يا قرار دادند بين خدا و ملائكه كه از انظار مستورند و باين جهت اطلاق جن بر آنها شد نسبت مذكوره را يا قائل شدند كه خداوند با جنّيان ازدواج نموده و نسبت سببى پيدا كرده و ملائكه از آن وصلت وجود پيدا كردهاند يا قائل شدند كه خداوند با شيطان كه از جن است نسبت برادرى دارد چون او فاعل خير و آن عامل شرّ است يا پريان كه يك نوع از جن هستند در نهايت وجاهت دختران خدايند و امثال اين مزخرفات كه هر عاقلى ميداند كه چرند است و نيز اجنّه يا ملائكه ميدانند كه صاحبان اين عقيده باطل روز قيامت در آتش جهنّم حاضر كرده خواهند شد منزّه است ذات اقدس خداوند از آنچه توصيف ميكنند اهل مكّه او را بآن مگر بندگانيكه خداوند توفيق معرفت و خلوص نيّت بايشان عطا كرده كه ميدانند خداوند را بچه صفاتى تقديس و از چه تنزيه نمايند و محتمل است استثناء منقطع باشد و مراد آنكه كفّار در عذاب حاضر كرده خواهند شد ولى بندگان مخلص خدا در بهشت جاىگزين ميباشند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِلاّ عِبادَ اللّهِ المُخلَصِينَ (160)
مگر بندگان خداوند که از روي خلوص بندگي ميكنند.
إِلّا استثناء از عما يصفون است که جميع طبقات كفار باشند که يا براي خدا شريك قرار ميدهند يا ملائكه را دختران خدا ميدانند يا نسب از براي خدا و جن ميشمارند يا آدم و عزير و عيسي و يهود را پسران خدا ميگويند خداوند منزه از اينکه صفات است مگر صفاتي که بندگان خالص الهي معتقد هستند و توصيف ميكنند و صفات حميده الهيه سه قسم است كماليه جماليه جلاليه صفات كماليه صفات ذاتيه است مثل علم قدرت حيات عظمت كبريايي که عين ذات است نه صفات زائده که عامه قائلند و جماليه صفات فعليه است مثل خلق و رزق و اماته و احياء و رحمت و غضب که تمام موافق حكمت و بمقتضاي عقل است و جلاليه صفات سلبيه است مثل جسمية و تركيب و احتياج و عيب و نقص که در ساحت قدسش روا نيست و بنده مخلص كسي را گويند که در جميع مراتب توحيد خالص باشد شريكي بر خدا قرار ندهد نه در ذات و نه در صفات که زائد بر ذات باشد و نه در افعال و نه در عبادت و نه در نظر تمام توجهش باو باشد و بس.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 160)- هیچ توصیفی شایسته ذات مقدس پروردگار نیست «مگر (آنچه) بندگان مخلص خدا» از روی آگاهی در مورد او دارند (إِلَّا عِبادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِینَ).
بندگانی که از هر گونه شرک و هوای نفس و جهل و گمراهی مبرا هستند، و خدا را جز به آنچه خودش اجازه داده توصیف نمیکنند.
آری! باید به سراغ سخنان پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و خطبههای نهج البلاغه علی علیه السّلام و دعاهای پر مغز امام سجاد در صحیفه سجادیه رفت، و در پرتو توصیفهای این بندگان مخلص خدا، خدا را شناخت.
نکات آیه
۱ - تنها بندگان مخلَص خدا، عارف به حق خدا و توصیف کننده شایسته او هستند. (سبحن اللّه عمّا یصفون . إلاّ عباد اللّه المخلصین) «إلاّ» استثناى منقطع و به معناى «لکن» است. مستثنى منه نیز در برداشت بالا، ضمیر فاعلى «یصفون» دانسته شده است. گفتنى است مقصود و معناى «مخلصین» این است: «الذین أخلصهم اللّه لنفسه و ولایته; کسانى که خداوند آنان را برگزیده و در اختیار خود گرفته و مطیع فرمان خویش ساخته است».
۲ - تمامى انسان ها، به جز بندگان مخلَص خدا، از توصیف شایسته او ناتوان هستند. (سبحن اللّه عمّا یصفون . إلاّ عباد اللّه المخلصین)
۳ - تنها بندگان مخلَص خدا، معاف و آزاد از احضار شدن براى کیفر و مجازات (إنّهم لمحضرون ... إلاّ عباد اللّه المخلصین) برداشت یاد شده مبتنى بر این دیدگاه است که «إلاّ عباد اللّه...» استثنا از ضمیر مفعولىِ «لمحضرون» باشد.
۴ - عبودیت خالصانه براى خدا، موجب رهایى و معافیت از احضار شدن براى کیفر و مجازات در قیامت (إنّهم لمحضرون ... إلاّ عباد اللّه المخلصین)
موضوعات مرتبط
- انسان: عجز انسان ها ۲
- بندگان خدا: خداشناسى بندگان خدا ۱; فضایل بندگان خدا ۱، ۲; مصونیت اخروى بندگان خدا ۳
- خدا: عجز از توصیف خدا ۲; عظمت خدا ۲; ملاک توصیف خدا ۱
- عبودیت: آثار اخلاص در عبودیت ۴
- کیفر: عوامل مصونیت از کیفر اخروى ۴
- مخلصین: خداشناسى مخلصین ۱; فضایل مخلصین ۱، ۲; مصونیت اخروى مخلصین ۳
منابع