سوره الأنبياء: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot!)
(QRobot edit)
 
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١ | اقْتَرَبَ‌ لِلنَّاسِ‌ حِسَابُهُمْ‌ وَ هُمْ‌ فِي‌ غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ‌ (١)]] [[ الأنبياء ٢ | مَا يَأْتِيهِمْ‌ مِنْ‌ ذِکْرٍ مِنْ‌ رَبِّهِمْ‌... (٢)]] [[ الأنبياء ٣ | لاَهِيَةً قُلُوبُهُمْ‌ وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى‌... (٣)]] [[ الأنبياء ٤ | قَالَ‌ رَبِّي‌ يَعْلَمُ‌ الْقَوْلَ‌ فِي‌... (٤)]] [[ الأنبياء ٥ | بَلْ‌ قَالُوا أَضْغَاثُ‌ أَحْلاَمٍ‌ بَلِ‌... (٥)]] [[ الأنبياء ٦ | مَا آمَنَتْ‌ قَبْلَهُمْ‌ مِنْ‌ قَرْيَةٍ... (٦)]] [[ الأنبياء ٧ | وَ مَا أَرْسَلْنَا قَبْلَکَ‌ إِلاَّ رِجَالاً... (٧)]] [[ الأنبياء ٨ | ... ]]  }} {{سخ}}
__TOC__
  {{ سوره | نام =سوره الأنبياء | محل نزول =محل نزول::مكه | ترتيب نزول = [[ترتيب نزول::73|٧٣]] | جزء = | کتابت = [[شماره کتابت::21|٢١]]  | آیه = [[تعداد آیات::112|١١٢]] | بعدی = سوره الحج | قبلی = سوره طه | کلمه = [[تعداد کلمات::1343|١٣٤٣]] | حرف =  }}
  {{ سوره | نام =سوره الأنبياء | محل نزول =محل نزول::مكه | ترتيب نزول = [[ترتيب نزول::73|٧٣]] | جزء = | کتابت = [[شماره کتابت::21|٢١]]  | آیه = [[تعداد آیات::112|١١٢]] | بعدی = سوره الحج | قبلی = سوره طه | کلمه = [[تعداد کلمات::1343|١٣٤٣]] | حرف =  }}
{| width="75%"  
{| width="75%"  
خط ۱۸: خط ۱۸:
|
|
{|
{|
|- align="center"
| '''<big>[[مرور آیات سوره الأنبياء]]</big>'''


|- align="center"
|- align="center"
خط ۲۷: خط ۲۴:
|}
|}
|}
|}
==متن سوره==
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ اقتَرَبَ لِلنّاسِ حِسابُهُم وَ هُم فى غَفلَةٍ مُعرِضونَ (١) ]] }}
برای مردمان، (زمانِ) حسابشان نزدیک شد، حال آنکه آنان در (ژرفای) غفلتی رویگردانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢ | ما يَأتيهِم مِن ذِكرٍ مِن رَبِّهِم مُحدَثٍ إِلَّا استَمَعوهُ وَ هُم يَلعَبونَ (٢) ]] }}
هیچ‌گونه یادواره‌ی تازه‌ای از پروردگارشان برایشان نمی‌آید، مگر اینکه آن را به‌خوبی شنیدند، در حالی‌که ایشان بازی می‌کنند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣ | لاهِيَةً قُلوبُهُم وَ أَسَرُّوا النَّجوَى الَّذينَ ظَلَموا هَل هٰذا إِلّا بَشَرٌ مِثلُكُم أَفَتَأتونَ السِّحرَ وَ أَنتُم تُبصِرونَ (٣) ]] }}
حال آنکه دل‌هایشان (از یاد خدا) رویگردان است. و آنان که ستم کردند پنهانی به نجوا برخاستند: «آیا این (مرد) جز بشری مانند شماست‌؟ آیا پس سوی سحر می‌روید در حالی‌که شما می‌بینید؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤ | قالَ رَبّى يَعلَمُ القَولَ فِى السَّماءِ وَ الأَرضِ وَ هُوَ السَّميعُ العَليمُ (٤) ]] }}
(پیامبر) گفت: «پروردگارم (همه‌گونه) گفتار را در آسمان و زمین می‌داند و اوست بس شنوای بسیار دانا.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥ | بَل قالوا أَضغٰثُ أَحلٰمٍ بَلِ افتَرىٰهُ بَل هُوَ شاعِرٌ فَليَأتِنا بِـٔايَةٍ كَما أُرسِلَ الأَوَّلونَ (٥) ]] }}
بلکه گفتند: « (این‌ها) پاره‌هایی پراکنده از خیالاتی (شوریده) است، بلکه آن را بربافته، بلکه او شاعری است. پس همان‌گونه که پیشینیان [:پیامبران پیشین] (با نشانه‌ای ربّانی) فرستاده شدند، باید برای ما (همانند آنها) نشانه‌ای بیاورد.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦ | ما إمَنَت قَبلَهُم مِن قَريَةٍ أَهلَكنٰها أَفَهُم يُؤمِنونَ (٦) ]] }}
پیش از آنان هیچ مجتمعی - که آن را نابود کردیم - (به آیات ما) ایمان نیاوردند. پس آیا اینان (به نشانه‌ای ربّانی) ایمان می‌آورند؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧ | وَ ما أَرسَلنا قَبلَكَ إِلّا رِجالًا نوحى إِلَيهِم فَسـَٔلوا أَهلَ الذِّكرِ إِن كُنتُم لا تَعلَمونَ (٧) ]] }}
و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی کنیم گسیل نداشتیم و اگر نمی‌دانسته‌اید (و نتوانید هم بدانید) پس از یادآوران (کتاب‌های آسمانی) بپرسید.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨ | وَ ما جَعَلنٰهُم جَسَدًا لا يَأكُلونَ الطَّعامَ وَ ما كانوا خٰلِدينَ (٨) ]] }}
و ایشان را جسدهایی که غذا نخورند قرار ندادیم و (در زندگی دنیا هم) جاودان نبوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩ | ثُمَّ صَدَقنٰهُمُ الوَعدَ فَأَنجَينٰهُم وَ مَن نَشاءُ وَ أَهلَكنَا المُسرِفينَ (٩) ]] }}
سپس وعده(‌ی خود) را به آنان راست آوردیم، پس آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و افراط‌کاران را به هلاکت رساندیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠ | لَقَد أَنزَلنا إِلَيكُم كِتٰبًا فيهِ ذِكرُكُم أَفَلا تَعقِلونَ (١٠) ]] }}
همانا به راستی کتابی سویتان نازل کردیم که یادِ شما در آن است. آیا پس (از این هم) نمی‌اندیشید؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١١ | وَ كَم قَصَمنا مِن قَريَةٍ كانَت ظالِمَةً وَ أَنشَأنا بَعدَها قَومًا إخَرينَ (١١) ]] }}
و چه بسیار مجتمعاتی را که ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها گروهی دیگر پدید آوردیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٢ | فَلَمّا أَحَسّوا بَأسَنا إِذا هُم مِنها يَركُضونَ (١٢) ]] }}
پس چون برخورد شدیدمان را احساس کردند ناگهان از آن می‌گریزند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٣ | لا تَركُضوا وَ ارجِعوا إِلىٰ ما أُترِفتُم فيهِ وَ مَسٰكِنِكُم لَعَلَّكُم تُسـَٔلونَ (١٣) ]] }}
(هان! از آن برخورد) مگریزید و سوی آنچه در آن متنعم شدید و (سوی) مسکن‌هایتان بازگردید، شاید شما مورد پرسش قرار گیرید.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٤ | قالوا يٰوَيلَنا إِنّا كُنّا ظٰلِمينَ (١٤) ]] }}
گفتند: «ای وای بر ما! ما بی‌گمان ستمگر بوده‌ایم.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٥ | فَما زالَت تِلكَ دَعوىٰهُم حَتّىٰ جَعَلنٰهُم حَصيدًا خٰمِدينَ (١٥) ]] }}
پس خواستشان پیوسته همان بود، تا آنان را دروشدگانی (بی‌جان و) خاموشان گردانیدیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٦ | وَ ما خَلَقنَا السَّماءَ وَ الأَرضَ وَ ما بَينَهُما لٰعِبينَ (١٦) ]] }}
و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آن دو است بازی‌کنان نیافریدیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٧ | لَو أَرَدنا أَن نَتَّخِذَ لَهوًا لَاتَّخَذنٰهُ مِن لَدُنّا إِن كُنّا فٰعِلينَ (١٧) ]] }}
اگر بخواهیم بازیچه‌ای برگیریم، به‌راستی آن را از پیش خود اختیار می‌کنیم‌؛ اگر کننده‌(ی این کار) بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٨ | بَل نَقذِفُ بِالحَقِّ عَلَى البٰطِلِ فَيَدمَغُهُ فَإِذا هُوَ زاهِقٌ وَ لَكُمُ الوَيلُ مِمّا تَصِفونَ (١٨) ]] }}
بلکه با (نیروی) حق بر باطل می‌افکنیم، پس بینی‌اش را به خاک می‌کشاند، پس ناگهان (هم) آن نابود است. و وای بر شما از آنچه توصیف می‌کنید.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٩ | وَ لَهُ مَن فِى السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضِ وَ مَن عِندَهُ لا يَستَكبِرونَ عَن عِبادَتِهِ وَ لا يَستَحسِرونَ (١٩) ]] }}
و هر که در آسمان‌ها و زمین است تنها برای اوست و کسانی که نزد اویند [:به او نزدیکند] از پرستش وی تکبر نمی‌ورزند و (هرگز) از آن حسرت بار (خسته و رنجور) نمی‌گردند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٠ | يُسَبِّحونَ الَّيلَ وَ النَّهارَ لا يَفتُرونَ (٢٠) ]] }}
شباروز، بی‌آنکه سستی ورزند (تنها او را) تنزیه می‌کنند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢١ | أَمِ اتَّخَذوا إلِهَةً مِنَ الأَرضِ هُم يُنشِرونَ (٢١) ]] }}
یا برای خود خدایانی از زمین اختیار کرده‌اند (که) همانان (مردگان را) زنده می‌کنند؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٢ | لَو كانَ فيهِما إلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتا فَسُبحٰنَ اللَّهِ رَبِّ العَرشِ عَمّا يَصِفونَ (٢٢) ]] }}
اگر در آن دو [:زمین و آسمان] جز خدا، خدایانی (دیگر) بودند ، ناگزیر (این خدایان و زمین و آسمان) تباه می‌شدند. پس منزّه است خدا، پروردگار عرشِ (فرماندهی) از آنچه توصیف می‌کنند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٣ | لا يُسـَٔلُ عَمّا يَفعَلُ وَ هُم يُسـَٔلونَ (٢٣) ]] }}
(خدا) از آنچه می‌کند بازخواست نمی‌شود و (حال آنکه) آنان بازخواست می‌شوند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٤ | أَمِ اتَّخَذوا مِن دونِهِ إلِهَةً قُل هاتوا بُرهٰنَكُم هٰذا ذِكرُ مَن مَعِىَ وَ ذِكرُ مَن قَبلى بَل أَكثَرُهُم لا يَعلَمونَ الحَقَّ فَهُم مُعرِضونَ (٢٤) ]] }}
یا غیر از او خدایانی برای خود برگرفته‌اند؟ بگو: «برهانتان را بیاورید.» این است یادواره‌ی هر که با من است و یادواره‌ی هر که پیش از من بوده‌است. (نه!) بلکه بیشترشان حق را نمی‌دانند، پس از آن رویگردانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٥ | وَ ما أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رَسولٍ إِلّا نوحى إِلَيهِ أَنَّهُ لا إِلٰهَ إِلّا أَنا۠ فَاعبُدونِ (٢٥) ]] }}
و ما پیش از تو هیچ رسولی نفرستادیم، جز (آنکه) سویش وحی می‌کنیم: «به‌راستی هیچ معبودی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٦ | وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحمٰنُ وَلَدًا سُبحٰنَهُ بَل عِبادٌ مُكرَمونَ (٢٦) ]] }}
و گفتند: « (خدای) رحمان فرزندی برگرفته.‌» او منزّه است، بلکه (آنان) بندگانی گرامی شده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٧ | لا يَسبِقونَهُ بِالقَولِ وَ هُم بِأَمرِهِ يَعمَلونَ (٢٧) ]] }}
در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند، حال آنکه تنها به دستور او کار می‌کنند .
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٨ | يَعلَمُ ما بَينَ أَيديهِم وَ ما خَلفَهُم وَ لا يَشفَعونَ إِلّا لِمَنِ ارتَضىٰ وَ هُم مِن خَشيَتِهِ مُشفِقونَ (٢٨) ]] }}
آنچه پیش رویشان و آنچه پشت (سر)شان است می‌داند، و جز برای کسی که (او) رضایت دهد شفاعت نمی‌کنند، حال آنکه از بیم او با تعظیم (وی) هراسانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٢٩ | وَ مَن يَقُل مِنهُم إِنّى إِلٰهٌ مِن دونِهِ فَذٰلِكَ نَجزيهِ جَهَنَّمَ كَذٰلِكَ نَجزِى الظّٰلِمينَ (٢٩) ]] }}
و هرکس از آنان بگوید: «بی‌گمان من خدایی غیر از او هستم‌» پس آن گمراه دور را در دوزخ، کیفر می‌کنیم. (آری،) سزای ستمکاران را این گونه می‌دهیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٠ | أَوَلَم يَرَ الَّذينَ كَفَروا أَنَّ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضَ كانَتا رَتقًا فَفَتَقنٰهُما وَ جَعَلنا مِنَ الماءِ كُلَّ شَيءٍ حَىٍّ أَفَلا يُؤمِنونَ (٣٠) ]] }}
آیا و کسانی که کافر شدند ندانستند که آسمان‌ها و زمین هر دو به هم پیوسته بوده‌اند، پس ما آن دو را از هم جدا ساختیم، و هر چیز زنده‌ای را از آب نهادیم؟ آیا پس (از این هم) ایمان نمی‌آورند؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣١ | وَ جَعَلنا فِى الأَرضِ رَوٰسِىَ أَن تَميدَ بِهِم وَ جَعَلنا فيها فِجاجًا سُبُلًا لَعَلَّهُم يَهتَدونَ (٣١) ]] }}
و در زمین کوه‌هایی استوار نهادیم تا مبادا (زمین) آنان [:مردمان] را سرنگون سازد، و در آن راه‌های سراشیب فراخ پدید آوردیم، شاید راه یابند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٢ | وَ جَعَلنَا السَّماءَ سَقفًا مَحفوظًا وَ هُم عَن إيٰتِها مُعرِضونَ (٣٢) ]] }}
و آسمان را سقفی محفوظ (از سقوط و دستبرد شیطان‌ها) قرار دادیم، در حالی‌که آنان از نشانه‌های آن رویگردانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٣ | وَ هُوَ الَّذى خَلَقَ الَّيلَ وَ النَّهارَ وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ كُلٌّ فى فَلَكٍ يَسبَحونَ (٣٣) ]] }}
و اوست آن کس که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است، هر یک در جاده‌ای (فضایی) شناورند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٤ | وَ ما جَعَلنا لِبَشَرٍ مِن قَبلِكَ الخُلدَ أَفَإِي۟ن مِتَّ فَهُمُ الخٰلِدونَ (٣٤) ]] }}
و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی (در دنیا) قرار ندادیم. آیا اگر تو از دنیا بروی پس (از تو) آنان جاودانانند؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٥ | كُلُّ نَفسٍ ذائِقَةُ المَوتِ وَ نَبلوكُم بِالشَّرِّ وَ الخَيرِ فِتنَةً وَ إِلَينا تُرجَعونَ (٣٥) ]] }}
هر نفسی[:کسی] چشنده‌ی مرگ است. و شما را در حال آزمون با بد و نیک بسی گیرودار می‌کنیم، و تنها سوی ما بازگردانیده می‌شوید.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٦ | وَ إِذا رَإكَ الَّذينَ كَفَروا إِن يَتَّخِذونَكَ إِلّا هُزُوًا أَهٰذَا الَّذى يَذكُرُ إلِهَتَكُم وَ هُم بِذِكرِ الرَّحمٰنِ هُم كٰفِرونَ (٣٦) ]] }}
و هنگامی‌که تو را - کسانی که کافر شدند - بنگرند، جز (به) مسخره‌ات نمی‌گیرند. (گویند:) «آیا این همان کس است که خدایانتان را (به بدی) یاد می‌کند؟» حال آنکه آنان خودشان، به خدای رحمان کافرند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٧ | خُلِقَ الإِنسٰنُ مِن عَجَلٍ سَأُو۟ريكُم إيٰتى فَلا تَستَعجِلونِ (٣٧) ]] }}
انسان از شتابی آفریده شده است. به زودی آیاتم را به شما نشان می‌دهم، پس بر من (در نشانگری این آیات و عذاب) شتاب نمی‌کنید.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٨ | وَ يَقولونَ مَتىٰ هٰذَا الوَعدُ إِن كُنتُم صٰدِقينَ (٣٨) ]] }}
و می‌گویند: «اگر راست می‌گویید، این وعده‌(ی قیامت) کی خواهد بود؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٣٩ | لَو يَعلَمُ الَّذينَ كَفَروا حينَ لا يَكُفّونَ عَن وُجوهِهِمُ النّارَ وَ لا عَن ظُهورِهِم وَ لا هُم يُنصَرونَ (٣٩) ]] }}
کاش آنان که کافر شده‌اند آن هنگام (و هنگامه) را می‌دانستند که اینان آتش را نه از چهره‌هاشان و نه از پشت‌هاشان باز نمی‌دارند و نه ایشانی یاری می‌شوند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٠ | بَل تَأتيهِم بَغتَةً فَتَبهَتُهُم فَلا يَستَطيعونَ رَدَّها وَ لا هُم يُنظَرونَ (٤٠) ]] }}
بلکه (آتش) ناگهان به آنان در می‌رسد؛ پس ایشان را بهت‌زده می‌کند؛ پس نه می‌توانند آن را از خود برگردانند و نه آنان مهلت داده می‌شوند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤١ | وَ لَقَدِ استُهزِئَ بِرُسُلٍ مِن قَبلِكَ فَحاقَ بِالَّذينَ سَخِروا مِنهُم ما كانوا بِهِ يَستَهزِءونَ (٤١) ]] }}
و بی‌گمان پیامبرانی پس از تو (نیز) همانا ریشخند شدند. پس کسانی که آنان را مسخره می‌کردند، آنچه که آن را به ریشخند می‌گرفتند. بحق گریبان‌شان را گرفت.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٢ | قُل مَن يَكلَؤُكُم بِالَّيلِ وَ النَّهارِ مِنَ الرَّحمٰنِ بَل هُم عَن ذِكرِ رَبِّهِم مُعرِضونَ (٤٢) ]] }}
بگو: «چه کسی شما را در شب و روز از (عذاب خدای) رحمان نگهبانی پایدار می‌کند؟» بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٣ | أَم لَهُم إلِهَةٌ تَمنَعُهُم مِن دونِنا لا يَستَطيعونَ نَصرَ أَنفُسِهِم وَ لا هُم مِنّا يُصحَبونَ (٤٣) ]] }}
یا برای آنان خدایانی (غیر از ما) هستند که ایشان را از گزندمان حمایت می‌کنند؟ (آنان) نه توان یاری خودشان را دارند و نه از جانب ما همراهی می‌شوند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٤ | بَل مَتَّعنا هٰؤُلاءِ وَ إباءَهُم حَتّىٰ طالَ عَلَيهِمُ العُمُرُ أَفَلا يَرَونَ أَنّا نَأتِى الأَرضَ نَنقُصُها مِن أَطرافِها أَفَهُمُ الغٰلِبونَ (٤٤) ]] }}
بلکه اینان و پدرانشان را (از نعمت‌هایی) برخوردار کردیم، تا عمرشان آنان به درازا کشید. پس آیا نمی‌بینند که ما زمین را می‌آیم [:درمی‌گیریم،] در حالی‌که آن را از اطرافش فرومی‌کاهیم؟ پس آیا آنان پیروزمندانند؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٥ | قُل إِنَّما أُنذِرُكُم بِالوَحىِ وَ لا يَسمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما يُنذَرونَ (٤٥) ]] }}
بگو: «من شما را فقط به وسیله‌ی (این) وحی هشدار می‌دهم.‌» و کَران -هنگامی که هشدار داده شوند- نمی‌شنوند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٦ | وَ لَئِن مَسَّتهُم نَفحَةٌ مِن عَذابِ رَبِّكَ لَيَقولُنَّ يٰوَيلَنا إِنّا كُنّا ظٰلِمينَ (٤٦) ]] }}
و اگر وزشی از (باد) عذاب پروردگارت به آنان در رسد، آنان بی‌چون و بی‌گمان گویند: «ای وای بر ما! (که) همواره ستمکاران بوده‌ایم.‌»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٧ | وَ نَضَعُ المَوٰزينَ القِسطَ لِيَومِ القِيٰمَةِ فَلا تُظلَمُ نَفسٌ شَيـًٔا وَ إِن كانَ مِثقالَ حَبَّةٍ مِن خَردَلٍ أَتَينا بِها وَ كَفىٰ بِنا حٰسِبينَ (٤٧) ]] }}
و ترازوهای قسط (فاضلانه) را، در روز رستاخیز می‌نهیم. پس هیچ کس (هرگز) چیزی ستم نبیند و اگر (هم کار و کرداری) هم‌وزن دانه‌ی خردلی باشد (هم)آن را می‌آوریم. و در حسابگری ما کفایت است.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٨ | وَ لَقَد إتَينا موسىٰ وَ هٰرونَ الفُرقانَ وَ ضِياءً وَ ذِكرًا لِلمُتَّقينَ (٤٨) ]] }}
به‌راستی و درستی، ما به موسی و هارون فرقان [:جداسازی حق را از باطل] و روشنایی و یادواره‌ای برای پرهیزگاران دادیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٤٩ | الَّذينَ يَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَيبِ وَ هُم مِنَ السّاعَةِ مُشفِقونَ (٤٩) ]] }}
(همان) کسانی که از پروردگارشان در نهان می‌هراسند، حال آنکه از (آن) ساعت - از روی عظمتش - هراسناکند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٠ | وَ هٰذا ذِكرٌ مُبارَكٌ أَنزَلنٰهُ أَفَأَنتُم لَهُ مُنكِرونَ (٥٠) ]] }}
و این (کتاب) یادواره‌ای مبارک است (که) آن را نازل کردیم. آیا پس (همین) شما، همان را انکار می‌کنید؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥١ | وَ لَقَد إتَينا إِبرٰهيمَ رُشدَهُ مِن قَبلُ وَ كُنّا بِهِ عٰلِمينَ (٥١) ]] }}
و به‌راستی و درستی، از پیش به ابراهیم رشدش (و رشادتش) را دادیم، حال آنکه ما به (شایستگی) او بسی دانا بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٢ | إِذ قالَ لِأَبيهِ وَ قَومِهِ ما هٰذِهِ التَّماثيلُ الَّتى أَنتُم لَها عٰكِفونَ (٥٢) ]] }}
چون که به پدرش و قومش گفت: «این مجسمه‌هایی که شما با تعظیم دل داده و ملازم آنها شده‌اید چیستند؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٣ | قالوا وَجَدنا إباءَنا لَها عٰبِدينَ (٥٣) ]] }}
گفتند: «پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٤ | قالَ لَقَد كُنتُم أَنتُم وَ إباؤُكُم فى ضَلٰلٍ مُبينٍ (٥٤) ]] }}
گفت: «همواره شما و پدرانتان -بی‌گمان- در گمراهی آشکارگری بوده‌اید.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٥ | قالوا أَجِئتَنا بِالحَقِّ أَم أَنتَ مِنَ اللّٰعِبينَ (٥٥) ]] }}
گفتند: «آیا حق را برای ما آورده‌ای. یا تو از بازی‌کنندگانی‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٦ | قالَ بَل رَبُّكُم رَبُّ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضِ الَّذى فَطَرَهُنَّ وَ أَنا۠ عَلىٰ ذٰلِكُم مِنَ الشّٰهِدينَ (٥٦) ]] }}
گفت: « (نه،) بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمان‌ها و زمین است. (همان) کسی که آنها را با فطرت توحیدی پدید آورده و من بر این (حقیقت) از گواهانم.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٧ | وَ تَاللَّهِ لَأَكيدَنَّ أَصنٰمَكُم بَعدَ أَن تُوَلّوا مُدبِرينَ (٥٧) ]] }}
«و سوگند به خدا، پس از آنکه در حال پشت نمودن برفتید، همانا بی‌گمان در کار بتانتان کید و مکری (بحق) خواهم کرد.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٨ | فَجَعَلَهُم جُذٰذًا إِلّا كَبيرًا لَهُم لَعَلَّهُم إِلَيهِ يَرجِعونَ (٥٨) ]] }}
پس آنان را - جز بزرگشان را - شکسته و تکه تکه کرد، شاید ایشان سوی آن [:بزرگ] برگردند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٥٩ | قالوا مَن فَعَلَ هٰذا بِـٔالِهَتِنا إِنَّهُ لَمِنَ الظّٰلِمينَ (٥٩) ]] }}
گفتند: «کسی که با خدایان ما چنان کرده، او بی‌چون و بی‌گمان از ستمکاران است‌.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٠ | قالوا سَمِعنا فَتًى يَذكُرُهُم يُقالُ لَهُ إِبرٰهيمُ (٦٠) ]] }}
گفتند: « جوانی را شنیدیم (که) آنها را (به بدی) یاد می‌کرد (و) به او ابراهیم گفته می‌شود.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦١ | قالوا فَأتوا بِهِ عَلىٰ أَعيُنِ النّاسِ لَعَلَّهُم يَشهَدونَ (٦١) ]] }}
گفتند: «پس او را برابر دیدگان مردمان بیاورید، شاید آنان (او را) بنگرند.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٢ | قالوا ءَأَنتَ فَعَلتَ هٰذا بِـٔالِهَتِنا يٰإِبرٰهيمُ (٦٢) ]] }}
گفتند: «ابراهیم! آیا تو با خدایان ما این(چنین) کردی‌؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٣ | قالَ بَل فَعَلَهُ كَبيرُهُم هٰذا فَسـَٔلوهُم إِن كانوا يَنطِقونَ (٦٣) ]] }}
گفت: «بلکه بزرگشان چنان کرده است. پس از آنان بپرسید؛» اگر سخن می‌گفته‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٤ | فَرَجَعوا إِلىٰ أَنفُسِهِم فَقالوا إِنَّكُم أَنتُمُ الظّٰلِمونَ (٦٤) ]] }}
پس به (فطرت و عقل) خود باز گشتند. آن‌گاه (به یکدیگر) گفتند: «در حقیقت، شما (همین) شما، ستمکارانید.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٥ | ثُمَّ نُكِسوا عَلىٰ رُءوسِهِم لَقَد عَلِمتَ ما هٰؤُلاءِ يَنطِقونَ (٦٥) ]] }}
سپس سرافکنده شدند (و گفتند:) «به‌راستی و درستی دانسته‌ای که این‌ها سخن نمی‌گویند.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٦ | قالَ أَفَتَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ ما لا يَنفَعُكُم شَيـًٔا وَ لا يَضُرُّكُم (٦٦) ]] }}
گفت: «پس آیا مادون خدا چیزی را می‌پرستید، که نه سودی به شما می‌رساند و نه زیانی؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٧ | أُفٍّ لَكُم وَ لِما تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ أَفَلا تَعقِلونَ (٦٧) ]] }}
«اُف برای شما و برای آنچه غیر از خدا می‌پرستید. آیا پس خرد‌ورزی نمی‌کنید؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٨ | قالوا حَرِّقوهُ وَ انصُروا إلِهَتَكُم إِن كُنتُم فٰعِلينَ (٦٨) ]] }}
(به یکدیگر) گفتند: «اگر کننده‌ی کاری بوده‌اید، او را بسوزانید و خدایانتان را یاری دهید.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٦٩ | قُلنا يٰنارُ كونى بَردًا وَ سَلٰمًا عَلىٰ إِبرٰهيمَ (٦٩) ]] }}
گفتیم: «آتش! برای ابراهیم سردی و سلامتی‌ای باش.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٠ | وَ أَرادوا بِهِ كَيدًا فَجَعَلنٰهُمُ الأَخسَرينَ (٧٠) ]] }}
و خواستند به او نیرنگی (بزرگ) زنند، پس آنان را زیانکارترین (جهانیان) قرار دادیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧١ | وَ نَجَّينٰهُ وَ لوطًا إِلَى الأَرضِ الَّتى بٰرَكنا فيها لِلعٰلَمينَ (٧١) ]] }}
و او و لوط را فراسوی آن سرزمینی که برای عالمیان (آن سامان) در آن برکت نهاده بودیم، رهانیدیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٢ | وَ وَهَبنا لَهُ إِسحٰقَ وَ يَعقوبَ نافِلَةً وَ كُلًّا جَعَلنا صٰلِحينَ (٧٢) ]] }}
و اسحاق و یعقوب را- افزون- بدو بخشودیم، و همه‌ی اینان را از شایستگان نهادیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٣ | وَ جَعَلنٰهُم أَئِمَّةً يَهدونَ بِأَمرِنا وَ أَوحَينا إِلَيهِم فِعلَ الخَيرٰتِ وَ إِقامَ الصَّلوٰةِ وَ إيتاءَ الزَّكوٰةِ وَ كانوا لَنا عٰبِدينَ (٧٣) ]] }}
و آنان را پیشوایانی نهادیم (که) به امرمان (مکلفان را) رهبری می‌کنند و کار خیرات را و بر پاداشتن نماز را و دادن زکات را فراسویشان وحی کردیم ، حال آنکه آنان پرستندگان ما بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٤ | وَ لوطًا إتَينٰهُ حُكمًا وَ عِلمًا وَ نَجَّينٰهُ مِنَ القَريَةِ الَّتى كانَت تَعمَلُ الخَبٰئِثَ إِنَّهُم كانوا قَومَ سَوءٍ فٰسِقينَ (٧٤) ]] }}
و لوط را حکمت و دانشی دادیم و او را از آن گروهی که کارهای (جنسی) بس پلید می‌کرده‌اند نجات دادیم. آنان بی‌گمان گروهی بد و فاسق بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٥ | وَ أَدخَلنٰهُ فى رَحمَتِنا إِنَّهُ مِنَ الصّٰلِحينَ (٧٥) ]] }}
و او را در رحمت خویش داخل کردیم. به‌راستی او از شایستگان است.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٦ | وَ نوحًا إِذ نادىٰ مِن قَبلُ فَاستَجَبنا لَهُ فَنَجَّينٰهُ وَ أَهلَهُ مِنَ الكَربِ العَظيمِ (٧٦) ]] }}
و نوح را (نیز در رحمتمان داخل کردیم) چون از پیش (ما را) ندا کرد و ما او را اجابت کردیم و وی را با خانواده‌اش از (آن) بلای بزرگ رهانیدیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٧ | وَ نَصَرنٰهُ مِنَ القَومِ الَّذينَ كَذَّبوا بِـٔايٰتِنا إِنَّهُم كانوا قَومَ سَوءٍ فَأَغرَقنٰهُم أَجمَعينَ (٧٧) ]] }}
و او را از (شر) مردمی که با نشانه‌های ما (همان‌ها و ما را) به دروغ گرفته بودند، پیروزی بخشیدیم؛ آنان بی‌چون مردم بدی بودند؛ پس همه‌ی ایشان را غرق کردیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٨ | وَ داوۥدَ وَ سُلَيمٰنَ إِذ يَحكُمانِ فِى الحَرثِ إِذ نَفَشَت فيهِ غَنَمُ القَومِ وَ كُنّا لِحُكمِهِم شٰهِدينَ (٧٨) ]] }}
و داوود و سلیمان را (نیز) چون درباره‌ی آن کشتزار - که گوسفندان قوم، شب‌هنگام در آن همچنان پراکنده شدند - داوری می‌کردند؛ و ما شاهد داوری آنان بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٧٩ | فَفَهَّمنٰها سُلَيمٰنَ وَ كُلًّا إتَينا حُكمًا وَ عِلمًا وَ سَخَّرنا مَعَ داوۥدَ الجِبالَ يُسَبِّحنَ وَ الطَّيرَ وَ كُنّا فٰعِلينَ (٧٩) ]] }}
پس آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک (از آن دو) حکم [:سلطه] و دانشی دادیم، و کوه‌ها را با داوود تسبیح‌گویان مسخر کردیم و (نیز) پرندگان را. و ما کننده‌ی (این کارها) بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٠ | وَ عَلَّمنٰهُ صَنعَةَ لَبوسٍ لَكُم لِتُحصِنَكُم مِن بَأسِكُم فَهَل أَنتُم شٰكِرونَ (٨٠) ]] }}
و برای شما به او [:داوود] فن زره(سازی) را آموختیم، تا شما را از درگیری‌ها و خطراتتان نگهبانی کند. پس آیا شما سپاسگزارید؟
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨١ | وَ لِسُلَيمٰنَ الرّيحَ عاصِفَةً تَجرى بِأَمرِهِ إِلَى الأَرضِ الَّتى بٰرَكنا فيها وَ كُنّا بِكُلِّ شَيءٍ عٰلِمينَ (٨١) ]] }}
و برای سلیمان، بادِ وزان را - در حالی‌که به فرمان او سوی سرزمینی که در آن برکت نهاده بودیم جریان می‌یافت - مسخر کردیم. و ما به هر چیزی دانا بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٢ | وَ مِنَ الشَّيٰطينِ مَن يَغوصونَ لَهُ وَ يَعمَلونَ عَمَلًا دونَ ذٰلِكَ وَ كُنّا لَهُم حٰفِظينَ (٨٢) ]] }}
و برخی از شیاطین کسانی (بودند که) برایش غواصی می‌کردند و عملی (هم) جز این انجام می‌دادند، و برایشان نگهبان بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٣ | وَ أَيّوبَ إِذ نادىٰ رَبَّهُ أَنّى مَسَّنِىَ الضُّرُّ وَ أَنتَ أَرحَمُ الرّٰحِمينَ (٨٣) ]] }}
و ایوب را (نیز) چون پروردگارش را ندا در داد که: «همواره به من زیان رسیده و تویی رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگان.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٤ | فَاستَجَبنا لَهُ فَكَشَفنا ما بِهِ مِن ضُرٍّ وَ إتَينٰهُ أَهلَهُ وَ مِثلَهُم مَعَهُم رَحمَةً مِن عِندِنا وَ ذِكرىٰ لِلعٰبِدينَ (٨٤) ]] }}
پس (دعای) او را اجابت نمودیم؛ پس زیان‌هایش را برطرف کردیم. و کسان او و همانندشان را با ایشان به او دادیم، حال آنکه رحمتی از جانب ما و یادواره‌ای برای عبادت‌کنندگان بود.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٥ | وَ إِسمٰعيلَ وَ إِدريسَ وَ ذَا الكِفلِ كُلٌّ مِنَ الصّٰبِرينَ (٨٥) ]] }}
و (نیز) اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را (که) همه از شکیبایانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٦ | وَ أَدخَلنٰهُم فى رَحمَتِنا إِنَّهُم مِنَ الصّٰلِحينَ (٨٦) ]] }}
و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم (و) به‌راستی ایشان از شایستگان (رسالتی)اند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٧ | وَ ذَا النّونِ إِذ ذَهَبَ مُغٰضِبًا فَظَنَّ أَن لَن نَقدِرَ عَلَيهِ فَنادىٰ فِى الظُّلُمٰتِ أَن لا إِلٰهَ إِلّا أَنتَ سُبحٰنَكَ إِنّى كُنتُ مِنَ الظّٰلِمينَ (٨٧) ]] }}
و «ذاالنون » [:یونس] را چون خشمگین (از نزد قومش) برفت، پس گمان (شایسته‌ای) برد که ما بر او هرگز تنگ نمی‌گیریم. پس در (دل) تاریکی‌ها (ی دریا و شکم ماهی) ندا در داد: «معبودی جز تو نیست، تو منزّهی، من بی‌گمان از ستمکاران (به خود) بوده‌ام.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٨ | فَاستَجَبنا لَهُ وَ نَجَّينٰهُ مِنَ الغَمِّ وَ كَذٰلِكَ نُۨجِى المُؤمِنينَ (٨٨) ]] }}
پس درخواستش را برایش بر آورده کردیم، و او را از آن اندوه رهانیدیم. و مؤمنان را این‌گونه نجات می‌دهیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٨٩ | وَ زَكَرِيّا إِذ نادىٰ رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرنى فَردًا وَ أَنتَ خَيرُ الوٰرِثينَ (٨٩) ]] }}
و زکریا را چون پروردگار خود را خواند: «پروردگارم! مرا تنها وا‌مگذار، حال آنکه تو بهترین وارثانی.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٠ | فَاستَجَبنا لَهُ وَ وَهَبنا لَهُ يَحيىٰ وَ أَصلَحنا لَهُ زَوجَهُ إِنَّهُم كانوا يُسٰرِعونَ فِى الخَيرٰتِ وَ يَدعونَنا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ كانوا لَنا خٰشِعينَ (٩٠) ]] }}
پس (دعای) او را برایش اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برایش شایسته (و آماده‌ی حمل) کردیم. آنان به‌راستی در نیکی‌ها همگام با یکدیگر شتاب می‌نموده‌اند و ما را از روی رغبت و بیم می‌خوانده‌اند، و تنها برای ما فروتن بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩١ | وَ الَّتى أَحصَنَت فَرجَها فَنَفَخنا فيها مِن روحِنا وَ جَعَلنٰها وَ ابنَها إيَةً لِلعٰلَمينَ (٩١) ]] }}
و آن زنی[:مریم] را که عورتش را نگهداشت، پس در او از روح (برجسته‌ای از آفریدگان) خود دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان آیتی قرار دادیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٢ | إِنَّ هٰذِهِ أُمَّتُكُم أُمَّةً وٰحِدَةً وَ أَنا۠ رَبُّكُم فَاعبُدونِ (٩٢) ]] }}
(ای پیامبران!) اینان بی‌گمان امت شمایند؛ امتی یگانه. و منم پروردگارتان، (پروردگاری یگانه). پس تنها مرا بپرستید.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٣ | وَ تَقَطَّعوا أَمرَهُم بَينَهُم كُلٌّ إِلَينا رٰجِعونَ (٩٣) ]] }}
و (اما) کارشان را میان خودشان پاره پاره کردند. همگان تنها سوی ما برگشت‌کنندگانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٤ | فَمَن يَعمَل مِنَ الصّٰلِحٰتِ وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلا كُفرانَ لِسَعيِهِ وَ إِنّا لَهُ كٰتِبونَ (٩٤) ]] }}
پس هر کس در حال ایمان کارهایی شایسته انجام دهد، برای تلاش او هرگز ناسپاسی‌ای نیست، و همواره ماییم که (اعمالش را) برایش ثبت‌کنندگانیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٥ | وَ حَرٰمٌ عَلىٰ قَريَةٍ أَهلَكنٰها أَنَّهُم لا يَرجِعونَ (٩٥) ]] }}
و بر گروهی که هلاکشان کردیم، بی‌چون عدم بازگشتشان (در رجعت به دنیا) حرام است (که ناگزیر و ناگریز رجعت خواهند کرد).
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٦ | حَتّىٰ إِذا فُتِحَت يَأجوجُ وَ مَأجوجُ وَ هُم مِن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلونَ (٩٦) ]] }}
تا هنگامی‌که یأجوج و مأجوج گشایش یابند در حالی‌که آنان از هر بلندایی فرو می‌گسلند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٧ | وَ اقتَرَبَ الوَعدُ الحَقُّ فَإِذا هِىَ شٰخِصَةٌ أَبصٰرُ الَّذينَ كَفَروا يٰوَيلَنا قَد كُنّا فى غَفلَةٍ مِن هٰذا بَل كُنّا ظٰلِمينَ (٩٧) ]] }}
و وعده‌ی حق نزدیک شد. پس ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیده‌اند در آن (هنگامه) خیره است (و می‌گویند:) «ای وای بر ما! از این (روز) بی‌گمان در (ژرفای) غفلت بوده‌ایم، بلکه ما ستمگران بوده‌ایم.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٨ | إِنَّكُم وَ ما تَعبُدونَ مِن دونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُم لَها وٰرِدونَ (٩٨) ]] }}
همواره شما و آنچه غیر از خدا می‌پرستید، گیرانه‌ی دوزخید. شما برای آن (در همان،) داخل شدگانید.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ٩٩ | لَو كانَ هٰؤُلاءِ إلِهَةً ما وَرَدوها وَ كُلٌّ فيها خٰلِدونَ (٩٩) ]] }}
اگر اینان خدایانی (حقیقی) بودند، در آن (برای عذابشان) وارد نمی‌شدند، حال آنکه جملگی در آن ماندگارند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٠ | لَهُم فيها زَفيرٌ وَ هُم فيها لا يَسمَعونَ (١٠٠) ]] }}
برایشان در آنجا ناله‌ای پرهیجان است، و (هم)آنان در آنجا (ندای یکدیگر را) نمی‌شنوند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠١ | إِنَّ الَّذينَ سَبَقَت لَهُم مِنَّا الحُسنىٰ أُولٰئِكَ عَنها مُبعَدونَ (١٠١) ]] }}
بی‌گمان کسانی که در گذشته از جانبمان به آنان نیکوترین (وعده) گذشت، ایشان از آن (آتش) دورشدگانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٢ | لا يَسمَعونَ حَسيسَها وَ هُم فى مَا اشتَهَت أَنفُسُهُم خٰلِدونَ (١٠٢) ]] }}
صدای (آتش‌باران) محسوس آن را نمی‌شنوند، و (هم)آنان در میان آنچه دل‌هایشان خواسته، جاودانند.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٣ | لا يَحزُنُهُمُ الفَزَعُ الأَكبَرُ وَ تَتَلَقّىٰهُمُ المَلٰئِكَةُ هٰذا يَومُكُمُ الَّذى كُنتُم توعَدونَ (١٠٣) ]] }}
بزرگ‌ترین دلهره و وحشت، آنان را غمگین نمی‌کند، و فرشتگان آنان را با کوششی تمام پیاپی در برمی‌گیرند (و به آنان می‌گویند:) «این همان روز شماست که (بدان) وعده داده می‌شده‌اید.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٤ | يَومَ نَطوِى السَّماءَ كَطَىِّ السِّجِلِّ لِلكُتُبِ كَما بَدَأنا أَوَّلَ خَلقٍ نُعيدُهُ وَعدًا عَلَينا إِنّا كُنّا فٰعِلينَ (١٠٤) ]] }}
روزی که آسمان را - همچون در پیچیدن صفحه‌ی سخت نامه‌ها- طوماروار درهم می‌پیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را باز می‌گردانیم. حال آنکه (این) وعده‌ای است بر عهده‌ی ما که بی‌گمان انجام‌دهنده‌(ی آن) بوده‌ایم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٥ | وَ لَقَد كَتَبنا فِى الزَّبورِ مِن بَعدِ الذِّكرِ أَنَّ الأَرضَ يَرِثُها عِبادِىَ الصّٰلِحونَ (١٠٥) ]] }}
و به‌راستی و درستی در زبور - پس از یادواره(ی تورات و انجیل و ...) - نوشتیم: «زمین را بی‌چون بندگان شایسته‌ام به ارث خواهند برد.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٦ | إِنَّ فى هٰذا لَبَلٰغًا لِقَومٍ عٰبِدينَ (١٠٦) ]] }}
بی‌گمان در این جریان برای مردمان عبادت‌پیشه نویدی حتمی و رساست.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٧ | وَ ما أَرسَلنٰكَ إِلّا رَحمَةً لِلعٰلَمينَ (١٠٧) ]] }}
و ما تو را جز رحمتی برای تمام جهانیان (در مثلث زمان) نفرستادیم.
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٨ | قُل إِنَّما يوحىٰ إِلَىَّ أَنَّما إِلٰهُكُم إِلٰهٌ وٰحِدٌ فَهَل أَنتُم مُسلِمونَ (١٠٨) ]] }}
(به اینان) بگو: «تنها به من (درباره‌ی خدا) وحی می‌شود، که خدای شما خدایی است یگانه. پس آیا شما (در برابرش) تسلیم‌شونده‌اید؟»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١٠٩ | فَإِن تَوَلَّوا فَقُل إذَنتُكُم عَلىٰ سَواءٍ وَ إِن أَدرى أَقَريبٌ أَم بَعيدٌ ما توعَدونَ (١٠٩) ]] }}
پس اگر روی برتافتند بگو: «به همه‌ی شما - به گونه‌ای یکسان- (رستاخیز جهان را) اعلام کردم و نمی‌دانم آنچه وعده داده شده‌اید آیا نزدیک است یا دور.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١١٠ | إِنَّهُ يَعلَمُ الجَهرَ مِنَ القَولِ وَ يَعلَمُ ما تَكتُمونَ (١١٠) ]] }}
«همواره او سخن آشکار را می‌داند و آنچه را (هم) پوشیده می‌دارید می‌داند.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١١١ | وَ إِن أَدرى لَعَلَّهُ فِتنَةٌ لَكُم وَ مَتٰعٌ إِلىٰ حينٍ (١١١) ]] }}
«و نمی‌دانم؛ شاید آن برای شما آزمایشی آتشین، و تا چند گاهی (‌وسیله‌ی) برخورداری باشد.»
{{قاب | متن = [[ الأنبياء ١١٢ | قٰلَ رَبِّ احكُم بِالحَقِّ وَ رَبُّنَا الرَّحمٰنُ المُستَعانُ عَلىٰ ما تَصِفونَ (١١٢) ]] }}
گفت: «پروردگارم! به حق داوری فرمای. و پروردگارمان (همان) رحمتگر بر آفریدگان است، (که) بر آنچه (خلاف حقیقت) توصیف می‌کنید، مورد درخواستِ یاری (یاوران حق) است.»


==محتوای سوره==
==محتوای سوره==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۱:۳۷

سوره طه سوره الأنبياء سوره الحج
شماره کتابت : ٢١
جزء :
نزول
ترتيب نزول : ٧٣
محل نزول : مكه
اطلاعات آماری
تعداد آیات : ١١٢
تعداد کلمات : ١٣٤٣
تعداد حروف :
در حال بارگیری...
لیست آیات

١ ٢ ٣ ٤ ٥ ٦ ٧ ٨ ٩ ١٠ ١١ ١٢ ١٣ ١٤ ١٥ ١٦ ١٧ ١٨ ١٩ ٢٠ ٢١ ٢٢ ٢٣ ٢٤ ٢٥ ٢٦ ٢٧ ٢٨ ٢٩ ٣٠ ٣١ ٣٢ ٣٣ ٣٤ ٣٥ ٣٦ ٣٧ ٣٨ ٣٩ ٤٠ ٤١ ٤٢ ٤٣ ٤٤ ٤٥ ٤٦ ٤٧ ٤٨ ٤٩ ٥٠ ٥١ ٥٢ ٥٣ ٥٤ ٥٥ ٥٦ ٥٧ ٥٨ ٥٩ ٦٠ ٦١ ٦٢ ٦٣ ٦٤ ٦٥ ٦٦ ٦٧ ٦٨ ٦٩ ٧٠ ٧١ ٧٢ ٧٣ ٧٤ ٧٥ ٧٦ ٧٧ ٧٨ ٧٩ ٨٠ ٨١ ٨٢ ٨٣ ٨٤ ٨٥ ٨٦ ٨٧ ٨٨ ٨٩ ٩٠ ٩١ ٩٢ ٩٣ ٩٤ ٩٥ ٩٦ ٩٧ ٩٨ ٩٩ ١٠٠ ١٠١ ١٠٢ ١٠٣ ١٠٤ ١٠٥ ١٠٦ ١٠٧ ١٠٨ ١٠٩ ١١٠ ١١١ ١١٢

متن سوره

برای مردمان، (زمانِ) حسابشان نزدیک شد، حال آنکه آنان در (ژرفای) غفلتی رویگردانند.

هیچ‌گونه یادواره‌ی تازه‌ای از پروردگارشان برایشان نمی‌آید، مگر اینکه آن را به‌خوبی شنیدند، در حالی‌که ایشان بازی می‌کنند.

حال آنکه دل‌هایشان (از یاد خدا) رویگردان است. و آنان که ستم کردند پنهانی به نجوا برخاستند: «آیا این (مرد) جز بشری مانند شماست‌؟ آیا پس سوی سحر می‌روید در حالی‌که شما می‌بینید؟»

(پیامبر) گفت: «پروردگارم (همه‌گونه) گفتار را در آسمان و زمین می‌داند و اوست بس شنوای بسیار دانا.»

بلکه گفتند: « (این‌ها) پاره‌هایی پراکنده از خیالاتی (شوریده) است، بلکه آن را بربافته، بلکه او شاعری است. پس همان‌گونه که پیشینیان [:پیامبران پیشین] (با نشانه‌ای ربّانی) فرستاده شدند، باید برای ما (همانند آنها) نشانه‌ای بیاورد.»

پیش از آنان هیچ مجتمعی - که آن را نابود کردیم - (به آیات ما) ایمان نیاوردند. پس آیا اینان (به نشانه‌ای ربّانی) ایمان می‌آورند؟

و پیش از تو جز مردانی را که به آنان وحی کنیم گسیل نداشتیم و اگر نمی‌دانسته‌اید (و نتوانید هم بدانید) پس از یادآوران (کتاب‌های آسمانی) بپرسید.

و ایشان را جسدهایی که غذا نخورند قرار ندادیم و (در زندگی دنیا هم) جاودان نبوده‌اند.

سپس وعده(‌ی خود) را به آنان راست آوردیم، پس آنها و هر که را خواستیم نجات دادیم و افراط‌کاران را به هلاکت رساندیم.

همانا به راستی کتابی سویتان نازل کردیم که یادِ شما در آن است. آیا پس (از این هم) نمی‌اندیشید؟

و چه بسیار مجتمعاتی را که ستمکار بودند در هم شکستیم و پس از آنها گروهی دیگر پدید آوردیم.

پس چون برخورد شدیدمان را احساس کردند ناگهان از آن می‌گریزند.

(هان! از آن برخورد) مگریزید و سوی آنچه در آن متنعم شدید و (سوی) مسکن‌هایتان بازگردید، شاید شما مورد پرسش قرار گیرید.

گفتند: «ای وای بر ما! ما بی‌گمان ستمگر بوده‌ایم.»

پس خواستشان پیوسته همان بود، تا آنان را دروشدگانی (بی‌جان و) خاموشان گردانیدیم.

و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آن دو است بازی‌کنان نیافریدیم.

اگر بخواهیم بازیچه‌ای برگیریم، به‌راستی آن را از پیش خود اختیار می‌کنیم‌؛ اگر کننده‌(ی این کار) بوده‌ایم.

بلکه با (نیروی) حق بر باطل می‌افکنیم، پس بینی‌اش را به خاک می‌کشاند، پس ناگهان (هم) آن نابود است. و وای بر شما از آنچه توصیف می‌کنید.

و هر که در آسمان‌ها و زمین است تنها برای اوست و کسانی که نزد اویند [:به او نزدیکند] از پرستش وی تکبر نمی‌ورزند و (هرگز) از آن حسرت بار (خسته و رنجور) نمی‌گردند.

شباروز، بی‌آنکه سستی ورزند (تنها او را) تنزیه می‌کنند.

یا برای خود خدایانی از زمین اختیار کرده‌اند (که) همانان (مردگان را) زنده می‌کنند؟

اگر در آن دو [:زمین و آسمان] جز خدا، خدایانی (دیگر) بودند ، ناگزیر (این خدایان و زمین و آسمان) تباه می‌شدند. پس منزّه است خدا، پروردگار عرشِ (فرماندهی) از آنچه توصیف می‌کنند.

(خدا) از آنچه می‌کند بازخواست نمی‌شود و (حال آنکه) آنان بازخواست می‌شوند.

یا غیر از او خدایانی برای خود برگرفته‌اند؟ بگو: «برهانتان را بیاورید.» این است یادواره‌ی هر که با من است و یادواره‌ی هر که پیش از من بوده‌است. (نه!) بلکه بیشترشان حق را نمی‌دانند، پس از آن رویگردانند.

و ما پیش از تو هیچ رسولی نفرستادیم، جز (آنکه) سویش وحی می‌کنیم: «به‌راستی هیچ معبودی جز من نیست، پس تنها مرا بپرستید.»

و گفتند: « (خدای) رحمان فرزندی برگرفته.‌» او منزّه است، بلکه (آنان) بندگانی گرامی شده‌اند.

در سخن بر او پیشی نمی‌گیرند، حال آنکه تنها به دستور او کار می‌کنند .

آنچه پیش رویشان و آنچه پشت (سر)شان است می‌داند، و جز برای کسی که (او) رضایت دهد شفاعت نمی‌کنند، حال آنکه از بیم او با تعظیم (وی) هراسانند.

و هرکس از آنان بگوید: «بی‌گمان من خدایی غیر از او هستم‌» پس آن گمراه دور را در دوزخ، کیفر می‌کنیم. (آری،) سزای ستمکاران را این گونه می‌دهیم.

آیا و کسانی که کافر شدند ندانستند که آسمان‌ها و زمین هر دو به هم پیوسته بوده‌اند، پس ما آن دو را از هم جدا ساختیم، و هر چیز زنده‌ای را از آب نهادیم؟ آیا پس (از این هم) ایمان نمی‌آورند؟

و در زمین کوه‌هایی استوار نهادیم تا مبادا (زمین) آنان [:مردمان] را سرنگون سازد، و در آن راه‌های سراشیب فراخ پدید آوردیم، شاید راه یابند.

و آسمان را سقفی محفوظ (از سقوط و دستبرد شیطان‌ها) قرار دادیم، در حالی‌که آنان از نشانه‌های آن رویگردانند.

و اوست آن کس که شب و روز و خورشید و ماه را پدید آورده است، هر یک در جاده‌ای (فضایی) شناورند.

و پیش از تو برای هیچ بشری جاودانگی (در دنیا) قرار ندادیم. آیا اگر تو از دنیا بروی پس (از تو) آنان جاودانانند؟

هر نفسی[:کسی] چشنده‌ی مرگ است. و شما را در حال آزمون با بد و نیک بسی گیرودار می‌کنیم، و تنها سوی ما بازگردانیده می‌شوید.

و هنگامی‌که تو را - کسانی که کافر شدند - بنگرند، جز (به) مسخره‌ات نمی‌گیرند. (گویند:) «آیا این همان کس است که خدایانتان را (به بدی) یاد می‌کند؟» حال آنکه آنان خودشان، به خدای رحمان کافرند.

انسان از شتابی آفریده شده است. به زودی آیاتم را به شما نشان می‌دهم، پس بر من (در نشانگری این آیات و عذاب) شتاب نمی‌کنید.

و می‌گویند: «اگر راست می‌گویید، این وعده‌(ی قیامت) کی خواهد بود؟»

کاش آنان که کافر شده‌اند آن هنگام (و هنگامه) را می‌دانستند که اینان آتش را نه از چهره‌هاشان و نه از پشت‌هاشان باز نمی‌دارند و نه ایشانی یاری می‌شوند.

بلکه (آتش) ناگهان به آنان در می‌رسد؛ پس ایشان را بهت‌زده می‌کند؛ پس نه می‌توانند آن را از خود برگردانند و نه آنان مهلت داده می‌شوند.

و بی‌گمان پیامبرانی پس از تو (نیز) همانا ریشخند شدند. پس کسانی که آنان را مسخره می‌کردند، آنچه که آن را به ریشخند می‌گرفتند. بحق گریبان‌شان را گرفت.

بگو: «چه کسی شما را در شب و روز از (عذاب خدای) رحمان نگهبانی پایدار می‌کند؟» بلکه آنان از یاد پروردگارشان رویگردانانند.

یا برای آنان خدایانی (غیر از ما) هستند که ایشان را از گزندمان حمایت می‌کنند؟ (آنان) نه توان یاری خودشان را دارند و نه از جانب ما همراهی می‌شوند.

بلکه اینان و پدرانشان را (از نعمت‌هایی) برخوردار کردیم، تا عمرشان آنان به درازا کشید. پس آیا نمی‌بینند که ما زمین را می‌آیم [:درمی‌گیریم،] در حالی‌که آن را از اطرافش فرومی‌کاهیم؟ پس آیا آنان پیروزمندانند؟

بگو: «من شما را فقط به وسیله‌ی (این) وحی هشدار می‌دهم.‌» و کَران -هنگامی که هشدار داده شوند- نمی‌شنوند.

و اگر وزشی از (باد) عذاب پروردگارت به آنان در رسد، آنان بی‌چون و بی‌گمان گویند: «ای وای بر ما! (که) همواره ستمکاران بوده‌ایم.‌»

و ترازوهای قسط (فاضلانه) را، در روز رستاخیز می‌نهیم. پس هیچ کس (هرگز) چیزی ستم نبیند و اگر (هم کار و کرداری) هم‌وزن دانه‌ی خردلی باشد (هم)آن را می‌آوریم. و در حسابگری ما کفایت است.

به‌راستی و درستی، ما به موسی و هارون فرقان [:جداسازی حق را از باطل] و روشنایی و یادواره‌ای برای پرهیزگاران دادیم.

(همان) کسانی که از پروردگارشان در نهان می‌هراسند، حال آنکه از (آن) ساعت - از روی عظمتش - هراسناکند.

و این (کتاب) یادواره‌ای مبارک است (که) آن را نازل کردیم. آیا پس (همین) شما، همان را انکار می‌کنید؟

و به‌راستی و درستی، از پیش به ابراهیم رشدش (و رشادتش) را دادیم، حال آنکه ما به (شایستگی) او بسی دانا بوده‌ایم.

چون که به پدرش و قومش گفت: «این مجسمه‌هایی که شما با تعظیم دل داده و ملازم آنها شده‌اید چیستند؟»

گفتند: «پدران خود را پرستندگان آنها یافتیم.»

گفت: «همواره شما و پدرانتان -بی‌گمان- در گمراهی آشکارگری بوده‌اید.»

گفتند: «آیا حق را برای ما آورده‌ای. یا تو از بازی‌کنندگانی‌؟»

گفت: « (نه،) بلکه پروردگارتان، پروردگار آسمان‌ها و زمین است. (همان) کسی که آنها را با فطرت توحیدی پدید آورده و من بر این (حقیقت) از گواهانم.»

«و سوگند به خدا، پس از آنکه در حال پشت نمودن برفتید، همانا بی‌گمان در کار بتانتان کید و مکری (بحق) خواهم کرد.»

پس آنان را - جز بزرگشان را - شکسته و تکه تکه کرد، شاید ایشان سوی آن [:بزرگ] برگردند.

گفتند: «کسی که با خدایان ما چنان کرده، او بی‌چون و بی‌گمان از ستمکاران است‌.»

گفتند: « جوانی را شنیدیم (که) آنها را (به بدی) یاد می‌کرد (و) به او ابراهیم گفته می‌شود.»

گفتند: «پس او را برابر دیدگان مردمان بیاورید، شاید آنان (او را) بنگرند.»

گفتند: «ابراهیم! آیا تو با خدایان ما این(چنین) کردی‌؟»

گفت: «بلکه بزرگشان چنان کرده است. پس از آنان بپرسید؛» اگر سخن می‌گفته‌اند.

پس به (فطرت و عقل) خود باز گشتند. آن‌گاه (به یکدیگر) گفتند: «در حقیقت، شما (همین) شما، ستمکارانید.»

سپس سرافکنده شدند (و گفتند:) «به‌راستی و درستی دانسته‌ای که این‌ها سخن نمی‌گویند.»

گفت: «پس آیا مادون خدا چیزی را می‌پرستید، که نه سودی به شما می‌رساند و نه زیانی؟»

«اُف برای شما و برای آنچه غیر از خدا می‌پرستید. آیا پس خرد‌ورزی نمی‌کنید؟»

(به یکدیگر) گفتند: «اگر کننده‌ی کاری بوده‌اید، او را بسوزانید و خدایانتان را یاری دهید.»

گفتیم: «آتش! برای ابراهیم سردی و سلامتی‌ای باش.»

و خواستند به او نیرنگی (بزرگ) زنند، پس آنان را زیانکارترین (جهانیان) قرار دادیم.

و او و لوط را فراسوی آن سرزمینی که برای عالمیان (آن سامان) در آن برکت نهاده بودیم، رهانیدیم.

و اسحاق و یعقوب را- افزون- بدو بخشودیم، و همه‌ی اینان را از شایستگان نهادیم.

و آنان را پیشوایانی نهادیم (که) به امرمان (مکلفان را) رهبری می‌کنند و کار خیرات را و بر پاداشتن نماز را و دادن زکات را فراسویشان وحی کردیم ، حال آنکه آنان پرستندگان ما بوده‌اند.

و لوط را حکمت و دانشی دادیم و او را از آن گروهی که کارهای (جنسی) بس پلید می‌کرده‌اند نجات دادیم. آنان بی‌گمان گروهی بد و فاسق بوده‌اند.

و او را در رحمت خویش داخل کردیم. به‌راستی او از شایستگان است.

و نوح را (نیز در رحمتمان داخل کردیم) چون از پیش (ما را) ندا کرد و ما او را اجابت کردیم و وی را با خانواده‌اش از (آن) بلای بزرگ رهانیدیم.

و او را از (شر) مردمی که با نشانه‌های ما (همان‌ها و ما را) به دروغ گرفته بودند، پیروزی بخشیدیم؛ آنان بی‌چون مردم بدی بودند؛ پس همه‌ی ایشان را غرق کردیم.

و داوود و سلیمان را (نیز) چون درباره‌ی آن کشتزار - که گوسفندان قوم، شب‌هنگام در آن همچنان پراکنده شدند - داوری می‌کردند؛ و ما شاهد داوری آنان بوده‌ایم.

پس آن (داوری) را به سلیمان فهماندیم و به هر یک (از آن دو) حکم [:سلطه] و دانشی دادیم، و کوه‌ها را با داوود تسبیح‌گویان مسخر کردیم و (نیز) پرندگان را. و ما کننده‌ی (این کارها) بوده‌ایم.

و برای شما به او [:داوود] فن زره(سازی) را آموختیم، تا شما را از درگیری‌ها و خطراتتان نگهبانی کند. پس آیا شما سپاسگزارید؟

و برای سلیمان، بادِ وزان را - در حالی‌که به فرمان او سوی سرزمینی که در آن برکت نهاده بودیم جریان می‌یافت - مسخر کردیم. و ما به هر چیزی دانا بوده‌ایم.

و برخی از شیاطین کسانی (بودند که) برایش غواصی می‌کردند و عملی (هم) جز این انجام می‌دادند، و برایشان نگهبان بوده‌ایم.

و ایوب را (نیز) چون پروردگارش را ندا در داد که: «همواره به من زیان رسیده و تویی رحم‌کننده‌ترین رحم‌کنندگان.»

پس (دعای) او را اجابت نمودیم؛ پس زیان‌هایش را برطرف کردیم. و کسان او و همانندشان را با ایشان به او دادیم، حال آنکه رحمتی از جانب ما و یادواره‌ای برای عبادت‌کنندگان بود.

و (نیز) اسماعیل و ادریس و ذوالکفل را (که) همه از شکیبایانند.

و آنان را در رحمت خود داخل نمودیم (و) به‌راستی ایشان از شایستگان (رسالتی)اند.

و «ذاالنون » [:یونس] را چون خشمگین (از نزد قومش) برفت، پس گمان (شایسته‌ای) برد که ما بر او هرگز تنگ نمی‌گیریم. پس در (دل) تاریکی‌ها (ی دریا و شکم ماهی) ندا در داد: «معبودی جز تو نیست، تو منزّهی، من بی‌گمان از ستمکاران (به خود) بوده‌ام.»

پس درخواستش را برایش بر آورده کردیم، و او را از آن اندوه رهانیدیم. و مؤمنان را این‌گونه نجات می‌دهیم.

و زکریا را چون پروردگار خود را خواند: «پروردگارم! مرا تنها وا‌مگذار، حال آنکه تو بهترین وارثانی.»

پس (دعای) او را برایش اجابت نمودیم و یحیی را بدو بخشیدیم و همسرش را برایش شایسته (و آماده‌ی حمل) کردیم. آنان به‌راستی در نیکی‌ها همگام با یکدیگر شتاب می‌نموده‌اند و ما را از روی رغبت و بیم می‌خوانده‌اند، و تنها برای ما فروتن بوده‌اند.

و آن زنی[:مریم] را که عورتش را نگهداشت، پس در او از روح (برجسته‌ای از آفریدگان) خود دمیدیم و او و پسرش را برای جهانیان آیتی قرار دادیم.

(ای پیامبران!) اینان بی‌گمان امت شمایند؛ امتی یگانه. و منم پروردگارتان، (پروردگاری یگانه). پس تنها مرا بپرستید.

و (اما) کارشان را میان خودشان پاره پاره کردند. همگان تنها سوی ما برگشت‌کنندگانند.

پس هر کس در حال ایمان کارهایی شایسته انجام دهد، برای تلاش او هرگز ناسپاسی‌ای نیست، و همواره ماییم که (اعمالش را) برایش ثبت‌کنندگانیم.

و بر گروهی که هلاکشان کردیم، بی‌چون عدم بازگشتشان (در رجعت به دنیا) حرام است (که ناگزیر و ناگریز رجعت خواهند کرد).

تا هنگامی‌که یأجوج و مأجوج گشایش یابند در حالی‌که آنان از هر بلندایی فرو می‌گسلند.

و وعده‌ی حق نزدیک شد. پس ناگهان دیدگان کسانی که کفر ورزیده‌اند در آن (هنگامه) خیره است (و می‌گویند:) «ای وای بر ما! از این (روز) بی‌گمان در (ژرفای) غفلت بوده‌ایم، بلکه ما ستمگران بوده‌ایم.»

همواره شما و آنچه غیر از خدا می‌پرستید، گیرانه‌ی دوزخید. شما برای آن (در همان،) داخل شدگانید.

اگر اینان خدایانی (حقیقی) بودند، در آن (برای عذابشان) وارد نمی‌شدند، حال آنکه جملگی در آن ماندگارند.

برایشان در آنجا ناله‌ای پرهیجان است، و (هم)آنان در آنجا (ندای یکدیگر را) نمی‌شنوند.

بی‌گمان کسانی که در گذشته از جانبمان به آنان نیکوترین (وعده) گذشت، ایشان از آن (آتش) دورشدگانند.

صدای (آتش‌باران) محسوس آن را نمی‌شنوند، و (هم)آنان در میان آنچه دل‌هایشان خواسته، جاودانند.

بزرگ‌ترین دلهره و وحشت، آنان را غمگین نمی‌کند، و فرشتگان آنان را با کوششی تمام پیاپی در برمی‌گیرند (و به آنان می‌گویند:) «این همان روز شماست که (بدان) وعده داده می‌شده‌اید.»

روزی که آسمان را - همچون در پیچیدن صفحه‌ی سخت نامه‌ها- طوماروار درهم می‌پیچیم. همان گونه که بار نخست آفرینش را آغاز کردیم، دوباره آن را باز می‌گردانیم. حال آنکه (این) وعده‌ای است بر عهده‌ی ما که بی‌گمان انجام‌دهنده‌(ی آن) بوده‌ایم.

و به‌راستی و درستی در زبور - پس از یادواره(ی تورات و انجیل و ...) - نوشتیم: «زمین را بی‌چون بندگان شایسته‌ام به ارث خواهند برد.»

بی‌گمان در این جریان برای مردمان عبادت‌پیشه نویدی حتمی و رساست.

و ما تو را جز رحمتی برای تمام جهانیان (در مثلث زمان) نفرستادیم.

(به اینان) بگو: «تنها به من (درباره‌ی خدا) وحی می‌شود، که خدای شما خدایی است یگانه. پس آیا شما (در برابرش) تسلیم‌شونده‌اید؟»

پس اگر روی برتافتند بگو: «به همه‌ی شما - به گونه‌ای یکسان- (رستاخیز جهان را) اعلام کردم و نمی‌دانم آنچه وعده داده شده‌اید آیا نزدیک است یا دور.»

«همواره او سخن آشکار را می‌داند و آنچه را (هم) پوشیده می‌دارید می‌داند.»

«و نمی‌دانم؛ شاید آن برای شما آزمایشی آتشین، و تا چند گاهی (‌وسیله‌ی) برخورداری باشد.»

گفت: «پروردگارم! به حق داوری فرمای. و پروردگارمان (همان) رحمتگر بر آفریدگان است، (که) بر آنچه (خلاف حقیقت) توصیف می‌کنید، مورد درخواستِ یاری (یاوران حق) است.»


محتوای سوره