سوره هود: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot!)
(QRobot edit)
 
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = [[ هود ١ | الر کِتَابٌ‌ أُحْکِمَتْ‌ آيَاتُهُ‌ ثُمَ‌ فُصِّلَتْ‌ مِنْ‌ لَدُنْ‌ حَکِيمٍ‌ خَبِيرٍ (١)]] [[ هود ٢ | أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ اللَّهَ‌ إِنَّنِي‌... (٢)]] [[ هود ٣ | وَ أَنِ‌ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ‌ ثُمَ‌ تُوبُوا... (٣)]] [[ هود ٤ | إِلَى‌ اللَّهِ‌ مَرْجِعُکُمْ‌ وَ هُوَ عَلَى‌ کُلِ‌... (٤)]] [[ هود ٥ | أَلاَ إِنَّهُمْ‌ يَثْنُونَ‌ صُدُورَهُمْ‌... (٥)]] [[ هود ٦ | وَ مَا مِنْ‌ دَابَّةٍ فِي‌ الْأَرْضِ‌ إِلاَّ عَلَى‌... (٦)]] [[ هود ٧ | وَ هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَ‌ السَّمَاوَاتِ‌ وَ... (٧)]] [[ هود ٨ | ... ]]  }} {{سخ}}
__TOC__
  {{ سوره | نام =سوره هود | محل نزول =محل نزول::مكه | ترتيب نزول = [[ترتيب نزول::52|٥٢]] | جزء = | کتابت = [[شماره کتابت::11|١١]]  | آیه = [[تعداد آیات::123|١٢٣]] | بعدی = سوره يوسف | قبلی = سوره يونس | کلمه = [[تعداد کلمات::2184|٢١٨٤]] | حرف =  }}
  {{ سوره | نام =سوره هود | محل نزول =محل نزول::مكه | ترتيب نزول = [[ترتيب نزول::52|٥٢]] | جزء = | کتابت = [[شماره کتابت::11|١١]]  | آیه = [[تعداد آیات::123|١٢٣]] | بعدی = سوره يوسف | قبلی = سوره يونس | کلمه = [[تعداد کلمات::2184|٢١٨٤]] | حرف =  }}
{| width="75%"  
{| width="75%"  
خط ۱۸: خط ۱۸:
|
|
{|
{|
|- align="center"
| '''<big>[[مرور آیات سوره هود]]</big>'''


|- align="center"
|- align="center"
خط ۲۷: خط ۲۴:
|}
|}
|}
|}
==متن سوره==
{{قاب | متن = [[ هود ١ | بِسمِ اللَّهِ الرَّحمٰنِ الرَّحيمِ الر كِتٰبٌ أُحكِمَت إيٰتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت مِن لَدُن حَكيمٍ خَبيرٍ (١) ]] }}
الر. (بگو:) «(این) کتابی است که آیات آن استحکام یافته، سپس از جانب حکیمی آگاه، مفصل و جداسازی شده است (تا)»
{{قاب | متن = [[ هود ٢ | أَلّا تَعبُدوا إِلَّا اللَّهَ إِنَّنى لَكُم مِنهُ نَذيرٌ وَ بَشيرٌ (٢) ]] }}
«که جز خدا را نپرستید. به‌راستی من از جانب او برای شما هشداردهنده و بشارتگری (شایسته) هستم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣ | وَ أَنِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُمَتِّعكُم مَتٰعًا حَسَنًا إِلىٰ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ يُؤتِ كُلَّ ذى فَضلٍ فَضلَهُ وَ إِن تَوَلَّوا فَإِنّى أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ كَبيرٍ (٣) ]] }}
«و اینکه از پروردگارتان پوشش بخواهید (و) سپس به او بازگشت کنید تا شما را با بهره‌ای نیکو تا فرصتی معیّن بهره‌مند سازد، و به هر صاحب فضیلتی، فضیلتش را بدهد. و اگر رویگردان شوید من به‌راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤ | إِلَى اللَّهِ مَرجِعُكُم وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ قَديرٌ (٤) ]] }}
«بازگشت شما تنها سوی خداست و او بر هر چیزی تواناست.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥ | أَلا إِنَّهُم يَثنونَ صُدورَهُم لِيَستَخفوا مِنهُ أَلا حينَ يَستَغشونَ ثِيابَهُم يَعلَمُ ما يُسِرّونَ وَ ما يُعلِنونَ إِنَّهُ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدورِ (٥) ]] }}
هان! آنان همواره سینه‌هاشان را دو تَه و پنهان می‌گردانند (و می‌کوشند) تا (رازهای خود را) با کوشش از او نهفته دارند. هان! آگاه باشید آن‌گاه که آنان جامه‌هایشان را بر سر می‌کشند، خدا آنچه را نهفته و آنچه را آشکار می‌دارند می‌داند. همانا او به ذات (و درون) سینه‌ها بسی داناست.
{{قاب | متن = [[ هود ٦ | وَ ما مِن دابَّةٍ فِى الأَرضِ إِلّا عَلَى اللَّهِ رِزقُها وَ يَعلَمُ مُستَقَرَّها وَ مُستَودَعَها كُلٌّ فى كِتٰبٍ مُبينٍ (٦) ]] }}
و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر (اینکه) روزیش تنها بر عهده‌ی خداست و (همو) قرارگاه و تهی‌گاهشان را (در زمان و مکان) می‌داند. همه‌(ی این‌ها) در کتابی روشنگر است.
{{قاب | متن = [[ هود ٧ | وَ هُوَ الَّذى خَلَقَ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضَ فى سِتَّةِ أَيّامٍ وَ كانَ عَرشُهُ عَلَى الماءِ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلًا وَ لَئِن قُلتَ إِنَّكُم مَبعوثونَ مِن بَعدِ المَوتِ لَيَقولَنَّ الَّذينَ كَفَروا إِن هٰذا إِلّا سِحرٌ مُبينٌ (٧) ]] }}
و اوست کسی که آسمان‌ها و زمین را در شش هنگام آفرید- حال آنکه عرش (آفرینش) او (پیش از این) بر آب [:ماده‌ی نخستین] بود- تا شما را بیازماید (که) کدام یک نیکوکارترید. و اگر بگویی: «شما پس از مرگ بی‌چون برانگیختگانید»، همواره کسانی که کافر شدند همی خواهند گفت: «این (انگیختگی و باز گردانیدن) جز سحری آشکارگر نیست.»
{{قاب | متن = [[ هود ٨ | وَ لَئِن أَخَّرنا عَنهُمُ العَذابَ إِلىٰ أُمَّةٍ مَعدودَةٍ لَيَقولُنَّ ما يَحبِسُهُ أَلا يَومَ يَأتيهِم لَيسَ مَصروفًا عَنهُم وَ حاقَ بِهِم ما كانوا بِهِ يَستَهزِءونَ (٨) ]] }}
و اگر همواره عذاب را تا زمانی چند از آنان به تأخیر اندازیم، بی‌چون همی خواهند گفت: «چه چیزی آن را (از ما) باز می‌دارد؟» هان! روزی که (عذاب) به آنان در رسد، آن را بازگشتی نیست و آنچه را که مسخره می‌کرده‌اند (همان) آنان را فراخواهد گرفت.
{{قاب | متن = [[ هود ٩ | وَ لَئِن أَذَقنَا الإِنسٰنَ مِنّا رَحمَةً ثُمَّ نَزَعنٰها مِنهُ إِنَّهُ لَيَـٔوسٌ كَفورٌ (٩) ]] }}
و اگر همواره از خود رحمتی به انسان بچشانیم، سپس آن را از او باز ستانیم، بی‌گمان بسی نومید و ناسپاس است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠ | وَ لَئِن أَذَقنٰهُ نَعماءَ بَعدَ ضَرّاءَ مَسَّتهُ لَيَقولَنَّ ذَهَبَ السَّيِّـٔاتُ عَنّى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخورٌ (١٠) ]] }}
و همانا اگر - پس از زیانی که به او رسیده - نعمتی به او بچشانیم، بی‌چون همی خواهد گفت: «گرفتاری‌ها از من دور شد!» بی‌گمان او بسی شادمان و فخرکننده است.
{{قاب | متن = [[ هود ١١ | إِلَّا الَّذينَ صَبَروا وَ عَمِلُوا الصّٰلِحٰتِ أُولٰئِكَ لَهُم مَغفِرَةٌ وَ أَجرٌ كَبيرٌ (١١) ]] }}
مگر کسانی که شکیبایی ورزیده و کارهای شایسته(ی ایمان) کردند (که) برایشان پوشش و پاداشی بزرگ است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٢ | فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعضَ ما يوحىٰ إِلَيكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدرُكَ أَن يَقولوا لَولا أُنزِلَ عَلَيهِ كَنزٌ أَو جاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّما أَنتَ نَذيرٌ وَ اللَّهُ عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ وَكيلٌ (١٢) ]] }}
پس شاید تو برخی از آنچه را که فراسویت وحی می‌شود ترک‌کننده‌ای و سینه‌ات بدان تنگ است (از آن رو) که می‌گویند: «چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده، یا فرشته‌ای با او نیامده‌؟» تو فقط هشداردهنده‌ای. و خدا بر هر چیزی وکیل (و) کارساز است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٣ | أَم يَقولونَ افتَرىٰهُ قُل فَأتوا بِعَشرِ سُوَرٍ مِثلِهِ مُفتَرَيٰتٍ وَ ادعوا مَنِ استَطَعتُم مِن دونِ اللَّهِ إِن كُنتُم صٰدِقينَ (١٣) ]] }}
یا می‌گویند: «آن [:قرآن] را به دروغ به خدا نسبت داده.» بگو: «اگر راستگو بوده‌اید، پس ده سوره‌ی افترا بسته همچون قرآن بیاورید و غیر از خدا هر که را توانستید (در این فراگیری مقایسه‌ای) فرا خوانید.»
{{قاب | متن = [[ هود ١٤ | فَإِلَّم يَستَجيبوا لَكُم فَاعلَموا أَنَّما أُنزِلَ بِعِلمِ اللَّهِ وَ أَن لا إِلٰهَ إِلّا هُوَ فَهَل أَنتُم مُسلِمونَ (١٤) ]] }}
«پس اگر [:به سود] شما اجابت نکردند، بدانید که قرآن بی‌گمان تنها به علم خدا نازل شده و اینکه معبودی جز او نیست. پس آیا شما (در برابر حق) تسلیمید؟»
{{قاب | متن = [[ هود ١٥ | مَن كانَ يُريدُ الحَيوٰةَ الدُّنيا وَ زينَتَها نُوَفِّ إِلَيهِم أَعمٰلَهُم فيها وَ هُم فيها لا يُبخَسونَ (١٥) ]] }}
کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را می‌خواسته‌اند (جزای) کارهایشان را در (همین) دنیا بی‌کم و کاست به آنان می‌دهیم‌؛ حال آنکه آنان در آن زیان‌بار نخواهند بود.
{{قاب | متن = [[ هود ١٦ | أُولٰئِكَ الَّذينَ لَيسَ لَهُم فِى الإخِرَةِ إِلَّا النّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعوا فيها وَ بٰطِلٌ ما كانوا يَعمَلونَ (١٦) ]] }}
اینان همانانند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در دنیا ساخته‌اند به هدر رفته و آنچه انجام می‌داده‌اند باطل است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٧ | أَفَمَن كانَ عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِن رَبِّهِ وَ يَتلوهُ شاهِدٌ مِنهُ وَ مِن قَبلِهِ كِتٰبُ موسىٰ إِمامًا وَ رَحمَةً أُولٰئِكَ يُؤمِنونَ بِهِ وَ مَن يَكفُر بِهِ مِنَ الأَحزابِ فَالنّارُ مَوعِدُهُ فَلا تَكُ فى مِريَةٍ مِنهُ إِنَّهُ الحَقُّ مِن رَبِّكَ وَ لٰكِنَّ أَكثَرَ النّاسِ لا يُؤمِنونَ (١٧) ]] }}
آیا پس کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن استوار بوده، و شاهدی (هم) از خودش در پی‌اش می‌آید و پیش از وی (نیز) کتاب موسی راهبر (موسویان به این حقیقت) و مایه‌ی رحمت است، آنان به او ایمان می‌آورند؟ و هر کس از گروه‌ها(ی مخالف) به او کفر ورزد، آتش، وعده‌گاه اوست. پس از آن هرگز در تردیدی مباش. همان به‌راستی از جانب پروردگارت حق است ولی بیشتر مردمان ایمان نمی‌آورند.
{{قاب | متن = [[ هود ١٨ | وَ مَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَرىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أُولٰئِكَ يُعرَضونَ عَلىٰ رَبِّهِم وَ يَقولُ الأَشهٰدُ هٰؤُلاءِ الَّذينَ كَذَبوا عَلىٰ رَبِّهِم أَلا لَعنَةُ اللَّهِ عَلَى الظّٰلِمينَ (١٨) ]] }}
و چه کسی ستمکارتر از آن (نا)کس است که بر خدا دروغی را افترا بندد؟ ایشان بر پروردگارشان نمایش داده می‌شوند و گواهان خواهند گفت: «اینان بودند که بر پروردگارشان دروغ بستند. هان! لعنت خدا بر ستمگران.»
{{قاب | متن = [[ هود ١٩ | الَّذينَ يَصُدّونَ عَن سَبيلِ اللَّهِ وَ يَبغونَها عِوَجًا وَ هُم بِالإخِرَةِ هُم كٰفِرونَ (١٩) ]] }}
«کسانی که (مردمان را) از راه خدا باز می‌دارند و آن را به کژی می‌خواهند و آنان، (هم)آنان به آخرت کافرانند.»
{{قاب | متن = [[ هود ٢٠ | أُولٰئِكَ لَم يَكونوا مُعجِزينَ فِى الأَرضِ وَ ما كانَ لَهُم مِن دونِ اللَّهِ مِن أَولِياءَ يُضٰعَفُ لَهُمُ العَذابُ ما كانوا يَستَطيعونَ السَّمعَ وَ ما كانوا يُبصِرونَ (٢٠) ]] }}
اینان در زمین درمانده‌کنندگان (خدا) نبوده‌اند، و پس از خدا هرگز اولیائی برای آنان نبوده است. عذاب برایشان چندان می‌شود، زیرا آنان توان شنیدن (حق را) نداشته‌اند و (حق را) هرگز -به‌درستی- نمی‌دیده‌اند.
{{قاب | متن = [[ هود ٢١ | أُولٰئِكَ الَّذينَ خَسِروا أَنفُسَهُم وَ ضَلَّ عَنهُم ما كانوا يَفتَرونَ (٢١) ]] }}
اینانند که خویشتن را زیان کرده‌اند، و آنچه را به دروغ برساخته بودند از آنان گم گشته است.
{{قاب | متن = [[ هود ٢٢ | لا جَرَمَ أَنَّهُم فِى الإخِرَةِ هُمُ الأَخسَرونَ (٢٢) ]] }}
به ناچار آنان در آخرت، (هم)آنان زیانکارترین (مکلفان)‌اند.
{{قاب | متن = [[ هود ٢٣ | إِنَّ الَّذينَ إمَنوا وَ عَمِلُوا الصّٰلِحٰتِ وَ أَخبَتوا إِلىٰ رَبِّهِم أُولٰئِكَ أَصحٰبُ الجَنَّةِ هُم فيها خٰلِدونَ (٢٣) ]] }}
بی‌گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمان) کرده‌اند و سوی پروردگارشان بینی‌شان را به خاک ساییده‌اند (هم)آنان -جاودانه- همدمان بهشتند.
{{قاب | متن = [[ هود ٢٤ | مَثَلُ الفَريقَينِ كَالأَعمىٰ وَ الأَصَمِّ وَ البَصيرِ وَ السَّميعِ هَل يَستَوِيانِ مَثَلًا أَفَلا تَذَكَّرونَ (٢٤) ]] }}
مَثَل (این) دو گروه، چون نابینا و کر و (در مقایسه‌ی با) بینا و شنواست. آیا در مَثَل یکسانند؟ پس آیا متذکر نمی‌شوید؟
{{قاب | متن = [[ هود ٢٥ | وَ لَقَد أَرسَلنا نوحًا إِلىٰ قَومِهِ إِنّى لَكُم نَذيرٌ مُبينٌ (٢٥) ]] }}
و به‌راستی نوح را همی سوی قومش فرستادیم. (گفت): «من همواره برای شما هشداردهنده‌ای آشکارکننده‌ام،»
{{قاب | متن = [[ هود ٢٦ | أَن لا تَعبُدوا إِلَّا اللَّهَ إِنّى أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ أَليمٍ (٢٦) ]] }}
«که جز خدا را نپرستید؛ همانا من از عذاب روزی دردناک بر شما بیمناکم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٢٧ | فَقالَ المَلَأُ الَّذينَ كَفَروا مِن قَومِهِ ما نَرىٰكَ إِلّا بَشَرًا مِثلَنا وَ ما نَرىٰكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذينَ هُم أَراذِلُنا بادِىَ الرَّأىِ وَ ما نَرىٰ لَكُم عَلَينا مِن فَضلٍ بَل نَظُنُّكُم كٰذِبينَ (٢٧) ]] }}
پس، سران قومش -که کافر شدند- گفتند: «ما تو را جز بشری همانند خود نمی‌بینیم و در نگرش آغازین نمی‌بینیم (که) کسی تو را پیروی کرده باشد جز (جماعتی از) فرومایگان ما، و برایتان بر خودمان امتیازی نمی‌بینیم، بلکه شما را دروغگویان می‌انگاریم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٢٨ | قالَ يٰقَومِ أَرَءَيتُم إِن كُنتُ عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِن رَبّى وَ إتىٰنى رَحمَةً مِن عِندِهِ فَعُمِّيَت عَلَيكُم أَنُلزِمُكُموها وَ أَنتُم لَها كٰرِهونَ (٢٨) ]] }}
گفت: «ای قوم من! آیا دیدید (که) اگر من از طرف پروردگارم بر حجتی روشن استوار بوده‌ام و مرا از نزد خود رحمتی داده، پس این بر شما (با کوریتان) بسی کور (و مهجور) خوانده شده است. آیا ما شما را - در حالی که برای (پذیرش) آن کراهت (و نفرت) دارید - به آن وادار کنیم‌؟»
{{قاب | متن = [[ هود ٢٩ | وَ يٰقَومِ لا أَسـَٔلُكُم عَلَيهِ مالًا إِن أَجرِىَ إِلّا عَلَى اللَّهِ وَ ما أَنا۠ بِطارِدِ الَّذينَ إمَنوا إِنَّهُم مُلٰقوا رَبِّهِم وَ لٰكِنّى أَرىٰكُم قَومًا تَجهَلونَ (٢٩) ]] }}
«و ای قوم من! بر این (رسالت) هرگز مالی از شما درخواست نمی‌کنم. مزد من جز بر خدا نیست و من کسانی را که ایمان آورده‌اند طردکننده نیستم. بی‌گمان آنان پروردگارشان را (با معرفت و پاداشش) دیدارکننده‌اند. ولی شما را قومی می‌بینم که نادانی می‌کنید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٠ | وَ يٰقَومِ مَن يَنصُرُنى مِنَ اللَّهِ إِن طَرَدتُهُم أَفَلا تَذَكَّرونَ (٣٠) ]] }}
«و ای قوم من! اگر آنان را برانم، چه کسی مرا از (روی آوردن عذاب) خدا (بر این تخلف رسالتی) یاری خواهد کرد؟ آیا پس متذکر نمی‌شوید؟»
{{قاب | متن = [[ هود ٣١ | وَ لا أَقولُ لَكُم عِندى خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعلَمُ الغَيبَ وَ لا أَقولُ إِنّى مَلَكٌ وَ لا أَقولُ لِلَّذينَ تَزدَرى أَعيُنُكُم لَن يُؤتِيَهُمُ اللَّهُ خَيرًا اللَّهُ أَعلَمُ بِما فى أَنفُسِهِم إِنّى إِذًا لَمِنَ الظّٰلِمينَ (٣١) ]] }}
« و برای شما نمی‌گویم گنجینه‌های خدا نزد من است و نه غیب می‌دانم و (نیز) نمی‌گویم (که‌) من همانا فرشته‌ام، و درباره‌ی کسانی که دیدگان شما به خواری و نقصان در آنان می‌نگرد، نمی‌گویم خدا هرگز خیرشان نمی‌دهد. خدا به آنچه در جان‌های آنان است دانا‌تر است. (اگر جز این بگویم) من در این هنگام(و هنگامه)‌، بی‌گمان از ستمکاران خواهم بود.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٢ | قالوا يٰنوحُ قَد جٰدَلتَنا فَأَكثَرتَ جِدٰلَنا فَأتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ الصّٰدِقينَ (٣٢) ]] }}
گفتند: «ای نوح! بی‌چون با ما جدل کردی، بسیار (هم) با ما جدل نمودی. پس اگر از راستان بوده‌ای آنچه را (از عذاب خدا) به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٣ | قالَ إِنَّما يَأتيكُم بِهِ اللَّهُ إِن شاءَ وَ ما أَنتُم بِمُعجِزينَ (٣٣) ]] }}
گفت: « (این) تنها خداست که اگر بخواهد، آن را برایتان می‌آورد و شما ناتوان‌کننده(ی او) نیستید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٤ | وَ لا يَنفَعُكُم نُصحى إِن أَرَدتُ أَن أَنصَحَ لَكُم إِن كانَ اللَّهُ يُريدُ أَن يُغوِيَكُم هُوَ رَبُّكُم وَ إِلَيهِ تُرجَعونَ (٣٤) ]] }}
«و اگر بخواهم شما را اندرز دهم - در صورتی که خدا خواسته باشد که شما را گمراه گذارد - اندرز من شما را سودی نمی‌بخشد. او پروردگار شماست و تنها سوی او بازگردانیده می‌شوید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٥ | أَم يَقولونَ افتَرىٰهُ قُل إِنِ افتَرَيتُهُ فَعَلَىَّ إِجرامى وَ أَنا۠ بَريءٌ مِمّا تُجرِمونَ (٣٥) ]] }}
یا (درباره‌ی قرآن) می‌گویند: «آن را (بر خدا) افترا زده است.» بگو: «اگر آن را افترا زده‌ام جرمم بر عهده‌ی خود من است و من از آنچه شما جرم می‌کنید، (برکنار و) بیزارم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٦ | وَ أوحِىَ إِلىٰ نوحٍ أَنَّهُ لَن يُؤمِنَ مِن قَومِكَ إِلّا مَن قَد إمَنَ فَلا تَبتَئِس بِما كانوا يَفعَلونَ (٣٦) ]] }}
و سوی نوح وحی شد: «از قوم تو بی‌چون، جز کسانی که (تاکنون) ایمان آورده‌اند هرگز (کسی) ایمان نخواهد آورد، پس به آنچه می‌کرده‌اند بد حال مباش.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٧ | وَ اصنَعِ الفُلكَ بِأَعيُنِنا وَ وَحيِنا وَ لا تُخٰطِبنى فِى الَّذينَ ظَلَموا إِنَّهُم مُغرَقونَ (٣٧) ]] }}
« و با نظرات ما و به وحی ما کشتی را بساز، و در (باره‌ی) کسانی که ستم کرده‌اند با من هم‌سخن مشو؛ بی‌گمان آنان غرق‌شدگانند.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٨ | وَ يَصنَعُ الفُلكَ وَ كُلَّما مَرَّ عَلَيهِ مَلَأٌ مِن قَومِهِ سَخِروا مِنهُ قالَ إِن تَسخَروا مِنّا فَإِنّا نَسخَرُ مِنكُم كَما تَسخَرونَ (٣٨) ]] }}
و [نوح] کشتی را (بدین گونه) می‌سازد و هر بار که گروهی چشمگیر [:اشرافی] از قومش بر او می‌گذشتند، او را مسخره می‌کردند. گفت: «اگر ما را مسخره کنید، همان‌گونه که مسخره‌مان می‌کنید ما (هم) بی‌گمان (در امواج خروشان) مسخره‌تان خواهیم کرد.»
{{قاب | متن = [[ هود ٣٩ | فَسَوفَ تَعلَمونَ مَن يَأتيهِ عَذابٌ يُخزيهِ وَ يَحِلُّ عَلَيهِ عَذابٌ مُقيمٌ (٣٩) ]] }}
«پس در آینده‌ای دور خواهید دانست چه کسی را عذابی که خوار(ش) کند در می‌رسد، و بر [سر وسامان‌]ش عذابی پایدار حلول می‌کند.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٠ | حَتّىٰ إِذا جاءَ أَمرُنا وَ فارَ التَّنّورُ قُلنَا احمِل فيها مِن كُلٍّ زَوجَينِ اثنَينِ وَ أَهلَكَ إِلّا مَن سَبَقَ عَلَيهِ القَولُ وَ مَن إمَنَ وَ ما إمَنَ مَعَهُ إِلّا قَليلٌ (٤٠) ]] }}
تا هنگامی که فرمان ما در رسید و تنور (نار یا تنور نور یا تنور غضب الهی) فوران کرد، فرمودیم: «در آن کشتی از هر حیوانی (که نیاز به خشکی دارد) دو زوج، [:یک نر و یک ماده] با کسانت - مگر کسی که قبلاً درباره‌ی او سخن رفته است- و کسانی (از غیر کسانت) که ایمان آورده‌اند - برگیر.» و جز (عده‌ی) اندکی با او ایمان نیاوردند.
{{قاب | متن = [[ هود ٤١ | وَ قالَ اركَبوا فيها بِسمِ اللَّهِ مَجر۪ىٰها وَ مُرسىٰها إِنَّ رَبّى لَغَفورٌ رَحيمٌ (٤١) ]] }}
و (نوح) گفت: «در آن (کشتی‌) سوار شوید، به نام خداست روان شدنش و (به نام خداست) لنگر انداختنش. بی‌گمان پروردگارم بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٢ | وَ هِىَ تَجرى بِهِم فى مَوجٍ كَالجِبالِ وَ نادىٰ نوحٌ ابنَهُ وَ كانَ فى مَعزِلٍ يٰبُنَىَّ اركَب مَعَنا وَ لا تَكُن مَعَ الكٰفِرينَ (٤٢) ]] }}
حال آنکه آن (کشتی) ایشان را در میان موجی همانند کوه‌ها می‌بَرَد و نوح پسرش را - که در کناری جدا بود - بانگ در داد: «ای پسرک من! با ما سوار شو و با کافران مباش.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٣ | قالَ سَـٔاوى إِلىٰ جَبَلٍ يَعصِمُنى مِنَ الماءِ قالَ لا عاصِمَ اليَومَ مِن أَمرِ اللَّهِ إِلّا مَن رَحِمَ وَ حالَ بَينَهُمَا المَوجُ فَكانَ مِنَ المُغرَقينَ (٤٣) ]] }}
گفت: «به زودی به کوهی پناه می‌جویم که مرا از (سیل) آب نگه می‌دارد.» (نوح) گفت: «امروز نگهدارنده‌ای از امر خدا نیست. جز هر که خدا (بر او) رحم کند.» و موج میان آن دو حایل شد. پس (این پسر) از غرق‌شدگان بود.
{{قاب | متن = [[ هود ٤٤ | وَ قيلَ يٰأَرضُ ابلَعى ماءَكِ وَ يٰسَماءُ أَقلِعى وَ غيضَ الماءُ وَ قُضِىَ الأَمرُ وَ استَوَت عَلَى الجودِىِّ وَ قيلَ بُعدًا لِلقَومِ الظّٰلِمينَ (٤٤) ]] }}
و گفته شد: «ای زمین! آب خود را فرو بر؛ و ای آسمان! آبت را (از بیخ و بن) بر کن.» و آب فرو کاست و فرمان (خدا) انجام شد و کشتی بر (کوه) جودی قرار گرفت. و گفته شد: «دورباشی برای گروه ستمکاران!»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٥ | وَ نادىٰ نوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابنى مِن أَهلى وَ إِنَّ وَعدَكَ الحَقُّ وَ أَنتَ أَحكَمُ الحٰكِمينَ (٤٥) ]] }}
و نوح پروردگار خود را ندا در داد. پس گفت: «پروردگارم! پسرم همانا از کسان من است. و به‌راستی وعده‌ی تو راست و پای‌برجاست. و تو حکیم‌ترین حکم‌کنندگانی.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٦ | قالَ يٰنوحُ إِنَّهُ لَيسَ مِن أَهلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيرُ صٰلِحٍ فَلا تَسـَٔلنِ ما لَيسَ لَكَ بِهِ عِلمٌ إِنّى أَعِظُكَ أَن تَكونَ مِنَ الجٰهِلينَ (٤٦) ]] }}
فرمود: «ای نوح! او (در حقیقت‌) از کسان تو نیست. او کرداری ناشایسته (و از ناکسان) است. پس چیزی را که بدان علم نداری از من مخواه. من به تو بسی اندرز می‌دهم که مبادا از نادانان باشی.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٧ | قالَ رَبِّ إِنّى أَعوذُ بِكَ أَن أَسـَٔلَكَ ما لَيسَ لى بِهِ عِلمٌ وَ إِلّا تَغفِر لى وَ تَرحَمنى أَكُن مِنَ الخٰسِرينَ (٤٧) ]] }}
گفت: «پروردگارم! من به‌راستی به تو پناه می‌برم (از این) که از تو چیزی از روی نادانی بخواهم و اگر برایم پوشش ننهی و به من رحم نکنی بی‌گمان از زیانکاران هستم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٨ | قيلَ يٰنوحُ اهبِط بِسَلٰمٍ مِنّا وَ بَرَكٰتٍ عَلَيكَ وَ عَلىٰ أُمَمٍ مِمَّن مَعَكَ وَ أُمَمٌ سَنُمَتِّعُهُم ثُمَّ يَمَسُّهُم مِنّا عَذابٌ أَليمٌ (٤٨) ]] }}
گفته شد: «ای نوح! با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر گروه‌هایی از کسانی که با تو هستند، فرود آی. و گروه‌هایی (هم هستند) که از نعمت‌ها برخوردارشان خواهیم کرد، سپس از جانب ما عذابی دردناک به آنان خواهد رسید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٤٩ | تِلكَ مِن أَنباءِ الغَيبِ نوحيها إِلَيكَ ما كُنتَ تَعلَمُها أَنتَ وَ لا قَومُكَ مِن قَبلِ هٰذا فَاصبِر إِنَّ العٰقِبَةَ لِلمُتَّقينَ (٤٩) ]] }}
«این‌ها از خبرهای مهم غیبند که آنها را به تو وحی می‌کنیم. تو چنان نبودی که از پیش آنها را بدانی و نه قومت (چنان بودند که آن را بدانند). پس شکیبایی کن (که) بی‌گمان فرجام (نیک) از آنِ تقواپیشگان است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٠ | وَ إِلىٰ عادٍ أَخاهُم هودًا قالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ إِن أَنتُم إِلّا مُفتَرونَ (٥٠) ]] }}
و به سوی عادیان، برادرشان هود را (فرستادیم که) گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که‌) جز او هیچ معبودی برای شما نیست (و) شما (کسانی) بجز افترازنندگان نیستید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥١ | يٰقَومِ لا أَسـَٔلُكُم عَلَيهِ أَجرًا إِن أَجرِىَ إِلّا عَلَى الَّذى فَطَرَنى أَفَلا تَعقِلونَ (٥١) ]] }}
.«ای قوم من! بر این (رسالت) هرگز پاداشی از شما درخواست نمی‌کنم. پاداش من جز بر عهده‌ی کسی نیست که مرا بر فطرت (توحید) آفریده. پس آیا خردورزی نمی‌کنید؟»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٢ | وَ يٰقَومِ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ يُرسِلِ السَّماءَ عَلَيكُم مِدرارًا وَ يَزِدكُم قُوَّةً إِلىٰ قُوَّتِكُم وَ لا تَتَوَلَّوا مُجرِمينَ (٥٢) ]] }}
« و ای قوم من! از پروردگارتان پوشش بخواهید و سپس به او برگردید تا از آسمان بر (سر و سامان)‌تان باران فراوان فرو فرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید. و مجرمانه (از خدا) روی مگردانید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٣ | قالوا يٰهودُ ما جِئتَنا بِبَيِّنَةٍ وَ ما نَحنُ بِتارِكى إلِهَتِنا عَن قَولِكَ وَ ما نَحنُ لَكَ بِمُؤمِنينَ (٥٣) ]] }}
گفتند: «ای هود! برای ما (دلیل) روشنی نیاوردی و ما برای سخن تو از خدایانمان دست‌بردار نیستیم، و هرگز برایت ایمان‌آورنده(ی به خدایت) نیستیم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٤ | إِن نَقولُ إِلَّا اعتَرىٰكَ بَعضُ إلِهَتِنا بِسوءٍ قالَ إِنّى أُشهِدُ اللَّهَ وَ اشهَدوا أَنّى بَريءٌ مِمّا تُشرِكونَ (٥٤) ]] }}
.« (با تو چیزی) نمی‌گوییم، جز اینکه بعضی از خدایان ما تو را به (گونه‌ای) بد (و ناروا از خرد) عریان کرده‌اند.» گفت: «به‌راستی من خدا را گواه می‌گیرم و (شما هم) شاهد باشید که من از آنچه (با او) شریک می‌گیرید به راستی بیزارم؛»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٥ | مِن دونِهِ فَكيدونى جَميعًا ثُمَّ لا تُنظِرونِ (٥٥) ]] }}
«بجز او(خدایی نیست). پس همگان در کار من نیرنگ کنید، و سپس مرا مهلت (هم) مدهید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٦ | إِنّى تَوَكَّلتُ عَلَى اللَّهِ رَبّى وَ رَبِّكُم ما مِن دابَّةٍ إِلّا هُوَ إخِذٌ بِناصِيَتِها إِنَّ رَبّى عَلىٰ صِرٰطٍ مُستَقيمٍ (٥٦) ]] }}
«من همواره بر خدا - پروردگار خودم و پروردگار شما - توکل کردم. هیچ جنبنده‌ای نیست مگر اینکه خدا گیرنده‌ی پیشانی (هستی‌) اوست. به‌راستی پروردگارم بر راهی بس راست (و راهوار) محیط و استوار است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٧ | فَإِن تَوَلَّوا فَقَد أَبلَغتُكُم ما أُرسِلتُ بِهِ إِلَيكُم وَ يَستَخلِفُ رَبّى قَومًا غَيرَكُم وَ لا تَضُرّونَهُ شَيـًٔا إِنَّ رَبّى عَلىٰ كُلِّ شَيءٍ حَفيظٌ (٥٧) ]] }}
«پس اگر روی برگردانند، به راستی آنچه را که (برای آن‌) به سوی شما فرستاده شده بودم همواره به شما ابلاغ کردم، و پروردگارم قومی جز شما را جانشین(تان) خواهد کرد. حال آنکه به او هیچ زیانی نمی‌رسانید. به‌راستی، پروردگارم بر هر چیزی نگهبان است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٥٨ | وَ لَمّا جاءَ أَمرُنا نَجَّينا هودًا وَ الَّذينَ إمَنوا مَعَهُ بِرَحمَةٍ مِنّا وَ نَجَّينٰهُم مِن عَذابٍ غَليظٍ (٥٨) ]] }}
و هنگامی که فرمان ما در رسید، هود و کسانی را که با او (به خدا) گرویده بودند، به رحمتی (بزرگ) از خود، نجات بخشیدیم و آنان را از عذابی پرفشار (و خشونت‌بار) رهانیدیم.
{{قاب | متن = [[ هود ٥٩ | وَ تِلكَ عادٌ جَحَدوا بِـٔايٰتِ رَبِّهِم وَ عَصَوا رُسُلَهُ وَ اتَّبَعوا أَمرَ كُلِّ جَبّارٍ عَنيدٍ (٥٩) ]] }}
آنان عادیانند (که) آیات پروردگارشان را انکار (و انگار) کردند و فرستادگانش را نافرمانی نمودند و به دنبال فرمان هر زورگوی ستیزه‌جویی رفتند.
{{قاب | متن = [[ هود ٦٠ | وَ أُتبِعوا فى هٰذِهِ الدُّنيا لَعنَةً وَ يَومَ القِيٰمَةِ أَلا إِنَّ عادًا كَفَروا رَبَّهُم أَلا بُعدًا لِعادٍ قَومِ هودٍ (٦٠) ]] }}
و (سرانجام) در این دنیا و روز قیامت، لعنت، بدرقه‌ی (راه) آنان گردید. هان! عادیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان! (که) عادیان - قوم هود - از رحمت خدا دورند.
{{قاب | متن = [[ هود ٦١ | وَ إِلىٰ ثَمودَ أَخاهُم صٰلِحًا قالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِنَ الأَرضِ وَ استَعمَرَكُم فيها فَاستَغفِروهُ ثُمَّ توبوا إِلَيهِ إِنَّ رَبّى قَريبٌ مُجيبٌ (٦١) ]] }}
و سوی ثمودیان، برادرشان صالح را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید. برای شما هیچ معبودی جز او نیست. او شما را از زمین نشأت داد و در آن شما را به آبادانی برگماشت. پس از او پوشش بخواهید، سپس به او باز گردید. پروردگارم همواره اجابت‌کننده‌ای نزدیک است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٦٢ | قالوا يٰصٰلِحُ قَد كُنتَ فينا مَرجُوًّا قَبلَ هٰذا أَتَنهىٰنا أَن نَعبُدَ ما يَعبُدُ إباؤُنا وَ إِنَّنا لَفى شَكٍّ مِمّا تَدعونا إِلَيهِ مُريبٍ (٦٢) ]] }}
گفتند: «ای صالح! به‌راستی تو پیش از این، میان ما مورد امیدی بودی. آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان می‌پرستیدند باز می‌داری‌؟ و بی‌چون، ما از آنچه تو ما را بدان می‌خوانی سخت در (ژرفای) شکی مستندیم!»
{{قاب | متن = [[ هود ٦٣ | قالَ يٰقَومِ أَرَءَيتُم إِن كُنتُ عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِن رَبّى وَ إتىٰنى مِنهُ رَحمَةً فَمَن يَنصُرُنى مِنَ اللَّهِ إِن عَصَيتُهُ فَما تَزيدونَنى غَيرَ تَخسيرٍ (٦٣) ]] }}
گفت: «ای قوم من! آیا دیدید، اگر (در این دعوا) بر حجّتی روشن از پروردگارم استوار بوده‌ام، و او از جانب خود رحمتی به من داده باشد، پس اگر او را نافرمانی کنم، چه کس از (عذاب) خدا مرا یاری می‌کند؟ در نتیجه شما مرا جز زیانباری نمی‌افزایید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٦٤ | وَ يٰقَومِ هٰذِهِ ناقَةُ اللَّهِ لَكُم إيَةً فَذَروها تَأكُل فى أَرضِ اللَّهِ وَ لا تَمَسّوها بِسوءٍ فَيَأخُذَكُم عَذابٌ قَريبٌ (٦٤) ]] }}
«و ای قوم من! این ماده شتر خداست، حال آنکه برای شما نشانه‌ای (شگرف) است. پس واگذاریدش (تا) در زمین خدا(یش) بخورد و با او به بدی‌ای برخورد مکنید، که (در نتیجه‌) عذابی نزدیک گریبانگیرتان شود.»
{{قاب | متن = [[ هود ٦٥ | فَعَقَروها فَقالَ تَمَتَّعوا فى دارِكُم ثَلٰثَةَ أَيّامٍ ذٰلِكَ وَعدٌ غَيرُ مَكذوبٍ (٦٥) ]] }}
پس آن (ماده شتر) را پی کردند. آن‌گاه (صالح) گفت: «سه روز در خانه‌هایتان برخوردار شوید، این (هشدار عذاب)، وعده‌ای دروغین نیست.»
{{قاب | متن = [[ هود ٦٦ | فَلَمّا جاءَ أَمرُنا نَجَّينا صٰلِحًا وَ الَّذينَ إمَنوا مَعَهُ بِرَحمَةٍ مِنّا وَ مِن خِزىِ يَومِئِذٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ القَوِىُّ العَزيزُ (٦٦) ]] }}
پس چون فرمان ما در رسید، صالح و کسانی را که با او (به خدا) ایمان آورده بودند، به رحمتی (ویژه) از خود، رهانیدیم و (هم) از رسوایی آن روزگار (دشوار، نجاتشان دادیم). بی‌گمان پروردگار تو همان پرتوان با عزت است.
{{قاب | متن = [[ هود ٦٧ | وَ أَخَذَ الَّذينَ ظَلَمُوا الصَّيحَةُ فَأَصبَحوا فى دِيٰرِهِم جٰثِمينَ (٦٧) ]] }}
و کسانی که ستم کردند، (آن) بانگ (مرگبار) فرو گرفت. پس در خانه‌هایشان زمین‌گیر شده (و) از پا در آمدند.
{{قاب | متن = [[ هود ٦٨ | كَأَن لَم يَغنَوا فيها أَلا إِنَّ ثَمودَا۟ كَفَروا رَبَّهُم أَلا بُعدًا لِثَمودَ (٦٨) ]] }}
گویا هرگز در آن خانه‌ها با اقامتی آرامش‌بخش سکونت نداشته‌اند. هان! که ثمودیان پروردگارشان را (از خود و دیگران) پنهان داشتند. هان! دورباشی سخت برای (سر و سامان) ثمودیان است.
{{قاب | متن = [[ هود ٦٩ | وَ لَقَد جاءَت رُسُلُنا إِبرٰهيمَ بِالبُشرىٰ قالوا سَلٰمًا قالَ سَلٰمٌ فَما لَبِثَ أَن جاءَ بِعِجلٍ حَنيذٍ (٦٩) ]] }}
و به‌راستی، فرستادگانمان بی‌گمان برای ابراهیم مژده آوردند (و) سلام گفتند. گفت: «سلام.» پس دیری نپایید که گوساله‌ی بریان شده‌ای را (پیش) آورد.
{{قاب | متن = [[ هود ٧٠ | فَلَمّا رَإ أَيدِيَهُم لا تَصِلُ إِلَيهِ نَكِرَهُم وَ أَوجَسَ مِنهُم خيفَةً قالوا لا تَخَف إِنّا أُرسِلنا إِلىٰ قَومِ لوطٍ (٧٠) ]] }}
پس چون دست‌هایشان را دید (که‌) بدان نمی‌رسد، انکار (و انگار)‌شان کرد و از ایشان ترسی (به دل) برگرفت. گفتند: «مترس، ما به‌راستی سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٧١ | وَ امرَأَتُهُ قائِمَةٌ فَضَحِكَت فَبَشَّرنٰها بِإِسحٰقَ وَ مِن وَراءِ إِسحٰقَ يَعقوبَ (٧١) ]] }}
در حالی‌که زن او ایستاده بود، خندید. پس وی را به اسحاق و بعد از اسحاق به یعقوب مژده دادیم.
{{قاب | متن = [[ هود ٧٢ | قالَت يٰوَيلَتىٰ ءَأَلِدُ وَ أَنا۠ عَجوزٌ وَ هٰذا بَعلى شَيخًا إِنَّ هٰذا لَشَيءٌ عَجيبٌ (٧٢) ]] }}
(همسر ابراهیم) گفت: «ای وای بر من! آیا فرزند آورم، با آنکه من پیرزنی بس عاجزم و این شوهرم در حالت پیری (و سالخوردگی) است‌؟ به‌راستی این چیزی بس شگفت‌انگیز است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٧٣ | قالوا أَتَعجَبينَ مِن أَمرِ اللَّهِ رَحمَتُ اللَّهِ وَ بَرَكٰتُهُ عَلَيكُم أَهلَ البَيتِ إِنَّهُ حَميدٌ مَجيدٌ (٧٣) ]] }}
گفتند: «آیا از کار خدا تعجب می‌کنی‌؟ رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان (رسالت) است. بی‌گمان او ستوده‌ای بزرگوار [:بزرگ‌منش و بزرگ‌بینش‌] است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٧٤ | فَلَمّا ذَهَبَ عَن إِبرٰهيمَ الرَّوعُ وَ جاءَتهُ البُشرىٰ يُجٰدِلُنا فى قَومِ لوطٍ (٧٤) ]] }}
پس هنگامی که (هنگامه‌ی) ترس از ابراهیم برفت و مژده(ی فرزنددار شدن) برایش آمد، درباره‌ی قوم لوط با ما (به قصد شفاعت به امید بازگشتشان سوی خدا) در حال چون و چرا بود.
{{قاب | متن = [[ هود ٧٥ | إِنَّ إِبرٰهيمَ لَحَليمٌ أَوّٰهٌ مُنيبٌ (٧٥) ]] }}
همواره ابراهیم، بسی بردبار و آه کننده‌ای گریان و بازگشت‌کننده‌ای (سوی خدا) است.
{{قاب | متن = [[ هود ٧٦ | يٰإِبرٰهيمُ أَعرِض عَن هٰذا إِنَّهُ قَد جاءَ أَمرُ رَبِّكَ وَ إِنَّهُم إتيهِم عَذابٌ غَيرُ مَردودٍ (٧٦) ]] }}
(گفتیم:) «ای ابراهیم! از این (چون و چرا) روی برتاب. بی‌گمان فرمان پروردگارت به‌راستی آمده، و بی‌چون عذابی بازناگشتنی بر آنان آمدنی است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٧٧ | وَ لَمّا جاءَت رُسُلُنا لوطًا سيءَ بِهِم وَ ضاقَ بِهِم ذَرعًا وَ قالَ هٰذا يَومٌ عَصيبٌ (٧٧) ]] }}
و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، آمدنشان برای او بدآمد شد، و توانش از حمایت ایشان (در برابر لوطیان) به تنگ آمد و گفت: «امروز، روزی سخت (و) پرماجراست.»
{{قاب | متن = [[ هود ٧٨ | وَ جاءَهُ قَومُهُ يُهرَعونَ إِلَيهِ وَ مِن قَبلُ كانوا يَعمَلونَ السَّيِّـٔاتِ قالَ يٰقَومِ هٰؤُلاءِ بَناتى هُنَّ أَطهَرُ لَكُم فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخزونِ فى ضَيفى أَلَيسَ مِنكُم رَجُلٌ رَشيدٌ (٧٨) ]] }}
و قوم او ناگزیر شتابان و ترسان سویش روانه شدند و پیش از آن همه‌گونه کارهای زشت را مرتکب می‌شده‌اند. (لوط) گفت: «ای قوم من! اینان دختران من‌اند. ایشان برایتان پاکیزه‌ترند. پس از خدا پروا کنید و مرا نزد میهمانانم خوار و بی‌مقدار مکنید. آیا از (میان) شما رادمردی رشید نیست‌؟»
{{قاب | متن = [[ هود ٧٩ | قالوا لَقَد عَلِمتَ ما لَنا فى بَناتِكَ مِن حَقٍّ وَ إِنَّكَ لَتَعلَمُ ما نُريدُ (٧٩) ]] }}
گفتند: «تو بی‌چون همی دانسته‌ای که ما را در دخترانت هیچ حقی نیست، و بی‌گمان هم‌چنان می‌دانی که ما چه می‌خواهیم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٨٠ | قالَ لَو أَنَّ لى بِكُم قُوَّةً أَو إوى إِلىٰ رُكنٍ شَديدٍ (٨٠) ]] }}
(لوط) گفت: «کاش برای مقابله‌ی با شما قدرتی می‌داشتم، یا به تکیه‌گاهی استوار [:خدا] پناه می‌بردم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٨١ | قالوا يٰلوطُ إِنّا رُسُلُ رَبِّكَ لَن يَصِلوا إِلَيكَ فَأَسرِ بِأَهلِكَ بِقِطعٍ مِنَ الَّيلِ وَ لا يَلتَفِت مِنكُم أَحَدٌ إِلَّا امرَأَتَكَ إِنَّهُ مُصيبُها ما أَصابَهُم إِنَّ مَوعِدَهُمُ الصُّبحُ أَلَيسَ الصُّبحُ بِقَريبٍ (٨١) ]] }}
(فرشتگان) گفتند: «ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم. (اینان) هرگز به تو دست نخواهند یافت. پس در پاسی از شب خانواده‌ات را حرکت ده -و هیچ کس از شما مبادا (که) واپس بنگرد - مگر زنت، که آنچه بدیشان رسید به او (نیز) رسنده است. بی‌گمان، وعده‌گاه‌شان صبح است. آیا صبح نزدیک نیست‌؟»
{{قاب | متن = [[ هود ٨٢ | فَلَمّا جاءَ أَمرُنا جَعَلنا عٰلِيَها سافِلَها وَ أَمطَرنا عَلَيها حِجارَةً مِن سِجّيلٍ مَنضودٍ (٨٢) ]] }}
پس چون فرمان ما در رسید، بلندایش را (به) زیرینش نهادیم و باران سنگ‌پاره‌هایی از (نوع) سنگ گلی لایه لایه و منظم بر آن باریدیم.
{{قاب | متن = [[ هود ٨٣ | مُسَوَّمَةً عِندَ رَبِّكَ وَ ما هِىَ مِنَ الظّٰلِمينَ بِبَعيدٍ (٨٣) ]] }}
(حال آنکه آن سنگ‌ها) نزد پروردگارت نشان زده بودند، و آن از ستمگران دور نیست.
{{قاب | متن = [[ هود ٨٤ | وَ إِلىٰ مَديَنَ أَخاهُم شُعَيبًا قالَ يٰقَومِ اعبُدُوا اللَّهَ ما لَكُم مِن إِلٰهٍ غَيرُهُ وَ لا تَنقُصُوا المِكيالَ وَ الميزانَ إِنّى أَرىٰكُم بِخَيرٍ وَ إِنّى أَخافُ عَلَيكُم عَذابَ يَومٍ مُحيطٍ (٨٤) ]] }}
و به سوی (اهل) مَدْیَن، برادرشان - شعیب - را فرستادیم. گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که‌) برای شما جز او معبودی نیست و پیمانه و ترازو(ی حال و مالتان) را کم مکنید. به‌راستی شما را در خیری می‌بینم و همواره از عذاب روزی فراگیر بر شما بیمناکم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٨٥ | وَ يٰقَومِ أَوفُوا المِكيالَ وَ الميزانَ بِالقِسطِ وَ لا تَبخَسُوا النّاسَ أَشياءَهُم وَ لا تَعثَوا فِى الأَرضِ مُفسِدينَ (٨٥) ]] }}
«و ای قوم من! پیمانه و ترازو را به‌گونه‌ی وافی و همسان بدهید، و به (حقوق) مردمان (در جان و مالشان) زیان نرسانید، و تبهکارانه در زمین سرکشی نکنید.»
{{قاب | متن = [[ هود ٨٦ | بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيرٌ لَكُم إِن كُنتُم مُؤمِنينَ وَ ما أَنا۠ عَلَيكُم بِحَفيظٍ (٨٦) ]] }}
«اگر مؤمن بوده‌اید، باقیمانده‌ی (حجت) خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٨٧ | قالوا يٰشُعَيبُ أَصَلوٰتُكَ تَأمُرُكَ أَن نَترُكَ ما يَعبُدُ إباؤُنا أَو أَن نَفعَلَ فى أَموٰلِنا ما نَشٰؤُا۟ إِنَّكَ لَأَنتَ الحَليمُ الرَّشيدُ (٨٧) ]] }}
گفتند: «ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان می‌دهد که آنچه را پدرانمان می‌پرستند رها کنیم، یا در اموال خود آنچه می‌خواهیم انجام دهیم‌؟ به‌راستی تو، بی‌چون (همین) تو، بردبار رشدیافته‌ای!»
{{قاب | متن = [[ هود ٨٨ | قالَ يٰقَومِ أَرَءَيتُم إِن كُنتُ عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِن رَبّى وَ رَزَقَنى مِنهُ رِزقًا حَسَنًا وَ ما أُريدُ أَن أُخالِفَكُم إِلىٰ ما أَنهىٰكُم عَنهُ إِن أُريدُ إِلَّا الإِصلٰحَ مَا استَطَعتُ وَ ما تَوفيقى إِلّا بِاللَّهِ عَلَيهِ تَوَكَّلتُ وَ إِلَيهِ أُنيبُ (٨٨) ]] }}
گفت: «ای قوم من! آیا دیدید [:اندیشیدید] اگر از جانب پروردگارم بر (دلیل) روشنی استوار باشم و او از سوی خود روزی (معنوی) نیکویی به من داده باشد (آیا باز هم از پرستش او دست‌بردارم‌)؟ و من نمی‌خواهم فراسوی آنچه شما را از آن باز می‌دارم با شما مخالفت کنم. من قصدی جز اصلاح (شما) - تا آنجا که توانستم - ندارم. و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست. تنها بر او توکل کرده‌ام، و تنها سوی او پیاپی باز می‌گردم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٨٩ | وَ يٰقَومِ لا يَجرِمَنَّكُم شِقاقى أَن يُصيبَكُم مِثلُ ما أَصابَ قَومَ نوحٍ أَو قَومَ هودٍ أَو قَومَ صٰلِحٍ وَ ما قَومُ لوطٍ مِنكُم بِبَعيدٍ (٨٩) ]] }}
« و ای قوم من! زنهار تا جدایی (از) من، شما را مجرمانه بدانجا کشاند که (بلایی) مانند آنچه به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید، به شما (نیز) در رسد. و قوم لوط (هم) از شما دور نیستند.»
{{قاب | متن = [[ هود ٩٠ | وَ استَغفِروا رَبَّكُم ثُمَّ توبوا إِلَيهِ إِنَّ رَبّى رَحيمٌ وَدودٌ (٩٠) ]] }}
« و از پروردگار خود پوشش بخواهید. سپس سوی او بازگردید (که‌) بی‌گمان پروردگارم رحمتگر بر ویژگان و بسی دوستدار (آنان) است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٩١ | قالوا يٰشُعَيبُ ما نَفقَهُ كَثيرًا مِمّا تَقولُ وَ إِنّا لَنَرىٰكَ فينا ضَعيفًا وَ لَولا رَهطُكَ لَرَجَمنٰكَ وَ ما أَنتَ عَلَينا بِعَزيزٍ (٩١) ]] }}
گفتند: «ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که می‌گویی نمی‌توانیم بفهمیم، و همواره ما تو را در میان خودمان بس ناتوان می‌بینیم، و اگر کسانت نبودند بی‌چون سنگسارت می‌کردیم، و تو بر (سر و سامان)مان عزتی (و موقعیتی) نداری.»
{{قاب | متن = [[ هود ٩٢ | قالَ يٰقَومِ أَرَهطى أَعَزُّ عَلَيكُم مِنَ اللَّهِ وَ اتَّخَذتُموهُ وَراءَكُم ظِهرِيًّا إِنَّ رَبّى بِما تَعمَلونَ مُحيطٌ (٩٢) ]] }}
گفت: «ای قوم من! آیا کسان من نزدتان از خدا عزیزترند، حال آنکه او را پشت سر خود برگرفته‌اید (و فراموشش کرده‌اید) ؟ به‌راستی، پروردگارم به آنچه انجام می‌دهید محیط است.»
{{قاب | متن = [[ هود ٩٣ | وَ يٰقَومِ اعمَلوا عَلىٰ مَكانَتِكُم إِنّى عٰمِلٌ سَوفَ تَعلَمونَ مَن يَأتيهِ عَذابٌ يُخزيهِ وَ مَن هُوَ كٰذِبٌ وَ ارتَقِبوا إِنّى مَعَكُم رَقيبٌ (٩٣) ]] }}
«و ای قوم من! شما بر حسب امکان و توانتان عمل کنید، من (نیز) همانا (همان طور) عمل می‌کنم. در آینده‌ای دور خواهید دانست که عذاب رسواکننده چه کسی را در می‌رسد، و چه کسی (هم) او دروغگوست. و بسیار دیده‌بانی (و نظاره) کنید که من (هم) با شما بی‌گمان بس نظاره‌گرم.»
{{قاب | متن = [[ هود ٩٤ | وَ لَمّا جاءَ أَمرُنا نَجَّينا شُعَيبًا وَ الَّذينَ إمَنوا مَعَهُ بِرَحمَةٍ مِنّا وَ أَخَذَتِ الَّذينَ ظَلَمُوا الصَّيحَةُ فَأَصبَحوا فى دِيٰرِهِم جٰثِمينَ (٩٤) ]] }}
و چون فرمان ما آمد، شعیب و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، به رحمتی ویژه از جانب خویش نجات دادیم و کسانی را که ستم کرده بودند، فریاد (مرگبار) فرو گرفت. پس در خانه‌هایشان زمین‌گیر شده از پای در آمدند.
{{قاب | متن = [[ هود ٩٥ | كَأَن لَم يَغنَوا فيها أَلا بُعدًا لِمَديَنَ كَما بَعِدَت ثَمودُ (٩٥) ]] }}
گویی در آن (خانه) هرگز اقامتی گوارا (و خوشایند) و دیرپا نداشته‌اند. هان! که مردمان مَدْیَن از رحمت خدا دورند؛ همان‌گونه که ثمود(یان) دور شدند.
{{قاب | متن = [[ هود ٩٦ | وَ لَقَد أَرسَلنا موسىٰ بِـٔايٰتِنا وَ سُلطٰنٍ مُبينٍ (٩٦) ]] }}
و به‌راستی، موسی را با آیات خود و حجتی روشنگر، همی فرستادیم:
{{قاب | متن = [[ هود ٩٧ | إِلىٰ فِرعَونَ وَ مَلَإِي۟هِ فَاتَّبَعوا أَمرَ فِرعَونَ وَ ما أَمرُ فِرعَونَ بِرَشيدٍ (٩٧) ]] }}
به سوی فرعون و سران چشمگیر قومش. پس (این سران) از کار و فرمان فرعون پیروی کردند، حال آنکه فرمان و کار فرعون هرگز راهواری‌ای ندارد.
{{قاب | متن = [[ هود ٩٨ | يَقدُمُ قَومَهُ يَومَ القِيٰمَةِ فَأَورَدَهُمُ النّارَ وَ بِئسَ الوِردُ المَورودُ (٩٨) ]] }}
(فرعون) روز قیامت پیشاپیش قومش می‌آید، پس آنان را (از پیش) به آتش در آورده (بود) و (دوزخ) چه بد ورودگاه و آبشخور (داغی) است برای واردان.
{{قاب | متن = [[ هود ٩٩ | وَ أُتبِعوا فى هٰذِهِ لَعنَةً وَ يَومَ القِيٰمَةِ بِئسَ الرِّفدُ المَرفودُ (٩٩) ]] }}
و در این دنیا و روز قیامت به لعنت بدرقه شدند (و) چه بد (خیر مقدم و) کمک و بخشوده‌ای نصیب آنان است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٠ | ذٰلِكَ مِن أَنباءِ القُرىٰ نَقُصُّهُ عَلَيكَ مِنها قائِمٌ وَ حَصيدٌ (١٠٠) ]] }}
این، از خبرهای بزرگ مجتمع‌هاست. آن را بر تو برگزیده (و روایت می‌کنیم) و پیاپی گزارش می‌دهیم. بعضی از آنها (هنوز) بر سر پا هستند، و (بعضی هم) درو شده‌اند (و از پا درآمده‌اند).
{{قاب | متن = [[ هود ١٠١ | وَ ما ظَلَمنٰهُم وَ لٰكِن ظَلَموا أَنفُسَهُم فَما أَغنَت عَنهُم إلِهَتُهُمُ الَّتى يَدعونَ مِن دونِ اللَّهِ مِن شَيءٍ لَمّا جاءَ أَمرُ رَبِّكَ وَ ما زادوهُم غَيرَ تَتبيبٍ (١٠١) ]] }}
و ما به آنان ستم نکردیم، ولی آنان به خودشان ستم کردند. پس چون فرمان پروردگارت آمد، خدایانی که به جای خدا(ی حقیقی) می‌خواندند هرگز بی‌نیازشان نکردند، و ایشان را جز هلاکت و دور کردن (از خدا) نیفزودند.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٢ | وَ كَذٰلِكَ أَخذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ القُرىٰ وَ هِىَ ظٰلِمَةٌ إِنَّ أَخذَهُ أَليمٌ شَديدٌ (١٠٢) ]] }}
و این‌گونه است برگرفتن پروردگارت، وقتی جمعیت‌ها را در حالی که ستمگرند برگیرد. آری، (به قهر) گرفتن او بسی دردناک و سخت است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٣ | إِنَّ فى ذٰلِكَ لَإيَةً لِمَن خافَ عَذابَ الإخِرَةِ ذٰلِكَ يَومٌ مَجموعٌ لَهُ النّاسُ وَ ذٰلِكَ يَومٌ مَشهودٌ (١٠٣) ]] }}
به‌راستی در این (یادآوری‌ها) برای کسی که از عذاب آخرت هراسید نشانه‌ای است (و) این، روزی است که مردمان برای آن گرد آورده می‌شوند و همین (روز) مشهود (همگان) است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٤ | وَ ما نُؤَخِّرُهُ إِلّا لِأَجَلٍ مَعدودٍ (١٠٤) ]] }}
و ما آن را جز تا زمانی شمارش‌یافته واپس نمی‌اندازیم.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٥ | يَومَ يَأتِ لا تَكَلَّمُ نَفسٌ إِلّا بِإِذنِهِ فَمِنهُم شَقِىٌّ وَ سَعيدٌ (١٠٥) ]] }}
روزی (که)، هیچ کس جز به اذن خدا سخن نگوید، پس بعضی از آنان شقاوتمند و (برخی هم) سعادتمندند.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٦ | فَأَمَّا الَّذينَ شَقوا فَفِى النّارِ لَهُم فيها زَفيرٌ وَ شَهيقٌ (١٠٦) ]] }}
پس اما کسانی که شقاوت کرده‌اند، برایشان در آتش، فریادی نفس‌گیرِ مرگبار و ناله‌ای بس سهمگین و پربار است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٧ | خٰلِدينَ فيها ما دامَتِ السَّمٰوٰتُ وَ الأَرضُ إِلّا ما شاءَ رَبُّكَ إِنَّ رَبَّكَ فَعّالٌ لِما يُريدُ (١٠٧) ]] }}
تا آسمان‌ها و زمین بر جاست در آن ماندگارند؛ مگر آنچه پروردگارت خواسته. بی‌گمان پروردگارت همان را که بخواهد، بی‌چون انجام‌دهنده است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٨ | وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدوا فَفِى الجَنَّةِ خٰلِدينَ فيها ما دامَتِ السَّمٰوٰتُ وَ الأَرضُ إِلّا ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيرَ مَجذوذٍ (١٠٨) ]] }}
و اما کسانی که سعادتمند شدند، تا آسمان‌ها و زمین بر جاست، جاودانه در بهشتند؛ مگر آنچه پروردگارت خواسته. حال آنکه (این) بخششی است ناگسستنی.
{{قاب | متن = [[ هود ١٠٩ | فَلا تَكُ فى مِريَةٍ مِمّا يَعبُدُ هٰؤُلاءِ ما يَعبُدونَ إِلّا كَما يَعبُدُ إباؤُهُم مِن قَبلُ وَ إِنّا لَمُوَفّوهُم نَصيبَهُم غَيرَ مَنقوصٍ (١٠٩) ]] }}
پس در(باره‌ی) آنچه آنان [:مشرکان] می‌پرستند، غرق در ژرفای (شک و) تردید مباش. آنان جز همان گونه که از پیش، پدرانشان پرستیدند، نمی‌پرستند. و ما بی‌گمان بهره‌ی ایشان را به‌راستی ناکاسته خواهیم داد.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٠ | وَ لَقَد إتَينا موسَى الكِتٰبَ فَاختُلِفَ فيهِ وَ لَولا كَلِمَةٌ سَبَقَت مِن رَبِّكَ لَقُضِىَ بَينَهُم وَ إِنَّهُم لَفى شَكٍّ مِنهُ مُريبٍ (١١٠) ]] }}
به‌درستی، ما به موسی همانا کتاب (آسمانی) دادیم. پس در آن اختلاف شد، و اگر از جانب پروردگارت کلمه‌ای پیشی نگرفته بود، بی‌گمان میان آنان داوری شده بود. و همواره آنان درباره‌ی آن بی‌چون در شکّی (با) مستند(ی باطل) می‌باشند.
{{قاب | متن = [[ هود ١١١ | وَ إِنَّ كُلًّا لَمّا لَيُوَفِّيَنَّهُم رَبُّكَ أَعمٰلَهُم إِنَّهُ بِما يَعمَلونَ خَبيرٌ (١١١) ]] }}
همانا پروردگارت (نتیجه‌ی) اعمال هر یک را به‌راستی بی‌کم و کاست در آن هنگام (و هنگامه) به آنان خواهد داد. به‌راستی او به آنچه انجام می‌دهند بسی آگاه است.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٢ | فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَكَ وَ لا تَطغَوا إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ (١١٢) ]] }}
پس، همان‌گونه که دستور یافته‌ای ایستادگی کن و (نیز) هر که با تو سوی خدا بازگشته استقامت کند. و طغیان مکنید. او به‌راستی به آنچه عمل می‌کنید بسی بیناست.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٣ | وَ لا تَركَنوا إِلَى الَّذينَ ظَلَموا فَتَمَسَّكُمُ النّارُ وَ ما لَكُم مِن دونِ اللَّهِ مِن أَولِياءَ ثُمَّ لا تُنصَرونَ (١١٣) ]] }}
و فراسوی کسانی که ستم کرده‌اند تکیه نزنید، تا (مبادا) آتش به شما (در پی آنان) در رسد، و از غیر خدا برای شما اولیائی نباشد، (که‌) سپس یاری (هم) نشوید.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٤ | وَ أَقِمِ الصَّلوٰةَ طَرَفَىِ النَّهارِ وَ زُلَفًا مِنَ الَّيلِ إِنَّ الحَسَنٰتِ يُذهِبنَ السَّيِّـٔاتِ ذٰلِكَ ذِكرىٰ لِلذّٰكِرينَ (١١٤) ]] }}
و در دو طرف روز [:اول و آخرش] و بخش‌هایی از شب نماز را بر پا بدار. بی‌گمان (این‌گونه) خوبی‌ها، بدی‌ها را از میان می‌برد. این برای یادکنندگان یادواره‌ای است.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٥ | وَ اصبِر فَإِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجرَ المُحسِنينَ (١١٥) ]] }}
و شکیبایی کن. پس خدا بی‌چون پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌گرداند.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٦ | فَلَولا كانَ مِنَ القُرونِ مِن قَبلِكُم أُولوا بَقِيَّةٍ يَنهَونَ عَنِ الفَسادِ فِى الأَرضِ إِلّا قَليلًا مِمَّن أَنجَينا مِنهُم وَ اتَّبَعَ الَّذينَ ظَلَموا ما أُترِفوا فيهِ وَ كانوا مُجرِمينَ (١١٦) ]] }}
پس چرا از نسل‌های پیش از شما نگهبانانی نبودند که (مکلفان را) از فساد در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی از میان آنان که نجاتشان دادیم. و کسانی که ستم کردند از آنچه ناز و نعمت - که در ژرفای آن غرق بودند - پیروی کردند، در حالی‌که (از) بزهکاران بوده‌اند.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٧ | وَ ما كانَ رَبُّكَ لِيُهلِكَ القُرىٰ بِظُلمٍ وَ أَهلُها مُصلِحونَ (١١٧) ]] }}
و پروردگارت (هرگز) بر آن نبوده است که مجتمع‌ها را که مردمش اصلاح‌گرانند، به اندک ستمی هلاک(شان) کند.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٨ | وَ لَو شاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النّاسَ أُمَّةً وٰحِدَةً وَ لا يَزالونَ مُختَلِفينَ (١١٨) ]] }}
و اگر پروردگارت می‌خواست، همه‌ی مردمان را همواره امّت یگانه‌ای، یکسان (در تشریع و تکوین و عقاید و اعمالشان) قرار می‌داد؛ حال آنکه پیوسته در اختلافند.
{{قاب | متن = [[ هود ١١٩ | إِلّا مَن رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذٰلِكَ خَلَقَهُم وَ تَمَّت كَلِمَةُ رَبِّكَ لَأَملَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الجِنَّةِ وَ النّاسِ أَجمَعينَ (١١٩) ]] }}
مگر کسانی که پروردگارت به آنان رحم کرده و برای همین (رحم هم) آنان را آفریده. و کلمه‌ی پروردگارت (این‌گونه) تمامیت یافته است (که): «همواره جهنم را از همه‌ی جن و انس بی‌چون پُر خواهم کرد.»
{{قاب | متن = [[ هود ١٢٠ | وَ كُلًّا نَقُصُّ عَلَيكَ مِن أَنباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ فى هٰذِهِ الحَقُّ وَ مَوعِظَةٌ وَ ذِكرىٰ لِلمُؤمِنينَ (١٢٠) ]] }}
و از هر یک، از اخبار مهم پیامبران (خود) را بر تو حکایت می‌کنیم- آنچه که دل فروزانت را بدان استوار می‌گردانیم- و در این(جهان همه‌ی) حقیقت برای تو آمده، و برای مؤمنان اندرز و یادواره‌ای بزرگ است.
{{قاب | متن = [[ هود ١٢١ | وَ قُل لِلَّذينَ لا يُؤمِنونَ اعمَلوا عَلىٰ مَكانَتِكُم إِنّا عٰمِلونَ (١٢١) ]] }}
و به کسانی که ایمان نمی‌آورند بگو: «بر حسب امکان و توانتان عمل کنید، که ما (هم بر حسب امکان و توانمان) بی‌گمان عمل‌کننده‌ایم.»
{{قاب | متن = [[ هود ١٢٢ | وَ انتَظِروا إِنّا مُنتَظِرونَ (١٢٢) ]] }}
« و منتظر باشید که ما (نیز) حتماً منتظرانیم.»
{{قاب | متن = [[ هود ١٢٣ | وَ لِلَّهِ غَيبُ السَّمٰوٰتِ وَ الأَرضِ وَ إِلَيهِ يُرجَعُ الأَمرُ كُلُّهُ فَاعبُدهُ وَ تَوَكَّل عَلَيهِ وَ ما رَبُّكَ بِغٰفِلٍ عَمّا تَعمَلونَ (١٢٣) ]] }}
و نهان آسمان‌ها و زمین تنها از آنِ خداست و همه چیز و همه کار و هر فرمان تنها سوی او باز گردانده می‌شود؛ پس او را پرستش کن و بر او توکل نمای. و پروردگارت از آنچه می‌کنید غافل نیست.


==محتوای سوره==
==محتوای سوره==

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۲:۳۷

سوره يونس سوره هود سوره يوسف
شماره کتابت : ١١
جزء :
نزول
ترتيب نزول : ٥٢
محل نزول : مكه
اطلاعات آماری
تعداد آیات : ١٢٣
تعداد کلمات : ٢١٨٤
تعداد حروف :
در حال بارگیری...
لیست آیات

١ ٢ ٣ ٤ ٥ ٦ ٧ ٨ ٩ ١٠ ١١ ١٢ ١٣ ١٤ ١٥ ١٦ ١٧ ١٨ ١٩ ٢٠ ٢١ ٢٢ ٢٣ ٢٤ ٢٥ ٢٦ ٢٧ ٢٨ ٢٩ ٣٠ ٣١ ٣٢ ٣٣ ٣٤ ٣٥ ٣٦ ٣٧ ٣٨ ٣٩ ٤٠ ٤١ ٤٢ ٤٣ ٤٤ ٤٥ ٤٦ ٤٧ ٤٨ ٤٩ ٥٠ ٥١ ٥٢ ٥٣ ٥٤ ٥٥ ٥٦ ٥٧ ٥٨ ٥٩ ٦٠ ٦١ ٦٢ ٦٣ ٦٤ ٦٥ ٦٦ ٦٧ ٦٨ ٦٩ ٧٠ ٧١ ٧٢ ٧٣ ٧٤ ٧٥ ٧٦ ٧٧ ٧٨ ٧٩ ٨٠ ٨١ ٨٢ ٨٣ ٨٤ ٨٥ ٨٦ ٨٧ ٨٨ ٨٩ ٩٠ ٩١ ٩٢ ٩٣ ٩٤ ٩٥ ٩٦ ٩٧ ٩٨ ٩٩ ١٠٠ ١٠١ ١٠٢ ١٠٣ ١٠٤ ١٠٥ ١٠٦ ١٠٧ ١٠٨ ١٠٩ ١١٠ ١١١ ١١٢ ١١٣ ١١٤ ١١٥ ١١٦ ١١٧ ١١٨ ١١٩ ١٢٠ ١٢١ ١٢٢ ١٢٣

متن سوره

الر. (بگو:) «(این) کتابی است که آیات آن استحکام یافته، سپس از جانب حکیمی آگاه، مفصل و جداسازی شده است (تا)»

«که جز خدا را نپرستید. به‌راستی من از جانب او برای شما هشداردهنده و بشارتگری (شایسته) هستم.»

«و اینکه از پروردگارتان پوشش بخواهید (و) سپس به او بازگشت کنید تا شما را با بهره‌ای نیکو تا فرصتی معیّن بهره‌مند سازد، و به هر صاحب فضیلتی، فضیلتش را بدهد. و اگر رویگردان شوید من به‌راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیمناکم.»

«بازگشت شما تنها سوی خداست و او بر هر چیزی تواناست.»

هان! آنان همواره سینه‌هاشان را دو تَه و پنهان می‌گردانند (و می‌کوشند) تا (رازهای خود را) با کوشش از او نهفته دارند. هان! آگاه باشید آن‌گاه که آنان جامه‌هایشان را بر سر می‌کشند، خدا آنچه را نهفته و آنچه را آشکار می‌دارند می‌داند. همانا او به ذات (و درون) سینه‌ها بسی داناست.

و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر (اینکه) روزیش تنها بر عهده‌ی خداست و (همو) قرارگاه و تهی‌گاهشان را (در زمان و مکان) می‌داند. همه‌(ی این‌ها) در کتابی روشنگر است.

و اوست کسی که آسمان‌ها و زمین را در شش هنگام آفرید- حال آنکه عرش (آفرینش) او (پیش از این) بر آب [:ماده‌ی نخستین] بود- تا شما را بیازماید (که) کدام یک نیکوکارترید. و اگر بگویی: «شما پس از مرگ بی‌چون برانگیختگانید»، همواره کسانی که کافر شدند همی خواهند گفت: «این (انگیختگی و باز گردانیدن) جز سحری آشکارگر نیست.»

و اگر همواره عذاب را تا زمانی چند از آنان به تأخیر اندازیم، بی‌چون همی خواهند گفت: «چه چیزی آن را (از ما) باز می‌دارد؟» هان! روزی که (عذاب) به آنان در رسد، آن را بازگشتی نیست و آنچه را که مسخره می‌کرده‌اند (همان) آنان را فراخواهد گرفت.

و اگر همواره از خود رحمتی به انسان بچشانیم، سپس آن را از او باز ستانیم، بی‌گمان بسی نومید و ناسپاس است.

و همانا اگر - پس از زیانی که به او رسیده - نعمتی به او بچشانیم، بی‌چون همی خواهد گفت: «گرفتاری‌ها از من دور شد!» بی‌گمان او بسی شادمان و فخرکننده است.

مگر کسانی که شکیبایی ورزیده و کارهای شایسته(ی ایمان) کردند (که) برایشان پوشش و پاداشی بزرگ است.

پس شاید تو برخی از آنچه را که فراسویت وحی می‌شود ترک‌کننده‌ای و سینه‌ات بدان تنگ است (از آن رو) که می‌گویند: «چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده، یا فرشته‌ای با او نیامده‌؟» تو فقط هشداردهنده‌ای. و خدا بر هر چیزی وکیل (و) کارساز است.

یا می‌گویند: «آن [:قرآن] را به دروغ به خدا نسبت داده.» بگو: «اگر راستگو بوده‌اید، پس ده سوره‌ی افترا بسته همچون قرآن بیاورید و غیر از خدا هر که را توانستید (در این فراگیری مقایسه‌ای) فرا خوانید.»

«پس اگر [:به سود] شما اجابت نکردند، بدانید که قرآن بی‌گمان تنها به علم خدا نازل شده و اینکه معبودی جز او نیست. پس آیا شما (در برابر حق) تسلیمید؟»

کسانی که زندگی دنیا و زیور آن را می‌خواسته‌اند (جزای) کارهایشان را در (همین) دنیا بی‌کم و کاست به آنان می‌دهیم‌؛ حال آنکه آنان در آن زیان‌بار نخواهند بود.

اینان همانانند که در آخرت جز آتش برایشان نخواهد بود و آنچه در دنیا ساخته‌اند به هدر رفته و آنچه انجام می‌داده‌اند باطل است.

آیا پس کسی که از جانب پروردگارش بر حجتی روشن استوار بوده، و شاهدی (هم) از خودش در پی‌اش می‌آید و پیش از وی (نیز) کتاب موسی راهبر (موسویان به این حقیقت) و مایه‌ی رحمت است، آنان به او ایمان می‌آورند؟ و هر کس از گروه‌ها(ی مخالف) به او کفر ورزد، آتش، وعده‌گاه اوست. پس از آن هرگز در تردیدی مباش. همان به‌راستی از جانب پروردگارت حق است ولی بیشتر مردمان ایمان نمی‌آورند.

و چه کسی ستمکارتر از آن (نا)کس است که بر خدا دروغی را افترا بندد؟ ایشان بر پروردگارشان نمایش داده می‌شوند و گواهان خواهند گفت: «اینان بودند که بر پروردگارشان دروغ بستند. هان! لعنت خدا بر ستمگران.»

«کسانی که (مردمان را) از راه خدا باز می‌دارند و آن را به کژی می‌خواهند و آنان، (هم)آنان به آخرت کافرانند.»

اینان در زمین درمانده‌کنندگان (خدا) نبوده‌اند، و پس از خدا هرگز اولیائی برای آنان نبوده است. عذاب برایشان چندان می‌شود، زیرا آنان توان شنیدن (حق را) نداشته‌اند و (حق را) هرگز -به‌درستی- نمی‌دیده‌اند.

اینانند که خویشتن را زیان کرده‌اند، و آنچه را به دروغ برساخته بودند از آنان گم گشته است.

به ناچار آنان در آخرت، (هم)آنان زیانکارترین (مکلفان)‌اند.

بی‌گمان کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته(ی ایمان) کرده‌اند و سوی پروردگارشان بینی‌شان را به خاک ساییده‌اند (هم)آنان -جاودانه- همدمان بهشتند.

مَثَل (این) دو گروه، چون نابینا و کر و (در مقایسه‌ی با) بینا و شنواست. آیا در مَثَل یکسانند؟ پس آیا متذکر نمی‌شوید؟

و به‌راستی نوح را همی سوی قومش فرستادیم. (گفت): «من همواره برای شما هشداردهنده‌ای آشکارکننده‌ام،»

«که جز خدا را نپرستید؛ همانا من از عذاب روزی دردناک بر شما بیمناکم.»

پس، سران قومش -که کافر شدند- گفتند: «ما تو را جز بشری همانند خود نمی‌بینیم و در نگرش آغازین نمی‌بینیم (که) کسی تو را پیروی کرده باشد جز (جماعتی از) فرومایگان ما، و برایتان بر خودمان امتیازی نمی‌بینیم، بلکه شما را دروغگویان می‌انگاریم.»

گفت: «ای قوم من! آیا دیدید (که) اگر من از طرف پروردگارم بر حجتی روشن استوار بوده‌ام و مرا از نزد خود رحمتی داده، پس این بر شما (با کوریتان) بسی کور (و مهجور) خوانده شده است. آیا ما شما را - در حالی که برای (پذیرش) آن کراهت (و نفرت) دارید - به آن وادار کنیم‌؟»

«و ای قوم من! بر این (رسالت) هرگز مالی از شما درخواست نمی‌کنم. مزد من جز بر خدا نیست و من کسانی را که ایمان آورده‌اند طردکننده نیستم. بی‌گمان آنان پروردگارشان را (با معرفت و پاداشش) دیدارکننده‌اند. ولی شما را قومی می‌بینم که نادانی می‌کنید.»

«و ای قوم من! اگر آنان را برانم، چه کسی مرا از (روی آوردن عذاب) خدا (بر این تخلف رسالتی) یاری خواهد کرد؟ آیا پس متذکر نمی‌شوید؟»

« و برای شما نمی‌گویم گنجینه‌های خدا نزد من است و نه غیب می‌دانم و (نیز) نمی‌گویم (که‌) من همانا فرشته‌ام، و درباره‌ی کسانی که دیدگان شما به خواری و نقصان در آنان می‌نگرد، نمی‌گویم خدا هرگز خیرشان نمی‌دهد. خدا به آنچه در جان‌های آنان است دانا‌تر است. (اگر جز این بگویم) من در این هنگام(و هنگامه)‌، بی‌گمان از ستمکاران خواهم بود.»

گفتند: «ای نوح! بی‌چون با ما جدل کردی، بسیار (هم) با ما جدل نمودی. پس اگر از راستان بوده‌ای آنچه را (از عذاب خدا) به ما وعده می‌دهی برایمان بیاور.»

گفت: « (این) تنها خداست که اگر بخواهد، آن را برایتان می‌آورد و شما ناتوان‌کننده(ی او) نیستید.»

«و اگر بخواهم شما را اندرز دهم - در صورتی که خدا خواسته باشد که شما را گمراه گذارد - اندرز من شما را سودی نمی‌بخشد. او پروردگار شماست و تنها سوی او بازگردانیده می‌شوید.»

یا (درباره‌ی قرآن) می‌گویند: «آن را (بر خدا) افترا زده است.» بگو: «اگر آن را افترا زده‌ام جرمم بر عهده‌ی خود من است و من از آنچه شما جرم می‌کنید، (برکنار و) بیزارم.»

و سوی نوح وحی شد: «از قوم تو بی‌چون، جز کسانی که (تاکنون) ایمان آورده‌اند هرگز (کسی) ایمان نخواهد آورد، پس به آنچه می‌کرده‌اند بد حال مباش.»

« و با نظرات ما و به وحی ما کشتی را بساز، و در (باره‌ی) کسانی که ستم کرده‌اند با من هم‌سخن مشو؛ بی‌گمان آنان غرق‌شدگانند.»

و [نوح] کشتی را (بدین گونه) می‌سازد و هر بار که گروهی چشمگیر [:اشرافی] از قومش بر او می‌گذشتند، او را مسخره می‌کردند. گفت: «اگر ما را مسخره کنید، همان‌گونه که مسخره‌مان می‌کنید ما (هم) بی‌گمان (در امواج خروشان) مسخره‌تان خواهیم کرد.»

«پس در آینده‌ای دور خواهید دانست چه کسی را عذابی که خوار(ش) کند در می‌رسد، و بر [سر وسامان‌]ش عذابی پایدار حلول می‌کند.»

تا هنگامی که فرمان ما در رسید و تنور (نار یا تنور نور یا تنور غضب الهی) فوران کرد، فرمودیم: «در آن کشتی از هر حیوانی (که نیاز به خشکی دارد) دو زوج، [:یک نر و یک ماده] با کسانت - مگر کسی که قبلاً درباره‌ی او سخن رفته است- و کسانی (از غیر کسانت) که ایمان آورده‌اند - برگیر.» و جز (عده‌ی) اندکی با او ایمان نیاوردند.

و (نوح) گفت: «در آن (کشتی‌) سوار شوید، به نام خداست روان شدنش و (به نام خداست) لنگر انداختنش. بی‌گمان پروردگارم بسی پوشنده‌ی رحمتگر بر ویژگان است.»

حال آنکه آن (کشتی) ایشان را در میان موجی همانند کوه‌ها می‌بَرَد و نوح پسرش را - که در کناری جدا بود - بانگ در داد: «ای پسرک من! با ما سوار شو و با کافران مباش.»

گفت: «به زودی به کوهی پناه می‌جویم که مرا از (سیل) آب نگه می‌دارد.» (نوح) گفت: «امروز نگهدارنده‌ای از امر خدا نیست. جز هر که خدا (بر او) رحم کند.» و موج میان آن دو حایل شد. پس (این پسر) از غرق‌شدگان بود.

و گفته شد: «ای زمین! آب خود را فرو بر؛ و ای آسمان! آبت را (از بیخ و بن) بر کن.» و آب فرو کاست و فرمان (خدا) انجام شد و کشتی بر (کوه) جودی قرار گرفت. و گفته شد: «دورباشی برای گروه ستمکاران!»

و نوح پروردگار خود را ندا در داد. پس گفت: «پروردگارم! پسرم همانا از کسان من است. و به‌راستی وعده‌ی تو راست و پای‌برجاست. و تو حکیم‌ترین حکم‌کنندگانی.»

فرمود: «ای نوح! او (در حقیقت‌) از کسان تو نیست. او کرداری ناشایسته (و از ناکسان) است. پس چیزی را که بدان علم نداری از من مخواه. من به تو بسی اندرز می‌دهم که مبادا از نادانان باشی.»

گفت: «پروردگارم! من به‌راستی به تو پناه می‌برم (از این) که از تو چیزی از روی نادانی بخواهم و اگر برایم پوشش ننهی و به من رحم نکنی بی‌گمان از زیانکاران هستم.»

گفته شد: «ای نوح! با درودی از ما و برکت‌هایی بر تو و بر گروه‌هایی از کسانی که با تو هستند، فرود آی. و گروه‌هایی (هم هستند) که از نعمت‌ها برخوردارشان خواهیم کرد، سپس از جانب ما عذابی دردناک به آنان خواهد رسید.»

«این‌ها از خبرهای مهم غیبند که آنها را به تو وحی می‌کنیم. تو چنان نبودی که از پیش آنها را بدانی و نه قومت (چنان بودند که آن را بدانند). پس شکیبایی کن (که) بی‌گمان فرجام (نیک) از آنِ تقواپیشگان است.»

و به سوی عادیان، برادرشان هود را (فرستادیم که) گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که‌) جز او هیچ معبودی برای شما نیست (و) شما (کسانی) بجز افترازنندگان نیستید.»

.«ای قوم من! بر این (رسالت) هرگز پاداشی از شما درخواست نمی‌کنم. پاداش من جز بر عهده‌ی کسی نیست که مرا بر فطرت (توحید) آفریده. پس آیا خردورزی نمی‌کنید؟»

« و ای قوم من! از پروردگارتان پوشش بخواهید و سپس به او برگردید تا از آسمان بر (سر و سامان)‌تان باران فراوان فرو فرستد و نیرویی بر نیرویتان بیفزاید. و مجرمانه (از خدا) روی مگردانید.»

گفتند: «ای هود! برای ما (دلیل) روشنی نیاوردی و ما برای سخن تو از خدایانمان دست‌بردار نیستیم، و هرگز برایت ایمان‌آورنده(ی به خدایت) نیستیم.»

.« (با تو چیزی) نمی‌گوییم، جز اینکه بعضی از خدایان ما تو را به (گونه‌ای) بد (و ناروا از خرد) عریان کرده‌اند.» گفت: «به‌راستی من خدا را گواه می‌گیرم و (شما هم) شاهد باشید که من از آنچه (با او) شریک می‌گیرید به راستی بیزارم؛»

«بجز او(خدایی نیست). پس همگان در کار من نیرنگ کنید، و سپس مرا مهلت (هم) مدهید.»

«من همواره بر خدا - پروردگار خودم و پروردگار شما - توکل کردم. هیچ جنبنده‌ای نیست مگر اینکه خدا گیرنده‌ی پیشانی (هستی‌) اوست. به‌راستی پروردگارم بر راهی بس راست (و راهوار) محیط و استوار است.»

«پس اگر روی برگردانند، به راستی آنچه را که (برای آن‌) به سوی شما فرستاده شده بودم همواره به شما ابلاغ کردم، و پروردگارم قومی جز شما را جانشین(تان) خواهد کرد. حال آنکه به او هیچ زیانی نمی‌رسانید. به‌راستی، پروردگارم بر هر چیزی نگهبان است.»

و هنگامی که فرمان ما در رسید، هود و کسانی را که با او (به خدا) گرویده بودند، به رحمتی (بزرگ) از خود، نجات بخشیدیم و آنان را از عذابی پرفشار (و خشونت‌بار) رهانیدیم.

آنان عادیانند (که) آیات پروردگارشان را انکار (و انگار) کردند و فرستادگانش را نافرمانی نمودند و به دنبال فرمان هر زورگوی ستیزه‌جویی رفتند.

و (سرانجام) در این دنیا و روز قیامت، لعنت، بدرقه‌ی (راه) آنان گردید. هان! عادیان به پروردگارشان کفر ورزیدند. هان! (که) عادیان - قوم هود - از رحمت خدا دورند.

و سوی ثمودیان، برادرشان صالح را (فرستادیم). گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید. برای شما هیچ معبودی جز او نیست. او شما را از زمین نشأت داد و در آن شما را به آبادانی برگماشت. پس از او پوشش بخواهید، سپس به او باز گردید. پروردگارم همواره اجابت‌کننده‌ای نزدیک است.»

گفتند: «ای صالح! به‌راستی تو پیش از این، میان ما مورد امیدی بودی. آیا ما را از پرستش آنچه پدرانمان می‌پرستیدند باز می‌داری‌؟ و بی‌چون، ما از آنچه تو ما را بدان می‌خوانی سخت در (ژرفای) شکی مستندیم!»

گفت: «ای قوم من! آیا دیدید، اگر (در این دعوا) بر حجّتی روشن از پروردگارم استوار بوده‌ام، و او از جانب خود رحمتی به من داده باشد، پس اگر او را نافرمانی کنم، چه کس از (عذاب) خدا مرا یاری می‌کند؟ در نتیجه شما مرا جز زیانباری نمی‌افزایید.»

«و ای قوم من! این ماده شتر خداست، حال آنکه برای شما نشانه‌ای (شگرف) است. پس واگذاریدش (تا) در زمین خدا(یش) بخورد و با او به بدی‌ای برخورد مکنید، که (در نتیجه‌) عذابی نزدیک گریبانگیرتان شود.»

پس آن (ماده شتر) را پی کردند. آن‌گاه (صالح) گفت: «سه روز در خانه‌هایتان برخوردار شوید، این (هشدار عذاب)، وعده‌ای دروغین نیست.»

پس چون فرمان ما در رسید، صالح و کسانی را که با او (به خدا) ایمان آورده بودند، به رحمتی (ویژه) از خود، رهانیدیم و (هم) از رسوایی آن روزگار (دشوار، نجاتشان دادیم). بی‌گمان پروردگار تو همان پرتوان با عزت است.

و کسانی که ستم کردند، (آن) بانگ (مرگبار) فرو گرفت. پس در خانه‌هایشان زمین‌گیر شده (و) از پا در آمدند.

گویا هرگز در آن خانه‌ها با اقامتی آرامش‌بخش سکونت نداشته‌اند. هان! که ثمودیان پروردگارشان را (از خود و دیگران) پنهان داشتند. هان! دورباشی سخت برای (سر و سامان) ثمودیان است.

و به‌راستی، فرستادگانمان بی‌گمان برای ابراهیم مژده آوردند (و) سلام گفتند. گفت: «سلام.» پس دیری نپایید که گوساله‌ی بریان شده‌ای را (پیش) آورد.

پس چون دست‌هایشان را دید (که‌) بدان نمی‌رسد، انکار (و انگار)‌شان کرد و از ایشان ترسی (به دل) برگرفت. گفتند: «مترس، ما به‌راستی سوی قوم لوط فرستاده شده‌ایم.»

در حالی‌که زن او ایستاده بود، خندید. پس وی را به اسحاق و بعد از اسحاق به یعقوب مژده دادیم.

(همسر ابراهیم) گفت: «ای وای بر من! آیا فرزند آورم، با آنکه من پیرزنی بس عاجزم و این شوهرم در حالت پیری (و سالخوردگی) است‌؟ به‌راستی این چیزی بس شگفت‌انگیز است.»

گفتند: «آیا از کار خدا تعجب می‌کنی‌؟ رحمت خدا و برکات او بر شما خاندان (رسالت) است. بی‌گمان او ستوده‌ای بزرگوار [:بزرگ‌منش و بزرگ‌بینش‌] است.»

پس هنگامی که (هنگامه‌ی) ترس از ابراهیم برفت و مژده(ی فرزنددار شدن) برایش آمد، درباره‌ی قوم لوط با ما (به قصد شفاعت به امید بازگشتشان سوی خدا) در حال چون و چرا بود.

همواره ابراهیم، بسی بردبار و آه کننده‌ای گریان و بازگشت‌کننده‌ای (سوی خدا) است.

(گفتیم:) «ای ابراهیم! از این (چون و چرا) روی برتاب. بی‌گمان فرمان پروردگارت به‌راستی آمده، و بی‌چون عذابی بازناگشتنی بر آنان آمدنی است.»

و چون فرستادگان ما نزد لوط آمدند، آمدنشان برای او بدآمد شد، و توانش از حمایت ایشان (در برابر لوطیان) به تنگ آمد و گفت: «امروز، روزی سخت (و) پرماجراست.»

و قوم او ناگزیر شتابان و ترسان سویش روانه شدند و پیش از آن همه‌گونه کارهای زشت را مرتکب می‌شده‌اند. (لوط) گفت: «ای قوم من! اینان دختران من‌اند. ایشان برایتان پاکیزه‌ترند. پس از خدا پروا کنید و مرا نزد میهمانانم خوار و بی‌مقدار مکنید. آیا از (میان) شما رادمردی رشید نیست‌؟»

گفتند: «تو بی‌چون همی دانسته‌ای که ما را در دخترانت هیچ حقی نیست، و بی‌گمان هم‌چنان می‌دانی که ما چه می‌خواهیم.»

(لوط) گفت: «کاش برای مقابله‌ی با شما قدرتی می‌داشتم، یا به تکیه‌گاهی استوار [:خدا] پناه می‌بردم.»

(فرشتگان) گفتند: «ای لوط! ما فرستادگان پروردگار توایم. (اینان) هرگز به تو دست نخواهند یافت. پس در پاسی از شب خانواده‌ات را حرکت ده -و هیچ کس از شما مبادا (که) واپس بنگرد - مگر زنت، که آنچه بدیشان رسید به او (نیز) رسنده است. بی‌گمان، وعده‌گاه‌شان صبح است. آیا صبح نزدیک نیست‌؟»

پس چون فرمان ما در رسید، بلندایش را (به) زیرینش نهادیم و باران سنگ‌پاره‌هایی از (نوع) سنگ گلی لایه لایه و منظم بر آن باریدیم.

(حال آنکه آن سنگ‌ها) نزد پروردگارت نشان زده بودند، و آن از ستمگران دور نیست.

و به سوی (اهل) مَدْیَن، برادرشان - شعیب - را فرستادیم. گفت: «ای قوم من! خدا را بپرستید (که‌) برای شما جز او معبودی نیست و پیمانه و ترازو(ی حال و مالتان) را کم مکنید. به‌راستی شما را در خیری می‌بینم و همواره از عذاب روزی فراگیر بر شما بیمناکم.»

«و ای قوم من! پیمانه و ترازو را به‌گونه‌ی وافی و همسان بدهید، و به (حقوق) مردمان (در جان و مالشان) زیان نرسانید، و تبهکارانه در زمین سرکشی نکنید.»

«اگر مؤمن بوده‌اید، باقیمانده‌ی (حجت) خدا برای شما بهتر است و من بر شما نگاهبان نیستم.»

گفتند: «ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان می‌دهد که آنچه را پدرانمان می‌پرستند رها کنیم، یا در اموال خود آنچه می‌خواهیم انجام دهیم‌؟ به‌راستی تو، بی‌چون (همین) تو، بردبار رشدیافته‌ای!»

گفت: «ای قوم من! آیا دیدید [:اندیشیدید] اگر از جانب پروردگارم بر (دلیل) روشنی استوار باشم و او از سوی خود روزی (معنوی) نیکویی به من داده باشد (آیا باز هم از پرستش او دست‌بردارم‌)؟ و من نمی‌خواهم فراسوی آنچه شما را از آن باز می‌دارم با شما مخالفت کنم. من قصدی جز اصلاح (شما) - تا آنجا که توانستم - ندارم. و توفیق من جز به (یاری) خدا نیست. تنها بر او توکل کرده‌ام، و تنها سوی او پیاپی باز می‌گردم.»

« و ای قوم من! زنهار تا جدایی (از) من، شما را مجرمانه بدانجا کشاند که (بلایی) مانند آنچه به قوم نوح یا قوم هود یا قوم صالح رسید، به شما (نیز) در رسد. و قوم لوط (هم) از شما دور نیستند.»

« و از پروردگار خود پوشش بخواهید. سپس سوی او بازگردید (که‌) بی‌گمان پروردگارم رحمتگر بر ویژگان و بسی دوستدار (آنان) است.»

گفتند: «ای شعیب! ما بسیاری از آنچه را که می‌گویی نمی‌توانیم بفهمیم، و همواره ما تو را در میان خودمان بس ناتوان می‌بینیم، و اگر کسانت نبودند بی‌چون سنگسارت می‌کردیم، و تو بر (سر و سامان)مان عزتی (و موقعیتی) نداری.»

گفت: «ای قوم من! آیا کسان من نزدتان از خدا عزیزترند، حال آنکه او را پشت سر خود برگرفته‌اید (و فراموشش کرده‌اید) ؟ به‌راستی، پروردگارم به آنچه انجام می‌دهید محیط است.»

«و ای قوم من! شما بر حسب امکان و توانتان عمل کنید، من (نیز) همانا (همان طور) عمل می‌کنم. در آینده‌ای دور خواهید دانست که عذاب رسواکننده چه کسی را در می‌رسد، و چه کسی (هم) او دروغگوست. و بسیار دیده‌بانی (و نظاره) کنید که من (هم) با شما بی‌گمان بس نظاره‌گرم.»

و چون فرمان ما آمد، شعیب و کسانی را که با او ایمان آورده بودند، به رحمتی ویژه از جانب خویش نجات دادیم و کسانی را که ستم کرده بودند، فریاد (مرگبار) فرو گرفت. پس در خانه‌هایشان زمین‌گیر شده از پای در آمدند.

گویی در آن (خانه) هرگز اقامتی گوارا (و خوشایند) و دیرپا نداشته‌اند. هان! که مردمان مَدْیَن از رحمت خدا دورند؛ همان‌گونه که ثمود(یان) دور شدند.

و به‌راستی، موسی را با آیات خود و حجتی روشنگر، همی فرستادیم:

به سوی فرعون و سران چشمگیر قومش. پس (این سران) از کار و فرمان فرعون پیروی کردند، حال آنکه فرمان و کار فرعون هرگز راهواری‌ای ندارد.

(فرعون) روز قیامت پیشاپیش قومش می‌آید، پس آنان را (از پیش) به آتش در آورده (بود) و (دوزخ) چه بد ورودگاه و آبشخور (داغی) است برای واردان.

و در این دنیا و روز قیامت به لعنت بدرقه شدند (و) چه بد (خیر مقدم و) کمک و بخشوده‌ای نصیب آنان است.

این، از خبرهای بزرگ مجتمع‌هاست. آن را بر تو برگزیده (و روایت می‌کنیم) و پیاپی گزارش می‌دهیم. بعضی از آنها (هنوز) بر سر پا هستند، و (بعضی هم) درو شده‌اند (و از پا درآمده‌اند).

و ما به آنان ستم نکردیم، ولی آنان به خودشان ستم کردند. پس چون فرمان پروردگارت آمد، خدایانی که به جای خدا(ی حقیقی) می‌خواندند هرگز بی‌نیازشان نکردند، و ایشان را جز هلاکت و دور کردن (از خدا) نیفزودند.

و این‌گونه است برگرفتن پروردگارت، وقتی جمعیت‌ها را در حالی که ستمگرند برگیرد. آری، (به قهر) گرفتن او بسی دردناک و سخت است.

به‌راستی در این (یادآوری‌ها) برای کسی که از عذاب آخرت هراسید نشانه‌ای است (و) این، روزی است که مردمان برای آن گرد آورده می‌شوند و همین (روز) مشهود (همگان) است.

و ما آن را جز تا زمانی شمارش‌یافته واپس نمی‌اندازیم.

روزی (که)، هیچ کس جز به اذن خدا سخن نگوید، پس بعضی از آنان شقاوتمند و (برخی هم) سعادتمندند.

پس اما کسانی که شقاوت کرده‌اند، برایشان در آتش، فریادی نفس‌گیرِ مرگبار و ناله‌ای بس سهمگین و پربار است.

تا آسمان‌ها و زمین بر جاست در آن ماندگارند؛ مگر آنچه پروردگارت خواسته. بی‌گمان پروردگارت همان را که بخواهد، بی‌چون انجام‌دهنده است.

و اما کسانی که سعادتمند شدند، تا آسمان‌ها و زمین بر جاست، جاودانه در بهشتند؛ مگر آنچه پروردگارت خواسته. حال آنکه (این) بخششی است ناگسستنی.

پس در(باره‌ی) آنچه آنان [:مشرکان] می‌پرستند، غرق در ژرفای (شک و) تردید مباش. آنان جز همان گونه که از پیش، پدرانشان پرستیدند، نمی‌پرستند. و ما بی‌گمان بهره‌ی ایشان را به‌راستی ناکاسته خواهیم داد.

به‌درستی، ما به موسی همانا کتاب (آسمانی) دادیم. پس در آن اختلاف شد، و اگر از جانب پروردگارت کلمه‌ای پیشی نگرفته بود، بی‌گمان میان آنان داوری شده بود. و همواره آنان درباره‌ی آن بی‌چون در شکّی (با) مستند(ی باطل) می‌باشند.

همانا پروردگارت (نتیجه‌ی) اعمال هر یک را به‌راستی بی‌کم و کاست در آن هنگام (و هنگامه) به آنان خواهد داد. به‌راستی او به آنچه انجام می‌دهند بسی آگاه است.

پس، همان‌گونه که دستور یافته‌ای ایستادگی کن و (نیز) هر که با تو سوی خدا بازگشته استقامت کند. و طغیان مکنید. او به‌راستی به آنچه عمل می‌کنید بسی بیناست.

و فراسوی کسانی که ستم کرده‌اند تکیه نزنید، تا (مبادا) آتش به شما (در پی آنان) در رسد، و از غیر خدا برای شما اولیائی نباشد، (که‌) سپس یاری (هم) نشوید.

و در دو طرف روز [:اول و آخرش] و بخش‌هایی از شب نماز را بر پا بدار. بی‌گمان (این‌گونه) خوبی‌ها، بدی‌ها را از میان می‌برد. این برای یادکنندگان یادواره‌ای است.

و شکیبایی کن. پس خدا بی‌چون پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌گرداند.

پس چرا از نسل‌های پیش از شما نگهبانانی نبودند که (مکلفان را) از فساد در زمین باز دارند؟ جز اندکی از کسانی از میان آنان که نجاتشان دادیم. و کسانی که ستم کردند از آنچه ناز و نعمت - که در ژرفای آن غرق بودند - پیروی کردند، در حالی‌که (از) بزهکاران بوده‌اند.

و پروردگارت (هرگز) بر آن نبوده است که مجتمع‌ها را که مردمش اصلاح‌گرانند، به اندک ستمی هلاک(شان) کند.

و اگر پروردگارت می‌خواست، همه‌ی مردمان را همواره امّت یگانه‌ای، یکسان (در تشریع و تکوین و عقاید و اعمالشان) قرار می‌داد؛ حال آنکه پیوسته در اختلافند.

مگر کسانی که پروردگارت به آنان رحم کرده و برای همین (رحم هم) آنان را آفریده. و کلمه‌ی پروردگارت (این‌گونه) تمامیت یافته است (که): «همواره جهنم را از همه‌ی جن و انس بی‌چون پُر خواهم کرد.»

و از هر یک، از اخبار مهم پیامبران (خود) را بر تو حکایت می‌کنیم- آنچه که دل فروزانت را بدان استوار می‌گردانیم- و در این(جهان همه‌ی) حقیقت برای تو آمده، و برای مؤمنان اندرز و یادواره‌ای بزرگ است.

و به کسانی که ایمان نمی‌آورند بگو: «بر حسب امکان و توانتان عمل کنید، که ما (هم بر حسب امکان و توانمان) بی‌گمان عمل‌کننده‌ایم.»

« و منتظر باشید که ما (نیز) حتماً منتظرانیم.»

و نهان آسمان‌ها و زمین تنها از آنِ خداست و همه چیز و همه کار و هر فرمان تنها سوی او باز گردانده می‌شود؛ پس او را پرستش کن و بر او توکل نمای. و پروردگارت از آنچه می‌کنید غافل نیست.


محتوای سوره