سوره مريم
سوره الكهف | سوره مريم | سوره طه | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
کهیعص
(این) یادی است از رحمت پروردگارت، بندهاش زکریا را.
چون پروردگارش را ندا (و آوا)یی پنهانی در داد.
گفت: «پروردگارم! من استخوانم بهراستی سست گردیده و (موی) سرم از پیری شعلهور (و سپید) شده. پروردگارم! من هرگز به درخواست (از) تو سنگدل نبودهام.»
«و بیگمان من از پیآمدگان پس از خودم بیم داشتم و زنم نازا بوده است. پس از جانب خودت ولیّ و دنبالهروی (از رسالتم) بنه»
«(که) از من ارث برد و از خاندان یعقوب (نیز) ارث برد. و پروردگارم! او را پسندیده(ی خود) گردان. »
(خدا فرمود:) «زکریا! ما همانا به پسری - که نامش یحیی است - مژدهات میدهیم (که) از پیش همنامی برایش قرار ندادیم.»
گفت: «پروردگارم! چه زمانی (و چگونه) مرا پسری خواهد بود؟ حال آنکه زنم نازا بوده، و من از سالخوردگی بهراستی به ناتوانی و ناچاری رسیدهام؟»
(خدا) فرمود: « (فرمان) چنان است. پروردگارت گفت که این (کار) بر من آسان است. و همانا تو را از پیش آفریدم حال آنکه چیزی نبودی.»
گفت: «پروردگارم! نشانهای برایم بنه.» فرمود: «نشانهی تو این است که سه شب -حال آنکه سلامتی- با مردم سخن نگویی.»
پس، از محراب بر قوم خویش در آمد، و ایشان را رمز داد که: «صبح و شام به نیایش (خدا) بپردازید.»
(به یحیی وحی شد:) «یحیی! (آن) کتاب (وحیانی) را با نیرویی (فزاینده) برگیر.» و در حال کودکی حکم (رسالتی را) به او دادیم.
و (نیز) از جانب ویژهی خود، مهربانی و پاکی را (به او دادیم) و او پرهیزگار بوده است.
و با پدر و مادر خود نیکرفتار بود و زورگویی نافرمان نبود.
و درودی (شایسته) بر اوست، روزی که زاده شد، و روزی که میمیرد، و روزی (هم) - در حالیکه زنده است - برای رستاخیز برانگیخته میشود.
و درکتاب، مریم را یاد کن، چون از کسانِ خود، به مکانی شرقی، به کناری افکنده شد.
پس پردهای میان خود و آنان برگرفت، تا روح ویژهی خودمان [:جبرئیل] را سوی او فرستادیم. پس برای مریم به چهرهی بشری خوشاندام نمایان شد.
(مریم) گفت: «اگر پرهیزگار بودهای، بهراستی من از تو به خدای رحمتگر بر آفریدگان پناه میبرم.»
گفت: «من - تنها - فرستادهی پروردگار تو هستم، برای اینکه برایت پسری پاک ببخشایم.»
(مریم) گفت: «کی و کجا مرا پسری باشد، حال آنکه بشری با من تماس نگرفته و ناپاک (هم) نبودهام؟»
(جبرئیل) گفت: « (فرمان) چنان است - پروردگارت گفته که آن بر من آسان است- و تا او را نشانهای برای مردمان، و رحمتی از جانب خودمان قرار دهیم و (این) کاری گذرا بوده است.»
پس مریم او [:عیسی] را بار گرفت. پس با وی به مکان دور افتادهای افکنده شد.
پس درد زایمان او را سوی شاخهی درخت خرمایی رسانید. گفت: «ای کاش پیش از این مرده و فراموششده بودم.»
پس (مسیح) از زیر (پای) او [:مریم] وی را ندا داد: «غم مدار، همانا پروردگارت زیر پایت (شخصی) سربلند و والا مقام نهاده است.»
«و شاخهی درخت خرما را سوی خود (برگیر و) به شدت بتکان، تا بر تو خرمایی تازه فرو ریزد.»
«پس بخور و بنوش و دیدهای روشن دار. پس اگر بهراستی کسی از آدمیان را دیدی بگوی “من بیگمان برای (خدای) رحمان روزهای نذر کردهام، پس امروز هرگز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت.”»
«پس (مریم) در حالی که او را میبرد نزد قومش آورد. گفتند: «مریم! همانا بهراستی چیزی افتراانگیز آوردهای.»
«ای خواهر هارون! پدرت مرد بدی نبوده و مادرت (نیز) بدکاره نبوده است.»
پس (مریم) سوی عیسی اشاره کرد. گفتند: «چگونه با کسی که در گهواره، کودک بوده سخن بگوییم؟»
(کودک) گفت: «همانا من بندهی خدایم، به من کتاب داد و مرا پیامبری برجسته نهاد. »
«و هر جا که بودهام مرا برکتیافته ساخت و تا زندهام به نماز و زکات سفارشم کرد.»
«و (مرا) نسبت به مادرم نیکوکار نمود. و زورگو و سختدلم نگردانید.»
«و سلام (و سلامتی) بر من، روزی که زاده شدم، و روزی که میمیرم، و روزی (هم) -در حالیکه (در برزخ) زندهام- برانگیخته میشوم.»
این است عیسی پسر مریم؛ گفتهی حقی که در آن دو دلی میکنند.
برای خدا هرگز (شایسته) نبوده است که هیچ فرزندی برگزیند. (او) بسی منزّه است. چون چیزی را اراده کند، تنها به آن میگوید: «شو»، پس (بیدرنگ) میشود.
و بهراستی، خدا پروردگار من و پروردگار شماست، پس او را بپرستید (که) این راهی است راست.
پس آن گروهها(ی گوناگون) از میانشان به اختلاف پرداختند. پس وای برای کسانی که کافر شدند از حضور (در) دیدگاه روزی بزرگ.
(ببین) چه شنوا و بینایند روزی که سوی ما میآیند! ولی ستمگران امروز در گمراهی آشکارگرند.
و آنان را (از) آن روز حسرت بیم ده، چون داوری انجام گرفت. حال آنکه آنان در (ژرفای) غفلتند و آنان ایمان نمیآورند.
بیگمان ما ،(همین) ما زمین را -با هر که بر آن است- به میراث میبریم، و تنها سوی ما بازگردانیده میشوند.
و در (این) کتاب ابراهیم را یاد کن. بهراستی او بسی راست (و) پیامبری برجسته بود.
چون به پدرش گفت: «پدرم! چرا چیزی را که نمیشنود و نمیبیند و تو را از چیزی بینیاز نمیکند میپرستی؟»
«پدرم! بهراستی مرا بهدرستی از دانش وحی، حقایقی آمده که تو را نیامده. پس مرا پیروی کن، تا تو را به راهی راست (بدون افراط و تفریط) هدایت کنم.»
«پدرم! شیطان را نپرست. شیطان بیگمان بر (خدای) رحمتگر بر آفریدگان عصیانگر بوده است.»
«پدرم! من بسی میترسم که از جانب (خدای) رحمان عذابی به تو در رسد، پس تو دنبالهرو شیطان باشی.»
(آزر) گفت: «ابراهیم! آیا تو از خدایان من رویگردانی؟ هر آینه اگر (به این رویگردانی) پایان ندهی، بیچون تو را بهراستی سنگسار خواهم کرد. (برو) و مدتی طولانی از من دور شو.»
(ابراهیم) گفت: «درود بر تو! به زودی از پروردگارم برایت پوشش میخواهم، او همواره نسبت به من پُر مهر و لطف بوده است.»
«و از شما و (از) آنچه غیر از خدا میپرستید کناره میگیرم، و خدایم را میخوانم، و از او درخواست کنم؛ امید که به خواندن و درخواست از پروردگارم سختدل نباشم.»
پس هنگامی که از آنها و (از) آنچه به جای خدا میپرستیدند کناره گرفت، اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم، و هر یک را پیامبری برجسته گردانیدیم.
و برخی از رحمت خویش را به آنان بخشیدیم، و زبانی راستین (و) بلندمرتبه برایشان قرار دادیم.
و در کتاب، موسی را یاد کن (که) همواره او پاکشدهای (ربانی) و (نیز) فرستادهای برجسته بود.
و از پربرکتترین جانب (کوه) طور، او را ندا در دادیم. و در حالیکه با وی راز میگفتیم، او را نجاتیافته(به خود) نزدیک ساختیم.
و به رحمت خویش برادرش هارون - پیامبری برجسته- را به او بخشیدیم.
و در کتاب، اسماعیل را یاد کن، همانا او راستوعده و فرستادهای برجسته بود
و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان میداد. و نزد پروردگارش پسندیده بود.
و در کتاب، ادریس را یاد کن. او بسی راست(کار و) پیامبری برجسته بود
و (ما) او را به جایی بلند [:معراج] بالا بردیم.
ایشان کسانی از پیامبران برجستهاند-که خدا بر ایشان نعمت ارزانی داشت- از دودمان آدم و از کسانی که با نوح (در کشتی) سوار(شان) کردیم و (نیز) از دودمان ابراهیم و اسرائیل و از کسانی که (آنان را) هدایت نمودیم و برگزیدیم؛ هنگامی که آیات (خدای) رحمان بر ایشان خوانده شود، سجدهکنان و گریان به خاک فرو افتند.
پس بعد از آنان جانشینانی ناپسند بر جای ماندند (که) نماز را ضایع ساخته و از هوسها پیروی کردند. پس در آیندهای دور گمراهی را (از روی اعتقاد فاسد) خواهند یافت.
مگر کسانی که توبه کرده و ایمان آورده و کاری شایسته(ی ایمان) انجام دادند. پس به بهشت در آیند و هیچ ستمی نخواهند دید:
باغهای جاودانه که (خدای) رحمان بندگانش را (به آنها) در غیب وعده داده است. بیگمان وعدهی او آمدنی بوده است.
در آنجا سخن بیهودهای نمیشنوند، جز سلامی، و روزیشان برایشان صبح و شام در آنجا (آماده) است.
آن (بزرگْ مکان) همان بهشتی است که هر یک از بندگانمان را که پرهیزگار بودهاند به میراث میدهیم.
و (ما فرشتگان) جز به امر پروردگارت نازل نمیشویم. آنچه پیش روی ما و آنچه پشت سر ما و آنچه میان این دو است (همه) تنها برای اوست و پروردگارت هرگز فراموشکار نبوده است.
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است. پس او را بپرست و برای پرستش او بسی شکیبا باش. آیا برای او(همتا و) همنامی میشناسی؟
و انسان میگوید: «آیا هنگامیکه بمیرم، بهراستی در آیندهای دور زنده (از قبر) بیرون آورده میشوم؟»
آیا و (این) انسان به یاد نمیآورد (که) ما او را بهدرستی از پیش آفریدیم. حال آنکه (هرگز) چیزی نبوده است؟
پس، به پروردگارت سوگند (که) همانا آنان را بیگمان با شیطانها-بدون برگشت- گردهم میآوریم؛ سپس در حالی که به زانو در آمدهاند، بیگمان آنان را بیچون گرداگرد دوزخ - به پای درافتاده - حاضر خواهیم کرد.
سپس از هر دستهای، کسانی از آنان را که بر (خدای) رحمان سرکشترند همانا بهراستی بیرون خواهیم کشید.
سپس به کسانی که برای آتشافروزی جهنم سزاوارترند، همانا خود داناتریم.
و هیچ کس از شما نیست مگر (اینکه) در آن وارد است. (این) بر عهدهی پروردگارت حکمی قطعی بوده است.
سپس کسانی را که پرهیزگاری میکردهاند میرهانیم، و ستمگران را در حالی که به زانو در افتادهاند در دوزخ وا میگذاریم.
و هنگامی که آیات ما -روشنگرانه- بر آنان خوانده شود، کسانی که کفر ورزیدهاند، به آنان که ایمان آوردهاند گویند: «کدام یک از (ما) دو گروه جایگاهش بهتر و جلسهی اُنسش نیکوتر است؟»
و چه بسیار نسلها را پیش از آنان نابود کردیم، (که) آنها اثاثی نیکوتر و ظاهری فریباتر داشتند.
بگو: «هر کس در (ژرفای) گمراهی بوده است، پس باید (خدای) رحمان به او تا زمانی مهلت دهد، تا هنگامی که آنچه به آنان وعده داده میشود ببینند، یا عذاب را، یا ساعت [:قیامت] را. پس به زودی خواهند دانست جایگاه چه کسی بدتر و سپاهش ناتوانتر است.»
و خدا کسانی را که هدایتیافتهاند بر هدایتشان میافزاید. و ماندنیهای شایسته(ی ایمان)، نزد پروردگارت از حیث پاداش بهتر و بازگشتشان خوبتر است.
پس آیا دیدی کسی را که به آیات ما کفر ورزید؟ و گفت: «هر آینه بیگمان به من مال و فرزندی (بسیار) داده خواهد شد.»
آیا بر غیب آگاه شده، یا نزد (خدای) رحمان پیمانی بر گرفته است؟
هرگز! (چنان نیست). به زودی آنچه را میگوید، ثبت و ضبط میکنیم. و برخی از عذاب را برای او امتدادی مستمر خواهیم داد.
و آنچه را میگوید، از او به ارث میبریم، و سوی ما به تنهایی خواهد آمد.
و بجز خدا، معبودانی برگرفتند، تا برای آنان (مایهی) عزت باشند.
هرگز نه چنان است. به زودی (آن معبودان) عبادت ایشان را انکار (وانگار) میکنند، و بر ضدّشان خواهند بود.
آیا ندیدی که همواره ما شیطانها را بر (سر و سامان) کافران فرستادیم، حال آنکه آنان را به جنبش و جوشش میآوردند؟
پس بر ضد آنان شتاب مکن، (که) فقط برایشان (روز)شماری بس دقیق میکنیم.
روزی که پرهیزگاران را سوی (خدای) رحمان (به صورت) گروهی جمع میکنیم
و مجرمان را با تشنگی سوزان (و) سرگردانی سوی دوزخ میرانیم.
آنان دارای شفاعت نیستند، جز آن کس که نزد (خدای) رحمان پیمانی برگرفته است.
و گفتند: « (خدای) رحمان فرزندی بر گرفته.»
بیگمان چیز زشتی را همانا (بر زبان) آوردید.
نزدیک است آسمانها از آن (سخن) بیمهابا بشکافند، و زمین چاک خورَد و کوهها به سختی با صدایی جانکاه فرو ریزند،
(از) اینکه برای (خدای) رحمان فرزندی (را) خواندند.
و (خدای) رحمان را هرگز نسزد که فرزندی برگیرد.
هیچ کس در آسمانها و زمین نیست جز اینکه در حالت بندگی نزد (خدای) رحمان آینده است.
همواره بیگمان آنان را اِحاطه و شمارهای ممتاز کرده است.
و روز قیامت همهی آنها تنها، سوی او آیندهاند.
بیگمان کسانی که ایمان آورده و عمل شایسته(ی ایمان) کردهاند، (خدای) رحمان به زودی برایشان دوستیای خواهد نهاد.
پس تنها ما این قرآن را به زبان تو آسان(فهم) کردیم، تا پرهیزگاران را نوید، و گروهی سختدل را هشدار دهی.
و چه بسیار از نسلهایی پیش از اینان را هلاک کردیم. آیا احدی از ایشان را (اکنون) احساس میکنی، و یا صدا و آوایی از آنان میشنوی؟