غافر ٦٠
کپی متن آیه |
---|
وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَ الَّذِينَ يَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ |
ترجمه
غافر ٥٩ | آیه ٦٠ | غافر ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أُدْعُونِی»: مرا به فریاد خوانید. مرا به کمک بطلبید. رفع نیازمندیها و حلّ مشکلات خود را از من بخواهید. «عِبَادَتی»: عبادت من. عبادت در اینجا به معنی دعاء است، چرا که دعاء مغز عبادت است همان گونه که رسول اکرم فرموده است: الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبادَةِ. «دَاخِرِینَ»: (نگا: نحل / ، صافّات / ، نمل / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِي عَنِّي... (۶) إِلٰهُکُمْ إِلٰهٌ وَاحِدٌ... (۱) قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ دَاخِرُونَ (۲)
بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنْفُسَهُمْ... (۱) وَ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَ الْمَغْرِبُ... (۰) فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا... (۱) وَ إِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ... (۱) وَ الَّذِينَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا... (۰) وَ جَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَ... (۰) وَ أَنْ لاَ تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ... (۰) وَ لاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ... (۲) فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ... (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ «60»
و پروردگارتان گفت: «مرا بخوانيد تا براى شما اجابت كنم. همانا كسانى كه از عبادت من سر باز زده و تكبّر مىورزند به زودى با سرافكندگى به جهنّم وارد مىشوند».
نکته ها
سؤال: با اين كه خداوند وعدهى استجابت داده است، «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» چرا برخى دعاهاى ما مستجاب نمىشود؟
پاسخ: الف) بعضى اعمال نظير گناه و ظلم و خوردن لقمهى حرام و عفو نكردنِ كسانى كه از ما عذرخواهى مىكنند، مانع استجابت دعا مىشود.
ب) گاهى مستجاب شدن دعاى ما نظام آفرينش را به هم مىريزد، نظير دانش آموزى كه در امتحان جغرافيا در پاسخ اين سؤال كه آيا سطح درياها بالاتر است يا كوهها؟ چون به اشتباه نوشته بود «سطح درياها بالاتر است!» از خداوند خواسته بود كه اين دو را جا به جا كند تا او نمرهى قبولى بگيرد!
به هر حال خداوند همان گونه كه قادر است، حكيم نيز هست.
ج) گاهى آن دعا مستجاب نمىشود، ولى مشابه آن مستجاب مىشود.
د) گاهى اثر دعا در آيندهى خود انسان يا خانواده و نسل او يا در قيامت نتيجه مىدهد و فورى مستجاب نمىشود.
هر دعايى كه مستجاب نشود در حقيقت دعا نيست، چون دعا به معناى طلب خير است و بسيارى از خواستههاى ما شرّ است نه خير.
جلد 8 - صفحه 280
آداب دعا در قرآن
1. دعا همراه ايمان و عمل صالح باشد. «يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» «1»
2. با اخلاص باشد. «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ» «2»
3. با تضرّع و مخفيانه باشد. «ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً» «3»
4. با بيم و اميد باشد. «وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً» «4»
5. در ساعاتى خاص باشد. «يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ» «5»*
پیام ها
1- گفتگو با خداوند، كليد رشد و تربيت انسان است. «قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي»
2- ميان دعاى انسان و ربوبيّت خداوند، رابطهاى تنگاتنگ است. (اكثر دعاهاى قرآن همراه «رَبَّنا»* آمده است). «رَبُّكُمُ ادْعُونِي»
3- خداوند، از ما خواسته كه به درگاه او دعا كنيم. «قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي»
4- در دعا فقط خدا را بخوانيم، نه خدا و ديگران را در كنار هم. «ادْعُونِي»
5- خداوند نيازهاى ما را مىداند، ولى دستور دعا نشانهى آن است كه درخواست ما آثارى دارد. «ادْعُونِي»
6- بين دعا و استجابت هيچ فاصلهاى نيست. «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ» (حتّى حرف «فاء» يا «ثم» نيامده است. اگر مىفرمود: «فاستجب» يعنى بعد از مدّت كمى مستجاب مىكنم و اگر مىفرمود: «ثم استجب» يعنى بعد از مدّت طولانى.)
7- در دعا و اجابت واسطهاى در كار نيست. «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ»
8- استجابت دعا وعده الهى است. «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ»
9- اگر دعايى مستجاب نشد لابد به سود ما نبوده است، چون فرمود: «أَسْتَجِبْ لَكُمْ» آنچه را به نفع شما باشد مستجاب مىكنم.
«1». شورى، 26.
«2». مؤمن، 14.
«3». اعراف، 55.
«4». اعراف، 56.
«5». انعام، 52.
جلد 8 - صفحه 281
10- دعا نكردن، نشانهى تكبّر است. «يَسْتَكْبِرُونَ»
11- دعا، درمان تكبّر است. «يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي»
12- دعا، خود عبادت است. «يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي»
13- دعا عبادتى مخصوص و الهى است. «عِبادَتِي»
14- مجازات خداوند عادلانه و متناسب با نوع رفتار و كردار آدمى است. استكبار امروز، سرافكندگى فردا را به دنبال دارد. «يَسْتَكْبِرُونَ- داخِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ (60)
وَ قالَ رَبُّكُمُ: و فرمود پروردگار شما، ادْعُونِي: بخوانيد مرا در جميع مقاصد و مطالب و وقوع بليات، أَسْتَجِبْ لَكُمْ: تا اجابت كنم براى شما اگر مقتضى مصلحت باشد. محققان فرمودهاند بنده را لازم است لفظا يا قصدا دعا را معلق سازد به شرط مصلحت، و الا در مظان قبح خواهد بود، چه در اين صورت ممكن است كه داعى چيزى باشد كه مستلزم مفسده است. إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ:
بدرستى كه آنانكه تكبر ورزند، عَنْ عِبادَتِي: از پرستيدن و عبادت من، سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ: زود باشد داخل گرديده شوند جهنم را در حالتى كه ذليلان و خوار شدگان باشند.
تنبيه: در اين آيه دو مطلب است: مطلب اوّل: فضل و تأكيد در دعاء:
جلد 11 - صفحه 325
1- در عيون فرمود رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله: الدّعاء سلاح المؤمن و عماد الدين و نور السّموات و الارض: دعا اسباب جنگ مؤمن، نگهدارنده دين و نور آسمان و زمين است «1».
2- افضل عبادة امّتى بعد قرائة القران الدّعاء ثمّ قرء «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ...» الا ترى انّ الدّعاء هو العبادة. و قال: لا تعجزوا عن الدّعاء فانّه لم يهلك مع الدّعاء احد، و يسئل احدكم ربّه حتّى يسئله شسع نعله اذا انقطع و اسئل اللّه من فضله فانّه يحبّ ان يسئل. فرمود: افضل عبادت امت من بعد از قرائت قرآن دعا است، پس قرائت نمود آيه را: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ....»؛ آيا نمىبينى كه دعاء او عبادت است، زيرا در ذيل آيه فرموده: «إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي». و فرمود آن حضرت: عاجز نشويد از دعاء بدرستى كه هلاك نشد با دعا هيچكس. و سؤال كند هر يك از شما پروردگار خود را تا به مرتبهاى كه سؤال كند بند نعلين خود را هرگاه بريده شود، و طلب كنيد خدا را از فضل او، بدرستى كه دوست دارد خدا اينكه سؤال گرديده شود «2».
3- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام فرمايد: لا تستحقروا دعوة احد فانه يستجاب لليهودى فيكم و لا يستجاب له فى نفسه: حقير نشماريد دعاى هيچكس را، بدرستى كه اجابت شود دعاى يهودى در حق شما، و مستجاب نشود در حق خودش «3».
4- نهج البلاغه- حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در وصاياى خود به حضرت امام حسن عليه السّلام فرمايد: بدان آن ذاتى كه به يد قدرت او است خزائن آسمانها و زمينها، بتحقيق اذن فرموده براى تو در دعا و تكفل نموده اجابت را و امر فرموده كه سؤال كنى تا عطا فرمايد تو را و طلب رحمت نمائى تا بخشايش فرمايد تو را «4».
مطلب دوّم: عدم استجابت دعا:
«1» سفينة البحار ج 1 ص 446 بنقل از عيون.
«2» سفينة البحار، ج 1 ص 446 ذيل ماده دعاء.
«3» بحار الانوار، ج 93 ص 294 ذيل روايت 23 بنقل از مكارم الاخلاق.
«4» نهج البلاغه (ترجمه: فيض الاسلام)، نامه 31 ص 924- 923.
جلد 11 - صفحه 326
در كتاب تنبيه- در ذيل حديثى از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام سؤال شد: خداوند سبحان فرمايد: «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» پس چرا ما مىخوانيم خدا را و اجابت نفرمايد؟ فرمود: قلبهاى شما خيانت نموده به هشت خصلت:
1- شناختيد خدا را، پس ادا ننموديد حق او را چنانچه واجب فرموده بر شما، پس بىنياز ننمود معرفت شما چيزى را.
2- ايمان آورديد به پيغمبر او، پس مخالفت نموديد سنت او را و اقتدا كرديد شريعت او را، پس كجاست ثمره ايمان شما.
3- خوانديد كتاب او را كه نازل شده بر شما، پس عمل ننموديد به آن و گفتيد شنيديم و اطاعت نموديم، پس مخالفت كرديد.
4- گفتيد كه مىترسيد از آتش، و حال آنكه در هر وقت مقدم شويد به آن به گناهان خود، پس كجاست ترس شما.
5- گفتيد كه راغب بهشت هستيد، و حال آنكه در هر وقت بجا آوريد چيزى را كه دور گرداند شما را، پس كجاست رغبت شما.
6- شما خورديد نعمت مولى را و شكر ننموديد.
7- خدا امر فرموده به عداوت شيطان: «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» «1» پس دشمنى نموديد او را بدون اعراض، و دوستى نموديد او را بدون مخالفت.
8- قرار داديد عيوب مردم را نصب العين خود و عيوب خود را پشت سر خود انداختيد، پس ملامت كنيد و حال آنكه خود مستحق ملامت هستيد؛ پس با اين طريق چه دعائى از شما مستجاب شود و حال آنكه ابواب و طرق آن را مسدود نموديد، پس بترسيد خدا را و اصلاح كنيد اعمال خود را و خالص نمائيد باطن خود را و امر كنيد به معروف و نهى كنيد از منكر تا خداوند دعا را مستجاب فرمايد «2».
«1» سوره (35) فاطر، آيه 6.
«2» بحار الانوار ج 93 ص 377- 376 روايت 17، از دعائم الاسلام بنقل از كتاب التنبيه.
جلد 11 - صفحه 327
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الَّذِينَ يُجادِلُونَ فِي آياتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطانٍ أَتاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلاَّ كِبْرٌ ما هُمْ بِبالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ (56) لَخَلْقُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ (57) وَ ما يَسْتَوِي الْأَعْمى وَ الْبَصِيرُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ لا الْمُسِيءُ قَلِيلاً ما تَتَذَكَّرُونَ (58) إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لا رَيْبَ فِيها وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يُؤْمِنُونَ (59) وَ قالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ (60)
ترجمه
همانا آنانكه مجادله مينمايند در آيتهاى خدا بدون حجّتى كه آمده باشد آنها را نيست در سينههاشان مگر بزرگى كه نباشند آنان رسندگان
جلد 4 صفحه 534
بآن پس پناه بر بخدا همانا او است آن شنواى بينا
هر آينه آفريدن آسمانها و زمين مهمّتر است از آفريدن مردم ولى بيشتر مردم نميدانند
و مساوى نيستند كور و بينا و كسانيكه ايمان آوردند و كردند كارهاى شايسته و نه بدكار اندكى از شما پند ميگيريد
همانا قيامت هر آينه آينده است نيست شكّى در آن ولى بيشتر مردم ايمان نمىآورند
و گفت پروردگار شما بخوانيد مرا اجابت ميكنم شما را همانا آنانكه تكبّر ميكنند از عبادت من زود باشد داخل شوند در دوزخ ذليلان.
تفسير
گفتهاند در باره يهود نازل شده و محتمل است ناظر بمشركين مكّه باشد كه مشاجره و گفتگو ميكردند در ابطال و ردّ آيات قرآن بدون دليل و برهان و گواهى از كتب سماوى و اقوال پيغمبران خدا ميفرمايد نيست در ضميرشان مگر هواى رياست و بزرگى و سركشى از احكام الهى و وسائط ابلاغ آن ولى باين آرزو نخواهند رسيد چون خداوند بزودى آنها را خوار و ذليل اهل ايمان خواهد فرمود و بايد پناه برد از شرّ آنها بخداوندى كه ميشنود اقوال آنها را و مىبيند افعالشان را و بزودى بمجازاتشان ميرساند و عجب در آنستكه اينها خدا را خالق آسمانها و زمين ميدانند و ميدانند كه خلقت آنها براى وسعت و عظمتشان برتر و بزرگتر و مهمتر از خلقت مردم در روز جزا است ولى بيشتر مردم لازمه اينمعنى را نميدانند كه كسيكه قادر بر خلق اكبر و اهمّ باشد قادر بر خلق غير اكبر و اهمّ نيز ميباشد لذا با اعتراف بخلق آسمانها و زمين و موجودات آن براى خدا منكر معاد ميشوند و اين نيست مگر از آن جهت كه فكر نكردند و چشم دل آنها كور شده و البتّه مساوى نيست ادراكات كور با بينا و اهل ايمان و عمل صالح كه روشن ضميرانند با مرد بدكار كه قلبش تاريك و ظلمانى و سياه شده و البتّه بهمين مناسبت مقامات اخروى آنها هم تفاوت دارد مؤمن و صالح در بهشت و كافر و بدكار در جهنّم است ولى بيشتر از شما مردم متوجّه به اين معانى نيستيد لذا در مقام تحصيل علم و معرفت برنمىآئيد تا دل شما بنور دانش منوّر گردد و از آيات الهيه پند گرفته بمقامات رفيعه و اصل شويد و يتذكّرون بصيغه مغايب نيز قرائت شده و در هر حال كلمه ما زائده يا مصدريّه است يعنى كم است تذكّر شما يا مردم و روز قيامت كه يكى از اسمائش
جلد 4 صفحه 535
ساعت است يعنى آن زمانى كه جز خدا كسى نمىداند البتّه خواهد آمد شكّى در آن راه ندارد ولى بيشتر مردم قلبا و عملا بآن اعتقاد قطعى ندارند و بعيد ميشمارند آنرا خصوصا با تمام خصوصياتى كه خدا و پيغمبران براى آنروز بيان فرمودهاند چون ادراكاتشان مأنوس بمحسوسات شده و از معقولات وحشت دارند و خدا فرموده آنچه ميخواهيد از خير دنيا و آخرت از من بخواهيد و بخوانيد مرا تا روا كنم حاجات شما را بتها از دستشان كارى برنمىآيد كه بتوانند حاجت كسيرا برآورند و كسانيكه تكبّر كنند از رفتن در خانه خدا و تأنّف نمايند از طلب حاجات خودشان از قاضى الحاجات بىاعتنائى بخدا نمودهاند و مستحق شدند كه با ذلّت و خوارى بجهنّم روند و البته معلوم است كه خداوند اختيار مملكت وجود را كه بايد با نظام احسن مرتّب شود بدست تمام بندگانيكه حاجات مختلفه دارند و دعا ميكنند نميدهد و معناى اجابت دعا آنستكه اگر مصلحت باشد خواسته دعا كنندگان براى آنها و مفسدهاى هم براى غير نداشته باشد بآنها عطا شود چون بسيارى از عطايا چنين است كه با تقاضا مصلحت دارد و بدون طلب ندارد خداوند ميفرمايد تقاضا كنيد تا اگر مصلحت در برآوردن حاجات شما باشد برآورم و الّا ثواب دعا را بشما مسلّما خواهم داد در دنيا يا آخرت چون دعا عبادت است و عبادت مسلّما اجر اخروى دارد بلكه بر حسب بعضى از روايات مأثوره در اينمقام از ائمه اطهار افضل عبادات است حتّى از نماز هم افضل است و ظاهرا مراد افضليّت آن از نوافل باشد و شمّهاى از اين مقال و پارهاى از اخبار اين باب در سوره بقره ذيل قول خداوند اجيب دعوة الدّاع اذا دعان گذشت و در مجمع از ابن عباس ره نقل نموده كه ادعونى أستجب لكم را به اعبدونى اثبكم تفسير نموده و استدلال فرموده بر آن بقول پيغمبر صلى اللّه عليه و اله كه فرموده دعا عبادت است و اين را قرينه قرار داده بر آنكه مراد از اجابت اثابت است با آنكه ائمه عليهم السلام هم فرمودهاند دعا عبادت است ولى با آنكه دعا است عبادت است و با اينحال موجبى از براى صرف اجابت از معناى حقيقى خود نيست و ظاهر آيه شريفه مطابق با صريح روايات مفسّره است.
جلد 4 صفحه 536
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ قالَ رَبُّكُمُ ادعُونِي أَستَجِب لَكُم إِنَّ الَّذِينَ يَستَكبِرُونَ عَن عِبادَتِي سَيَدخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ (60)
و فرمود پروردگار شما که مرا بخوانيد من اجابت ميكنم دعاء شما را و بدرستي که كساني که تكبّر ميكنند از عبادت من زود باشد داخل شوند جهنّم را با خفّت و خواري.
آيات شريفه و اخبار بسيار در باب فضيلة دعاء حتّي از تلاوت قرآن مجيد و بالاخص بعد از فرائض و نوافل و در وقت سحر و بين الطلوعين و در شب و روز جمعه و در اوقات شريفه مثل شهر رمضان و ليالي متبرّكه با تقديم حمد و تسبيح و تهليل و صلوات بر نبي و آله قبل از دعاء و بعد از دعا و از روي قلب و توجّه نه فقط سر زباني و با حال بكاء و خضوع و خشوع و توبه و استغفار و توسّل بائمّه اطهار و تحت بقاع شريفه و اماكن متبرّكه و در مجمع مؤمنين و در حق ديگران از مؤمنين و مؤمنات حيا و ميّتا داريم و ابوابي در كتب اخبار مثل كافي، تهذيب استبصار، فقيه، وافي، وسائل، و غير اينها در باب دعاء ضبط شده و اينكه آنچه صلاح است بخواهد امر فاسد و قبيح و حرام را طلب نكند که نقل اينکه آيات
جلد 15 - صفحه 392
و اخبار يك كتاب مفصّلي ميشود از وضع تفسير خارج است و ما در آيه شريفه به چند نكته قناعت ميكنيم: يكي اينكه چه بسيار دعاهايي ميكنيم و اثر اجابت در آنها مشاهده نميكنيم با اينكه وعده الهي تخلفپذير نيست که ميفرمايد وَ قالَ رَبُّكُمُ ادعُونِي أَستَجِب لَكُم جواب: جهاتي دارد يكي اينكه بعضي معاصي است که مانع ميشود چنانچه در دعاء كميل ميخواني
اللهم اغفر لي الذنوب الّتي تحبس الدعاء
ديگر آنكه صلاح بنده نيست ولي خودش نميداند ديگر آنكه صلاح در تأخير اجابت است بسا پس از ده سال ديگر آنكه نفس دعاء عبادت است و مورث مثوبات ميشود ديگر آنكه بنده قابليّت اجابت ندارد مثل كافر، مشرك ضالّ، مضلّ و امثال اينها. انسان بايد دعاء بكند بلكه الحاح در دعاء و امور اجابت داشته باشد که در خبر ميفرمايد
«و ظن حاجتك بالباب»
حتّي اگر صلاح نباشد خداوند بازاء آن فرداي قيامت آن قدر باو عنايت ميفرمايد که آرزو ميكند اي كاش دعاء من اجابت نشده بود.
إِنَّ الَّذِينَ يَستَكبِرُونَ عَن عِبادَتِي که مراد ترك دعاء است زيرا دعاء خود عبادت بزرگيست.
سَيَدخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِينَ که ترك دعاء از روي تكبر موجب كفر و دخول در جهنّم ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- مرا بخوانید تا اجابت کنم! از آنجا که در آیات گذشته تهدیداتی نسبت به افراد بیایمان و متکبر و مغرور آمده بود، در اینجا آن را با لطف و مهربانی میآمیزد، و آغوش رحمتش را به روی توبه کنندگان میگشاید.
نخست میگوید: «پروردگار شما گفته است: مرا بخوانید تا (دعای) شما را
ج4، ص281
بپذیرم» (وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ).
«دعا» خود یک نوع عبادت است، چرا که در ذیل آیه واژه عبادت بر آن اطلاق شده و در ضمن تهدید شدیدی نسبت به کسانی که از دعا کردن ابا دارند، میگوید: «کسانی که از عبادت من تکبر میورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ میشوند» (إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ).
در روایتی از امام صادق علیه السّلام آمده است که: «نزد خدا مقامی است که جز با دعا و تقاضا نمیتوان به آن رسید، و اگر بندهای دهان خود را از دعا فرو بندد و چیزی تقاضا نکند چیزی به او داده نخواهد شد، پس از خدا بخواه تا به تو عطا شود، چرا که هر دری را بکوبید و اصرار کنید سر انجام گشوده خواهد شد».
نکات آیه
۱ - دعا و عرض حاجت به پیشگاه خداوند، توصیه الهى به مردم (و قال ربّکم ادعونى أستجب لکم)
۲ - استجابت دعاى بندگان و برآوردن خواسته هاى آنان، وعده الهى است. (و قال ربّکم ادعونى أستجب لکم)
۳ - ربوبیت خداوند، مقتضى دعا و حاجت خواهى بندگان از او است. (و قال ربّکم ادعونى أستجب لکم)
۴ - آنان که از سر کبر و خودخواهى به عبادت خدا نمى پردازند، محکوم به دوزخ اند. (إنّ الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنّم)
۵ - خوددارى از عبادت خدا از سر تکبر و بزرگ منشى، موجب دوزخى شدن است. (إنّ الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنّم داخرین)
۶ - کسانى که از عبادت خداوند کبر مىورزند، با خوارى و ذلت به دوزخ وارد خواهند شد. (إنّ الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنّم داخرین) «داخرین» (از ماده «دَخَرَ») مرادف «صغر و ذلّ» (کوچک و ذلیل شد) بوده و حال براى ضمیر «سیدخلون» است.
۷ - مجازات پروردگار، عادلانه و متناسب با نوع رفتار و کردار آدمى است. (إنّ الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنّم داخرین) مجازات شدن متکبران خود برتربین به خوارى و ذلت، گویاى حقیقت یاد شده است.
۸ - دعا، نوعى عبادت است. (ادعونى أستجب لکم إنّ الذین یستکبرون عن عبادتى) برداشت یاد شده از آنجااست که خداوند مردم را به دعا فراخوانده ولى به جاى آنکه ترک کنندگان دعا را به دوزخ تهدید کند، ترک کنندگان عبادت را تهدید فرمود.
روایات و احادیث
۹ - «فى الصحیفة السجّادیّة: و قلت: «ادعونى أستجب لکم إنّ الذین یستکبرون عن عبادتى سیدخلون جهنّم داخرین» فسمّیت دعاءک عبادة و ترکه استکباراً و توعّدت على ترکه دخول جهنّم داخرین...;[۱] در صحیفه سجادیه آمده است: [خدایا] تو فرمودى مرا بخوانید تا شما را اجابت کنم[و فرمودى] کسانى که از روى کبر از عبادت من روى برمى گردانند، به زودى با ذلت وارد دوزخ خواهند شد. پس خواندن خودت را عبادت نامیدى و ترک آن را استکبار خواندى و بر ترک آن وعده دخول ذلیلانه به جهنم را دادى».
موضوعات مرتبط
- جهنم: موجبات جهنم ۴، ۵، ۶، ۹
- جهنمیان: ۴
- خدا: توصیه هاى خدا ۱; ربوبیت خدا ۳; عدالت خدا ۷; کیفرهاى خدا ۷; وعده هاى خدا ۲
- دعا: اهمیت دعا ۱; حقیقت دعا ۸، ۹; زمینه دعا ۳; کیفر ترک دعا ۹; وعده اجابت دعا ۲
- ذلت: موجبات ذلت اخروى ۶
- عبادت: آثار تکبر در عبادت خدا ۵، ۶; عبادت خدا ۸، ۹; کیفر تکبر در عبادت خدا ۴
- کیفر: تناسب کیفر با گناه ۷
- متکبران: ذلت اخروى متکبران ۶
- نظام کیفرى: ۷
منابع
- ↑ المیزان، ج ۱۷، ص ۳۴۳.