المؤمنون ٩٨
کپی متن آیه |
---|
وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِ أَنْ يَحْضُرُونِ |
ترجمه
المؤمنون ٩٧ | آیه ٩٨ | المؤمنون ٩٩ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَن یَحْضُرُونِ»: این که در جلسات رتق و فتق امور، و به هنگام انجام اعمال و بیان اقوال، نزد من حضور یابند و شرکت داشته باشند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۹۸ سوره مؤمنون
- يادآورى نعمت شنوايى و بينايى و خردمندى انسان
- بعید دانستن و انكار بعث و معاد، از جانب كافران
- اثبات امكان بعث و قيامت، با بيان مالكيت حقيقی خداوند
- بيان اين كه مالكيت، اعمّ از ربوبيت است
- معناى آيه: «قُل مَن رَبُّ السَّماوَات السَّبع...»
- معناى «ملكوت» و اين كه ملكوت هر چيزى به دست خدا است
- دلایل ردّ اعتقاد مشرکان، مبنی بر فرزند داشتن خداوند
- تفسیرهای ديگر، در معنای تعدد آلهه مشرکان
- اشاره به تفاسير ديگر در معناى آيه شريفه
- معناى «هَمَزات شياطين»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ «97» وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ «98»
و بگو: پروردگارا! من از وسوسههاى شيطانها به تو پناه مىبرم. و پناه مىبرم به تو اى پروردگار! از اين كه آنان نزد من حاضر شوند.
پیام ها
1- پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله تحت تربيت خداوند و مأمور برخورد به بهترين شيوه با بدىهاى دشمنان است. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»
2- بدى را مىتوان با بدى پاسخ داد ولى اين، براى رهبر شايسته نيست. «ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»
3- ايمان ما به علم خداوند، عامل صبر وحلم در ماست. «نَحْنُ أَعْلَمُ»
4- پناه دادن از شئون ربوبيّت است. «رَبِّ أَعُوذُ بِكَ»
5- پيامبران نيز بايد به خدا پناه ببرند. «قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ»
6- پناه بردن به خداوند بايد مكرر و جدى باشد. (تكرار «أَعُوذُ»)
7- تنها پناهگاه مطمئن خداست. «بِكَ»
8- يكى از راههاى نفوذ شيطان، اشارهها و وسوسههاى او نسبت به برخوردهاى بد ما با ديگران است. «هَمَزاتِ»
9- شياطين، متعدّد و وسوسههاى آنان نيز گوناگون است. «هَمَزاتِ الشَّياطِينِ»
10- شيطانها در انبيا نيز طمع دارند. «هَمَزاتِ الشَّياطِينِ»
11- بالاتر از وسوسه، حضور شيطانهاست. «أَنْ يَحْضُرُونِ»
12- حضور افراد فاسد ومفسد در جامعه، مقدّمه فساد ديگران است. «يَحْضُرُونِ»
تفسير نور(10جلدى)، ج6، ص: 128
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ (98)
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ: و پناه مىبرم به تو اى پروردگار من از آنكه حاضر شوند نزد من به وقت نماز، يا زمان تلاوت قرآن، يا از آنكه گرد من گردند در همه احوال.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي ما يُوعَدُونَ (93) رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (94) وَ إِنَّا عَلى أَنْ نُرِيَكَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ (95) ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَصِفُونَ (96) وَ قُلْ رَبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزاتِ الشَّياطِينِ (97)
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَنْ يَحْضُرُونِ (98) حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100)
ترجمه
- بگو پروردگار من اگر مينمائى مرا البته آنچه وعده داده ميشوند
پروردگارا پس قرار مده مرا در گروه ستمكاران
و همانا ما بر آنكه بنمائيم تو را آنچه وعده ميدهيم آنها را هر آينه توانائيم
دفع كن بآنچه خوبتر است بدى را ما داناتريم بآنچه وصف ميكنند
و بگو پروردگار من پناه ميبرم بتو از وسوسههاى شيطانها
و پناه ميبرم بتو پروردگار من از آنكه حاضر شوند نزد من
تا چون آيد يكى از آنها را مرگ گويد پروردگارا برگردانيد مرا
شايد من بكنم كار خوبى در آنچه واگذاشتم نه چنانست همانا آن سخنى است كه او گوينده آنست و از پيش آنها حائلى است تا روزى كه برانگيخته شوند.
تفسير
- خداوند متعال در اين مقام بطرز بديع و مؤثّر ديگرى كفّار را تهديد بنزول عذاب فرموده زيرا به پيغمبر خود دستور دعا داده كه عرض كند پروردگارا اگر مسلّما ارائه ميدهى بمن در آتيه نزديكى وعده عذاب خود را كه بكفّار مكّه
جلد 3 صفحه 654
داده بودى پروردگارا پس مرا از ميان آنها بيرون ببر چون ماء زائده در امّا و نون تأكيد در ترينّى براى افاده مسلّم بودن و تكرار رب براى تضرّع است با آنكه قبلا به پيغمبر فرموده بود تا تو در ميان آنهائى من عذاب نازل نميكنم براى آنكه بدانند آنحضرت عازم به خروج از ميان آنها است و عذاب منجز خواهد شد و اشاره شود بشدّت عذاب و رحمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم كه نميخواهد آنرا به بيند كه بر آنها وارد شده و گفتهاند خداوند بعد از ايندعا وسائل هجرت آنحضرت را از مكه بمدينه فراهم فرمود و آنها در جنگ بدر معذب بعذاب الهى شدند و مستفاد از چند روايت كه در اين مقام از طرق عامّه و خاصه وارد شده آنستكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم در سال اخير حجّش اوقاتيكه در منى تشريف داشت فرمود اى مردم بعد از من بكفر بر نگرديد و گردن يكديگر را با شمشير نزنيد و اگر چنين كنيد مرا در هنگى از لشگر خواهيد ديد كه با شمشير گردن شما را بزنند و بزنم و در اين حال متوجه بپشت سر يا طرف راست خود شد و بتعليم جبرئيل فرمود انشاء اللّه يا آنكس على بن أبي طالب عليه السّلام خواهد بود و اين آيه نازل شد و موعد آن عذاب بر حسب روايت ابان بن تغلب از امام صادق عليه السّلام وادى السلام پشت كوفه است و بنابراين ظاهرا مراد وقت رجعت آنحضرت باشد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دعا فرموده كه انتقام آنها بدست ائمه اطهار عليهم السلام جارى گردد در هر حال چون كفار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم را بوعده عذاب استهزاء مينمودند خداوند فرموده ما قدرت داريم عذاب موعود را در زمان حيات تو بر آنها نازل كنيم ولى مصلحت در تعجيل آن نيست چون بايد مردمان صالحى از نسل آنها بوجود آيند بهتر آنستكه تو با آنها مدارا و مماشات نمائى و بوسيله بهترى كه عفو و اغماض و خوبى در مقابل بدى است از بدى رفتار و گفتار آنها دفاع نمائى و در كافى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه الّتى احسن تقيّه است و نيز فرموده ما بهتر ميدانيم كه آنها چه نسبتهاى ناروائى بتو ميدهند و هر وقت باشد بجزاى اعمالشان خواهيم رسانيد و چون بىصبرى و هيجان غضب براى انتقام در وقتى كه صلاح نباشد ناشى از وساوس شياطين انسى و جنّى است به پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم دستور فرموده كه پناه ببرد بخدا از وسوسه آنها و پناه ببرد از حضور آنها نزد آنحضرت در حال خشم و سختى و قيام بعبادت و غيرها چون اصل همزسيخ زدن
جلد 3 صفحه 655
زير پهلوى حيوان است براى مطيع نمودن آن و در وسوسه شيطان براى مطيع نمودن بنى آدم استعمال ميشود و پس از اين دستور رجوع فرموده بمفاد ما يصفون در آيات سابقه باين بيان كه هرزهگوئى و ياوه سرائى آنها نسبت به پيغمبر و خدا باقى است تا دم مرگ كه با كمال حسرت و ندامت هر يك از آنها خواهند گفت پروردگارا برگردانيد مرا بدنيا شايد بتوانم كار شايستهئى بكنم در دنيا كه از دستم رفته يا عمل خيرى انجام دهم در اموالم كه باقى گذاردم از خود و از قمّى ره و در بعضى روايات بمانع الزّكوة تفسير شده و خطاب بصيغه جمع را در ارجعونى براى تعظيم و از دأب عرب دانستهاند و گفتهاند مخاطب خداوند است و بعضى مخاطب را بعد از استغاثه از خدا بگفتن رب، ملائكه قرار دادهاند و بنظر حقير خطاب بخداوند است با ملاحظه مأموريّت ملائكه در اجراء امر و در هر حال تمنّاى آنها حاصل نخواهد شد چون خداوند در جواب فرموده حاشا كه بر گردد بدنيا همانا مسئلت رجوع و قول رب ارجعونى كلمه و قول بىفائدهئى است كه او ميگويد چون نه ما ميپذيريم نه او در صورت رجوع بقولش عمل خواهد نمود صرف حرف است كه ناشى از غلبه حسرت و ندامت شده و در مقابل آنها عالم برزخ است كه واسطه بين دنيا و آخرت است و مردم بعد از مردن بايد آنجا باشند تا روز قيامت كه مبعوث و محشور گردند و بر حسب روايات عديده اهل ايمان و اطاعت در آنجا متنعّمند و اهل كفر و معصيت معذّب و ائمه اطهار عليهم السلام ميترسند از معذب بودن شيعيانشان در برزخ و الا در قيامت بشفاعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و ايشان ببهشت خواهند رفت انشاء اللّه تعالى ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ أَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحضُرُونِ (98)
و بگو پناه ميبرم به تو اي پروردگار من اينکه که شياطين نزد من حاضر شوند، حضور شياطين نزد انبياء اشاره باين آيه است.
(ما أَرسَلنا مِن قَبلِكَ مِن رَسُولٍ وَ لا نَبِيٍّ إِلّا إِذا تَمَنّي أَلقَي الشَّيطانُ فِي أُمنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللّهُ ما يُلقِي الشَّيطانُ ثُمَّ يُحكِمُ اللّهُ آياتِهِ وَ اللّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ) حج آيه 51 امنيه به معني آمال و آرزو است و آمال و آرزوي انبياء و رسل هدايت امت و دلالت آنها بايمان و دين حق و بيان آيات الهيه و احكام و مواعظ و نصايح و بيدار كردن آنها را از خواب غفلت و تيه ضلالت و ظلمت جهالت و نجات از مهالك دنيوي و اخروي و سعادت و رستهگاري و فوز به جنة و تخلص از عذاب است.
و القاء شياطين مانع شدن امت است از پيروي انبياء و اغواي آنها بوساوس شيطاني و هواهاي نفساني و علاقهمندي به زخارف دنيوي و تقليد آباء و امثال اينها و نسخ الهي القاء شياطين را به نصرت و ياري انبياء و مؤمنين است که كفار را مخذول و منكوب ميفرمايد يا به عذابهاي مهلكه مثل غرق و صاعقه و صيحه و خسف يا به بلاهاي دنيويه مثل فقر و مرض و تسلط ظالم و القاء عداوت و بغضا بين آنها و لو بر حسب ظاهر مجتمع هستند چنانچه ميفرمايد:
جلد 13 - صفحه 466
(بَأسُهُم بَينَهُم شَدِيدٌ تَحسَبُهُم جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُم شَتّي) حشر آيه 14 و امروز هم اگر اختلاف كفار و ظلمه و فساق و فجار و زد خورد با يكديگر نبود هر آينه اسلام بكلي برچيده ميشد، لذا بايد از خدا خواست.
(اللهم اشغل الظالمين بالظالمين و اجعلنا من بينهم سالمين) آنها به جان يكديگر بريزند.
(ز هر طرف که شود كشته سود اسلام است) به بينيد بني اميه و بني العباس با ائمه طاهرين چه كردند.
فقط در اواخر حضرت باقر عليه السلام و اوائل حضرت صادق عليه السلام که اينکه دو طايفه به هم گلاويز شدند اينکه همه اخبار از بيان عقائد و اخلاق و احكام و مواعظ و غير اينها از اينکه دو بزرگوار صادر شده که مذهب شيعه را مذهب جعفري گفتند در مقابل مذاهب اربعه اهل تسنن.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 98)- نه تنها از وسوسههای اغفال کننده آنها، بلکه بگو: «به تو پناه
ج3، ص267
میبرم از این که آنها نزد من حاضر شوند» (وَ أَعُوذُ بِکَ رَبِّ أَنْ یَحْضُرُونِ).
و در جلسات من حضور یابند که حضورشان نیز اغوا کننده و زیانبار است.
به این ترتیب همه رهروان راه حق باید بطور مداوم از القائات شیطانی بر حذر باشند و همیشه خود را از این نظر در پناه پروردگار قرار دهند.
نکات آیه
۱ - استعاذه (پناه بردن) به خدا از روى آوردن و حضور شیاطین، دعاى تعلیمى از سوى خدا به پیامبر(ص) (و قل أعوذ بک من همزت الشیطین . و أعوذ بک ربّ أن یحضرون)
۲ - لزوم پناه بردن به خدا از نزدیک شدن شیاطین به انسان (قل ... و أعوذ بک ربّ أن یحضرون)
۳ - لزوم پرهیز از محیط ها و شرایط مستعد براى حضور و وسوسه شیطان (قل ربّ ... و أعوذ بک ربّ أن یحضرون)
۴ - خدا، پروردگار آدمیان است. (و أعوذ بک ربّ)
۵ - حضور شیاطین، خطر آفرین براى انسان (و أعوذ بک ربّ أن یحضرون) از آیه فوق استفاده مى شود: در آنجا که شیاطین حضور دارند، انسان بیشتر در معرض خطر قرار مى گیرد و آنجا که آنها حضور ندارند، ایمن تر است.
۶ - خدا، تنها پناهگاه انسان براى ایمن ماندن از شرّهاى شیاطین (أعوذ بک من همزت الشیطین . و أعوذ بک ربّ أن یحضرون)
موضوعات مرتبط
- استعاذه: استعاذه از شیاطین ۱، ۲; استعاذه به خدا ۱، ۶; اهمیت استعاذه به خدا ۲
- انسان: پناهگاه انسان ۶; مربى انسان ها ۴
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴
- خدا: اختصاصات خدا ۶; تعالیم خدا ۱; ربوبیت خدا ۴
- شیاطین: خطر شیاطین ۵; شرور شیاطین ۶; عوامل مصونیت از شیاطین ۶
- گناه: اجتناب از مقدمات گناه ۳
- محمد(ص): تعلیم به محمد(ص) ۱; دعاى محمد(ص) ۱; معلم محمد(ص) ۱
منابع