غافر ٥٩

از الکتاب
کپی متن آیه
إِنَ‌ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لاَ رَيْبَ‌ فِيهَا وَ لٰکِنَ‌ أَکْثَرَ النَّاسِ‌ لاَ يُؤْمِنُونَ‌

ترجمه

روز قیامت به یقین آمدنی است، و شکّی در آن نیست؛ ولی اکثر مردم ایمان نمی آورند!

|بى‌گمان رستاخيز آمدنى است و در آن ترديدى نيست، ولى بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند
در حقيقت، رستاخيز قطعاً آمدنى است؛ در آن ترديدى نيست، ولى بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند.
البته ساعت قیامت بی‌هیچ شک می‌آید و لیکن بیشتر مردم (تا ساعت مرگ به آن) ایمان نمی‌آورند.
یقیناً قیامت آمدنی است، هیچ تردیدی در آن نیست، ولی بیشتر مردم [به سبب تکبّر و غرور] ایمان نمی آورند.
قيامت مى‌آيد و در آن ترديدى نيست، ولى بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند.
بی‌گمان قیامت آمدنی است و شکی در آن نیست، ولی بیشترینه مردم باور نمی‌دارند
هر آينه رستاخيز آمدنى است، هيچ شكى در آن نيست، ولى بيشتر مردم باور نمى‌دارند.
روز قیامت قطعاً فرا می‌رسد و شکّی در آن نیست، ولی بیشتر مردم تصدیق نمی‌کنند.
بی‌چون ساعت (رستاخیز) به‌راستی آمدنی است (و) در آن شکی مستند نیست، ولی بیشتر مردمان ایمان نمی‌آورند.
همانا ساعت آینده است نیست شکی در آن و لیکن بیشتر مردم نمی‌گروند

Indeed, the Hour is coming; there is no doubt about it; but most people do not believe.
ترتیل:
ترجمه:
غافر ٥٨ آیه ٥٩ غافر ٦٠
سوره : سوره غافر
نزول : ٨ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٢
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«لا رَیْبَ فِیهَا»: تأکید سوم است. یعنی فرا رسیدن قیامت با سه تأکید در جمله همراه است: إِنَّ، لام لآتِیَةٌ، و شبه جمله لا رَیْبَ فِیهَا.


تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ «59»

همانا قيامت آمدنى است؛ شكى در آن نيست، ولى اكثر مردم ايمان نمى‌آورند.

نکته ها

چون قيامت، ناگهانى و به سرعت برپا مى‌شود، نام آن‌ «السَّاعَةَ» گذاشته شده و هر كجا با الف و لام بيايد، به معناى قيامت است ولى بدون الف و لام به معناى زمان است، خواه زمان كم، مانند «لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» «1»* يعنى براى لحظه‌اى، مرگ آنان عقب يا جلو نمى‌افتد و خواه مطلق زمان، نظير «فِي ساعَةِ الْعُسْرَةِ» «2»

گرچه در مورد قيامت، برخى انسان‌ها استبعاد و تشكيك كرده‌اند، ولى با توجّه به حكمت و عدالت و قدرت و علم الهى، سزاوار نيست در مورد آن شك كرد. «لا رَيْبَ فِيها»

پیام ها

1- در برابر اصرار بعضى كه مى‌پرسند: «زمان قيامت چه وقت است؟» قرآن هرگز زمان آن را مطرح نمى‌كند، آن چه هست اصل وقوع قيامت است. «إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ»

2- ياد قيامت، بهترين وسيله‌ى تذكّر و غفلت زدايى است. «قَلِيلًا ما تَتَذَكَّرُونَ‌- إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ»

3- در برابر تشكيك كافران در مورد قيامت، شما با قاطعيّت پيام حقّ را بگوييد.

«لا رَيْبَ فِيها»

4- شك مردم در وقوع قيامت، ناشى از جهل آنان به علم و قدرت خداست. «أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ»


«1». اعراف، 34.

«2». توبه، 117.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 279

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ (59)

چون دنيا دار تكليف است نه جزا، پس لابد بايد سراى ديگر محسن به ثواب، و مسيى‌ء به عقاب خود برسد، لذا فرمايد:

إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ: بدرستى كه قيامت هر آينه آينده است، لا رَيْبَ فِيها:

جلد 11 - صفحه 324

شك و شبهه‌اى نيست در آن به جهت وضوح دلالت عقليه و نقليه بر وقوع آن و اجماع جميع انبياء و كتب آسمانى بر آن، وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ‌: و لكن بيشتر مردمان ايمان نياورند به نشأه قيامت و تصديق به آن ننمايند به جهت عدم تعقل و تدبر.

تبصره:

برهان عقلى قائم است بر اثبات قيامت، زيرا پس از ارسال رسل و انزال كتب، مسلم است جمعى مؤمن و مطيع و به تمام جهات از فقر و فاقه و ملامت و سختى ثبات ورزند، و گروهى كافر و عاصى كه هر چه خواهند رفتار نمايند، هر دو طبقه بميرند؛ چنانچه سراى ديگرى نباشد كه جزا و سزا مترتب شود، هر آينه مخالف حكمت و از عدالت الهى بعيد خواهد بود. بنابراين وقوع قيامت محقق و به شك شكاك، امور حقيقيه و واقعيه از واقع خود خارج نگردد، لذا فرمايد: «لا ريب فيها» اشاره به عالم واقع باشد.

پس به جهت ترغيب بندگان در قبول ايمان فرمايد:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلاَّ كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (56) لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (57) وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى‌ وَ الْبَصِيرُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لا الْمُسِي‌ءُ قَلِيلاً ما تَتَذَكَّرُونَ (58) إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ (59) وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ (60)

ترجمه‌

همانا آنانكه مجادله مينمايند در آيتهاى خدا بدون حجّتى كه آمده باشد آنها را نيست در سينه‌هاشان مگر بزرگى كه نباشند آنان رسندگان‌


جلد 4 صفحه 534

بآن پس پناه بر بخدا همانا او است آن شنواى بينا

هر آينه آفريدن آسمانها و زمين مهمّ‌تر است از آفريدن مردم ولى بيشتر مردم نميدانند

و مساوى نيستند كور و بينا و كسانيكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته و نه بدكار اندكى از شما پند ميگيريد

همانا قيامت هر آينه آينده است نيست شكّى در آن ولى بيشتر مردم ايمان نمى‌آورند

و گفت پروردگار شما بخوانيد مرا اجابت ميكنم شما را همانا آنانكه تكبّر ميكنند از عبادت من زود باشد داخل شوند در دوزخ ذليلان.

تفسير

گفته‌اند در باره يهود نازل شده و محتمل است ناظر بمشركين مكّه باشد كه مشاجره و گفتگو ميكردند در ابطال و ردّ آيات قرآن بدون دليل و برهان و گواهى از كتب سماوى و اقوال پيغمبران خدا ميفرمايد نيست در ضميرشان مگر هواى رياست و بزرگى و سركشى از احكام الهى و وسائط ابلاغ آن ولى باين آرزو نخواهند رسيد چون خداوند بزودى آنها را خوار و ذليل اهل ايمان خواهد فرمود و بايد پناه برد از شرّ آنها بخداوندى كه ميشنود اقوال آنها را و مى‌بيند افعالشان را و بزودى بمجازاتشان ميرساند و عجب در آنستكه اينها خدا را خالق آسمانها و زمين ميدانند و ميدانند كه خلقت آنها براى وسعت و عظمتشان برتر و بزرگتر و مهمتر از خلقت مردم در روز جزا است ولى بيشتر مردم لازمه اينمعنى را نميدانند كه كسيكه قادر بر خلق اكبر و اهمّ باشد قادر بر خلق غير اكبر و اهمّ نيز ميباشد لذا با اعتراف بخلق آسمانها و زمين و موجودات آن براى خدا منكر معاد ميشوند و اين نيست مگر از آن جهت كه فكر نكردند و چشم دل آنها كور شده و البتّه مساوى نيست ادراكات كور با بينا و اهل ايمان و عمل صالح كه روشن ضميرانند با مرد بدكار كه قلبش تاريك و ظلمانى و سياه شده و البتّه بهمين مناسبت مقامات اخروى آنها هم تفاوت دارد مؤمن و صالح در بهشت و كافر و بدكار در جهنّم است ولى بيشتر از شما مردم متوجّه به اين معانى نيستيد لذا در مقام تحصيل علم و معرفت برنمى‌آئيد تا دل شما بنور دانش منوّر گردد و از آيات الهيه پند گرفته بمقامات رفيعه و اصل شويد و يتذكّرون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و در هر حال كلمه ما زائده يا مصدريّه است يعنى كم است تذكّر شما يا مردم و روز قيامت كه يكى از اسمائش‌


جلد 4 صفحه 535

ساعت است يعنى آن زمانى كه جز خدا كسى نمى‌داند البتّه خواهد آمد شكّى در آن راه ندارد ولى بيشتر مردم قلبا و عملا بآن اعتقاد قطعى ندارند و بعيد ميشمارند آنرا خصوصا با تمام خصوصياتى كه خدا و پيغمبران براى آنروز بيان فرموده‌اند چون ادراكاتشان مأنوس بمحسوسات شده و از معقولات وحشت دارند و خدا فرموده آنچه ميخواهيد از خير دنيا و آخرت از من بخواهيد و بخوانيد مرا تا روا كنم حاجات شما را بتها از دستشان كارى برنمى‌آيد كه بتوانند حاجت كسيرا برآورند و كسانيكه تكبّر كنند از رفتن در خانه خدا و تأنّف نمايند از طلب حاجات خودشان از قاضى الحاجات بى‌اعتنائى بخدا نموده‌اند و مستحق شدند كه با ذلّت و خوارى بجهنّم روند و البته معلوم است كه خداوند اختيار مملكت وجود را كه بايد با نظام احسن مرتّب شود بدست تمام بندگانيكه حاجات مختلفه دارند و دعا ميكنند نميدهد و معناى اجابت دعا آنستكه اگر مصلحت باشد خواسته دعا كنندگان براى آنها و مفسده‌اى هم براى غير نداشته باشد بآنها عطا شود چون بسيارى از عطايا چنين است كه با تقاضا مصلحت دارد و بدون طلب ندارد خداوند ميفرمايد تقاضا كنيد تا اگر مصلحت در برآوردن حاجات شما باشد برآورم و الّا ثواب دعا را بشما مسلّما خواهم داد در دنيا يا آخرت چون دعا عبادت است و عبادت مسلّما اجر اخروى دارد بلكه بر حسب بعضى از روايات مأثوره در اينمقام از ائمه اطهار افضل عبادات است حتّى از نماز هم افضل است و ظاهرا مراد افضليّت آن از نوافل باشد و شمّه‌اى از اين مقال و پاره‌اى از اخبار اين باب در سوره بقره ذيل قول خداوند اجيب دعوة الدّاع اذا دعان گذشت و در مجمع از ابن عباس ره نقل نموده كه ادعونى أستجب لكم را به اعبدونى اثبكم تفسير نموده و استدلال فرموده بر آن بقول پيغمبر صلى اللّه عليه و اله كه فرموده دعا عبادت است و اين را قرينه قرار داده بر آنكه مراد از اجابت اثابت است با آنكه ائمه عليهم السلام هم فرموده‌اند دعا عبادت است ولى با آنكه دعا است عبادت است و با اينحال موجبى از براى صرف اجابت از معناى حقيقى خود نيست و ظاهر آيه شريفه مطابق با صريح روايات مفسّره است.


جلد 4 صفحه 536

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


إِن‌َّ السّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيب‌َ فِيها وَ لكِن‌َّ أَكثَرَ النّاس‌ِ لا يُؤمِنُون‌َ (59)

بدرستي‌ ‌که‌ ساعة ‌که‌ قيمة

جلد 15 - صفحه 391

‌باشد‌ ‌هر‌ آينه‌ آينده‌ ‌است‌ و هيچ‌ ريب‌ و شكّي‌ ‌در‌ ‌او‌ نيست‌ و لكن‌ اكثر ناس‌ نميدانند.

إِن‌َّ السّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيب‌َ فِيها زيرا ‌اگر‌ قيامت‌ نباشد بكلّي‌ دستگاه‌ خلقت‌ لغو ميشود زيرا خلقت‌ آسمانها و آنچه‌ ‌در‌ آسمانها و آنچه‌ ‌در‌ زمين‌ ‌است‌ ‌براي‌ انسان‌ خلقت‌ ‌شده‌ چنانچه‌ ميفرمايد خَلَق‌َ لَكُم‌ ما فِي‌ الأَرض‌ِ جَمِيعاً و انسان‌ ‌اگر‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ چهار روز دنيا خلق‌ ‌شده‌ ‌باشد‌ ‌که‌ بجان‌ يكديگر بريزند و هزار گونه‌ فساد ايجاد كنند سپس‌ فاني‌ شوند بسيار لغو ‌است‌ بلكه‌ خلقت‌ انسان‌ ‌براي‌ عبادت‌ و پرستش‌ خداوند متعال‌ ‌است‌ ما خَلَقت‌ُ الجِن‌َّ وَ الإِنس‌َ إِلّا لِيَعبُدُون‌ِ و نتيجه عبادت‌ ‌در‌ عالم‌ آخرت‌ ‌است‌ و ‌از‌ امير المؤمنين‌ ‌است‌

«خلقتم‌ للبقاء ‌لا‌ للفناء».

وَ لكِن‌َّ أَكثَرَ النّاس‌ِ لا يُؤمِنُون‌َ كساني‌ ‌که‌ منكر معاد هستند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 59)- در این آیه با قاطعیت و صراحت خبر از وقوع قیامت داده، می‌گوید: «ساعت (روز قیامت) بطور مسلم خواهد آمد، و شک و تردیدی در آن نیست، ولی بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند» (إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ لا رَیْبَ فِیها وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یُؤْمِنُونَ).

نکات آیه

۱ - برپایى قیامت، امرى حتمى است. (إنّ الساعة لأتیة)

۲ - برپایى قیامت، داراى شواهد و دلایل تردیدناپذیر است. (إنّ الساعة لأتیة لا ریب فیها) با توجه به آیات پیشین - که درصدد اثبات معاد انسان است - تعبیر «لا ریب فیها»، مى تواند اشاره به این نکته باشد که قیامت آن چنان از شواهد و دلایل متقن برخوردار است که توجه به آن، زداینده هرگونه تردید از انسان در برپایى آن است.

۳ - با وجود شواهد و دلایل اثباتگر برپایى قیامت، شک و تردید در آن، امرى ناروا و نابه جا است. (إنّ الساعة لأتیة لا ریب فیها)

۴ - بیشتر مردم صدر اسلام با وجود شواهد و دلایل اثباتگر قیامت، به این حقیقت ایمان نیاوردند. (إنّ الساعة لأتیة ... و لکنّ أکثر الناس لایؤمنون)

۵ - «الساعة»، از نام هاى قیامت (الساعة)

موضوعات مرتبط

  • الساعة: ۵
  • قیامت: بى منطقى شک به قیامت ۳; حتمیت قیامت ۱; مکذبان قیامت در صدراسلام ۴; نامهاى قیامت ۵; وضوح دلایل قیامت ۲، ۳، ۴
  • مردم: اکثریت مردم صدراسلام ۴

منابع