الزخرف ٦٠
کپی متن آیه |
---|
وَ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنْکُمْ مَلاَئِکَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ |
ترجمه
الزخرف ٥٩ | آیه ٦٠ | الزخرف ٦١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«مِنکُمْ»: به جای شما. از خود شما. «مَلآئِکَةً»: فرشتگان. فرزندان پاک فرشتهگونه. «یَخْلُفُونَ»: فرشتگان جایگزین فرشتگان شوند. فرشتگان جایگزین فرزندان شما گردند. فرشتگان به جای پیغمبران قرار گیرند و به عنوان پیغمبرانی به سوی شما فرستاده شوند. فرزندان فرشتهگون، جایگزین شما شوند «وَ لَوْ نَشَآءُ ...»: این آیه برداشت معانی گوناگونی دارد: الف - اگر ما بخواهیم به جای شما، فرشتگانی در زمین قرار میدهیم که جانشین شما گردند. ب - اگر ما بخواهیم به جای شما فرشتگانی در زمین پدید میآوریم تا در آن زندگی کنند و جانشین یکدیگر گردند. ج - اگر ما بخواهیم از شما - با تغییر خلقت - فرشتگانی به وجود میآوریم تا در زمین جایگزین شما شوند. د - اگر ما بخواهیم از شما فرزندانی فرشتهگون و پرهیزگار پدیدار و در زمین جایگزین شما مینمائیم (نگا: محمّد / ). ه - اگر ما بخواهیم به جای شما انسانها، پیغمبرانی از فرشتگان ترتیب و به میان شما گسیل میداریم و در زمین جایگزین پیغمبران میسازیم.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ هُوَ الَّذِي جَعَلَکُمْ خَلاَئِفَ... (۳)
وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ... (۵) إِنَ الَّذِينَ سَبَقَتْ لَهُمْ... (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ «60»
و اگر بخواهيم به جاى شما در زمين فرشتگانى را قرار مىدهيم تا جانشين شما شوند.
نکته ها
دفاع از شخصيّتهاى معصوم لازم است و نبايد آن بزرگواران دست آويز اهداف سوء قرار گيرند. مشركان حضرت عيسى را مثال زدند كه معبود گروهى است و به گفته قرآن عابد و معبود غير الهى دوزخى است، پس عيسى دوزخى مىباشد، ولى قرآن در اين آيه از عيسى تجليل مىكند.
پیام ها
1- عيسى معبود نيست، بلكه عبد مخلص خداست. «إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ»
2- عبوديّت سبب دريافت الطاف الهى است. «عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ»
3- گرچه عيسى پيامبر اولوالعزم بود و براى همه مردم زمان خود معبوث شد امّا مخاطبان اوليهاش بنى اسرائيل بودند. «مَثَلًا لِبَنِي إِسْرائِيلَ»
4- خداوند نيازى به عبادت مردم ندارد. اگر مىخواست فرشتگانى به جاى مردم قرار مىداد كه دائماً در اطاعت باشند. «لَوْ نَشاءُ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 468
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (60)
«1» مراد، اوّلى و دوّمى- لعنة اللّه عليهما- است.
«2» تفسير برهان، ج 4، ص 150، حديث 1.
جلد 11 - صفحه 488
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا: و اگر خواهيم، يعنى اگر حكمت و مصلحت ما تقاضا كند هر آينه قرار مىدهيم، مِنْكُمْ مَلائِكَةً: بدل از شما ملائكه را، يعنى شما را هلاك سازيم و بدل شما ملائكه را بياريم تا ايشان، فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ: در زمين جانشين شوند شما را مانند اولاد شما بعد از شما. مراد آنكه حال عيسى عليه السلام اگرچه عجيب و غريب است لكن خداى تعالى قادر است بر چيزى كه اعجب از آن باشد از هلاك شما و ابدال ملائكه بجاى شما.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَلَمَّا آسَفُونا انْتَقَمْنا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْناهُمْ أَجْمَعِينَ (55) فَجَعَلْناهُمْ سَلَفاً وَ مَثَلاً لِلْآخِرِينَ (56) وَ لَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ (57) وَ قالُوا أَ آلِهَتُنا خَيْرٌ أَمْ هُوَ ما ضَرَبُوهُ لَكَ إِلاَّ جَدَلاً بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ (58) إِنْ هُوَ إِلاَّ عَبْدٌ أَنْعَمْنا عَلَيْهِ وَ جَعَلْناهُ مَثَلاً لِبَنِي إِسْرائِيلَ (59)
وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْكُمْ مَلائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ (60)
ترجمه
پس چون بخشم آوردند ما را انتقام كشيديم از آنها پس غرق كرديمشان همگى
پس قرار داديمشان پيش قدم و قصّه عبرت آور براى آيندگان
و چون زده شد به پسر مريم مثلى آنگاه قوم تو از آن بخنده درآيند
و گفتند آيا خدايان ما بهترند يا او نزدند آن مثل را براى تو مگر براى جدل بلكه آنها گروهى دشمنى كنندگانند
نيست او مگر بندهئى كه انعام كرديم بر او و قرار داديم او را موجب عبرت براى بنى اسرائيل
و اگر بخواهيم هر آينه قرار ميدهيم بجاى شما فرشتگانى را در زمين كه جانشين باشند.
تفسير
گفتهاند خداوند در تعقيب آيات سابقه فرموده است پس چون فرعون و اتباعش از كثرت عصيان ما را بخشم و غضب درآوردند از آنها انتقام كشيديم و همه را غرق نموديم پس قرار داديم آنها را پيش قدمان بجهنّم كه حالشان موجب عبرت و نصيحت آيندگان باشد چون واقعه عجيبه شگفتآور را مثل گويند ولى در كافى و توحيد از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در تفسير اين آيه فرمود خداوند تبارك و تعالى متأسّف نميشود مانند تأسّف ما ولى او خلق فرمود اوليائى براى خود كه متأسف ميشوند و خوشنود ميگردند و خداوند رضا و سخط ايشانرا رضا و سخط خود خوانده چون آنان دعاة الى اللّه و ادلّاء بر او هستند لذا باين مقام رسيدند و خداوند فرموده كسيكه بولىّ من اهانت نمايد با من مبارزه نموده و اعلان جنگ داده و فرموده اطاعت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم اطاعت من و بيعت با او بيعت با خدا است رضا و غضب هم از اين قبيل است و هر چه شبيه اين دو باشد از احوال نميشود بخدا نسبت
جلد 4 صفحه 610
داد اگر اسف و غضب براى خالق دست دهد تغيّر در او روى داده و اگر در او تغيّر روى دهد مأمون از آن نميشود كه روزى فنا براى او روى دهد و با اينحال فرقى بين خالق و خلق باقى نميماند خدا مبرّى از اين قول است حقير عرض ميكنم علاوه بر آنچه از فرمايش امام عليه السّلام مختصرا نقل شد اسف خشم مقرون بحزن است كه نسبت آن بخدا بهيچ وجه سزاوار نيست لذا بايد گفت مراد تأسف حضرت موسى و هارون و ساير اهل ايمان است كه خدا بخود نسبت داده بتقريبى كه امام عليه السّلام بيان فرموده است و نيز گفتهاند چون آيه شريفه انّكم و ما تعبدون من دون اللّه حصب جهنّم نازل شد مشركين قريش برآشفتند و بعضى از آنها گفتند اگر خدايان ما فروزينه آتش جهنّم باشند عيسى بن مريم هم كه محمّد او را تطهير و تقديس نموده بايد بسوزد چون او گفته تمام شما با معبودهاتان در جهنّميد و سايرين از خوشحالى ضجّه كشيدند كه محمّد محكوم شد و گفتند خدايان ما بهتر از مسيح نيستند وقتى او فروزينه جهنّم باشد آنها هم باشند و خداوند از اعتراض آنها جواب فرموده كه اين مثلى كه آنها براى حضرت عيسى زدند و اشكالى كه كردند نيست مگر از باب جدال و خصومت چون خودشان ميدانند كه روى سخن خدا با آنها بوده نه نصارى كه مسيح را پسر خدا يا شريك او ميدانند و نيز ميدانند كه لفظ ما در غير ذوى العقول استعمال ميشود و از آيه استفاده شركت مسيح و عزير و ملائكه در عذاب باعتبار آنكه هر يك معبود جمعى هستند نميشود نبود عيسى عليه السّلام مگر بندهئى از بندگان ما كه مشمول انعام ما گرديد و ما او را مثل و موجب شگفت و عبرت براى بنى اسرائيل قرار داديم كه بىپدر بدنيا آمد و قدرت ما از اينها بالاتر است اگر بخواهيم تمام شما را نابود ميكنيم و از شما كه بنى آدميد ملائكه را در زمين خليفه و جانشين مينمائيم و بنابر اين كلمه من در منكم براى بدليّت و يصدّون بمعناى يضجّون است و بعضى يصدّون بضمّ صاد قرائت نمودهاند و بنابر اين معنى آنستكه آنگاه قوم تو از جهت آنمثل اعراض از حقّ مينمايند ولى از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم در اين آيه نقل شده كه صدود در عربيّت خنده است و بعضى گفتهاند وقتى آيه انّ مثل عيسى عند اللّه كمثل آدم خلقه من تراب نازل شد مشركين تصوّر كردند پيغمبر اسلام ميخواهد تمام معتقدات نصارى را در باره حضرت عيسى تصديق نمايد لذا
جلد 4 صفحه 611
خوشحال شدند و ضجّه كشيدند و گفتند اگر بنا باشد عبادت غير خداوند بزرگ جائز باشد خدايان ما هم قابل پرستش و ستايشند و بايد سؤال نمود آيا آنها بهترند يا عيسى براى پرستش و خداوند جواب فرموده كه آنها باين مثل بر تو اعتراض ننمودند مگر براى مجادله و خصومت و الّا خودشان هم ميدانند كه تو عبادت عيسى را تجويز ننمودى و بيش از اين در باره او گفته نشد كه او بندهئى بود مورد انعام و اعظام ما واقع شد تا آخر آنچه ذكر شد ولى مستفاد از آنچه در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام و در كافى از ابو بصير و در مناقب از پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و در تهذيب از امام صادق و قمى ره از سلمان فارسى ره نقل نموده آنستكه يكروز پيغمبر صلى اللّه عليه و اله با جمعى از قريش نشسته بود فرمود داخل ميشود از اين در مرديكه شبيهترين خلق است بعيسى بن مريم پس امير المؤمنين عليه السّلام داخل شد و مردم خنديدند و پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود چنانچه بعضى از مردم در محبّت عيسى عليه السّلام افراط نمودند و هلاك شدند و بعضى تفريط كردند و با او عداوت ورزيدند و بهلاكت رسيدند و بعضى ميانهروى نمودند و نجات يافتند مثل على عليه السّلام هم در اين امّت از اين قرار است اگر بملاحظه آن نبود كه امّت من در باره او قائل شوند بآنچه امّت عيسى عليه السّلام در باره او قائل شدند ميگفتم سخنى را كه مردم خاك قدم على را بردارند و بآن تبرّك جويند و بزرگان قريش از اين بيان رنجيدند و بعضى خنديدند و گفتند محمد راضى نشد كه مثلى بزند براى پسر عمّش جز بعيسى بن مريم قسم بخدا بتهاى ما بهترند از او براى تبرّك جستن پس اين آيه نازل شد كه دلالت دارد بر اين واقعه و جواب خداوند از آنها كه به پيغمبر فرموده اعتراض آنها باين مثل تو فقط از راه دشمنى و جدال است و الّا خودشان هم فضل او را ميدانند و كرامت او را از بدو تولّد تاكنون نزد خدا مشاهده نمودهاند و مع الوصف او بندهئى است كه مشمول انعام ما واقع شده و ما او را در اين امّت مثل براى عيسى قرار داديم در بنى اسرائيل و اگر بخواهيم از شما بنى هاشم جمعى را مانند ملائكه معصوم از گناه قرار ميدهيم كه جانشين و خليفه ما باشند در زمين آنچه ذكر شد بنظر حقير حاصل جمع بين روايات و از جهاتى با ظاهر آيات شريفه مناسبتر است از دو قولى كه از مفسّرين نقل شد و تقريب آن باين نحو از خصائص اين تفسير است و در سوره انفال بعضى از اين
جلد 4 صفحه 612
روايات ذيل آيه شريفه و ما كان اللّه ليعذّبهم و انت فهيم و آيه بعد از آن ذكر و اجمالا نامى از معترضين برده شد و اللّه تعالى اعلم بحقائق الامور.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَو نَشاءُ لَجَعَلنا مِنكُم مَلائِكَةً فِي الأَرضِ يَخلُفُونَ (60)
و بر فرض اگر ميخواستيم و حكمت اقتضاء ميكرد هر آينه جعل ميكرديم از شما ملائكه در زمين جانشينان.
اينکه آيه را دو نحوه تفسير كردند: يكي آنكه اگر ميخواستيم شما را از بين ميبرديم و بجاي شما ملائكه ميفرستاديم روي زمين عبادت كنند جايگير شما شوند. ديگر آنكه اگر ميخواستيم شما بني آدم را ملائكه قرار ميداديم و قلب ماهيت ميكرديم و در زمين جايگير ميكرديم. و هر دو تفسير بنظر بعيد ميآيد زيرا اگر معناي اول باشد مناسب اينکه بود بفرمايد «لجعلنا الملائكة عوضا و بدلا عنكم» و كلمه «منكم» منافي با اينکه معنا است و اگر معني دوم باشد مناسب اينکه بود بفرمايد لَجَعَلنا مِنكُم و آنچه به نظر ميآيد و اللّه العالم اينكه:
وَ لَو نَشاءُ لَجَعَلنا مِنكُم مَلائِكَةً يعني از شما بني آدم ملائكه قرار ميداديم يعني از بني آدم ملائكه خلق ميكرديم و قلب ماهيت ميكرديم خداوندي که قدرت دارد به آتش بفرمايد يا نارُ كُونِي بَرداً وَ سَلاماً عَلي إِبراهِيمَ انبياء آيه 69- قدرت دارد از خاك آدم خلق كند، از نطفه انسان خلق كند، عصا را افعي و اژدها كند قدرت دارد از انسان ملك خلق كند.
فِي الأَرضِ يَخلُفُونَ در زمين جايگير شود. خلف اينکه است که چيزي جايگير چيز ديگري باشد و از همين باب است خليفه که جاي پيغمبر بنشيند و اولاد و احفاد جاي آباء و اجداد که ميفرمايد فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ- اعراف آيه 168- و خليفة اللّه در وجوب اطاعت و ولايت بر عباد اللّه لكن تعبير به لو امتناعيه فرمود که اينکه بر خلاف حكمت و صلاح است و محالست از خداوند صادر شود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 60)- در این آیه برای این که توهّم نکنند خدا نیازی به عبودیت و بندگی آنها دارد که اصرار بر ایمانشان میکند میفرماید: «اگر ما بخواهیم به جای شما فرشتگانی در زمین قرار میدهیم که جانشین شما باشند» (وَ لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْنا مِنْکُمْ مَلائِکَةً فِی الْأَرْضِ یَخْلُفُونَ).
فرشتگانی که سر بر فرمان حق دارند، و جز اطاعت و بندگی او کاری را نمیشناسند.
نکات آیه
۱ - خداوند، توانا بر جایگزین ساختن فرشتگان وحى پذیر، به جاى انسان هاى وحى ستیز (و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة فى الأرض یخلفون) با توجه به آیات پیشین که در مورد مخالفت مشرکان مکه با پیام وحى بود، استفاده مى شود که آیه شریفه درصدد اثبات مطلب بالا است.
۲ - انتخاب پیامبران از میان فرشتگان، امرى آسان براى خداوند (و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة فى الأرض ) برداشت یاد شده بدین احتمال است که آیه شریفه پاسخى باشد به انتظار مشرکان مکه که توقع فرشته بودن پیامبر را داشتند.
۳ - پیامبران، موجوداتى از سنخ انسان ها و نه فرشتگان (و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة فى الأرض ) برداشت یاد شده بدین احتمال است که آیه شریفه پاسخى باشد به انتظار مشرکان مکه که توقع فرشته بودن پیامبر را داشتند.
۴ - تبدیل ماهیت انسانى به فرشته (مجرد)، امرى ممکن براى خداوند (و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة) گروهى از مفسران آیه شریفه را ناظر بدین معنا دانسته اند که اگر خداوند بخواهد، مى تواند فرزندان انسان را فرشته قرار دهد که جانشین او در زمین گردند.
۵ - خداوند، مى تواند انسان ها را خوى فرشتگى بخشد و آنان را مطیع و فرمانبر خویش قرار دهد. (و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة فى الأرض یخلفون) برداشت یاد شده بنابراین نکته است که مراد از «لجعلنا منکم ملائکة» این باشد که، مى توانیم خوى عصیان و طغیان را از شما باز گیریم و شما را همانند ملائکه مطیع و فرمانبردار خود قرار دهیم. علامه در «المیزان» این احتمال را پذیرفته اند.
۶ - خداوند، قادر به آفرینش انسان هایى فرشته صفت هم چون عیسى(ع) * (و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة) گروهى از مفسران منظور از این آیه را، ایجاد انسان هایى فرشته صفت دانسته اند که در صدد رفع استبعاد مشرکان نسبت به قدرت ویژه انسان هایى هم چون عیسى(ع) که مى توانست مردگان را زنده کند و بیماران را شفا بخشد.
۷ - بعید شمردن شیوه آفرینش عیسى(ع)، نشأت یافته از بى توجهى به قدرت بى نهایت خداوند است. (و لمّا ضرب ابن مریم مثلاً ... إن هو إلاّ عبد أنعمنا ... و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة) برداشت یاد شده با توجه به دو نکته است: الف) «لمّا ضرب ابن مریم» نظر به جنبه خلقت عیسى(ع) دارد. ب) این آیه در مقام رفع استبعاد و انکار مشرکان مکه است که براى خداوندى که قادر به آفرینش تمامى انسان ها به صورت ملک است، خلقت عیسى(ع) بدون پدر امرى ساده مى باشد.
۸ - نبوت و رسالت، امرى برخاسته از مشیت و اراده خداوند است. (و لو نشاء لجعلنا منکم ملئکة)
موضوعات مرتبط
- انبیا: بشر بودن انبیا ۳; جنس انبیا ۳
- انسان: انقیاد انسان ۵; تبدیل انسان به ملائکه ۴; تغییر صفات انسان ۵; تغییر ماهیت انسان ۴
- خدا: آثار مشیت خدا ۸; اراده خدا ۸; قدرت خدا ۱، ۴، ۵، ۶
- عیسى(ع): خلقت عیسى(ع) ۶; صفات عیسى(ع) ۶; فضایل عیسى(ع) ۶; منشأ استبعاد خلقت عیسى(ع) ۷
- غفلت: آثار غفلت از قدرت خدا ۷
- ملائکه: جایگزینى ملائکه ۱; سهولت نبوت ملائکه ۲; صفات ملائکه ۶
- نبوت: منشأ نبوت ۸
منابع