غافر ٥
کپی متن آیه |
---|
کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ کُلُ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَ فَأَخَذْتُهُمْ فَکَيْفَ کَانَ عِقَابِ |
ترجمه
غافر ٤ | آیه ٥ | غافر ٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«الأحْزَابُ»: گروهها و دستههائی که علیه پیغمبران همدست و همپشت شدهاند و برای اسارت و کشتن و آزارشان به تلاش ایستادهاند. در آیه و سوره ص به برخی از چنین گروهها و دستههائی اشاره شده است. «هَمَّتْ»: قصد کرده است. توطئه چیده است (نگا: مائده / ، یوسف / ، توبه / و ). «لِیَأْخُذُوهُ»: تا او را اسیر کنند. واژه اخذ در اینجا به معنی أَسْر یعنی اسیر کردن است. همان گونه که أخیذ به معنی اسیر است. «لِیُدْحِضُوا»: تا باطل گردانند. تا مغلوبش نمایند (نگا: کهف / ، صافّات / . «فَأَخَذْتُهُمْ»: من ایشان را گرفتار کردم. من آنان را هلاک ساختم. «فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ»: (نگا: رعد / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
نزول
این آیة درباره حارث بن قیس السهمى نازل شده که از جمله مسخرهکنندگان و دشمنان سرسخت پیامبر و منکر قرآن بوده است.[۱] سدى از ابومالک نقل کند که این آیه درباره حرث بن قیس السهمى نازل گردیده است.[۲]
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ «5»
پيش از اين (كفّار مكّه) نيز قوم نوح و احزابى كه بعدشان آمدند (پيامبرانشان را) تكذيب كردند و هر امّتى تصميم گرفت تا پيامبرش را به عقوبت بگيرد و به وسيلهى باطل مجادله كردند تا حقّ را نابود نمايند، پس آنان را (به قهر خود) گرفتم، پس (بنگر كه) كيفر من چگونه بوده است.
نکته ها
جلد 8 - صفحه 217
در آيهى 12 سورهى «ص»، نام احزاب و اقوامِ پس از حضرت نوح چنين بيان شده است:
«كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ عادٌ وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ وَ ثَمُودُ وَ قَوْمُ لُوطٍ وَ أَصْحابُ الْأَيْكَةِ أُولئِكَ الْأَحْزابُ»
پیام ها
1- آگاهى از مشكلات ديگران، رمز تسلّى و پايدارى است. كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ ...
2- تشكّل احزاب و تعدّد آنها نشانهى حقّانيّت نيست. كَذَّبَتْ ... الْأَحْزابُ
3- برنامهى احزاب مخالف انبيا عبارت است از:
تكذيب. «كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ»
توطئه. «هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ»
تبليغات سوء. «جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ»
4- زندگى در آغاز تاريخ، قبيلهاى بوده ولى به تدريج تشكيلاتى شده است. «قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ»
5- مخالفان انبيا گاهى طاغوتها بودهاند، «فرعون» گاهى قبايل، «قومهم» و گاهى تشكّلها. «احزاب»
6- خداوند حامى پيامبران است. كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ ... فَكَيْفَ كانَ عِقابِ
7- همهى مخالفان، در مبارزه با رهبران آسمانى يك هدف مشترك داشتند. «هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ»
8- مخالفان، به كمتر از قتل رهبر آسمانى «لِيَأْخُذُوهُ» و نابود كردن حقّ، «لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ» قانع نيستند.
9- سر و كار مخالفان با خداست. «فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ»
چراغى را كه ايزد بر فروزد
هر آن كس پف كند ريشش بسوزد
10- كيفرهاى الهى، گاهى در دنيا صورت مىگيرد. «فَأَخَذْتُهُمْ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 218
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ «5»
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ: تكذيب كردند پيش از ايشان قوم نوح حضرت نوح عليه السّلام را، وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ: و گروه چند بعد از قوم نوح مر پيغمبران خود را مانند عاد و ثمود، وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ: و قصد كردند هر گروهى از ايشان،
«1» تفسير الصافى (چ مشهد) ج 4 ص 334؛ و در باب «جدال» مراجعه كنيد به بحار الانوار ج 73 باب 145.
جلد 11 - صفحه 281
بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ: بر رسول ايشان تا بگيرند او را و ايذا به او رسانند و او را مقتول سازند، وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ: و مجادله و خصومت كردند با رسولان به سخن باطل مانند «ما أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنا وَ ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ مِنْ شَيْءٍ» «1»، لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَ: تا زايل و نابود سازند به سخن بيهوده، سخن حق را كه واجب الاتباع بود، فَأَخَذْتُهُمْ: پس گرفتيم ايشان را هر گروهى را به نوعى از عذاب، فَكَيْفَ كانَ عِقابِ: پس نظر كن كه چگونه بود عقوبت من ايشان را، «استفهام براى تقرير عقوبت است».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ «2» غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقابِ ذِي الطَّوْلِ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ «3» ما يُجادِلُ فِي آياتِ اللَّهِ إِلاَّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَلا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلادِ «4»
كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ وَ هَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ «5»
ترجمه
اين نازل نمودن كتاب است از جانب خداى تواناى دانا
آمرزنده گناه و پذيرنده توبه سخت عقوبت صاحب نعمت و وسعت نيست خدائى جز او بسوى او بازگشت است
مجادله و گفتگو ننمايند در آيتهاى خدا مگر آنها كه كافر شدند پس فريب ندهد تو را آمد و شد آنها در شهرها
تكذيب كردند پيش از آنها قوم نوح و دستههاى بعد از آنها و اهتمام نمودند هر جماعتى بر پيغمبرشان براى آنكه بگيرند او را و مجادله نمودند بسخن باطل تا زائل نمايند بآن سخن حق را پس گرفتم آنها را پس چگونه بود عقوبت من
تفسير
- با در نظر گرفتن بيانات سابقه راجع بفواتح السّور در معانى از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه امّا حم پس مقصود از آن حميد مجيد است و خداوند ميفرمايد اين نازل نمودن قرآن مجيد است از جانب خداوند ارجمند بسيار دانا كه آمرزنده گناهان بندگان و قبول كننده توبه ايشان است ولى اين دو صفت شما را مغرور نكند كه مرتكب معصيت شويد باميد توبه و مغفرت چون او سخت عقوبت هم ميباشد پس اگر اتّفاقا موفّق بتوبه و مغفرت نشويد بخطر عظيمى دچار خواهيد شد و در هيچ حال مأيوس از رحمت حق نباشيد چون او صاحب فضل است بترك عقاب بر مستحق آن و اعطاء نعمت و وسعت و هميشه مؤمن بايد
جلد 4 صفحه 515
بين خوف و رجاء باشد و از عذاب خدا بترسد و اميدوار برحمت حق باشد و نيست خدائى و معبود بحقى جز او پس بايد در عبادت فقط متوجه باو بود و باز گشت تمام خلق بحكم و جزاى او است پس ناچار بايد حاضر در پيشگاه او شد و راضى بقضاء او بود و چون از جهات عديده كه مكرّر بيان شده اعجاز و بر حق بودن قرآن بر اهل انصاف ظاهر و هويدا است مجادله و معارضه نميكنند در آيات آن بطعن و ردّ و اشكال مگر كسانيكه از روى عناد و تعصّب و لجاج كافر و منكر حق بودن آن شدهاند پس نبايد پيغمبر اكرم و اهل ايمان بقرآن نظر بدوران تجارت و گردش چند روزه آنها در بلاد و شهرها داشته باشند و بايد بدانند كه خدا بزودى دمار از روزگار آنها درآورد و آنان را مغلوب و مقهور و مقتول و اسير و خوار و ذليل اهل ايمان فرمايد و در كتاب اكمال از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله نقل نموده كه فرمود ملعون شدند مجادله كنندگان در دين خدا بزبان هفتاد پيغمبر و كسيكه مجادله نمايد در آيات الهى بتحقيق كافر شده و اين آيه را تلاوت فرمود و نيز از آنحضرت روايت شده كه نوعى از جدال در قرآن كفر است چون مباحثه و گفتگو در حلّ مشكلات و استنباط حقائق و ردّ شبهات اهل باطل از آن لازم و واجب است و پيش از كفار مكه كه در مقابل قرآن و پيغمبر آخر الزمان مرتكب اين اعمال و اقوال ناشايسته شدند قوم نوح عليه السّلام و دستجات مختلفه از امم سابقه بودند كه در مقام تكذيب و عداوت و ضدّيت با انبياء خودشان برآمدند و از هيچگونه اذيت و آزار ايشان دريغ ننمودند از قبيل قوم عاد و ثمود و اقوام بعد از آنها كه اهتمام در گرفتن و كشتن پيغمبرانشان داشتند و بهر گونه اباطيل تشبّث مينمودند براى اخفاء نور حق و اشتباه كارى بر جهّال و تشكيك در عقائد اهل ايمان از قبيل آنكه به پيغمبران ميگفتند شما بشرى هستيد مانند ما ميخوريد و راه ميرويد و چرا خدا براى هدايت مردم از آسمان فرشته نفرستاد و كلماتيكه طبع از ذكر آنها اباء دارد و براى ابطال حجج الهيه ذكر مينمودند بگمان خودشان و خداوند گرفت آنها را باقوال و افعالشان و در قرآن و تواريخ دنيا چگونگى آن ذكر شد و آثار آن در عالم و در طرق اهل مكه بشامات براى تجارت باقى ماند و آنها ديدند و عبرت نگرفتند و با شخص اول عالم امكان كه
جلد 4 صفحه 516
مبعوث بر آنها شده بود و از قبيله خودشان بود از هيچ گونه ضديّت و مخالفت دريغ ننمودند و بانتقام الهى رسيدند و خداوند تمام اينها را ذيلا بچشم آنها كشيده كه براى تذكّرشان و اخذ اقرار سؤال ميفرمايد پس چگونه بود عقاب من نسبت بآنان.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
كَذَّبَت قَبلَهُم قَومُ نُوحٍ وَ الأَحزابُ مِن بَعدِهِم وَ هَمَّت كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِم لِيَأخُذُوهُ وَ جادَلُوا بِالباطِلِ لِيُدحِضُوا بِهِ الحَقَّ فَأَخَذتُهُم فَكَيفَ كانَ عِقابِ «5»
تكذيب كردند پيش از اينکه مشركين و كفّار قوم نوح و احزابي از بعد آنها و قصد كردند هر امّتي بپيغمبر خود براي اينكه او را بگيرند و اذيّت كنند و با او مجادله كنند بباطل براي اينكه حق را از بين ببرند پس من آنها را گرفتم پس چگونه بوده عقاب من.
كَذَّبَت قَبلَهُم پيش از اينکه كفّار و مشركين زمان شما.
قَومُ نُوحٍ که نهصد و پنجاه سال آنها را دعوت كرد و ايمان نياوردند مگر قليلي حدود هشتاد نفر و چه اندازه باو اذيّت كردند و صبر كرد.
وَ الأَحزابُ مِن بَعدِهِم عاد و ثمود و قوم ابراهيم و لوط و شعيب و قوم موسي فرعونيان که تكذيب كردند هود و صالح و ابراهيم و لوط و شعيب و موسي را.
وَ هَمَّت كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِم قصد اذيّت و ظلم و تعدّي نسبت بانبياء خود داشتند.
لِيَأخُذُوهُ که او را بگيرند و در شكنجه بيندازند يا حبس يا قتل يا اذيّتهاي ديگر.
جلد 15 - صفحه 354
وَ جادَلُوا بِالباطِلِ باطل خود را از شرك و كفر و فواحش و معاصي را و ضلالات را اثبات ميكردند و ادله بر آنها اقامه مينمودند که تقليد آباء و اجداد خود را مينمائيم و خداوند ما را باينها امر كرده و باينها ما تقرب پيدا ميكنيم و اينها شفعاء ما هستند و غير اينها از مزخرفات.
لِيُدحِضُوا بِهِ الحَقَّ که توحيد و رسالت انبياء و معجزات آنها را باطل كنند و از بين ببرند.
فَأَخَذتُهُم اخذ الهي بسيار سخت است اما در دنيا ببلاهاي گوناگون هلاك فرمود مثل غرق و باد و صيحه و خسف و امطار حجاره و صاعقه و اما در آخرت عذاب اليم و عقاب عظيم و انتقام مهين.
فَكَيفَ كانَ عِقابِ چه طعمي داشت و چه لذّتي بردند و چه بهرهاي بر داشتند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 5)- لذا در این آیه سرنوشت بعضی از اقوام گمراه و سرکش پیشین را در عباراتی کوتاه و کوبنده به این گونه بیان میکند: «پیش از آنها قوم نوح و اقوامی که بعد از ایشان بودند (پیامبرانشان را) تکذیب کردند» (کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ الْأَحْزابُ مِنْ بَعْدِهِمْ).
آری! آنها احزابی بودند که دست به دست هم دادند و به تکذیب پیامبران الهی که دعوتشان با منافع نامشروع و هوی و هوسهای آنها هماهنگ نبود برخاستند.
سپس میافزاید: به این مقدار نیز قناعت نکردند «و هر امتی در پی آن بود که توطئه کند و پیامبرش را بگیرد» و آزار دهد (وَ هَمَّتْ کُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِیَأْخُذُوهُ).
باز به این هم اکتفا نکردند «و برای محو حق به مجادله باطل دست زدند» و برای گمراه ساختن مردم اصرار ورزیدند (وَ جادَلُوا بِالْباطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ).
اما این امور برای همیشه ادامه نیافت و به موقع «من آنها را گرفتم (و سخت مجازات کردم) ببین که مجازات من چگونه بود»؟! (فَأَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کانَ عِقابِ).
ویرانههای شهرهای آنها در مسیر مسافرتهای شما به چشم میخورد، و سرنوشت شوم و عاقبت سیاه و تاریکشان بر صفحات تاریخ و سینههای
ج4، ص255
صاحب دلان ثبت است، بنگرید و عبرت گیرید.
نکات آیه
۱ - قوم نوح، دین الهى و پیامبر خویش را تکذیب کردند. (کذّبت قبلهم قوم نوح)
۲ - اقوام و ملت هاى پس از قوم نوح، پیامبران الهى را تکذیب کردند. (کذّبت ... و الأحزاب من بعدهم)
۳ - تکذیب پیامبران، داراى پیشینه اى طولانى در تاریخ و نه پدیده اى جدید در عصر پیامبر اسلام(ص) (کذّبت قبلهم قوم نوح و الأحزاب من بعدهم) یادآورى تکذیب انبیاى پیشین از سوى مردم، از زمان حضرت نوح(ع) و بعد از آن، مى تواند بیانگر مطلب یادشده باشد.
۴ - جبهه کفر، در طول تاریخ جبهه اى همسو و متحد در برابر ادیان و پیامبران الهى (کذّبت قبلهم قوم نوح و الأحزاب من بعدهم) به کار رفتن عنوان «احزاب» درباره اقوام کافر، مى تواند گویاى مطلب یادشده باشد.
۵ - قوم نوح، نخستین جامعه تکذیب گر پیامبر خود (کذّبت قبلهم قوم نوح) ذکر قوم نوح پیش از سایر اقوامِ تکذیب گر، بیانگر مطلب یاد شده است.
۶ - همه امت ها به قصد دستگیر کردن و از بین بردن پیامبرشان اقدام کرده اند. (و همّت کلّ أمّة برسولهم لیأخذوه) «أخذ» در اصل به معناى گرفتن است و مقصود از آن در آیه شریفه، دستگیر کردن و از بین بردن پیامبران است.
۷ - همه امت ها با حربه باطل، به جدال و ستیزه با حق بر خاستتد تا آن را از بین ببرند. (کذّبت قبلهم قوم نوح ... و جدلوا بالبطل لیدحضوا به الحقّ) «إدحاض» به معناى ابطال و از بین بردن است.
۸ - جامعه بشرى، از دیرباز عرصه درگیرى حق و باطل بود. (کذّبت قبلهم قوم نوح ... و جدلوا بالبطل لیدحضوا به الحقّ)
۹ - تعالیم پیامبران، مطابق حق بوده و آنان مردم رابه سوى حق فرامى خواندند. (کذّبت قبلهم قوم نوح ... لیدحضوا به الحقّ)
۱۰ -تمامى اقوام تکذیب گر (چون قوم نوح)، به خاطر مبارزه با حق (تعالیم پیامبران)، در دنیا مورد عقوبت وکیفر الهى قرار گرفتند. (کذّبت قبلهم قوم نوح ... لیدحضوا به الحقّ فأخذتهم)
۱۱ - مجادله و ستیزه جویى با حق، عقوبت الهى در دنیا را درپى دارد. (و جدلوا بالبطل لیدحضوا به الحقّ فأخذتهم)
۱۲ - عقوبت دنیایى مردم حق ناپذیر و ستیزه جو از اقوام گذشته (چون قوم نوح و ...) مجازاتى سخت، شگفت آور و درس آموز (فأخذتهم فکیف کان عقاب) برداشت یادشده از استفهام تعجیبى «کیف» استفاده مى شود.
۱۳ - دلدارى خداوند به پیامبراسلام(ص) در برابر تکذیب، ستیزه جویى و توطئه کافران (فلایغررک تقلّبهم فى البلد . کذّبت قبلهم قوم نوح ... فأخذتهم فکیف کان عقاب) برداشت یاد شده با توجه به این نکته است که در این آیات با ذکر داستان انبیاى گذشته، در صدد دلدارى به پیامبر اسلام(ص) است.
موضوعات مرتبط
- ادیان آسمانى: مبارزه با ادیان آسمانى ۴
- اقوام پیشین: تاریخ اقوام پیشین ۲; تکذیبگرى اقوام پس از نوح(ع) ۲; تکذیبگرى اقوام پیشین ۱۰; کیفر دنیوى اقوام پیشین ۱۰
- امتها: تاریخ امتها ۶، ۷، ۱۲; حق ستیزى امتها ۷; دشمنى امتها ۷; مجادله امتها ۷
- انبیا: اولین مکذبان انبیا ۵; تاریخ انبیا ۳، ۶; تکذیب انبیا ۳; توطئه علیه انبیا ۶; حقانیت تعالیم انبیا ۹; دستگیرى انبیا ۶; دشمنان انبیا ۶; دعوتهاى انبیا ۹; کیفر مکذبان انبیا ۱۰; مبارزه با انبیا ۴; مکذبان انبیا ۲
- حق: آثار حق ستیزى ۱۱; آثار دشمنى با حق ۱۱; آثار مبارزه با حق ۱۰; آثار مجادله با حق ۱۱; ابزار مبارزه با حق ۷; دعوت به حق ۹; سختى کیفر حق ستیزان ۱۲; سختى کیفر حق ناپذیران ۱۲; شگفتى کیفر حق ستیزان ۱۲; شگفتى کیفر حق ناپذیران ۱۲; عبرت از کیفر دنیوى حق ناپذیران ۱۲; کیفر حق ستیزان ۱۰; مبارزه حق و باطل ۸
- دین: مکذبان دین ۱
- عبرت: عوامل عبرت ۱۲
- قوم نوح: تاریخ قوم نوح ۱، ۵; تکذیبگرى قوم نوح ۱، ۵، ۱۰; قوم نوح و نوح(ع) ۱; کیفر دنیوى قوم نوح ۱۰
- کافران: هماهنگى کافران ۴
- کیفر: عوامل کیفر دنیوى ۱۰، ۱۱
- محمد(ص): تکذیب محمد(ص) ۳; توطئه علیه محمد(ص) ۱۳; دشمنى با محمد(ص) ۱۳; دلدارى به محمد(ص) ۱۳; مکذبان محمد(ص) ۱۳
- نوح(ع): مکذبان نوح(ع) ۱، ۵
منابع