الأنبياء ٣١
کپی متن آیه |
---|
وَ جَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ |
ترجمه
الأنبياء ٣٠ | آیه ٣١ | الأنبياء ٣٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«رَوَاسِیَ»: جمع رَاسِیَة، کوههای استوار و پابرجا. از آنجا که این گونه کوهها در زیر باهم پیوند دارند، چه بسا این واژه اشاره به این پیوستگی ریشهای کوهها داشته که اثر عمیقی در جلوگیری از لرزشهای زمین دارد. «أَن تَمِیدَ بِهِمْ»: تا ایشان را نلرزاند و توازنشان را به هم نزند (نگا: نحل / ). «فِجَاجاً»: جمع فَجّ، راه گشاد (نگا: حجّ / ). این واژه مفعول (جَعَلْنا) و واژه (سُبُلاً) بدل آن است. برخی هم (فِجَاجاً) را که در معنی صفت (سُبُلاً) است، حال آن دانستهاند (نگا: نوح / ). «یَهْتَدُونَ»: راهیاب شوند به یکتاپرستی و کمال قدرت و حکمت الهی. راهیاب شوند به مصالح و مقاصد زندگی.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۶ - ۳۳ سوره انبياء
- استدلال بر حقيقت معاد و حقانيت دعوت پيامبر«ص»
- آفرينش آسمان و زمين، عبث و به انگيزه لهو و لعب نبوده است
- بيان ملازمه بين لهو و لعب نبودن خلقت زمين و آسمان با حقانيت معاد و نبوت
- وجوهى كه مفسران در معناى آيه: «لَو أرَدنَا أن نَتَّخِذَ لَهواً لَاتَّخَذنَاهُ مِن لَدُنّا» گفته اند
- توضيح معناى آيه: «بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَى البَاطِل...»
- سنت جارى الهى، درباره حق و باطل در جهان
- حال مقربان درگاه الهى: استغراق در عبوديت و استمرار در عبادت
- توضيح استدلال بر نفى وجود آلهه جز خدا، در جملۀ «لَو كَانَ فِيهِمَا آلُهَةٌ إلّا الله لَفَسَدَتَا»
- بررسى وجوهى كه مفسران در معناى آیه «لَا يُسئَلُ عَمَّا يَفعَل وَ هُم يُسئَلُون» گفته اند
- اختيار اين وجه كه عدم سؤال، ناشى از مالكيت مطلقه خداوند است
- گفتارى فلسفى و قرآنى در حكمت خداى تعالى، و معنای اين كه افعال او، داراى مصلحت است
- افعال خداوند، عين حكمت و مصلحت است، لذا مورد سؤال واقع نمى شود
- مطالبه «برهان» از مشركان در مقابل قرآن و كتب آسمانى پيشين
- ملائكه، فرزندان خدا نیستند، بلکه بندگانی دارای کرامت اند
- اراده و عمل ملائكه، تابع اراده خداوند است
- تقرير برهانى بر توحيد خداى تعالى در ربوبيت و تدبير
- بحث روايتى (رواياتى در ذيل آيات گذشته)
- حديث پرمعنایى، درباره افعال و حکمت های خداوند
- رواياتى درباره شفاعت در قيامت
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ «31»
و در زمين، كوههاى ثابت و استوار قرار داديم تا (مبادا زمين) آنها (مردم) را بلرزاند و در لابلاى كوهها، (درهها و) راههاى فراخ پديد آورديم، شايد كه آنها راه يابند.
«1». تفسير نمونه.
جلد 5 - صفحه 445
نکته ها
كلمهى «رَواسِيَ» جمع «راسيه» به معناى ثابت است و مقصود از آن در اين آيه، كوههاى پابرجا است. كلمهى «تَمِيدَ» از «ميد» به معناى اضطراب چيزهاى بزرگ است. كلمه «فجاج» نيز به راههاى پهن ميان دو كوه گفته مىشود، همانگونه كه راههاى باريك و تنگ بين كوهها «شعب» نام دارد. «1»
براى كوهها، فوائد بسيارى ذكر شده است، از جمله: نگهدارى برف و ذخيرهى آب براى تابستانها، جلوگيرى از تندبادهاى ناشى از جابجايى هوا، فراهم آوردن محيط مناسب براىپرورش گياهان و جانوران، بهرهدهى انواع سنگها براى بناى ساختمان، و ...
چگونه مىتوان باور كرد كه خداوند حكيم براى جلوگيرى از تزلزل زمين، كوهها را قرار داده است، امّا براى پيشگيرى از لغزش انسانها در برابر حوادث، اوليا و پيشوايان صبور و قوى قرار نداده باشد؟!
پیام ها
1- آفرينش كوهها تصادفى نيست، بلكه بر اساس تدبير الهى است. «جَعَلْنا»
2- كوهها مايهى آرامش زميناند. زمين بدون وجود كوه، به خاطر گازهاى درونى و موادّ مذابّ، در معرض لرزشهاى شديد قرار دارد. «رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ»
3- در لابلاى موانع بزرگ نيز راههاى نجات وجود دارد. «جَعَلْنا فِيها فِجاجاً»
4- راههاى ميان كوهها، هم وسيله دستيابى به مناطق ديگر و هم عامل هدايت به حكمت الهى است. «لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ»
«1». قاموس.
تفسير نور(10جلدى)، ج5، ص: 446
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (31)
نوع سوم شواهد قدرت الهيه:
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ: و قرار داديم در زمين كوههاى ثابت پابرجا كه منع نمايد زمين را از حركت و اضطراب. أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ: به جهت حفظ اين كه متحرك و مضطرب نكند آنها را. يا براى آنكه نگاهدارد آنها را تا نجنبند.
نوع چهارم آيات الهيه: وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً: و قرار داديم در زمين راههاى فراخى ميان كوهها. سُبُلًا: و راههائى در سهل آن. لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ: براى اينكه شما راه يابيد به مقاصد و مواطن خود، و اسباب آسايش براى شما فراهم گردد.
تنبيه: حق تعالى در اين آيه شريفه منت نهاد بر خلقان به آنكه زمين را مقر، و مسكن آنها مقرر، و به سبب كوهها آن را ثابت و مستقر، و در آن طرق و راهها ظاهر ساخت تا وسائل آسايش نوع بشر فراهم گردد و به معاش خود راه يابند. يا مهتدى شوند به عبرت يافتن به آن به دين و معرفت خداوند مبين.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ جَعَلْنا فِي الْأَرْضِ رَواسِيَ أَنْ تَمِيدَ بِهِمْ وَ جَعَلْنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ (31) وَ جَعَلْنَا السَّماءَ سَقْفاً مَحْفُوظاً وَ هُمْ عَنْ آياتِها مُعْرِضُونَ (32) وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ (33) وَ ما جَعَلْنا لِبَشَرٍ مِنْ قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَ فَإِنْ مِتَّ فَهُمُ الْخالِدُونَ (34) كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ فِتْنَةً وَ إِلَيْنا تُرْجَعُونَ (35)
ترجمه
- و قرار داديم در زمين كوههاى استوارى كه مبادا مايل كند آنها را بجانبى و قرار داديم در آن معبرهاى گشادهئى كه راهها است باشد كه آنها هدايت يابند
و قرار داديم آسمانرا سقفى محفوظ و آنها از دلالتهاى آن رو گردانانند
و اوست آنكه آفريد شب و روز و آفتاب و ماه را كه هر يك در فلكى بسرعت ميروند
و قرار نداديم براى انسانى پيش از تو جاويد ماندن را آيا پس اگر بميرى تو آنها جاودانيانند
هر نفسى چشنده مرگ است و مبتلا كنيم شما را ببدى و خوبى براى آزمايش و بسوى ما باز گردانده شويد.
تفسير
- خداوند منّان قرار داد در زمين كوههاى سنگين ثابت مستقرّى
جلد 3 صفحه 551
را براى آنكه نگهدارد زمين را از اضطراب و تمايل باطراف تا انسان و حيوان در آن با اطمينان سكونت نمايند و به تبع آن متحرّك باطراف نشوند چون راسى چيزى را گويند كه بسنگينى خود ثابت باشد و نيز قرار داد در ميان كوهها راههاى گشاده وسيعى براى آنكه راههاى هدايت آنها بمقاصدشان باشند چون فج راه گشاده ميان دو كوه است و سبلا بنظر حقير حال مبيّن است با تعلّق لعلّ بآن چون مناسبت سبيل با اهتداء بيشتر از فج است كه معناى اصلى آن گشادگى است و ممكن است سبلا بدل باشد از فجاجا و مشعر باشد بر آنكه توسعه بملاحظه راه پيمايان است و نيز قرار داد آسمان را سقف محفوظى از تزلزل و سقوط و زوال و انحلال تا روز قيامت و از مداخله شياطين در آن براى كشف مقدّرات ولى مردم فرومايه از آيات قدرت و حكمت و عظمت حقّ كه در آن وجود دارد غافلند و نميخواهند هم از غفلت بيرون آيند چون از تفكّر در آنها رو گردانند و از آن جمله شب و روز و آفتاب و ماه است كه خداوند بدست قدرت خود آنها را خلق فرموده و از براى هر يك از آفتاب و ماه و ساير ستارههاى سيّار كه در شب آشكار ميگردند مدارى است كه در آن مدار مانند شناگر با اراده بسرعت حركت ميكنند لذا از آنها بجمع ذوى العقول تعبير فرموده چنانچه در سوره يوسف عليه السّلام هم و الشمس و القمر رأيتهم لى ساجدين فرموده و محتمل است آفتاب و ماه در عالم زياد باشد چنانچه اخيرا گفته ميشود و بنابر اين احتياج بضمّ كواكب سيّاره بآن دو براى تصحيح ضمير جمع نيست و گفتهاند معاندين حضرت ختمى مرتبت ميگفتند كه انتظار داريم گرد باد حوادث بر آيد و محمّد و ياران او را متفرّق سازد و او را در ورطه هلاك اندازد لذا خداوند براى تسليت خاطر آنحضرت فرموده ما براى هيچيك از افراد بشر پيش از تو زندگانى جاويد را مقدّر نفرموديم اگر روزى مرگ گريبان تو را بگيرد آيا گريبان آنها را نميگيرد و در دنيا جاويد خواهند ماند هر نفسى طعم مرگ را خواهد چشيد و ما مبتلا كنيم بندگان خود را ببدى و خوبى و مرض و صحّت و محنت و نعمت و فقر و غنا و خوشى و ناخوشى در دنيا براى آنكه در معرض امتحان قرار گيرند و آزمايش شوند و صابر و شاكر از فاجر و كافر ممتاز گردند و بالاخره باز گشت همه بسوى ما است و هر كس را بپاداش عملش
جلد 3 صفحه 552
خواهيم رسانيد ولى قمّى ره فرموده چون خبر داد خداوند عزّ و جلّ به پيغمبر خود مصائب وارده بر اهل بيت او را بعد از او و ادّعاء خلافت كسانى را كه مدّعى خلافت شدند آنحضرت غمناك شد پس خداوند براى تسليت او اين آيه را نازل فرمود و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امير المؤمنين عليه السّلام مريض شد و برادرانش بعيادتش آمدند و عرضه داشتند حال شما چه طور است فرمود بد است عرض كردند يا امير المؤمنين اين گفتار از مثل شما سزاوار نيست فرمود خدا فرموده ما شما را ببدى و خوبى مبتلا ميكنيم براى آزمايش، بدى مرض و فقر است خوبى صحّت و بىنيازى است و در روايت ديگرى كه آنحضرت از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده اينمعنى تأكيد شده و آنكه خدا امر ببدى و زشتى نميكند ولى خير و شرّ بدون مشيّت خدا بكسى نميرسد و مراد از آن دو صحّت و مرض است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ جَعَلنا فِي الأَرضِ رَواسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِم وَ جَعَلنا فِيها فِجاجاً سُبُلاً لَعَلَّهُم يَهتَدُونَ (31)
جلد 13 - صفحه 169
و قرار داديم ما در زمين كوههاي عظيم اينكه تزلزل پيدا نكند و مورث هلاكت شما نشود و قرار داديم بين آن جبال فاصلههايي که راه باز باشد براي بشر که بتواند در مسافرتها بمقاصد خود نائل شوند.
خداوند نظر به اينكه براي كره زمين دو حركت مقرّر فرموده وضعي و انتقالي اما وضعي دور خود ميچرخد و تشكيل شب و روز ميدهد و انتقالي دور كره شمس ميگردد و تشكيل ماه و سال و فصول چهارگانه ميدهد، و اينکه دو حركت بسيار سريع است و مورث تزلزل ميشود و در اثر آن اضطراب شديدي به افراد بشر و ساير حيوانات احداث ميشد بلكه عمارات خراب ميشد، اشجار از هم پاشيده ميشد خداوند اينکه جبال را قرار داد که بمنزله ميخ زمين باشند که حركت آن منظم باشد، بعلاوه فوائد زيادي که از اينکه جبال بهره برداري ميكنند لذا ميفرمايد:
(وَ جَعَلنا فِي الأَرضِ رَواسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِم): و از آن طرف اگر اينکه جبال بهم وصل بود وسائل مسافرت در بلاد مسدود بود خداوند به قدرت كامله خود بين آنها فاصلههاي زيادي قرار داد که بتوانند از هر نقطه به نقطه ديگر سير و سفر كنند و به مقاصد خود نائل شوند.
(وَ جَعَلنا فِيها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُم يَهتَدُونَ): بمقاصدهم و حوائجهم جلّ الخالق.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 31)- این آیه اشاره به قسمت دیگری از نشانههای توحید و نعمتهای بزرگ خداوند کرده، میگوید: «و ما در زمین کوهای ثابت و مستقری ایجاد کردیم تا انسانها را نلرزاند» (وَ جَعَلْنا فِی الْأَرْضِ رَواسِیَ أَنْ تَمِیدَ بِهِمْ).
ج3، ص166
کوهها همچون زرهی کره زمین را در بر گرفتهاند و این سبب میشود که از لرزشهای شدید زمین که بر اثر فشار گازهای درونی است تا حد زیادی جلوگیری کند.
به علاوه همین وضع کوهها، حرکات پوسته زمین را در مقابل جزر و مد ناشی از ماه به حد اقل میرساند.
از سوی دیگر اگر کوهها نبودند سطح زمین همواره در معرض تند بادها قرار داشت و آرامشی در آن دیده نمیشد، همان گونه که در کویرها و بیابانهای خشک و سوزان چنین است.
سپس به نعمت دیگری که آن هم از نشانههای عظمت اوست اشاره کرده، میگوید: «و ما در لابلای این کوههای عظیم، درهها و راههایی قرار دادیم، تا آنها هدایت شوند و به مقصد برسند» (وَ جَعَلْنا فِیها فِجاجاً سُبُلًا لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ).
به راستی اگر این درهها و شکافها نبودند، سلسلههای جبال عظیم موجود در زمین، مناطق مختلف را آن چنان از هم جدا میکردند که پیوندشان از زمین بکلی گسسته میشد، و این نشان میدهد که همه این پدیدهها طبق برنامه و حسابی است.
نکات آیه
۱- آفرینش کوه هاى استوار براى جلوگیرى زمین از لرزاندن و جنباندن انسان ها است. (و جعلنا فى الأرض روسى أن تمید بهم ) «رسا» به معناى «ثَبَت» و «رَسَخ» است و به کوه ها از آن جهت که خود راسخ و استواراند و مانع اضطراب و لرزش زمین مى شوند، «رواسى» گفته مى شود. «مید» (مصدر «تمید») به معناى اضطراب و حرکت به سمت هاى گوناگون است.
۲- پیدایش کوه ها، پس از آفرینش زمین بوده است. * (و جعلنا فى الأرض روسى أن تمید بهم ) ظاهر آن است که قرار دادن شىء در ظرفى فرع وجود ظرف است; بنابراین قرار دادن کوه ها در زمین بیانگر تأخر پیدایش کوه ها از پیدایش خود زمین است.
۳- آفرینش دره ها و راه هاى وسیع و فراخ، به منظور راه یابى انسان است. (و جعلنا فیها فجاجًا سبلاً لعلّهم یهتدون ) «فجّ» به معناى راه هاى وسیع میان دو کوه است که شامل دره ها و راه هاى کوهستانى مى شود و «سبل» به مطلق راه ها اطلاق مى گردد.
۴- اهمیت و نقش حیاتى کوه ها و راه هاى طبیعى براى زندگى انسان ها (و جعلنا فى الأرض روسى أن تمید بهم ... سبلاً لعلّهم یهتدون )
۵- توجه به آفرینش کوه ها، راه ها و دره ها، راهى براى رسیدن به توحید است. (و جعلنا فى الأرض روسى ... لعلّهم یهتدون ) متعلق «یهتدون» در آیه ذکر نشده است; ولى به قرینه این که مخاطبان آیات شریفه مشرکان اند و این آیات در صدد اثبات توحید است، برداشت یاد شده قابل استفاده است.
۶- افعال خداوند، حکمت آمیز است. (و جعلنا فى الأرض روسى أن تمید بهم ... سبلاً لعلّهم یهتدون ) از این که خداوند فرمود: ما کوه ها را به منظور محافظت زمین از لرزش و اضطراب و راه هاى فراخ را براى راه یابى انسان آفریدیم، به دست مى آید که کارهاى خداوند هدف دار و حکمت آمیز است.
موضوعات مرتبط
- توحید: زمینه توحید ۵
- خدا: حکمت در افعال خدا ۶
- دره ها: فواید دره ها ۳
- ذکر: آثار ذکر خلقت دره ها ۵; آثار ذکر خلقت راهها ۵; آثار ذکر خلقت کوهها ۵
- راهها: اهمیت راهها ۴; فواید راهها ۳; نقش راهها ۴
- راهیابى: نشانه هاى راهیابى ۳
- زمین: تاریخ زمین ۲; موانع لرزش زمین ۱
- کوهها: اهمیت کوهها ۴; تاریخ خلقت کوهها ۲; فواید کوهها ۱; نقش کوهها ۴
منابع