سوره المؤمنون
سوره الحج | سوره المؤمنون | سوره النور | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
مؤمنان بیگمان (خودشان و دیگران را) رستگار کردند.
کسانی که ایشان در نمازشان دلباختگانند.
و کسانی که ایشان از (کارهای) بیهوده رویگردانانند.
و کسانی که ایشان برای زکات، فاعلان (و کارگزاران)اند.
و کسانی که ایشان برای عورتهاشان نگهبانانند.
مگر بر همسرانشان یا دستاوردشان (مانند کنیزان که) بیگمان بر آنان نکوهشی نیست.
پس هر کس فراتر از این جوید، آنان، (هم) آنان متجاوزانند.
و کسانی که برای امانتها و پیمانهاشان رعایتکنندگانند.
و کسانی که بر نمازهایشان نگهبانانند.
ایشان خودشان وارثانند.
کسانی که بهشت را به ارث میبرند، و در آنجا ایشان جاودانانند
و بیگمان انسان را بهراستی از عصارهای، از گلی آفریدیم.
سپس او را (به صورت) نطفهای در جایگاهی استوار قرار دادیم.
سپس نطفه را (به صورت) علقهای [:آویزکی] در آوردیم. پس علقه را (به صورت) گوشتکی لهیده آفریدیم و آنگاه (هم) آن گوشتک لهیده را استخوانهایی آفریدیم. پس (از آن)، استخوانها را با گوشتی پوشاندیم (و) سپس جنین را آفریدهای دگر [:روح] ایجاد نمودیم. پس خدا بسی مبارک (و) بهترین آفرینندگان است.
سپس شما بهراستی پس از این (مراحل) بیچون مردگانید.
سپس بیگمان شما در روز رستاخیز(تان) برانگیخته خواهید شد.
و بهراستی بیچون ما بر سر (و سامان)تان هفت راه (راهوار) بیافریدیم. و از آفرینش و آفریدگان غافل نبودهایم.
و از آسمان آبی به اندازهای (معین) فرود آوردیم. پس آن را در زمین جای دادیم. و ما همچنان بر بازگردانیدن آن بیگمان تواناییم.
پس برای شما با آن، باغهایی از درختان خرما و انگور به وجود آوردیم، (که) در آنها برایتان میوههای فراوان است و از آنها میخورید.
و درختی را از طور سینا آفریدیم، که برای خورندگان، روغن و خوراکی و رنگ و جلا(ی معدهها) است.
و بهراستی برای شما در حیوانات نعمتوار همواره عبرتی است؛ از آنچه که در شکمهای آنهاست به شما مینوشانیم، و برایتان در آنها سودهای فراوان است و از آنها میخورید.
و بر آنها و بر کشتیها (سوار و) بار میشوید.
و بهراستی نوح را سوی قومش همی فرستادیم. پس (به آنان) گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید، برایتان جز او خدایی نیست. پس مگر پروا نمیدارید؟»
پس اشراف از (میان) قومش - که کافر شدند- گفتند: «این جز بشری همچون شما نیست، میخواهد بر شما برتری جوید و اگر خدا میخواست بیگمان فرشتگانی (برایتان) میفرستاد. ما در میان پدران نخستینمان چنان (چیزی) نشنیدیم.»
«او جز مردی نیست که در وی جنونی است، پس تا چندی دربارهاش بهدرستی انتظار کشید.»
(نوح) گفت: «پروردگارم! به (سزای) آنچه مرا تکذیب کردند، یاریم ده.»
پس به او وحی کردیم که: «برابر چشمهایمان و وحیمان کشتی (نجات) را بساز و چون فرمان ما در رسید و تنور به فوران آمد، پس در آن از هر نوع حیوان (خشکی) دو تا (، یکی نر و دیگری ماده،) با خانوادهات روان کن - بجز کسی از آنان که کلمه(ی عذاب) بر او پیشی گرفته است - و دربارهی کسانی که ظلم کردهاند با من هرگز سخن مگوی، (زیرا) آنان بیگمان غرقشوندگانند.»
«پس هنگامی که تو با همراهانت بر کشتی آرمیدی، بگو ستایش خدایی را (سزا)ست که ما را از (چنگ) گروه ظالمان رهانید.»
و بگو: «پروردگارم! مرا در فرودگاهی پر برکت فرود آر، حال آنکه تو نیکترین فرودآورندگانی.»
بهراستی در این (ماجرا) بیچون نشانههایی است. ما بهراستی همواره آزماینده بودهایم.
سپس، از پی آنان نسلی دیگر پدید آوردیم.
پس در میانشان پیامبری از خودشان فرستادیم که: «خدا را بپرستید، جز او برای شما هرگز معبودی دگر نیست، پس آیا سر پرهیزگاری ندارید؟»
و اشراف قومش - که کافر شدند و دیدار آخرت را تکذیب کردند و در زندگی دنیا آنان را مرفه ساخته بودیم - گفتند: «این (مرد) جز بشری همچون شما نیست؛ از آنچه میخورید میخورد و از آنچه مینوشید، مینوشد.»
«و بیگمان اگر بشری همانند خودتان را اطاعت کنید، در آن هنگام (و هنگامه) بیچون زیانکارانید.»
«آیا بهراستی شما را وعده میدهد که وقتی مردید و خاک و استخوان بودید (باز هم) شما هماره (از گور زنده) بیرونشوندگانید؟»
«وه! وه! چه دور است آنچه وعده میشوید.»
«زندگی جز این زندگانی دنیای ما نیست (که) میمیریم و زنده میشویم و (دیگر) ما از برانگیختهشدگان نیستیم.»
«او جز مردی که بر خدا دروغ بسته است نیست و ما (هرگز) برای او ایمانآورندگان نیستیم.»
گفت: «پروردگارم! از آن روی که مرا تکذیب کردند یاریم ده.»
فرمود: «به زودی از آن (کارشان) بیگمان (و) بیامان (از) پشیمانانند.»
پس فریاد (مرگبار) آنان را بحق فرو گرفت. پس آنها را (چون) خاشاکی گردانیدیم. پس دورباش بر گروه ستمکاران!
سپس، از پی آنان نسلهای دیگری پدید آوردیم.
هیچ امتی نه از اجل خود پیشی میجوید و نه دیرکرد آن را میطلبد.
سپس فرستادگان خود را پیاپی فرستادیم. هر بار برای (هدایت) امتی پیامبرش آمد، او را تکذیب کردند؛ پس ما بعضی (از آنان) را (از) پی بعضی دیگر آوردیم و آنها را زبانزد (مردمان) گردانیدیم. پس دورباش برای گروهی که ایمان نمیآورند!
موسی و برادرش هارون را با آیات خودمان و حجتی با سلطهای روشنگر فرستادیم،
سوی فرعون و ویژگانش. پس تکبر نمودند و مردمی سلطهگر و بلندپرواز بودند.
پس گفتند: «آیا ما به دو بشر که مانند خودمانند - در حالی که طایفهی آنها بندگان مایند - ایمان بیاوریم؟»
نتیجه، آن دو را تکذیب کردند، پس از زمرهی هلاکشدگان بودند.
و بهراستی و درستی به موسی کتاب (وحیانی) دادیم، شاید آنان راه یابند.
و پسر مریم و مادرش را نشانهای گردانیدیم و آن دو را سوی سرزمین بلندی که آسایشگاه و جایگاه آب زلال بود پناهگاه دادیم.
هان ای پیامبران! از چیزهای پاکیزه بخورید و کار شایسته(ی رسالت) کنید، من بیگمان به آنچه انجام میدهید بسی دانایم.
و اینها [:جمع مکلّفان] بهراستی (همگان) امت شمایند، امتی یگانه (درجهت رسالت وحیانی) و من پروردگار (یگانهی) شمایم؛ پس مرا پروا بدارید.
پس (آنگاه) کار (دین)شان را میان خودشان (با) نوشتههایی گوناگون قطعه قطعه کردند (و) هر دستهای به آنچه نزدشان است، خوش(حال)اند.
پس در ورطهی گمراهیشان تا چندی واگذارشان.
آیا (چنان) میپندارند که بیگمان (با) آنچه از مال و پسران بدیشان مدد میکنیم (و) یاریشان میرسانیم؟
(این از آن روست که) میخواهیم برایشان در خیرات شتاب ورزیم؟ (نه!) بلکه دقت و باریکبینی نمیکنند.
بیگمان کسانی که ایشان از خشیت پروردگارشان با بزرگداشت(اش) هراسانند؛
و کسانی که (هم)ایشان به نشانههای پروردگارشان ایمان میآورند؛
و کسانی که (هم)ایشان با پروردگارشان (کسی را) شریک نمیآورند؛
و کسانی که آنچه دادند (در راه خدا) میدهند، حال آنکه که دلهایشان هراسان است، که بیگمان سوی پروردگارشان بازگشتکنندگانند؛
اینان در کارهای نیک شتاب میورزند، و در انجام آنها (از یکدیگر) پیشی گیرندگانند.
و ما هیچ کس را جز به اندازهی توان و گشایشش تکلیف نمیکنیم و نزد ما کتابی است که به تمامی حق سخن میگوید، حال آنکه به آنان ستم نمیشود.
بلکه دلهایشان از این (حقیقت) در (غرقاب) غفلت است و برایشان بجز این (گناهان) کردارهایی (دیگر) است، که برای (رسیدن به) آنها کارگزارند.
تا (هنگامی) که خوشگذرانهایشان را به عذاب برگرفتیم، ناگاه - چون وحشیان - خشمناکان فریاد میزنند.
(به آنان گفته شود:) «امروز نعرهی وحشیانه نزنید! بیچون شما از جانب ما یاری نخواهید شد.»
«بهراستی آیات من بر شما خوانده میشد، پس شما بودید که همواره به عقب بر گذشتههاتان زیر و زبر میشوید.»
حال آنکه به (پذیرفتن) آن استکبار و برتری میجویید و شبهنگام (در محافل خود) هذیان میگویید.»
آیا پس (از این) در این سخن نیندیشیدند، یا چیزی برای آنان آمده که برای پدران نخستینشان نیامده؟
یا پیامبر خود را نشناختهاند؟ پس انکار (و انگار)کنندگان اویند؟
یا میگویند در او جنونی است؟ (نه!) بلکه او تمامی حق را برای ایشان آورده حال آنکه بیشترشان حق را بسی ناپسند میدارند.
و اگر حق (بر فرض محال) از هوسهای آنان پیروی میکرد، بیگمان آسمانها و زمین و آنان که در آنهایند تباه میشدند. بلکه یادنامهشان را به ایشان دادیم. پس آنها از (پیروی) یادنامهی خود رویگردانند.
آیا از ایشان هزینهای مطالبه میکنی؟ پس خراج و رحمت پروردگارت بهتر است. و اوست که بهترین روزیدهندگان است.
و بیگمان تو اینان را به راهی بس راست میخوانی.
و بیچون کسانی که به آخرت ایمان ندارند، از (این) راه (راست) سخت منحرفند.
و اگر ایشان را رحم کنیم و آنچه زیان در خود دارند (زدوده و) برگشاییم، بیگمان در طغیانشان در حال سرگردانی لجاجت میکنند.
و بیگمان ایشان را بیچون به عذاب گرفتار کردیم. پس نسبت به پروردگارشان فروتنی نکردند و همی زاری (و خاکساری) نمیکنند.
تا هنگامی که دری - دارای عذابی سخت - بر آنان گشودیم. ناگهان ایشان در آن (حال) نومید و بسی اندوهگینند.
و اوست کسی که برای شما گوشها و چشمها و دلهای فروزان پدید آورد. (پس چه) اندکی سپاس میگزارید.
و اوست کسی که شما را در زمین نمایان کرد و تنها سوی اوست که گردآورده خواهید شد.
و اوست کسی که زنده میکند و میمیراند و (توانایی ایجاد) اختلاف شب و روز تنها برای اوست. پس مگر خردورزی نمیکنید؟
بلکه آنان (نیز) همانند آنچه پیشینیان(شان) گفته بودند، گفتند.
گفتند: «آیا هنگامی که مردیم و خاک و استخوان بودیم، آیا بیچون، و بیگمان ما بازگشتشوندگانیم؟»
«درست همین را - از (زمانی) پیش - ما و پدرانمان همواره وعده داده شدیم. این جز افسانهها و بافتههای پیشینیان(شان چیزی) نیست.»
بگو: «اگر میدانستهاید، زمین و هر که در آن است برای کیست؟»
به زودی خواهند گفت: «برای خداست.» بگو: «پس آیا (او را) به خوبی یاد نمیکنید؟»
بگو: «پروردگار آسمانهای هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست؟»
زودا (که) گویند: «(اینها) برای خداست.» بگو: «پس آیا (از گناهان) پرهیز نمیکنید؟»
بگو اگر میدانستهاید ملکوت و واقعیت هر چیزی به دست (علم و قدرت) کیست، در حالی که هم او پناه میدهد و بر زیانش (کسی) پناه داده نمیشود؟
زودا (که) خواهند گفت: «(ملکوت همه چیز) برای خداست.» بگو: «پس کجا و چه زمانی (و چرا) دچار افسون میشوید؟»
(نه!) بلکه با تمامی حق نزدشان آمدیم و بیگمان آنان دروغگویانند.
خدا هیچ فرزندی را بر نگرفت و با او هیچ معبودی (دیگر) نبود زیرا در این هنگام (و هنگامه) بیشک هر خدایی آنچه را آفریده (بود) با خود میبُرد و بیچون بعضی از آنان بر بعضی دیگر تفوّق میجستند. منزّه است خدا از آنچه وصف(اش) میکنند.
دانای نهان و آشکار است، پس از آنچه (با او) شریک میگردانند بسی برتر است.
بگو: «پروردگارم! اگر آنچه را که به آنان وعده میشود، بیگمان به من نشان میدهی.»
پروردگارم! پس مرا در (این هنگامه، میان) ستمکاران قرار مده.»
و ما بهراستی تواناییم که آنچه را به آنان وعده دادهایم بهدرستی بر تو بنمایانیم.
بدی را به نیکوترین (شیوه) دفع کن. ما به آنچه وصف میکنند داناتریم.
و بگو: «پروردگارم! از وسوسههای پنهانی فشارآورِ شیطانها به تو پناه میبرم.»
«و از اینکه (آنها) نزدم حاضر شوند، پروردگارم! به تو پناه میبرم.»
تا آنهنگام که مرگْ یکی از ایشان را در رسد، گوید: «پروردگارم! مرا بازگردانید.»
«شاید من در آنچه وانهادم کار نیکی انجام دهم.» (بدو گفته شود:) «هرگز! این سخنی است که او (تنها) گویندهی آن است، حال آنکه از دنبالشان (میانهی دو زندگی دنیا و آخرت) برزخی است تا روزی که برانگیخته خواهند شد.»
پس آنگاه که در صور [:بوق جانافزا] دمیده شود، پس هرگز میانشان نسبتهای خویشاوندی وجود ندارد و از (حال) یکدیگر (هم) نمیپرسند.
پس کسانی که میزانهایشان سنگین است، در نتیجه ایشان همان رستگارکنندگانند.
و کسانی که میزانهایشان سبک است، ایشان خویشتن را زیان کرده (و) در جهنّم ماندگارانند.
آتش چهرهی آنها را دگرگون و تباه میسازد حال آنکه در آنجا شکافتهلبان (و) گشادهدهان با لبهای آویزان و دندانهای نمایان و چهرههایی دگرگونند.
(خدا به آنان گوید:) «آیا آیات من بر شما خوانده نمیشده است. پس به وسیلهی آنها (همانها و ما را) تکذیب میکردهاید!»
گفتند: «پروردگارمان! شقاوتمان بر (سروسامان)مان چیره شد و ما گروهی گمراه بودهایم.»
«پروردگارمان! ما را از اینجا برون بر، پس اگر (بازهم به آنچه بودیم) برگشتیم، بیگمان ما ستمگرانیم.»
فرمود: «در آن (آتش همچو سگان)- خوار و بیمقدار- گم شوید و با من سخن مگویید.»
«بهراستی، دستهای از بندگان من بودند که میگفتند: “پروردگارمان! ما ایمان آوردیم، بر ما بپوشان و به ما رحم کن حال آنکه تو بهترین رحمکنندگانی.»
«پس شما آنان را به ریشخند برگرفتید، تا (با این کار) یاد مرا از خاطرتان بردند، حال آنکه شما از (ایمان) ایشان پوزخند میزدهاید.»
«من بهراستی امروز به (پاس) شکیباییشان، به آنان پاداش دادم، زیرا همایشان به سلامتی دستیابندگان به خیرند.»
فرمود: «تعداد چند سال در زمین ماندید؟»
گفتند: «یک روز یا پارهای از یک روز ماندیم، پس از شمارگران بپرس.»
فرمود: «جز اندکی درنگ نکردید، اگر شما بهراستی میدانستهاید.»
«پس آیا پنداشتید همواره شما را بیهوده آفریدیم و اینکه بیچون شما سوی ما باز گردانیده نمیشوید؟»
پس والاترست خدا؛ فرمانروای تمام حق (و حقیقت). معبودی جز او نیست. اوست پروردگار عرش پرکرامت.
و هر کس با خدا معبود دیگری بخواند، برای او هرگز برهانی بر آن نیست و حسابش تنها نزد پروردگارش میباشد. و کافران بیگمان رستگار کنندگان نیستند.
و بگو: «پروردگارم! (بر من) بپوشان و رحم کن، حال آنکه تو بهترین رحمکنندگانی.»