الأنفال ٣٣

از الکتاب
کپی متن آیه
وَ مَا کَانَ‌ اللَّهُ‌ لِيُعَذِّبَهُمْ‌ وَ أَنْتَ‌ فِيهِمْ‌ وَ مَا کَانَ‌ اللَّهُ‌ مُعَذِّبَهُمْ‌ وَ هُمْ‌ يَسْتَغْفِرُونَ‌

ترجمه

ولی (ای پیامبر!) تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد؛ و (نیز) تا استغفار می‌کنند، خدا عذابشان نمی‌کند.

ترتیل:
ترجمه:
الأنفال ٣٢ آیه ٣٣ الأنفال ٣٤
سوره : سوره الأنفال
نزول : ١ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ١٦
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«وَ أَنتَ فِیهِمْ»: در حالی که تو در میان آنان بسر می‌بری. «وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»: در حالی که طلب آمرزش را دارند. مراد از عذاب مورد نظر آیه، عذاب و بلای بزرگی است که یکباره ایشان را هلاک و نابود سازد؛ نه عذاب و بلای جزئی و معمولی. دو چیز وسیله امنیّت از عذاب خدا است: وجود پیغمبر در میان مسلمین، و استغفار به درگاه ربّ‌العالمین. اوّلی اختصاص به مسلمانان صدر اسلام، و دومی مربوط به همه مؤمنان در تمام قرون و اعصار است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

(در دنباله شأن و نزول آیه ۳۲ منقول از احمد بن عبدالرحمن النارودى) بعد از گفتار نضر بن الحرث و روى برگردانیدن او از رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه هم نازل گردید. پیامبر بعد از نزول این آیه دنبال نضر بن الحرث روانه کرد و این آیات را براى او تلاوت فرمود. نضر گفت: یا رسول اللّه آنچه که براى خود و دیگران از اهل بیت خود گفتى، متوجه شدم و به شرافت و فضلى که براى آن‌ها در دنیا و آخرت قائل گشتى، آگاه گشتم ولى من با توجه به این مراتب می‌خواهم با اجازه شما از مدینه کوچ نمایم زیرا طاقت شنیدن این گونه گفتار را ندارم.

پیامبر وى را نصیحت کرد و پند و اندرز داد و فرمود: تو نیز اگر ایمان بیاورى و صابر در گناهان باشى بعید نیست که یک چنین مواهبى از طرف پروردگار نصیب تو بشود بنابراین اسلام اختیار کن و خود را به اطاعت خداوند راضى و خشنود بساز زیرا خداوند گاهى بندگان خود را به انواع و اقسام بدى ها و مکاره در معرض آزمایش و امتحان درآورد و در عین حال مواهب و عطایاى خداوند بزرگ و احسان او زیاد است.

ابن حرث باز امتناع ورزید و اجازه خواست که از مدینه بیرون برود. پیامبر نیز به او اجازه داد لذا به خانه خویش رفت و وسائل سفر خود را آماده نمود و مدام این کلمات را تکرار می‌کرد و مى گفت: بار خدایا اگر این مراتب را که محمد مى گوید، راست باشد از آسمان بر سر ما سنگ بباران و یا ما را به عذاب دردناک مبتلا ساز.

گویند: وقتى که از مدینه بیرون رفت، گرفتار هجوم حیوانى گردید و از میان رفت سپس آیات اول و دوم سوره معارج نازل شد که در جاى خود ذکر گردیده است،[۱] انس گوید: که طالب و خواستار متن آیه ۳۲ ابوجهل بن هشام بوده و این آیه پس از گفتار او نازل شده است.[۲]

ابن عباس گوید: مشرکین دور خانه کعبه طواف می‌کردند و مى گفتند: غفرانک غفرانک یعنى آمرزش و بخشش تو را اى خداوند می‌خواهیم، سپس این آیه نازل گردید.[۳]

محمد بن قیس و یزید بن رومان گویند: قریش به یکدیگر مى گفتند: خداوند محمد را از میان ما به احترام نام مى برد و او را گرامى می‌دارد سپس خواستار متن آیه ۳۲ گردیدند و هنگامى که شب فرارسید از گفتار خویش پشیمان شدند و از خداوند طلب آمرزش نمودند و این قسمت از آیه «وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ» نازل گردید.

و همچنین ابن ابزى گوید: موقعى که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مکه بود خداوند این قسمت از آیه را نازل نمود «وَ ما کانَ اللَّهُ لِیعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِیهِمْ» و وقتى که به مدینه هجرت فرمود. این قسمت از آیه «وَ ما کانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ یسْتَغْفِرُونَ» نازل شد زیرا آنان از بقایاى مسلمینى بودند که در آنجا باقى مانده و استغفار و طلب آمرزش می‌نمودند و وقتى که همه مسلمین از مکه بیرون آمدند آیه ۳۴ «وَ ما لَهُمْ أَلَّا یعَذِّبَهُمُ اللَّهُ وَ هُمْ یصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِالْحَرامِ» نازل گردید.

آن هم درباره کفار اهل مکه[۴] و نیز درباره نزول این آیه گویند: وقتى که کفار متن آیه ۳۲ را خواستار شده بودند، خداوند به پیامبر خویش خبر داد و گفت: اگر چه کفار عذاب می‌خواهند ولى مادامى که تو در میان آن‌ها باشى عذاب به آن‌ها نخواهم داد زیرا تو مبعوث شده اى که از براى جهانیان رحمت باشى.[۵]

تفسیر


نکات آیه

۱- وجود پیامبر(ص) در میان مردم، مایه مصونیت آنان از عذابهاى استیصال (و ما کان اللّه لیعذبهم و أنت فیهم) با توجه به اینکه در آیه بعد کافران مکه به عذاب الهى تهدید شدند، معلوم مى شود هر کدام از این دو آیه ناظر به مصداق خاصى از عذاب الهى است. و چون آیه مورد بحث پاسخى است به درخواست عذاب استیصال «فامطرنا علینا ... » مى توان گفت مراد از عذاب در «ما کان اللّه لیعذبهم» عذاب استیصال است.

۲- وجود پیامبر(ص) در میان منکران قرآن، علت مصونیت آنان از عذابهاى الهى، نه حقانیت آنان در انکار قرآن (إن کان هذا هو الحق من عندک فأمطر ... و ما کان اللّه لیعذبهم و أنت فیهم) جمله «و ما کان ... » پاسخى است به عذاب خواهى منکران قرآن. یعنى وجود پیامبر(ص) در میان جامعه مانع عذاب استیصال است. بنابراین کسى مپندارد که عذاب نشدن منکران قرآن هر چند به تقاضاى خود آنان باشد، دلیل حقانیت آنان است.

۳- پیامبر(ص) داراى منزلتى عظیم و کرامتى والا در پیشگاه خداوند (و ما کان اللّه لیعذبهم و أنت فیهم)

۴- توبه و استغفار امتها، مایه مصونیت آنان از عذابهاى استیصال (و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون)

۵- سنت الهى بر پذیرش توبه و استغفار است. (و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون)

۶- گرایش کافران مکه به قرآن در آینده دوران بعثت، دلیل گرفتار نشدن آنان به عذاب استیصال، نه حقانیت ایشان در انکار قرآن (و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون) برداشت فوق مبتنى بر این است که جمله «و هم یستغفرون» حال مقدر باشد. یعنى خداوند اکنون (زمان انکار قرآن) کافران مکه را عذاب نمى کند، در حالى که در آینده توبه خواهند کرد. گفتنى است که استغفار و توبه کافر به ایمان آوردن اوست.

۷- پیشگویى قرآن از گرایش کافران مکه به اسلام و پذیرش توحید (و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون)

۸- از موانع نزول عذاب استیصال بر امتهاى گنهکار و کافر، علم خداوند به ایمان آوردن آنان در آینده است. (و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون)

۹- توبه و استغفار داراى اهمیتى ویژه در نزد خداوند و داراى تأثیرى بسزا در سرنوشت امتها (و ما کان اللّه معذبهم و هم یستغفرون)

۱۰- امکان نزول عذاب استیصال بر امت محمد(ص) (و ما کان اللّه لیعذبهم ... و هم یستغفرون)

موضوعات مرتبط

  • استغفار: آثار استغفار ۴، ۹ ; قبول استغفار ۵
  • امتها: ى کافر ۸ ; توبه امتها ۴ ; سرنوشت امتها ۹
  • ایمان: آثار ایمان ۸
  • توبه: آثار توبه ۴، ۹ ; اهمیت توبه ۹ ; قبول توبه ۵
  • خدا: سنتهاى خدا ۵ ; علم غیب خدا ۸
  • سرنوشت: عوامل مؤثر در سرنوشت ۹
  • عذاب: عوامل مصونیت از عذاب ۲، ۴ ; موانع عذاب استیصال ۱، ۴، ۶، ۸
  • قرآن: انکار قرآن ۷ ; پیشگویى قرآن ۶، ۷ ; حقانیت قرآن ۲ ; منکران قرآن ۲، ۶
  • کافران مکه: و اسلام ۷ ; کافران مکه و قرآن ۶، ۷
  • محمد(ص): تقرب محمد(ص) ۳ ; فضایل محمد(ص) ۳ ; محمد(ص) و منکران قرآن ۲ ; نقش وجودى محمد(ص) ۱
  • مسلمانان: عذاب استیصال مسلمانان ۱۰
  • مقربان:۳
  • نسلهاى آینده: ایمان نسلهاى آینده ۸

منابع

  1. کتاب کشکول از علامه حلی.
  2. صحیح بخارى.
  3. تفسیر ابن ابى‌حاتم.
  4. تفسیر جامع البیان.
  5. تفسیر کشف الاسرار.