سوره الأنبياء
سوره طه | سوره الأنبياء | سوره الحج | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
برای مردمان، (زمانِ) حسابشان نزدیک شد، حال آنکه آنان در (ژرفای) غفلتی رویگردانند.
هیچگونه یادوارهی تازهای از پروردگارشان برایشان نمیآید، مگر اینکه آن را بهخوبی شنیدند، در حالیکه ایشان بازی میکنند.
حال آنکه دلهایشان (از یاد خدا) رویگردان است. و آنان که ستم کردند پنهانی به نجوا برخاستند: «آیا این (مرد) جز بشری مانند شماست؟ آیا پس سوی سحر میروید در حالیکه شما میبینید؟»
(پیامبر) گفت: «پروردگارم (همهگونه) گفتار را در آسمان و زمین میداند و اوست بس شنوای بسیار دانا.»
بلکه گفتند: « (اینها) پارههایی پراکنده از خیالاتی (شوریده) است، بلکه آن را بربافته، بلکه او شاعری است. پس همانگونه که پیشینیان [:پیامبران پیشین] (با نشانهای ربّانی) فرستاده شدند، باید برای ما (همانند آنها) نشانهای بیاورد.»
پیش از آنان هیچ مجتمعی - که آن را نابود کردیم - (به آیات ما) ایمان نیاوردند. پس آیا اینان (به نشانهای ربّانی) ایمان میآورند؟
و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی کنیم گسیل نداشتیم و اگر نمیدانستهاید (و نتوانید هم بدانید) پس از یادآوران (کتابهای آسمانی) بپرسید.
و ایشان را جسدهایی که غذا نخورند قرار ندادیم و (در زندگی دنیا هم) جاودان نبودهاند.
سپس وعده(ی خود) را به آنان راست آوردیم، پس آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و افراطکاران را به هلاکت رساندیم.
همانا به راستی کتابی سویتان نازل کردیم که یادِ شما در آن است. آیا پس (از این هم) نمیاندیشید؟
و چه بسیار مجتمعاتی را که ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها گروهی دیگر پدید آوردیم.
پس چون برخورد شدیدمان را احساس کردند ناگهان از آن میگریزند.
(هان! از آن برخورد) مگریزید و سوی آنچه در آن متنعم شدید و (سوی) مسکنهایتان بازگردید، شاید شما مورد پرسش قرار گیرید.
گفتند: «ای وای بر ما! ما بیگمان ستمگر بودهایم.»
پس خواستشان پیوسته همان بود، تا آنان را دروشدگانی (بیجان و) خاموشان گردانیدیم.
و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آن دو است بازیکنان نیافریدیم.
اگر بخواهیم بازیچهای برگیریم، بهراستی آن را از پیش خود اختیار میکنیم؛ اگر کننده(ی این کار) بودهایم.
بلکه با (نیروی) حق بر باطل میافکنیم، پس بینیاش را به خاک میکشاند، پس ناگهان (هم) آن نابود است. و وای بر شما از آنچه توصیف میکنید.
و هر که در آسمانها و زمین است تنها برای اوست و کسانی که نزد اویند [:به او نزدیکند] از پرستش وی تکبر نمیورزند و (هرگز) از آن حسرت بار (خسته و رنجور) نمیگردند.
شباروز، بیآنکه سستی ورزند (تنها او را) تنزیه میکنند.
یا برای خود خدایانی از زمین اختیار کردهاند (که) همانان (مردگان را) زنده میکنند؟
اگر در آن دو [:زمین و آسمان] جز خدا، خدایانی (دیگر) بودند ، ناگزیر (این خدایان و زمین و آسمان) تباه میشدند. پس منزّه است خدا، پروردگار عرشِ (فرماندهی) از آنچه توصیف میکنند.
(خدا) از آنچه میکند بازخواست نمیشود و (حال آنکه) آنان بازخواست میشوند.
یا غیر از او خدایانی برای خود برگرفتهاند؟ بگو: «برهانتان را بیاورید.» این است یادوارهی هر که با من است و یادوارهی هر که پیش از من بودهاست. (نه!) بلکه بیشترشان حق را نمیدانند، پس از آن رویگردانند.
و ما پیش از تو هیچ رسولی نفرستادیم، جز (آنکه) سویش وحی میکنیم: «بهراستی هیچ معبودی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید.»
و گفتند: « (خدای) رحمان فرزندی برگرفته.» او منزّه است، بلکه (آنان) بندگانی گرامی شدهاند.
در سخن بر او پیشی نمیگیرند، حال آنکه تنها به دستور او کار میکنند .
آنچه پیش رویشان و آنچه پشت (سر)شان است میداند، و جز برای کسی که (او) رضایت دهد شفاعت نمیکنند، حال آنکه از بیم او با تعظیم (وی) هراسانند.
و هرکس از آنان بگوید: «بیگمان من خدایی غیر از او هستم» پس آن گمراه دور را در دوزخ، کیفر میکنیم. (آری،) سزای ستمکاران را این گونه میدهیم.
آیا و کسانی که کافر شدند ندانستند که آسمانها و زمین هر دو به هم پیوسته بودهاند، پس ما آن دو را از هم جدا ساختیم، و هر چیز زندهای را از آب نهادیم؟ آیا پس (از این هم) ایمان نمیآورند؟
و در زمین کوههایی استوار نهادیم تا مبادا (زمین) آنان [:مردمان] را سرنگون سازد، و در آن راههای سراشیب فراخ پدید آوردیم، شاید راه یابند.
و آسمان را سقفی محفوظ (از سقوط و دستبرد شیطانها) قرار دادیم، در حالیکه آنان از نشانههای آن رویگردانند.
و اوست آن کس که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است، هر یک در جادهای (فضایی) شناورند.
و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی (در دنیا) قرار ندادیم. آیا اگر تو از دنیا بروی پس (از تو) آنان جاودانانند؟
هر نفسی[:کسی] چشندهی مرگ است. و شما را در حال آزمون با بد و نیک بسی گیرودار میکنیم، و تنها سوی ما بازگردانیده میشوید.
و هنگامیکه تو را - کسانی که کافر شدند - بنگرند، جز (به) مسخرهات نمیگیرند. (گویند:) «آیا این همان کس است که خدایانتان را (به بدی) یاد میکند؟» حال آنکه آنان خودشان، به خدای رحمان کافرند.
انسان از شتابی آفریده شده است. به زودی آیاتم را به شما نشان میدهم، پس بر من (در نشانگری این آیات و عذاب) شتاب نمیکنید.
و میگویند: «اگر راست میگویید، این وعده(ی قیامت) کی خواهد بود؟»
کاش آنان که کافر شدهاند آن هنگام (و هنگامه) را میدانستند که اینان آتش را نه از چهرههاشان و نه از پشتهاشان باز نمیدارند و نه ایشانی یاری میشوند.
بلکه (آتش) ناگهان به آنان در میرسد؛ پس ایشان را بهتزده میکند؛ پس نه میتوانند آن را از خود برگردانند و نه آنان مهلت داده میشوند.
و بیگمان پیامبرانی پس از تو (نیز) همانا ریشخند شدند. پس کسانی که آنان را مسخره میکردند، آنچه که آن را به ریشخند میگرفتند. بحق گریبانشان را گرفت.
بگو: «چه کسی شما را در شب و روز از (عذاب خدای) رحمان نگهبانی پایدار میکند؟» بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانانند.
یا برای آنان خدایانی (غیر از ما) هستند که ایشان را از گزندمان حمایت میکنند؟ (آنان) نه توان یاری خودشان را دارند و نه از جانب ما همراهی میشوند.
بلکه اینان و پدرانشان را (از نعمتهایی) برخوردار کردیم، تا عمرشان آنان به درازا کشید. پس آیا نمیبینند که ما زمین را میآیم [:درمیگیریم،] در حالیکه آن را از اطرافش فرومیکاهیم؟ پس آیا آنان پیروزمندانند؟
بگو: «من شما را فقط به وسیلهی (این) وحی هشدار میدهم.» و کَران -هنگامی که هشدار داده شوند- نمیشنوند.
و اگر وزشی از (باد) عذاب پروردگارت به آنان در رسد، آنان بیچون و بیگمان گویند: «ای وای بر ما! (که) همواره ستمکاران بودهایم.»
و ترازوهای قسط (فاضلانه) را، در روز رستاخیز مینهیم. پس هیچ کس (هرگز) چیزی ستم نبیند و اگر (هم کار و کرداری) هموزن دانهی خردلی باشد (هم)آن را میآوریم. و در حسابگری ما کفایت است.
بهراستی و درستی، ما به موسی و هارون فرقان [:جداسازی حق را از باطل] و روشنایی و یادوارهای برای پرهیزگاران دادیم.
(همان) کسانی که از پروردگارشان در نهان میهراسند، حال آنکه از (آن) ساعت - از روی عظمتش - هراسناکند.
و این (کتاب) یادوارهای مبارک است (که) آن را نازل کردیم. آیا پس (همین) شما، همان را انکار میکنید؟
و بهراستی و درستی، از پیش به ابراهیم رشدش (و رشادتش) را دادیم، حال آنکه ما به (شایستگی) او بسی دانا بودهایم.
چون که به پدرش و قومش گفت: «این مجسمههایی که شما با تعظیم دل داده و ملازم آنها شدهاید چیستند؟»
گفتند: «پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم.»
گفت: «همواره شما و پدرانتان -بیگمان- در گمراهی آشکارگری بودهاید.»
گفتند: «آیا حق را برای ما آوردهای. یا تو از بازیکنندگانی؟»
گفت: « (نه،) بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمانها و زمین است. (همان) کسی که آنها را با فطرت توحیدی پدید آورده و من بر این (حقیقت) از گواهانم.»
«و سوگند به خدا، پس از آنکه در حال پشت نمودن برفتید، همانا بیگمان در کار بتانتان کید و مکری (بحق) خواهم کرد.»
پس آنان را - جز بزرگشان را - شکسته و تکه تکه کرد، شاید ایشان سوی آن [:بزرگ] برگردند.
گفتند: «کسی که با خدایان ما چنان کرده، او بیچون و بیگمان از ستمکاران است.»
گفتند: « جوانی را شنیدیم (که) آنها را (به بدی) یاد میکرد (و) به او ابراهیم گفته میشود.»
گفتند: «پس او را برابر دیدگان مردمان بیاورید، شاید آنان (او را) بنگرند.»
گفتند: «ابراهیم! آیا تو با خدایان ما این(چنین) کردی؟»
گفت: «بلکه بزرگشان چنان کرده است. پس از آنان بپرسید؛» اگر سخن میگفتهاند.
پس به (فطرت و عقل) خود باز گشتند. آنگاه (به یکدیگر) گفتند: «در حقیقت، شما (همین) شما، ستمکارانید.»
سپس سرافکنده شدند (و گفتند:) «بهراستی و درستی دانستهای که اینها سخن نمیگویند.»
گفت: «پس آیا مادون خدا چیزی را میپرستید، که نه سودی به شما میرساند و نه زیانی؟»
«اُف برای شما و برای آنچه غیر از خدا میپرستید. آیا پس خردورزی نمیکنید؟»
(به یکدیگر) گفتند: «اگر کنندهی کاری بودهاید، او را بسوزانید و خدایانتان را یاری دهید.»
گفتیم: «آتش! برای ابراهیم سردی و سلامتیای باش.»
و خواستند به او نیرنگی (بزرگ) زنند، پس آنان را زیانکارترین (جهانیان) قرار دادیم.
و او و لوط را فراسوی آن سرزمینی که برای عالمیان (آن سامان) در آن برکت نهاده بودیم، رهانیدیم.
و اسحاق و یعقوب را- افزون- بدو بخشودیم، و همهی اینان را از شایستگان نهادیم.
و آنان را پیشوایانی نهادیم (که) به امرمان (مکلفان را) رهبری میکنند و کار خیرات را و بر پاداشتن نماز را و دادن زکات را فراسویشان وحی کردیم ، حال آنکه آنان پرستندگان ما بودهاند.
و لوط را حکمت و دانشی دادیم و او را از آن گروهی که کارهای (جنسی) بس پلید میکردهاند نجات دادیم. آنان بیگمان گروهی بد و فاسق بودهاند.
و او را در رحمت خویش داخل کردیم. بهراستی او از شایستگان است.
و نوح را (نیز در رحمتمان داخل کردیم) چون از پیش (ما را) ندا کرد و ما او را اجابت کردیم و وی را با خانوادهاش از (آن) بلای بزرگ رهانیدیم.
و او را از (شر) مردمی که با نشانههای ما (همانها و ما را) به دروغ گرفته بودند، پیروزی بخشیدیم؛ آنان بیچون مردم بدی بودند؛ پس همهی ایشان را غرق کردیم.
و داوود و سلیمان را (نیز) چون دربارهی آن کشتزار - که گوسفندان قوم، شبهنگام در آن همچنان پراکنده شدند - داوری میکردند؛ و ما شاهد داوری آنان بودهایم.
پس آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک (از آن دو) حکم [:سلطه] و دانشی دادیم، و کوهها را با داوود تسبیحگویان مسخر کردیم و (نیز) پرندگان را. و ما کنندهی (این کارها) بودهایم.
و برای شما به او [:داوود] فن زره(سازی) را آموختیم، تا شما را از درگیریها و خطراتتان نگهبانی کند. پس آیا شما سپاسگزارید؟
و برای سلیمان، بادِ وزان را - در حالیکه به فرمان او سوی سرزمینی که در آن برکت نهاده بودیم جریان مییافت - مسخر کردیم. و ما به هر چیزی دانا بودهایم.
و برخی از شیاطین کسانی (بودند که) برایش غواصی میکردند و عملی (هم) جز این انجام میدادند، و برایشان نگهبان بودهایم.
و ایوب را (نیز) چون پروردگارش را ندا در داد که: «همواره به من زیان رسیده و تویی رحمکنندهترین رحمکنندگان.»
پس (دعای) او را اجابت نمودیم؛ پس زیانهایش را برطرف کردیم. و کسان او و همانندشان را با ایشان به او دادیم، حال آنکه رحمتی از جانب ما و یادوارهای برای عبادتکنندگان بود.
و (نیز) اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را (که) همه از شکیبایانند.
و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم (و) بهراستی ایشان از شایستگان (رسالتی)اند.
و «ذاالنون » [:یونس] را چون خشمگین (از نزد قومش) برفت، پس گمان (شایستهای) برد که ما بر او هرگز تنگ نمیگیریم. پس در (دل) تاریکیها (ی دریا و شکم ماهی) ندا در داد: «معبودی جز تو نیست، تو منزّهی، من بیگمان از ستمکاران (به خود) بودهام.»
پس درخواستش را برایش بر آورده کردیم، و او را از آن اندوه رهانیدیم. و مؤمنان را اینگونه نجات میدهیم.
و زکریا را چون پروردگار خود را خواند: «پروردگارم! مرا تنها وامگذار، حال آنکه تو بهترین وارثانی.»
پس (دعای) او را برایش اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برایش شایسته (و آمادهی حمل) کردیم. آنان بهراستی در نیکیها همگام با یکدیگر شتاب مینمودهاند و ما را از روی رغبت و بیم میخواندهاند، و تنها برای ما فروتن بودهاند.
و آن زنی[:مریم] را که عورتش را نگهداشت، پس در او از روح (برجستهای از آفریدگان) خود دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان آیتی قرار دادیم.
(ای پیامبران!) اینان بیگمان امت شمایند؛ امتی یگانه. و منم پروردگارتان، (پروردگاری یگانه). پس تنها مرا بپرستید.
و (اما) کارشان را میان خودشان پاره پاره کردند. همگان تنها سوی ما برگشتکنندگانند.
پس هر کس در حال ایمان کارهایی شایسته انجام دهد، برای تلاش او هرگز ناسپاسیای نیست، و همواره ماییم که (اعمالش را) برایش ثبتکنندگانیم.
و بر گروهی که هلاکشان کردیم، بیچون عدم بازگشتشان (در رجعت به دنیا) حرام است (که ناگزیر و ناگریز رجعت خواهند کرد).
تا هنگامیکه یأجوج و مأجوج گشایش یابند در حالیکه آنان از هر بلندایی فرو میگسلند.
و وعدهی حق نزدیک شد. پس ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیدهاند در آن (هنگامه) خیره است (و میگویند:) «ای وای بر ما! از این (روز) بیگمان در (ژرفای) غفلت بودهایم، بلکه ما ستمگران بودهایم.»
همواره شما و آنچه غیر از خدا میپرستید، گیرانهی دوزخید. شما برای آن (در همان،) داخل شدگانید.
اگر اینان خدایانی (حقیقی) بودند، در آن (برای عذابشان) وارد نمیشدند، حال آنکه جملگی در آن ماندگارند.
برایشان در آنجا نالهای پرهیجان است، و (هم)آنان در آنجا (ندای یکدیگر را) نمیشنوند.
بیگمان کسانی که در گذشته از جانبمان به آنان نیکوترین (وعده) گذشت، ایشان از آن (آتش) دورشدگانند.
صدای (آتشباران) محسوس آن را نمیشنوند، و (هم)آنان در میان آنچه دلهایشان خواسته، جاودانند.
بزرگترین دلهره و وحشت، آنان را غمگین نمیکند، و فرشتگان آنان را با کوششی تمام پیاپی در برمیگیرند (و به آنان میگویند:) «این همان روز شماست که (بدان) وعده داده میشدهاید.»
روزی که آسمان را - همچون در پیچیدن صفحهی سخت نامهها- طوماروار درهم میپیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را باز میگردانیم. حال آنکه (این) وعدهای است بر عهدهی ما که بیگمان انجامدهنده(ی آن) بودهایم.
و بهراستی و درستی در زبور - پس از یادواره(ی تورات و انجیل و ...) - نوشتیم: «زمین را بیچون بندگان شایستهام به ارث خواهند برد.»
بیگمان در این جریان برای مردمان عبادتپیشه نویدی حتمی و رساست.
و ما تو را جز رحمتی برای تمام جهانیان (در مثلث زمان) نفرستادیم.
(به اینان) بگو: «تنها به من (دربارهی خدا) وحی میشود، که خدای شما خدایی است یگانه. پس آیا شما (در برابرش) تسلیمشوندهاید؟»
پس اگر روی برتافتند بگو: «به همهی شما - به گونهای یکسان- (رستاخیز جهان را) اعلام کردم و نمیدانم آنچه وعده داده شدهاید آیا نزدیک است یا دور.»
«همواره او سخن آشکار را میداند و آنچه را (هم) پوشیده میدارید میداند.»
«و نمیدانم؛ شاید آن برای شما آزمایشی آتشین، و تا چند گاهی (وسیلهی) برخورداری باشد.»
گفت: «پروردگارم! به حق داوری فرمای. و پروردگارمان (همان) رحمتگر بر آفریدگان است، (که) بر آنچه (خلاف حقیقت) توصیف میکنید، مورد درخواستِ یاری (یاوران حق) است.»