سوره غافر
سوره الزمر | سوره غافر | سوره فصلت | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
حم.
فرو فرستادن تدریجی این کتاب، از جانب خدای عزیز بسیار داناست،
(که) گناهبخشِ توبهپذیرِ سختکیفرِ فراخنعمت است. خدایی جز او نیست (و) بازگشت تنها سوی اوست.
جز آنهایی که کفر ورزیدند، (کسی) در آیات خدا ستیزه نمیکند. پس جابهجا شدن و رفت و آمدشان در شهرها تو را هرگز نفریبد.
پیش از اینان قوم نوح و بعد از آنان حزبها(ی کافر) به تکذیب پرداختند. و هر امّتی آهنگ پیامبر خود را کردند، تا او را درگیرند. و به (وسیلهی) باطل جدال نمودند تا حقیقت را با آن پایمال کنند. پس آنان را فرو گرفتیم. پس آیا کیفر من چگونه بود؟
و بدینسان فرمان پروردگارت دربارهی کسانی که کفر ورزیده بودند، به حقیقت پیوست، که ایشان همواره همدمان آتشند.
کسانی که عرش (آفریدهی ربانی) را حمل میکنند و نیز آنها را که پیرامون آنند (هر دو گروه) با سپاس پروردگارشان (او را) تسبیح میگویند و به او ایمان میآورند و برای کسانی که گرویدهاند پوشش میخواهند که: «پروردگارمان! تو از جهت علم و رحمت (خود) بر هر چیز احاطه داری، پس برای کسانی که بازگشته و راه تو را دنبال کردهاند پوشش بنه و آنها را از عذاب آتش شعلهور نگهدار.»
«پروردگارمان! و آنان را در باغهایی (با درختان) سر درهم جاوید که وعدهشان دادهای، با هر که از پدران و همسران و فرزندان و پیروانشان که شایستهاند، داخل کن، زیرا تو خود عزیز حکیمی.»
«و آنان را از بدیها نگهدار، و هر که را در آن روز از بدیها نگهداری، همانا رحمتش کردهای، و آن همان کامیابی بزرگ است.»
همانا کسانی که کافر شدند صدا زده میشوند که: «بهراستی غضب شدید خدا از غضب شدید شما نسبت به خودتان سختتر است، چون سوی ایمان فرا خوانده میشوید، پس کفر میورزید.»
گفتند: «پروردگارمان! دوبار ما را میراندی و دوبار ما را زنده کردی، پس به گناهانمان اعتراف کردیم. پس آیا راه بیرون شدنی (از آتش) هست؟»
این (کیفر از آن جهت است) که چون خدا به راستی به تنهاییاش خوانده شود، کفر میورزید؛ و چون به او شرک آورده شود، ایمان میآورید. پس (امروز) فرمان از آنِ خدای بسی والای بزرگ است.
او کسی است که نشانههای خود را به شما مینمایاند و برای شما از آسمان روزیای میفرستد و جز آن کس که همواره سوی خدا رهسپار است (کسی) پند نمیگیرد.
پس خدا را برای طاعتش پاکدلانه فراخوانید، هر چند کافران را بس ناخوش افتد!
(خدا) بالا برندهی درجات، خدای عرش (فرماندهی)، به هر کس از بندگانش که خواهد روح (وحی) را، به فرمان خویش میفرستد، تا (مردم را) از روز ملاقات (با خدا) هشدار دهد.
آن روز که آنان آشکارند (و) چیزی از آنها بر خدا پوشیده نیست. امروز فرمانروایی از آنِ کیست؟ از خدای یکتای قهّار.
امروز هر کسی به (موجب) آنچه به دست آورده است کیفر مییابد. امروز هرگز ستمی نیست. همانا خدا زودشمار است.
و آنان را از (آن) روز (رستاخیز) بس نزدیک بترسان. چون (که) جانها(شان) نزدیک گلوگاهها(شان) است، در حالی که اندوه خود را فرو میخورند، برای ستمگران نه هیچ یاری است و نه (هیچ) شفاعتگری که شفاعتش پذیرفته شود.
(خدا) نگاههای دزدانه و آنچه را که در سینهها(شان) نهان میدارند، میداند.
و خدا به حق داوری میکند. و کسانی که فروتر از او را میخوانند (عاجزند و) به چیزی (درست) داوری نمیکنند. همانا خدا، (هم) او بسیار شنوای بس بیناست.
آیا و در زمین سیر (تاریخی و جغرافیایی) نکردند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنها بودند چگونه بوده است؟ آنان از ایشان نیرومندتر (بوده) و آثاری (پایدارتر) در روی زمین از خود باقی گذاشتند. با این همه، خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفتار کرد و در برابر خدا هیچ نگهبانی نداشتند.
این (کفر) از آن روی بود، که پیامبرانشان همواره دلایل آشکار برایشان میآوردهاند ولی (آنها) انکار (و انگار) میکردند. پس خدا (گریبان) آنان را بر گرفت. همانا او نیرومند سختْپیگرد است.
و بهراستی موسی را با آیات خود و سلطهای آشکارگر فرستادیم،
سوی فرعون و هامان و قارون. پس گفتند: «افسونگری (شیّاد و) بس دروغگوست.»
پس چون حقیقت را از جانب ما برای آنان آورد، گفتند: «پسران کسانی را که با او ایمان آوردهاند بکشید و زنانشان را زنده بگذارید و حیا را از آنان سلب کنید.» و (اما) نیرنگ کافران جز در (ژرفای) گمراهی نیست.
و فرعون گفت: «مرا واگذارید تا موسی را بکشم و (در این حال) پروردگارش را باید بخوانَد. من بهراستی میترسم آیین شما را تغییر دهد یا در (این) سرزمین فساد را آشکار کند.»
و موسی گفت: «همانا من از هر متکبّری که به روز حساب ایمان نمیآورد به پروردگار خود و پروردگار شما پناه بردهام.»
و مردی مؤمن از خاندان فرعون - در حالی که ایمان خود را (از آنان) نهان میداشت- گفت: «آیا مردی را میکشید (تنها به این جرم) که میگوید پروردگار من خداست؟ و بهراستی برایتان از جانب پروردگارتان دلایل آشکاری آورده و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست و اگر راستگو باشد (دست کم) برخی از آنچه به شما وعده میدهد به شما خواهد رسید. همانا خدا کسی را که زیادهرو بس دروغزن است هدایت نمیکند.»
«ای قوم من! امروز فرمانروایی از شماست، حال آنکه در (این) سرزمین چیرهاید. پس چه کسی ما را از بلای خدا - اگر ما را در رسد- حمایت خواهد کرد؟» فرعون گفت: «جز آنچه میبینم، به شما نمینمایانم و شما را جز به راه راستین رهنمایی نمیکنم.»
و کسی که ایمان آورده بود گفت: «ای قوم من! همانا من از (روزی) مانند روز احزابِ (منکر خدا) بر شما میترسم.»
«(از عادت دیرینه(ای)) همانند قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که پس از آنهایند. و (گرنه) خدا هرگز برای بندگان(اش) ستمی نمیخواهد.»
«و ای قوم من! من همواره بر شما از روز ندا دادن به یکدیگر بیم دارم (که میان خدا و دوزخیان و هم میان آنان و بهشتیان سخنانی در پی است).»
«روزی که پشتکنان (به عنف) باز میگردید. برای شما در برابر خدا هیچ نگهبانی نیست.» و هر که را خدا گمراه کند او را هیچ راهبری نیست.
و بهراستی و درستی، یوسف پیش از این نزد شما با دلایل آشکار آمد. پس از آنچه برای شما آورد همواره (غرق) در تردید بودید، تا وقتی که رحلت کرد. گفتید: «خدا بعد از او هرگز فرستادهای را بر نخواهد انگیخت.» اینگونه، خدا هر که را زیادهرو شکّاک بیمستند است، بیراه میگذارد.
کسانی که دربارهی آیات خدا - بدون هیچ حجّتی (روشنگر) که برای آنان آمده باشد - مجادله میکنند (این ستیزه) در نزد خدا و نزد کسانی که ایمان آوردهاند (مایهی) خشمی بس بزرگ است. این گونه، خدا بر تمامی دل (هر) متکبّر بس زورگویی مُهر مینهد.
و فرعون گفت: «ای هامان! برای من آسمانخراشی بلند بساز، شاید من به وسیلهها برسم؛»
«وسایل (دستیابی به) آسمانها. پس سوی خدای موسی راه یابم و من او را سخت دروغپرداز میپندارم.» و این گونه برای فرعون، زشتی کارش آراسته گشت و از راه (راست) بازمانده شد و نیرنگ فرعون جز در (ژرفای) تباهی نیست.
و آن کس که ایمان آورد گفت: «ای قوم من! مرا پیروی کنید تا شما را (از بیراهه) به راه راهوار شایسته هدایت کنم.»
«ای قوم من! این زندگی دنیا تنها کالایی (ناچیز) است و همانا آخرت است که سرای پُر قرار پایدار است.»
«هر که بدی کند، جز به مانند آن کیفر نیابد؛ و هر که کار شایسته کند - مرد باشد یا زن – در حالی که ایمان داشته باشد، پس ایشان داخل بهشت میگردند و در آنجا بیحساب روزی داده میشوند.»
«و ای قوم من! مرا چیست که شما را به نجات فرا میخوانم و (شما) مرا به آتش فرا میخوانید؟»
«مرا فرا میخوانید تا به خدا کافر شوم و چیزی را که بدان علمی ندارم با او شریک گردانم. و من شما را به سوی (آن) عزیز پوشنده(ی نقصانها) دعوت میکنم.»
«آنچه مرا سوی آن دعوت میکنید، ناچار نه در دنیا و نه در آخرت هیچگونه دعوتی (راستا برای الوهیت) ندارد و برگشت ما همانا سوی خداست. و زیادهروها، (هم)آنان همدمان آتشند.»
«پس به زودی آنچه را به شما میگویم به یاد خواهید آورد و کارم را به خدا میسپارم؛ بیگمان خداست که به (حال) بندگان (خود) بسی بیناست.»
پس خدا او را از پیامدهای بد آنچه نیرنگ میکردند نگهداشت و فرعونیان را بدی عذاب فرو گرفت.
(اینک هر) صبح و شام بر آتش نمایش داده میشوند و روزی که رستاخیز بر پا شود (فریاد میرسد که:) «فرعونیان را در سختترین (انواع) عذاب در آورید.»
و آنگاه که در آتش با یکدیگر محاجه و نزاع میکنند، مستضعفان به مستکبران میگویند: «ما همواره پیرو شما بودهایم، پس آیا میتوانید بخشی از این آتش را از ما برگیرید؟»
کسانی که گردنکشی کردند، گفتند: «(اکنون) همهی ما در آن (آتش) میباشیم. خدا بیگمان میان بندگان (خود) داوری کرده است.»
و کسانی که در آتشاند، به نگهبانان جهنّم گفتند: «پروردگارتان را بخوانید تا زمانی اندک از این عذاب را از ما تخفیف دهد.»
گفتند: « و مگر پیامبرانتان با نشانهها(ی روشن) فراسویتان نمیآمدند؟» گفتند: «چرا.» گفتند: «پس بخواهید. و درخواست کافران جز در (ژرفای) گمراهی نیست.»
همانا ما فرستادگان خود و کسانی را که گرویدهاند، در زندگی دنیا و روزی که گواهان بر پای میایستند بهراستی یاری میکنیم.
(همان) روزی که ستمگران را پوزششان سودی ندهد و برای آنان تنها لعنت است و برایشان بدی آن سراست.
همانا موسی را هدایت دادیم و به فرزندان اسرائیل تورات را به میراث نهادیم.
حال آنکه رهنمود و یادوارهای برای خردمندان ویژه است.
پس صبر کن که بهراستی وعدهی خدا حق (و) پای برجا است و برای کار دنبالهدارت پوشش بخواه و به سپاس پروردگارت، شامگاهان و بامدادان ستایشگر باش.
بیگمان آنان که دربارهی نشانههای خدا - بی آنکه حجّتی برایشان آمده باشد - به مجادله بر میخیزند، در دلهایشان بجز خودبزرگبینی (خیالی) چیزی نیست، که هرگز به آن رسنده نیستند. پس به خدا پناه جوی (که) همانا، (هم)او بس شنوای بسیار بیناست.
همواره آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر از آفرینش مردم است، ولی بیشتر مردم نمیدانند.
و نابینایان و بینایان یکسان نیستند، و کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند (یکسان) نیستند و نه بزهکاران. چه اندک یاد میکنید.
بیچون ساعت (رستاخیز) بهراستی آمدنی است (و) در آن شکی مستند نیست، ولی بیشتر مردمان ایمان نمیآورند.
و پروردگارتان فرمود: «مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم. در حقیقت، کسانی که از پرستشم کبر میورزند، به زودی در دوزخ به خواری در آیند.»
خداست که شب را برایتان پدید آورد، تا در آن آرام گیرید و روز را بیناییبخش (قرار داد). همانا خدا بر (سرو سامان) مردمان، بسیار صاحب فضیلت است ولی بیشتر مردم سپاس نمیدارند.
این است خدا، پروردگار شما (که) آفرینندهی هر چیزی است. خدایی جز او نیست. پس چگونه و چه زمانی (از او) به دروغ باز گردانیده میشوید؟
کسانی که نشانههای خدا را انکار (و انگار) میکردهاند اینگونه (از خدا) رویگردان میشوند.
خدایی که زمین را برای ما قرارگاه (شایستهی سکونت) نهاد و آسمان را (بر فرازش) بنیانی قرار داد و شما را صورتگری کرد و صورتهای شما را نیکو نمود و از چیزهای پاکیزه به شما روزی داد. این است خدا پروردگارتان. پس (بلندمرتبه و بزرگ و) مبارک است خدا، پروردگار جهانیان.
اوست تنها زندهی پاینده (و) خدایی جز او نیست. پس او را -در حالیکه دین (خود) را برای وی بیآلایش گردانیدهاید- بخوانید. سپاس(ها همه) ویژهی خدا، پروردگار جهانیان است.
بگو: «من همواره نهی شدهام از اینکه جز خدا کسانی را که (شما) میخوانید پرستش کنم. هنگامی که از جانب پروردگارم مرا دلایل روشن رسیده، امر شدهام که تنها فرمانبردار پروردگار جهانیان باشم.»
اوست کسی که شما را از خاکی آفرید، سپس از نطفهای، آنگاه از علقهای و بعد شما را (به صورت) کودکی برمیآورَد و تا به نیروهایتان برسید (و) پس (از آن) سالخورده باشید. و از میان شما کسی است که مرگ پیشرس مییابد. و برای اینکه به مدتی که مقرّر است برسید و شاید اندیشه کنید.
او همان کسی است که زنده میکند و میمیراند. پس چون به چیزی حکم کند، همین قدر به آن میگوید: «شو» ، پس (بیدرنگ) میشود.
آیا کسانی را که در (ابطال) آیات خدا مجادله میکنند ندیدی (که) تا کجا و تا کی (از حقیقت آیات الهی منحرف) میشوند.
کسانی که کتاب (خدا) و آنچه را که فرستادگان خود را بدان گسیل داشتهایم، تکذیب کردند. پس در آیندهای دور خواهند دانست؛
هنگامی که غُلها در گردنهایشان است و (نیز) زنجیرها، حال آنکه (با آنها) کشانیده میشوند.
در میان جوشاب سپس در آتش (پرهیجان) بریان میگردند.
سپس به آنان گفته شد: «آنچه را در برابر خدا شریک میساختید کجایند؛»
«بجز خدا؟!» گفتند: «گمشان کردیم، بلکه پیشتر (هم) ما چیزی را (جز خدا به خدایی) نمیخواندیم.» اینگونه خدا کافران را بیراه میگذارد.
این (عقوبت) بدین جهت است که در زمین به ناروا شادی و سرمستی میکردید و اینکه در خوشحالی زیاد مینازیدید.
از درهای دوزخ جاودانه در آیید، پس چه بد است اقامتگاه سرکشان.
پس صبر کن که همانا وعدهی خدا حق است. پس اگر بهراستی پارهای از آنچه را که به آنان وعده دادهایم بیگمان به تو بنمایانیم و یا تو را از دنیا بیچون بیرون ببریم، در هر صورت آنان سوی ما بازگردانیده میشوند.
و همانا بهراستی پیش از تو فرستادگانی را فرستادیم (و ماجرای) برخی از آنان را بر تو حکایت کردیم و برخی از ایشان را بر تو حکایت نکردیم. و هیچ فرستادهای را (چنان) نبوده است که نشانهای آورد جز به اذن خدا. پس هنگامی که فرمان خدا در رسد بحق داوری شود و آنجاست که باطلکنندگان (حق) زیان میکنند.
همان خدایی که چهارپایان نعمتوار را برایتان نهاد، تا از برخی از آنها سواری گیرید و از برخی از آنها میخورید.
و در آنها برای شما سودهایی است. و برای اینکه بر آنها به نیازی که در سینههایتان است برسید، و بر آنها و بر کشتیها حمل میشوید.
و نشانههای خویش را به شما مینمایاند، پس کدام یک از نشانههای خدا را انکار (و انگار) میکنید؟
آیا پس در (تاریخ و جغرافیای) زمین نگشتهاند، تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند چگونه بوده است؟ (آنان) بیشتر از اینان و در نیرویی و در آثاری در زمین، استوارتر بودند و (اما) آنچه به دست میآوردهاند، به حالشان سودی نبخشید.
پس چون پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند، به آن چیز (مختصری) از دانش که نزدشان بود خرسند شدند و (سرانجام) آنچه به مسخره میگرفتند آنان را فرو گرفت.
پس چون سختی (عذاب) ما را دیدند گفتند: «فقط به خدا ایمان آوردیم و بدانچه با او شریک میگردانیدیم کافریم.»
پس هنگامی که عذاب ما را مشاهده کردند، دیگر ایمانشان برایشان سودی نداشت. سنّت خدا را که از (دیر باز) دربارهی بندگانش چنین جاری شده (پروا بدار) و آنجاست که کافران زیان کردهاند.