المؤمنون ٨٤
کپی متن آیه |
---|
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيهَا إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ |
ترجمه
المؤمنون ٨٣ | آیه ٨٤ | المؤمنون ٨٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِن کُنتُمْ تَعْلَمُونَ»: اگر فهمیده و آگاهید. این جمله متضمّن تحقیر مخاطبان بوده و اشاره به نادانی ایشان دارد.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۷۸ - ۹۸ سوره مؤمنون
- يادآورى نعمت شنوايى و بينايى و خردمندى انسان
- بعید دانستن و انكار بعث و معاد، از جانب كافران
- اثبات امكان بعث و قيامت، با بيان مالكيت حقيقی خداوند
- بيان اين كه مالكيت، اعمّ از ربوبيت است
- معناى آيه: «قُل مَن رَبُّ السَّماوَات السَّبع...»
- معناى «ملكوت» و اين كه ملكوت هر چيزى به دست خدا است
- دلایل ردّ اعتقاد مشرکان، مبنی بر فرزند داشتن خداوند
- تفسیرهای ديگر، در معنای تعدد آلهه مشرکان
- اشاره به تفاسير ديگر در معناى آيه شريفه
- معناى «هَمَزات شياطين»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ «84» سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ «85»
(به اين كفّار) بگو: اگر شما علم داريد، (بگوييد) زمين وكسانى كه در آن زندگى مىكنند از كيست؟ آنان خواهند گفت: براى خداست بگو: پس آيا متذكّر نمىشويد؟
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (84)
جلد 9 - صفحه 167
بعد از آن احتجاج مىفرمايد بر اين جماعت منكرين حشر و نشر:
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها: بگو اى پيغمبر به منكرين، براى كيست زمين و آنكه در آنست از مخلوقات عقلا، يعنى مالك و خالق زمين و اهل زمين كيست؟ جواب بگوئيد مرا، إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: اگر هستيد كه مىدانيد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِيها إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (84) سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَذَكَّرُونَ (85) قُلْ مَنْ رَبُّ السَّماواتِ السَّبْعِ وَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ (86) سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَ فَلا تَتَّقُونَ (87) قُلْ مَنْ بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَ هُوَ يُجِيرُ وَ لا يُجارُ عَلَيْهِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (88)
سَيَقُولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ (89) بَلْ أَتَيْناهُمْ بِالْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ (90) مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَ ما كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ إِذاً لَذَهَبَ كُلُّ إِلهٍ بِما خَلَقَ وَ لَعَلا بَعْضُهُمْ عَلى بَعْضٍ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ (91) عالِمِ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ فَتَعالى عَمَّا يُشْرِكُونَ (92)
ترجمه
- بگو مر كه را است زمين و هر كه در او است اگر ميدانيد
خواهند گفت خدا را است بگو آيا پس پند نميگيريد
بگو كيست پروردگار آسمانهاى هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ
خواهند گفت خدا را است بگو آيا پس نميپرهيزيد
بگو كيست كه بدست او است پادشاهى همه چيز و او پناه ميدهد و پناه داده نميشود از او اگر هستيد كه ميدانيد
خواهند گفت خدا را است بگو پس از كجا فريب داده ميشويد
بلكه داديم بآنها حق را و همانا آنانند هر آينه دروغگويان
نگرفت خدا فرزندى و نباشد با او خدائى در اين هنگام هر آينه برده بود هر خدائى آنچه را آفريد و هر آينه برترى جسته بودند بر خيشان بر برخى پاك است خدا از آنچه وصف ميكنند
او است داناى نهان و آشكار پس برتر آمد از آنچه شريك ميگيرند براى او.
تفسير
- خداوند متعال براى رفع استبعاد كفار از معاد كه در ذيل آيات سابقه اشاره بآن شد پيغمبر اكرم را مأمور بپرسشهائى از آنها فرموده باين ترتيب كه بگو آيا اين زمين و هر كس در آن جاى دارد و بايد در قيامت محشور گردد مملوك و مخلوق كيست اگر ميدانيد جواب بگوئيد آنها چون اقرار دارند كه خدا خالق آنها است خواهند گفت مملوك و مخلوق خدايند و بعدا بگو كه پس
جلد 3 صفحه 652
چرا متذكّر و متنبّه نميشويد كه كسيكه آنها را ابتداء خلق نموده قدرت بر اعاده آنها دارد چون خلق بدوى آسانتر از خلق ثانوى نيست و بگو كيست پروردگار آسمانهاى هفتگانه كه احاطه بر زمين و اهلش دارند و برتر و بزرگتر و بالاتر از آنند و پروردگار عرش عظيم كه از همه برتر و بزرگتر و بالاتر است خواهند گفت همه از آن حقّند چون ميدانند مقصود از رب خداوند خلاق است و بعضى بجاى للّه در اينجا و بعد اللّه قرائت نمودهاند بمناسبت مطابقه جواب با لفظ سؤال و بعدا بگو پس چرا از چنين خداوندى نميترسيد و برايش شريك قرار ميدهيد و منكر قدرتش بر اعاده مخلوقاتش ميشويد و بگو كيست كه در دست او است پادشاهى و سلطنت تامّه عامّه بر هر موجودى چون ملكوت صيغه مبالغه در ملك است مانند جبروت كه مبالغه در جبر است و او است كه دادرسى ميكند و پناه ميدهد هر مظلوم بىپناهى را و كسى نميتواند كسى را از دست انتقام او بگيرد و در پناه خود جاى دهد (تعديه يجار بعلى براى آنستكه متضمّن معناى نصرت است) اگر ميدانيد جواب بگوئيد خواهند گفت از آن خدا است يا خدا است بتقريبى كه بيان شد و بگو پس چرا فريب نفس امّاره و شيطان را ميخوريد و چگونه بر گردانده ميشويد از حق بباطل و از صحيح بفاسد با وضوح حقّ و ظهور ادلّه آن و با آنكه ما بيان نموديم براى آنها توحيد و معاد و راه صواب و سداد را آنها دروغ ميگويند كه منكر شدند و ميگويند حشر و نشرى نيست و خدا شريك و اولاد دارد خداوند هيچ گاه براى خود فرزندى اختيار ننموده چون او مماثل با بندگان خود نيست و اولاد بايد از جنس و نوع پدر و مادر باشد اگر كسى بخواهد فرزند ديگرى را هم برسم فرزندى قبول كند و براى خود بردارد بايد از جنس و نوع بشر باشد نه فردى از افراد حيوان يا نبات و هيچ گاه خداى ديگرى با خدا در خدائى شريك نبوده و اگر چنين بود هميشه توافق و تسالم در رأى و كار براى آن دو حاصل نميشد و با يكديگر اختلاف و نزاع پيدا ميكردند و مخلوقات خودشان را از يكديگر جدا مينمودند و هر خدائى با مخلوقش بجانبى ميرفت و با يكديگر جنگ ميكردند و يكى غالب و ديگرى مغلوب ميشد و در نتيجه نظام عالم بهم ميخورد و رشته تدبير امور از دست هر دو بيرون ميرفت چنانچه در ميان پادشاهان دنيا معمول است با
جلد 3 صفحه 653
آنكه ما مىبينيم و ميدانيم كه هميشه اين نظام احسن و اين تدبير امتن و اين اتّصال و ارتباط و التيام در اجزاء عالم بوده و هست و خواهد بود و معلوم است كه يك كارخانه است و يك مدير خبير بصير دارد منزّه است خداوند از آنچه نسبت باو ميدهند از اولاد و انباز و ذات مقدّس او عالم است و ميداند هر پنهان و آشكارى را و آنچه مخفى و هويدا است و اگر همه بيد قدرت و در تحت سلطنت او نبودند علم بآنها نداشت و چون دارد بالاتر است شأن او از آنكه اشياء بىحس و شعورى شريك در خدائى يا پرستش او باشند كه اينها قائل بآن شدهاند و باين تقريب آيه اخيره خود دليل ديگرى است بر توحيد كه از راه علم حقّ بتمام موجودات كه آنها معترف بودند اثبات وحدت و نفى شركت شده است در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه غيب چيزى است كه نبوده و شهادت چيزى است كه بوده و بعضى عالم را بكسر خواندهاند و بنابراين صفت اللّه است ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل لِمَنِ الأَرضُ وَ مَن فِيها إِن كُنتُم تَعلَمُونَ (84)
بفرما باين كفار و از آنها سؤال كن که از براي كيست زمين و آنچه در زمين است اگر هستيد شما که ميدانيد خداوند تبارك و تعالي به قدرت كامله خود زمين را يك كره قرار داده که سه ربع آن در آب فرو رفته و يك ربعش از آب خارج که ربع مسكونش مينامند و اينکه كره زمين و آب را در جوف كره هوا نگاه داشته بدون ستون که در بعض آيات تعبير به مهد ميفرمايد، گهواره (الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرضَ مَهداً وَ جَعَلَ لَكُم فِيها سُبُلًا) زخرف آيه 9.
(قُل لِمَنِ الأَرضُ) که اگر آني حفظ نفرمايد از بين ميرود.
(وَ مَن فِيها) تعبير به من که اشاره به ذوي العقول است جن و انس و ملك، اما بني الجان که اكثر از انس هستند و در روي زمين قرار گرفته که ميفرمايد:
(يا مَعشَرَ الجِنِّ قَدِ استَكثَرتُم مِنَ الإِنسِ) انعام آيه 128 و اما ملك، ملائكه حفظه انس و موكلين قطرات باران و درياها و كوهها و كتبه اعمال و
جلد 13 - صفحه 447
غير اينها، و اما انس که تمام صفحه زمين را اشغال كرده حتي به خيال كرات علويه افتاده و تا كره قمر رفته بعلاوه ساير مخلوقات ارضيه از حيوانات و نباتات و جمادات از معادن و جواهرات و فلزات كيست که اينها را نگاهداري ميكند و در قبضه قدرت او است که اگر نازي كند از هم فرو ريزند قالبها.
(إِنَّ اللّهَ يُمسِكُ السَّماواتِ وَ الأَرضَ أَن تَزُولا وَ لَئِن زالَتا إِن أَمسَكَهُما مِن أَحَدٍ مِن بَعدِهِ) فاطر آيه 39.
(إِن كُنتُم تَعلَمُونَ).
مسئلة: قاعدة عقليه، وجوب دفع ضرر مقطوع و مظنون و محتمل است، چنانچه اگر احتمال دشمن يا حيوان موذيه يا قطاع الطريق داد عقل ميگويد بايد اجتناب كرد يا احتمال سم بدهد و مسلما آن كفار اگر يقين به حقانيت دين الهي ندارند لا اقل ظن دارند و بر فرض ظنّ هم نباشد احتمال و لو موهوم باشد ميدهند و لازم است فحص و تحقيق كنند و مسلما قطع بر خلاف ندارند، چنانچه ميفرمايد:
(وَ ما لَهُم بِذلِكَ مِن عِلمٍ إِن هُم إِلّا يَظُنُّونَ) جاثيه آيه 23.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 84)- و از آنجا که کفار و مشرکان بیش از همه از مسأله معاد وحشت داشتند و به همین دلیل با انواع بهانهها و لطائف الحیل میخواستند شانه از زیر بار آن خالی کنند، قرآن نیز مشروحا و بطور مؤکد از معاد سخن میگوید.
و جالب این که در هر مورد از خود مشرکان اعتراف میگیرد و سخن آنها را به خودشان باز میگرداند.
نخست میگوید: «بگو: زمین و کسانی که در زمینند از آن کیست، اگر شما میدانید»؟! (قُلْ لِمَنِ الْأَرْضُ وَ مَنْ فِیها إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
نکات آیه
۱ - زمین و هر آنچه در آن هست، از آن خدا و متعلق به او است. (قل لمن الأرض و من فیها إن کنتم تعلمون)
۲ - نظام طبیعت، بسترى مناسب براى خداشناسى و ره یافتن به توحید (قل لمن الأرض و من فیها)
۳ - شرک ورزى، پدیده اى برخاسته از غفلت و جهل انسان، نسبت به تعلق و وابستگى همه جانبه او و پدیده هاى پیرامونش به خداوند (قل لمن الأرض ... إن کنتم تعلمون)
۴ - درک ماهیت تعلق و نیاز زمین و موجودات روى آن به خداوند، تنها در توان اهل دانش و خرد است. (قل لمن الأرض و من فیها إن کنتم تعلمون)
موضوعات مرتبط
- آفرینش: خداشناسى در آفرینش ۲; وابستگى آفرینش ۳
- آیات خدا: آیات آفاقى ۲
- توحید: زمینه توحید ۲
- جهل: آثار جهل ۳
- خدا: زمینه خدا شناسى ۲; مالکیت خدا ۱
- زمین: درک نیازمندى زمین ۴; مالک زمین ۱
- شرک: منشأ شرک ۳
- عاقلان: ویژگیهاى عاقلان ۴
- علما: ویژگیهاى علما ۴
- غفلت: آثارغفلت ۳
- کافران: بینش کافران ۱
- مشرکان: بینش مشرکان ۱; مشرکان صدراسلام و معاد ۴
- موجودات: درک نیازمندى موجودات ۴; مالک موجودات ۱
- نیازها: نیاز به خدا ۴
منابع