الجن ٢٤
کپی متن آیه |
---|
حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِراً وَ أَقَلُ عَدَداً |
ترجمه
الجن ٢٣ | آیه ٢٤ | الجن ٢٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«حَتّی إِذَا رَأَوْا»: (نگا: مریم / ). «نَاصِراً»: تمییز است.
تفسیر
- آيات ۱۸ - ۲۸ سوره جّن
- وجوه مختلف در اين كه: «مساجد، از آنِ خدا است»
- مراد از كسانى كه هنگام نماز پيامبر«ص»، در اطرافش جمع مى شدند
- بيان جایگاه پيامبر«ص»، نسبت به پروردگار و نسبت به مردم
- علم غيب، به اصالت، از آنِ خداست و به تعليم الهى، ديگران هم مى توانند از آن برخوردار شوند
- وجوه مختلف درباره معناى آيه: «فَإنّهُ يَسلُكُ مِن بَينِ يَدَيهِ وَ مِن خَلفِهِ رَصداً»
- نکات سه آيه اخير، در باره علم غیبِ خاصّ خدای تعالی
- معصوم بودن پیامبران در گرفتن، حفظ و ابلاغ وحى
- عدم اختصاص علم غيب به پيامبران، به موردى خاص
- بحث روایی: رواياتى راجع به معنای: «مساجد، از آنِ خداست»
تفسیر نور (محسن قرائتی)
حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24» قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»
(آنان در غفلت و غرور به سر مىبرند) تا وقتى كه آنچه را به آن تهديد مىشوند، ببينند، كه خواهند دانست چه كسى ياورش ضعيفتر و نفراتش كمتر است. بگو: من نمىدانم كه آيا آنچه وعده داده مىشويد نزديك است، يا پروردگارم براى تحقق آن مدتى (طولانى) قرار مىدهد.
«1». كهف، 110.
«2». احقاف، 9.
«3». انعام، 50.
جلد 10 - صفحه 258
نکته ها
گروهى، افتخارشان به اين است كه بگويند: «نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوالًا وَ أَوْلاداً» مال و فرزند ما بيشتر است. «1» لذا قران مىفرمايد: در قيامت خواهند فهميد كه نه پول به كار آيد نه مال و ثروت.
ندانستن زمان قيامت، براى آماده بودن از يكسو و دلهره نداشتن از سوى ديگر مفيد است.
«قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ»
پیام ها
1- گذشت زمان، مسائل را روشن مىكند. «حَتَّى إِذا رَأَوْا»
2- عاقبت، سرهاى متكبران به سنگ خواهد خورد. «حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ»
3- روز قيامت، روز ظهور ضعف و ناتوانى انسان و همه تكيهگاههاى اوست.
«فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً»
4- پيامبر هم بدون اراده الهى از آينده خبر ندارد. «قُلْ إِنْ أَدْرِي»
5- گفتن نمىدانم، عيب نيست. «قُلْ إِنْ أَدْرِي»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24»
مشركان، متظاهرند بر عداوت پيغمبر و تفرقه اصحاب او و كثرت عدد خود.
حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ: تا اينكه بينند و مشاهده كنند آنچه وعده داده مىشوند به مغلوب شدن آنان و غلبه مسلمانان، يا عذاب جحيم و عقاب اليم را،
جلد 13 - صفحه 353
فَسَيَعْلَمُونَ: پس زود باشد بدانند مؤمن و مشرك، مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً: كيست ضعيفتر از جهت يار و مددكار، وَ أَقَلُّ عَدَداً: و كمتر از روى عدد، يعنى معلوم شود كه ناصر او قويتر و مددكار او بيشتر است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ إِنِّي لا أَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا رَشَداً «21» قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَ لَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً «22» إِلاَّ بَلاغاً مِنَ اللَّهِ وَ رِسالاتِهِ وَ مَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خالِدِينَ فِيها أَبَداً «23» حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24» قُلْ إِنْ أَدْرِي أَ قَرِيبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَداً «25»
عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً «26» إِلاَّ مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً «27» لِيَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسالاتِ رَبِّهِمْ وَ أَحاطَ بِما لَدَيْهِمْ وَ أَحْصى كُلَّ شَيْءٍ عَدَداً «28»
ترجمه
بگو همانا من مالك نيستم براى شما زيانى و نه نفعى
بگو همانا من هرگز پناه نميدهد مرا از خدا كسى و هرگز نمىيابم غير از او پناهى
مگر رساندن احكام از خدا و پيغامهاى او و هر كه نافرمانى كند خدا و پيغمبرش را پس همانا براى او است آتش جهنّم جاودانيانند در آن هميشه
تا وقتى كه به بينند آنچه را كه وعده داده ميشوند پس زود است بدانند كه كيست ضعيفتر از جهت ياور و كمتر از حيث عدد
بگو نميدانم آيا نزديك است آنچه وعده داده ميشويد يا قرار ميدهد براى آن پروردگارم زمانى دراز
او است داناى پنهان پس مطّلع نميسازد بر علم غيب خود كسى را
مگر آن را كه بپسندد از پيغمبران پس همانا او ميگمارد از پيش روى او و از پشت سرش نگهبانى
تا بداند كه بتحقيق رساندند پيغامهاى پروردگارشان را و احاطه دارد بآنچه نزد ايشان است و احصاء فرموده تمام موجودات را بشماره.
تفسير
خداوند متعال در تعقيب دستور سابق به پيغمبر خود دستور فرموده كه بكفّار قريش و غيره كه مزاحم حضرت ميشدند بفرمايد از من خوف و رجائى نداشته باشيد و گرد من اجتماع ننمائيد من از خود قدرت و اختيارى ندارم هر چه هست از خدا است و هر خوف و رجائى بايد بساحت او منتهى شود من بنده عاجزم نه ميتوانم بشما ضرر برسانم نه منفعت او خداى قادر بر ضرر و نفع است من هم اگر
جلد 5 صفحه 290
معصيت خدا را نمايم پناه و محلّ التجائى جز او و رحمتش ندارم اگر بخواهد بقهرش با من معامله كند بلى مورد التجاء و در تحت اختيار من ابلاغ احكام خدا و رساندن پيامهاى او است و بنابر اين الّا بلاغا ميشود استثناء از ملتحدا باشد و ميشود استثناء از شيئا باشد كه مستفاد از لا املك ضرّا و لا رشدا است و ميشود استثناء از رشدا باشد چون ابلاغ از سنخ ارشاد است و در هر حال تخلّف از فرمان خدا و پيغمبر بانكار موجب خلود در آتش جهنّم است و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مردم را دعوت بقبول ولايت امير المؤمنين عليه السّلام فرمود قريش جمع شدند و از حضرت استدعا نمودند كه آنها را از اين امر معاف فرمايد و پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود اختيار آن با خدا است و آنها حضرت را متّهم نمودند و از نزد او خارج شدند پس اين آيات نازل شد و مراد از بلاغا من اللّه و رسالاته امر ولايت است و عصيان در آن موجب خلود در آتش است و گفتهاند چون قريش بكثرت عدد خودشان و قلّت عدد مسلمانان افتخار مينمودند خداوند فرموده اين عصيان و تكبّر براى آنها باقى است تا روز كه به بينند وعده خداوند بنصرت اسلام بر كفر انجاز شده در صدر اسلام يا در زمان رجعت امير المؤمنين عليه السّلام و ظهور امام زمان عليه السّلام بمقتضاى بعضى از روايات يا در قيامت بمشاهده عذاب خودشان و ثواب اهل ايمان آنوقت معلوم خواهد شد كه ياور كدام يك از آن دو دسته ضعيفتر و عددشان كمتر است و در هر حال به پيغمبر اكرم دستور داده شده كه اظهار بىاطّلاعى از موعد آن نمايد چون علم غيب منحصر بخدا است و بكسى نميدهد مگر كسانيرا كه بپسندد از انبياء بقدريكه مصلحت باشد و ميرسد از ايشان باوصياء بر حسب بعضى از روايات تا دليل باشد بر نبوّت و امامتشان و آن پيغمبرى كه باو علم غيب عنايت شده در پيش رو و پشت سرش ملائكهاى سالك و مترصدند شياطين چيزى از آن علم نربايند و با آن مخلوط ننمايند تا بداند آن پيغمبر كه ملائكهاى كه واسطه ابلاغ پيامهاى الهى هستند از قبيل جبرئيل و اعوان او كاملا بوظيفه خود عمل نمودهاند و چيزى از وحى الهى كم و زياد نشده يا تا مشهود شود بر خدا كه انبياء ابلاغ رسالات خدا را بىكم و زياد نمودهاند يعنى تعلق گيرد علم الهى بوجود عينى آن چنانچه تحقّق
جلد 5 صفحه 291
داشت بوجود علميش قبل از تحقّق در خارج و رصد بمعناى نگهبان است و بر واحد و جمع اطلاق ميشود و علم خداوند احاطه دارد بعلم انبياء و غير هم و عدد تمام افراد موجودات حتى قطرات باران و ريگهاى بيابان را خدا ميداند. از امام صادق عليه السّلام نقل شده كه كسيكه زياد سوره قل اوحى را بخواند از انواع صدمات جنّيان محفوظ خواهد شد و با پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم محشور ميگردد انشاء اللّه تعالى.
جلد 5 صفحه 292
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
حَتّي إِذا رَأَوا ما يُوعَدُونَ فَسَيَعلَمُونَ مَن أَضعَفُ ناصِراً وَ أَقَلُّ عَدَداً «24»
تا اينكه زماني که مشاهده كنند آنچه را که وعده داده شدند پس زود باشد که دانند كيست ضعيفتر از ناصر و ياري كننده و كيست كمتر از عده و عده. و معني آن نيست که ناصر آنها وعده آنها ضعيف و قليل هستند نه ناصر دارند و نه معين و نه عده و نه عده که ميفرمايد: وَ لَقَد جِئتُمُونا فُرادي كَما خَلَقناكُم أَوَّلَ مَرَّةٍ ... الايه انعام آيه 94.
حَتّي إِذا رَأَوا ما يُوعَدُونَ ما يوعدون وعيدهايي است که خداوند در قرآن مجيد براي مشركين و كفار داده مثل آيه شريفه،: أُولئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِم وَ أُولئِكَ الأَغلالُ فِي أَعناقِهِم وَ أُولئِكَ أَصحابُ النّارِ هُم فِيها خالِدُونَ رعد آيه 6. و مثل آيه شريفه: الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالكِتابِ وَ بِما أَرسَلنا بِهِ رُسُلَنا فَسَوفَ يَعلَمُونَ إِذِ الأَغلالُ فِي أَعناقِهِم وَ السَّلاسِلُ يُسحَبُونَ فِي الحَمِيمِ ثُمَّ فِي النّارِ يُسجَرُونَ مؤمن آيه 72 و 73. و آيه شريفه: الَّذِينَ طَغَوا فِي البِلادِ فَأَكثَرُوا فِيهَا الفَسادَ فَصَبَّ عَلَيهِم رَبُّكَ سَوطَ عَذابٍ فجر آيه 10 الي 12. و آيه شريفه: كُلَّما نَضِجَت جُلُودُهُم بَدَّلناهُم جُلُوداً غَيرَها لِيَذُوقُوا العَذابَ نساء آيه 59، و آيه شريفه: وَ لَو تَري إِذ يَتَوَفَّي الَّذِينَ كَفَرُوا المَلائِكَةُ يَضرِبُونَ وُجُوهَهُم وَ أَدبارَهُم
جلد 17 - صفحه 243
وَ ذُوقُوا عَذابَ الحَرِيقِ انفال آيه 52، و آيه شريفه: فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَت لَهُم ثِيابٌ مِن نارٍ يُصَبُّ مِن فَوقِ رُؤُسِهِمُ الحَمِيمُ يُصهَرُ بِهِ ما فِي بُطُونِهِم وَ الجُلُودُ وَ لَهُم مَقامِعُ مِن حَدِيدٍ كُلَّما أَرادُوا أَن يَخرُجُوا مِنها مِن غَمٍّ أُعِيدُوا فِيها وَ ذُوقُوا عَذابَ الحَرِيقِ حج آيه 20 و 21 و غير اينها از آيات که سر تا سر قرآن انذار ميفرمايد.
فَسَيَعلَمُونَ مَن أَضعَفُ ناصِراً احدي نيست که آنها را ياري كند: أَلا إِنَّ الظّالِمِينَ فِي عَذابٍ مُقِيمٍ وَ ما كانَ لَهُم مِن أَولِياءَ يَنصُرُونَهُم مِن دُونِ اللّهِ شوري آيه 44 و 45.
وَ أَقَلُّ عَدَداً احدي با آنها نيست چنانچه گذشت.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 24)- سپس میافزاید: این وضع کفار و مشرکان که پیوسته مسلمانان را استهزا میکنند و ضعیف میشمرند همچنان ادامه مییابد «تا آنچه را به آنها وعده داده شده ببینند، آنگاه میدانند چه کسی یاورش ضعیفتر، و جمعیتش کمتر است» (حتی اذا راوا ما یوعدون فسیعلمون من اضعف ناصرا و اقل عددا).
لحن آیه به خوبی نشان میدهد که دشمنان اسلام پیوسته قدرت و کثرت نفرات خود را به رخ آنها میکشیدند، و آنها را ضعیف و ناتوان میشمردند قرآن به این وسیله به مؤمنان دلداری و نوید میدهد که سر انجام روز پیروزی آنها و شکست و ناتوانی دشمنان فرا خواهد رسید.
نکات آیه
۱ - دشمنى و کارشکنى دائمى کافران، نسبت به رسالت پیامبراسلام (حتّى إذا رأوا ما یوعدون) «حتّى» یا متعلق به «یکونون علیه لبداً» است و یا به قرینه مقام، به جمله اى مانند «لایزالون یستضعفون و یستهزئون» تعلق دارد.
۲ - کافران لجوج و حق ناپذیر، تنها به هنگام مشاهده نشانه هاى نزول عذاب الهى، به ناتوانى و بى پناهى خود پى مى برند. (حتّى إذا رأوا ما یوعدون فسیعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا)
۳ - تهدید شدن کافران حق ناپذیر به عذاب الهى، به سبب دشمنى ها و کارشکنى هاى آنان نسبت به رسالت پیامبراسلام (فسیعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا)
۴ - عذاب اخروى و شکست دنیوى، وعده الهى به کافران حق ناپذیر (حتّى إذا رأوا ما یوعدون فسیعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا)
۵ - تکیه غرورآمیز کافران دین ستیز، بر مال و منال و نیروى انسانى خویش (فسیعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا)
۶ - دشمنان و مخالفان رسالت پیامبر(ص)، از صاحبان زر و زور بودند. (فسیعلمون من أضعف ناصرًا و أقلّ عددًا) برداشت یاد شده، با توجه به این نکته است که - طبق آیات گوناگون، کافران همواره مال و منال خود را به رخ مسلمانان مى کشیدند و به همین جهت خود را در برابر جبهه اسلام پیروز مى پنداشتند; از این رو آیه مورد بحث، درصدد بیان کارساز نبودن تلاش این گروه قدرت مند و صاحب زر و زور است.
موضوعات مرتبط
- اتکا: اتکا به مال ۵; اتکا به نیروى انسانى ۵
- حق: دشمنى حق ناپذیران ۳; زمینه علم حق ناپذیران ۲; عجز حق ناپذیران ۲; فلسفه تهدید حق ناپذیران ۳
- خدا: وعیدهاى خدا ۴
- شکست: وعده شکست دنیوى ۴
- عذاب: آثار رؤیت عذاب ۲; تهدید به عذاب ۳; وعده عذاب اخروى۴
- کافران: اتکاى کافران ۵; بى پناهى کافران ۲; تداوم توطئه کافران ۱; تداوم دشمنى کافران ۱; دشمنى کافران ۳; زمینه علم کافران۲; عجب کافران ۵; عجز کافران ۲; فلسفه تهدید کافران ۳; وعده به کافران ۴
- محمد(ص): ثروتمندى دشمنان محمد(ص) ۶; دشمنى با محمد(ص) ۱; قدرتمندى دشمنان محمد(ص) ۶
منابع