مريم ٥٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ نَادَيْنَاهُ‌ مِنْ‌ جَانِبِ‌ الطُّورِ الْأَيْمَنِ‌ وَ قَرَّبْنَاهُ‌ نَجِيّاً

ترجمه

ما او را از طرف راست (کوه) طور فراخواندیم؛ و نجواکنان او را (به خود) نزدیک ساختیم؛

|و از جانب راست طور او را ندا داديم و رازگويان نزديكش ساختيم
و از جانب راست طور، او را ندا داديم، و در حالى كه با وى راز گفتيم او را به خود نزديك ساختيم.
و ما او را از جانب راست (وادی مقدس) طور ندا کردیم و به مقام قرب خود برای استماع کلام خویش برگزیدیم.
و او را از جانب راست طور ندا کردیم، و او را در حالی که با وی راز گفتیم، مقرّب خود قرار دادیم.
و او را از جانب راست كوه طور ندا داديم و نزديكش ساختيم تا با او راز گوييم.
و او و او را از جانب طور ایمن ندا دادیم و او را به همرازی خود نزدیک گرداندیم‌
و او را از سوى راست كوه طور ندا داديم و به رازگويى نزديكش ساختيم.
ما او را از طرف راست کوه طور ندا در دادیم (و موسی از جانب راست خود ندای ما را شنید) و او را نزدیک کردیم و با او سخن گفتیم.
و از پربرکت‌ترین جانب (کوه) طور، او را ندا در دادیم. و در حالی‌که با وی راز می‌گفتیم، او را نجات‌یافته(به خود) نزدیک ساختیم.
و خواندیمش از کنار راست طور و نزدیک گردانیدیمش رازگویان‌

And We called him from the right side of the Mount, and brought him near in communion.
ترتیل:
ترجمه:
مريم ٥١ آیه ٥٢ مريم ٥٣
سوره : سوره مريم
نزول : ٦ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٩
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«الأیْمَنِ»: طرف راست. مراد این است که نسبت به موسی، طرف راست بود والاّ کوه راست و چپ ندارد. صفت (جانِبِ) است (نگا: طه / ). این واژه به معنی (مُبارَک) نیز آمده است. در این صورت می‌تواند صفت (جانِبِ) یا (الطُّورِ) باشد. «قَرَّبْنَاهُ نَجِیّاً»: مراد از نزدیک گرداندن، قرب و منزلت بخشیدن معنوی است، و (نَجِیّاً) فَعیل به معنی مُفاعِل، یعنی مُناجی است؛ همچون جَلیس به معنی مُجالِس، و نَدیم به معنی مُنادِم، و حال است (نگا: یوسف / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا «52»

و از جانب راست (كوهِ) طور او را ندا داديم و به (مقام قرب خود و) رازگويى نزديكش ساختيم.

نکته ها

كلمه «ايمن» يا از «يُمن» به‌معناى مبارك است ويا از «يَمين» به‌معناى جانب راست.

در آغاز آيه، ندا و در پايانش مناجات مطرح شده و اين نشانه‌ى مهربانى خداوند است، مثل اينكه مولايى عزيز، برده‌اش را بلند صدا زند كه «بيا نزد من بنشين تا با هم خصوصى صحبت كنيم». «2»

در قرآن، درباره‌ى گفتگو و ارتباط موسى عليه السلام با خداوند هم به «تكلم» تعبير شده، «كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‌ تَكْلِيماً» «3»، هم به «ندا»، «نادَيْناهُ» و هم به نجوى. «قَرَّبْناهُ نَجِيًّا»

مراد از قرب در آيه، قرب و نزديكى مكانى نيست، بلكه قرب مقامى است.

كوه طور، ميان مصر و مدين واقع است. «4»


«1». چنانكه در آيه‌ى 45 سوره ص نيز مى‌خوانيم: «انّا اخلصناهم»

«2». تفسير الميزان.

«3». نساء، 164.

«4». تفسير كشف‌الاسرار.

جلد 5 - صفحه 282

پیام ها

1- خداوند متعال با لطف ومهربانى، انبيا را گام به‌گام به خود نزديك مى‌كند.

نادَيْناهُ‌ ... قَرَّبْناهُ‌

2- بعضى مكان‌ها قداست دارند. «جانِبِ الطُّورِ»

3- مقام قرب و نجوى، بالاترين مقام‌هاست. «1» «وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا»

4- خداوند بعضى مطالب را با انبيا نجوا كرده و محرمانه مى‌گويد. «نَجِيًّا»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا (52)

صفت سوم: وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ‌: و ندا فرموديم موسى را به گفتار (يا مُوسى‌ إِنِّي أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِينَ) «2» از ناحيه كوه زبيرا كه طرف راست موسى عليه السلام بود. يا جانب ميمون مبارك، اول از يمين مأخوذ، و دوم از يمن است. مراد آنكه ايجاد سخن كرديم در شجره‌اى كه در كوه طور بود تا موسى شنيد آن را از جانب ما.

صفت چهارم: وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا: و نزديك گردانيديم او را به درگاه قرب خود در حالتى كه راز گوينده بود با ما. مراد از قرب، تشريف است به منزلت و مكانت در مناجات، نه منزل و مكان. نزد بعضى مراد علو و ارتفاع است، چنانچه از ابن عباس نقل شده كه حضرت موسى را بلند گردانيدند و از آسمانى به آسمانى بردند تا بجائى رسيد كه صداى الواح كه تورات به آن نوشته مى‌شد شنيد «3».


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى‌ إِنَّهُ كانَ مُخْلَصاً وَ كانَ رَسُولاً نَبِيًّا (51) وَ نادَيْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَ قَرَّبْناهُ نَجِيًّا (52) وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِيًّا (53)

ترجمه‌

و ياد كن در كتاب موسى را بدرستيكه او بود خالص كرده شده و بود پيغمبر رفيع منزلت‌

و ندا كرديم او را از جانب كوه طور كه طرف دست راستش بود و نزديك كرديم او را در حاليكه با ما خصوصى سخن‌گو بود

و بخشيديم مر او را از رحمت خودمان برادرش هرون را در حاليكه پيغمبر بود.

تفسير

- و ياد كن اى پيغمبر در قرآن موسى را همانا او موحّد و خالص كننده بود عبادت خود را بخدا يا خدا خالص كرده بود او را بعبادت خود چون بصيغه اسم فاعل و مفعول هر دو قرائت شده ولى معلوم است كه قرائت فتح بيشتر دلالت بر مدح دارد چون مشعر بمزيد عنايت الهيّه است نسبت باو و از ابتداء امر كه مبعوث برسالت شد مأمور با بلاغ هم بود پس خبر داد از جانب خداوند لذا رسول با آنكه اخص و اعلى است در كلام الهى مقدّم بر نبى شده كه اعمّ و عالى است چون رسول بر حسب لغت كسى است كه پيغام كسيرا ببرد و نبى كسى است كه خبر دهد اگر چه از خواسته كسى باشد ولى در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند


جلد 3 صفحه 479

از فرق ميان رسول و نبى در اين آيه فرمود نبى آنستكه در خواب مى‌بيند و صدا را ميشنود ولى فرشته را نمى‌بيند و رسول آنستكه در خواب مى‌بيند و صدا را مى‌شنود و فرشته را هم مشاهده ميكند در هر حال حضرت موسى از انبياء اولو العزم داراى كتاب و شريعت بوده و در مراجعت از خدمت حضرت شعيب چون بوادى ايمن از اراضى شام و كوه طور كه در جانب راست آنحضرت بود رسيدند اى محبوب حقيقى را شنيد كه بيانزد ما و مقرّب در گاه شو و با ما صحبت و راز و نياز كن و آنجا مبعوث برسالت و انذار فرعون و فرعونيان شد و از خداوند مسئلت نمود كه هارون برادر بزرگترش را با او در امر نبوّت شريك فرمايد تا كمك و وزير و معاون او باشد و خداوند اجابت فرمود و هارون را هم بخواهش آنحضرت بمقام رفيع نبوت رسانيد و اين نبوّت هارون رحمت و موهبتى بود از خداوند بحضرت موسى كه موجب پيشرفت امر تبليغ او شد و معلوم است كه مراد از قرب قرب شرفى است نه مكانى و زمانى چون ذات احديّت منزّه از زمان و مكان است و مراد از مناجات سخن گفتن خصوصى است كه در آن كسى شريك نباشد و باين جهت كليم اللّه خوانده شد در اكمال نقل نموده كه موسى عليه السّلام يكصد و بيست و شش سال و هارون يكصد و سى و سه سال عمر كرد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ نادَيناه‌ُ مِن‌ جانِب‌ِ الطُّورِ الأَيمَن‌ِ وَ قَرَّبناه‌ُ نَجِيًّا (52)

و ندا داديم‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌از‌ طرف‌ طور ايمن‌ و نزديك‌ كرديم‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ مناجات‌ ‌که‌ ‌با‌ خداوند مناجات‌هايي‌ داشت‌. وَ نادَيناه‌ُ اشاره‌ بآيه شريفه‌ ‌است‌.

فَلَمّا أَتاها نُودِي‌َ مِن‌ شاطِئ‌ِ الوادِ الأَيمَن‌ِ فِي‌ البُقعَةِ المُبارَكَةِ مِن‌َ الشَّجَرَةِ أَن‌ يا مُوسي‌ إِنِّي‌ أَنَا اللّه‌ُ رَب‌ُّ العالَمِين‌َ ‌الي‌ آخر الآيات‌. قصص‌ آيه 30 ‌تا‌ 36.

مِن‌ جانِب‌ِ الطُّورِ الأَيمَن‌ِ طور نام‌ كوهي‌ ‌است‌ جانب‌ طرف‌ كوه‌ ‌است‌ ايمن‌ طرف‌ راست‌ كوه‌ ‌که‌ شجره زيتون‌ ‌بود‌ صدا بلند شد. إِنِّي‌ أَنَا اللّه‌ُ باين‌ معني‌ ‌که‌ موسي‌ ‌در‌ جانب‌ طور ايمن‌ نزد شجره‌ ‌بود‌ ‌که‌ نداء الهي‌ ‌را‌ شنيد و ندا ‌از‌ جميع‌ اطراف‌ باو ميرسيد.

بافلاطون‌ گفتند: ‌ان‌ تلميذك‌ موسي‌ يزعم‌ انه‌ يتكلم‌ ‌مع‌ علة العلل‌ ‌گفت‌:

‌از‌ ‌او‌ ‌به‌ پرسيد ‌از‌ كدام‌ طرف‌ صدا مي‌شنوي‌ پرسيدند فرمود: ‌از‌ جميع‌ اطراف‌ ‌گفت‌: برويد و باو ايمان‌ بياوريد. وَ قَرَّبناه‌ُ نَجِيًّا مراد قرب‌ مكاني‌ نيست‌ چون‌ ذات‌ اقدسش‌ حق‌ مكان‌ ندارد احاطه‌ قيوميّه‌ بجميع‌ عوالم‌ امكانيّه‌ دارد قرب‌ و ‌بعد‌

جلد 12 - صفحه 454

ندارد، بلكه‌ قرب‌ معنوي‌ ‌است‌ بعنايات‌ و تفضلات‌ و الطاف‌ ربوبي‌، چنان‌ چه‌ اطاعت‌ قرب‌ مي‌آورد و معصيت‌ ‌بعد‌ دارد و انبياء بالاخص‌ اولوا العزم‌ ‌آنها‌ قرب‌ ‌از‌ جميع‌ مقربان‌ هستند ‌تا‌ برسد بجايي‌ ‌که‌ بفرمايد:

فَكان‌َ قاب‌َ قَوسَين‌ِ أَو أَدني‌ سوره نجم‌ ‌در‌ حق‌ ‌رسول‌ محترم‌، و موسي‌ ‌با‌ خداي‌ ‌خود‌ مناجات‌ داشت‌ ‌که‌ مفاد نجيّا ‌است‌. و بهترين‌ عبادات‌ مناجات‌ ‌با‌ پروردگار ‌خود‌ ‌است‌ بالاخص‌ ‌در‌ وقت‌ سحر ‌در‌ جاي‌ خلوت‌، بلكه‌ ‌از‌ جميع‌ نعم‌ بهشتي‌ مناجاة ‌با‌ پروردگار الذّ ‌است‌ ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌عليه‌ السّلام‌ مروي‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود:

اذا اشتغل‌ اهل‌ الجنة بالجنة اشتغل‌ اهل‌ اللّه‌ باللّه‌

و ‌اينکه‌ موهبت‌ كبري‌ نصيب‌ حضرت‌ موسي‌ شد ‌که‌ ‌هر‌ موقع‌ مي‌رفت‌ ‌در‌ مقام‌ مناجات‌ ‌با‌ خداي‌ ‌خود‌ تكلم‌ ميكرد و خداوند ‌با‌ ‌او‌ تكلم‌ ميفرمود، چنانچه‌ ميفرمايد: وَ كَلَّم‌َ اللّه‌ُ مُوسي‌ تَكلِيماً نساء ‌آيه‌ 162.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 52)- سوم: این آیه اشاره به آغاز رسالت موسی کرده، می‌گوید: «ما او را از طرف راست کوه طور فرا خواندیم» (وَ نادَیْناهُ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَیْمَنِ).

در آن شب تاریک و پر وحشتی که با همسرش از بیابانهای «مدین» گذشته و به سوی مصر در حرکت بود به همسرش درد وضع حمل دست داد، و گرفتار سرمای شدیدی شد و به دنبال شعله آتشی در حرکت بود، ناگهان برقی از دور درخشید و ندایی برخاست و به موسی (ع) فرمان رسالت داده شد، و این بزرگترین افتخار و شیرین‌ترین لحظه در عمر او بود.

4- علاوه بر این «ما او را نزدیک ساختیم و با او سخن گفتیم» (وَ قَرَّبْناهُ نَجِیًّا).

ندای الهی موهبتی بود و تکلّم با او موهبت دیگر.

نکات آیه

۱- خداوند از سمت راست کوه طور، موسى(ع) را مورد خطاب قرار داد و با او سخن گفت. (و ندینه من جانب الطور الأیمن) «أیمن» یا از «یُمن» به معناى خیر و برکت داشتن گرفته شده و یا از «یمین» که به معناى «سمت راست» است. دراین برداشت معناى دوم مورد نظر است. در این صورت «الأیمن» وصف کلمه «جانب» خواهد بود.

۲- کوه طور، مکانى مبارک و محلى که خداوند از آن ناحیه با موسى(ع) سخن گفت. (و ندینه من جانب الطور الأیمن) «الأیمن» - که دراین برداشت به معناى مبارک گرفته شده است - ممکن است وصف براى «الطور» باشد و ممکن است وصف براى «جانب» گرفته شود.

۳- خداوند، موسى(ع) را براى نجوا و گفتوگوى با خود برگزید. (و قرّبنه نجیًّا)

۴- خداوند، به هنگام اظهار گفته هاى ویژه براى موسى(ع)، او را مقرب خود ساخت. (و قرّبنه نجیًّا) «نجىّ»، یعنى کسى که با او گفت وگوى سرّى انجام گیرد (برگرفته از «لسان العرب») و اطلاق آن بر موسى به این لحاظ است که آنچه خداوند با او در میان گذاشت، محرمانه بود و تنها موسى به آن آگاهى یافته بود.

۵- برگزیدگى موسى(ع) و انقطاع او از غیر خدا، زمینه ساز سخن گفتن خداوند با او و نزدیک ساختن او به خود (إنّه کان مخلصًا ... و ندینه من جانب الطور الأیمن و قرّبنه نجیًّا) توصیف موسى(ع) - در آیه قبل - به «مخلَص» (کسى که خداوند او را براى خود خالص گردانده است)، گویاى شایستگى او براى شنیدن نداى خداوند است.

موضوعات مرتبط

  • برگزیدگان خدا ۳:
  • تقرّب: زمینه تقرّب ۵
  • خدا: زمینه گفتگوى خدا با موسى(ع) ۵; گفتگوى خدا باموسى(ع) ۱، ۳ ، ۴; مکان گفتگوى خدا با موسى(ع) ۲
  • کوه طور: برکت کوه طور ۲; سمت راست کوه طور ۱
  • موسى(ع): برگزیدگى موسى(ع) ۳، ۵; تقرب موسى(ع) ۴; فضایل موسى(ع) ۳; قصه موسى(ع) ۱، ۲; موسى(ع) در کوه طور ۱; وحى به موسى(ع) ۱

منابع