سوره المعارج
سوره الحاقة | سوره المعارج | سوره نوح | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
پرسندهای به (علت) عذاب واقعشوندهای (از آنکه اگر واقعیت دارد پس چرا اکنون از آن اثری نیست،) پرسید.
(عذابی) که اختصاص به کافران دارد (و) آن را بازدارندهای نیست.
(و) از جانب خدا (است)، صاحب (بخشایش) کل درجات.
فرشتگان و روح، در روزی که مقدارش پنجاه هزار سال است سویش بالا میروند.
پس صبرکن، صبری نیکو.
بیگمان آن (عذاب) را دور میبینند،
و (ما) آن را نزدیکش میبینیم.
روزی که آسمانها چون تهماندهی روغن زیتون گداخته است.
و کوهها چون پشمِ زده شده است.
و هیچ دوست صمیمی دوست صمیمی(اش) را نپرسد.
آنان به ایشان بس نشان داده میشوند. گناهکار دوست میدارد کاش برای رهایی از عذاب آن روز، میتوانست پسران خود را (به جای خود) عوض دهد،
و (نیز) همسرش را و برادرش را،
و جداساختهاش [:مادرش] را که پناهش میدهد،
و هر که را که در روی زمین است، همه را (عوض دهد) و سپس خود را نجات دهد.
نه چنین است. همانا آن (آتش) زبانهدار است.
پوست سر و اندام) بریان شده را بس برکَنَنده است.
هر که را پشت کرده و روی برتافته است (به خود) میخواند.
و گردآورده(هایی) پس (آن را) انباشته.
بهراستی انسان سخت آزمند (و بیتاب) خلق شده است.
چون صدمهای به او در رسد جزع و لابهکُننده است.
و چون خیری به او رسد (آن را از دیگران) بازدارنده است.
بجز نمازگزاران،
آنان که ایشان بر نمازشان پایدارانند.
و (هم) آنان که در اموالشان حقی معلوم است،
برای سائل و محروم.
و کسانی که روز جزا را باور دارند،
و کسانی که از عذاب پروردگارشان با بزرگداشتنش میهراسند.
بیگمان عذاب پروردگارشان (از کافران) بازداشته نیست.
و کسانی که برای (نگهداری) عورتهاشان حافظانند.
مگر بر همسران خود یا کنیزانشان؛ پس (در این صورت) مورد نکوهش نیستند.
پس هرکس پا از این (حد) فراتر نهد آنان، (هم) ایشان از حد درگذرندگانند.
و کسانی که امانتشان و پیمانشان را رعایتکنندگانند.
و آنان که به شهادتهایشان ایستایند.
و کسانی که برنمازشان محافظت دارند.
اینانند که در باغهایی (در بهشت) گرامیاند.
پس آنان را که کفر ورزیدهاند، چه شده (که) سویت نگرانند؟
(گروه گروه)، از راست و چپ (از تو) فراری و متنفرند.
آیا هر یک از آنان طمع میبندد که در بهشت پرنعمت در آورده شود؟
نه چنان است. ما آنان را بیگمان از آنچه (خود) میدانند آفریدیم.
پس به پروردگار خاوران و باختران سوگند یاد نمیکنم (که) بیگمان ما تواناییم،
بر اینکه (آنها را) تبدیل به همانندشان گردانیم. و ما درمانده نیستیم.
پس واگذارشان (تا در باطلشان) فرو روند و بازی کنند تا روزی را که وعده داده میشوند ملاقات کنند.
روزی که از گورهاشان برون آیند گویی با یکدیگر فراسوی جایگاههایی معین شده روانند.
حال آنکه دیدگانشان (از ترس) فرو هشته، خواری فراگیرشان میگردد. این (همان) روزی است (که) وعده داده میشدهاند.