فَفَهّمْنَاهَا
از الکتاب
ریشه کلمه
قاموس قرآن
علم و دانستن. «فَهِمَهُ فَهْماً عَلِمَهُ وَ عَرَفَهُ بِقَلْبِهَ» و آن متعلق به معانى است نه ذوات گويند «فَهِمْتُ الْكَلامَ» ولى «فَهِمْتُ الرَّجُلَ» صحيح نيست بلكه «عَرَفْتُ الرَّجُلَ» درست است (اقرب). تفهيم: دانا كردن. [انبیاء:79]. ضمير «ها» به حكومت و فتوى راجع است يعنى: فتواى مسئله را به سليمان تفهيم كرديم و به هر دو از داود و سليمان علم و حكمت داديم اين لفظ يكبار بيشتر در قرآن نيامده است.
کلمات نزدیک مکانی
وَ شَاهِدِين لِحُکْمِهِم سُلَيْمَان کُنّا کُلاّ الْقَوْم آتَيْنَا غَنَم حُکْما فِيه نَفَشَت عِلْما سَخّرْنَا
تکرار در هر سال نزول
در حال بارگیری...