سوره عبس
سوره النازعات | سوره عبس | سوره التكوير | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
(ای پیمبر خوشخو! آن تندخو) چهره در هم کشید، و روی گردانید،
(هنگامی) که (آن) مرد نابینا سویش آمد.
و تو را (ای بدخو) چه میفهماند؟ شاید (هم) او به پاکی گراید.
یا یاد پذیرد، پس یادواره سودش دهد.
اما کسی که خود را بینیاز پندارد.
پس تو برایش بانگی لطیف و پربرگوساز مینوازی.
و چیزی (هم) بر تو نیست که خود را پاک نگرداند!
و اما آن کس که شتابان نزدت آمد،
در حالیکه (از خدا) میهراسد،
پس تو از او -با بیاعتنایی- سهلانگاری میکنی.
زنهار (چنان نیست!) این (آیات) همواره یادوارهای است.
پس هر کس بخواهد، آن را یاد کند.
در صحیفههایی بس گرامی شده.
بالا بلندی بسی پاکشده.
به دستهای فرستادگانی.
ارجمندان و نیکوکاران.
کشته شده است انسان! چه چیز او را به کفر و کفران واداشته؟
(خدا) او را از چه چیز آفریده؟
از نطفهای آفریدش. پس اندازهای بخشیدش.
سپس او را فراسوی راه آسان گردانید.
سپس میراندش، پس در گورش نهاد.
سپس هنگامی که بخواهد او را باز میگرداند.
نه چنان است! هنوز آنچه را به او دستور داده، انجام نداده است.
پس انسان باید به خوراک (روح و تن) خود بنگرد.
که همانا ما آب را به صورت بارشی تند فرو ریختیم.
سپس زمین را با شکافتنی (شایسته) شکافتیم.
پس در آن دانهای رویانیدیم،
و انگوری و سبزیای،
و (درخت) زیتونی و خرمایی،
و باغهایی انبوه،
و میوهای و چراگاهی.
برای استفادهی شما (مردمان) و دامهایتان.
پس چون فریاد گوشخراش و دلخراش و جانافزا در رسد؛
روزی که آدمی از برادرش،
و از مادرش و پدرش،
و از همسرش و فرزندانش میگریزد،
(در آن روز) هر کس از آنان را کاری است، که او را تنها به خودش مشغول میدارد.
در چنان روزی چهرههایی درخشان است،
(که) خندان (و) و نویدگیرندگانند.
و چهرههایی است که بر آنها غبارهایی نشسته،
(و) آنها را تنگدستی و تنگی و خواری سخت پوشانده!
ایشان، (هم)آنان کافران و فاجرانند.