سوره الجن
سوره نوح | سوره الجن | سوره المزمل | |||||||||||||||||||||||
|
در حال بارگیری... |
|
متن سوره
بگو: «به من وحی شده است که بهراستی تنی چند از جنّیان گوش فرا داشتند. پس گفتند: بهدرستی ما قرآنی شگفتآور را شنیدیم،»
«(که) به راه راست هدایت میکند، پس به آن ایمان آوردیم و هرگز احدی را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد.»
«و اینکه پروردگار بسی والاست، (و) همسر و فرزندی اختیار نکرده است.»
«و اینکه بیگمان کمخردمان، دربارهی خدا سخنانی یاوه و پراکنده میسراییده است.»
و اینکه ما بسی پنداشتیم که انس و جنّ هرگز بر خدا دروغی نمیبندند.»
«و اینکه مردانی از آدمیان به مردانی از جنّیان بسی پناه میبردهاند، پس قاهرانه (در گمراهیشان) افزودند.»
«و اینکه آنان (نیز) آنگونه که (شما) پنداشتهاید، همواره گمان بردند که خدا هرگز کسی را زنده نخواهد گردانید.»
«و اینکه ما بیگمان بر آسمان دست یافتیم، پس آن را پر شده از نگهبانان و پاسداران توانا و نیزههای آتشین یافتیم.»
«و اینکه، بهراستی (در آسمان) برای شنیدن، همواره در جایگاههایی (به کمین) مینشستهایم، پس اکنون هر که بخواهد به گوش باشد، (تیر) شهابی در کمین خود مییابد.»
«و اینکه ما به درستی نمیدانیم آیا برای کسانی که در زمینند، بدی خواسته شده یا پروردگارشان برایشان رشد و نموی خواسته است؟»
«و اینکه بهراستی از میان ما برخی شایستگانند و برخی دونشان [:ناشایستگان]. ما فرقههایی جدای از یکدیگر بودهایم.»
«و اینکه ما گمان شایستهای داشتیم که هرگز نمیتوانیم در زمین خدای را به ستوه آوریم و هرگز او را با گریز(مان) درمانده نتوانیم کرد.»
«و اینکه ما چون هدایت را شنیدیم، به درستی بدان گرویدیم. پس هر کس که به پروردگار خود ایمان آورد، از هیچگونه کاستی ستمگرانه و نه در برگیری قاهرانه، بیم نداریم.»
«و اینکه برخی از ما بیگمان مسلمان و برخی (هم) نامسلمانند. پس هر کس تسلیم (خدا) شد آنان در جستجوی راهی راهوار بودهاند.»
و اما بخشکنندگان (میان خدا و آفریدگان) ، پس هیزم جهنم بودهاند.
و اینکه اگر بر راه (خدا) پایداری کنند، همواره آنان را آبی بسیار گوارا بنوشانیم.
تا در اینباره آنان را آزمایشی آتشین بنماییم و هرکس از یاد پروردگارش روی گرداند وی را در قید عذابی بسی بالا و بلند فرو مینهد.
و اینکه مساجد، بهراستی ویژهی خداست. پس هیچ کس را با خدا مخوانید.
و اینکه چون بندهی خدا بهراستی، برخاست، حال آنکه خدا را میخواند، چیزی نمانده بود که بر سر و رویش فرو افتند.
بگو: «من تنها پروردگار خود را میخوانم و احدی را با او شریک نمیگردانم.»
بگو: «من هرگز برای شما مالک هیچ زیان و سودی نیستم.»
بگو: «هرگز کسی مرا در برابر خدا پناه نمیدهد و هرگز پناهگاهی غیر از او نمییابم.»
«(وظیفهی من) تنها ابلاغی از سوی خدا و (رساندن) پیامهای اوست و هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، بیگمان برای او آتش دوزخ جاودانه است.»
«تا هنگامیکه آن چه را وعده داده میشوند ببینند. پس به زودی دریابند که یاور چه کسی کمکش ضعیفتر و کدام یک شمارش کمتر است.»
بگو: «من نمیدانم آن چه وعده داده میشوید، نزدیک است یا خدا برایش مدتی دور قرار میدهد.»
(خدا) عالِم (کل) غیب(ها) است، پس احدی را بر غیبش آگاه نمیکند.
مگر کسی از رسولان را. پس او بیگمان از پیش و پس او مترصد است،
تا نشانه نهد که بهدرستی، رسالتهای پروردگارشان را ابلاغ کردهاند. حال آنکه به آن چه نزدشان است، احاطه کرده و عدد هر چیزی (بهخوبی) را برشمرده است.