الأنبياء ١٠٣
کپی متن آیه |
---|
لاَ يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلاَئِکَةُ هٰذَا يَوْمُکُمُ الَّذِي کُنْتُمْ تُوعَدُونَ |
ترجمه
الأنبياء ١٠٢ | آیه ١٠٣ | الأنبياء ١٠٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْفَزَعُ الأکْْبَرُ»: بزرگترین هراس و عظیمترین و وحشتناکترین بیم. مراد خوف و هراس روز قیامت است که به دنبال نفخه دوم پدیدار و هویدا میگردد (نگا: نمل / و ). «تَتَلَقَّاهُمْ»: پذیره ایشان میگردند و با آنان رویاروی میشوند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
شأن نزول آیات ۱.۱ تا ۱.۳:
ابوبصیر و حسن بن راشد طى حدیث مفصلى از امام صادق علیهالسلام و ایشان از طریق آباء گرامى خود از امیرالمومنین على علیهالسلام نقل نماید که مختصر آن چنین است. على فرماید: پیامبر به من فرمود: خوشا به حال کسى که تو را دوست داشته باشد و امامت تو را تصدیق نماید و واى بر کسى که تو را دشمن بدارد و امامت تو را تکذیب کند و تو عالم این امت بعد از من مى باشى. تو و شیعیان تو از پایه گذاران عدالت و دادگرى مى باشید و نیز بهترین مخلوق خداوند هستید و در روز رستاخیز و یوم الفزع الاکبر در ظل عرش پروردگار خواهید بود. روزى که همه مردم در ترس و رعب بسر برند ولى دوستداران تو در آن روز نه ترسى دارند و نه در حزن و اندوه باشند و درباره شما این آیات نازل گردید.[۱]
ابن عباس گوید: وقتى که آیه «إِنَّکمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ»[۲] نازل گردید. ابن الزبعرى گفت: بنابراین پرستندگان آفتاب و ماه و فرشتگان با معبودان خویش همه در آتش قرار خواهند گرفت سپس آیه ۱.۱ این سوره و آیه ۵۷ سوره زخرف «وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیمَ مَثَلًا» نازل گردید.[۳]
و نیز گویند: صنا دید قریش در حطیم حاضر بودند و اطراف خانه کعبه ۳۶. بت نهاده و آن را مى پرستیدند، پیامبر آیه ۱.۱ را قرائت فرمود. کفار از این آیه برآشفتند و داد میزدند و میگفتند: محمد به خدایان ما سخن زشت مى گوید و دشنام مى دهد.
پیامبر بعد از قرائت آیه به راه افتاد، کفار در گفتگوى خود باقى بودند تا این که عبدالله بن الزبعرى آمد و گفت: چه خبر شده است؟ که متغیر و برآشفته هستید؟ آنها موضوع پیامبر را با قرائت آیه براى او بیان کردند.
ابن الزبعرى گفت: کسى را دنبال محمد بفرستید و او را بیاورید. رسول خدا صلی الله علیه و آله را آوردند. عبدالله گفت: یا محمد آیا این خدایان که ما مى پرستیم فقط آنها به دوزخ میروند یا هر معبودى که پائین تر از خداى یگانه که معبود تو است به جهنم خواهد رفت؟
پیامبر فرمود: منظور تمام معبودان غیر از خداى یگانه است. ابن الزّبعرى گفت: حال که چنین است به عقیده تو یهودیانى که عزیر را مى پرستیدند و نیز مسیحیانى را که مسیح را پرستش مینمودند و نیز طائفه بنوملیح که فرشتگان را پرستش میکردند، همه در دوزخ خواهند بود؟
پیامبر فرمود: بلى، سپس آیه ۱.۱ نازل گردید و فرمود آنان که در سابق بوده و سبقت در زمان داشتند مانند عزیر و مسیح و ملائکه همه از خوبان بودند و از این گونه عبادات بیهوده به دور بوده اند و نیز کراهت داشتند که مورد پرستش و عبادت دیگران قرار گیرند و درباره کسانى که آنها را مورد پرستش قرار داده و نیز درباره ابن الزّبعرى آیه ۵۸ سوره زخرف «ما ضَرَبُوهُ لَک إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ» نازل گردیده است که در جاى خود مذکور خواهد شد.[۴]
تفسیر
- آيات ۹۲ - ۱۱۲ سوره انبياء
- مراد از «امت واحده» در آيه شریفه: «إنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُم أُمَّةً وَاحِدَة»
- نكوهش اختلاف مردم در امر دين
- شرط قبولی اعمال، ایمان همراه با عمل صالح است
- وجوه مختلف در معناى آيه: «وَ حَرَامٌ عَلَى قَريَةٍ أهلَكنَاهَا أنَّهُم لَا يَرجِعُون»
- يادآورى معاد و تهديد مشركان به عذاب جاودانى
- مقصود از «زبور»، «ذكر» و «وراثت»، در آيه: «إنَّ الأرضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّالِحُون»
- اعلام خطر رسول خدا «ص»، به مشركان استهزاء كننده
- بحث روايتى
- بيان ضعف روايات اهل سنت، در ذیل آیه «إنَّكُم وَ مَا تَعبُدُونَ حَصَبُ جَهَنّم»
- روايتى درباره اين كه على «ع» و شيعيانش، از مصاديق آيه: «إنَّ الَّذِينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنَى...» مى باشند
- روايتى در اين كه آيه: «وَ لَقَد كَتَبنَا فِى الزَّبُور...»، درباره مهدی «ع» و اصحاب اوست
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ «103»
بزرگترين وحشت (آن روز) آنان را غمگين (و مضطرب) نمىسازد و فرشتگان به ملاقات (و استقبال) آنان مىروند (و مىگويند:) اين روزى است، كه به شما وعده داده شده بود.
نکته ها
بر اساس روايات، مخاطب آيه كسانى هستند كه علاوه بر داشتن عقايد صحيح، در خط رهبرانى حركت مىكنند كه از طرف خدا و رسول او صلى الله عليه و آله تعيين شدهاند. «1»
پیام ها
1- دفع شرّ، مهمتر از جلب منفعت است. لذا اوّل سخن از دورى از غمهاست بعد دريافت بشارتها. «لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ»
2- ناگوارىهاى دنيا هر چند هم كه بزرگ باشند، نسبت به مصائب اخروى ناچيزند. «الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ»
3- در قيامت، فرشتگان با انسانها سخن مىگويند. «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ»
4- استقبال و ديدار از مؤمنين، كارى فرشته گونه است. «تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ»
5- اگر امروز دنيا به كام طاغوتيان است غمگين مباشيم كه روزگار مؤمنان نيز فرا خواهد رسيد. «هذا يَوْمُكُمُ»
6- وعدههاى الهى حتمى است. «كُنْتُمْ تُوعَدُونَ»
«1». تفسير الميزان.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 501
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (103)
صفت چهارم:
لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ: 1- اندوهناك نگرداند ايشان را ترسى كه بزرگترين ترسها است. و آن قول «لا بشرى» است كه ملائكه به اهل شقاوت گويند، چه هرگز ايشان اين كلمه را نخواهند شنيد چون اهل سعادتند. 2- ابن عباس گفته: فزع اكبر، نفخه اخيره است، زيرا حق تعالى فرموده «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ» «1». 3- مراد وقتى
«1» سوره نمل، آيه 87.
جلد 8 - صفحه 449
است كه امر شود بنده را به آتش. 4- وقتى كه مرگ را به صورت گوسفند خاكسترى ذبح كنند و ندا شود اى اهل بهشت خلود باشيد و مرگ نيست و اى اهل جهنم جاويد باشيد و مرگ نيست، جهنميان به فزع آيند و بهشتيان به فرح.
صفت پنجم: وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ: پيش آيند و استقبال نمايند آن بهشتيان را ملائكه در وقت بيرون آمدن از قبرها و تهنيت گويند ايشان را به اينكه: هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ: 1- اين روز، روز ثواب شما باشد كه در دنيا بوديد كه بدان وعده داده مىشديد. يعنى اينست روز ثواب و كرامت شما و رسيدن به مطالب مشتهيه خود.
كافى- به سندهاى خود از حضرت صادق عليه السلام فرمود: من كسى اخاه كسوة شتاء او صيفا كان حقّا على اللّه ان يكسوه من ثياب الجنّة و ان يهوّن عليه سكرات الموت و ان يوسع عليه فى قبره و ان يلقّى الملئكة اذا خرج من قبره بالبشرى و هو قول اللّه تعالى: «و تتلقّيهم الملئكة هذا يومكم الّذى كنتم توعدون ...» «1» كسى كه بپوشاند برادر دينى را جامه زمستانى يا تابستانى، بر خداى تعالى سزاوار است كه بپوشاند او را از لباسهاى بهشتى.
2- آسان نمايد بر او سكرات مرگ را.
3- وسعت دهد در قبر او.
4- پيش آيند ملائكه وقتى كه خارج شود از قبرش به بشارت، و اينست فرمايش الهى «وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ».
تتميم: در تفسير برهان: به سندهاى خود از حضرت باقر عليه السلام در حديثى فرمود: بدرستى كه پيغمبر خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمود: بتحقيق على و شيعيان او بر تل ريگ مشك ازفر باشند، فزع مىكنند مردم، و ايشان فزع ننمايند. و محزون شوند مردم، و محزون نشوند ايشان، و اينست فرمايش الهى:
«لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» «2».
«1» تفسير برهان، ج 3، ص 74 بنقل از كافى.
«2» تفسير برهان، ج 3، ص 73.
جلد 8 - صفحه 450
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذا هِيَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يا وَيْلَنا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِنْ هذا بَلْ كُنَّا ظالِمِينَ (97) إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَها وارِدُونَ (98) لَوْ كانَ هؤُلاءِ آلِهَةً ما وَرَدُوها وَ كُلٌّ فِيها خالِدُونَ (99) لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ هُمْ فِيها لا يَسْمَعُونَ (100) إِنَّ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنى أُولئِكَ عَنْها مُبْعَدُونَ (101)
لا يَسْمَعُونَ حَسِيسَها وَ هُمْ فِي مَا اشْتَهَتْ أَنْفُسُهُمْ خالِدُونَ (102) لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ هذا يَوْمُكُمُ الَّذِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ (103)
ترجمه
- و نزديك شود وعدهئى كه حقّ است پس آنگاه امر از اين قرار است كه خيره باشد چشمهاى آنانكه كافر شدند ميگويند اى واى بر ما بتحقيق بوديم در غفلت از اين بلكه بوديم ستمكاران
همانا شما و آنچه مىپرستيد غير از خدا فروزينه جهنّميد شمائيد مرآنرا وارد شوندگان
اگر بودند آنان خدايان وارد نميشدند در آن و تمامى باشند در آن جاودانيان
مر ايشانرا است در آن ناله زار و آنان در آن نميشنوند
همانا آنانكه پيشى گرفته است براى آنان از ما صفت خوبى آنگروهند از آن دور كرده شدگان
نميشنوند صداى اشتعال آنرا و ايشان باشند در آنچه خواهان باشد نفسهاشان جاودانيان
اندوهناك نكند آنها را ترسيكه بزرگترين ترسها است و پيشواز نمايند از ايشان ملائكه و گويند اين روز موعود شما است آنروز كه بوديد وعده داده ميشديد.
تفسير
- خداوند تعالى بعد از ذكر باز شدن راه يأجوج و مأجوج و انهدام سدّ آنها اعلام فرموده نزديك شدن قيامت را با بيان بعضى از احوال مردم در
جلد 3 صفحه 579
آنروز باين تقريب كه در چنين روز و موقفى چشمهاى كفّار از شدّت هول و هراس خيره و مات ميشود بطوريكه قادر بر بهم زدن آن نيستند و بىاختيار با خود ميگويند واى بر ما چه غفلتى داشتيم ما در دنيا از چنين روز و موقفى براى اشتغال بامور موقته و لذائذ فانيه و بىفكرى در اين عاقبت وخيم بلكه ظلم عظيم كه از ما بر ما واقع شد و گوش بمواعظ بزرگان نداديم و خداوند ميفرمايد شما و آنچه ميپرستيد فروزينه يعنى مايه فروزان شدن يا هيزم جهنّميد چون حصب سنگ ريزه و غيره است كه پرتاب بسوى آتش شود براى اشتعال آن و بعضى حطب بطاء مؤلّفه قرائت نمودهاند و در مجمع آنرا از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه بمعناى هيزم است و شما براى طعمه آتش جهنّم وارد آن ميشويد و اينكه لها واردون فرموده نه فيها براى اشعار باين نكته است و اگر معبودهاى شما بحقّ و در حقيقت خدا بودند وارد در جهنّم نميشدند با آنكه آنها مخلّد در آتشند چنانچه پرستش كنندگان آنها مخلّدند و در جهنّم ناله شديدى دارند مانند صداى خرولى از شدّت وحشت و عذاب صداى يكديگر را نميشنوند يا صداى دادرسى را نميشنوند از جنس خدايانشان و غير آنها و ظاهر ما تعبدون بملاحظه لفظ ما كه در غير ذوى العقول استعمال ميشود و آنكه مقصود بخطاب كفّار مكّهاند كه بتپرست بودند و آنكه آنرا از سنگ و چوب و فلزّاتى كه مناسب با حصب جهنّم بودن است ميساختند بتها هستند نه امثال مسيح عليه السّلام و عزير و ملائكه كه هر يك معبود جمعى از كفّار بودند و بنابراين لفظ ما تعبدون شامل آنذوات مقدّسه نميشود تا احتياج باخراج داشته باشد ولى خداوند براى رفع تشكيك مشكّكين و شبهه معاندين بيان حال ايشانرا بلافاصله در تحت عنوان كلّى منطبق بر ايشان بطور يقين در آيه بعد فرموده براى آنكه در قوّه استثناء باشد باين تقريب كه كسانيكه قبلا براى آنها از ما ذكر خيرى شده و وصف خوبى ايشانرا نموديم آنگروه كه جماعت صلحاء ميباشند دور كرده خواهند بود از جهنّم بفاصله زيادى كه صداى اشتعال آنرا نميشنوند و احساس نميكنند با آنكه محسوس است و در آنچه دل خواهشان باشد و اشتياق بآن داشته باشند مخلّد و جاويد خواهند بود محزون و غمگين نميكند ايشانرا هول و ترسيكه بزرگتر از هر هول و ترسى است كه در دنيا روى ميدهد و آنوقتى است كه صور دميده
جلد 3 صفحه 580
ميشود و مردم در صحراى محشر مجتمع ميشوند و ملائكه رحمت از ايشان براى تهنيت و تبريك استقبال مينمايند و عرضه ميدارند اين آنروز موعود الهى است گوارا باد بر شما نعمتهاى جاودان بهشت كه نتيجه دسترنج دنيوى شما است قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه چون آيه إِنَّكُمْ وَ ما تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ نازل شد حال اهل مكّه ديگرگون و سخت آشفته گرديد پس عبد اللّه بن زبعرى وارد بر آنها گشت با آنكه در اطراف اين آيه بحث ميكردند و بآنها گفت محمّد اين سخن را گفته گفتند بلى گفت اگر اقرار كند نزد من او را محكوم مينمايم پس جمع شد بين آن دو و بحضرت عرض كرد اين آيه را كه قبلا تلاوت نمودى در باره ما و خدايان ما است بالخصوص يا در باره تمام امم و خدايان آنها است حضرت فرمود در باره شما و خدايانتان و ساير امم و خدايانشان است مگر كسانيكه خدا آنها را استثناء فرموده او گفت محكوم شدى مگر تو ستايش ننمودى عيسى بن مريم را بذكر خير با آنكه نصارى او و مادرش را ميپرستند و دستهئى از مردم ملائكه را ميپرستند آيا اين خدايان در آتش نيستند با كسانيكه آنها را مىپرستند پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خير پس صداى قريش بخنده بلند شد و بحضرت گفتند ابن زبعرى محكومت كرد پيغمبر فرمود سخن باطلى گفتيد مگر من نگفتم مگر كسانيرا كه خدا آنها را استثنا نموده كه فرموده همانا آنانكه سبقت گرفت از براى ايشان از ما صفت خوبى از عذاب دورند بقدرى كه صداى شعله آتش را هم نميشنوند و آنچه دلخواهشان باشد هميشه براى ايشان موجود است و در قرب الاسناد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود خداوند روز قيامت هر چه را مردم جز او ميپرستيدند از آفتاب و ماه و غير آن دو حاضر ميفرمايد پس سؤال ميشود از هر كس كه چيزى را ميپرستيده كه چرا آنرا ميپرستيدى پس ميگويند پروردگارا ما آنها را ميپرستيديم براى آنكه وسيله قرب ما بتو باشند پس خداوند امر ميفرمايد بملائكه كه تمامشان را از عابد و معبود بجهنّم ببريد مگر كسانيرا كه من استثنا نمودم كه بايد از آتش دور باشند حقير عرض ميكنم ظاهرا مراد از آفتاب و ماه اوّلى و دوّمى باشد چون در روايت ديگرى بآن دو تفسير شده و آنكه بصورت دو گاو محشور ميشوند و با بندگانش بجهنّم ميروند و وجه مناسبت تعبير از آن دو
جلد 3 صفحه 581
بآفتاب و ماه در سوره الرّحمن بيايد انشاء اللّه تعالى و معلوم است كه بردن بتها بجهنّم براى زيادتى عذاب بتپرستان و حسرت و ندامت آنها است كه به بينند بتها ميسوزند و قربى پيش خدا نداشتند تا مقرّب آنها شوند و در اخبار عديده آيات اخيره بوجود مبارك امير المؤمنين عليه السّلام و شيعيان آنحضرت و ائمه اطهار كه مصاديق جليّه عناوين مذكوره در آياتند تفسير شده و فرمودهاند آنان كسانى هستند كه خداوند ايشانرا بخوبى ياد فرموده و از جهنّم دور و در بهشت مخلّدند و زير سايه عرش الهى جاى دارند و از فزع اكبر ايمنند و حزن و اندوه و بيم و ترسى ندارند و ملائكه باستقبالشان ميآيند و ايشانرا بشارت ببهشت و نعمتهاى بىمنتهاى آن ميدهند و اين آيات در باره ايشان نازل شده ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لا يَحزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَكبَرُ وَ تَتَلَقّاهُمُ المَلائِكَةُ هذا يَومُكُمُ الَّذِي كُنتُم تُوعَدُونَ (103)
محزون نميكند آنها را فزع بزرگتر و ملاقات ميكنند آنها را ملائكه و به آنها ميگويند اينکه است روزي که بوديد وعده داده شده.
(لا يَحزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَكبَرُ): بعضي گفتند: صيحه ثانيه که تمام زنده ميشوند بدليل قوله تعالي: «وَ يَومَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ» نمل آيه 89.
لكن اينکه خلاف نصّ قرآن است زيرا من في السّماوات ملائكه هستند و مشمول سبقت لهم منّا الحسني هستند، بعضي گفتند موقعي که ذبح موت ميشود که اشاره به خلود اهل جنّت و نار است بعضي گفتند: دخول اهل نار في النّار است.
و بعضي گفتند: زماني که درهاي جهنّم به روي اهلش بسته ميشود و در آن حبس ميشوند. لكن تمام اينها تفسير به رأي است و خلاف ظاهر آيه است که ميفرمايد:
(وَ تَتَلَقّاهُمُ المَلائِكَةُ هذا يَومُكُمُ الَّذِي كُنتُم تُوعَدُونَ): که مراد فزع روز محشر است موقعي که مشاهده ميكنند اهوال روز قيامت را، و محزون نشدن آنها باين است که اهل محشر دو دسته ميشوند يك دسته طرف راست محشر زير
جلد 13 - صفحه 251
سايه عرش پاي منبر وسيله که حضرت رسالت بر عرشه آن نشسته، و زير لواء حمد که بدست امير المؤمنين است و كنار نهر كوثر و وزيدن نسيم بهشت که تمام انبياء و اولياء و ملائكه و مؤمنين که «سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسني» هستند اينها خردلي از اهوال قيامت محزون نيستند بلكه مسرور و فرحناك ميشوند.
و فزع اكبر و حزن و اندوه براي كساني است که در طرف چپ محشر هستند، زمين مثل كوره حدّادي ميجوشد، خورشيد يك ني بالاي سر آنها ميتابد، آتش دور آنها را حلقه ميزند، هفت طبقه ملائكه عذاب دور آنها را ميگيرند.
و اينها كفّار و مشركين و اهل ضلالت و غير مؤمنين هستند و معاندين، ملائكه مؤمنين را ملاقات ميكنند و سلام ميدهند، و بشارت بدخول جنّت و تحف و هدايا براي آنها ميآورند چنانچه ميفرمايد: «وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوا رَبَّهُم إِلَي الجَنَّةِ زُمَراً حَتّي إِذا جاؤُها وَ فُتِحَت أَبوابُها وَ قالَ لَهُم خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيكُم طِبتُم فَادخُلُوها خالِدِينَ» زمر آيه 73.
بلكه همان موقع که از قبر خارج ميشوند ملائكه ميآيند با ناقههاي بهشتي و حلل بهشتي و بشارت بآنها ميدهند رزقنا اللّه.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 103)- سوم این که: «فزع اکبر آنها را غمگین نمیکند» (لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ).
«فزع اکبر» (وحشت بزرگ) را بعضی اشاره به وحشتهای روز قیامت دانستهاند که از هر وحشتی بزرگتر است.
بالاخره آخرین لطف خدا در باره کسانی که در آیات فوق به آنها اشاره شده
ج3، ص192
این است که «فرشتگان رحمت به استقبال آنها میشتابند» (و به آنها تبریک و شاد باش میگویند و بشارت میدهند) این همان روزی است که به شما وعده داده میشد» (وَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِکَةُ هذا یَوْمُکُمُ الَّذِی کُنْتُمْ تُوعَدُونَ).
نکات آیه
۱- بهشتیان و مؤمنان راستین، از ناله و اندوه بزرگ قیامت در امان بوده و غمگین نخواهند شد. (إنّ الذین سبقت لهم منّا الحسنى ... لایحزنهم الفزغ الأکبر) «فزع» به معناى انقباض و گرفتگى ناشى از شىء ترسناک و از جنس «جزع» (ناله و افغان) است (مفردات راغب).
۲- برپایى قیامت، اندوه زا و همراه با وحشت و فزع و جزع بزرگ است. (لایحزنهم الفزع الأکبر )
۳- بهشتیان و مؤمنان راستین، به هنگام برپایى قیامت مورد استقبال فرشتگان قرار خواهند گرفت. (و تتلقیهم الملئکة)
۴- بهشتیان و مؤمنان راستین، برخوردار از مقام و منزلتى والا در روز رستاخیز (و تتلقّیهم الملئکة) استقبال فرشتگان از مؤمنان و بهشتیان، حاکى از منزلت و مقام والاى آنان است.
۵- بشارت فرشتگان به مؤمنان راستین و بهشتیان در قیامت، به فرا رسیدن روز موعود (قیامت) (هذا یومکم الذى کنتم توعدون)
۶- قیامت (بهشت)، وعده پیشین خداوند به مؤمنان راستین (هذا یومکم الذى کنتم توعدون)
روایات و احادیث
۷- «عن النبى(ص) فى معنى «الفزع الأکبر»: ان الناس یصاح بهم صیحة واحدة فلایبقى میّت إلاّ نشر و لا حىّ إلاّ مات إلاّ ما شاء اللّه ثمّ یصاح بهم صیحة أخرى فینشر من مات و یصفون جمیعاً و تنشقّ السماء و تهدّ الأرض و تخرّ الجبال و تزفر النیران و ترمى بمثل الجبال شرراً فلایبقى ذو روح إلاّ إنخلع قلبه و ذکر ذنبه و شغل بنفسه إلاّ ما شاء اللّه; از رسول خدا(ص) روایت شده که در معناى «فزع أکبر» فرمود: به درستى که یک صیحه بر مردم زده مى شود که مرده اى نمى ماند، مگر این که زنده مى شود وزنده اى نمى ماند، مگر این که مى میرد، جز آنچه را که خدا بخواهد. سپس صیحه دیگرى بر آنان زده مى شود و آنان که مرده اند زنده گشته و همگى به صف کشیده خواهند شد. و آسمان شکافته و زمین در هم کوبیده و کوه ها فرو ریخته و آتش شعله هایى چون کوه برکشد، پس هیچ صاحب روحى نماند، مگر این که [از هراس] دل او کنده شود و گناهان خود را یادآورد و هر کس به فکر خویش باشد، مگر آنچه را خدا بخواهد».[۵]
موضوعات مرتبط
- انسانها: انسانها در قیامت ۷
- بشارت: بشارت قیامت ۵
- بهشت: وعده بهشت ۶
- بهشتیان: استقبال از بهشتیان ۳; بشارت به بهشتیان ۵; فضایل بهشتیان ۱، ۳; مصونیت بهشتیان ۱; مقامات بهشتیان ۴
- ترس: مراتب ترس ۲
- خدا: وعده هاى خدا ۶
- قیامت: آثار قیامت ۲; آسمان در قیامت ۷; اندوهناکى قیامت ۲; اهوال قیامت ۷ ; ترسناکى قیامت ۲; حشر در قیامت ۷; زمین در قیامت ۷; مصونیت از اهوال قیامت ۱; نفخ صور در قیامت ۷; وعده قیامت ۶
- مؤمنان: استقبال از مؤمنان ۳; بشارت به مؤمنان ۵; فضایل اخروى مؤمنان ۱ ، ۳; مصونیت اخروى مؤمنان ۱; مقامات اخروى مؤمنان ۴; مؤمنان در قیامت ۳، ۴; وعده به مؤمنان ۶
- ملائکه: استقبال ملائکه ۳; بشارتهاى ملائکه ۵
منابع
- ↑ کتاب امالى از ابن بابویه و کتاب بشارات الشیعة و البرهان فی تفسیر القرآن.
- ↑ آیه ۹۸ سوره انبیاء، (ترجمه) «البته شما و آنچه را که غیرخدا مى پرستید، آتش افروز دوزخ هستید و در آتش آن وارد میشوید».
- ↑ حاکم صاحب المستدرک.
- ↑ تفسیر کشف الاسرار.
- ↑ نورالثقلین، ج ۳، ص ۴۶۱، ح ۱۸۰; ارشاد مفید، ج ۱۱، جز ۱، ص ۱۵۸.