البقرة ١٥٥
کپی متن آیه |
---|
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ |
ترجمه
البقرة ١٥٤ | آیه ١٥٥ | البقرة ١٥٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«لَنَبْلُوَنَّکُمْ»: بیگمان شما را میآزمائیم. «الأَنفُسِ»: جانها. کسان. اشخاص.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتَّى نَعْلَمَ... (۲) لَتُبْلَوُنَ فِي أَمْوَالِکُمْ وَ... (۴)
وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً... (۲) إِنَ اللَّهَ وَ مَلاَئِکَتَهُ... (۰)
تفسیر
- آيات ۱۵۳ ۱۵۷ بقره
- اخبار و اشاره آيات شريفه به مصائب و بلايائى كه در نتيجه جهاد وقتال پيش مى آيند
- مقصود از بلا در آيات مورد بحث
- دعوت مسلمانان بر استعانت از صبر و صلاة بر هنگام بلا
- صبر و نماز و تاءكيد فراوان خداوند در قرآن بر تمسك بر آندو
- نظر جمعى مفسرين درباره زنده بودن شهدا
- چند اشكال بر اين نظر
- جوامع و افراد طبيعى مسلك چنين اوهام و خرافاتى را درست كرده اند
- مراد از حيات بعد از شهادت ، حيات حقيقى (در عالم برزخ ) است
- خطاب به مؤ منين به جهت رفع اضطراب از دلهاى آنان است
- سخن بسيار عجيب بعضى مردم درباره آيه شريفه و رد آن
- چند آيه قرآنى كه دلالت بر ((برزخ )) دارند
- نمونه هاى ديگرى از آيات قرآنى كه دلالت بر برزخ دارند
- بحثى پيرامون تجرد نفس
- آياتى كه بر دوئيت و مغايرت بين نفس و بدن و تجرد نفس دلالت مى كنند.
- آياتى كه از آنها كيفيت ارتباط روح با ماده (جسم ) بدست مى آيد
- استعانت از صبر و نماز و داشتن ايمان به حيات پس از مرگ ، پيروزى مى آورند
- صابران چه كسانى هستند؟
- صبر در برابر مصيبت ها نتيجه ايمان به مالكيت مطلق خداوند بر تمام هستى است
- ملك ظاهرى و ملك حقيقى و اثر توجه انسان به حقيقت ملك خداوند
- بحثى در اخلاق
- تكرار اعمال نيك كه تنها راه تهذيب اخلاقى است از دو طريق عملى مى باشد
- طريقه اول توجه به فوائد دنيوى فضائل و تحسين افكار عمومى است
- طريقه دوم طريقه انبياء است و آن توجه به فوائد اخروىفضائل است
- تاءثير اعتقاد به قضا و قدر در اخلاق
- نه اختيار كامل و نه لغو كامل اختيار
- هم قضاء خدا دخيل است و هم اختيار انسان
- طريقه سوم مخصوص قرآن است و آن محو زمينه هاىرذائل اخلاقى است
- سخنان بى اساس يكى از مستشرقين و نقد آن
- فرق ميان اين سه طريقه و مسلك
- نسبت بين ((صلوات )) و ((رحمت ))
- صلاة ، رحمت و اهتداء معانى جداگانه دارند هر چند كه سه مصاديق رحمت اند
- بحث روايتى (درباره برزخ و زندگى روح بعد از مرگ )
- رواياتى از امام صادق (ع ) درباره ارواح مؤ منين و عالم برزخ آنان
- داستانى در تاءييد ادله گذشته بر وجود عالم برزخ و حيات روح بعد از مرگ
- بحث فلسفى (درباره اينكه نفس (روح ) آدمى مجرد از ماده است )
- ادله و براهين منكرين تجرد روح
- رد ادله ماديين منكر تجرد روح
- در پاسخ ماديين كه وحدت را وحدت اجتماعى دانسته اند
- آنچه كه علماى روانكاو و عصر جديد در نفى تجرد روح نفس كرده اند
- گفته جمعى از معتقدين به مبداء و معاد پيرامون انكار تجرد روح و رد آن
- بحث اخلاقى
- تعريف علم اخلاق و بيان اينكه سه نيروى عمومى : شهويه ، غضبيه ، و نطقيه فكريهمنشاء اخلاق آدمى است
- اصول اخلاق فاضله : عفت ، شجاعت ، حكمت و عدالت
- تلقين علمى و تكرار عملى ، راه رهايى از رذائل و كسبفضائل است
- ويژگى هاى مسلك اخلاقى قرآن
- مسلك كسانى كه به ارزشهاى ثابت اخلاقى معتقد نيستند (ماديون )
- چند مقدمه براى رد اين نظريه
- يك بحث روايتى ديگر مربوط به متفرقاتى از آنچه گذشت
- چطور ممكن است شرع با عقل مخالف باشد؟
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«155» وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ
وقطعاً شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، زيان مالى وجانى وكمبود محصولات، آزمايش مىكنيم وصابران (در اين حوادث وبلاها را) بشارت بده.
نکته ها
خداوند متعال، همهى انسانها را آزمايش مىكند، امّا آزمايش و امتحان همه يكسان نيست. تمام جهان، صحنه آزمايش و تمام مردم حتّى پيامبران نيز مورد امتحان قرار مىگيرند. بايد بدانيم كه آزمايشهاى خداوند براى رفع ابهام نيست، بلكه براى شكوفايى استعدادها و پرورش انسانها است.
وسايل آزمايش الهى نيز تمام حوادث تلخ و شيرين و از جمله ترس و گرسنگى، زيان مالى و جانى و كمبود محصولات است. ترس از دشمن، محاصرهى اقتصادى، جنگ و جهاد و اعزام فرزندان و عزيزان به ميدانهاى نبرد، از جمله امتحانات است.
براى پيروزى در آزمايشِ خوف از دشمن، نياز به توكّل و ياد خداوند است و براى مبارزه با كمبودها، نياز به صبر و پايدارى است كه در دو آيهى قبل راه نشان داده شده است. «وَ اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ»
لازم نيست همهى مردم با همهى مسائل آزمايش شوند، بلكه ممكن است:
الف: هركس با چيزى آزمايش شود.
ب: فردى در آزمايشى روسفيد باشد، ولى در امتحان ديگرى رسوايى به بارآورد.
ج: ممكن است آزمايش فردى، وسيلهى آزمايش ديگران نيز باشد.
گاهى كم شدن مال و محصولات يا پيدا شدن خوف و ترس و ساير مشكلات، به خاطر آزمايش الهى است، ولى در بعضى اوقات، اين امور كيفر اعمال خود انسانهاست.
سانها گاهى مرتكب بعضى گناهان مىشوند كه خداوند آنهارا به برخى گرفتارىها مبتلا مىكند. حضرت على عليه السلام مىفرمايد: «ان الله يبتلى عباده عند الاعمال السيئة بنقص الثمرات و
جلد 1 - صفحه 239
حبس البركات و اغلاق خزائن الخيرات ليتوب تائب ويتذكّر متذكّر» «1» همانا خداوند، بندگان خود را به خاطر اعمال فاسدشان، به كمبود محصول و حبس بركت و بسته شدن منابع خير، گرفتار مىكند تا شايد متذكّر شوند و توبه نمايند.
البتّه همين تنبّه نيز آزمايش است، همانگونه كه بر اثر ايمان نعمتى مىدهد كه وسيله آزمايشى است؛ «لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً لِنَفْتِنَهُمْ فِيهِ» «2» همانا آبى گوارا به آنان نوشانديم تا ايشان را آزمايش كنيم.
خداوند چندين عنايت به صابران نموده است از جمله:
1- محبّت. «وَ اللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» «3»
2- نصرت. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ» «4»
3- بهشت. «يُجْزَوْنَ الْغُرْفَةَ بِما صَبَرُوا» «5»
4- پاداش بىحساب. «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ» «6»
5- بشارت. «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»
راه پيروزى در آزمايشهاى الهى چند چيز است:
الف: صبر و مقاومت.
ب: توجّه به گذرا بودن حوادث و مشكلات.
ج: توجّه به تاريخ گذشتگان كه چگونه مشكلات را پشت سر گذاردهاند.
د: توجّه به اينكه همه مشكلات ما در منظر و ديد خداست و همه چيز حساب دارد. امام حسين عليه السلام وقتى فرزندش روى دستانش تير خورد و شهيد شد، فرمود: «هون على ما نزل بى انه بعين الله» «7» اين حادثه سخت، چون خدا مىبيند برايم آسان مىنمايد.
«1». نهجالبلاغه، خطبه 143.
«2». جنّ، 16.
«3». آلعمران، 146.
«4». بقره، 153.
«5». فرقان، 75.
«6». زمر، 10.
«7». بحار، ج 45، ص 46.
جلد 1 - صفحه 240
پیام ها
1- آزمايش و امتحان يك برنامه و سنّت حتمى الهى است. «وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ»
2- ناگوارىها، سبب مقاومت ورشد است. بسيارى از صفات انسان از قبيل صبر، رضا، تسليم، قناعت، زهد، تقوا، حلم و ايثار، در سايهى برخورد با تنگدستىها است. «وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»
3- مورد بشارت، در آيه بيان نشده است به خاطر همين شامل انواع بشارتهاى الهى مىباشد. «بَشِّرِ الصَّابِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155)
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ: و هر آينه البته البته آزمايش كنيم و امتحان نمائيم شما را، يعنى با شما معامله آزمايندگان كنيم به چيزى اندك.
تبصره: ابتلا در لغت به معنى آزمايش و امتحان باشد، كه شخص دانا شود آنچه را كه نمىداند. و اين معنى نسبت به حق تعالى جايز نباشد، زيرا تمام حقايق اشياء را عالم است پيش از خلقت و بعد از خلقت. پس مراد آزمايش الهى، اظهار و كشف علم مىباشد در خارج، كه ممتاز شوند مطيع از عاصى و بر عالميان ظاهر شود به محك امتحان آنانكه در مقام رضاى حضرت سبحان سر تسليم و صبر را دارند.
بعد از آن بيان اقسام امتحان را فرمايد: مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ: كه عبارت است از ترس دشمن در حرب، و يا از ترس حق تعالى و گرسنگى از قحطى و تنگى، يا به روزه داشتن، وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ: و نقصان بعضى
«1» نهج البلاغه، حكمت 147.
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 295
از مالها به تاراج و اتلاف و خسران تجارات و نابودى زراعات و هلاكت مواشى يا دادن زكات صدقات، وَ الْأَنْفُسِ: و نقصان نفسها به كشته شدن در جنگها و بيمارى و ضعف و پيرى و مردن، وَ الثَّمَراتِ: و نقصان ميوههاى درختان به آفات يا مرگ فرزندان كه ميوه دل مىباشند.
در منهج- از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه فرمود: چون فرزند مؤمن بميرد حق تعالى به ملائكه فرمايد: قبض روح فرزند بنده مرا نموديد؟ گويند: بلى. باز فرمايد: قبض نموديد ثمره دل او را؟
گويند: بلى. فرمايد: بنده من در آن حال چه گفت: گويند: حمد نمود و كلمه استرجاع گفت. پس خداى تعالى امر فرمايد بنا كنيد براى بنده من خانهاى در بهشت و آن را بيت الحمد نام كنيد. «1» وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ: و بشارت فرما اى پيغمبر صبر كنندگان را در اين مكاره و مشقّات به اجر جزيل و ثواب جميل. از حضرت صادق عليه السّلام مروى است كه خدا فرمايد: و بشارت فرما صابران را به بهشت و مغفرت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ (155)
ترجمه
جلد 1 صفحه 198
ترجمه و هر آينه آزمايش مىكنيم شما را بچيزى از ترس و گرسنگى و كاستن از مالها و نفسها و ميوهها و مژده ده شكيبايان را.
تفسير
يعنى وارد مىكنيم بر شما مصيبت را مانند كسيكه امتحان مىكند شما را كه صبر بر بلا مينمائيد و تسليم قضا ميشويد يا خير و پاداش صابران بر مصيبت بهشت است كه بشارت داده شده است يا قرب حق بتفصيلى كه در آيه اسبق ذكر شد و در نهج البلاغه است كه خداوند مبتلا ميفرمايد بندگان خود را وقتى مرتكب معاصى ميشوند بنقص ثمرات و حبس بركات و سد ابواب خيرات تا آنكه دل از شهوت بركنند و از معاصى مرتدع شوند و بياد خدا بيايند و توبه كنند و در اكمال الدين از حضرت صادق (ع) روايت نموده كه اين آثار و علائم ظهور قائم عليه السلام است كه امتحان ميكند خداوند اهل ايمان را بخوف سلطانى از بنى اميه در آخر سلطنت آنها و بگرسنگى بسبب گرانى اسعار و بنقص اموال بسبب فساد تجارات و كمى فائده و بنقص انفس براى موت پى در پى و بنقص ثمرات براى كمى حاصل و مژده بده صابران را در وقت بروز اين علائم بظهور قائم (ع) اين تأويل آيه شريفه است كه نمىداند آنرا مگر خدا و راسخان در علم يعنى ائمه اطهار عليهم السلام.
تحقيق آزمايش و امتحان عبارت است از عملى كه موجب ظهور حقيقت شىء شود و مراتب كمال و استعداد و لياقت اشخاص بآن معلوم گردد مثلا طلا را امتحان ميكنند به محك و معدنيات را بسنجيدن و مركب را بنوشتن و متعلم را بپرسيدن و مدعى نبوت را بطلب معجزه و امثال اينها و اغراض در آزمايش و امتحان مختلف است گاهى براى علم امتحان كننده است بباطن و حقيقت چيزيكه در معرض امتحان واقع شده است گاهى براى علم مردم است بآن مثلا گاهى معلم متعلم را امتحان مىكند براى آنكه خودش مرتبه علمى متعلم را بدست آورد و گاهى براى آنستكه باولياء و امثال و اقران او مقام و مرتبهاش را ظاهر نمايد و گاهى براى آنستكه بخود متعلم حد او را دستگير كند و بفهماند و اين در موقعى است كه او مغرور بخود شده باشد و گاهى براى آنست كه متعلم آزموده و ورزيده شود مانند كسانيكه ميخواهند اولاد خود را تربيت و تكميل نمايند كارهاى مشكل بآنها رجوع مينمايند كه بواسطه برخورد به مشكلات در زندگى سرد و گرم روزگار را بچشند و عقل عملى آنها كامل شود و بتجربه
جلد 1 صفحه 199
رشيد و آزموده شوند امتحان الهى از قبيل قسم اول نميشود زيرا كه او عالم السر و الخفيات است ولى اقسام ديگر در باره حضرت احديت ممكن است و بنظر حقير اغلب از قسم اخير است بلكه اصل خلقت بشر براى تكميل آنها است و تركيب عقل و شهوت در حقيقت آدمى براى همين مقصود است و بهمين ملاحظه است كه بلاء كفاره سيئات و موجب ارتقاء درجات ميشود و لهذا آزمايش ميفرمايد بندگانرا به مقدارى از ترس و گرسنگى نه بحديكه قابل تحمل نباشد بلكه هر كس را به مقدار استعداد و توانائى و قابليت او دچار و گرفتار مينمايد تا محكم و استوار و شجاع و دلدار شود و گاهى زيانى در تجارت يا فلاحت براى او روى ميدهد كه از بىاعتبارى دنيا اعتبار گيرد و گاهى مصيبت جانگدازى نصيب ميفرمايد كه موجب سعادت ابدى مصاب شود و چون تمام اين امور در جهاد مترقب است و بسيار واقع ميشود بعد از بيان حيات ابدى شهدا باين بيان تسليت آميز ترغيب بجهاد و صبر بر مصيبت شده است.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَنَبلُوَنَّكُم بِشَيءٍ مِنَ الخَوفِ وَ الجُوعِ وَ نَقصٍ مِنَ الأَموالِ وَ الأَنفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرِينَ (155)
(و البته آزمايش ميكنيم شما را بچيزي از ترس و گرسنگي و كم شدن از مالها و جانها و ميوهها و صبر كنندگان را مژده بده) وَ لَنَبلُوَنَّكُم از بلا يبلو بمعني اختيار و آزمايش نمودن و در شدت و سختي و ناملايمات قرار دادن است و چون دنيا دار تزاحم و تصادم و حوادث و مصائب و ناملايمات است، انسان دائما در معرض اينکه بليات و مورد اختيار و آزمايش ميباشد امير المؤمنين عليه السّلام در نهج البلاغه ميفرمايد:
دار بالبلاء محفوفة و بالقدر موصوفه
«
» و بليات و شدائد اينکه دنيا از دو قسم
جلد 2 - صفحه 255
بيرون نيست، يك قسم ناملايماتي است که انسان بسوء اختيار و از روي جهالت و حماقت و اشتباه كاري و خيالات واهي متوجه خود ميگرداند اينکه قسمت از بلاها جز بدبختي دنيا و گرفتاري آخرت چيزي ندارد خَسِرَ الدُّنيا وَ الآخِرَةَ ذلِكَ هُوَ الخُسرانُ المُبِينُ«1».
و يك قسمت بلياتي است که از جانب خدا و لازمه حيات اينکه دنياست و مورد آيه شريفه اينگونه بلاها ميباشد و اينگونه بلاها البته داراي حكمت و مصلحت بوده و فوائدي در بر دارد که به برخي از آنها که بفهم ما ميرسد اشاره ميگردد:
1- اكثر اينگونه بليّات اگر چه بظاهر بلاء و شدت است ولي در حقيقت تفضل و نعمت است مانند مداواي مريض و معالجه و تحت عمل آوردن او که هر چند بظاهر براي او ناملايم و سخت است لكن وسيله شفا و راحت اوست چنانچه در حديث قدسي است
انّ من عبادي من لا يصلحه الا الفقر فلو اغنيته لافسده ذلک، الحديث.
2- بسياري از اخلاق حميده و صفات حسنه در نتيجه ابتلاء ببليات و گرفتار شدن بمصايب و ناملايمات حاصل و كامل ميشود مانند صبر و رضا و تسليم و حلم و غير اينها و باصطلاح اينها تأديب حق براي تربيت خلق است ماننده فرمانده سپاهي که سربازان را بكارهاي سخت و امور شاقه واميدارد براي اينكه ورزيده و كار آزموده گردند.
3- موجب توجه بنده بخدا ميگردد و غفلتي را که غالبا در اثر متنعم بودن براي انسان حاصل ميشود برطرف ميكند و انسان را بدعا و بسياري از عبادات و تحصيل علم که در نعمت براي او ميسر نميشود موفق ميگرداند.
1- سورة الحج آيه 11
جلد 2 - صفحه 256
4- اختبار و امتحان است که بر خود بنده و ديگران حدّ معرفت و مقام او معلوم ميگردد.
5- بسياري از بلاها موجب مثوبت اخروي است که گفتند «
مرارة الدنيا حلاوة الاخرة و حلاوة الدنيا مرارة الاخرة
» 6- عقوبت دنيوي معاصي است چنانچه ميفرمايد ما أَصابَكُم مِن مُصِيبَةٍ فَبِما كَسَبَت أَيدِيكُم وَ يَعفُوا عَن كَثِيرٍ«1» 7- موجب غفران گناهان و كفاره معاصي است چنانچه مفاد بسياري از اخبار است و همچنين مكافاتي است که باعث عبرت و تنبيه ديگران و رسانيدن حق بصاحبان حق و انتقام از ظالم ميگردد و بسياري از حكمتهاي ديگر که از فهم و ادراك بشر خارج است.
بِشَيءٍ مِنَ الخَوفِ شيئي بطور ابهام بلاي الهي را اشعار ميدارد و بعد بواسطه من بيانيه انواع آن بيان ميشود و نوع بلاها را خداوند در اينکه آيه در تحت پنج چيز بيان فرموده:
1- خوف، و آن شامل جميع اقسام آن که عنوان بلاء بر او صادق است ميگردد مانند خوف از زوال نعمت، خوف از نزول بليات و بوجهي، خوف از مرگ قبر، عالم برزخ و عذاب، خوف از ستمگر و ظالم و امثال اينها.
اما خوف از خدا و سوء عاقبت و از گناه و عذاب الهي که ممدوح و آيات و اخبار در مدح آن وارد شده از اينکه عنوان خارج است زيرا بهترين نعمت و موهبتي است از جانب خدا به بنده عطا ميشود چنانچه ميفرمايد:
وَ لِمَن خافَ مَقامَ رَبِّهِ جَنَّتانِ«2»
1- سورة الشوري آيه 29
2- سوره الرحمن آيه 46
جلد 2 - صفحه 257
و حدّ اينکه خوف اينست که بيأس نرسد که از فعل طاعت مانع گردد چنانچه حدّ رجاء اينست که بايمن شدن از عذاب الهي نرسد که اينکه هر دو «ياس من روح اللّه و امن من مكر اللّه» از گناهان كبيره است.
2- جوع: و همچنين است عطش، و گرسنگي و تشنگي اگر از مسامحه بنده در تحصيل معاش باشد مستند بخود اوست و از مورد آيه خارج است ولي اگر بواسطه تهي دستي يا ظلم ستمكاران باشد مورد آيه است و اگر از جهت زهد در دنيا و رياضت مشروعه باشد از عنوان بلاء بيرون است.
3- نقص اموال که شامل سرقت مال يا اخذ ظالم، آفت زراعت، كسر تجارت خرابي بيوت، از بين رفتن مال بواسطه زلزله يا سيل يا حريق و نحو اينها ميگردد امّا انفاقات واجبه مانند خمس و زكاة و نفقه واجب النفقه و همچنين انفاقات مستحبه از صدقه و احسان و غيره از جهتي از عنوان بلا خارج است هر چند از جهت اينكه وسيله امتحان و اختبار است عنوان بلاء بمعني آزمايش بر آنها صادق است.
4- نقص انفس: که شامل تلفات نفوس در اثر تصادمات و غرق و هدم و حرق و قتل و امراض جسماني و از دست دادن اولاد و بستگان و همچنين نقص بعضي از اعضاء مانند كوري و كري و قطع بعض از اعضاء و جوارح و نحو اينها ميگردد.
و اما شهادت در راه دين و موت طبيعي براي مؤمنين مانند انفاقات واجبه و مستحبه از جهتي خارج و از جهتي داخل در عنوان بلاست.
5- نقص ثمرات: اگر مراد از ثمرات، فواكه و اشجار و حبوب و نباتات باشد از باب عطف خاصّ بعامّ است زيرا اموال شامل ثمرات هم ميشود و اگر مراد ثمرات ميوههاي دل که عبارت از اولاد است باشد، انفس شامل آن ميگردد و باز از قبيل عطف خاص بعام است و اگر مراد مطلق فوائد و نتائجي است که بر
جلد 2 - صفحه 258
افعال و اعمال مترتب ميگردد نسبتش با اموال و انفس عموم من وجه است.
و بعضي از مفسرين گفتند آيه براي استنهاض مسلمين بجهت قتال است و خبر ميدهد آنان را که بسا در معركه قتال چنين مصائب و بلياتي رخ ميدهد و كسي برحمت و هدايت حق و سعادت نائل ميشود که در قبال آن صبر ورزد و گفتند در آيه قبل که ذكر حيات مقتولين در راه خدا شده تلويحي باين معني هست ولي در خود آيه دليلي بر اينکه معني نيست و خبري نيز در اينکه مورد بدست نيامده بلي در بعضي اخبار وارد شده که آيه درباره زمان قبل از ظهور قائم است لكن در خود آن اخبار تصريح شده که اينکه تأويل آيه است، بنا بر اينکه وجهي براي اختصاص آيه نيست و عموم آن باقي است، اما چون مخاطب مؤمنين ميباشند، كفار و معاندين از مورد آيه بيرونند.
وَ بَشِّرِ الصّابِرِينَ بعد از آنكه در دو آيه قبل امر بصبر فرمود و بيان نمود که خدا با صبر كنندگان است خطاب به پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود به اينكه صبر كنندگان را مژده ده که صلوات و رحمت و هدايت پروردگار شامل حال آنان خواهد بود و آيات و اخبار بسيار در فضيلت صبر وارد شده که در ذيل آيه وَ استَعِينُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ متذكر شدهايم«1» و از براي صبر اقسامي است که هر كدام باسم خاصي بيان ميشود مثلا صبر در جنگ شجاعت است، صبر بر كف نفس از محرمات تقوي، صبر از شهوات، عفت، صبر بر فضول عيش زهد، و صبر بر زحمت عبادات، طاعت و صبر بر ترك شبهات ورع و صبر بر اذاعه سر، كتمان است الي غير ذلک از اقسام آن.
و از اينکه بيان معني اينکه كلام که صبر رأس ايمان است ظاهر ميگردد زيرا اكثر اخلاق حميده از نتائج صبر است و خود صبر ثمره ايمان است.
1- مجلد ثاني ص 19
[.....]
259
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 155)- جهان صحنه آزمایش الهی است! بعد از ذکر مسأله شهادت در راه خدا، و زندگی جاویدان شهیدان، در این آیه به مسأله «آزمایش و چهرههای
ج1، ص139
گوناگون آن اشاره میکند میفرماید: «بطور مسلم ما همه شما را با اموری همچون ترس و گرسنگی و زیان مالی و جانی و کمبود میوهها آزمایش میکنیم» (وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ).
و از آنجا که پیروزی در این امتحانات جز در سایه مقاومت و پایداری ممکن نیست در پایان آیه میفرماید: «و بشارت ده صابران و پایداران را» (وَ بَشِّرِ الصَّابِرِینَ).
آنها هستند که از عهده این آزمایشهای سخت به خوبی بر میآیند و بشارت پیروزی متعلق به آنها است، اما سست عهدان بیاستقامت از بوته این آزمایشها سیه روی در میآیند.
نکات آیه
۱ - آزمودن مؤمنان از سنّتهاى حتمى خداوند است. (و لنبلونکم) «بلاء» به معناى آزمودن است. فعل «لنبلون» به همراه لام قسم و نون تأکید، گویاى استمرار و حتمیت آزمون الهى است.
۲ - خداوند با مبتلا ساختن اهل ایمان به ترس و گرسنگى، آنان را مى آزماید. (و لنبلونکم بشىء من الخوف و الجوع)
۳ - خداوند با گرفتار ساختن مؤمنان به چیزهایى که زیان مالى و جانى و کمبود محصول را در پى داشته باشد، آنان را مى آزماید. (و لنبلونکم بشىء من ... نقص من الأمول و الأنفس و الثمرت)
۴ - مبتلا شدن به پیکار با دشمنان و پیامدهاى آن (ترس، گرسنگى، زیانهاى مالى و جانى و کم محصولى) از مشکلات راه ایمان است. (لاتقولوا لمن یقتل ... و لنبلونکم بشىء من الخوف) بیان کردن آزمون با ترس، گرسنگى و ... پس از مطرح کردن جهاد و کشته شدن در راه خدا، گویاى این است که: مقصود از «الخوف و ...» ترسها و گرسنگیهایى است که از مبتلا شدن به دشمنان دین به وجود مى آید; یعنى، ایمان به رسالت مستلزم پیکار با دشمنان دین است و پیامد پیکار ترس، گرسنگى و ... مى باشد.
۵ - کشته شدن راه خدا، وسیله اى براى آزمون جامعه ایمانى هستند. (و لنبلونکم بشىء ... و نقص من الأمول و الأنفس ) مصداق مورد نظر براى «نقص الأنفس» - به قرینه آیات قبل - کشته شدگان راه خداست.
۶ - پیشه ساختن صبر و برپایى نماز، دو وسیله کارساز براى تحمل ترسها، گرسنگیها، زیانهاى مالى و جانى و کمبودهاى به وجود آمده براى سالکان راه ایمان (یأیها الذین ءامنوا استعینوا بالصبر والصلوة ... و لنبلونکم بشىء من الخوف ... و الثمرت)
۷ - ارائه راه هدایت به همراه بیان مشکلات آن و نیز ارائه طریق موفقیت بر آنها، از روشهاى قرآن است. (یأیها الذین ءامنوا ... لنبلونکم بشىء من الخوف ... و بشر الصبرین) خداوند در این بخش از آیات علاوه بر ارائه راه هدایت - که همان ایمان به رسالت و ... مى باشد - مشکلات سلوک در این راه را نیز بر شمرده و براى فایق آمدن بر آنها، استعانت از نماز و صبر را مطرح ساخته است.
۸ - مربیان و مدیران جامعه، باید مشکلات راههاى پیشنهادى را براى سالکان آن راهها، بیان کنند و عوامل موفقیت را نیز یادآور شوند. (و لنبلونکم بشىء من الخوف ... و بشر الصبرین) ارائه راه صحیح و بیان مشکلات آن و نیز طریق پیروزى بر آنها - که از آیات قبل و آیه مورد بحث به دست مى آید - درسى است به همه مربیان و مدیران که تنها به پیشنهاد راه صحیح اکتفا نکنند; بلکه مشکلات و روش پیروزى بر آنها را نیز بیان دارند.
۹ - آزمونهاى الهى براى انسانها طاقت فرسا نبوده و تحمل ناپذیر نیست. (و لنبلونکم بشىء من الخوف) نکره آوردن کلمه «شىء» - چنانچه مفسّران تصریح کرده اند - بیانگر اندک بودن است; یعنى، «بشىء یسیر من الخوف ...». ناچیز و اندک شمردن موردهاى آزمون، براى بیان این نکته است که آزمونهاى الهى طاقت فرسا نیستند.
۱۰ - موادى که خداوند با آنها مؤمنان را مى آزماید، متنوع و گوناگون است. (و لنبلونکم بشىء من الخوف و الجوع و نقص من الأمول و الأنفس و الثمرت)
۱۱ - تقسیم مؤمنان به صبرپیشگان و غیر صابران، از طبقه بندیهاى اهل ایمان در قرآن (و بشر الصبرین)
۱۲ - مؤمنانى که بر دشواریها و سختیهاى راه ایمان صبر کنند، از پاداشى گرانقدر برخوردار خواهند شد. (و بشر الصبرین) نیاوردن متعلق بشارت و مشخص نکردن مژدگانى صابران، به فخامت و ارجمندى آن اشاره دارد.(اقتباس از المیزان).
۱۳ - پیامبر (ص) وظیفه دار اعلام بشارتهاى الهى به صبر پیشگان (و بشر الصبرین)
۱۴ - رهبران دینى باید صبرپیشگان را بر بهره مند شدن از رحمتهاى الهى بشارت دهند. (و بشر الصبرین)
روایات و احادیث
۱۵ - از امام صادق(ع) روایت شده است: «... من صبر کرهاً ... نصیبه ما قال اللّه عز و جل: «و بشر الصابرین» اى بالجنة و المغفرة ...;[۱] ... کسى که در مشکلات صبر کند پاداش وى همان بهشت و مغفرت الهى است که در سخن خداى عز و جل «و بشر الصابرین» به آن بشارت داده شده است ... ».
۱۶ - قال رسول اللّه(ص): ... یابن مسعود قول اللّه ... «و لنبلونکم بشىء من الخوف ... و بشر الصابرین» قلنا یا رسول اللّه فمن الصابرون؟ قال: الذین یصبرون على طاعة اللّه واجتنبوا معصیته، الذین کسبوا طیباً و انفقوا قصداً و قدموا فضلا فافلحوا ...;[۲] از رسول خدا(ص) روایت شده ... که فرمود: اى پسر مسعود ... سخن خداوند است: «و لنبلونکم بشىء من الخوف ... و بشر الصابرین»، به آن حضرت عرض کردیم: صابران چه کسانى هستند؟ فرمود: کسانى که بر اطاعت خدا صبر مى نمایند و از گناهان دورى کرده اند، کسانى که روزى پاکیزه کسب کرده و در انفاق میانه رو هستند و زیادى درآمد خود را انفاق نموده اند، پس آنان رستگار گشته اند.
موضوعات مرتبط
- ابتلا: ابتلا به ترس ۲، ۴; ابتلا به جهاد ۴; ابتلا به زیان جانى ۴; ابتلا به زیان مالى ۴; ابتلا به کمبود محصول ۴; ابتلا به گرسنگى ۲، ۴
- امتحان: ابزار امتحان ۲، ۳، ۵; امتحان با زیان جانى ۳; امتحان با زیان مالى ۳; امتحان با شهیدان ۵; امتحان با کمبود محصول ۳; تنوع ابزار امتحان ۱۰
- انفاق: اعتدال در انفاق ۱۶
- ایمان: سختیهاى ایمان ۴، ۱۲
- پاداش: مراتب پاداش ۱۲
- جامعه: امتحان جامعه دینى ۵; مسؤولیت رهبران جامعه ۸
- خدا: آمرزش خدا ۱۵; امتحانهاى خدا ۱، ۲، ۳، ۱۰; بشارتهاى خدا ۱۳، ۱۵; سنّتهاى خدا ۱; سهولت امتحانهاى خدا ۹
- رحمت: بشارت به رحمت ۱۴; مشمولان رحمت ۱۴
- رستگاران: ۱۶
- روزى: کسب روزى حلال ۱۶
- رهبران دینى: مسؤولیت رهبران دینى ۱۴
- سختى: اهمیّت صبر در سختى ۱۲; پاداش صبر در سختى ۱۵; روش تسهیل سختى ۶، ۷
- سنّتهاى خدا: سنّت امتحان ۱
- صابران: بشارت به صابران ۱۳، ۱۴; مراد از صابران ۱۶
- صبر: آثار صبر ۶; صبر در اطاعت ۱۶
- طبقات اجتماعى: ۱۱
- گناه: اجتناب از گناه ۱۶
- مؤمنان: امتحان مؤمنان ۱، ۲، ۳، ۵، ۱۰; پاداش مؤمنان صابر ۱۲; ترس مؤمنان ۶; زیانهاى جانى مؤمنان ۶; زیانهاى مالى مؤمنان ۶; گرسنگى مؤمنان ۶; مشکلات مؤمنان ۴; مؤمنان صابر ۱۱; مؤمنان غیر صابر ۱۱
- محمّد(ص): مسؤولیت محمّد(ص) ۱۳
- مشکلات: اهمیّت تبیین مشکلات ۸
- موفقیت: تبیین روش موفقیت ۷; تبیین عوامل موفقیت ۸
- نماز: آثار برپایى نماز ۶
- هدایت: تبیین مشکلات راه هدایت ۷
منابع