الْعَظِيم
ریشه کلمه
- عظم (۱۲۸ بار)
قاموس قرآن
(بر وزن عنب)بزرگى. خلاف صغر. راغب گويد: اصل آن از «كبرعظمه» (استخوانش بزرگ شد) است سپس به طور استعاره به هر بزرگ گفته شد محسوس باشد يا معقول، عين باشد يا معنى. [حج:30]. هر كه محترمات خدا را تعظيم كند و بزرگ و محترم بدارد آن براى او پيش خدايش بهتر است. [طلاق:5]. «يُعظم» از باب افعال است يعنى مزد او را بزرگ مىگرداند. عظيم: بزرگ. خواه محسوس باشد مثل [شعراء:63]. [نمل:23]. و خواه معقول و معنوى نحو [صافات:76]. [حجر:87].
از اسماء حسنى است [بقره:255].مراد از آن قهراً عظمت واقعى و معنوى است نه مثل عظمت جسم. عظيم را عظيمالشأن و پادشاه معنى كردهاند ولى ظهور كلمه در عظمت معنوى است. مثل محيط و قادر بودن. اين كلمه در قرآن مجيد شش بار وصف ذات بارى تعالى آمده است يكى آيه فوق ايضاً [شورى:4]. [حاقة:33]. [واقعة:74-96]. و [حاقة:52]. ايضاً در وصف افعال خدا آمده است مثل «ذوُالْفَضْلِ الْعَظيمِ». همچنين در وصف: عذاب، اجر فوز، عرش، كرب، كيدزنان و غيره به كار رفته است.