سوره الزخرف
سوره الشورى | سوره الزخرف | سوره الدخان | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
حم.
سوگند به (این) کتاب روشنگر.
ما بیگمان آن را قرآنی روشنبیان نهادیم، شاید شما عقلهاتان را به کار گیرید.
و همواره این (قرآن)، در کتاب اصلی (علم ربّانی) نزد ما بسی والا و پر حکمت و فشرده است.
آیا پس به (صِرفِ) اینکه شما قومی مسرف بودهاید (باید) این یادواره را از شما باز داریم؟
و چه بسیار پیامبرانی بزرگ (که) در (میان) پیشینیان روانه کردیم.
و هیچ پیامبر بزرگی سوی ایشان نیاید، مگر اینکه او را به مسخره میگرفتهاند.
پس حملهورتر از اینان را به هلاکت رسانیدیم و همانند (و نماد) پیشینیانِ گذشته است.
و بیگمان اگر از آنان بپرسی: «آسمانها و زمین را چه کسی آفرید؟» بهراستی همواره گویند: «خدای عزیز بس دانا آفریدشان.»
کسی که زمین را برای شما گهوارهای گردانید، و برای شما در آن راههایی هموار نهاد؛ شاید راه یابید.
و کسی که آبی بهتدریج و بهاندازه از آسمان فرو فرستاد. پس با آن، شهری مرده را زنده کردیم. (بدانید که) همین گونه (از گورها) بیرون آورده میشوید.
و کسی که تمامی جُفتها را آفرید و برای شما از کشتیها و حیوانات رام آنچه را سوار میشوید قرار داد،
تا بر پشتهای آن(ها) قرار و آرامش گیرید. سپس چون بر آن(ها) نشستید، نعمت پروردگارتان را یاد کنید و بگویید: «پاک است کسی که این(ها) را برای ما رام کرد، حال آنکه ما را یارای این گونه نزدیک کردن (و بهرهگیری از) آن نبوده است.»
« و بهراستی ما بیگمان سوی پروردگارمان بازخواهیم گشت.»
و برای او بعضی از بندگانش را جزئی [:چون فرزند و شریک] قرار دادند. بهراستی که انسان بسیار ناسپاسی آشکارگر است.
یا از آنچه میآفریند، برای خویش دخترانی برگرفته، و شما را با (دادن) پسران (بر خود) برگزیده است؟
و هنگامی که یکی از آنان را به آنچه به رحمان نسبت میدهد خبر دهند، چهرهی او (دگرگون و) سیاه میگردد، در حالی که خشم و تأسف خود را فروبرنده است.
آیا و کسی (را شریک خدا میکنند) که همواره در زر و زیور پرورش مییابد، در حالی که برابر درگیرکنندگانْ آشکارکننده(ی خود و خودیهایش) نیست؟
و فرشتگانی را که خود، بندگان رحمانند، مادینه (و دختران او) قرار دادند. آیا در خلقت آنان حضور داشتند؟ گواهی (گزاف) ایشان به زودی نوشته میشود و (از آن) پرسیده میشوند.
و گفتند: «اگر رحمان میخواست، ما آنها را نمیپرستیدیم.» آنان به این (دعوی) هیچ دانایی ندارند (و) جز حدسی به گزاف نمیزنند.
یا به آنان پیش از آن (قرآن) کتابی دادهایم؛ پس ایشان بدان تمسک جویندگانند؟
بلکه گفتند: «ما بیگمان پدرانمان را بر روشی (هماهنگ) یافتیم و ما همچنان بر پی آثارشان هدایتیافتگانیم.»
و بدین گونه در هیچ گروهی پیش از تو هشداردهندهای نفرستادیم، مگر آنکه بیبندوبارهای غرق در نعمتها گفتند: «ما پدران خود را بر روشی (هماهنگ در بتپرستی) یافتهایم و ما از پی ایشان راهیافتهایم.»
گفت: «آیا و هر چند من راهوارتر از آنچه پدرانتان را بر آن یافتهاید برایتان بیاورم؟» گفتند: «ما (نسبت) به آنچه بدان فرستاده شدهاید بیچون کافریم.»
پس، از آنان انتقام گرفتیم. پس بنگر فرجام تکذیبکنندگان چگونه بوده است.
و چون ابراهیم به پدر (تربیتی) خود و قومش گفت: «من همواره از آنچه و آنگونه که میپرستید بیزارم.»
«مگر آن که بر فطرت (توحیدی)ام آفرید. پس (هم) او مرا همواره به زودی راهنمایی خواهد کرد.»
و آن (فطرت توحیدی) را در پی بازماندگانش کلمهای استوار ]: درست و ثابت[ قرار داد، شاید آنان (به خدا) بازگردند.
بلکه اینان و پدرانشان را برخوداریای دادم، تا حقیقت و فرستادهای آشکارگر سویشان آمد.
و چون آن حقیقت سویشان آمد، گفتند: «این افسونی است، و ما بیگمان به آن کافرانیم.»
و گفتند: «چرا این قرآن بر مردی بزرگ(منش) از (آن) دو مجتمع [:مکه وطائف] فرود نیامده است؟»
آیا (هم) ایشان رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ماییم که (وسایل) معاشِ آنان را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردهایم و برخی از آنان را درجاتی (مادی و نه روحانی) بالاتر از بعضی (دیگر) دادهایم، تا بعضی از آنها بعضی (دیگر) را به خدمت برگیرند. و رحمت پروردگارت از آنچه آنان میاندوزند بهتر است.
و اگر (چنان) نبود که مردم (در انکار خدا) امّتی واحد میگشتند، همواره برای خانههایشان - برای کسانیکه به رحمان کفر میورزند - سقفهایی از نقره و نردبانهایی که بر آنها آشکار گردند مینهادیم.
و برای خانههاشان نیز درها و تختهایی که بر آنها تکیه زنند، مقرر میداشتیم؛
و زر و زیورهایی (دیگر را نیز). و همهی اینها همواره جز متاع زندگی دنیا نیست و آخرت پیش پروردگارت تنها برای پرهیزگاران است.
و هر کس از یاد (خدای) رحمان دل بگرداند، برایش شیطانی بر میگماریم؛ پس برای وی قرین و همنشین است.
و بیگمان آنان ایشان را همواره از راه (خدا) باز میدارند، حال آنکه میپندارند راهیافتگانند.
تا آنگاه که او (با دمسازش) به حضورمان آید (به شیطان) گوید: «ای کاش میان من و تو، فاصلهی خاور و باختر بود. پس چه بد دمسازی (هستی)!»
و امروز هرگز شرکت شما در عذاب بیگمان سودی برایتان ندارد؛ چون (همسان) ستم کردید.
آیا پس تو کران را میشنوانی، یا نابینایان و کسی را که همواره در گمراهی آشکارگری بوده راه مینمایی؟
پس اگر ما تو را حتماً (از دنیا) میبریم، همواره از آنان انتقامکشندگانیم.
یا (اگر) آنچه را به آنان وعده دادهایم بهراستی به تو نشان دهیم، همواره ما بر آنان قدرتمندانیم.
پس به (وسیلهی) آنچه سوی تو وحی شده است با کوشش، (خود و دیگران را از بیراهیها به راه آر و) نگهدار، که تو همواره بر راهی راست استواری.
و بهراستی این (قرآن) برای تو و برای قوم تو بهدرستی یادوارهای (بزرگ) است و در آیندهای دور(از آن) پرسیده خواهید شد.
و از رسولان ما - که پیش از تو گسیل داشتیم - جویا شو (که) آیا در برابر (خدای) رحمان، خدایانی که مورد پرستش قرار گیرند مقرّر داشتهایم؟
و همانا موسی را با نشانههای خویش سوی فرعون و فرعونیان روانه کردیم. پس گفت: «من به راستی فرستادهی پروردگار جهانیانم.»
پس چون آیات ما را برایشان آورد، ناگهان ایشان به آنها (همی) میخندند.
و ما هیچ نشانهای (ربانی) به ایشان نمینماییم، مگر اینکه آن از (نشانه) همانندش بزرگتر است. و به عذاب گرفتیمشان، تا مگر (به راه) برگردند.
و گفتند: «هان ای فسونگر! پروردگارت را - به (پاس) آنچه با تو عهد کرده - برایمان بخوان، (که) ما بهراستی (در این صورت) بیگمان راهیافتگانیم.»
پس چون (پردهی) عذاب را از آنها برگرفتیم، ناگهان (هم)آنان پیمان میشکنند.
و فرعون در میان گروهش ندا در داد (و) گفت: «ای مردمان (کشور) من! آیا پادشاهی مصر و این نهرها - که از زیر (کاخها و باغهای) من روان است - از آنِ من نیست؟ پس مگر نمینگرید؟»
«یا من بهترم از این کس ]:موسی[ که (هم) او بسی بیمقدار است و نزدیک به این (هم) نیست (که خود را و افکارش را) نشان دهد؟»
«پس چرا بر او دستبندهایی زرّین (از سوی خدایش) افکنده نشده؟ یا با او فرشتگانی پیوسته نیامدهاند؟»
پس قوم خود را سبک گرفت، تا پیرویش کردند. آنان بیگمان مردمانی منحرف بودهاند.
پس هنگامیکه ما را به (خشم و) اندوه درآوردند، از آنان انتقام گرفتیم. پس همهی آنان را غرق کردیم.
در نتیجه آنان را گذشتهای و نمادی برای آیندگان نهادیم.
و هنگامی که پسر مریم (برایشان به عنوان) مثال و نمونهای آورده شد، به ناگاه قوم تو از او به شدت منصرف (و منحرف) میشوند.
و گفتند: «آیا معبودان ما بهترند یا او؟» آن مثال را جز از راه جدل برای تو نزدند، بلکه آنان مردمی ستیزهجو و جدلپیشهاند.
(عیسی) جز بندهای نیست که بر وی منّت نهادیم و او را برای فرزندان اسرائیل نماد و نمودی (وحیانی) گردانیدهایم.
و اگر بخواهیم بیگمان از شما فرشتگانی - که در (روی) زمین جانشین (یکدیگر) باشند - قرار میدهیم.
و همانا فرود آمدن ملائکه، علمی است برای ساعت (آخرین). پس زنهار در آن تردید نکنید و مرا پیروی کنید؛ این راهی است راست!
و مبادا شیطان شما را (از حق) جلوگیری کند (که) همانا او برای شما دشمنی آشکارگر است.
و چون عیسی با دلایل آشکار آمد، گفت: «بهراستی شما را حکمت آوردم و تا دربارهی بعضی از آنچه در آن اختلاف میکنید برایتان توضیح دهم. پس از خدا پروا کنید و فرمانم ببرید.»
«همانا خداست (که) او پروردگار من و پروردگار شماست. پس او را بپرستید؛ این راهی است بس راست.»
پس از میانشان، احزاب (ستمگر) دست به اختلاف زدند. پس وای از عذاب روزی دردناک برای کسانی که ستم کردند.
آیا جز (این) انتظار میبرند و مینگرند، که ساعت (قیامت) - در حالی که حدس نمیزنند - ناگهان آنان را در رسد؟
در آن روز، همگی دوستان - جز پرهیزگاران - بعضیشان دشمن بعضی دیگرند.
ای بندگان من! امروز بر شما بیمی نیست و نه شما غمگین میشوید:
کسانی که به آیاتمان ایمان آورده و تسلیم (ما) بودهاند.
شما با همگنانتان به شادمانی داخل بهشت شوید.
سینیهایی از طلا و جامهایی بر گرد آنان گردانده میشود و در آنجا آنچه را دلها(شان) اشتها کند و دیدگان(شان) لذت برد، هست. و شما در آن جاودانید.
و آن است همان بهشتی که به آنچه میکردهاید میراث یافتید.
در آنجا برای شما میوههایی (فراوان) است (که) از آنها میخورید.
مجرمان بیگمان در عذاب جهنّم ماندگارند.
آن (عذاب) از آنان هرگز سستی نمییابد و آنان در آنجا (از سستی آن) نومیدند.
و ما به ایشان ستم نکردیم، بلکه خودشان ستمکاران بودهاند.
و ندا کردند: «ای مالک! باید پروردگارت جان ما را بستاند.» پاسخ داد: «همانا شما ماندگارید.»
همواره حق را برایتان آوردیم، لیکن بیشترتان حق را بسی ناپسند میدارید.
یا در کاری (بد) ابرام و استقامت ورزیدهاند؟ پس ما (نیز در مکافاتشان) همواره استقامتکنندگانیم.
یا میپندارند که ما بیگمان رازشان و نجوایشان را نمیشنویم؟ چرا! حال آنکه فرستادگان ما نزدشان (اعمال پیدا و نهانشان را یکسان) مینویسند.
بگو: «اگر برای رحمان فرزندی بود، پس من نخستین پرستندگانم.»
پروردگار آسمانها و زمین (و) پروردگار عرش، از آنچه توصیفش میکنند منزّه است.
پس آنان را رها کن، تا (در یاوهگویی خود) فرو روند و بازی کنند، (و) تا (آن) روزشان را که بدان وعده داده میشوند دریابند.
و اوست کسی که در آسمان خداست و در زمین خداست و او حکیم بسیار داناست.
و مبارک (و خجسته) است کسی که فرمانروایی آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آنِ اوست و علم ساعت (پایانی) نزد اوست. و تنها سوی او برگردانیده میشوید.
و کسانی (را) که به جای او میخوانند (و میپرستند، آنان) اختیار شفاعت(شان) را ندارند، مگر آن کسانی که آگاهانه به حقّ گواهی دادند.
و اگر هر آینه از آنان بپرسی: «چه کسی ایشان را خلق کرده؟» بیچون و بهراستی خواهند گفت: «خدا.» پس چگونه و به کجا (از حقیقت) بازگردانیده میشوند؟»
و گفتهاش (که): «پروردگارم! اینان گروهیاند که ایمان نمیآورند.»
پس از ایشان روی گردان و بگو: «سلام!» پس در آیندهای دور خواهند دانست.