المؤمنون ٣٣
کپی متن آیه |
---|
وَ قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِلِقَاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْنَاهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا مَا هٰذَا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ يَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ |
ترجمه
المؤمنون ٣٢ | آیه ٣٣ | المؤمنون ٣٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الْمَلأُ»: اشراف و بزرگان و سران قوم (نگا: بقره / اعراف / ). «لِقَآءِ الآخِرَةِ»: دیدار آخرت. «أَتْرَفْنَاهُمْ»: بدیشان اموال و اولاد و ناز و نعمت دادیم. مراد اغنیاء و اقویاء است.
تفسیر
- آيات ۲۳ - ۵۴ سوره مؤمنون
- معنای این که نوح «ع» به قوم خود: «أعبُدُوا الله...»
- احتجاجات قوم نوح «ع»، در مقام انكار رسالت آن حضرت
- اشراف و بزرگان قوم نوح «ع»، مردم را عليه پيامبرشان مى شورانند
- آغاز نزول عذاب الهى، با صيحه اى آسمانى
- اشاره اى به رسالت موسى و هارون «ع»
- بحث روايتى: (روايتى در ذيل برخى آيات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ «33»
و اشرافى از قوم آن پيامبر كه كفر ورزيدند و ديدار قيامت را تكذيب نمودند و آنان را در دنيا در ناز و نعمت قرار داده بوديم (در پاسخ رسولشان، به مردم) گفتند: اين، جر انسانى مثل شما نيست، از هر چه مىخوريد مىخورد، و از هر چه مىنوشيد مىنوشد.
پیام ها
1- دعوت انبيا بر اساس آزاد سازى مردم از سلطهى اشراف و ستمگران است و به همين دليل، اشراف بيش از ديگران با انبيا مخالفت مىكنند. «قالَ الْمَلَأُ»
2- مخالفان چون جرأت ندارند كه منطق و اصل اصلاحات انبيا را نفى كنند، مىگويند: انبيا لايق آن اصلاحات نيستند. «بَشَرٌ مِثْلُكُمْ»
3- زندگى انبيا، يك زندگى عادّى است. «يَأْكُلُ- يَشْرَبُ»
4- اشراف از مسائل معنوى وعلمى غافلند. «يَأْكُلُ- يَشْرَبُ» (اميرالمؤمنين عليه السلام مىفرمايد: حسادت آنان سبب گفتن اين كلمات شد. «1»)
«1». بحار، ج 32، ص 97.
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 99
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (33)
«1». تفسير منهج الصادقين، ج 6، ص 228، چاپ كتابفروشى اسلاميّه.
جلد 9 - صفحه 133
وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ: و گفتند اشراف از قوم آن پيغمبر، الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ: آنانكه كافر شدند به خدا و دروغ شمردند ملاقات نمودن به قيامت و رسيدن به آنرا، يعنى به بعث و حشر و ثواب و عقاب ايمان نياوردند. وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا: و نعمت بسيار داده بوديم ايشان را در زندگانى دنيا به زيادى اموال و اولاد.
حاصل آيه آنكه: گفتند بعضى كافران ناز پرورده كه در فراخى عيش و ناز و تنعم گذرانيده بودند به بعضى ديگر، اين قول باطل و فاسد را كه: ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ: نيست اين رسول كه به پرستش خداى يگانه شما را دعوت مىكند و منع ستايش خدايان ديگر مىكند، مگر آدمى مانند شما در صفات و احوال بشريت، يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ: مىخورد از آنچه مىخوريد شما از آن، وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ: و مىآشامد از آنچه شما مىآشاميد از آن.
تنبيه: اشراف و رؤساى كفار و مكذبان براى فريب دادن مردمان، القاى شبههاى نمودند كه مردم را از پيروى رسولان باز دارند، گفتند: اين شخص كه دعوت نمايد به پرستش خداى يگانه، امتياز و مزيتى بر شما ندارد، مىخورد از آنچه شما مىخوريد و مىآشامد از آنچه شما مىآشاميد و داراى لوازمات بشريت است؛ تصور نمودند كه پيغمبر نبايد مثل آنها باشد، و حال آنكه جنسيت و سنخيت، شرط است در تبليغ و دعوت، زيرا بدون آن اساس هدايت تعطيل، و نقض غرض حاصل گردد، و در تعقيب و تأكيد اين قسمت گفتند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
ثُمَّ أَنْشَأْنا مِنْ بَعْدِهِمْ قَرْناً آخَرِينَ (31) فَأَرْسَلْنا فِيهِمْ رَسُولاً مِنْهُمْ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَكُمْ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ أَ فَلا تَتَّقُونَ (32) وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا ما هذا إِلاَّ بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يَأْكُلُ مِمَّا تَأْكُلُونَ مِنْهُ وَ يَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ (33) وَ لَئِنْ أَطَعْتُمْ بَشَراً مِثْلَكُمْ إِنَّكُمْ إِذاً لَخاسِرُونَ (34) أَ يَعِدُكُمْ أَنَّكُمْ إِذا مِتُّمْ وَ كُنْتُمْ تُراباً وَ عِظاماً أَنَّكُمْ مُخْرَجُونَ (35)
هَيْهاتَ هَيْهاتَ لِما تُوعَدُونَ (36) إِنْ هِيَ إِلاَّ حَياتُنَا الدُّنْيا نَمُوتُ وَ نَحْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ (37) إِنْ هُوَ إِلاَّ رَجُلٌ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً وَ ما نَحْنُ لَهُ بِمُؤْمِنِينَ (38)
ترجمه
سپس پديد آورديم از بعد آنها گروهى ديگر
پس فرستاديم در آنان پيمبرى از خودشان كه بپرستيد مر خدا را نيست مر شما را خدائى جز او آيا پس نميپرهيزيد
و گفتند گروه توانگر از قومش آنانكه كافر شدند و تكذيب كردند ملاقات آخرت را و متنعم كرديم ايشانرا در زندگانى دنيا نيست اين مگر انسانى مانند شما ميخورد از آنچه ميخوريد از آن و ميآشامد از آنچه ميآشاميد
و هر آينه اگر فرمان بريد انسانى مثل خودتان را همانا شمائيد در آنهنگام هر آينه زيانكاران
آيا وعده ميدهد شما را كه شما چون مرديد و شديد خاك و استخوانها همانا شمائيد بيرون آورده شدگان
دور است دور مر آنچه وعده داده ميشويد
نيست آن مگر زندگانى مادر دنيا ميميريم و زنده ميشويم و نباشيم برانگيخته شوندگان
نيست او مگر مردى كه ميبندد بر خدا دروغ و نيستيم ما مر او را گروندگان.
تفسير
- خداوند سبحان بعد از قوم نوح عليه السّلام قوم عاد يا قوم ثمود را بوجود آورد و حضرت هود يا حضرت صالح را از ميان آنها برگزيد و برسالت خود مبعوث فرمود چون ظاهر اين آيه كه دلالت بر بعديّت بلافاصله دارد آنستكه اينها قوم عاد بودند كه قبل از قوم ثمود بوجود آمدند و در سوره اعراف و هود بيان احوال آنها گذشت و مفاد آيه اخيره كه از احوال آنها در اين سوره ذكر شده آنستكه آنها معذّب بصيحه سماوى شدند و اين دلالت دارد بر آنكه آنها قوم ثمود بودند كه معذّب باين عذاب شدند و در سور ديگر باين تصريح شده و آنكه عذاب قوم عاد ريح عقيم بوده كه سابقا بيان شده است در ذيل احوال آنها و بعدا بيايد انشاء اللّه تعالى و بنظر حقير بهتر آنستكه ظاهر اين آيه حفظ شود و آيه اخيره حمل بر تعدّد عذاب يا سببيّت صيحه براى ريح گردد چنانچه از عذاب قوم ثمود كه گاهى برجفه و گاهى بصيحه و گاهى بصاعقه تعبير شده بايد بهمين حمل توسل جست و اهل يك عصر را باعتبار مقارنت آنها با يكديگر قرن گويند و آن پيغمبر مرسل مردم را دعوت بعبادت خداى يگانه و ترك بتها و پرستش آنها فرمود و از عقوبت الهى بيم داد و
جلد 3 صفحه 639
جماعت اعيان از قوم او كه كافر بخدا و منكر ملاقات روز جزا بودند و خداوند آنها را متنعّم بنعم خود و سر گرم بلذائذ دنيا فرموده بود بسايرين گفتند اينهم بشرى است مانند شما از هر چه شما ميخوريد ميخورد و از هر چه ميآشاميد ميآشامد و مزيّتى بر شما ندارد و اگر شما اطاعت كنيد از انسانى عادى كه مانند خودتان است از هر جهت در اوامر و نواهيش زيانكار خواهيد بود چون بىجهت خودتان را ذليل نمودهايد و نيز بر سبيل انكار اظهار نمودند كه آيا وعده ميدهد اين شخص بشما كه وقتى شما مرديد و خاك شديد و استخوان مجرد از گوشت و پوستى از شما باقى ماند دو مرتبه زنده ميشويد و از قبر بيرون آورده هيهات هيهات بسيار بعيد و دور بلكه نزديك بمحال است آنچه وعده داده ميشويد از بعث و نشور نيست حيات و زندگى مگر همين زندگانى چند روزه دنيا بعضى ميميرند و بعضى بدنيا ميآيند و ما ديگر بار زنده و برانگيخته نميشويم نيست آنكس كه چنين ادّعائى ميكند مگر مردى كه چيزى از خود در آورده و بخدا افترا بسته بدروغ كه ميگويد او چنين كارى را خواهد كرد ما تصديق نميكنيم او را ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ المَلَأُ مِن قَومِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الآخِرَةِ وَ أَترَفناهُم فِي الحَياةِ الدُّنيا ما هذا إِلاّ بَشَرٌ مِثلُكُم يَأكُلُ مِمّا تَأكُلُونَ مِنهُ وَ يَشرَبُ مِمّا تَشرَبُونَ (33)
و گفتند: جمعي از قوم آن رسولي که فرستاده بوديم آن كساني که كافر بودند و دروغ ميپنداشتند به ملاقات آخرت و ما آنها را در حياة دنيا مشغول كرديم نيست اينکه رسول که مدعي رسالت هست مگر بشري مثل شماها ميخورد از آنچه شما ميخوريد و ميآشامد از آنچه شما ميآشاميد.
(وَ قالَ المَلَأُ مِن قَومِهِ) ملأ جماعت را گويند: و مراد تمام كفار و مشركين نيست، زيرا بسياري از آنها معتقد به قيامت و روز جزاء بودند، بلكه.
(الَّذِينَ كَفَرُوا وَ كَذَّبُوا بِلِقاءِ الآخِرَةِ) که منكر روز قيامت و بازگشت و مبعوث شدن براي جزاء که در بسياري از آيات كلام آنها را نقل فرموده مثل (هَل نَدُلُّكُم عَلي رَجُلٍ يُنَبِّئُكُم إِذا مُزِّقتُم كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّكُم لَفِي خَلقٍ جَدِيدٍ) سبأ آيه 7 و مثل (وَ قالُوا ما هِيَ إِلّا حَياتُنَا الدُّنيا نَمُوتُ وَ نَحيا وَ ما يُهلِكُنا إِلَّا الدَّهرُ) جاثيه آيه 23 و در همين سوره هم آيه بعد ميآيد (وَ أَترَفناهُم فِي الحَياةِ الدُّنيا) اتراف انعام است يعني به نعم دنيوي از جاه و مال و لذائذ دنيويه مشغول و سرگرم شدند اينکه دسته به ساير كفار ميگفتند.
(ما هذا إِلّا بَشَرٌ مِثلُكُم) و باور نميكردند که بشر ميشود رسول باشد.
(يَأكُلُ مِمّا تَأكُلُونَ مِنهُ) آنچه شما از اطعمه ميخوريد آنهم از همين اطعمه تناول ميكند.
(وَ يَشرَبُ مِمّا تَشرَبُونَ) آنچه از اشربه شما ميآشاميد آن هم ميآشامد امتيازي با شما ندارد.
391
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 33)- به هر حال ببینیم عکس العمل این قوم سر کش در برابر ندای توحیدی این پیامبر بزرگ چه بود؟ قرآن در این آیه میگوید: «ولی اشرافیان (خود خواه) از قوم او که کافر بودند، و دیدار آخرت را تکذیب میکردند، و در زندگی دنیا به آنان ناز و نعمت داده بودیم گفتند: این بشری است مثل شما، از آنچه شما میخورید میخورد، و از آنچه مینوشید مینوشد» پس چگونه میتواند پیامبر باشد؟ (وَ قالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِلِقاءِ الْآخِرَةِ وَ أَتْرَفْناهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا ما هذا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یَأْکُلُ مِمَّا تَأْکُلُونَ مِنْهُ وَ یَشْرَبُ مِمَّا تَشْرَبُونَ).
آری! چون دعوت این پیامبر بزرگ را مخالف هوسهای خود میدیدند و مزاحم منافع نامشروع و استکبار بیدلیلشان، به ستیزه برخاستند، درست با همان منطقی که سرکشان قوم نوح داشتند.
نکات آیه
۱ - جامعه نخستین پس از نوح(ع)، متشکل از مردم عادى و گروه اشراف (و قال الملأ من قومه ... و أترفنهم فى الحیوة الدنیا) «ملا»به سران و اشراف گفته مى شود. «اتراف» (مصدر «اترفنا») به معناى متنعم کردن و برخوردار ساختن است.
۲ - پیشگامى سران و اشراف جامعه پس از نوح، در مخالفت با پیامبرشان (و قال الملأ من قومه)
۳ - اشراف و سران جامعه پس از نوح، عناصرى مرفه و برخوردار از همه امکانات دنیوى (و قال الملأ من قومه ... و أترفنهم فى الحیوة الدنیا)
۴ - کفر ورزى و انکار معاد، دو مشخصه عمده اشراف جامعه پس از نوح (و قال الملأ من قومه الذین کفروا و کذّبوا بلقاء الأخرة)
۵ - نعمت ها و امکانات مادى انسان، از طرف خداوند است. (و أترفنهم فى الحیوة الدنیا)
۶ - کفر به یگانگى خدا - در عین برخوردارى از امکانات دنیوى - بارزترین نوع ناسپاسى در برابر نعمت هاى او است. (و قال الملأ من قومه الذین کفروا ... و أترفنهم فى الحیوة الدنیا) عبارت «و أترفناهم» حال است براى فاعل «کفروا»; یعنى، با این که خدا آنان را از امکانات دنیوى برخوردار ساخت، آنها به یگانگى او کفر ورزیدند و به پرستش غیر او رو آوردند.
۷ - تلاش اشراف جامعه پس از نوح، براى مخدوش ساختن رسالت پیامبرشان در نظر توده مردم (ما هذا إلاّ بشر مثلکم ... و یشرب ممّا تشربون)
۸ - تحقیر پیامبر پس از نوح و توهین به او، از سوى اشراف و سران قومش (ما هذا إلاّ بشر مثلکم) به کارگیرى «هذا» - که براى اشاره به نزدیک است - بیانگر نوعى توهین و تحقیر نسبت به پیامبر و مقام رسالت او است.
۹ - برخوردارى پیامبر از اوصاف بشرى، دستاویز اشراف جامعه پس از نوح در انکار رسالت وى (ما هذا إلاّ بشر مثلکم)
۱۰ - بشر بودن و خوردن و آشامیدن همانند انسان ها، مانع از رسالت در نظر اشراف و عناصر مرفه (ما هذا إلاّ بشر مثلکم یأکل ممّا تأکلون منه و یشرب ممّا تشربون)
۱۱ - توجه اشراف به خوردن و آشامیدن و غفلت آنان از فضایل علمى و معنوى مردان الهى (ما هذا إلاّ بشر ... و یشرب ممّا تشربون)
۱۲ - انکار بُعد معنوى انسان و منحصر پنداشتن او در بعد حیوانى (چون خوردن و آشامیدن)، عامل تکذیب رسالت پیامبرِ پس از نوح، از سوى اشراف (ما هذا إلاّ بشر مثلکم یأکل ممّا تأکلون منه و یشرب ممّا تشربون) تکیه اشراف برخوردن و آشامیدن براى انکار رسالت پیامبرشان، نشانگر این حقیقت است که آنان، انسان را موجودى در حد حیوان مى پنداشتند و منکر بعد معنوى او بودند.
۱۳ - «عن أمیرالمؤمنین(ع) ... و نوح(ع) حسده قومه فقالوا: «ما هذا إلاّ بشر مثلکم یأکل ممّا تأکلون و یشرب ممّا تشربون، و لئن أطعتم بشراً مثلکم إنّکم إذاً لخاسرون» ...; از امیرالمؤمنین(ع) روایت شده است که فرمود: ... و قوم نوح نسبت به آن حضرت حسادت ورزیدند، پس گفتند: ما هذا إلاّ بشر مثلکم...». ۱- احتجاج طبرسى، ج ۱، ص ۲۳۴; بحارالأنوار، ج ۳۲، ص ۹۷، ح ۶۷.
موضوعات مرتبط
- اشراف: آثار مادیگرایى اشراف ۱۲; بینش اشراف ۱۰، ۱۱; غفلت اشراف ۱۱
- امتها: امت پس از نوح(ع) ۱; تاریخ امتها ۹
- امکانات مادى: منشأ امکانات مادى ۵
- انبیا: بشر بودن انبیا ۹، ۱۰; تاریخ انبیا ۸; دشمنان انبیا ۲; مکذبان انبیا ۹
- انسان: ابعاد انسان ۱۲
- خدا: نعمتهاى خدا ۵
- صالح(ع) : اهانت به صالح(ع) ۸; دشمنان صالح(ع) ۲; عوامل تکذیب صالح(ع) ۱۲
- قوم ثمود: اخلالگرى اشراف قوم ثمود ۷; اهانتهاى اشراف قوم ثمود ۸; بهانه جویى اشراف قوم ثمود ۹; دشمنى اشراف قوم ثمود ۲; رفاه اشراف قوم ثمود ۳; طبقات اجتماعى قوم ثمود ۱; کفر اشراف قوم ثمود ۴
- قوم عاد: اخلالگرى اشراف قوم عاد ۷; اهانتهاى اشراف قوم عاد ۸; بهانه جویى اشراف قوم عاد ۹; دشمنى اشراف قوم عاد ۲; رفاه اشراف قوم عاد ۳; طبقات اجتماعى قوم عاد ۱; کفر اشراف قوم عاد ۴
- قوم نوح: حسد قوم نوح ۱۳
- کفر: کفر به خدا ۶
- کفران: کفران نعمت ۶
- مرفهان: بینش مرفهان ۱۰; کفر مرفهان ۶
- معاد: مکذبان معاد ۴
- نعمت: منشأ نعمت ۵
- نوح(ع): حسد به نوح(ع) ۱۳; قصه نوح(ع) ۱۳
- هود(ع): اهانت به هود(ع) ۸; دشمنان هود(ع) ۲; عوامل تکذیب هود(ع) ۱۲
منابع