يوسف ٢٦

از الکتاب
نسخهٔ تاریخ ‏۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۳ توسط 127.0.0.1 (بحث) (افزودن سال نزول)


ترجمه

(یوسف) گفت: «او مرا با اصرار به سوی خود دعوت کرد!» و در این هنگام، شاهدی از خانواده آن زن شهادت داد که: «اگر پیراهن او از پیش رو پاره شده، آن آن راست می‌گوید، و او از دروغگویان است.

|يوسف گفت: او از من كام خواست. و شاهدى از خانواده‌ى آن زن شهادت داد كه اگر پيراهن او از جلو چاك خورده، زن راست گفته و او از دروغگويان است
[يوسف‌] گفت: «او از من كام خواست.» و شاهدى از خانواده آن زن شهادت داد: «اگر پيراهن او از جلو چاك خورده، زن راست گفته و او از دروغگويان است،
یوسف جواب داد: این زن خود (با وجود انکار من) با من قصد مراوده کرد. و بر صدق دعویش شاهدی از بستگان زن گواهی داد گفت: اگر پیراهن یوسف از پیش دریده، زن راستگو و یوسف از دروغگویان است.
یوسف گفت: او از من خواستار کام جویی شد. و گواهی از خاندان بانو چنین داوری کرد: اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده، بانو راست می گوید و یوسف دروغگوست.
يوسف گفت: او در پى كامجويى از من بود و مرا به خود خواند. و يكى از كسان زن گواهى داد كه اگر جامه‌اش از پيش دريده است زن راست مى‌گويد و او دروغگوست.
[یوسف‌] گفت او بود که از من کام خواست، و شاهدی از کسان زن شهادت داد که اگر پیراهن او از جلو دریده شده، زن راست می‌گوید و مرد دروغگوست‌
[يوسف‌] گفت: او از من كام خواست و گواهى از كسان آن زن گواهى داد كه اگر پيراهن او
یوسف گفت: او مرا با نیرنگ و زاری به خود می‌خواند (و می‌خواست مرا گول بزند! جدال و دفاع به اوج خود رسید. در این وقت) حاضری از (حاضران) اهل (خانه‌ی آن) زن گفت: اگر پیراهن یوسف از جلو پاره شده باشد، زن راست می‌گوید و یوسف از زمره‌ی دروغگویان خواهد بود.
(یوسف) گفت: «او با من (برای کام‌گیری) مراوده‌ای (شهوت‌انگیز) داشت.» و شاهدی از خانواده‌ی آن زن شهادت داد: «اگر پیراهن او از جلو چاک خورده، زن راست گفته، و او از دروغگویان است.»
گفت این آن کام جست از من و گواهی داد گواهی از خاندان آن زن که اگر پیراهنش از پیش دریده باشد راست گوید آن زن و او است از دروغگویان‌


يوسف ٢٥ آیه ٢٦ يوسف ٢٧
سوره : سوره يوسف
نزول : ١١ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢١
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«شَهِدَ شَاهِدٌ»: گواهی، گواهی داد. داوری، داوری کرد. حاضری از حضّار گفت. «قَمِیص»: پیراهن. «قُبُلٍ»: جلو.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر

نکات آیه

۱- دفاع یوسف(ع) از خویش ، در برابر اتهام زلیخا (قال هى رودتنى عن نفسى)

۲- یوسف(ع) در نزد عزیز مصر ، تمناى نامشروع زلیخا و استنکاف خویش را فاش ساخت ، و خود را از هر گونه اراده سوئى مبرّا دانست. (قال هى رودتنى عن نفسى) ترکیبهایى نظیر «هى رودتنى» و «أنا قمت» - که مبتدا در معنا فاعل است و خبر آن فعل مى باشد - گاهى حاکى از تأکید است و گاهى دلالت بر حصر دارد. و از آن جا که یوسف(ع) در مقام رفع اتهام از خویش بود، معلوم مى شود او از جمله «هى رودتنى» معناى حصر را اراده کرده است. بنابراین «هى راودتنى» ; یعنى، او (زلیخا) از من درخواست کام جویى داشت و من چنین درخواستى نداشتم و استنکاف ورزیدم.

۳- لزوم دفاع از خویش در برابر اتهامهاى ناروا (قالت ما جزاء ... قال هى رودتنى عن نفسى)

۴- افشاى گناه دیگران در محدوده دفاع از خویش جایز است. (قال هى رودتنى عن نفسى)

۵- یوسف(ع) مراوده زلیخا و وصال خواهى او را تا زمان دفاع از خویش، پنهان کرده و فاش نساخته بود. (قالت ... قال هى رودتنى عن نفسى)

۶- طمأنینه و آرامش یوسف(ع) به هنگام دفاع از خویش (قال هى رودتنى عن نفسى) یوسف(ع) در بیان رفع اتهام از خویش ، در سخن خود (هى رودتنى عن نفسى) نه از ادات تأکید استفاده کرد و نه جمله خویش را با قسم و مانند آن بیان داشت. این کار نشان دهنده آرامش و اطمینان یوسف(ع) در آن عرصه سخت است.

۷- عزیز مصر در ماجراى یوسف(ع) و زلیخا ، پیشداورى نکرد و از تصمیم گیرى عجولانه خوددارى نمود. (قالت ... قال هى رودتنى عن نفسى و شهد شاهد من أهلها)

۸- مردى از خویشان زلیخا ، در ماجراى وى و یوسف(ع) دخالت کرد و میان آنان به داورى پرداخت. (و شهد شاهد من أهلها)

۹- داور ماجراى یوسف(ع)و زلیخا ، على رغم خویشى او با زلیخا ، بى طرفى کامل را رعایت کرد ، و قضاوتى بر حق ارائه نمود. (و شهد شاهد من أهلها إن کان قمیصه قُدّ من قُبل)

۱۰- داور ماجراى یوسف(ع) و زلیخا ، پیش از اظهار نظر خویش ، به پاره شدن پیراهن یوسف(ع) آگاه شد. (و شهد شاهد من أهلها إن کان قمیصه قُدّ)

۱۱- داور ماجراى یوسف(ع) و زلیخا، صداقت زلیخا و دروغ گویى یوسف(ع) را منوط به پاره شدن پیراهن یوسف(ع) از پیشِ رو دانست. (إن کان قمیصه قُدّ من قُبل فصدقت و هو من الکذبین)

۱۲- داور ماجراى یوسف و زلیخا ، به درستى داورى خویش و دلالت نحوه پارگى پیراهن بر کشف ماجرا ، اطمینان کامل داشت. (و شهد شاهد من أهلها إن کان قمیصه قُدّ من قُبل) مراد از شهادت در «شهد شاهد» اظهار نظر کردن، قضاوت کردن و ... است. تعبیر کردن از اینها به شهادت دادن - که دیدن و مشاهده کردن را مى طلبد - براى رساندن این معناست که آن شخص، آن چنان به صحت داورى و نظر خویش اطمینان داشت که گویا شاهد ماجرا بوده است.

روایات و احادیث

۱۳- «عن على بن الحسین(ع): ... قال یوسف و إله یعقوب ما أردت بأهلک سوء بل هى راودتنى عن نفسى فسل هذا الصبى ... و کان عندها من أهلها صبى زائر لهافانطق الله الصبى لفصل القضاء فقال:... انظر إلى قمیص یوسف... ;[۱] از امام سجاد(ع) روایت شده است: ... یوسف گفت: به خداى یعقوب قسم! من قصد بد درباره همسر تو نداشتم. او مرا به خودش دعوت کرد، پس تو از این کودک بپرس - کودکى از بستگان آن زن نزد او بود که به دیدنش آمده بود - پس خدا آن کودک را براى قطع داورى به سخن درآورد و گفت: ... به پیراهن یوسف نگاه کن ...».

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۴
  • افشاگرى: احکام افشاگرى ۴; افشاگرى جایز ۴
  • خود: اهمیت دفاع از خود ۳، ۵; دفاع از خود ۱، ۴، ۶; رفع تهمت از خود ۳
  • زلیخا: دلایل صداقت زلیخا ۱۱; قضاوت خویشاوندان زلیخا ۸، ۹; کامجویى زلیخا ۲، ۵
  • عزیزمصر: عزیزمصر و قصه یوسف (ع) ۷
  • قضاوت: امارات قضایى در اثبات دعوا ۱۱; عدالت در قضاوت ۹; نقش امارات قضایى ۱۱
  • یوسف(ع): آرامش یوسف(ع) ۶; اطمینان قاضى قصه یوسف(ع) ۱۲; افشاگرى یوسف(ع) ۲، ۵; پارگى پیراهن یوسف(ع) ۱۰، ۱۱، ۱۲; پیراهن یوسف(ع) ۱۳; تبرّى یوسف(ع) ۲; دفاع یوسف(ع) ۱، ۶; دلایل دروغگویى یوسف(ع) ۱۱; روش برخورد یوسف(ع) ۶; قاضى قصه یوسف(ع) ۹، ۱۰، ۱۱; قصه یوسف(ع) ۱، ۲، ۵، ۷، ۸، ۹، ۱۰، ۱۲، ۱۳; گواه یوسف(ع) ۱۳; یوسف(ع) و تهمتهاى زلیخا ۱; یوسف(ع) و عزیز مصر ۲

منابع

  1. علل الشرایع، ص ۴۸، ح ۱، ب ۴۱; نورالثقلین، ج ۲، ص ۴۱۴ ، ح۱۷.