النحل ١١٢

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ ضَرَبَ‌ اللَّهُ‌ مَثَلاً قَرْيَةً کَانَتْ‌ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَداً مِنْ‌ کُلِ‌ مَکَانٍ‌ فَکَفَرَتْ‌ بِأَنْعُمِ‌ اللَّهِ‌ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ‌ لِبَاسَ‌ الْجُوعِ‌ وَ الْخَوْفِ‌ بِمَا کَانُوا يَصْنَعُونَ‌

ترجمه

خداوند (برای آنان که کفران نعمت می‌کنند،) مثلی زده است: منطقه آبادی که امن و آرام و مطمئن بود؛ و همواره روزیش از هر جا می‌رسید؛ امّا به نعمتهای خدا ناسپاسی کردند؛ و خداوند به خاطر اعمالی که انجام می‌دادند، لباس گرسنگی و ترس را بر اندامشان پوشانید!

ترتیل:
ترجمه:
النحل ١١١ آیه ١١٢ النحل ١١٣
سوره : سوره النحل
نزول : ٢ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«قَرْیَةً»: آبادی بزرگ. مراد شهر مکّه یا جز آن است. در هر صورت در اینجا مراد اهل آنجا است (نگا: أعراف / هود / محمّد / ). بدل از (مَثَلاً) یا مفعول‌به دوم (ضَرَبَ) است که متضمّن معنی (جَعَلَ) می‌باشد (نگا: نحل / ). «رَغَداً»: فراوان. آسان. حال یا صفت است (نگا: بقره / و ). «لِباسَ». جامه ... کنایه از احاطه و فراگیری است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

محمد بن یعقوب کلینى از على بن ابراهیم و او بعد از سه واسطه از امام صادق علیه‌السلام نقل نماید که این آیه درباره قومى نازل شده که در کنار نهرى به نام ثرثار زندگانى می‌کردند و یا این که در شهرى به نام ثرثار زندگى می‌نمودند و در کمال نعمت و خوشگذرانى و فراخى بودند تا جائى که از اثر کفران نعمت با نانى که از گندم درست می‌کردند، استنجا نموده و خود را با آن تمیز می‌نمودند و از نان‌هائى که استنجا می‌کردند تپه اى عظیم ایجاد شده بود تا این که مردى صالح و نیکوکار بر آن‌ها گذشت و دید زنى مشغول استنجاء بچه خود با نان گندم بوده است.

این مرد گفت: چه شده است شما را؟ چرا از خداوند نمى ترسید و به این کیفیت کفران نعمت خداوند را می‌نمائید. آن زن گفت: چگونه ما را از گرسنگى می‌ترسانى در حالتى که نهر ثرثار همیشه در جریان است و ما از آن بهره برمى گیریم. چیزى نگذشت که آب آن نهر خشکیده شد و باران قطع گردید و نباتات زمین سوخت و وضع اهالى به بدبختى و گرسنگى و بیچارگى کشانیده شد و این آیه نازل گردید.[۱]

تفسیر


نکات آیه

۱- مَثَل و مانند آوردن خداوند، براى ترسیم فرجام شوم کفران نعمتهاى خویش (ضرب الله مثلاً قریة ... فکفرت بأنعم الله فأذقها ... بما کانوا یصنعون)

۲- امنیت و آرامش اجتماعى، از نعمتهاى مهم الهى است. (قریة کانت ءامنة مطمئنّة ... بأنعم الله)

۳- شکوفایى اقتصادى جامعه و داشتن مبادلات گسترده تجارى، نعمتى خداوندى (قریة ... یأتیها رزقها رغدًا من کلّ مکان فکفرت بأنعم الله)

۴- دستیابى جامعه به رشد اقتصادى و رفاه، در پرتو امنیت و آرامش اجتماعى (قریة کانت ءامنة مطمئنّة یأتیها رزقها رغدًا من کلّ مکان) برداشت فوق، با توجه به آمدن «یأتیها رزقها» پس از «آمنة مطمئنّة» است. گفتنى است که آمدن فعل «کانت» به صیغه ماضى در آغاز و «یأتیها» به صیغه مضارع پس از آن، مؤید برداشت فوق است.

۵- قرار گرفتن جامعه در معرض کفران نعمتهاى الهى پس از آسایش و رفاه مادى (قریة کانت ءامنة مطمئنّة یأتیها رزقها رغدًا ... فکفرت بأنعم الله)

۶- مبتلا شدن جامعه به فقر، گرسنگى و ناامنى، در نتیجه کفران نعمتهاى الهى (قریة کانت ءامنة مطمئنّة ... فکفرت بأنعم الله فأذقها الله لباس الجوع و الخوف)

۷- کمترین کیفر الهى براى جامعه ناسپاس، پیدایش فقر، گرسنگى و ناامنى فراگیر است.* (فأذقها الله لباس الجوع و الخوف) برداشت فوق، بر اساس این احتمال است که «اذاق» اشاره به چشاندن و ظاهر ساختن گوشه اى از کیفر باشد و «لباس» اشاره به اثرات و فراگیرى آن کیفر داشته باشد.

۸- گرسنگى و ناامنى، از بلاهاى مهم اجتماعى است. (قریة کانت ءامنة مطمئنّة ... فأذقها الله لباس الجوع و الخوف)

۹- ابداع روشهاى جدید براى گناه و استمرار آن و نیز ناسپاسى در برابر خدا، عامل پیدایش فقر، گرسنگى و ناامنى اجتماعى (فکفرت بأنعم الله ... بما کانوا یصنعون) برداشت فوق، با توجه به واژه «یصنعون» که دربردارنده معناى ابداع و ایجاد مسبوق به عدم است، استفاده گردید.

۱۰- لزوم شکرگزارى در برابر نعمتهاى الهى (فکفرت بأنعم الله فأذقها الله لباس الجوع و الخوف)

۱۱- هشدار خداوند به ملتهاى متنعم و مرفه داراى امنیت، نسبت به کفران نعمتهاى او (قریة کانت ءامنة ... فکفرت بأنعم الله فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون)

۱۲- گناهان و ناسپاسى هاى اجتماعى، داراى آثار شوم براى کل جامعه (قریة کانت ءامنة ... فکفرت ... فأذقها الله لباس الجوع و الخوف)

۱۳- ناسپاسى نعمتها، موجب سلب آنها و شکرگزارى، عامل بقاى آنهاست. (قریة کانت ءامنة مطمئنّة ... فکفرت بأنعم الله فأذقها الله لباس الجوع و الخوف) از مفهوم آیه استفاده مى شود که اگر ناسپاسى انجام نمى گرفت، نعمتها سلب نمى شد.

۱۴- روى آورى فقر، گرسنگى و ناامنى به شهر مکه پس از آبادانى آن، در نتیجه کفران نعمتهاى الهى (ضرب الله مثلاً قریة کانت ءامنة مطمئنّة ... فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون) برداشت فوق - چنان چه عده اى از مفسّران گفته اند - بنابراین احتمال است که مورد مثال آیه، قحطى شهر مکه باشد.

۱۵- فقر و گرسنگى مردم، زمینه ساز ناامنى اجتماعى است. * (فکفرت بأنعم الله فأذقها الله لباس الجوع و الخوف) از اینکه خداوند در کیفر کفران نعمت، ابتدا فقر و گرسنگى و سپس ترس و ناامنى را مطرح ساخته است، مى توان به دست آورد که فقر و گرسنگى زمینه ناامنى اجتماعى، همچون دزدى و ... را فراهم مى آورد.

۱۶- دستیابى جامعه به امنیت، رشد و رفاه اقتصادى و یا ابتلاى آن به فقر، گرسنگى، ناامنى و ترس، در گرو اعمال افراد آن جامعه است. (و ضرب الله مثلاً قریة کانت ءامنة مطمئنّة ... فکفرت بأنعم الله فأذقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون)

روایات و احادیث

۱۷- «عن أبى عبدالله(ع) قال: ... ان أهل قریة ممّن کان قبلکم کان الله قد أوسع علیهم حتى طغوا فقال بعضهم لبعض: لو عمدنا إلى شىء من هذا النقى فجعلناه نستنجى به کان ألین علینا من الحجارة فلمّا فعلوا ذلک بعث الله على أرضهم دواباً أصغر من الجراد فلم یدع لهم شیئاً خلقه الله ... إلاّ أکله من شجر أو غیره فبلغ بهم الجحد إلى أن أقبلوا على الذى کانوا یستنجون به فأکلوه و هى القریة التى قال الله: «ضرب الله مثلاً قریة کانت آمنة مطمئنّة یأتیها رزقها رغداً من کلّ مکان فکفرت بأنعم الله فأذاقها الله لباس الجوع و الخوف بما کانوا یصنعون»;[۲] از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود:... قبل از شما اهل قریه اى بودند که خداوند در زندگى به آنان گشایش داده بود تا اینکه طغیان کردند و بعضى به بعض دیگر گفتند: اگر به چیزى از این نانها روى آوریم و آن را وسیله استنجا قرار دهیم، براى ما از سنگ نرم تر خواهد بود و چون چنین کردند، خداوند جنبنده هاى کوچک تر از ملخ را بر سرزمینهاى آنان فرستاد و آنها همه چیزهایى که خداوند آفریده بود از درخت و غیر آن خوردند. در نتیجه سختى به جایى رسید که آنان به همان نانهایى که با آن استنجا کرده بودند، روى آوردند و آنها را خوردند و آن همان قریه اى است که خداوند فرموده است: ضرب الله مثلاً قریة کانت آمنة مطمئنة ...».

موضوعات مرتبط

  • آرامش: آثار آرامش اجتماعى ۴
  • آسایش: آثار آسایش ۵
  • اقتصاد: زمینه رشد اقتصادى ۴; عوامل رشد اقتصادى ۱۶
  • امنیت: آثار امنیت اجتماعى ۴; عوامل امنیت اجتماعى ۱۶
  • انذار: انذار از کفران نعمت ۱۱
  • بلایا: بلایاى اجتماعى ۸
  • جامعه: آسیب شناسى اجتماعى ۵، ۶، ۱۲، ۱۵; کفران نعمت در جامعه ۵
  • خدا: انذارهاى خدا ۱۱; کیفرهاى خدا ۷; مهمترین نعمتهاى خدا ۲; نعمتهاى خدا ۳
  • رشد: عوامل رشد اجتماعی ۱۶
  • رفاه: آثار رفاه ۵
  • شکر: آثار شکر نعمت ۱۳; اهمیت شکر نعمت ۱۰
  • عمل: آثار اجتماعى عمل ۱۶
  • فرجام: فرجام شوم ۱
  • فقر: آثار فقر ۱۵; عوامل فقر ۶، ۷، ۹، ۱۶
  • قرآن: فلسفه مثالهاى قرآن ۱
  • کفران: آثار اجتماعى کفران نعمت ۶، ۹، ۱۲، ۱۴; آثار کفران نعمت ۱۳; فرجام کفران نعمت ۱; کیفر کفران نعمت ۷، ۱۷
  • گرسنگى: آثار گرسنگى ۱۵; بلاى گرسنگى ۸; عوامل گرسنگى ۹، ۱۶
  • گناه: آثار اجتماعى گناه ۹، ۱۲
  • مرفهان: انذار مرفهان ۱۱
  • مشکلات: مشکلات اجتماعی ۸
  • مکه: آثار کفران اهل مکه ۱۴; تاریخ مکه ۱۴; عوامل فقر در مکه ۱۴; عوامل گرسنگى در مکه ۱۴; عوامل ناامنى در مکه ۱۴
  • ناامنى: بلاى ناامنى ۸; زمینه ناامنى اجتماعى ۱۵; عوامل ناامنى اجتماعى ۶، ۷، ۹، ۱۶
  • نعمت: انذار مشمولان نعمت ۱۱; عوامل بقاى نعمت ۱۳; عوامل سلب نعمت ۱۳; نعمت آرامش اجتماعى ۲; نعمت امنیت اجتماعى ۲; نعمت رشد اقتصادى ۳

منابع

  1. البرهان فی تفسیر القرآن.
  2. تفسیرعیاشى، ج ۲، ص ۲۷۳، ح ۷۹; نورالثقلین، ج ۳، ص ۹۲، ح ۲۴۸