الأنبياء ١٠٢
کپی متن آیه |
---|
لاَ يَسْمَعُونَ حَسِيسَهَا وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خَالِدُونَ |
ترجمه
الأنبياء ١٠١ | آیه ١٠٢ | الأنبياء ١٠٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَسِیسَهَا»: صدای آتش. صدای شعلهها و تنوره کشیدن آتش.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۱.۱ تا ۱.۳:
ابوبصیر و حسن بن راشد طى حدیث مفصلى از امام صادق علیهالسلام و ایشان از طریق آباء گرامى خود از امیرالمومنین على علیهالسلام نقل نماید که مختصر آن چنین است. على فرماید: پیامبر به من فرمود: خوشا به حال کسى که تو را دوست داشته باشد و امامت تو را تصدیق نماید و واى بر کسى که تو را دشمن بدارد و امامت تو را تکذیب کند و تو عالم این امت بعد از من مى باشى. تو و شیعیان تو از پایه گذاران عدالت و دادگرى مى باشید و نیز بهترین مخلوق خداوند هستید و در روز رستاخیز و یوم الفزع الاکبر در ظل عرش پروردگار خواهید بود. روزى که همه مردم در ترس و رعب بسر برند ولى دوستداران تو در آن روز نه ترسى دارند و نه در حزن و اندوه باشند و درباره شما این آیات نازل گردید.[۱]
ابن عباس گوید: وقتى که آیه «إِنَّکمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ»[۲] نازل گردید. ابن الزبعرى گفت: بنابراین پرستندگان آفتاب و ماه و فرشتگان با معبودان خویش همه در آتش قرار خواهند گرفت سپس آیه ۱.۱ این سوره و آیه ۵۷ سوره زخرف «وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا» نازل گردید.[۳]
و نیز گویند: صنا دید قریش در حطیم حاضر بودند و اطراف خانه کعبه ۳۶. بت نهاده و آن را مى پرستیدند، پیامبر آیه ۱.۱ را قرائت فرمود. کفار از این آیه برآشفتند و داد میزدند و میگفتند: محمد به خدایان ما سخن زشت مى گوید و دشنام مى دهد.
پیامبر بعد از قرائت آیه به راه افتاد، کفار در گفتگوى خود باقى بودند تا این که عبدالله بن الزبعرى آمد و گفت: چه خبر شده است؟ که متغیر و برآشفته هستید؟ آنها موضوع پیامبر را با قرائت آیه براى او بیان کردند.
ابن الزبعرى گفت: کسى را دنبال محمد بفرستید و او را بیاورید. رسول خدا صلی الله علیه و آله را آوردند. عبدالله گفت: یا محمد آیا این خدایان که ما مى پرستیم فقط آنها به دوزخ میروند یا هر معبودى که پائین تر از خداى یگانه که معبود تو است به جهنم خواهد رفت؟
پیامبر فرمود: منظور تمام معبودان غیر از خداى یگانه است. ابن الزّبعرى گفت: حال که چنین است به عقیده تو یهودیانى که عزیر را مى پرستیدند و نیز مسیحیانى را که مسیح را پرستش مینمودند و نیز طائفه بنوملیح که فرشتگان را پرستش میکردند، همه در دوزخ خواهند بود؟
پیامبر فرمود: بلى، سپس آیه ۱.۱ نازل گردید و فرمود آنان که در سابق بوده و سبقت در زمان داشتند مانند عزیر و مسیح و ملائکه همه از خوبان بودند و از این گونه عبادات بیهوده به دور بوده اند و نیز کراهت داشتند که مورد پرستش و عبادت دیگران قرار گیرند و درباره کسانى که آنها را مورد پرستش قرار داده و نیز درباره ابن الزّبعرى آیه ۵۸ سوره زخرف «ما ضَرَبُوهُ لَک إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ» نازل گردیده است که در جاى خود مذکور خواهد شد.[۴]
تفسیر
- آيات ۹۲ - ۱۱۲ سوره انبياء
- مراد از «امت واحده» در آيه شریفه: «إنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُم أُمَّةً وَاحِدَة»
- نكوهش اختلاف مردم در امر دين
- شرط قبولی اعمال، ایمان همراه با عمل صالح است
- وجوه مختلف در معناى آيه: «وَ حَرَامٌ عَلَى قَريَةٍ أهلَكنَاهَا أنَّهُم لَا يَرجِعُون»
- يادآورى معاد و تهديد مشركان به عذاب جاودانى
- مقصود از «زبور»، «ذكر» و «وراثت»، در آيه: «إنَّ الأرضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُون»
- اعلام خطر رسول خدا «ص»، به مشركان استهزاء كننده
- بحث روايتى
- بيان ضعف روايات اهل سنت، در ذیل آیه «إنَّكُم وَ مَا تَعبُدُونَ حَصَبُ جَهَنّم»
- روايتى درباره اين كه على «ع» و شيعيانش، از مصاديق آيه: «إنَّ الَّذِينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنَى...» مى باشند
- روايتى در اين كه آيه: «وَ لَقَد كَتَبنَا فِى الزَّبُور...»، درباره مهدی «ع» و اصحاب اوست
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ «102»
آنان صداى (زبانه كشيدن) آن را نمىشنوند و آنان در آنچه (از نعمتها و كاميابىها) كه دلشان بخواهد جاودانهاند.
نکته ها
انسان در دنيا، هر چند هم در رفاه و كاميابى باشد، ولى خواسته يا ناخواسته ممكن است
«1». انبيا، 98.
جلد 5 - صفحه 499
خبرهاى ناگوار و حوادث تلخ به گوشش برسد و از لذّت و عيش او بكاهد، امّا در قيامت، اهل بهشت به دور از هر خبر بد و سر و صداى ناهنجار و ناله و فرياد گرفتاران، با عيش كامل به كامروايى مشغولند.
اميرالمؤمنين علىّ عليه السلام در خطبهى 183 نهجالبلاغه مىفرمايد:
خداوند، آن چنان اهل بهشت را گرامى داشته كه حتّى گوشهايشان صداى آتش دوزخ و ناله و فرياد اهل آن را نمىشنود. «1»
قرآن در بيان گستردگى كمّى و كيفى نعمتهاى بهشتى، آيات متنوّعى دارد. در آيهاى مىفرمايد: «ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ» «2» هر چه كه ميل انسان بكشد و هر چه كه چشم از آن لذّت ببرد. در اين آيه مىفرمايد: «وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ» آنان در هر چه كه دلشان بخواهد براى هميشه متنعّماند، و در جاى ديگر با اين چنين عبارتى توصيف مىفرمايد كه: «فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما أُخْفِيَ لَهُمْ» «3» احدى نمىداند كه چه لذائذ وكاميابىهايى براى اهلبهشت، ذخيره ومخفى شده است.
در حديثى از رسول خدا صلى الله عليه و آله آمده است كه: كيفيّت نعمتهاى بهشتى را نه گوشى شنيده و نه چشمى ديده است. «4»
پیام ها
1- در قيامت، اهل بهشت، فارغ از رنج و ناله گرفتاران به كامروايى مشغولند.
«لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها»
2- اشباع واقعى غرايز، تنها در بهشت ممكن است. «فِي مَا اشْتَهَتْ»
3- در بهشت، نه محدوديّت در نعمتهاست «فِي مَا اشْتَهَتْ» و نه محدوديّت در زمان بهرهمندى. «خالِدُونَ»
«1». تفسير نمونه.
«2». زخرف، 71.
«3». سجده، 17.
«4». الفقيه، ج 1، ص 295.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 500
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (102)
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها: نشوند دور شوندگان از آتش صداى آتش را به جهت زيادى دورى از آن. وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ: و ايشان در آنچه آرزو كند نفسهاى آنها جاويدگانند، يعنى مشتهيات خود را دائم يابند در جنات نعيم. خداى تعالى توصيف فرموده سابقين به عنايت سبحانيه را به چندين صفت:
اول- دورى از جهنم.
دوم- نشنيدن صداى آن.
سوم- دائم بودن در مشتهيات نفسانى در بهشت جاودانى.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ (97) إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ (98) لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ (99) لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ (100) إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ (101)
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (102) لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (103)
ترجمه
- و نزديك شود وعدهئى كه حقّ است پس آنگاه امر از اين قرار است كه خيره باشد چشمهاى آنانكه كافر شدند ميگويند اى واى بر ما بتحقيق بوديم در غفلت از اين بلكه بوديم ستمكاران
همانا شما و آنچه مىپرستيد غير از خدا فروزينه جهنّميد شمائيد مرآنرا وارد شوندگان
اگر بودند آنان خدايان وارد نميشدند در آن و تمامى باشند در آن جاودانيان
مر ايشانرا است در آن ناله زار و آنان در آن نميشنوند
همانا آنانكه پيشى گرفته است براى آنان از ما صفت خوبى آنگروهند از آن دور كرده شدگان
نميشنوند صداى اشتعال آنرا و ايشان باشند در آنچه خواهان باشد نفسهاشان جاودانيان
اندوهناك نكند آنها را ترسيكه بزرگترين ترسها است و پيشواز نمايند از ايشان ملائكه و گويند اين روز موعود شما است آنروز كه بوديد وعده داده ميشديد.
تفسير
- خداوند تعالى بعد از ذكر باز شدن راه يأجوج و مأجوج و انهدام سدّ آنها اعلام فرموده نزديك شدن قيامت را با بيان بعضى از احوال مردم در
جلد 3 صفحه 579
آنروز باين تقريب كه در چنين روز و موقفى چشمهاى كفّار از شدّت هول و هراس خيره و مات ميشود بطوريكه قادر بر بهم زدن آن نيستند و بىاختيار با خود ميگويند واى بر ما چه غفلتى داشتيم ما در دنيا از چنين روز و موقفى براى اشتغال بامور موقته و لذائذ فانيه و بىفكرى در اين عاقبت وخيم بلكه ظلم عظيم كه از ما بر ما واقع شد و گوش بمواعظ بزرگان نداديم و خداوند ميفرمايد شما و آنچه ميپرستيد فروزينه يعنى مايه فروزان شدن يا هيزم جهنّميد چون حصب سنگ ريزه و غيره است كه پرتاب بسوى آتش شود براى اشتعال آن و بعضى حطب بطاء مؤلّفه قرائت نمودهاند و در مجمع آنرا از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه بمعناى هيزم است و شما براى طعمه آتش جهنّم وارد آن ميشويد و اينكه لها واردون فرموده نه فيها براى اشعار باين نكته است و اگر معبودهاى شما بحقّ و در حقيقت خدا بودند وارد در جهنّم نميشدند با آنكه آنها مخلّد در آتشند چنانچه پرستش كنندگان آنها مخلّدند و در جهنّم ناله شديدى دارند مانند صداى خرولى از شدّت وحشت و عذاب صداى يكديگر را نميشنوند يا صداى دادرسى را نميشنوند از جنس خدايانشان و غير آنها و ظاهر ما تعبدون بملاحظه لفظ ما كه در غير ذوى العقول استعمال ميشود و آنكه مقصود بخطاب كفّار مكّهاند كه بتپرست بودند و آنكه آنرا از سنگ و چوب و فلزّاتى كه مناسب با حصب جهنّم بودن است ميساختند بتها هستند نه امثال مسيح عليه السّلام و عزير و ملائكه كه هر يك معبود جمعى از كفّار بودند و بنابراين لفظ ما تعبدون شامل آنذوات مقدّسه نميشود تا احتياج باخراج داشته باشد ولى خداوند براى رفع تشكيك مشكّكين و شبهه معاندين بيان حال ايشانرا بلافاصله در تحت عنوان كلّى منطبق بر ايشان بطور يقين در آيه بعد فرموده براى آنكه در قوّه استثناء باشد باين تقريب كه كسانيكه قبلا براى آنها از ما ذكر خيرى شده و وصف خوبى ايشانرا نموديم آنگروه كه جماعت صلحاء ميباشند دور كرده خواهند بود از جهنّم بفاصله زيادى كه صداى اشتعال آنرا نميشنوند و احساس نميكنند با آنكه محسوس است و در آنچه دل خواهشان باشد و اشتياق بآن داشته باشند مخلّد و جاويد خواهند بود محزون و غمگين نميكند ايشانرا هول و ترسيكه بزرگتر از هر هول و ترسى است كه در دنيا روى ميدهد و آنوقتى است كه صور دميده
جلد 3 صفحه 580
ميشود و مردم در صحراى محشر مجتمع ميشوند و ملائكه رحمت از ايشان براى تهنيت و تبريك استقبال مينمايند و عرضه ميدارند اين آنروز موعود الهى است گوارا باد بر شما نعمتهاى جاودان بهشت كه نتيجه دسترنج دنيوى شما است قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون آيه إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ نازل شد حال اهل مكّه ديگرگون و سخت آشفته گرديد پس عبد اللّه بن زبعرى وارد بر آنها گشت با آنكه در اطراف اين آيه بحث ميكردند و بآنها گفت محمّد اين سخن را گفته گفتند بلى گفت اگر اقرار كند نزد من او را محكوم مينمايم پس جمع شد بين آن دو و بحضرت عرض كرد اين آيه را كه قبلا تلاوت نمودى در باره ما و خدايان ما است بالخصوص يا در باره تمام امم و خدايان آنها است حضرت فرمود در باره شما و خدايانتان و ساير امم و خدايانشان است مگر كسانيكه خدا آنها را استثناء فرموده او گفت محكوم شدى مگر تو ستايش ننمودى عيسى بن مريم را بذكر خير با آنكه نصارى او و مادرش را ميپرستند و دستهئى از مردم ملائكه را ميپرستند آيا اين خدايان در آتش نيستند با كسانيكه آنها را مىپرستند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خير پس صداى قريش بخنده بلند شد و بحضرت گفتند ابن زبعرى محكومت كرد پيغمبر فرمود سخن باطلى گفتيد مگر من نگفتم مگر كسانيرا كه خدا آنها را استثنا نموده كه فرموده همانا آنانكه سبقت گرفت از براى ايشان از ما صفت خوبى از عذاب دورند بقدرى كه صداى شعله آتش را هم نميشنوند و آنچه دلخواهشان باشد هميشه براى ايشان موجود است و در قرب الاسناد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خداوند روز قيامت هر چه را مردم جز او ميپرستيدند از آفتاب و ماه و غير آن دو حاضر ميفرمايد پس سؤال ميشود از هر كس كه چيزى را ميپرستيده كه چرا آنرا ميپرستيدى پس ميگويند پروردگارا ما آنها را ميپرستيديم براى آنكه وسيله قرب ما بتو باشند پس خداوند امر ميفرمايد بملائكه كه تمامشان را از عابد و معبود بجهنّم ببريد مگر كسانيرا كه من استثنا نمودم كه بايد از آتش دور باشند حقير عرض ميكنم ظاهرا مراد از آفتاب و ماه اوّلى و دوّمى باشد چون در روايت ديگرى بآن دو تفسير شده و آنكه بصورت دو گاو محشور ميشوند و با بندگانش بجهنّم ميروند و وجه مناسبت تعبير از آن دو
جلد 3 صفحه 581
بآفتاب و ماه در سوره الرّحمن بيايد انشاء اللّه تعالى و معلوم است كه بردن بتها بجهنّم براى زيادتى عذاب بتپرستان و حسرت و ندامت آنها است كه به بينند بتها ميسوزند و قربى پيش خدا نداشتند تا مقرّب آنها شوند و در اخبار عديده آيات اخيره بوجود مبارك امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آنحضرت و ائمه اطهار كه مصاديق جليّه عناوين مذكوره در آياتند تفسير شده و فرمودهاند آنان كسانى هستند كه خداوند ايشانرا بخوبى ياد فرموده و از جهنّم دور و در بهشت مخلّدند و زير سايه عرش الهى جاى دارند و از فزع اكبر ايمنند و حزن و اندوه و بيم و ترسى ندارند و ملائكه باستقبالشان ميآيند و ايشانرا بشارت ببهشت و نعمتهاى بىمنتهاى آن ميدهند و اين آيات در باره ايشان نازل شده ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا يَسمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُم فِي مَا اشتَهَت أَنفُسُهُم خالِدُونَ (102)
نميشنوند اينکه هايي که سبقت لهم منّا الحسني صداي جهنّم را و آنها در آنچه نفوس آنها مايل است و لذّت ميبرند هميشه مخلّد هستند.
(لا يَسمَعُونَ حَسِيسَها): حسيس صوت مخفي و سبك را گويند اشاره به اينکه است که اهل بهشت بقدري از جهنّم دور هستند با اينکه که جهنّم نعرهها دارد که ميفرمايد: «إِذا أُلقُوا فِيها سَمِعُوا لَها شَهِيقاً وَ هِيَ تَفُورُ». ملك آيه 7.
و در مجمع البحرين ميگويد: الشهقة الصّيحة، و تفور بمعني جوشش است که صداي جهنّم و لو بنحو سبك باشد نميشوند چون صدا هر چه بلند باشد هر چه دورتر انسان باشد سبك بگوش او ميرسد تا اندازهاي که ديگر صدا را نميشنود مثل اينكه صداي توپ و طيّاره و لو تا چند فرسخ برود و اگر دورتر باشند نميشنوند.
(وَ هُم فِي مَا اشتَهَت أَنفُسُهُم): شهوت بمعناي لذّت است چنانچه قوّه شهويّه جلب لذائذ ميكند، و قوّه غضبيّه دفع منافرات ميكند و لذّات بهشت دو قسم است لذائذ جسماني و لذائذ روحاني و به اندازي است که نميتوان درك نمود که ميفرمايد: «فَلا تَعلَمُ نَفسٌ ما أُخفِيَ لَهُم مِن قُرَّةِ أَعيُنٍ» سجده آيه 18. و از رسول اكرم است که فرمود:
«فيها ما لا عين رأت و لا اذن سمعت و لا خطر علي قلب بشر»
جلد 13 - صفحه 250
و ما در مجلّد سوّم كلم الطّيّب از صفحه 151 تا صفحه 165 شانزده صفحه آنچه در خور استعداد خود بود از استفاده از آيات شريفه و اخبار آل اطهار از نعم بهشتي هر دو قسمت را بيان كردهايم مستدعي است رجوع بآنجا بفرمائيد از وضع تفسير خارج است.
(خالِدُونَ): نه فقط خلود اهل بهشت در بهشت باشد بلكه جميع نعم بهشتي هميشه باقي است كم نميشود بلكه ميفرمايد: «لَهُم ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَينا مَزِيدٌ» ق آيه 36: اللهمّ ارزقنا.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 102)- در این آیه چهار نعمت بزرگ الهی را که شامل حال این گروه سعادتمند است بر میشمرد:
نخست این که «آنها صدای آتش را نمیشنوند» (لا یَسْمَعُونَ حَسِیسَها).
مؤمنان راستین چون از جهنم دورند هرگز این صداهای وحشتناک به گوششان نمیخورد.
دیگر این که: «آنها در آنچه بخواهند و مایل باشند بطور جاودان متنعمند» (وَ هُمْ فِی مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ).
یعنی آنجا محدودیت این جهان را ندارد، هر نعمت مادی و معنوی که بخواهند بدون استثناء در دسترس آنهاست، آن هم نه یک روز و دو روز بلکه در یک عمر جاویدان!
نکات آیه
۱- بهشتیان، در جایگاهى به دور از شنیدن صداى آهسته برخاسته از آتش دوزخ خواهند بود. (لایسمعون حسیسها ) «حسیس» به معناى صداى آهسته است و مقصود از آن در آیه شریفه، صدایى است که از حرکت آتش دوزخ برمى خیزد.
۲- آتش دوزخ، داراى صداى وحشتناک است. (لایسمعون حسیسها )
۳- بهشتیان، غرق و جاودان در نعمت هاى دل خواه خویش خواهند بود. (و هم فى مااشتهت أنفسهم خلدون)
۴- بهشت، سرایى جاودان و دل خواه و نعمت هاى آن ارضا کننده تمامى امیال و خواسته هاى آدمى است. (و هم فى مااشتهت أنفسهم خلدون)
موضوعات مرتبط
- بهشت: تأمین خواسته ها در بهشت ۴; جاودانگى بهشت ۴; ویژگى نعمتهاى بهشت ۴
- بهشتیان: جاودانگى بهشتیان ۳; خواسته هاى بهشتیان ۳; دورى بهشتیان از جهنم ۱; فضایل بهشتیان ۳; نعمتهاى بهشتیان ۳
- جهنم: ترسناکى آتش جهنم ۲; صداى آتش جهنم ۱، ۲; صفات آتش جهنم ۲
منابع