مريم ١٢
کپی متن آیه |
---|
يَا يَحْيَى خُذِ الْکِتَابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْنَاهُ الْحُکْمَ صَبِيّاً |
ترجمه
مريم ١١ | آیه ١٢ | مريم ١٣ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«خُذْ»: برگیر. مراد عمل کردن و اجرا نمودن است (نگا: اعراف / . «الْکِتَاب»: مراد تورات است. «الْحُکْمَ»: رجاحت عقل و درایت اسرار شریعت. در اینجا مراد فهم تورات و درک احکام آن است. «صَبِیّاً»: در حالی که کودک بود.
نزول
«شیخ طوسى» گوید: از معمر چنین روایت شده که کودکان به یحیى که آن هم کودک بوده گفته بودند، بیا با هم به بازى مشغول شویم. یحیى در پاسخ گفت: ما براى بازى کردن آفریده نشده ایم سپس این قسمت از آیه «وَ آتَیناهُ الْحُکمَ صَبِیا» بدان منظور به عنوان حکایت از روش یحیى در کودکى او براى پیامبر نازل گردید.
تفسیر
- آيات ۱۵ - ۱ سوره مريم
- غرض كلى سوره «مريم»
- اشاره اى درباره حروف مقطعه
- سخن جناب زكريا «ع» با خداى تعالى، و ظرائف آن سخنان
- فرزند خواستن زكريا «ع» از خداوند
- ردّ ادعاى برخى مفسران كه مراد از «ارث» را «وراثت نبوت»، يا «علم» دانسته اند
- شگفتی زكريا «ع»، از بشارت به پسردار شدنش
- درخواست آيت و نشانه ای توسط زكريا «ع» و استجابت آن
- معنای «اخذ كتاب به قوت»، در خطاب به حضرت یحیی«ع»
- ویژگی های اخلاقی يحيى «ع»، در پیشگاه پروردگار و پدر و مادرش
- بحث روايتى
- احتجاج حضرت زهرا «س» در غصب فدك، به آیه: «يَرِثُنِى وَ يَرِثُ مِن آل يعقوب»
- پاسخ به استدلال مغرضانه صاحب روح المعانى در توجيه غضب فدك
- رواياتى كه درباره روزه سكوت زكريا «ع» و...
- داستان حضرت زكريا «ع»، در قرآن
- داستان حضرت يحيى «ع»، در قرآن
- داستان حضرت زكريا و حضرت يحيى«ع»، در انجيل
- حكايت شهادت يحيى «ع» در قسمت ديگرى از انجيل
تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا «12»
اى يحيى! كتاب (خدا) را با قدرت بگير و در كودكى به او حكمت (ونبوّت) داديم.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا «12»
جلد 8 - صفحه 151
حضرت يحيى را به اوصافى ذكر فرمايد:
صفت اول: يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ: اى يحيى فراگير كتاب تورات را.
لطيفه: در اين كلام اختصار عجيبى است و تقدير آنكه «فوهبناك يحيى و اعطيناه الفهم و العقل و قلنا له يا يحيى خذ الكتاب» يعنى پس بخشيديم تو را اى زكريا يحيى را، و او را فهم و عقل داديم، و فرموديم او را اى يحيى بگير كتاب تورات را. بِقُوَّةٍ به قوتى كه تو را داديم بر اخذ آن و عمل نمودن به آن، يعنى به تأييد ما تو قادرى بر فرا گرفتن آن و توانا بر عمل به مضمون آن. نزد بعضى معنى آنكه اخذ تورات كن به جد و جهد تمام و به عزيمت صحيحه بر احكام آن قيام نما.
صفت دوم: وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا: و عطا فرموديم يحيى را حكمت و نبوت در حالت كوچكى. از ابن عباس نقل شده يعنى عطا فرموديم او را پيغمبرى در سه سالگى. نزد بعضى مراد به حكم، فهم تورات و تفقه در احكام دين بوده، و اين ملازم نبوت باشد نه منافى. و ايضا استدلال امام بر اين آيه و تفسير آن، دليل قطعى باشد بر آنكه مراد نبوت است؛ چنانچه عياشى به اسناد خود از على بن اسباط روايت نموده كه گفت: به مدينه آمدم و قصد مصر داشتم، خدمت حضرت جواد عليه السلام رفتم. در سن پنج سالگى بود، در حسن اخلاق و سير و فهم و ذكاء او تأمل مىنمودم، متفكر و متعجب و با خود فكر مىكردم چون به مصر روم آن حضرت را نزد اصحاب خود تعريف و عظم رتبه و مزيت فطانت و وفور علم و فضيلت او را در پنج سالگى اعلام نمايم. آن حضرت نگاه به من و فرمود: انّ اللّه اخذ فى الامامة كما اخذ فى النّبوّة بدرستى كه حق تعالى اخذ امامت مىفرمايد به همان طريق كه اخذ نبوت فرمايد، بعد اين دو آيه را تلاوت نمود «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى آتَيْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً» «1» و قوله «وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» و فرمود: جايز است كه حق تعالى عطا فرمايد حكمت را كه نبوت است به كسى كه چهل ساله باشد، و جايز است كه
«1» سوره قصص آيه 14.
جلد 8 - صفحه 152
آن را كرامت فرمايد به كسى كه كودك باشد «1» «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ»* «2».
ايضا حكم بن ايمن روايت نموده كه شنيدم حضرت باقر عليه السلام فرمود:
قسم به خدا هر آينه بتحقيق عطا شد على عليه السلام، چنانچه عطا شد يحيى بن زكريا حكمت در حالت كوچكى «3».
در مجمع از حضرت رضا عليه السلام روايت شده كه: اطفال به يحيى گفتند: بيا تا بازى كنيم، فرمود: ما براى بازى خلق نشدهايم، پس خداوند نازل فرمود «وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا» «4» و در اين فرمايش يحيى پند بزرگى است مر بىخبران بازيچه غفلت را، كه عمر عزيز را به بازيچه لهو و لعب مىگذرانند و به دام فريب «إِنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ»* مقيدند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
يا يَحْيى خُذِ الْكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيْناهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا «12» وَ حَناناً مِنْ لَدُنَّا وَ زَكاةً وَ كانَ تَقِيًّا «13» وَ بَرًّا بِوالِدَيْهِ وَ لَمْ يَكُنْ جَبَّاراً عَصِيًّا «14» وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ يَوْمَ يَمُوتُ وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا «15»
ترجمه
اى يحيى بگير كتاب را به نيروى يزدانى و داديم او را فرمان در كودكى
و مهربانى از جانب خودمان و پاكى را و بود پرهيزكار
و نيكوكار با پدر و مادرش و نبود سركش معصيت كار
و نازل شد سلامتى بر او در روز كه متولد شد و روز كه ميميرد و روز كه مبعوث ميشود در حاليكه زنده است..
جلد 3 صفحه 464
تفسير
- خداوند تعالى در اين مقام اختصار عجيبى در كلام فرموده چون معلوم است مراد آنستكه يحيى متولّد شد و بر شد رسيد و ما باو گفتيم اى يحيى بگير تورية را با قوّت تمام و عزم بر عمل بآن بتوفيق ربّانى و تأييد سبحانى و كمك يزدانى و عطا نموديم باو حكمت و منصب نبوّت را در حال صباوت و كودكى از ابن عباس نقل شده كه آنحضرت در سه سالگى باين مقام فائز گرديد در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه فرمود زكريا وفات نمود پس ارث برد از او يحيى كتاب و حكمت را با آنكه صبى و صغير بود و اين آيه را تلاوت فرمود و نيز از امام جواد عليه السّلام نقل نموده كه استدلال فرمود باين آيه بر امامت خود چون امامت هم مانند نبوّت است كه اگر خدا بخواهد بصبى هم عطا ميفرمايد و در مجمع از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه بچّهها به يحيى گفتند بيا برويم بازى كنيم فرمود ما براى بازى خلق نشديم پس خداى تعالى فرمود در باره او كه ما باو حكم داديم در كودكى و كلمه حنان ظاهرا مشتقّ از حنين است كه آن ناله ناقه است وقتى مشتاق به بچهاش شود و بر رحمت و عطوفت و مهربانى و دلسوزى اطلاق ميشود و از اين قبيل است تحنّن و تعطّف لذا در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند مراد خداوند از حنانا من لدنّا چيست كه در باره حضرت يحيى فرموده جواب فرمود مراد تحنّن خدا است عرض كردند چه تحننى خدا در باره او داشت فرمود وقتى كه ميگفت پروردگارا خدا ميفرمود لبّيك اى يحيى و در مجمع از آنحضرت اينمعنى نقل شده و در محاسن از امام صادق عليه السّلام علاوه بر اين معنى نقل شده كه ميفرمود بخواه حاجت خود را و كلمه زكوة ظاهرا مأخوذ از تزكيه باشد بمعناى پاكى و پاكيزگى از اخلاق رذيله و صفات خبيثه و اعمال ناشايسته كه انبياء عظام منزّه و مبرّى از آنها هستند خلاصه آنكه اشاره بمقام عصمت است كه از جانب خداوند براى پيغمبر و امام مقدّر شده و آنحضرت باين مقام نرسيد مگر براى آنكه ذاتا متّقى و پرهيزكار و خدا ترس و نيكوكار و فرمانبردار نسبت بپدر و مادر بود و نبود سركش و متمرّد و طاغى و باغى نسبت بآن دو و ساير خلق چه رسد بخدا و خود و در تفسير امام عليه السّلام است كه خداوند ملحق نفرمود بمردها كودكى را مگر چهار نفر عيسى بن مريم و يحيى بن زكريا و حسن و حسين عليهم السلام را و شمهاى از احوال هر يك را بيان
جلد 3 صفحه 465
فرموده و در ضمن قصّه حضرت يحيى فرموده كه خداوند باو در كودكى حكم داد و براى اين بود كه در كودكى وقتى كودكان او را ببازى دعوت مينمودند ميفرمود بخدا ما براى بازى خلق نشديم ما براى سعى و كوشش در امر بزرگى خلق شديم و خداوند باو عطوفت و مهربانى داد نسبت بپدر و مادرش و ساير خلق و طهارت عطا فرمود براى كسانيكه باو ايمان آورند و تصديق او كنند و پرهيز مينمود از شرور و معاصى و نيكى ميكرد بپدر و مادر و احسان مينمود نسبت بآنها و اطاعت ميكرد اوامرشان را و نبود جبّار معصيت كار كه بكشد از روى غضب و بزند از روى غضب بلكه مأمور بامر خدا بود و هيچ بنده خدائى نبود كه خطائى يا قصد خطائى از او سر نزد مگر يحيى بن زكريا كه گناهى نكرد و قصد گناهى هم ننمود و بنابراين شايسته است كه خداوند در سه موقع مناسب سلام و تحيّت فرستد بر او اوّل روز ولادت دوّم روز وفات سوّم روز بعث و حيات ابدى كه اين سه روز روز نزول در دنيا و ورود بعالم برزخ و قيام در برابر حضرت احديّت است يا آنكه سلامتى و ايمنى نازل فرمايد بر او از شرّ شيطان در دنيا روز تولّد و از سكرات موت و وحشت قبر و عذاب برزخ روز وفات و از هول مطّلع و عقبات محشر و آتش جهنّم روز قيامت و اينكه از روز ولادت بماضى و از روز وفات و بعث بمستقبل تعبير شده براى آنستكه وقت تقدير نزول سلامتى بعد از ولادت و قبل از موت و بعث بوده و اين مرجّح معناى دوّم است بر معناى اوّل با آنكه آن اظهر است بنظر بدوى و نيز مؤيّد اينمعنى است روايتى كه در عيون از حضرت رضا عليه السّلام نقل شده كه فرمود پر وحشتترين اوقات خلق سه موطن است روز كه از مادر متولّد ميشود و دنيا را ميبيند و روز كه ميميرد و آخرت را معاينه ميكند با اهلش و روز كه مبعوث ميشود از قبر و مشاهده ميكند خود و آثار اعمال خود را در محشر و بتحقيق سلام كرد خدا بر يحيى در اين سه موطن و ايمن فرمود او را از ترس پس فرمود و سلام عليه يوم ولد و يوم يموت و يوم يبعث حيّا و حضرت عيسى هم بر خود سلام كرد در اين سه موطن پس گفت و السّلام على يوم ولدت و يوم اموت و يوم ابعث حيّا چه قدر شبيه است احوال اين دو پسر خاله بيكديگر و چه قدر شبيه است احوال حضرت سيد الشهداء بحضرت يحيى سلام اللّه عليهم اجمعين و معناى حقيقى سلام سلامتى است و در اين مقام معناى
جلد 3 صفحه 466
ديگر مناسب نيست اگر چه مراد تحيّت الهى باشد و بنابراين مئال هر دو معنى يكى است چنانچه در حديث اشاره بآن شده است و اگر كسى طالب تحقيق باشد بشفاء الصّدور مرحوم والد ماجد قدس سره در شرح السّلام عليك يا ابا عبد اللّه مراجعه نمايد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يا يَحيي خُذِ الكِتابَ بِقُوَّةٍ وَ آتَيناهُ الحُكمَ صَبِيًّا «12»
خطاب بيحيي پس از ولادتش در حال صباوت که بگير كتاب را بتمام قوّة داديم او را نبوّت در حال صباوت سه نفر از انبياء در حال صباوت بمقام نبوّت نائل شدند سليمان در سنّ هفت سالگي يحيي در سن سه سالگي عيسي در گهواره در اوان ولادت و سه نفر از ائمه بمقام امامت نائل شدند حضرت جواد در سن هفت سالگي و حضرت هادي نه ساله و حضرت بقية اللّه چهار ساله، زيرا مقام نبوّت و امامت افاضه حق است، بلكه انبياء و ائمه اطهار در همان عالم نورانيت افاضه جميع كمالات و علوم بآنها شده و از اينکه جهت در ارحام امّهات و در گهواره و حين ولادت تكلّم ميكردند و حلّ مشكلات ميفرمودند و اخبار در اينکه باب بسيار داريم حتي صدّيقه طاهره با اينكه نه نبيّ بود و نه امام داراي اينکه مقام بود يا يَحيي خُذِ الكِتابَ تقدير اينكه يحيي متولّد شد و بسنّ سه سالگي رسيد خطاب شد باو يا يَحيي خُذِ الكِتابَ كتاب تورية بود چون تا زمان عيسي شريعت موسوي بود و انبياء مكلّف بآن شريعت بودند
جلد 12 - صفحه 424
و مراد از اخذ عمل بآن كتاب و تلاوت است (بِقُوَّةٍ) با تمام استعداد و جديت و همت وَ آتَيناهُ الحُكمَ حكم نبوت است که داراي مقام نبوت شد و لو مأمور بابلاغ و رسالت نبود (صَبِيًّا) صباوت قبل البلوغ است و اينکه سه ساله بود که باين مقام نائل شد و مكلف باين تكاليف شد (اشكال) در مورد يحيي و عيسي که در طفوليت بمقام نبوت و رسالت نائل شدند آيا حجة بر زكريّا بودند يا زكريّا بر آنها حجت بود.
(جواب) در يك عصر بسا انبياء بسيار بودند و تمام مكلف بتكاليف اولوا العزم بودند و حجة بودند بر قومي که مبعوث بر آنها شدند و مخصوصا در اينکه مورد حديث مفصّلي دارد از حضرت باقر عليه السّلام که عيسي در مهد مقام نبوت داشت و در آن وقت حضرت زكريا حجة بر خلق بود و پس از زكريّا يحيي حجة بر خلق شد و چون عيسي بسن هفت سالگي رسيد مبعوث برسالت شد و ناسخ شريعت موسي و حجة بر تمام خلق شد تا آخر حديث و خلاصه آنكه زكريّا حجة بود تا موقعي که او را بقتل رسانيدند پس از او يحيي در سن سه سالگي بمقام رسالت نائل شد و دو سال حجة بر خلق بود و چون عيسي بسن هفت سالگي رسيد حجت بر خلق و حجة بر يحيي شد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 12)- صفات برجسته یحیی: در آیات گذشته دیدیم که خداوند چگونه به هنگام پیری زکریا، یحیی را به او مرحمت فرمود، به دنباله آن در این آیه فرمان مهم الهی را خطاب به «یحیی» میخوانیم: «ای یحیی! کتاب خدا را با قوت و قدرت بگیر»! (یا یَحْیی خُذِ الْکِتابَ بِقُوَّةٍ).
منظور از «کتاب» در اینجا «تورات» است. و منظور از گرفتن کتاب با قوت و قدرت آن است که با قاطعیت هر چه تمامتر محتوای آن را اجرا کند، و به تمام آن عمل نماید، و در راه تعمیم و گسترش آن از هر نیروی مادی و معنوی، فردی و اجتماعی، بهره گیرد.
بعد از این دستور، به مواهب دهگانهای که خدا به یحیی داده بود، و یا او به توفیق الهی کسب کرد، اشاره میکند.
1- «ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درایت را در کودکی به او دادیم» (وَ آتَیْناهُ الْحُکْمَ صَبِیًّا).
نکات آیه
۱- بشارت و وعده خداوند به زکریا، با تولد اعجاز گونه یحیى تحقق یافت. (نبشّرک بغلم اسمه یحیى ... ییحیى خذ الکتب)
۲- یحیى(ع) دریافت کننده وحى و داراى شخصیتى ممتاز در پیشگاه خداوند بود. (ییحیى خذ الکتب بقوّة) در باره این که نداى «یا یحیى» گفته چه کسى بود، دو احتمال وجود دارد: ۱- از جانب خداوند و توسط فرشته وحى; ۲- توصیه زکریا به فرزندش یحیى. ظاهر آیه مؤید احتمال اول است. برداشت یاد شده نیز بر همین اساس است.
۳- خداوند، فهم کامل و همه جانبه کتاب آسمانى (تورات) و عمل قاطعانه بر طبق آن را، به یحیى(ع) فرمان داد. (ییحیى خذ الکتب بقوّة) «ال» در «الکتاب» عهد است و ممکن است مراد همان تورات باشد; زیرا کتاب دیگرى که بر یحیى(ع) نازل شده باشد شناخته شده نیست. فرمان «خذ» کنایه از فهم و تدبر کامل است و «بقوّة» که حال براى فاعل «خذ» مى باشد، به معناى نیرومندى هم در مقام علم و فراگیرى و هم در مقام عمل است.
۴- حفظ معارف و شریعت الهى و اجراى احکام آن، نیازمند صلابت و توان مندى است. (خذ الکتب بقوّة)
۵- لزوم صلابت و قاطعیت رهبران الهى، در هدایت جامعه و اجراى احکام شریعت (ییحیى خذ الکتب بقوّة)
۶- لزوم ژرف اندیشى عالمان و رهبران دینى در کتاب هاى آسمانى و استوارسازى کردار خویش برپایه آن (ییحیى خذ الکتب بقوّة)
۷- تورات موجود در عصر یحیى، کتابى تحریف نشده و مورد تأیید خداوند بود.* (ییحیى خذ الکتب) ممکن است مراد از «الکتاب» تورات باشد. دراین صورت فرمان خداوند به دریافت آن، به معناى صحّه گذاشتن بر مطالب آن است.
۸- اعطاى قدرت درست اندیشى و شناخت حق از سوى خدا، به یحیى(ع) در کودکى او بود. (و ءاتینه الحکم صبیًّا) براى «حکم» معانى مختلفى ذکر شده است ; یکى از آن معانى - که مبناى برداشت یاد شده است - «علم و فهم» مى باشد (لسان العرب ).
۹- خداوند، یحیى(ع) را در کودکى به اجراى احکام الهى توان مند ساخت. (و ءاتینه الحکم صبیًّا) در برداشت یاد شده «حکم» به معناى حاکمیت و اجراى قضاوت گرفته شده است. در (قاموس) آمده است: حاکم به کسى گفته مى شود که حکم را به مرحله اجرا درآورد.
۱۰- حضرت یحیى، برخوردار مقام قضاوت در ایام کودکى (و ءاتینه الحکم صبیًّا) «حکم» بر اساس یکى از معانى متعددى که براى آن ذکر شده است، مصدر و به معناى قضاوت کدن است (لسان العرب).
۱۱- یحیى برخوردار از استعدادى فوق العاده در کودکى (و ءاتینه الحکم صبیًّا)
۱۲- اعطاى حکمت و مقام معنوى و اجتماعى از سوى خداوند به انسان، به سنّى خاص مشروط نیست. (و ءاتینه الحکم صبیًّا)
۱۳- تدبر و تأمل در کتاب هاى آسمانى، زمینه و شرطى لازم براى برخوردارى از حکمت و علم (ییحیى خذ الکتب بقوّة و ءاتینه الحکم صبیًّا) جمله و «آتیناه» نمى تواند بدون ارتباط معنایى با «خذ الکتاب بقوّة» باشد. بعید به نظر نمى رسد که مفاد «خذ الکتاب» زمینه اى براى «آتیناه الحکم» باشد.
روایات و احادیث
۱۴- «علىّ بن اسباط قال: رأیت أباجعفر(ع) ... فقال یا علىّ إنّ اللّه إحتج فى الإمامة بمثل ما احتّج به فى النبوّة فقال: «و آتیناه الحکم صبیّاً» ... فقد یجوز أن یؤتى الحکمة و هو صبىّ ... ; على بن اسباط گفت: امام جواد(ع) را دیدم ... به من فرمود اى على همان خداوند احتجاج نموده در مورد امامت به حجتى نظیر آنچه در مورد نبوت احتجاج نموده است، پس فرمود: «و آتیناه الحکم صبیّاً» ... پس روا است که حکمت به کودک هم داده شود...».[۱]
۱۵- «عن النبى(ص) فى قوله «و آتیناه الحکم صبیّاً» قال: أعطى الفهم و العبادة و هو ابن سبع سنین ; از پیامبر اکرم(ص) در باره سخن خدا: «و آتیناه الحکم صبیّاً» روایت شده که فرمود: به او در سن هفت سالگى فهم و عبادت داده شد».
۱- . الدرالمنثور، ج ۵، ص ۴۸۴.
۱۶- «قال رسول اللّه(ص): ... قال اللّه تعالى: «و آتیناه الحکم صبیّاً» یعنى الزهد فى الدنیا ... ; از رسول خدا(ص) روایت شده: ... خداى تعالى فرموده است: «و آتیناه الحکم صبیّاً»; یعنى زهد در دنیا را (به او دادیم)...».[۲]
موضوعات مرتبط
- تورات: تاریخ تورات ۷; تحریف تورات ۷; تورات در دوران یحیى(ع) ۷; عمل به تعالیم تورات ۳; فهم تورات ۳
- حکمت: شرایط اعطاى حکمت ۱۲، ۱۳
- خدا: اوامر خدا ۳; تحقق بشارت خدا ۱; عطایاى خدا ۸، ۹
- دین: عمل به دین ۴; محافظت از دین ۴
- رهبران دینى: قاطعیت رهبران دینى ۵; ملاک عمل رهبران دینى ۶; هدایتگرى رهبران دینى ۵
- زکریا(ع): بشارت به زکریا(ع) ۱
- علم: شرایط علم ۳
- علما: ملاک عمل علما ۶
- قدرت: آثار قدرت ۴
- کتب آسمانى: آثار تدبر در کتب آسمانى ۱۳; اهمیت تفکر در کتب آسمانى ۶; نقش کتب آسمانى ۶
- کودکى: امامت در کودکى ۱۴; حکمت در کودکى ۱۴; قضاوت در کودکى ۱۰; نبوت در کودکى ۱۴
- مقامات معنوى: شرایط مقامات معنوى ۱۲
- یحیى(ع): استعداد یحیى(ع) ۱۱; تکلیف یحیى(ع) ۳; زهد یحیى(ع) ۱۶; عبادات یحیى(ع) ۱۵; فضایل یحیى(ع) ۸; فهم یحیى(ع) ۱۵; قاطعیت یحیى(ع) ۳; قدرت یحیى(ع) ۹; قضاوت یحیى(ع) ۱۰; کودکى یحیى(ع) ۸، ۹، ۱۰، ۱۱، ۱۵، ۱۶; معجزه ولادت یحیى(ع) ۱; مقامات یحیى(ع) ۲، ۹، ۱۰، ۱۵; منشأ علم یحیى(ع) ۸; منشأ فهم یحیى(ع) ۸; نبوت یحیى(ع) ۲; وحى به یحیى(ع) ۲; ویژگیهاییحیى(ع) ۱۱; یحیى(ع) و اجراى احکام ۹
منابع