قريش ٤
کپی متن آیه |
---|
الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ |
ترجمه
قريش ٣ | آیه ٤ | قريش ٥ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«أَطْعَمَهُمْ»: خوراکشان داده است (نگا: قصص / ). «مِن جُوعٍ»: به جای گرسنگی. برای رفع گرسنگی. حرف (مِنْ) بدلیّه یا تعلیلیّه است (نگا: قاسمی).
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَقَامُ... (۱) أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا... (۲) وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً... (۳)
إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَ... (۰) فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ (۰)
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لِإِيلافِ قُرَيْشٍ «1» إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ «2» فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ «3» الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ «4»
براى الفت دادن قريش (به اين سرزمين، سپاه فيل را نابود كرديم تا مقدمهاى براى ظهور اسلام باشد). الفت آنان در سفرهاى زمستانى و تابستانى. پس (به شكرانه اين نعمت) بايد پرورگار اين خانه را پرستش كنند. همان كه آنان را از گرسنگى (و قحطى نجات داد و) سيرشان كرد و از ترس (دشمن) امانشان داد.
نکته ها
برخى مفسران، اين سوره را ادامه سوره قبل دانسته و به رواياتى استناد مىكنند كه جدا كردن آن دو را در نماز جايز نمىداند. نظير دو سوره ضحى و انشراح. اگر ابرهه پيروز مىشد معاش قريش از هم مىپاشيد و به خاطر حفظ معاش قريش، خداوند اصحاب فيل را نابود كرد.
«رِحْلَةَ» پيمودن راه بر روى راحلة و مركب است. قريش سالى دو بار سفر تجارى داشتند، يكى در زمستان به منطقه يمن و يكى در تابستان به منطقه شام.
در برابر رسم جاهليّت كه خونريزى و جنگ را ارزش مىدانست، تكرار كلمه ايلاف و الفت، بيانگر لطف و رحمت الهى به قريش است.
جلد 10 - صفحه 599
سفرهاى تجارى موجب رونق صادرات و واردات مىشود و بهبود زندگى و تبادل فرهنگ را به دنبال دارد.
پس از انهدام اصحاب فيل، مردم براى اهل حرم، حريم خاص قائل بودند.
پیام ها
1- شكست دشمنان عامل همبستگى شماست. «فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ»
2- وحدت و الفت ميان اقشار جامعه، از نعمتهاى الهى است. «لِإِيلافِ قُرَيْشٍ»
3- تا مسائل اقتصادى و امنيّتى جامعه حل نشود، نمىتوان آنان را به عبادت دعوت كرد. فَلْيَعْبُدُوا ... الَّذِي أَطْعَمَهُمْ ... وَ آمَنَهُمْ
4- يكى از فلسفههاى عبادت، شكر مُنعم است. «فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ»
5- خداوند امور مكّه و كعبه را تدبير مىكند. «رَبَّ هذَا الْبَيْتِ»
6- تأمين معيشت و امنيّت جامعه، بايد در مسير بندگى و عبادت خدا باشد.
فَلْيَعْبُدُوا ... الَّذِي أَطْعَمَهُمْ ... وَ آمَنَهُمْ
7- گرسنگى و نياز به غذا، ويژگى بشر است و تأمين اين نياز، نشانه لطف و رحمت خداوند است. «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ»
8- برقرارى امنيّت و برطرف كردن عوامل ترس، كار خدايى است. «آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ»
9- سفر براى كسب درآمد، مورد پذيرش اسلام است. «رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 602
سوره ماعون
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ «4»
الَّذِي أَطْعَمَهُمْ: آن خداوندى كه اطعام فرمود ايشان را بدين دو سفر و سير گردانيد، مِنْ جُوعٍ: از گرسنگى. يعنى بعد از آنكه به جهت شدت فقر و فاقه و گرسنگى به سر مىبردند و به اين جهت استخوان و مردار و ارواث مىخوردند.
حق تعالى به وسيله دو سفر اموال بسيار و ارزاق بىشمار به آنها كرامت [كرده] و از گرسنگى رهائى داده، متنعم شدند و اسباب و عدد ايشان زياده شد، وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ: و ايمن ساخت ايشان را به جهت اين حرم محترم از ترس عظيم آنها كه در حوالى مكهاند و در ساير بلاد شام و يمن كه يكديگر مىكشتند و غارت مىكردند يا از خوف اصحاب فيل يا از جذام. چنانچه از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است خاك مكه و مدينه و گرد آن از جذام فايده دارد. «1» از حضرت امير المؤمنين عليه السّلام مروى است كه حق تعالى ايشان را ايمن گردانيد از خوف آنكه خلافت ميان ايشان باشد. «2» و از حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم مروى است كه حق تعالى از فرزندان حضرت اسمعيل، بنى كنانه را برگزيد و از بنى كنانه، قريش و از قريش، هاشم و از هاشم، مرا. «3» منقول است اول كسى كه از مكه سفر كرد به شام و از آنجا متاع و طعام آورد،
«1» تفسير ابو الفتوح (چ 1398) ج 12 ص 182.
«2». تفسير ابو الفتوح (چ 1398) ج 12 ص 182.
«3». تفسير ابو الفتوح (چ 1398) ج 12 ص 179.
جلد 14 - صفحه 354
هاشم بن عبد مناف بود. بعد از آن قريش دلير شدند و در بلاد بعيده مسافرت كردند تا صاحب خدم و حشم و اموال و بر اهل زمان خود فائق شدند «1».
«1» تفسير ابو الفتوح (چ 1398) ج 12 ص 182.
جلد 14 - صفحه 355
سوره يكصد و هفتم « (الماعون)»
سورة الماعون- اين سوره مباركه مكى و نزد بعضى مدنى است.
عدد آيات- هفت.
عدد كلمات- بيست.
عدد حروف- يكصد و ده.
ثواب تلاوت- ثواب الاعمال- از حضرت صادق عليه السّلام: من قرء سورة ارايت الّذى يكذب بالدّين فى فرائضه و نوافله قبل اللّه صلاته و صيامه و لم يحاسبه بما كان معه فى الحيوة الدّنيا. فرمود هر كه قرائت كند «سوره ا رايت الذى» را در نماز واجب و مستحب خود، قبول فرمايد خدا نماز و روزه او را، و محاسبه نفرمايد آنچه با او در زندگانى دنياست. «1» چون در سوره سابقه ذكر نعم بر قريش را فرمود، در اين سوره اظهار تعجب فرمايد از تكذيب ايشان با وجود اعطاء اعظم نعم بر ايشان.
«1». ثواب الاعمال چ حيدرى 1391 هج، ص 154.
جلد 14 - صفحه 356
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
لِإِيلافِ قُرَيْشٍ «1» إِيلافِهِمْ رِحْلَةَ الشِّتاءِ وَ الصَّيْفِ «2» فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هذَا الْبَيْتِ «3» الَّذِي أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَ آمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ «4»
ترجمه
براى الفت گرفتن قبيله قريش
الفت گرفتن آنها بمسافرت زمستان و تابستان
پس بايد عبادت كنند پروردگار اين خانه را
آن خداوندى كه طعام داد و سير كرد آنها را از گرسنگى و ايمن نمود آنانرا از ترس.
تفسير
خداوند منّان در اين سوره مباركه يكى از موجبات و نتايج حاصله از هلاكت اصحاب فيل را كه شرح آن در سوره سابقه گذشت بيان فرموده باين تقريب كه نابود كردن خداوند آن قوم را براى باقى گذاردن الفت و عادت طائفه قريش بود آن الفت و عادتى كه آنها داشتند بمسافرت در زمستان بيمن و در تابستان بشام براى تجارت باين معنى كه نتيجه اين معامله خداوند با كسانيكه براى خراب نمودن كعبه آمده بودند اين شد كه حرمت مكّه و اهل آن باقى ماند و قريش توانستند در مكّه اقامت نمايند و بمسافرت خودشان براى تحصيل رزق ادامه دهند و مأمون باشند از شرّ اشرار و غارت گران عربستان كه گفتهاند متعرّض قافله قريش نميشدند بپاس احترام حرم و اگر اين لطف را خداوند بآنها نميفرمود چون وسائل معاش در مكّه موجود نبود سفر تجارت هم نميتوانستند بنمايند براى ناامنى طرق و هتك حرمتشان بمضيقه شديد مبتلا مىشدند چنانچه قبلا بودند و حضرت هاشم بن عبد مناف آنها را بتجارت امر فرمود و مستغنى شدند آنچه ذكر شد بنابر آنست كه لا لايلاف متعلق باشد بمضمون سوره سابقه كه با اين سوره متّحد است ولى بعضى از مفسّرين آنرا متعلق به فليعبدوا دانسته و تأخير
جلد 5 صفحه 439
آنرا مضرّ ندانستهاند و گفتهاند مراد آنست كه پس بايد عبادت كنند قريش پروردگار خانه كعبه را آن خداوندى كه از گرسنگى و فقر نجات داد آنانرا و خوفشان را از مسافرت بسبب امنيّت طرق و شوارع زائل فرمود براى انس و الفت گرفتن آنها بسفر تجارت در زمستان و تابستان و در هر حال ايلافهم بدل است از ايلاف قريش و مطلب مربوط بسابق است و غرض منع آنها است از بت پرستى يعنى با چنين نعمت و كرامتى از خداوند بآنها نبايد مشرك باشند و غير ربّ البيت را بپرستند و گفته شده قريش مأخوذ از قرش بمعناى كسب است و لقب نضر بن كنانه جدّ اعلاى اين قبيله بوده و قمى ره نقل نموده كه نازل شد در باره قريش كه معاش آنها از مسافرت در زمستان بيمن و در تابستان بشام ميگذشت و از مكّه پوست و مغز بادام و گردو و امثال اينها و فلفل حمل مينمودند و از شام پارچه و آرد سفيد و حبوبات ميخريدند و در راه با يكديگر مأنوس ميشدند و الفت ميگرفتند و در هر سفر براى خودشان رئيسى از رؤساء قريش تعيين ميكردند و معاش آنها از اين راه بود و چون خداوند پيغمبر خود را مبعوث فرمود بىنياز شدند از مسافرت چون مردم بجانب آن حضرت كوچ ميكردند و زيارت ميكردند خانه كعبه را پس خدا فرمود بايد عبادت كنند آنها پروردگار خانه كعبه را كه نجات دادشان از گرسنگى و ديگر محتاج بمسافرت نيستند و ايمن نمود آنانرا از خوف راه و در سوره سابقه اشاره شد كه آن با اين سوره يك سوره است چنانچه و الضحى با الم نشرح يك سوره است و بنابر اين بنظر ميرسد كه بايد بسم اللّه در بين نباشد و لذا جمعى از فقهاء قائل شدهاند بعدم لزوم قرائت آن در نماز و بعضى گفتهاند بايد خواند و وجود بسم اللّه در وسط منافى با وحدت نيست و در مجمع نقل نموده كه ابىّ بن كعب در مصحف خود جدا ننموده است آن دو را از يكديگر ببسم اللّه و آنكه اصحاب با او موافقت نمودهاند در عمل و جدا ننمودند آن دو را بقرائت بسم اللّه در بين و چون مصحف او و قرائتش معتمد ائمه اطهار است بقدرى كه امام عليه السّلام فرموده ما بر طبق قرائت ابى قرائت مينمائيم امر بسم اللّه در وسط مشكل ميشود چون محتمل است بوضع كسانى باشد كه متوجه وحدت آن دو نبودهاند ولى چون ترتيب
جلد 5 صفحه 440
قرآنها از صدر اسلام چنين بوده و ائمه اطهار تجويز فرمودهاند قرائت مشهوره بين مردم را و محتمل است بسم اللّه در وسط واقعا جزء باشد و ما مكلّفيم بقرائت يك سوره تمام و بايد از عهده آن يقينا بيرون آئيم بايد احتياطا خوانده شود و متأخرين از فقهاء بآن فتوى دادهاند ولى نديدم كسى را كه متعرّض ذكر مناسبتى براى وقوع بسم اللّه در بين شده باشد و اللّه اعلم.
جلد 5 صفحه 441
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
الَّذِي أَطعَمَهُم مِن جُوعٍ وَ آمَنَهُم مِن خَوفٍ «4»
آن خدايي که اينکه قريش را طعام داد از گرسنگي و ايمن كرد آنها را از خوف و ترس نظر به اينكه مكه در او كشت و زرع نميشد چون زمين مكه صلب بود و ريشه كوه و مرتفع بود چون اول نقطه زمين که از آب خارج شد زمين مكه بود و آب فرو نشست تا ربع كره زمين از آب خارج شد که ربع مسكونش نامند و اينکه نقطه از تمام نقاط زمين ارتفاعش بيشتر است و از آب دورتر است و از اينکه جهت او ام القري ناميده شد که ميفرمايد: وَ لِتُنذِرَ أُمَّ القُري وَ مَن حَولَها انعام آيه 92. و احتياج تام داشتند بحبوبات و فواكه و ملبوسات و بايد بروند در ممالك خارج تحصيل كنند و از آن طرف هم از ترس دشمنان جرأت نميكردند از مكه خارج شوند اينکه قضيه اصحاب فيل سبب شد که آنها ايمن شدند و در اطراف بلاد سير كنند و تحصيل حبوبات و ارزاق كنند که ميفرمايد:
الَّذِي أَطعَمَهُم مِن جُوعٍ که از خارج مكه بدست بياورند.
جلد 18 - صفحه 238
وَ آمَنَهُم مِن خَوفٍ که بتوانند مسافرت كنند باطراف بلاد براي تحصيل ارزاق بعلاوه براي استخراج معادن از زمين مكه و از دريا چون بلاد ديگر احتياج داشتند ميآمدند مكه و حبوبات و مأكولات براي آنها ميآوردند بازاء معادني که اينها استخراج ميكردند که در اينکه زمان هم شدت احتياج دارند به نفت حجاز.
تم بحمد اللّه سورة قريش و يتلوها سورة الماعون بتوفيقه و تاييده.
سورة الماعون
اما الكلام في فضلها- از إبن بابويه باسناده از عمرو بن ثابت از حضرت باقر (ع) فرمود:
(من قرأ سورة أ رأيت الذي يكذب بالدين في فرائضه و نوافله کان فيمن قبل اللّه عز و جل صلوته و صيامه و لم يحاسبه مما کان فيه في الحياة الدنيا)
و از خواص القرآن از پيغمبر (ص) فرمود:
(من قرأ هذه السورة غفر اللّه له ما دامت الزكاة مؤداة
- و در نسخه ديگر:
ان کان الزكاة مؤديا)
و غير اينها.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 4)- «همان کس که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت» (الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف).
از یکسو به آنها رونق تجارت عطا فرمود، و جلب منفعت نمود، و از سوی دیگر ناامنی را از آنها دور کرد و دفع ضرر فرمود، و اینها همه با شکست لشکر «ابرهه» فراهم گشت، و در حقیقت استجابت دعای ابراهیم بنیانگذار کعبه بود، ولی آنها قدر این همه نعمت را ندانستند، و این خانه مقدس را به بتخانهای تبدیل کردند، و عبادت بتان را بر پرستش خدای خانه مقدم داشتند، و سر انجام ثمره شوم این همه ناسپاسی را دیدند.
«پایان سوره قریش»
ج5، ص593
سوره ماعون [107]
اشاره
این سوره در «مکّه» نازل شده و دارای 7 آیه است
محتوا و فضیلت سوره:]
در این سوره صفات و اعمال منکران قیامت در پنج مرحله بیان شده، که آنها به خاطر تکذیب این روز بزرگ چگونه از «انفاق» در راه خدا، کمک به «یتیمان» و «مسکینان» سرباز میزنند، و چگونه در مورد «نماز» مسامحه کار و ریا کارند، و از کمک به «نیازمندان» روی گردانند؟
در فضیلت تلاوت این سوره در حدیثی از امام باقر علیه السّلام آمده است که:
«هر کس این سوره را در نمازهای فریضه و نافلهاش بخواند خداوند نماز و روزه او را قبول میکند، و او را در برابر کارهائی که در زندگی دنیا از او سر زده است مورد محاسبه قرار نمیدهد».
در شأن نزول این سوره بعضی گفتهاند: در باره «ابو سفیان» نازل شده که هر روز دو شتر بزرگ نحر میکرد، و خود و یارانش از آن استفاده مینمودند اما روزی یتیمی آمد و تقاضای چیزی کرد او با عصایش بر او زد و او را دور کرد.
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
نکات آیه
۱ - خداوند، قریش را از گرسنگى رهانید و مواد غذایى آنان را تأمین کرد. (الذى أطعمهم من جوع) حرف «من» یا تعلیلى است و یا بدلى; یعنى، به دلیل گرسنگى یا به جاى آن. در هر دو صورت، بیانگر وجود زمینه گرسنگى در قریش است; به گونه اى که اگر خداوند آنان را اطعام نمى کرد، راهى دیگر نداشتند.
۲ - قریش، به دلیل تأمین تغذیه شان از سوى خداوند، ملزم به پرستش او بودند. (فلیعبدوا ... الذى أطعمهم من جوع)
۳ - امنیت کعبه و کوچ زمستانى و تابستانى قریش، زمینه دست یابى آنان به مواد خوراکى بود. (إیلفهم رحلة الشتاء و الصیف . فلیعبدوا ... الذى أطعمهم من جوع)
۴ - شکست اصحاب فیل، زمینه ساز گرفتار نشدن قریش، به فقر اقتصادى و گرسنگى فراگیر و جان فرسا (ألم تر کیف فعل ربّک بأصحب الفیل ... لإیلف قریش ... الذى أطعمهم من جوع) نکره بودن «جوع»، بر شدّت آن دلالت دارد.
۵ - مصرف طعام، باید به منظور از بین بردن گرسنگى و به دست آوردن توان عبادت باشد. (فلیعبدوا ... الذى أطعمهم من جوع) «من جوع»، بیانگر آن است که هدف از طعام، زوال گرسنگى است; نه آن که خوردن، همواره مطلوب باشد. «فلیعبدوا» بیانگر هدف بودن عبادت براى طعامى است که از خداوند به انسان مى رسد.
۶ - خداوند، آذوقه و مواد خوراکى را در اختیار غیر یکتاپرستان نیز قرار مى دهد. (فلیعبدوا ... الذى أطعمهم من جوع) امر به روى آوردن قریش به عبادت در «فلیعبدوا»، بیانگر آن است که آنان خدا را عبادت نمى کردند.
۷ - تأمین غذاى مردم، قبل از الزام آنان به بندگى خداوند، کارى است الهى و از میان برنده بهانه مخالفان در ترک عبادت (فلیعبدوا ... الذى أطعمهم من جوع)
۸ - خداوند، قریش را در سفر و حضر، از امنیت کامل برخوردار ساخته و هراس آنان را از میان برد. (و ءامنهم من خوف) به قرینه آیات پیشین، مراد امنیت در مراحل کوچ و نیز رفع خطر فیل داران و نظایر آنها، در شهر مکه است.
۹ - امنیت بخشیدن خداوند به قریش و از بین بردن ترس آنان، عبادت او را بر آنان الزامى ساخت. (فلیعبدوا ... الذى ... و ءامنهم من خوف)
۱۰ - امنیت قریش، مرهون وجود کعبه و امنیت آن بود. (ربّ هذا البیت ... و ءامنهم من خوف) تعبیر «ربّ هذا البیت» به جاى «اللّه» - پیش از توصیف خداوند به پدید آورنده امنیت - نشانگر نقش کعبه در امنیت قریش است که قبایل عرب، آنها را اهل حرم دانسته و به آنان تعرض نمى کردند. ارتباط این سوره با سوره قبل، بیانگر نقش هلاکت اصحاب فیل، در پیدایش امنیت براى کعبه و در نتیجه براى قریش است.
۱۱ - شکست اصحاب فیل، ازمیان برنده زمینه تهاجم دیگران به مکه و برطرف سازنده ترس شدید قریش از دشمن (و ءامنهم من خوف) نکره بودن «خوف»، بر شدّت آن دلالت دارد.
۱۲ - امنیت، فراهم آورنده زمینه مناسب براى عبادت خداوند است. (فلیعبدوا ... و ءامنهم من خوف)
۱۳ - خداوند، براى غیر موحدان نیز از نعمت امنیت دریغ نمىورزد. (فلیعبدوا ... و ءامنهم من خوف)
۱۴ - تلاش براى ایجاد امنیت، پیش از تبلیغ خداپرستى، کارى الهى و از بین برنده بهانه مشرکان در ترک عبادت است. (فلیعبدوا ... و ءامنهم من خوف)
۱۵ - رفع گرسنگى و ناامنى از ساکنان مکه، در راستاى اعتلا و شکوفایى کعبه و از جلوه هاى ربوبیت خداوند است. (ربّ هذا البیت . الذى أطعمهم من جوع و ءامنهم من خوف) «الذى»، وصف «ربّ» و بیانگر جلوه هاى آن است.
۱۶ - برخوردارى از غذا و امنیت، نعمتى است که سپاس آن، تنها عبادت خداوند است. (فلیعبدوا ربّ هذا البیت . الذى أطعمهم من جوع و ءامنهم من خوف)
موضوعات مرتبط
- اصحاب فیل: آثار شکست اصحاب فیل ۴، ۱۱
- امنیت: اهمیت امنیت ۱۲، ۱۴
- تغذیه: آثار تغذیه ۷; فلسفه تغذیه ۵; منشأ تغذیه ۷
- تکلیف: قدرت در تکلیف ۵
- توحید: تبلیغ توحید ۱۴
- خدا: افعال خدا ۷; نشانه هاى ربوبیت خدا ۱۵; وسعت رزاقیت خدا ۶; وسعت نعمتهاى خدا ۱۳
- شکر: شکر نعمت ۱۶
- عبادت: اهمیت عبادت ۵; دلایل وجوب عبادت خدا ۹; زمینه عبادت خدا ۱۲; عبادت خدا ۲، ۱۶; بهانه جویى معرضان از عبادت خدا ۱۴; موانع بهانه جویى معرضان از عبادت خدا ۷
- عمل: عمل پسندیده ۱۴
- فقر: زمینه نجات از فقر ۴
- قریش: آثار امنیت قریش ۹; آثار تغذیه قریش ۲; آثار کوچ تابستانى قریش ۳; آثار کوچ زمستانى قریش ۳; تاریخ قریش ۴; تکلیف قریش ۹; زمینه تغذیه قریش ۳; زمینه تکلیف قریش ۲; زمینه نجات قریش ۴; عبودیت قریش ۹; عوامل امنیت قریش ۱۰، ۱۱; عوامل رفع ترس قریش ۱۱; گرسنگى قریش ۱; منشأ امنیت قریش ۸، ۹; منشأ تغذیه قریش ۱، ۲; منشأ رفع ترس قریش ۸; منشأ نجات قریش ۱; نجات قریش ۱
- کعبه: آثار امنیت کعبه ۳، ۱۰; فضیلت کعبه ۱۵; نقش کعبه ۱۰
- گرسنگى: عوامل رفع گرسنگى ۵; نجات از گرسنگى ۱
- مشرکان: امنیت مشرکان ۱۳; منشأ تغذیه مشرکان ۶; موانع بهانه جویى مشرکان ۱۴; نعمتهاى مشرکان ۱۳
- مکه: فلسفه امنیت اهل مکه ۱۵; فلسفه رفع گرسنگى اهل مکه ۱۵
- نعمت: مشمولان نعمت ۱۶; نعمت امنیت ۱۶; نعمت غذا ۱۶
منابع