يَسْتَحْسِرُون
«یَسْتَحْسِرُون» از مادّه «حسر» در اصل به معناى بازگشودن چیز پوشیده و کنار زدن پرده است، سپس به معناى خستگى و ضعف به کار رفته، گویى نیروهاى انسان در چنین حالتى همگى آشکار و مصرف مى گردد و چیزى از آنها در بدن او مکتوم نمى ماند.
ریشه کلمه
- حسر (۱۲ بار)
قاموس قرآن
كشف و انكشاف (قاموس) در مجمع گويد: اصل حسر به معنى كشف است گوئى: «حَسَرْتُ الْعَمامَةَ عَنْ رَاْسى» عمامه از سرم كنار كردم . راغب گويد به شخص خسته، حاسر و محسور گويند به تصوّر آنكه نيروى خود را از خويش كنار كرده و يا اينكه رنج نيرويش را از او برده است. [انبیاء:19] آيه درباره ملائكه است يعنى از بندگى خدا بزرگى نمىكنند و خسته نمىشوند [ملك:4] چشم به تو بر مىگردد در حاليكه خسته است ونيروى ديدش از آن بر كنار شده [اسراء:29] تا بنشينى ملامت ديده و بريده از مردم يا از معاش. صدر آيه مىگويد: در انفاق زياده روى نكن تا محسور نباشى يعنى هرچه داشته باشى از تو كنار شود و از دستت برود . حسرت به معنى اندوه و غم است بر انچه از دست رفته گوئى نادانيى كه بر ارتكاب عمل قبيح وادارش كرده بود از وى رفته يا نيرويش از فرط غصّه زايل شده است (مفردات) [آل عمران:156] تا خدا آن را در قلوبشان غم و اندوه گرداند. [حاقة:50] كفّار كه به قرآن عمل نمىكنند و بى اعتنااند، روز قيامت قرآن بر آنها مايه اندوه مىگردد. [بقره:167] حسرات حال است از اعمالشان را در حاليكه يكپارچه اندوه و غصّه باشد به آنها نشان مىدهد. [فاطر:8] حسرات مفعول له «تذهب» است يعنى جانت از حسرت و اندوه بر آنها از دست نرود.ناگفته نماند به عقيده راغب اصل حسر، كشف و بر كنار كردن لباس از محل خود است «حسر عن قميصه» يعنى دامن خود را بالا زد.