غافر ١٧
کپی متن آیه |
---|
الْيَوْمَ تُجْزَى کُلُ نَفْسٍ بِمَا کَسَبَتْ لاَ ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ |
ترجمه
غافر ١٦ | آیه ١٧ | غافر ١٨ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«تُجْزی ...»: (نگا: طه / ، یونس / ).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۳ - ۲۰ سوره مؤمن
- اقامه دو حجت بر توحيد، با بيان اين كه انزال رزق، فقط از ناحيه خداست
- معناى اين كه خداى تعالى، «رَفِيعُ الدّرَجَات» است
- وجه نامگذاری روز قيامت، به «يَومُ التّلَاق» و روز «بروز» برای خداوند
- احتجاج بر توحيد، با بيان اين كه: «خدا، قضاى به حق مى كند»
- بحث روایتی: (رواياتى درباره برخی از آیات گذشته)
تفسیر نور (محسن قرائتی)
الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ «17»
امروز، هر كس در برابر كارى كه كسب كرده است پاداش داده مىشود؛ امروز هيچ ظلمى نيست؛ همانا خداوند به حسابها زود مىرسد.
نکته ها
در آيهى قبل و اين آيه، شش نكته دربارهى قيامت مطرح شده است:
الف) حضور همهى مردم. «هُمْ بارِزُونَ»
ب) كشف همهى اعمال و افكار. «لا يَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ»
ج) جلوهى قدرت حقّ. «لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»
د) رسيدن هر كس به جزاى خويش. «تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ»
ه) عدالت مطلق. «لا ظُلْمَ الْيَوْمَ»
و) سرعت حساب. «سَرِيعُ الْحِسابِ»
قيامت روز بسيار مهمى است. در اين آيه و آيهى قبل چهار بار كلمهى «يوم» آمده است؛ «يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ»، «لِمَنِ الْمُلْكُ»، «الْيَوْمَ تُجْزى»، «لا ظُلْمَ الْيَوْمَ»
ظلم جلوههايى دارد:
الف) ناديده گرفتن زحمات افراد.
ب) كم دادن پاداش.
ج) كيفر مجرم بيش از حقّش.
جلد 8 - صفحه 233
و در قيامت هيچ يك از اينها نيست و به كسى ظلم نمىشود. «لا ظُلْمَ الْيَوْمَ»
در روايات مىخوانيم كه مراد از جملهى «لا ظُلْمَ الْيَوْمَ» آن است كه در قيامت تقاص مظلوم را از ظالم خواهيم گرفت. «1»
طولانى شدن دورهى دادرسى در دنيا يا به خاطر انكار مجرم و پوشاندن جرم است، كه در قيامت، زمين و زمان و اعضاى بدن و فرشتگان و نامههاى اعمال همه گواهند و جايى براى انكار و مخفى نمودن جرم نيست.
يا به خاطر دفاع مجرم از خود است، كه آن روز همه به خلافهاى خود اعتراف دارند و دفاعى ندارند.
يا به خاطر احضار افراد و پروندههاست، كه همه حاضرند و پروندهها باز است.
يا به خاطر تأمل قاضى و تجديد نظر است، كه چيزى بر خداوند پوشيده نيست.
يا به خاطر ظرفيّت نداشتن زندانهاست كه در آن روز، جهنّم پر نمىشود.
يا به خاطر كارشكنىهايى است كه طرفداران مجرم در دادگاه دارند كه در آن جا شفيع و ياورى وجود ندارد.
بنابراين در قيامت خداوند به حسابها زود رسيدگى مىكند. «إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ»
پیام ها
1- در قيامت هيچ كس از حساب و كتاب مستثنى نيست. تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ ...
2- كيفر و پاداش بر اساس عملكرد است. تُجْزى ... بِما كَسَبَتْ
3- خلافهايى كيفر دارد كه همراه آگاهى و عمد باشد. «كَسَبَتْ»
4- معمولًا قدرتهاى تك محور ستمگرند، امّا خداوند با اين كه يگانه قدرت قهار است ولى ظلم نمىكند. (قهّاريّت او همراه عدالت است). الْواحِدِ الْقَهَّارِ ... لا ظُلْمَ الْيَوْمَ
5- معمولًا ازدحام و شلوغى دادگاه، يا زمينهى كند شدن كار قضاوت مىشود كه
«1». تفسير مجمع البيان.
جلد 8 - صفحه 234
او «سَرِيعُ الْحِسابِ» است و يا حقوق مردم به درستى ايفا نمىشود كه «لا ظُلْمَ الْيَوْمَ» در آن روز ظلمى وجود ندارد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ «17»
الْيَوْمَ تُجْزى: امروز جزا داده شود، كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ: هر فرد نفسى به آنچه كسب نموده از اعمال حسنه و افعال سيئه، لا ظُلْمَ الْيَوْمَ: هيچ ستمى نيست در آن روز بر هيچكسى، نه ثواب كسى كم شود از عمل شايسته او، و نه عقاب شخصى زياده بر فعل ناشايسته او، و نه كسى را به گناه ديگرى مؤاخذه، و نه نيكى را بدى پاداش دهند، تمام به قسط و عدل باشد. إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ: بدرستى كه خدا زود حساب كننده است، يعنى مشغول نسازد حساب كسى از ديگرى «كما لا يشغله شأن عن شأن» بلكه حساب تمام اهل محشر به آنى خواهد شد. بنا به روايتى محاسبه فرمايد خلايق را خداوند به يك چشم بهم زدن.
و از حضرت امير المؤمنين سؤال شد چگونه محاسبه فرمايد خلق را با بسيارى آنان، فرمود: چنانچه روزى دهد آنها را با كثرت ايشان سؤال شد چگونه محاسبه فرمايد و حال آنكه نمىبينند او را، فرمود: چنانچه روزى دهد ايشان را و
«1» تفسير قمى (چ نجف 1387 ق) ج 2 ص 257، 256. نور الثقلين، ج 4، ص 514- 515، ح 27.
جلد 11 - صفحه 292
حال آنكه نمىبينند او را «1».
در بعض تفاسير از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله كه حق تعالى فرمايد:
من پادشاه جزا دهندهام، سزاوار نباشد هيچكدام از اهل بهشت و جهنم را كه ستمى بر غير كرده باشند به بهشت و جهنم در آيند تا آنكه انتقام آن ظلم را از او بكشم و از آن قصاص نمايم، بعد اين آيه تلاوت نمود: «الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ». «2»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى خُرُوجٍ مِنْ سَبِيلٍ «11» ذلِكُمْ بِأَنَّهُ إِذا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَ إِنْ يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ «12» هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آياتِهِ وَ يُنَزِّلُ لَكُمْ مِنَ السَّماءِ رِزْقاً وَ ما يَتَذَكَّرُ إِلاَّ مَنْ يُنِيبُ «13» فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ «14» رَفِيعُ الدَّرَجاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلى مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ لِيُنْذِرَ يَوْمَ التَّلاقِ «15»
يَوْمَ هُمْ بارِزُونَ لا يَخْفى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ «16» الْيَوْمَ تُجْزى كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ لا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسابِ «17»
ترجمه
گفتند پروردگارا ميراندى ما را دوبار و زنده گرداندى ما را دوبار پس اعتراف كرديم بگناهانمان پس آيا بسوى بيرون رفتن راهى هست
اين براى آنست كه چون خوانده ميشد خدا بتنهائى كفر ميورزيديد و اگر شرك آورده ميشد باو ميگرويديد پس حكم براى خداى بلند مرتبه بزرگ است
او است كسيكه مينمايد بشما آيتهايش را و ميفرستد براى شما از آسمان روزى را و پند نميگيرد مگر كسيكه بازگشت مينمايد
پس بخوانيد خدا را با آنكه خالص كنندگان باشيد براى او دين را و اگر چه ناخوش داشته باشند كافران
او بلند كننده رتبهها داراى مقرّ سلطنت است القاء ميكند روان را از امر خود بر هر كه ميخواهد از بندگانش تا بيم دهد از روز ملاقات
روز كه آنان ظاهر شوندگانند پوشيده نميباشد بر خدا از آنان چيزى براى كيست پادشاهى آنروز براى خداوند يكتاى داراى قهر و غلبه است
آنروز جزا داده ميشود هر كس بآنچه كسب كرد نيست ستمى در آنروز همانا خداوند زود حساب است.
تفسير
خداوند سبحان نقل فرموده كلام كفار سابق الذّكر را بعد از ورود
جلد 4 صفحه 519
در جهنّم كه عرضه ميدارند پروردگارا دو مرتبه ما را ميراندى يكمرتبه در دنيا و يكمرتبه در قبر و دو مرتبه زنده نمودى يكمرتبه در قبر و يكمرتبه در قيامت چون براى سؤال قبر مردم زنده ميشوند و بعد از آن ميميرند و پس از اين اظهار اقرار مينمايند بگناهان خودشان و از خداوند درخواست مينمايند كه آنها را از جهنّم اخراج فرمايد و بدنيا برگرداند تا مردمان خوبى شوند ولى افسوس كه ديگر محلّى براى اجابت اين درخواست باقى نمانده چون دنيا تمام شده و نوبت بآخرت رسيده لذا خداوند از جواب آنها صرف نظر فرموده بيان تقصيرشان را ميفرمايد كه اين عذاب شما براى آنستكه وقتى پيغمبر فرمود بگوئيد خدائى نيست جز خداى يگانه قبول ننموديد و منكر شديد و وقتى شياطين جنّى و انسى براى شما معبودهاى باطل را يادآورى مينمودند تصديق ميكرديد و امروز حكم و فصل خصومت و تميز بين حق و باطل با خداوند بلند مرتبهئى است كه احدى بمرتبه او نميرسد و بزرگ است بقدريكه بوصف نميگنجد و حكم فرموده بخلود شما در جهنّم و شريك و عديل و معارضى ندارد كه بتواند حكم او را تغيير دهد و پس از اين مقال خداوند متعال دليل توحيد خود را يادآورى فرموده كه آيات و نشانههاى آن در تمام عالم ظاهر و هويدا است و از آن جمله نزول موجبات روزى بندگان است از آسمان و متذكر و متنبّه بوجود خداوند يگانه قادر كريم رحيم نميشود مگر كسيكه از وادى غفلت پاى بيرون نهد و در درياى فكرت غوطهور گردد و رجوع نمايد از خلق بحق تا بشناسد او را و شكر نعمتش را بجا آورد پس بخوانيد خدا را و خالص كنيد دين خود را از شرك براى او اگر چه مخالف رأى و دلخواه كفّار و مشركين باشد و بدانيد كه خداوند مرتبه و درجه بندگانرا هر قدر قابل و لايق باشند بلند ميكند تا ميرساند بمقام قاب قوسين او أدنى و القاء ميكند روح ايمان كامل و مقدّس را از عالم امر كه فوق عالم خلق است بر كسانيكه بخواهد از بندگان خود مانند اوّل شخص عالم امكان و خاندان عظيم الشّأن او چنانچه قمّى ره نقل فرموده آن روح القدس است كه اختصاص به پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و ائمه اطهار دارد براى آنكه بترسانند مردم را از عذاب روز قيامت كه روز ملاقات خلق اولين و آخرين است با يكديگر و روز ملاقات آنها است نتيجه اعمالشانرا و قمّى ره نقل فرموده كه روز ملاقات اهل آسمان و زمين
جلد 4 صفحه 520
است با يكديگر و منافات با آنچه ذكر شد ندارد و محتمل است مراد از رفيع الدّرجات بودن خداوند در اعلى درجات جمال و جلال و صفات كمال باشد و مراد از عرش مكرّر ذكر شده است و در روز قيامت تمام مردم از قبرها ظاهر و بارز شوند و تمام اسرار و ضمائرشان آشكار گردد و با زيادى و كثرتى كه دارند كوچكترين چيزى از ذوات و احوال و اعمال و اوصاف آنها بر خدا مخفى و پوشيده نيست و در آنروز تمام قدرتها و سلطنتهاى ظاهرى نابود است لذا وقتى از مردم سؤال ميشود كه امروز سلطنت با چه كس است همه يكمرتبه بلسان حال و مقال از صميم قلب جواب ميدهند از آن خداوند يگانه قهّار است و از روايت علوى در توحيد استفاده ميشود كه خدا سؤال ميكند و انبيا و حجج جواب ميدهند و هر كس بجزاى عملش ميرسد و بكسى ظلم نميشود كه از ميزان استحقاقش كمتر اجر ببرد يا بيشتر معذّب گردد و هيچ كارى خدا را از كار ديگر باز نميدارد لذا در يك چشم بهم زدن بحساب تمام خلق رسيدگى ميفرمايد و ظاهرا اين سؤال و جواب يكمرتبه ديگر از خداوند با خودش بتنهائى واقع ميشود و آن بين نفخه اوّل و دوم است كه در بعضى از روايات ذكر شده است
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
اليَومَ تُجزي كُلُّ نَفسٍ بِما كَسَبَت لا ظُلمَ اليَومَ إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الحِسابِ «17»
يوم القيمة جزاء داده ميشود هر نفسي بآنچه كسب كرده ظلمي نيست در آن روز محقّقا خداوند زود حساب كننده است.
اليَومَ روز جزاء است.
تُجزي كُلُّ نَفسٍ فرد فرد از جنّ و انس.
بِما كَسَبَت اگر عمل خيري از او صادر شده بي اجر نميماند و اگر شرّي صادر شده زائد بر آن عقوبت نميكند.
جلد 15 - صفحه 364
لا ظُلمَ اليَومَ ظلم قبيح است و محال است از خداوند صادر شود.
إِنَّ اللّهَ سَرِيعُ الحِسابِ قدرت دارد دفعة واحدة بحساب جميع رسيدگي كند زيرا «لا يشغله شأن عن شأن».
سؤال: بنا بر اينکه براي چه روز قيامت پنجاه هزار سال است که ميفرمايد فِي يَومٍ كانَ مِقدارُهُ خَمسِينَ أَلفَ سَنَةٍ- معارج آيه 4 (جواب): اينکه عقوبة است چنانچه در خبر است که
ان للقيمة خمسين موقفا کل موقف مقام الف سنة.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- ویژگی چهارم آن روز این است که روز پاداش و کیفر است، چنانکه در آیه شریفه میفرماید: «امروز هرکسی در برابر کاری که انجام داده جزا داده میشود» (الْیَوْمَ تُجْزی کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ).
آری! آن ظهور و بروز و آن احاطه علمی خداوند و حاکمیت و مالکیت و قهاریت او همه دلیلی است روشن بر این حقیقت بزرگ و امید بخش و بیم آفرین.
ویژگی پنجم همان است که در جمله بعد میافزاید: «امروز هیچ ظلم و ستمی (بر هیچ کس) نخواهد بود» (لا ظُلْمَ الْیَوْمَ).
چگونه ممکن است ظلم و ستمی تحقق یابد در حالی که ظلم یا به خاطر جهل است که او بر همه چیز احاطه علمی دارد. یا به خاطر عجز است که او قاهر و مالک و حاکم بر همه چیز است.
ششمین و آخرین ویژگی سرعت محاسبه اعمال بندگان است، چنانکه در پایان آیه میفرماید: «خداوند سریع الحساب است» (إِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسابِ).
ج4، ص262
سرعت حسابش در آنجا به قدری است که در حدیث آمده است: «خداوند حساب همه بندگان را در یک چشم بر هم زدن میرسد»
نکات آیه
۱ - نظام پاداش و کیفر الهى در قیامت، فراگیر همه انسان ها و شامل تمامى حرکات انسان ها است. (الیوم تجزى کلّ نفس بما کسبت) «ما» در «بما کسبت» موصول بوده و افاده کننده معناى جنس است. بنابراین «ما کسبت»; یعنى، هر آنچه که بشر انجام داده و هر حرکتى که از خود نشان دهد.
۲ - کیفر و پاداش الهى در قیامت، معلول چگونگى رفتار خوب و بد انسان ها است. (الیوم تجزى کلّ نفس بما کسبت) «باء» در «بما کسبت» براى سببیت است; یعنى، «تجزى بسبب ما کسبت و جزاء مناسباً لما کسبت».
۳ - رفتار انسان و استحقاق وى براى کیفر و پاداش، اساس و مبناى جزاى الهى در آخرت (الیوم تجزى کلّ نفس بما کسبت) از این که خداوند در پاداش و کیفر، مسأله کسب و تلاش انسان را مطرح ساخته است (بما کسبت) استفاده مى شود که همین اساس پاداش و کیفر آدمیان است; نه چیز دیگر.
۴ - انسان، موجودى مختار و در برابر تمامى تلاش ها و رفتارهایش، مسؤول است. (الیوم تجزى کلّ نفس بما کسبت)
۵ - در نظام کیفر و پاداش الهى در قیامت، به کسى کمترین ستمى نخواهد شد. (لا ظلم الیوم)
۶ - خداوند، سریع الحساب (زودشمار) است. (إنّ اللّه سریع الحساب)
۷ - خداوند، حسابرسى اعمال بندگان را در قیامت با سرعت انجام خواهد داد. (الیوم تجزى کلّ نفس بما کسبت ... إنّ اللّه سریع الحساب)
۸ - تأخیر در داورى و کیفر و پاداش، کارى ظالمانه و به دور از عدالت است. (لا ظلم الیوم إنّ اللّه سریع الحساب) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که جمله «إنّ اللّه سریع الحساب» در مقام تعلیل براى «لاظلم الیوم» مى باشد; یعنى، در محکمه عدل الهى به کسى ستم نمى شود; چون خداوند با سرعت به حساب بندگانش رسیدگى خواهد کرد.
موضوعات مرتبط
- اسماء و صفات: سریع الحساب ۶
- انسان: اختیار انسان ۴; مسؤولیت انسان ۴; ویژگیهاى انسان ۴
- پاداش: تأخیر در پاداش ۸; عمومیت پاداش اخروى ۱; عوامل پاداش اخروى ۲، ۳
- جبرواختیار: ۴
- خدا: خدا و ظلم ۵; سرعت حسابرسى خدا ۷; ویژگى کیفرهاى خدا ۵
- ظلم: موارد ظلم ۸
- عمل: آثار اخروى عمل ۲، ۳; حسابرسى اخروى عمل ۷; مسؤول عمل ۴
- قضاوت: تأخیر در قضاوت ۸
- قیامت: پاداش در قیامت ۱، ۵; حسابرسى در قیامت ۷; کیفر در قیامت ۱، ۵; ویژگیهاى قیامت ۱
- کیفر: تأخیر در کیفر ۸; عمومیت کیفر اخروى ۱; عوامل کیفر اخروى ۲، ۳; مراتب کیفر ۳
- نظام جزایى: ۱، ۳، ۵
- نظام کیفرى: ۱، ۵
منابع