المؤمنون ٥٨

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ الَّذِينَ‌ هُمْ‌ بِآيَاتِ‌ رَبِّهِمْ‌ يُؤْمِنُونَ‌

ترجمه

و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می‌آورند،

|و كسانى كه به آيات پروردگارشان ايمان مى‌آورند
و كسانى كه به نشانه‌هاى پروردگارشان ايمان مى‌آورند،
و آنان که به آیات خدای خود ایمان می‌آورند.
و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می آورند.
و آنهايى كه به آيات پروردگارشان ايمان مى‌آورند،
و کسانی که به آیات پروردگارشان ایمان می‌آورند
و آنان كه به آيات پروردگار خويش ايمان مى‌آورند،
آنانی که به آیات پروردگارشان ایمان دارند.
و کسانی که (هم)ایشان به نشانه‌های پروردگارشان ایمان می‌آورند؛
و آنان که به آیتهای پروردگار خویشند ایمان‌آرندگان‌

And those who believe in their Lord’s Verses.
ترتیل:
ترجمه:
المؤمنون ٥٧ آیه ٥٨ المؤمنون ٥٩
سوره : سوره المؤمنون
نزول : ٥ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«آیَات»: آیه‌های خواندنی کتابهای یزدان، و نشانه‌های دیدنی در کتاب دیدنی جهان.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۵۷ تا ۶۱:

محمد بن العباس بعد از دو واسطه از عیسى بن داود او از امام کاظم علیه‌السلام نقل نماید که فرمود: این آیات درباره امیرالمومنین على علیه‌السلام و فرزندان او نازل گردیده است.[۱]

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ «57» وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ «58» وَ الَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ «59»

همانا كسانى كه از خوف پروردگارشان بيمناكند، آنان كه به آيات پروردگارشان ايمان دارند. و به پروردگارشان شرك نمى‌ورزند،

نکته ها

«خَشِيتُ» ترسى است كه برخاسته از علم وشناخت باشد و «اشفاق» ترسى است كه با محبّت و احترام آميخته باشد. خشيت، بيشتر جنبه‌ى قلبى دارد و اشفاق جنبه‌ى عملى. آيه مى‌فرمايد: مؤمنان و سبقت گيرندگان در خيرات، كسانى هستند كه در دل آنان ترس آميخته با عظمت خدا جاى كرده است و در عمل، حريم خدا را حفظ مى‌كنند و حيا دارند.

پیام ها

1- ترس از روى آگاهى و توجّه به عظمت خداوند، مايه‌ى رشد است. «مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ»

2- ايمان آوردن به هر قانونى كه خداوند مى‌فرستد و دور شدن از انواع شرك‌ها، وظيفه‌ى دائمى ماست. (كلمه‌ى‌ «يُؤْمِنُونَ» و «لا يُشْرِكُونَ» فعل مضارع و نشانه‌ى دوام و استمرار است)

تفسير نور(10جلدى)    ج‌6    109     سوره المؤمنون، آيه 60 ..... ص : 109

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ (58)

صفت دوم: وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ‌: و آن كسانى كه ايشان به آيتها و حجتهاى پروردگار خود ايمان مى‌آورند، مراد آيات شريفه قرآنى يا دلايل قدرت الهى است كه مؤمنين تصديق دارند به آنها.

تبصره: ايمان مركب است از اعتقاد قلبى و اقرار زبانى و عمل جوارحى، و احاديث شريفه اهل البيت عليهم السّلام نيز دال است بر آن، چنانچه در نهج البلاغه از حضرت على عليه السّلام سؤال شد از ايمان، فرمود: الايمان معرفة بالقلب و اقرار باللّسان و عمل بالاركان يعنى ايمان عبارت است از شناسائى قلبى و اقرار زبانى و بجا آوردن اركان دينى. «1» بنابراين هر كس هر سه را دارا نباشد كافر است، و هر كه اعتقاد قلبى را ندارد لكن اقرار لسانى و عمل اركانى را داراست منافق باشد، و هر كه اعتقاد قلبى و اقرار زبانى را داشته باشد لكن در عمل اخلال كند فاسق است.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَتَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَيْنَهُمْ زُبُراً كُلُّ حِزْبٍ بِما لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ (53) فَذَرْهُمْ فِي غَمْرَتِهِمْ حَتَّى حِينٍ (54) أَ يَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِينَ (55) نُسارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْراتِ بَلْ لا يَشْعُرُونَ (56) إِنَّ الَّذِينَ هُمْ مِنْ خَشْيَةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (57)

وَ الَّذِينَ هُمْ بِآياتِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ (58) وَ الَّذِينَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لا يُشْرِكُونَ (59) وَ الَّذِينَ يُؤْتُونَ ما آتَوْا وَ قُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلى‌ رَبِّهِمْ راجِعُونَ (60) أُولئِكَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ هُمْ لَها سابِقُونَ (61)

ترجمه‌

- پس جدا كردند امرشان را ميانشان بپاره‌ها هر گروهى باشند بآنچه نزد ايشان است شادمانان‌

پس واگذار آنها را در غفلتشان تا وقتى‌

آيا


جلد 3 صفحه 643

ميپندارند كه آنچه مدد ميكنيم آنها را بآن از مال و پسران‌

ميشتابيم بر ايشان در خوبيها بلكه نميدانند

همانا آنانكه ايشان از ترس پروردگارشان ترسانند

و آنانكه ايشان بآيتهاى پروردگارشان ميگروند

و آنانكه ايشان بپروردگارشان شرك نميآورند

و آنانكه ميدهند آنچه را دادند در حاليكه دلهاشان ترسان است كه ايشان بسوى پروردگارشان بازگشت كنندگانند

آن گروه ميشتابند در خوبيها و ايشانند مر آنها را پيشى گيرندگان.

تفسير

- با آنكه خداوند در آيات سابقه انبياء عظام را داراى يك ملّت مشترك و مذهب واحد قرار داد كه آن توحيد خدا و تصديق انبياء و اتيان باعمال شايسته و تناول اشياء پاكيزه بود باز مردم آن امر مشترك ميان خودشان را قطعه قطعه و مجزّى و مبدّل بپاره‌هائى نمودند چون زبر ظاهرا جمع زبره بمعناى پاره و فرقه است خلاصه آنكه خودشان را فرقه فرقه نمودند و هر فرقه دينى براى خودشان اختيار كردند و محتمل است جمع زبور بمعناى كتاب باشد يعنى متفرّق كردند دين خودشان را ميانشان بكتابهائى از پيش خودشان و در هر حال زبرا يا حال است براى امر يا مفعول دوم تقطّعوا باعتبار متضمّن بودن آن معناى جعل را و هر دسته و فرقه و حزبى بدينى كه براى خودشان جعل نمودند خوشحال و راضى ميباشند و آنرا حق ميپندارند چنانچه قمّى ره در اين مقام نقل فرموده كه هر كس براى خود دينى اختيار كرد خوشحال است بآن پس خداوند به پيغمبر خود امر فرمود كه واگذار آنها را تا در گرداب جهل و ضلالتى كه فرو رفته‌اند در آن باقى باشند تا وقتى كه بميرند يا بشمشير اولياء خدا كشته شوند آيا گمان ميكنند كه آنچه را ما عطا ميكنيم و كمك ميدهيم آنها را بآن از مال و منال و اولاد و احفاد پيشى ميگيريم بآن از براى آنها در منافع و خيرات و خوبيها نه چنين است بلكه آنها ادراك نميكنند كه ما براى چه غرض اين نعمتها را بآنها ميدهيم ما نميخواهيم آنها را گرامى داريم ميخواهيم آنها را سرگرم بزخارف دنيا نمائيم تا بتدريج بكلّى از ياد ما غفلت كنند و مستحقّ عقوبت شوند پس ناگهان بگيريم آنها را و بجزاى كردارشان برسانيم در مجمع از امام صادق نقل نموده كه پيغمبر از قول خدا فرمود محزون ميشود بنده مؤمن من وقتى كه قدرى دنيا را بر او تنگ نمايم با آنكه‌


جلد 3 صفحه 644

در آنحال نزديكتر بمن است و خوشحال ميشود وقتى كه دنيا را بر او توسعه دهم با آنكه در آنحال دورتر است بمن پس اين آيه را تلاوت نمود و بعدا فرمود همانا اين امتحان و ابتلائى است براى آنها و همانا كسانيكه از بيم عذاب پروردگارشان ترسان و هراسانند و از معاصى حذر ميكنند و كسانيكه بانبياء و اولياء خدا ايمان ميآورند و آنانكه براى خدا شريك قرار نميدهند نه در ظاهر و نه در باطن و آنانكه عطا ميكنند چيزى را كه عطا ميكنند از اموالشان در راه خدا با آنكه دلهاشان خائف و متزلزل است كه شايد بدرجه قبول نرسد يا شايد بآن نحو كه بايد در مقام انفاق عمل نمايند ننموده باشند و مورد مؤاخذه شوند چون كه ميدانند بازگشت آنها بسوى خدا است و او ميداند خللى را كه آنها نميدانند و ميتواند قبول نكند صدقات آنها را و در شواذ قرائت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم و بعض اصحاب يأتون ما اتوا بقصر وارد شده و مناسب با اينمعنى است تفسير ما اتوا بعبادت و طاعت كه قمّى ره نقل فرموده چون يأتون ما اتوا بقصر يعنى ميآورند آنچه را آورده‌اند از اعمال خير با خوف و رجاء بپروردگارشان و مؤيّد اينمعنى است اخبار وارده در اين باب كه اشفاق و و جل را در اين آيات بخوف و رجاء از ردّ و قبول اعمال تفسير فرموده‌اند و از امير المؤمنين عليه السّلام بخوف شيعيان خاص از تقصير در محبّت و اطاعت ائمه اطهار كه شرط قبول اعمال است تأويل شده اين جماعت با اين اوصاف براى رغبت و شوقى كه باعمال عبادى و كارهاى خوب دارند سرعت و مبادرت مينمايند بآنها و سبقت ميگيرند بر امثال و اقران خود در آن اعمال و دخول در بهشت بپاداش آن و قمّى ره از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنكس على بن أبي طالب عليه السّلام است كه سبقت نگرفته است بر او احدى ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ الَّذِين‌َ هُم‌ مِن‌ خَشيَةِ رَبِّهِم‌ مُشفِقُون‌َ (57) وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآيات‌ِ رَبِّهِم‌ يُؤمِنُون‌َ (58) وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِرَبِّهِم‌ لا يُشرِكُون‌َ (59) وَ الَّذِين‌َ يُؤتُون‌َ ما آتَوا وَ قُلُوبُهُم‌ وَجِلَةٌ أَنَّهُم‌ إِلي‌ رَبِّهِم‌ راجِعُون‌َ (60) أُولئِك‌َ يُسارِعُون‌َ فِي‌ الخَيرات‌ِ وَ هُم‌ لَها سابِقُون‌َ (61)

‌اينکه‌ آيات‌ شريفه‌ صفات‌ مؤمنين‌ صالحين‌ ‌را‌ بيان‌ ميفرمايد:

1‌-‌ (إِن‌َّ الَّذِين‌َ هُم‌ مِن‌ خَشيَةِ رَبِّهِم‌ مُشفِقُون‌َ) بدرستي‌ ‌که‌ كساني‌ ‌که‌ ‌از‌ ترس‌ پروردگار ‌خود‌ خائف‌ و لرزان‌ هستند، مؤمن‌ بايد ‌بين‌ خوف‌ و رجاء ‌باشد‌. دو معصيت‌ كبيره‌، يكي‌ امن‌ ‌من‌ مكر اللّه‌ ‌است‌ و يكي‌ يأس‌ ‌من‌ روح‌ اللّه‌، نبايد مؤمن‌

جلد 13 - صفحه 417

مأيوس‌ ‌از‌ رحمت‌ و مغفرت‌ و عفو الهي‌ ‌باشد‌ ‌با‌ ‌آن‌ سعه رحمت‌ و مغفرت‌ و ‌لو‌ ‌با‌ گناه‌ جن‌ و انس‌ ‌باشد‌.

(قُل‌ يا عِبادِي‌َ الَّذِين‌َ أَسرَفُوا عَلي‌ أَنفُسِهِم‌ لا تَقنَطُوا مِن‌ رَحمَةِ اللّه‌ِ إِن‌َّ اللّه‌َ يَغفِرُ الذُّنُوب‌َ جَمِيعاً إِنَّه‌ُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِيم‌ُ) زمر آيه 54. و نبايد مطمئن‌ ‌باشد‌ ‌که‌ حكما و حتما اهل‌ بهشت‌ هست‌ و ‌با‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا مي‌رود ميفرمايد: (أَ فَأَمِنُوا مَكرَ اللّه‌ِ فَلا يَأمَن‌ُ مَكرَ اللّه‌ِ إِلَّا القَوم‌ُ الخاسِرُون‌َ) اعراف‌ آيه 97 و مكرر گفته‌ ‌شده‌ ‌که‌ احدي‌ استحقاق‌ بهشت‌ ندارد ‌حتي‌ انبياء و ‌هر‌ ‌که‌ بهشت‌ رفت‌ ‌از‌ باب‌ تفضل‌ ‌است‌ فقط قابليت‌ مي‌خواهد. زيرا جميع‌ عبادات‌ تقابل‌ ‌با‌ نعم‌ الهيه‌ نمي‌كند و ‌اگر‌ خداوند بواسطه يك‌ معصيت‌ مؤاخذه‌ كند حق‌ دارد ‌پس‌ مؤمن‌ بايد ‌بين‌ الامرين‌ ‌باشد‌.

2‌-‌ (وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِآيات‌ِ رَبِّهِم‌ يُؤمِنُون‌َ) ايمان‌ بآيات‌ اللّه‌ ايمان‌ ‌به‌ قرآن‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ باء بسم‌ اللّه‌ ‌تا‌ سين‌ و ‌النّاس‌ كلام‌ حق‌ ‌است‌ و ‌بر‌ حضرت‌ رسالت‌ نازل‌ ‌شده‌ و بتمام‌ دستورات‌ ‌او‌ بايد عمل‌ كرد، و ايمان‌ بجميع‌ انبياء تمام‌ ‌از‌ جانب‌ حق‌ منصوب‌ ‌شده‌ و تماما معصوم‌ و واجد جميع‌ شرايط نبوت‌ بودند و حسب‌ و نسب‌ ‌آنها‌ ‌تا‌ آدم‌ ‌أبو‌ البشر همه‌ پاك‌ بودند ‌در‌ اصلاب‌ شامخه‌ و ارحام‌ مطهره‌. و ايمان‌ ‌به‌ اوصياء طاهرين‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌تا‌ خاتم‌ الوصيّين‌ و ايمان‌ ‌به‌ جميع‌ احكام‌ الهيه‌ ‌از‌ عبادات‌ و ساير احكام‌ تكليفيه‌ و وضعيه‌ و حدود الهيه‌ و بتمام‌ ضروريات‌ دينيه‌ و مذهبيّه‌ ‌که‌ تمام‌ اينها آيات‌ الهيه‌ هستند.

3‌-‌ (وَ الَّذِين‌َ هُم‌ بِرَبِّهِم‌ لا يُشرِكُون‌َ) تمام‌ طبقات‌ سواي‌ شيعه اثني‌ عشريه‌ خالي‌ ‌از‌ شرك‌ نيستند ‌حتي‌ بعض‌ شيعه‌ ‌از‌ عرفاء و غيرهم‌. زيرا ‌از‌ ‌براي‌ شرك‌ اقسامي‌ ‌است‌. پنج‌ قسم‌ ‌است‌: شرك‌ ذاتي‌ منسوب‌ بابن‌ كمونه‌. شرك‌ صفاتي‌ اكثر عامه‌ ‌که‌ صفات‌ ‌را‌ زائد ‌بر‌ ذات‌ مي‌دانند، شرك‌ افعالي‌ ‌که‌ امر خلق‌ و رزق‌ ‌را‌ مستند ‌به‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ مي‌پندارند ‌به‌ انبياء و اولياء و ملائكه‌ و اسباب‌ و وسائط نسبت‌ ميدهند، شرك‌ عبادي‌ مثل‌ عبده اصنام‌ و شمس‌ و قمر و كواكب‌ و گاو و گوساله‌ و آتش‌ و ‌غير‌

جلد 13 - صفحه 418

اينها. شرك‌ نظري‌ ‌که‌ اميدش‌ و توكلش‌ و نظرش‌ بغير ‌خدا‌ ‌باشد‌.

وَ الَّذِين‌َ يُؤتُون‌َ ما آتَوا وَ قُلُوبُهُم‌ وَجِلَةٌ أَنَّهُم‌ إِلي‌ رَبِّهِم‌ راجِعُون‌َ و كساني‌ ‌که‌ آنچه‌ ‌خدا‌ بآنها عنايت‌ فرموده‌ بجا مي‌آورند و بمصرف‌ الهي‌ صرف‌ مي‌كنند و ‌مع‌ ‌ذلک‌ قلوب‌ ‌آنها‌ ترسان‌ و لرزان‌ ‌است‌ چون‌ مي‌دانند ‌که‌ ‌آنها‌ بسوي‌ پروردگارشان‌ مراجعت‌ ميكنند.

(وَ الَّذِين‌َ يُؤتُون‌َ ما آتَوا) ‌يعني‌ بجميع‌ وظايف‌ ‌که‌ بآنها داده‌ ‌شده‌ عمل‌ مي‌ كنند ‌از‌ وظايف‌ مالي‌ خمس‌. زكاة. صله رحم‌. احسان‌ بفقراء صرف‌ ‌في‌ سبيل‌ اللّه‌ و وظايف‌ عبادي‌ ‌از‌ صلوة و صوم‌ و حج‌ و جهاد و غيرها.

(وَ قُلُوبُهُم‌ وَجِلَةٌ) و معذالك‌ دل‌هاي‌ ‌ايشان‌ ترسان‌ و لرزان‌ ‌است‌. زيرا مي‌ ترسند ‌که‌ قصور و تقصيري‌ ‌در‌ ‌آنها‌ بوده‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ جهت‌ فقدان‌ شرايط صحت‌ ‌که‌ ‌من‌ جمله‌ ولايت‌ اهل‌ بيت‌ ‌باشد‌ ‌ يا ‌ بعض‌ شرايط ديگر ‌ يا ‌ نقصان‌ بعض‌ اجزاء ‌که‌ ‌من‌ جمله‌ حضور قلب‌ ‌است‌ و ‌من‌ جمله‌ تقواي‌ ‌از‌ معصيت‌ ‌که‌ ميفرمايد:

(إِنَّما يَتَقَبَّل‌ُ اللّه‌ُ مِن‌َ المُتَّقِين‌َ) مائده‌ آيه 30 و بسا ممكن‌ ‌است‌ بواسطه كثرت‌ معاصي‌ حبط شود و موجب‌ زوال‌ ايمان‌ شود و ساير شرايط قبول‌.

(أَنَّهُم‌ إِلي‌ رَبِّهِم‌ راجِعُون‌َ) فعل‌ محذوف‌ ‌است‌ ‌به‌ دلالت‌ جمله‌ ‌يعني‌ يعلمون‌ انهم‌ ‌الي‌ ربهم‌ راجعون‌، معتقد ‌به‌ قيامت‌ و سؤال‌ و جواب‌ و نامه عمل‌ و شهود ‌بر‌ اعمال‌ هستند و ميدانند ‌که‌ خداوند عالم‌ السر و الخفيات‌ ‌است‌ و بسيار دقيق‌ ‌در‌ حساب‌ ‌است‌ ‌که‌ هيچ‌ عملي‌ جزئي‌ و كلي‌ ‌از‌ قلم‌ ‌او‌ نمي‌افتد.

جلد 13 - صفحه 419

5‌-‌ أُولئِك‌َ يُسارِعُون‌َ فِي‌ الخَيرات‌ِ وَ هُم‌ لَها سابِقُون‌َ گفتيم‌ فرق‌ ‌است‌ ‌بين‌ مسارعت‌ و عجله‌، ‌در‌ امور خيريه‌ سرعت‌ تعبير ميكنند و ‌در‌ امور شريه‌ عجله‌ و خيرات‌ جمع‌ محلي‌ ‌به‌ الف‌ و لام‌ افاده عموم‌ دارد شامل‌ جميع‌ خوبيها مي‌شود ‌از‌ معارف‌ الهيه‌ و تكميل‌ اخلاق‌ حميده‌ و اتيان‌ ‌به‌ جميع‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌بر‌ يكديگر سبقت‌ مي‌گيرند. و ‌در‌ تفسير برهان‌ ‌در‌ ذيل‌ ‌اينکه‌ آيات‌ شريفه‌ اخبار زيادي‌ بسيار مفصل‌ ‌از‌ ائمه اطهار ‌در‌ بيان‌ مصداق‌ ‌اينکه‌ آيات‌ شريفه‌ نقل‌ كرده‌. و خلاصه‌ ‌آنها‌ اينكه‌ ‌تا‌ مي‌توانيد اعمال‌ خيريه‌ ‌را‌ سرا بجا آوريد و ‌لو‌ مردم‌ تعريف‌ ‌شما‌ ‌را‌ نكنند ‌ يا ‌ مذمت‌ كنند بايد نزد ‌خدا‌ محمود باشيد، خير ‌در‌ مردي‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ روز زياد كند ‌در‌ اعمال‌ خيريه‌ و تدارك‌ كند سيئات‌ ‌را‌ بالتوبه‌ و ‌از‌ شرايط مهمه ‌آنها‌ ولايت‌ اهل‌ بيت‌ ‌است‌ و قناعت‌ بمقدار كفايت‌ ‌از‌ قوت‌ و لباس‌، و اينكه‌ خوف‌ ‌آنها‌ ‌از‌ جهت‌ شك‌ نيست‌، بلكه‌ ‌از‌ جهت‌ كوتاهي‌ ‌در‌ عمل‌ ‌است‌ و ‌در‌ محبت‌ اهل‌ البيت‌ و ولايت‌ ‌آنها‌. و ‌تا‌ ميتوانيد ‌از‌ منزل‌ خارج‌ نشويد ‌تا‌ مبتلا ‌به‌ غيبت‌ و دروغ‌ و حسادت‌ و سستي‌ ‌در‌ عبادت‌ نشويد و ‌خود‌ ‌را‌ ‌بر‌ ديگران‌ ترجيح‌ و تفضيل‌ ندهيد، چه‌ بسا گنه‌كاراني‌ آمرزيده‌ شوند و بسا عبّادي‌ بدون‌ ايمان‌ ‌از‌ دنيا روند ‌الي‌ ‌غير‌ ‌ذلک‌ ‌از‌ مواعظ كافيه‌.

تنبيه‌

بشارت‌ ‌به‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ تفسير خدماتي‌ مي‌كنند و ‌از‌ ‌او‌ استفاداتي‌ دارند ‌در‌ شب‌ جمعه‌ گذشته‌ شب‌ 13 ذي‌ الحجة ‌در‌ عالم‌ رؤيا خدمت‌ حضرت‌ بقيّة اللّه‌ مشرف‌ شدم‌ سندي‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ تفسير تقاضا كردم‌ كاغذي‌ ‌به‌ ‌من‌ مرحمت‌ فرمودند عرض‌ كردم‌ امضاء ‌خود‌ ‌شما‌ ‌را‌ طالبم‌ حضرت‌ نقطه‌اي‌ ‌در‌ ‌آن‌ صفحه‌ گذاشت‌ ‌که‌ ‌آن‌ نقطه‌ نور ميداد اميدوارم‌ منظور نظر مبارك‌ ‌آن‌ حضرت‌ ‌باشد‌ و وسيله سعادت‌ شود.

420

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 58)- سپس اضافه می‌کند: «و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می‌آورند» (وَ الَّذِینَ هُمْ بِآیاتِ رَبِّهِمْ یُؤْمِنُونَ).

نکات آیه

۱ - اعتقاد راستین به ربوبیت یگانه خداوند، مستلزم ایمان آوردن به نشانه ها و آیات او است. (و الذین هم بایت ربّهم یؤمنون)

۲ - نظام آفرینش، نشانه خدا و جلوه پروردگارى او است. (و الذین هم بأیت ربّهم یؤمنون) مراد از «آیات»، مى تواند نشانه هاى خداوندگارى او در جهان آفرینش باشد. هم چنین مى تواند دلایل ربوبیت او در کتاب آسمانى (قرآن) باشد. برداشت فوق بر پایه احتمال اول است.

۳ - قرآن، مجموعه اى از آیات و نشانه هاى خداوند (و الذین هم بأیت ربّهم یؤمنون)

۴ - بیم از خدا و کیفر او، زمینه ساز ایمان آوردن به آیات او است. (إنّ الذین هم من خشیة ربّهم ... و الذین هم بأیت ربّهم یؤمنون) تقدیم «خشیت» بر «ایمان» مى تواند بیانگر برداشت فوق باشد.

۵ - خدا، پروردگار انسان ها است. (و الذین هم بأیت ربّهم یؤمنون)

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: نقش آیات آفاقى ۲
  • انسان: مربى انسان ها ۵
  • ایمان: زمینه ایمان به آیات خدا ۱، ۴
  • ترس: آثار ترس از خدا ۴; آثار ترس از کیفر خدا ۴
  • جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۵
  • خدا: ربوبیت خدا ۵; نشانه هاى ربوبیت خدا ۲
  • عقیده: آثار عقیده به توحید ربوبى ۱
  • قرآن: قرآن از آیات خدا ۳

منابع

  1. البرهان فی تفسیر القرآن.